با حضور کارن کیهانی و احسان ذبیحیفر نشست «ژانربندی انواع موسیقی» برگزار شد
مادامی که موسیقی طبقهبندی تاریخی نداشته باشد، معاصر بودن هم معنا ندارد
موسیقی ما- آخرین نشست بخش پژوهش سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر یکشنبه سوم اسفندماه کارن کیهانی و احسان ذبیحیفر با موضوع «ژانربندی انواع موسیقی» گفتوگو کردند.
کارن کیهانی آهنگساز، نوازنده و مدرس دانشگاه درباره ژانرهای موسیقی گفت: «اگر از تاریخ موسیقی غرب مثال بزنیم، در قرون وسطی موسیقی به موسیقی مذهبی و غیرمذهبی تقسیم شده است. هر چقدر به سمت قرن ۲۰ و ۲۱ میرسیم گونههای موسیقی مذهبی تنوع بیشتری پیدا میکند و گونه موسیقی غیرمذهبی به طرز عجیب و غریبی زیاد میشود. طبیعتاً موضوع یک موضوع تاریخی است و ما بهعنوان کسانی که در یک نقطهای از تاریخ ایستادهایم یک سری نیازها داریم. تا پیش از به وجود آمدن موسیقی پاپ بهعنوان یک ژانر جدی در موسیقی قرن بیستم نیازی به این طبقهبندی نبود.»
در ادامه احسان ذبیحیفر آهنگساز، نوازنده و استاد دانشگاه که بهصورت تلفنی در این گفتوگو شرکت کرد، گفت: «لازم است که تأکید کنیم در همه انواع هنرها در طول تاریخ این انواع ژانرها وجود داشته تا تکلیف هر هنر و موسیقی با مخاطب و محدودههایی که در آن حیطه خلاقیتها انجام میشود، مشخص شود. فکر میکنم موسیقی عامهپسند طبقهبندیهایی دارد. بهتر است که موسیقی عامهپسند یا مردمی را بهعنوان یک دسته بزرگتر در نظر بگیریم و بعد انواع آن را مشخص کنیم. شما اگر به دائرهالمعارف موسیقی مراجعه کنید، در تمام دنیا وقتی به تعریف موسیقی پاپ میرسند ابتداً در مقدمه میگویند این یکی از پیچیدهترین طبقهبندیها است. موزیکولوژها تا یک دورهای سعی میکردند مشخص کنند چه چیزی پاپ است ولی بهمرور زمان به این نتیجه رسیدند که چه چیزی پاپ نیست. یک موزیکولوژیست ژاپنی میگوید کنسرتی که 20 هزار نفر تماشاگر دارد، اصلاً مهم نیست که چه صدایی از آن کنسرت بیرون میآید، قطعاً آن کنسرت موسیقی پاپ است. با این تعریف از موسیقی پاپ شاید اگر سمفونی پنجم بتهوون اجرا شود و تماشاگران زیادی آن را تماشا کنند، آنوقت از یک اجرای جدی هنری فاصله میگیرد و پاپگونه خواهد شد.»
ذبیحیفر گفت: «فکر میکنم مخاطبان موسیقی در هر فرهنگی باید متناسب با نوع جریانهای موسیقی که در آن جغرافیا وجود دارد تصمیمگیری کنند. مثلاً در هندوستان ممکن است تکنوازی سیتار که موسیقی هنری هم محسوب میشود دو هزار مخاطب کاملاً جدی دارد. نکتهای که آقای کیهانی گفتند درباره تمام کشورهای اروپایی میتواند صادق باشد. پیشنهاد میکنم ملاک را اسم خوانندهها و نوازندهها قرار ندهیم، بلکه باید بر اساس نوع موسیقی این دستهبندیها انجام شود. بهطور کلی دو رویکرد داریم. نخست مخاطبان و نوع جامعهای که بهنوعی از موسیقی علاقهمند میشود و دوم خود بنیانهای موسیقیایی یک نوعی از موسیقی. ما داریم درباره مخاطبان و چهرهها صحبت میکنیم. البته اینها میتوانند مصداقهایی باشند برای آن دسته دومی که عرض کردم. به نظرم کار همایون شجریان در آلبوم «آرایش غلیظ» با کار او در آلبوم «ناشکیبا» دو ژانر مختلف است. همایون شجریان میتواند در انواع متعددی از گونههای مختلف موسیقی فعالیت کند.»
