تغییر نسل پیدرپی ستارههای موسیقی پاپ چگونه رقم خورد؟
ستارههای آنالوگ، ستارههای اینترنتی، ستارههای تیتراژ، ستارههای اینستاگرام
موسیقی ما - موسیقی پاپ ایران طی نزدیك به ٢٠ سالی که از تولد دوبارهاش میگذرد، تغییرات شگرفی داشته است. شبیهخوانهای نسل اول، گاه و بیگاه اعلام حضوری میكنند و اوریجینالهای آن نسل هم مدتی دورند و ناگهان هفتشبه به میدان بازمیگردند. بعضی هم كه زمانی كالت بودند، به اجراهای ارگانی و اجراهای شهرستانی بسنده كردهاند.
موسیقی پاپ تغییرات اساسی كرده است. كمتر كسی است كه همه طبقات اجتماعی و سنی و اقتصادی را شیفته خود كند. هر خواننده، محبوب گروهی است. در واقع، مخاطبان تخصصی شدهاند؛ تخصصی نه به معنای حرفهای در بخش موسیقی. در واقع مخاطبان تخصصی شدهاند؛ یعنی هر گروه سنی و اجتماعی و اقتصادی به شكل اختصاصی علاقهمند یك یا چند خواننده و گروه محبوب هستند.
مثلاً كسی كه یگانه دوست دارد، الزاماً بنیامین را دوست ندارد. مثلاً كسی كه چارتار را میپسندد، به كنسرت رضا صادقی نمیرود. مثلاً كسی كه هوادار بابك جهانبخش است، ممکن است پیگیر سیامك عباسی نباشد.
این فضا روی آثار خوانندهها هم تأثیر گذاشته است. آنها هم دنبال بهدست آوردن هواداران گستردهتر از بخشهای مختلف جامعه نیستند و سعی میكنند با آثارشان هواداران دوآتشه خود را حداقل راضی نگه دارند. در این شرایط است كه مگاهیت شدن، كار بسیار سختی است؛ مسألهای كه ٢٠ سال پیش به هیچ وجه دشواریهای امروز را نداشت. به همین دلیل است كه حامد همایون میشود ستاره سال و اهالی موسیقی برای عقد قرارداد با او برای كنسرتهای تهران و شهرستانها صف میبندند. این شرایط را خیلی از چهرههای موسیقی طی سالهای گذشته داشتهاند. آنها هم در تیراژ میلیونی آلبوم میفروختند كه دیگر امری دور از دسترس و رویایی است و هم نسبتاً كنسرتهای زیادی برگزار میكردند. امروز اقتصاد موسیقی خلاصه شده در اجرای كنسرت؛ و آلبوم دیگر مثل سابق، درآمدی حاصل نمیكند. جریان موسیقی تحولات شگرفی كرده و نسلهای متفاوت همچنان در پی تسخیر قلب مخاطبان هستند.
بعد از فراگیر شدن آثاری با اجرا و صدای سنتی اما فضایی پاپ یا حداقل متفاوت از استانداردهای موسیقی سنتی در سالهای پایانی دهه ٦٠ و آغاز دهه ٧٠ مثل «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» با صدای عبدالحسین مختاباد، «مردان خدا» با صدای جلالالدین محمدیان، صداهای جدیدی مثل حسن همایونفال، مهرداد كاظمی، مهدی سپهر، بیژن خاوری و البته عباس بهادری توانستند میان مردم جایی پیدا كنند و آثارشان به ویژه از رادیو و تلویزیون به كرات پخش میشد.
همزمان آثار خوانندگان حرفهای قدیمی مثل كوروش یغمایی، محمد نوری، فرهاد مهراد و مازیار نیز از طریق شركتهای تولید و نشر موسیقی به بازار عرضه شد. آلبومهای كسانی مثل فرهاد و مازیار بیشتر مشتمل بر آثار قدیمی آنها بود؛ اما كوروش یغمایی چند آلبوم تازه پاپ در آن سالها منتشر كرد. البته آن سالها مجوز این آثار در قالب پاپ صادر نمیشد. ظاهراً اولین آلبومی كه با مجوز «پ» (یعنی پاپ) منتشر شد، آلبوم «خلیج فارس» بود با صدای حمید غلامعلی كه آن سالها با چند اثر در صدا و سیما گل كرده بود.
تا اینجا، هنوز كسی از جریان جدید موسیقی پاپ سخن نمیگفت. چون نوع ملودی و تنظیمها و اشعاری كه برای ساخت آنها استفاده میشد، از استانداردهای بالایی برخوردار نبود و یك جریان ریشهدار عمیق و جدی هم نبود. چه بسا مجریان آن آثار با وجود انتشار آلبومهایی در دوران جدید (جریان جدی موسیقی پاپ بعد از سال ٧٦) نتوانستند جایگاهی پیدا كنند و خیلی زود فید شدند.
