گزارش مفصل سایت موسیقی ما از کنسرت کیهان کلهر و گروه رامبرانت تریو در سه شب با شکوه
دلبریهای دردانه موسیقی ایران در شب پیوند شرق و غرب
موسیقی ما - «کیهان کلهر» بارِ دیگر در تهران نواخت؛ این خبر خوشی است؛ اما خوشتر از آن دیدنِ اجرایی محترم و باشکوه از هنرمندِ بزرگی است که با هر بار روی صحنهرفتن، میتواند مخاطبانش را شگفتزده کند. موزیسینِ شهیرِ ایرانی که همین چند وقتِ پیش، اثرش به همراهِ گروه جادهی ابریشم جایزهی «گرمی» گرفت، اینبار به همراه تریوی «رامبرانت» به اجرای موسیقی پرداخت؛ اجرایی که همهی نوازندگانش ستاره بودند و البته پرفروغترینش خودش. کمانچهنواز برجسته، این بار هم چون همیشه تصویری باشکوه از نوازندگی و بداههنوازی خلق کرد.
اجرا در تالارِ بزرگِ وزارت کشور و به همت موسسه رویال هنر و تهیه کنندگی مجید عبدی برگزار شد، در سه شبِ متوالی و تمام شبها با استقبالِ گرم مخاطبانی همراه شد که پیش از هر چیز تشنهی موسیقی ناب هستند. در این اجرا رامبرانت فرایش (پیانو)، تونی اورواتر (ویولونه) و وینسنت پلژر (سازهای کوبهای) کلهر را یاری کردند. این سه نوازنده سالِ گذشته در جشنوارهی موسیقی فجر به اجرای برنامه پرداختند؛ «رامبرانت» 12 سال است که فعالیت میکند و در این سالها با هنرمندانی چون پائولو فرسو، لیزا فرشمن، نورمن وینستون نواخته و حالا بعد از مدتها همکاری با یکی از شهیرترین موزیسینهای ایرانی به تهران آمده تا به اجرای برنامه بپردازد و برخلافِ ادعایی که این روزها بهوفور شنیده میشود؛ اجرایی کاملا «بداهه» روی صحنه ببرند. در این اجرا «تلفیق» به معنای واقعی انجام میشد؛ گاه اعضای گروه در فضایی که کلهر ترسیم میکرد؛ به اجرای برنامه میپرداختند و گاه موسیقی جز حکمفرمایی میکرد. در این اجرا «کلهر» شاهکمان هم نواخت و اجرایی پشتِ سر گذاشت که استانداردهای اجرای صحنهای را با تغییراتِ بسیاری همراه کرد.
کمانچهنوازِ شهیر دربارهی گروهی که سالهاست با آن همکاری میکند، برای مخاطبانش چنین توضیح داد: «رامبرانت تریو یکی از معروفترین گروه های موسیقی جز در اروپاست که تا کنون تورهای کنسرتی موفقی را در کشورهای مختلف برگزار کرده و ما نیز سالهاست با هم همکاری میکنیم. در این اجرا تونی اورواتر «ویولونه» می نوازد. ویولونه از سازهای قدیمی ایتالیا و مربوط به قرن 16 است. این ساز 6 سیم و پرده بندی دارد که بعد از نواختن آن بهتر متوجه این ساز و صدای آن می شوید. موسیقی جز و موسیقی ایرانی ریشه های مشترکی دارند و در نحوه اجرا از نظر فلسفه خیلی به هم مرتبط هستند. تمامی قطعات این کنسرت بر پایه بداهه نوازی و از سه ملودی پیش ساخته شده، تنظیم شده است و در طول برنامه استفاده می شود که اولی چارپاره از ردیف موسیقی ایرانی گرفته شده و دو قطعه ارمنی که در طول برنامه ملودی های محوری آن هستند. گروه سه نفره رامبرانت تریو از هلند می آیند و همکاری ما طولانی مدت است.»