کیهانی که داور بخش رقابتی سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر است، درباره آثار ارسالشده به جشنواره گفت: «آثاری که در این جشنواره شرکت کردند در یک فرم ارائه شدند. مثلاً یک آلبوم میآمد در بخش موسیقی دستگاهی باکلام ارائه میشد. طبیعتاً وقتی هنرمندی اثرش را در حوزه موسیقی دستگاهی باکلام طبقهبندی میکند، آنوقت ما باید با آن تعریف به آن آلبوم نگاه کنیم. برخی از هنرمندان بهاشتباه طبقهبندی آثارشان را انتخاب کرده بودند ولی ما موضوع را بسیار فنی و بر اساس ادعای خود هنرمند میدیدیم.»
ذبیحیفر نیز در این رابطه اظهار داشت: «ما بعضی از موسیقیها را داشتیم که در هیچکدام از ژانرهای موجود نمیگنجیدند. این خودش یک بحث است ولی بحث دیگر این است که ما کارها را با کد میشنیدیم و نمیدانستیم اثر متعلق به چه کسی است. البته ما در جامعه موسیقی زندگی میکنیم و ممکن بود برخی از آثار را بشناسیم و حدس بزنیم آن آثار متعلق به چه کسی است.»
کیهانی با اشاره به اینکه بزرگترین مسئله جشنواره موسیقی فجر رویکرد است، ادامه داد: «اگر به دوسالانه ونیز در عرصه موسیقی نگاه کنید، نام آن دوسالانه موسیقی کلاسیک معاصر است. آنجا دیگر موسیقیدانهای پاپ ایتالیا ناراحت نیستند که چرا آثارشان ارائه نمیشود. فکر میکنم پیچیدگیهای جشنواره موسیقی فجر نیازمند کار سالیانه است.»
در ادامه این گفتوگو ذبیحیفر گفت: «امسال در جشنواره موسیقی فجر در بخش حقوقی اقداماتی انجام دادند تا رضایت هر کسی که در جشنواره شرکت کرده است، گرفته شود. فکر میکنم جشنواره موسیقی فجر از این نظر دارد یک سمت و سو پیدا میکند و ایمنتر میشود. نیاز است که دفتر موسیقی فعالان و متولیان موسیقی را دور هم جمع کند تا بتوانند نوعبندیها را برای سالهای آتی مشخص کنند. فکر میکنم این جشنواره با این وسعت ژانر حتی باید رویکردهای دقیقتری درباره نوع برگزاری بخش مسابقه جشنواره داشته باشد. جشنواره موسیقی فجر باید در سالهای آتی به یک سیاست مشخصی برسد تا بخش مسابقه جشنواره به لحاظ فنی و تخصصی کیفیت بالاتری باشد. هر چقدر آگاهی عمومی و تخصصی بالاتر برود تکلیف روشنتر میشود. ما برای بسیاری از شرایط موسیقی نداریم و موسیقیهایی به شکل نادرست پخش میشود. ما در همین ژانرهای محدودی که داریم هم، آهنگساز اثر خودش را در ژانر دیگری معرفی میکند. چرا باید یک نوعی از موسیقی را ارائه کنیم که خودمان نمیدانیم این ژانری که ارائه میکنیم چه ژانری است؟ به نظرم لازم است که یک کار تخصصیتری انجام شود و یک سری واژگان رمزگشایی شود و نتیجه آن به آگاهی عموم و متخصصان برسد.»