دیگر دوره دیدن نتایج سیاستگذاریهای فریدون شهبازیان و علی معلم و همكارانشان بود. خشایار اعتمادی، قاسم افشار، محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، حسین زمان و چند خواننده دیگر آمدند و ساختمانی جدید برپا كردند. البته تعدادی از این چهرهها پیش از حضور در عرصه رسمی، در قالب گروههایی در مراسم مختلف حاضر میشدند و از طریق موسیقی درآمدزایی میكردند و با استشمام بوی مجوز، وارد عرصه رسمی شدند. آجرها و مصالح، همانها بودند كه موسیقی پاپ جدی پیش از انقلاب را تشكیل میدادند، اما نمای ساختمان تغییر كرده بود.
اغلب ترانههای ساختمان جدید را اكبر آزاد، محمدعلی شیرازی، افشین سرفراز و... قدیمیهای دیگر میسرودند و چهره های جوانی مثل سعید امیراصلانی و نیلوفر لاریپور هم توانستند جزو پركاران آن دوره باشند. اغلب ملودیها هم ساخته بابك بیات، فریدون شهبازیان، فریبرز لاچینی، ناصر چشمآذر و... بود و تنظیمها از جوانانی مستعد و جویای جایگاه همچون فؤاد حجازی و بهروز صفاریان. هر اثری که از این خوانندگان منتشر میشد، گل میكرد.
كمی بعد، نوبت به مانی رهنما، امیر کریمی، امیر تاجیک و سپس محمدرضا عیوضی، نیما مسیحا، حامی و... رسید. چنگیز حبیبیان و علی خلج هم میفروختند.
عیوضی با سریال «روزگار جوانی» چهره شد. ترانه تیتراژ این سریال از شبكه تهران، پایتخت را پشت سر گذاشت و كشوری شد. در این دوره، عیوضی با قراردادی ٧٠٠ هزار تومانی برای سه آلبوم، چهره مطرحی بود و حتی پایش به بازی در یك سریال هم باز شد كه تجربه ناموفقی بود.
كمكم آثار نسل اول تكراری و در پاسخ به خواست بازار، سبكها متنوعتر شدند. شادمهر با قطعاتی متنوع و در سبكهای مختلف گل كرد. سعید شهروز با ششوهشتهایش وارد گود شد و با استقبال فوقالعادهای روبهرو شد. كنسرتهایش سولدآوت میشدند و آلبومهایش میفروختند. ناصر عبداللهی هم میان جدیترها خیلی گل كرد. به ویژه «عشق است» كه با همكاری پرویز پرستویی و محمدعلی بهمنی منتشر شد، بهشدت مورد توجه قرار گرفت. او و تعدادی دیگر نظیر محمد اصفهانی با ویدیوكلیپهایی درباره اعتیاد، محبوب شدند و پولساز.
در این فضای دهه پنجاهی، گروه «آریان» با نمایی شیك و جذاب و جوانانی بهروز، با موسیقی و تركیبی كاملاً متفاوت با تمام نمونههای پیش از خود، به میدان آمد و ركوردها را جابهجا كرد. آنها یك ستاره هم به سینمای ایران تقدیم كردند. پس از آنها نوبت فریدون بود و «گل هیاهو»؛ خوانندهای كه آلبومی آنور آبی منتشر كرده بود اما به ایران بازگشت تا سرنوشتی متفاوت بیابد.
موسیقی، ستاره میساخت، سبكها متنوعتر میشد و كیفیت صدابرداری و ضبط هم ارتقا مییافت. هنوز آلبومها محبوب میشدند و كاستها تا مدت زیادی از ضبطها پخش میشدند.
كمكم تكنولوژی وارد داستان شد؛ بااهمیتتر از همیشه. نفوذ اینترنت هر روز بیشتر میشد و خیلیها بدون کسب مجوز، آهنگ میساختند و بعضاً بینام و نشان یا با نامهای دیگر این آثار را منتشر میكردند.
محسن یگانه، محسن چاوشی و حامد هاكان با سطح استعدادهای متفاوت ستارههای زیرزمین بودند. هر سه با همكاری هم یك آهنگ مگاهیت هم منتشر كردند كه نامش بود «نشكن دلمو». بعدها این دو «محسن» شدند سردمدار دو گونه موسیقی پاپ كه هوادارانشان عموماً توافقی با هم نداشتند.
در این میان، فرزاد فرزین و احسان خواجهامیری و پیش از آنها رضا صادقی توانسته بودند خودی نشان دهند. صادقی با تكیه بر سه سال اجرا در هتل «هما»ی بندرعباس و تحلیل واكنش مخاطباناش از قطعات متفاوتاش بعدها چند مگاهیت به موسیقی پاپ هدیه داد: «تقریباً دو سال و نیم، سه سال در هتل هما بودم. بر اساس همان ذهنت «مشكی رنگ عشقه» و بازخوردهای بسیار مثبت از آن، یکسری كارهای دیگر هم ساختم مثل «تو با منی». بدونتعارف بگویم تا آن زمان كسی فضایی را اجرا نمیكرد كه شعرش ترجیعبند داشته باشد. آن زمان، زمان «گل میروید به باغ» بود و كسی جرأت نمیكرد «تو با منی» و «دلم برات تنگ شده جونم» را بخواند. آنموقع من «داشتم فراموشت میكردم» را خواندم، «تو با منی» را خواندم، «دلم برات تنگ شده» را خواندم و خیلی آهنگهای دیگر. همه را تست میكردم تا ببینم بازتاب آنها چگونه است.»