قرار است پس از کنسرت تهران؛ کلهر و رامبرانت تریو 29 سپتامبردر سالن باربیکن سنتر لندن به اجرای برنامه بپردازند و همچنین به زودی آلبوم مشترکشان در ایران منتشر خواهد شد؛ اما این اجرا به هماناندازه که برای مخاطبانِ عموم شگفتانگیز بود، تحسینِ اهالی هنر را نیز برانگیخت. «موسیقی ما» با تعدادی از هنرمندانی که مهمانِ کمانچهنواز شهیر بودند، دربارهی این کنسرت گفتوگو کرده است:
محمود دولت آبادی: ضمن اینکه من آقای کلهر – هنر و کاراکترش- را دوست میدارم؛ پیش از این هم گفتم که ایشان توانست یک ساز بومیِ ایرانی را به سازی بینالمللی ارتقا دهد و این اهمیت بسیار زیادی دارد. موسیقی قدرت پیدا و ناپیدایی است که ما را به انسان بودنمان و به وجدمان نزدیک میکند و از این رو من قدرشناس ارباب موسیقی در کشورم و سراسر جهان هستم. کلهر و علیزاده و زندهیاد لطفی نشان دادند که هنر با وجود تمامِ فشارها، میتواند چنین شکوفا شود.
فاطمه معتمدآریا: به نظرِ من آقای کلهر یک پدیده هستند. یک پدیدهی بسیار باهوش، تیزهوش و فهیم. ایشان نبضی از ارتباط با مخاطب در دستشان هست که هر طور که بخواهد این ارتباط را ایجاد میکند. یادم نمیآید هیچکدام از کنسرتهای آقای کلهر را به صورتِ عادی گذرانده باشم و همواره از هیجانِ این همه شور و شعفی که ایشان در نوازندگی داشته و شعورِ موسیقاییشان اشک ریختهام.
مجید انتظامی: تجربهی دیدنِ کنسرتِ «کیهان کلهر» تجربهای عجیب بود. موسیقی جز بر اساسِ بداهه است و کیهان کلهر و اعضای گروه رامبرانت به خوبی توانستند بداهه را به بهترین شکل اجرا کنند. «کلهر» و نوازندگانِ هلندی با هم سوال و جوابهایی عجیب داشتند و ریتمها را به بهترین شکل به هم منتقل میکردند. کلهر چه در نواختنِ کمانچه و چه شاهکمان توانست ملودی را به خوبی منتقل کند. اجرای قطعه «لالایی» نیز که بر اساسِ تمی کردی بود؛ یکی از شکفتیهای این کنسرت بود. کلهر با توانایی شگفتانگیزش در موسیقی میتواند این طیفِ وسیع از مخاطبان را برای موسیقی بیکلام به سالن بکشاند و چنان مخاطبانش مبهوتِ او و موسیقیاش بودند که گاه احساس میکردم کسی حتی در سالن نفس هم نمیکشد. او هم موسیقی ایرانی، هم ملودیهای محلی کردی و هم موسیقی ارمنی را به بهترین شکل اجرا و تواناییهایش را به رخ مخاطبانش کشید. تلفیق موسیقی شرق و غرب در این اجرا به بهترین شکل انجام شد و حالتی آسمانی اجرا داشت. در این اجرا همه ستاره بودند؛ اما ستارهی اصلی خود کلهر بود. به آقای کلهر و همچنین تمامِ مردم ایران که چنین موزیسینِ بزرگی دارند تبریک میگویم.