کیهانی درباره برخی واژهها ازجمله موسیقی معاصر و موسیقی ملی اذعان کرد: «مادامی که شما طبقهبندی تاریخی نداشته باشید، معاصر بودن هم معنا ندارد. درباره واژه ملی تحقیق زیادی کردم. این جریان به کلمه ناسیونالیسم در قرن ۱۹ میلادی برمیگردد که آهنگسازان متفاوتی از کشورهای مختلفی مانند روسیه، نروژ و لهستان سر و کلهشان پیدا شد. عملاً موسیقی ملی که در ایران جا افتاده هم به همان جریان برمیگردد. موسیقی که کاملاً در ژانر موسیقی کلاسیک اروپایی قابل درک است ولی ناسیونالیستی است و المانهای موسیقی ایران را دارد.»
ذبیحیفر در بخش پایانی این برنامه گفت: «تأکیدی که بر نوعبندیها داریم به معنای ارزشگذاری هیچ نوع موسیقی بر نوع دیگری نیست. اگر یک نوعی از موسیقی مخاطبان بیشتری دارد و در یک منطقهای از ایران بیشتر کاربرد دارد، دلیل نمیشود که ما به هر دلیلی غیر از موضوع موسیقیایی ژانربندیها را انجام ندهیم. ما نباید فکر کنیم اگر یک اسمی را روی یک موسیقی میگذاریم، یعنی داریم آن را ارزشگذاری میکنیم. ما به خاطر اینکه در ارکستر ملی چند ساز ملی وجود دارد نام آن را ارکستر ملی گذاشتهایم، درحالیکه در ارکستر سمفونیک هم این سابقه وجود دارد. اگر میگفتیم ارکستر موسیقی ملی تکلیف مشخصتر میشد.»
کیهانی نیز در پایان خاطرنشان کرد: «قطع رابطه دانشگاه بهعنوان یک نهاد پویا و بسیار مهم با جشنواره یکی از مهمترین چیزهایی است که به نظرم باید بهصورت جداگانه به آن پرداخته شود.»
نشستهای بخش پژوهش این دوره از جشنواره در برنامه گفتوگوی فرهنگی رادیو گفتوگو در شش شب از ۲۸ بهمن تا سوم اسفندماه برگزار شد.
کارن کیهانی آهنگساز، نوازنده و مدرس دانشگاه درباره ژانرهای موسیقی گفت: «اگر از تاریخ موسیقی غرب مثال بزنیم، در قرون وسطی موسیقی به موسیقی مذهبی و غیرمذهبی تقسیم شده است. هر چقدر به سمت قرن ۲۰ و ۲۱ میرسیم گونههای موسیقی مذهبی تنوع بیشتری پیدا میکند و گونه موسیقی غیرمذهبی به طرز عجیب و غریبی زیاد میشود. طبیعتاً موضوع یک موضوع تاریخی است و ما بهعنوان کسانی که در یک نقطهای از تاریخ ایستادهایم یک سری نیازها داریم. تا پیش از به وجود آمدن موسیقی پاپ بهعنوان یک ژانر جدی در موسیقی قرن بیستم نیازی به این طبقهبندی نبود.»
در ادامه احسان ذبیحیفر آهنگساز، نوازنده و استاد دانشگاه که بهصورت تلفنی در این گفتوگو شرکت کرد، گفت: «لازم است که تأکید کنیم در همه انواع هنرها در طول تاریخ این انواع ژانرها وجود داشته تا تکلیف هر هنر و موسیقی با مخاطب و محدودههایی که در آن حیطه خلاقیتها انجام میشود، مشخص شود. فکر میکنم موسیقی عامهپسند طبقهبندیهایی دارد. بهتر است که موسیقی عامهپسند یا مردمی را بهعنوان یک دسته بزرگتر در نظر بگیریم و بعد انواع آن را مشخص کنیم. شما اگر به دائرهالمعارف موسیقی مراجعه کنید، در تمام دنیا وقتی به تعریف موسیقی پاپ میرسند ابتداً در مقدمه میگویند این یکی از پیچیدهترین طبقهبندیها است. موزیکولوژها تا یک دورهای سعی میکردند مشخص کنند چه چیزی پاپ است ولی بهمرور زمان به این نتیجه رسیدند که چه چیزی پاپ نیست. یک موزیکولوژیست ژاپنی میگوید کنسرتی که 20 هزار نفر تماشاگر دارد، اصلاً مهم نیست که چه صدایی از آن کنسرت بیرون میآید، قطعاً آن کنسرت موسیقی پاپ است. با این تعریف از موسیقی پاپ شاید اگر سمفونی پنجم بتهوون اجرا شود و تماشاگران زیادی آن را تماشا کنند، آنوقت از یک اجرای جدی هنری فاصله میگیرد و پاپگونه خواهد شد.»