او قبل از اینكه به یك خواننده مجاز تبدیل شود، این آثار را به شكل زیرزمینی منتشر كرده بود و با همین مگاهیتهای غیررسمی تبدیل شده بود به یك ستاره. صادقی بعدها با «وایسا دنیا» باز هم یك اثر ماندگار خلق كرد.
در سالهای ابتدایی دهه ٨٠ علاوه بر فضای اینترنت و انتشار قطعات اینترنتی، یك امكان جدید هم برای معرفی بیشتر موسیقی پاپ ایجاد شد؛ تلویزیون مهاجر یا MITV.
از همین طریق بااستعدادها و حتی كماستعدادهای زیادی وارد بازار موسیقی شدند و تا مدتها پول ساختند. یكی از مستعدها، فرزاد فرزین بود كه به عنوان برنامهساز هم با این تلویزیون خصوصی همكاری میكرد. او با «شراره» مطرح شد: «ملودی آهنگ «شراره» مال من بود و علی ثابت در سال 80 آن را تنظیم كرد اما سه سال طول كشید تا منتشر شود. وقتی آمد موفق شد اما اگر سه سال قبل منتشر میشد، سه سال جلوتر بود و این یعنی اینكه قبل از آلبوم «فریدون» منتشر شده بود. زمانی كه مجوز آن گرفته شد، این آهنگ یکمقدار قدیمی شده بود.»
فرزاد فرومند ملودیساز و خواننده مستعد هم در این فضا معرفی شد. او با «دروغ محض» به سرعت مطرح شد و با قطعاتی كه برای ناصر عبداللهی و دیگران ساخت، توانمندیهایش را بیشتر عیان كرد.
كمكم مردان جاافتاده جایشان را به جوانان بهروز میدادند. داستان موسیقی پاپ داشت عوض میشد و این سبك پوست میانداخت. در آن دوره، تکنیک در اوج بود ولی بهزعم ستارههای بعدی، حس نداشت. به همین دلیل مردم دیگر مثل سابق از آنها استقبال نمیکردند.
دیگر نوبت ظهور یك ستاره بود؛ كسی ابتدا اسمش را نمیدانست اما همه آهنگش را شنیده بودند كه ترجیعبند بسیار متفاوت و ملودی و تنظیم و اجرایی كاملاً بیرون از جریان مرسوم بود. «دنیا دیگه مث تو نداره» به یك ضربالمثل بدل شده بود: و اما آلبوم «٨٥». خود بنیامین در این باره گفته است: «آنجا چون خود بنیامین مطرح بود، از من سوال میکردند که دلیل موفقیت این کارها بین مردم را چه میبینی و من بیشتر از کلمه سادگی استفاده میکردم. البته فقط سادگی نبود اما من بیش از همه، از آن استفاده میکردم، چون فکر میکردم میشود یک کار، هم ساده باشد، هم مردم را اقناع کند و هم کاملاً علمی و قابلدفاع باشد. در تمام دنیا این اتفاق میافتد.»
بنیامین دوست داشت در آلبوم٨٥ قطعه جادوگر گیسو را كه در آلبوم سومش منتشر شد، منتشر شود كه رجب پور با لطائف الحیل از این كار جلوگیری كرد. او معتقد بود فضای این كار شبیه آثار فریدون آسرایی است و برای كسی كه قرار است سبك جدیدی ارائه كند، مناسب نیست حتی یك قطعه شبیه خواننده دیگری اجرا كند.