امید روحانی: با انتظارِ خاصی به دیدن کنسرت «کیهان کلهر» نرفتم؛ اما با اجرایی بسیار گرم، بسیار بااحساس و موفق روبهرو شدم. من پیش از این فعالیتهای آقای کلهر را از طریق سیدیهایی که در ایران منتشر کرده بود، تعقیب میکردم و با کوششان برای تلفیق موسیقی لااقل با ساز خودشان – کمانچه- با سازهای بومی کشورهای دیگر آشنا بودم، کوششهایی گاه بسیار موفق و همواره قابل تحسین. بنابراین برایم طبیعی بود که به چنین منزلتی دست پیدا کند. ایشان موفق شدند از طریق ترکیب نواهای موسیقیایی ارانی با جز اروپایی (که اندکی متفاوت از جز امریکایی است) به یک چیز جدیدی برسند که میشود به آن پیشنهاد نام جز ایرانی را داد و ما شاهد موسیقی گرم با احساس بسیار جذاب بسیار غرورآمیز با نام جز ایرانی بودیم.
نادر مشایخی: اولین احساسی که در این کنسرت داشتم، این بود که چطور میشود این سازها با همدیگر هماهنگ شوند و نتیجه چه موسیقیای خواهد بود؟ اما خیلی زود به نهایت شگفتی و لذت رسیدم. درست است که موسیقی جز نیز مانند موسیقی ایرانی بر پایهی بداهه شکل گرفته است؛ اما فاصلهی بسیار دوری با همدیگر دارند و اقای کلهر به بهترین شکل به این تلفیق دست زده است؛ البته برخلاف تصورِ همه من گمان نمیکنم که در تلفیقِ موسیقی باید شباهتهای آن دو نوع موسیقی را به هم پیوند داد؛ بلکه باید اختلافاتشان را روشن کرد؛ یعنی اینکه کنترباس ملودی شرقی بزند یا کمانچه موسیقی کلاسیک؛ هیچ اهمیتی ندارد؛ باید روی اختلافاتشان کار کرد و «کیهان کلهر» به بهترین شکل این کار را انجام داده است. در عین حال نوازندگی او بسیار رویایی و عالی است و او سبک خودش را دارد؛ یعنی فقط کلهر است که این طور مینوازد.
رویا تیموریان: از بودن در این کنسرت به اندازهای لذت بردم که فکر میکنم باید مدتها به آن فکر کنم و لذت ببرم. کیهان کلهر ترکیبی از شرق و غرب ایجاد کرد و دادن این احساس و عرفان از رهبر شرقی به سازهای فرنگی بسیار شگفتانگیز بود و برای تمامی ما احساس عجیبی را به وجود آورد: حسِ رنج و سرمستی، درد و عشق. این کنسرت برای من حرفهای بسیاری داشت؛ حرفهایی که این روزها کمتر آن را میشنویم. من این حرفها را با قلبم میبرم تا از آن استفاده کنم. به هر حال موسیقیدان بزرگی مثل کلهر یک سرمایهی بزرگِ ملی است.
مسعود رایگان: موسیقی تنها هنر بیوابستهای است که میتواند با مخاطبانی خود صرفنظر از زبان، نژاد و هر چیز دیگری ارتباط برقرار کند. موسیقی یک جریان و هنر جهانشمول است و در این میان آقای «کلهر» با سازش – کمانچه- کاری انجام میدهد که تمام احساسات بشری را با نوازندگیاش به ما میگوید. موسیقی زبانِ دیالوگ است و این سازها با هم گفتوگوی عجیبی داشتند. به هر حال آنچه ما امروز در صحنه دیدیم چیز نادری بود.
حسین بهروزینیا: کیهان کلهر یکی از دوستان قدیمی من است که همکاریمان را با گروه دستان سالها پیش آغاز کردیم و حالا خوشحالم که ایشان توانسته با کمانچه و موسقی ایرانی به دنیا سفر کند و با نوازندگان خوب دنیا بنوازد و حالا برترینهای موسیقی جهان را به ایران آورده است تا در تهران برای مشتاقانِ موسیقی ناب بنوازند. «کیهان کلهر» تحولی شگرف در کمانچهنوازی ایران به وجود آورده و من افتخار میکنم که با ایشان همکار بودهام.