ذبیحیفر گفت: «فکر میکنم مخاطبان موسیقی در هر فرهنگی باید متناسب با نوع جریانهای موسیقی که در آن جغرافیا وجود دارد تصمیمگیری کنند. مثلاً در هندوستان ممکن است تکنوازی سیتار که موسیقی هنری هم محسوب میشود دو هزار مخاطب کاملاً جدی دارد. نکتهای که آقای کیهانی گفتند درباره تمام کشورهای اروپایی میتواند صادق باشد. پیشنهاد میکنم ملاک را اسم خوانندهها و نوازندهها قرار ندهیم، بلکه باید بر اساس نوع موسیقی این دستهبندیها انجام شود. بهطور کلی دو رویکرد داریم. نخست مخاطبان و نوع جامعهای که بهنوعی از موسیقی علاقهمند میشود و دوم خود بنیانهای موسیقیایی یک نوعی از موسیقی. ما داریم درباره مخاطبان و چهرهها صحبت میکنیم. البته اینها میتوانند مصداقهایی باشند برای آن دسته دومی که عرض کردم. به نظرم کار همایون شجریان در آلبوم «آرایش غلیظ» با کار او در آلبوم «ناشکیبا» دو ژانر مختلف است. همایون شجریان میتواند در انواع متعددی از گونههای مختلف موسیقی فعالیت کند.»
کیهانی که داور بخش رقابتی سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر است، درباره آثار ارسالشده به جشنواره گفت: «آثاری که در این جشنواره شرکت کردند در یک فرم ارائه شدند. مثلاً یک آلبوم میآمد در بخش موسیقی دستگاهی باکلام ارائه میشد. طبیعتاً وقتی هنرمندی اثرش را در حوزه موسیقی دستگاهی باکلام طبقهبندی میکند، آنوقت ما باید با آن تعریف به آن آلبوم نگاه کنیم. برخی از هنرمندان بهاشتباه طبقهبندی آثارشان را انتخاب کرده بودند ولی ما موضوع را بسیار فنی و بر اساس ادعای خود هنرمند میدیدیم.»
ذبیحیفر نیز در این رابطه اظهار داشت: «ما بعضی از موسیقیها را داشتیم که در هیچکدام از ژانرهای موجود نمیگنجیدند. این خودش یک بحث است ولی بحث دیگر این است که ما کارها را با کد میشنیدیم و نمیدانستیم اثر متعلق به چه کسی است. البته ما در جامعه موسیقی زندگی میکنیم و ممکن بود برخی از آثار را بشناسیم و حدس بزنیم آن آثار متعلق به چه کسی است.»
کیهانی با اشاره به اینکه بزرگترین مسئله جشنواره موسیقی فجر رویکرد است، ادامه داد: «اگر به دوسالانه ونیز در عرصه موسیقی نگاه کنید، نام آن دوسالانه موسیقی کلاسیک معاصر است. آنجا دیگر موسیقیدانهای پاپ ایتالیا ناراحت نیستند که چرا آثارشان ارائه نمیشود. فکر میکنم پیچیدگیهای جشنواره موسیقی فجر نیازمند کار سالیانه است.»