در این دوران مدتی بود كه تلویزیون مثل سابق، موسیقی پاپ پخش نمیكرد؛ اما در این مدیوم، هنوز یك امكان بزرگ برای دیده شدن چهرههای بااستعداد موسیقی وجود داشت؛ تیتراژ سریالها. احسان خواجهامیری، یكی از ستارههای بعدی موسیقی پاپ -كه البته همه پارامترهای ستارهشدن را هم داشت- آغاز موفقیتاش را مدیون سریالی است به كارگردانی حسن فتحی: «قبل از «سلام آخر»، شش هفت ماه ممنوعالفعالیت بودم و در بدترین شرایط روحی قرار داشتم و بعد «میوه ممنوعه» ساخته و«سلام آخر» منتشر شد و کنسرت 86 برگزار شد که یكی از بزرگترین کنسرتهای ایران تا آن زمان بود و همه اینها در طول دو ماه اتفاق افتاد. آن شب که میخواستم این کار را اتود بزنم هم یكدفعه كامپیوترم خراب شد، هاردم پاک شد و این در شرایطی بود كه سریال به من پیشنهاد شده بود! خیلی برایم سخت بود. در کمال ناامیدی به خانه یكی از دوستانم «بهنام خدارحمی» رفتم وگفتم كامپیوترم خراب شده و میخواهم این كار را ضبط کنم. با هم، دو ساعت وقت گذاشتیم و من آمدم خانه، با یك ضبطصوت رولند که در خانه داشتم، دو باند را روی آن ضبط کردم و همینطور كه روی تختخوابم نشسته بودم، یك دور آن را خواندم و جمعه ظهر سیدی را بردم دفتر آقای جعفری که ماکت را گوش کنند. یادم هست شنبه شب در اتاقم داشتم کار میکردم که یكدفعه دیدم مامانم میگوید بدو بیا. دیدم کانال پنج دارد تیزر همان سریال را با آهنگ من پخش میکند! عین همان ماکت را که من خوانده بودم، پخش کردند و الان هم همان ماکت است و ما دیگر، نه روی آن سازی گرفتیم، نه ویرایش كردیم و نه اورتوری برایش ساختیم. یك ماکت زدیم و یك ریتم تا ته آهنگ كپی كردیم و همان شد «هر چی آرزوی خوبه مال تو». هنوز سریال شروع نشده بود و آن تبلیغ سریال بود اما آنقدر آن تبلیغ گرفت که کارگردان به من زنگ زد که برای تیتراژ پایانی آن سریال هم شما اتود بزن. آن ترانه هم آهنگسازی شده و یك خواننده آن را خوانده بود. من آن ترانه را هم برایشان اتود زدم و آن ترانه هم شد تیتراژ پایانی آن سریال.»
پس از آن، فروش بسیار بالای آلبوم «سلام آخر» موقعیت احسان خواجهامیری را از این رو به آن رو كرد. تیتراژ، اهمیت خود را نشان داده بود و رقابتی برای گرفتن ترانه تیتراژ میان اهالی موسیقی آغاز شد كه تا امروز هم ادامه دارد.
آغاز دهه ٩٠ فرصتی بود برای رسانههای جدیدی مثل وبسایتها و شبكههای اجتماعی كه به شكل تخصصی به موسیقی میپرداختند. فضای موسیقی هر روز رقابتیتر و بازار موسیقی هم پررونقتر شده بود. جز ایام ویژه، شبی نبود كه در تهران یا شهرستانها چند كنسرت برگزار نشود. فضای انتشار آلبوم هم تا حد زیادی تغییر كرده بود. بیشتر تكآهنگ منتشر میشد. خوانندهها با ظهور اینستاگرام، ارتباط نزدیكتر و ملموستری با مخاطبانشان ایجاد كرده بودند. از سویی مدیومی به دست آورده بودند تا موقعیتشان را در فضای مجازی و بازار واقعی موسیقی رصد و همچنین خود را با دیگر همكارانشان مقایسه كنند.
از سوی دیگر، این چهرهها هم دستیافتنیتر شده و آن حالت ابهامگونه و رازآمیز ستارگی را از دست داده بودند. در این فضا، برخی هوشمندانهتر عمل میكردند و بعضی بدون استراتژی خاصی، فقط به تبعیت از بقیه، در میدان فضای آنلاین و شبكههای اجتماعی حضور داشتند. یكی از باهوشترین افراد در این میان، سیروان خسروی بود كه با وجود ساخت قطعات مگاهیت برای دیگران مثل رضا صادقی، مهدی اسدی و احسان خواجهامیری، خودش قطعهای در آن سطح نداشت. او اما راه خود را میرفت و با استراتژی ویژهاش در ساخت قطعات جدید و حضور مؤثر در فضای مجازی، توانست به یكی از موفقترین و پولسازترین چهرههای دهه ٩٠ موسیقی پاپ تبدیل شود. او هنوز هم جز تیتراژ یك سریال طنز تلویزیون و قطعه «دوست دارم زندگی رو» قطعه بسیار فراگیری در كارنامه ندارد اما تكلیفش با خود و هواداران وفادارش روشن است.
در مقطعی حدوداً دوساله، مازیار فلاحی و شهرام شكوهی هم با لحن و فضای كاری متفاوتشان توانستند بهشدت مورد توجه قرار گیرند. در این میانه، مرتضی پاشایی به عنوان یك خواننده بااستعداد ظهور كرده بود اما چندان مورد توجه نبود تا اینكه خبر بیماریاش در رسانهها منتشر شد. بعد از چند مرحله شیمیدرمانی و تغییر چهره و استایلاش، او در مركز توجه مخاطبان تینایجر موسیقی قرار گرفت و در مدت كمی، رکوردی از اجراهای زنده بر جای گذاشت.