احسان کرمی: ایشان دردانهی موسیقی ایران است و امشب با اجرای مشترکشان با «رامبرانت تریو» گفتوگویی میانِ انسانهای تمامِ عالم برقرار کردند. ای کاش تمام مردم زمین میتوانستند برای ساعاتی سکوت کنند و این موسیقی آسمانی را بشنوند.
اجرا در تالارِ بزرگِ وزارت کشور و به همت موسسه رویال هنر و تهیه کنندگی مجید عبدی برگزار شد، در سه شبِ متوالی و تمام شبها با استقبالِ گرم مخاطبانی همراه شد که پیش از هر چیز تشنهی موسیقی ناب هستند. در این اجرا رامبرانت فرایش (پیانو)، تونی اورواتر (ویولونه) و وینسنت پلژر (سازهای کوبهای) کلهر را یاری کردند. این سه نوازنده سالِ گذشته در جشنوارهی موسیقی فجر به اجرای برنامه پرداختند؛ «رامبرانت» 12 سال است که فعالیت میکند و در این سالها با هنرمندانی چون پائولو فرسو، لیزا فرشمن، نورمن وینستون نواخته و حالا بعد از مدتها همکاری با یکی از شهیرترین موزیسینهای ایرانی به تهران آمده تا به اجرای برنامه بپردازد و برخلافِ ادعایی که این روزها بهوفور شنیده میشود؛ اجرایی کاملا «بداهه» روی صحنه ببرند. در این اجرا «تلفیق» به معنای واقعی انجام میشد؛ گاه اعضای گروه در فضایی که کلهر ترسیم میکرد؛ به اجرای برنامه میپرداختند و گاه موسیقی جز حکمفرمایی میکرد. در این اجرا «کلهر» شاهکمان هم نواخت و اجرایی پشتِ سر گذاشت که استانداردهای اجرای صحنهای را با تغییراتِ بسیاری همراه کرد.
کمانچهنوازِ شهیر دربارهی گروهی که سالهاست با آن همکاری میکند، برای مخاطبانش چنین توضیح داد: «رامبرانت تریو یکی از معروفترین گروه های موسیقی جز در اروپاست که تا کنون تورهای کنسرتی موفقی را در کشورهای مختلف برگزار کرده و ما نیز سالهاست با هم همکاری میکنیم. در این اجرا تونی اورواتر «ویولونه» می نوازد. ویولونه از سازهای قدیمی ایتالیا و مربوط به قرن 16 است. این ساز 6 سیم و پرده بندی دارد که بعد از نواختن آن بهتر متوجه این ساز و صدای آن می شوید. موسیقی جز و موسیقی ایرانی ریشه های مشترکی دارند و در نحوه اجرا از نظر فلسفه خیلی به هم مرتبط هستند. تمامی قطعات این کنسرت بر پایه بداهه نوازی و از سه ملودی پیش ساخته شده، تنظیم شده است و در طول برنامه استفاده می شود که اولی چارپاره از ردیف موسیقی ایرانی گرفته شده و دو قطعه ارمنی که در طول برنامه ملودی های محوری آن هستند. گروه سه نفره رامبرانت تریو از هلند می آیند و همکاری ما طولانی مدت است.»
قرار است پس از کنسرت تهران؛ کلهر و رامبرانت تریو 29 سپتامبردر سالن باربیکن سنتر لندن به اجرای برنامه بپردازند و همچنین به زودی آلبوم مشترکشان در ایران منتشر خواهد شد؛ اما این اجرا به هماناندازه که برای مخاطبانِ عموم شگفتانگیز بود، تحسینِ اهالی هنر را نیز برانگیخت. «موسیقی ما» با تعدادی از هنرمندانی که مهمانِ کمانچهنواز شهیر بودند، دربارهی این کنسرت گفتوگو کرده است:
محمود دولت آبادی: ضمن اینکه من آقای کلهر – هنر و کاراکترش- را دوست میدارم؛ پیش از این هم گفتم که ایشان توانست یک ساز بومیِ ایرانی را به سازی بینالمللی ارتقا دهد و این اهمیت بسیار زیادی دارد. موسیقی قدرت پیدا و ناپیدایی است که ما را به انسان بودنمان و به وجدمان نزدیک میکند و از این رو من قدرشناس ارباب موسیقی در کشورم و سراسر جهان هستم. کلهر و علیزاده و زندهیاد لطفی نشان دادند که هنر با وجود تمامِ فشارها، میتواند چنین شکوفا شود.