در ادامه این گفتوگو ذبیحیفر گفت: «امسال در جشنواره موسیقی فجر در بخش حقوقی اقداماتی انجام دادند تا رضایت هر کسی که در جشنواره شرکت کرده است، گرفته شود. فکر میکنم جشنواره موسیقی فجر از این نظر دارد یک سمت و سو پیدا میکند و ایمنتر میشود. نیاز است که دفتر موسیقی فعالان و متولیان موسیقی را دور هم جمع کند تا بتوانند نوعبندیها را برای سالهای آتی مشخص کنند. فکر میکنم این جشنواره با این وسعت ژانر حتی باید رویکردهای دقیقتری درباره نوع برگزاری بخش مسابقه جشنواره داشته باشد. جشنواره موسیقی فجر باید در سالهای آتی به یک سیاست مشخصی برسد تا بخش مسابقه جشنواره به لحاظ فنی و تخصصی کیفیت بالاتری باشد. هر چقدر آگاهی عمومی و تخصصی بالاتر برود تکلیف روشنتر میشود. ما برای بسیاری از شرایط موسیقی نداریم و موسیقیهایی به شکل نادرست پخش میشود. ما در همین ژانرهای محدودی که داریم هم، آهنگساز اثر خودش را در ژانر دیگری معرفی میکند. چرا باید یک نوعی از موسیقی را ارائه کنیم که خودمان نمیدانیم این ژانری که ارائه میکنیم چه ژانری است؟ به نظرم لازم است که یک کار تخصصیتری انجام شود و یک سری واژگان رمزگشایی شود و نتیجه آن به آگاهی عموم و متخصصان برسد.»
کیهانی درباره برخی واژهها ازجمله موسیقی معاصر و موسیقی ملی اذعان کرد: «مادامی که شما طبقهبندی تاریخی نداشته باشید، معاصر بودن هم معنا ندارد. درباره واژه ملی تحقیق زیادی کردم. این جریان به کلمه ناسیونالیسم در قرن ۱۹ میلادی برمیگردد که آهنگسازان متفاوتی از کشورهای مختلفی مانند روسیه، نروژ و لهستان سر و کلهشان پیدا شد. عملاً موسیقی ملی که در ایران جا افتاده هم به همان جریان برمیگردد. موسیقی که کاملاً در ژانر موسیقی کلاسیک اروپایی قابل درک است ولی ناسیونالیستی است و المانهای موسیقی ایران را دارد.»
ذبیحیفر در بخش پایانی این برنامه گفت: «تأکیدی که بر نوعبندیها داریم به معنای ارزشگذاری هیچ نوع موسیقی بر نوع دیگری نیست. اگر یک نوعی از موسیقی مخاطبان بیشتری دارد و در یک منطقهای از ایران بیشتر کاربرد دارد، دلیل نمیشود که ما به هر دلیلی غیر از موضوع موسیقیایی ژانربندیها را انجام ندهیم. ما نباید فکر کنیم اگر یک اسمی را روی یک موسیقی میگذاریم، یعنی داریم آن را ارزشگذاری میکنیم. ما به خاطر اینکه در ارکستر ملی چند ساز ملی وجود دارد نام آن را ارکستر ملی گذاشتهایم، درحالیکه در ارکستر سمفونیک هم این سابقه وجود دارد. اگر میگفتیم ارکستر موسیقی ملی تکلیف مشخصتر میشد.»
کیهانی نیز در پایان خاطرنشان کرد: «قطع رابطه دانشگاه بهعنوان یک نهاد پویا و بسیار مهم با جشنواره یکی از مهمترین چیزهایی است که به نظرم باید بهصورت جداگانه به آن پرداخته شود.»
نشستهای بخش پژوهش این دوره از جشنواره در برنامه گفتوگوی فرهنگی رادیو گفتوگو در شش شب از ۲۸ بهمن تا سوم اسفندماه برگزار شد.
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 اسفند 1399 - 12:25
دیدگاهها
عالی بود
افزودن یک دیدگاه جدید