در ایام بیماری مرتضی هم چهرههای مستعد دیگری در حال پیشرفت بودند. محمد علیزاده یكی از آنها بود كه با تكیه بر لحن خاص اجرا، اشعار عاشقانه غمگین در قالب فراق و جدایی و ملودیهای خاص خود، جای ویژهای در بازار موسیقی پیدا كرد و دو سالی است كه این موقعیت ویژه را حفظ كرده است. در این میان، موقعیت چاوشی و خواجهامیری هم به نسبت دیگران همچنان خوب بوده و هست. البته كه اولی فقط به انتشار آلبوم بسنده كرده و هیچ اجرای زندهای نداشته است. اما با آثار متفاوت و ریسكهای زیاد، همچنان مشغول طبعآزمایی است و این آزمودنها عموماً نتایج مثبتی برای او در بر داشتهاند.
اما نباید فراموش كرد كه در نیمه اول دهه ٩٠، موسیقی پاپ در قالب دهه هشتادی خود به شدت رو به افول بود و نوجوانان دهه ٨٠ -كه امروز جوانان بین ٢٠ تا ٣٥ ساله هستند- چندان اقبالی به آن اشعار و ملودیها و صداها نشان نمیدادند. آنها دنبال هوای تازهای بودند كه «چارتار» با تلفیق موسیقی بهروز و اشعار قجری و صدای سنتی خوانندهاش توانست آنها را جذب خود كند. عاشقانههای «چارتار» گمشده این نسل بودند و آلبوم اول آنها یك موفقیت عظیم برای چند جوان بااستعداد بود كه قبلاً تجربه موسیقایی ویژهای نداشتند.
در این فضا، ظهور و بروز مجدد «دنگشو»، تولد پالت و معرفی علی زندوكیلی همچنان این نسل را به عنوان جامعه هدف در نظر دارد و البته امروز موقعیت، به خوبی دو سه سال گذشته نیست. در این فضا، تلفیق حس اجرا و قدرت صدا و انرژی در موسیقی -كه به نظر میرسید گمشده موسیقی پاپ است- در آثار چند خواننده مثل سهراب و آرش اِی.پی ظهور كرد و آنها را مورد توجه قرار داد. حامد همایون هم در همین مسیر حركتی موفقتر را رقم زد. او با ملودی و تنظیمهای اكتیو و اجرایی پرهیجان و اشعاری پرانرژی، پا به میدان گذاشته و در مدت بسیار كمی به ستاره سال ٩٥ موسیقی پاپ بدل شده است. همه جا ترانههایش شنیده میشود و مدتی است كه آلبومش هم منتشر شده و اجراهای پرتعدادش در نقاط مختلف كشور، او را به ستاره صحنههای زمستان ٩٥ هم بدل كرده است. البته كه او هم مثل چهرههای سابق موسیقی، راه سختی در پیش دارد. مخاطبان تخصصیتر شدهاند و در صورت تكراری شدن، از خواننده محبوبشان به راحتی عبور میكنند.
موسیقی پاپ تغییرات اساسی كرده است. كمتر كسی است كه همه طبقات اجتماعی و سنی و اقتصادی را شیفته خود كند. هر خواننده، محبوب گروهی است. در واقع، مخاطبان تخصصی شدهاند؛ تخصصی نه به معنای حرفهای در بخش موسیقی. در واقع مخاطبان تخصصی شدهاند؛ یعنی هر گروه سنی و اجتماعی و اقتصادی به شكل اختصاصی علاقهمند یك یا چند خواننده و گروه محبوب هستند.
مثلاً كسی كه یگانه دوست دارد، الزاماً بنیامین را دوست ندارد. مثلاً كسی كه چارتار را میپسندد، به كنسرت رضا صادقی نمیرود. مثلاً كسی كه هوادار بابك جهانبخش است، ممکن است پیگیر سیامك عباسی نباشد.
این فضا روی آثار خوانندهها هم تأثیر گذاشته است. آنها هم دنبال بهدست آوردن هواداران گستردهتر از بخشهای مختلف جامعه نیستند و سعی میكنند با آثارشان هواداران دوآتشه خود را حداقل راضی نگه دارند. در این شرایط است كه مگاهیت شدن، كار بسیار سختی است؛ مسألهای كه ٢٠ سال پیش به هیچ وجه دشواریهای امروز را نداشت. به همین دلیل است كه حامد همایون میشود ستاره سال و اهالی موسیقی برای عقد قرارداد با او برای كنسرتهای تهران و شهرستانها صف میبندند. این شرایط را خیلی از چهرههای موسیقی طی سالهای گذشته داشتهاند. آنها هم در تیراژ میلیونی آلبوم میفروختند كه دیگر امری دور از دسترس و رویایی است و هم نسبتاً كنسرتهای زیادی برگزار میكردند. امروز اقتصاد موسیقی خلاصه شده در اجرای كنسرت؛ و آلبوم دیگر مثل سابق، درآمدی حاصل نمیكند. جریان موسیقی تحولات شگرفی كرده و نسلهای متفاوت همچنان در پی تسخیر قلب مخاطبان هستند.