فاطمه معتمدآریا: به نظرِ من آقای کلهر یک پدیده هستند. یک پدیدهی بسیار باهوش، تیزهوش و فهیم. ایشان نبضی از ارتباط با مخاطب در دستشان هست که هر طور که بخواهد این ارتباط را ایجاد میکند. یادم نمیآید هیچکدام از کنسرتهای آقای کلهر را به صورتِ عادی گذرانده باشم و همواره از هیجانِ این همه شور و شعفی که ایشان در نوازندگی داشته و شعورِ موسیقاییشان اشک ریختهام.
مجید انتظامی: تجربهی دیدنِ کنسرتِ «کیهان کلهر» تجربهای عجیب بود. موسیقی جز بر اساسِ بداهه است و کیهان کلهر و اعضای گروه رامبرانت به خوبی توانستند بداهه را به بهترین شکل اجرا کنند. «کلهر» و نوازندگانِ هلندی با هم سوال و جوابهایی عجیب داشتند و ریتمها را به بهترین شکل به هم منتقل میکردند. کلهر چه در نواختنِ کمانچه و چه شاهکمان توانست ملودی را به خوبی منتقل کند. اجرای قطعه «لالایی» نیز که بر اساسِ تمی کردی بود؛ یکی از شکفتیهای این کنسرت بود. کلهر با توانایی شگفتانگیزش در موسیقی میتواند این طیفِ وسیع از مخاطبان را برای موسیقی بیکلام به سالن بکشاند و چنان مخاطبانش مبهوتِ او و موسیقیاش بودند که گاه احساس میکردم کسی حتی در سالن نفس هم نمیکشد. او هم موسیقی ایرانی، هم ملودیهای محلی کردی و هم موسیقی ارمنی را به بهترین شکل اجرا و تواناییهایش را به رخ مخاطبانش کشید. تلفیق موسیقی شرق و غرب در این اجرا به بهترین شکل انجام شد و حالتی آسمانی اجرا داشت. در این اجرا همه ستاره بودند؛ اما ستارهی اصلی خود کلهر بود. به آقای کلهر و همچنین تمامِ مردم ایران که چنین موزیسینِ بزرگی دارند تبریک میگویم.
امید روحانی: با انتظارِ خاصی به دیدن کنسرت «کیهان کلهر» نرفتم؛ اما با اجرایی بسیار گرم، بسیار بااحساس و موفق روبهرو شدم. من پیش از این فعالیتهای آقای کلهر را از طریق سیدیهایی که در ایران منتشر کرده بود، تعقیب میکردم و با کوششان برای تلفیق موسیقی لااقل با ساز خودشان – کمانچه- با سازهای بومی کشورهای دیگر آشنا بودم، کوششهایی گاه بسیار موفق و همواره قابل تحسین. بنابراین برایم طبیعی بود که به چنین منزلتی دست پیدا کند. ایشان موفق شدند از طریق ترکیب نواهای موسیقیایی ارانی با جز اروپایی (که اندکی متفاوت از جز امریکایی است) به یک چیز جدیدی برسند که میشود به آن پیشنهاد نام جز ایرانی را داد و ما شاهد موسیقی گرم با احساس بسیار جذاب بسیار غرورآمیز با نام جز ایرانی بودیم.
