در حاشیه گفتگوهای حامی و محسن رجبپور روی صحنه برنامه «هزارصدا»
هنر، برای هنر یا مردم؟
[ آرش نصیری - روزنامهنگار / مدیر و مجری برنامه 1000 صدا]
الان که میخواهم این یادداشت را بنویسم، دلم میخواهد متن کامل صحبتها را میداشتم تا اگر نکتهای را میگویم، دقیقاً عین عبارت ردوبدلشده بین «حمید حامی» و «محسن رجبپور» باشد. بگذارید ماجرا را از اول تعریف کنم.
برای گروه کارشناسی «هزارصدا»ی هفتم که همین چند ساعت پیش، در ساعت 19 روز پنجشنبه 15 اسفند در فرهنگسرای ارسباران به اتمام رسید، با «حمید حامی»، «بابک زرین» و «حمیدرضا صمدی» هماهنگ کرده بودم. ترکیب این گروه همیشه سهنفره است، اما همیشه فکر میکردم که جای یک آدم باتجربه در زمینه تهیه و تولید موسیقی در گروه کارشناسی خالی است. بنابراین با «محسن رجبپور» تهیهکننده معروف صحبت کردم که به عنوان کارشناس این بخش در برنامه حضور داشته باشد. وقتی به این نتیجه رسیدم و قبل از آنکه با او نهایی کنم، چون از قبل حضور «حامی» نهایی شده بود، به او زنگ زدم و ماجرا را گفتم. فکر میکردم ممکن است با این همراهی مشکل داشته باشد اما گفت: «نه، چه مشکلی دارم؟» به «رجبپور» هم که گفته بودم و او هم همین را گفت. من البته در تلقی خودم اشتباه نمیکردم. میدانستم که آنها با هم دوست هستند و این هم معلوم است که بههرحال آنها -حتی اگر با هم دوست باشند- اختلاف استراتژیک دارند.
«حامی» یک خواننده بینظیر و البته یکی از سمبلهای موسیقی هنریتر ژانر موسیقی پاپ است که کارش منطبق بر توانایی ویژهاش در خوانندگی است و به سلیقههای بازار موسیقی تن نداده و در مقابل، «محسن رجبپور» نه اینکه به دنبال یک موسیقی بازاری صِرف باشد، اما بههرحال کارهایی را تهیه کرده که در کنار توجه لازم به وجوه هنری کار، به سلیقه بازار هم اهمیت ویژه داده و بسیاری از آثارش منطبق بر سلیقههای عمومی طرفداران موسیقی بوده؛ بنابراین معلوم است که آنها اقلاً در یک جناح نیستند. صحبتهای دوستانه و حرفهای و عالمانه آنها از همان پشتصحنه شروع شد و خیلی زود به روی صحنه کشید. نه اینکه اختلاف حاد و شدیدی رخ داده باشد، اما وقتی «رجبپور» در مورد آثاری که در جامعه مورد توجه قرار میگیرند گفت، نفرات بعدی که باید صحبت میکردند، «حمیدرضا صمدی» و «بابک زرین» بودند و بعد که نوبت «حامی» شد، بعد از حرفهای معمول، نظراتی مخالف نظرات «رجبپور» داد و آنقدر بحث این دو نفر حرفهای بود که دلم میخواست وقت داشتیم و برنامه را به این بحث اختصاص میدادیم، اما نمیشد. هنوز اجراهای برنامه باقی مانده بود و قرار بود 8 خواننده به علاوه 2 خواننده مهمان (کامران رسولزاده و امیرکهکشان) اجرا داشته باشند. بنابراین همه چیز ماند برای بعد و البته آنها چند جای دیگر و به بهانههای مختلف اشارههایی به دیدگاه خود داشتند و یک جا حتی «حامی» دستهایش را بالا برد و گفت: «زنده باد موسیقی هنری»! نکتهای که آنجا روی صحنه گفتم را اینجا تکرار میکنم: «وقتی دو آدم تراز اول در مورد یک موضوع مهم صحبت میکنند، اتقاقات خوب میافتد.»
آنها همچنان با هم دوست هستند، اما این موضوع، موضوع تعیینکنندهای است. باید بیشتر در موردش حرف زد. شاید میشود این بحث را در یک رسانه معتبر مثل «موسیقی ما» مطرح کرد تا مشخص شود چه میزان حق داریم به سمت سلیقه مخاطب بچرخیم و کجا باید در مقابل سلیقه عام مخاطبان موسیقی، مقاومت کرده و روی آنچه درست میدانیم پافشاری کنیم. من البته هم آنجا و هم اینجا به هر دوی این بزرگواران حق دادم و حق میدهم، با تبصرهها و توضیحات...
***
* پ.ن: «هزارصدا» برنامهای برای نقد موسیقی است که سومین پنجشنبه هر ماه با مدیریت و اجرای «آرش نصیری» برگزار میشود.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 19 اسفند 1392 - 08:57
دیدگاهها
زنده باد هنر موسیقی نه صنعت موسیقی.
اقای رجب پور به صنعت موسیقی بسیار کمک کردند ویک ادم حرفه ایی این کار هستندنمونه اش همکاری با آریان وبنیامین . ولی بنده به یاد ندارم حتی یک اثر ماندگار از این همکاری به یادگار گذاشته باشند.
ای کاش آن بحث ها در سایت هم رخ دهد.
خیلی خوب میشود.
هنر بايد براي. خدا باشد اگر نباشد مطمئنا براي مردم نيست
اینکه بگیم تو مسائل مربوط به موسیقی حق با امثال حامی نیست مثل اینه که بگیم تو ساختن یه خونه حق با یه فرد "بساز بفروشه"، نه با مهندس عمران!
موسیقی ما معتبر نیست،توهم معتبر بودن داره.کامنتایی که مخالف چند تا خواننده ی خاص باشه هیچوقت تایید نمیشه.اینم از وضع امتیاز دهی به آهنگا.به این میشه گفت معتبر؟
خداییش از وضعیت امتیاز دهی باید زار زار گریه کرد
افزودن یک دیدگاه جدید