***
بعد از فراگیر شدن آثاری با اجرا و صدای سنتی اما فضایی پاپ یا حداقل متفاوت از استانداردهای موسیقی سنتی در سالهای پایانی دهه ٦٠ و آغاز دهه ٧٠ مثل «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» با صدای عبدالحسین مختاباد، «مردان خدا» با صدای جلالالدین محمدیان، صداهای جدیدی مثل حسن همایونفال، مهرداد كاظمی، مهدی سپهر، بیژن خاوری و البته عباس بهادری توانستند میان مردم جایی پیدا كنند و آثارشان به ویژه از رادیو و تلویزیون به كرات پخش میشد.
همزمان آثار خوانندگان حرفهای قدیمی مثل كوروش یغمایی، محمد نوری، فرهاد مهراد و مازیار نیز از طریق شركتهای تولید و نشر موسیقی به بازار عرضه شد. آلبومهای كسانی مثل فرهاد و مازیار بیشتر مشتمل بر آثار قدیمی آنها بود؛ اما كوروش یغمایی چند آلبوم تازه پاپ در آن سالها منتشر كرد. البته آن سالها مجوز این آثار در قالب پاپ صادر نمیشد. ظاهراً اولین آلبومی كه با مجوز «پ» (یعنی پاپ) منتشر شد، آلبوم «خلیج فارس» بود با صدای حمید غلامعلی كه آن سالها با چند اثر در صدا و سیما گل كرده بود.
تا اینجا، هنوز كسی از جریان جدید موسیقی پاپ سخن نمیگفت. چون نوع ملودی و تنظیمها و اشعاری كه برای ساخت آنها استفاده میشد، از استانداردهای بالایی برخوردار نبود و یك جریان ریشهدار عمیق و جدی هم نبود. چه بسا مجریان آن آثار با وجود انتشار آلبومهایی در دوران جدید (جریان جدی موسیقی پاپ بعد از سال ٧٦) نتوانستند جایگاهی پیدا كنند و خیلی زود فید شدند.
***
دیگر دوره دیدن نتایج سیاستگذاریهای فریدون شهبازیان و علی معلم و همكارانشان بود. خشایار اعتمادی، قاسم افشار، محمد اصفهانی، علیرضا عصار، شادمهر عقیلی، حسین زمان و چند خواننده دیگر آمدند و ساختمانی جدید برپا كردند. البته تعدادی از این چهرهها پیش از حضور در عرصه رسمی، در قالب گروههایی در مراسم مختلف حاضر میشدند و از طریق موسیقی درآمدزایی میكردند و با استشمام بوی مجوز، وارد عرصه رسمی شدند. آجرها و مصالح، همانها بودند كه موسیقی پاپ جدی پیش از انقلاب را تشكیل میدادند، اما نمای ساختمان تغییر كرده بود.
اغلب ترانههای ساختمان جدید را اكبر آزاد، محمدعلی شیرازی، افشین سرفراز و... قدیمیهای دیگر میسرودند و چهره های جوانی مثل سعید امیراصلانی و نیلوفر لاریپور هم توانستند جزو پركاران آن دوره باشند. اغلب ملودیها هم ساخته بابك بیات، فریدون شهبازیان، فریبرز لاچینی، ناصر چشمآذر و... بود و تنظیمها از جوانانی مستعد و جویای جایگاه همچون فؤاد حجازی و بهروز صفاریان. هر اثری که از این خوانندگان منتشر میشد، گل میكرد.
كمی بعد، نوبت به مانی رهنما، امیر کریمی، امیر تاجیک و سپس محمدرضا عیوضی، نیما مسیحا، حامی و... رسید. چنگیز حبیبیان و علی خلج هم میفروختند.
عیوضی با سریال «روزگار جوانی» چهره شد. ترانه تیتراژ این سریال از شبكه تهران، پایتخت را پشت سر گذاشت و كشوری شد. در این دوره، عیوضی با قراردادی ٧٠٠ هزار تومانی برای سه آلبوم، چهره مطرحی بود و حتی پایش به بازی در یك سریال هم باز شد كه تجربه ناموفقی بود.
كمكم آثار نسل اول تكراری و در پاسخ به خواست بازار، سبكها متنوعتر شدند. شادمهر با قطعاتی متنوع و در سبكهای مختلف گل كرد. سعید شهروز با ششوهشتهایش وارد گود شد و با استقبال فوقالعادهای روبهرو شد. كنسرتهایش سولدآوت میشدند و آلبومهایش میفروختند. ناصر عبداللهی هم میان جدیترها خیلی گل كرد. به ویژه «عشق است» كه با همكاری پرویز پرستویی و محمدعلی بهمنی منتشر شد، بهشدت مورد توجه قرار گرفت. او و تعدادی دیگر نظیر محمد اصفهانی با ویدیوكلیپهایی درباره اعتیاد، محبوب شدند و پولساز.