نادر مشایخی: اولین احساسی که در این کنسرت داشتم، این بود که چطور میشود این سازها با همدیگر هماهنگ شوند و نتیجه چه موسیقیای خواهد بود؟ اما خیلی زود به نهایت شگفتی و لذت رسیدم. درست است که موسیقی جز نیز مانند موسیقی ایرانی بر پایهی بداهه شکل گرفته است؛ اما فاصلهی بسیار دوری با همدیگر دارند و اقای کلهر به بهترین شکل به این تلفیق دست زده است؛ البته برخلاف تصورِ همه من گمان نمیکنم که در تلفیقِ موسیقی باید شباهتهای آن دو نوع موسیقی را به هم پیوند داد؛ بلکه باید اختلافاتشان را روشن کرد؛ یعنی اینکه کنترباس ملودی شرقی بزند یا کمانچه موسیقی کلاسیک؛ هیچ اهمیتی ندارد؛ باید روی اختلافاتشان کار کرد و «کیهان کلهر» به بهترین شکل این کار را انجام داده است. در عین حال نوازندگی او بسیار رویایی و عالی است و او سبک خودش را دارد؛ یعنی فقط کلهر است که این طور مینوازد.
رویا تیموریان: از بودن در این کنسرت به اندازهای لذت بردم که فکر میکنم باید مدتها به آن فکر کنم و لذت ببرم. کیهان کلهر ترکیبی از شرق و غرب ایجاد کرد و دادن این احساس و عرفان از رهبر شرقی به سازهای فرنگی بسیار شگفتانگیز بود و برای تمامی ما احساس عجیبی را به وجود آورد: حسِ رنج و سرمستی، درد و عشق. این کنسرت برای من حرفهای بسیاری داشت؛ حرفهایی که این روزها کمتر آن را میشنویم. من این حرفها را با قلبم میبرم تا از آن استفاده کنم. به هر حال موسیقیدان بزرگی مثل کلهر یک سرمایهی بزرگِ ملی است.
مسعود رایگان: موسیقی تنها هنر بیوابستهای است که میتواند با مخاطبانی خود صرفنظر از زبان، نژاد و هر چیز دیگری ارتباط برقرار کند. موسیقی یک جریان و هنر جهانشمول است و در این میان آقای «کلهر» با سازش – کمانچه- کاری انجام میدهد که تمام احساسات بشری را با نوازندگیاش به ما میگوید. موسیقی زبانِ دیالوگ است و این سازها با هم گفتوگوی عجیبی داشتند. به هر حال آنچه ما امروز در صحنه دیدیم چیز نادری بود.
حسین بهروزینیا: کیهان کلهر یکی از دوستان قدیمی من است که همکاریمان را با گروه دستان سالها پیش آغاز کردیم و حالا خوشحالم که ایشان توانسته با کمانچه و موسقی ایرانی به دنیا سفر کند و با نوازندگان خوب دنیا بنوازد و حالا برترینهای موسیقی جهان را به ایران آورده است تا در تهران برای مشتاقانِ موسیقی ناب بنوازند. «کیهان کلهر» تحولی شگرف در کمانچهنوازی ایران به وجود آورده و من افتخار میکنم که با ایشان همکار بودهام.
احسان کرمی: ایشان دردانهی موسیقی ایران است و امشب با اجرای مشترکشان با «رامبرانت تریو» گفتوگویی میانِ انسانهای تمامِ عالم برقرار کردند. ای کاش تمام مردم زمین میتوانستند برای ساعاتی سکوت کنند و این موسیقی آسمانی را بشنوند.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 19 شهریور 1396 - 12:04
دیدگاهها
به به.سه بینظیر
ی نظیر، منحصر بفرد و خارق العاده ویژگی بارز و همیشگیِ هنرِ شماست
دکتر مرادیه عزیز خدا حفظش کنه
جانانم❤
احسان کرمی جاش اونجا نبود
افزودن یک دیدگاه جدید