در این فضای دهه پنجاهی، گروه «آریان» با نمایی شیك و جذاب و جوانانی بهروز، با موسیقی و تركیبی كاملاً متفاوت با تمام نمونههای پیش از خود، به میدان آمد و ركوردها را جابهجا كرد. آنها یك ستاره هم به سینمای ایران تقدیم كردند. پس از آنها نوبت فریدون بود و «گل هیاهو»؛ خوانندهای كه آلبومی آنور آبی منتشر كرده بود اما به ایران بازگشت تا سرنوشتی متفاوت بیابد.
موسیقی، ستاره میساخت، سبكها متنوعتر میشد و كیفیت صدابرداری و ضبط هم ارتقا مییافت. هنوز آلبومها محبوب میشدند و كاستها تا مدت زیادی از ضبطها پخش میشدند.
***
كمكم تكنولوژی وارد داستان شد؛ بااهمیتتر از همیشه. نفوذ اینترنت هر روز بیشتر میشد و خیلیها بدون کسب مجوز، آهنگ میساختند و بعضاً بینام و نشان یا با نامهای دیگر این آثار را منتشر میكردند.
محسن یگانه، محسن چاوشی و حامد هاكان با سطح استعدادهای متفاوت ستارههای زیرزمین بودند. هر سه با همكاری هم یك آهنگ مگاهیت هم منتشر كردند كه نامش بود «نشكن دلمو». بعدها این دو «محسن» شدند سردمدار دو گونه موسیقی پاپ كه هوادارانشان عموماً توافقی با هم نداشتند.
در این میان، فرزاد فرزین و احسان خواجهامیری و پیش از آنها رضا صادقی توانسته بودند خودی نشان دهند. صادقی با تكیه بر سه سال اجرا در هتل «هما»ی بندرعباس و تحلیل واكنش مخاطباناش از قطعات متفاوتاش بعدها چند مگاهیت به موسیقی پاپ هدیه داد: «تقریباً دو سال و نیم، سه سال در هتل هما بودم. بر اساس همان ذهنت «مشكی رنگ عشقه» و بازخوردهای بسیار مثبت از آن، یکسری كارهای دیگر هم ساختم مثل «تو با منی». بدونتعارف بگویم تا آن زمان كسی فضایی را اجرا نمیكرد كه شعرش ترجیعبند داشته باشد. آن زمان، زمان «گل میروید به باغ» بود و كسی جرأت نمیكرد «تو با منی» و «دلم برات تنگ شده جونم» را بخواند. آنموقع من «داشتم فراموشت میكردم» را خواندم، «تو با منی» را خواندم، «دلم برات تنگ شده» را خواندم و خیلی آهنگهای دیگر. همه را تست میكردم تا ببینم بازتاب آنها چگونه است.»
او قبل از اینكه به یك خواننده مجاز تبدیل شود، این آثار را به شكل زیرزمینی منتشر كرده بود و با همین مگاهیتهای غیررسمی تبدیل شده بود به یك ستاره. صادقی بعدها با «وایسا دنیا» باز هم یك اثر ماندگار خلق كرد.
***
در سالهای ابتدایی دهه ٨٠ علاوه بر فضای اینترنت و انتشار قطعات اینترنتی، یك امكان جدید هم برای معرفی بیشتر موسیقی پاپ ایجاد شد؛ تلویزیون مهاجر یا MITV.
از همین طریق بااستعدادها و حتی كماستعدادهای زیادی وارد بازار موسیقی شدند و تا مدتها پول ساختند. یكی از مستعدها، فرزاد فرزین بود كه به عنوان برنامهساز هم با این تلویزیون خصوصی همكاری میكرد. او با «شراره» مطرح شد: «ملودی آهنگ «شراره» مال من بود و علی ثابت در سال 80 آن را تنظیم كرد اما سه سال طول كشید تا منتشر شود. وقتی آمد موفق شد اما اگر سه سال قبل منتشر میشد، سه سال جلوتر بود و این یعنی اینكه قبل از آلبوم «فریدون» منتشر شده بود. زمانی كه مجوز آن گرفته شد، این آهنگ یکمقدار قدیمی شده بود.»
فرزاد فرومند ملودیساز و خواننده مستعد هم در این فضا معرفی شد. او با «دروغ محض» به سرعت مطرح شد و با قطعاتی كه برای ناصر عبداللهی و دیگران ساخت، توانمندیهایش را بیشتر عیان كرد.
كمكم مردان جاافتاده جایشان را به جوانان بهروز میدادند. داستان موسیقی پاپ داشت عوض میشد و این سبك پوست میانداخت. در آن دوره، تکنیک در اوج بود ولی بهزعم ستارههای بعدی، حس نداشت. به همین دلیل مردم دیگر مثل سابق از آنها استقبال نمیکردند.
دیگر نوبت ظهور یك ستاره بود؛ كسی ابتدا اسمش را نمیدانست اما همه آهنگش را شنیده بودند كه ترجیعبند بسیار متفاوت و ملودی و تنظیم و اجرایی كاملاً بیرون از جریان مرسوم بود. «دنیا دیگه مث تو نداره» به یك ضربالمثل بدل شده بود: و اما آلبوم «٨٥». خود بنیامین در این باره گفته است: «آنجا چون خود بنیامین مطرح بود، از من سوال میکردند که دلیل موفقیت این کارها بین مردم را چه میبینی و من بیشتر از کلمه سادگی استفاده میکردم. البته فقط سادگی نبود اما من بیش از همه، از آن استفاده میکردم، چون فکر میکردم میشود یک کار، هم ساده باشد، هم مردم را اقناع کند و هم کاملاً علمی و قابلدفاع باشد. در تمام دنیا این اتفاق میافتد.»
بنیامین دوست داشت در آلبوم٨٥ قطعه جادوگر گیسو را كه در آلبوم سومش منتشر شد، منتشر شود كه رجب پور با لطائف الحیل از این كار جلوگیری كرد. او معتقد بود فضای این كار شبیه آثار فریدون آسرایی است و برای كسی كه قرار است سبك جدیدی ارائه كند، مناسب نیست حتی یك قطعه شبیه خواننده دیگری اجرا كند.
***
در این دوران مدتی بود كه تلویزیون مثل سابق، موسیقی پاپ پخش نمیكرد؛ اما در این مدیوم، هنوز یك امكان بزرگ برای دیده شدن چهرههای بااستعداد موسیقی وجود داشت؛ تیتراژ سریالها. احسان خواجهامیری، یكی از ستارههای بعدی موسیقی پاپ -كه البته همه پارامترهای ستارهشدن را هم داشت- آغاز موفقیتاش را مدیون سریالی است به كارگردانی حسن فتحی: «قبل از «سلام آخر»، شش هفت ماه ممنوعالفعالیت بودم و در بدترین شرایط روحی قرار داشتم و بعد «میوه ممنوعه» ساخته و«سلام آخر» منتشر شد و کنسرت 86 برگزار شد که یكی از بزرگترین کنسرتهای ایران تا آن زمان بود و همه اینها در طول دو ماه اتفاق افتاد. آن شب که میخواستم این کار را اتود بزنم هم یكدفعه كامپیوترم خراب شد، هاردم پاک شد و این در شرایطی بود كه سریال به من پیشنهاد شده بود! خیلی برایم سخت بود. در کمال ناامیدی به خانه یكی از دوستانم «بهنام خدارحمی» رفتم وگفتم كامپیوترم خراب شده و میخواهم این كار را ضبط کنم. با هم، دو ساعت وقت گذاشتیم و من آمدم خانه، با یك ضبطصوت رولند که در خانه داشتم، دو باند را روی آن ضبط کردم و همینطور كه روی تختخوابم نشسته بودم، یك دور آن را خواندم و جمعه ظهر سیدی را بردم دفتر آقای جعفری که ماکت را گوش کنند. یادم هست شنبه شب در اتاقم داشتم کار میکردم که یكدفعه دیدم مامانم میگوید بدو بیا. دیدم کانال پنج دارد تیزر همان سریال را با آهنگ من پخش میکند! عین همان ماکت را که من خوانده بودم، پخش کردند و الان هم همان ماکت است و ما دیگر، نه روی آن سازی گرفتیم، نه ویرایش كردیم و نه اورتوری برایش ساختیم. یك ماکت زدیم و یك ریتم تا ته آهنگ كپی كردیم و همان شد «هر چی آرزوی خوبه مال تو». هنوز سریال شروع نشده بود و آن تبلیغ سریال بود اما آنقدر آن تبلیغ گرفت که کارگردان به من زنگ زد که برای تیتراژ پایانی آن سریال هم شما اتود بزن. آن ترانه هم آهنگسازی شده و یك خواننده آن را خوانده بود. من آن ترانه را هم برایشان اتود زدم و آن ترانه هم شد تیتراژ پایانی آن سریال.»
پس از آن، فروش بسیار بالای آلبوم «سلام آخر» موقعیت احسان خواجهامیری را از این رو به آن رو كرد. تیتراژ، اهمیت خود را نشان داده بود و رقابتی برای گرفتن ترانه تیتراژ میان اهالی موسیقی آغاز شد كه تا امروز هم ادامه دارد.
***
آغاز دهه ٩٠ فرصتی بود برای رسانههای جدیدی مثل وبسایتها و شبكههای اجتماعی كه به شكل تخصصی به موسیقی میپرداختند. فضای موسیقی هر روز رقابتیتر و بازار موسیقی هم پررونقتر شده بود. جز ایام ویژه، شبی نبود كه در تهران یا شهرستانها چند كنسرت برگزار نشود. فضای انتشار آلبوم هم تا حد زیادی تغییر كرده بود. بیشتر تكآهنگ منتشر میشد. خوانندهها با ظهور اینستاگرام، ارتباط نزدیكتر و ملموستری با مخاطبانشان ایجاد كرده بودند. از سویی مدیومی به دست آورده بودند تا موقعیتشان را در فضای مجازی و بازار واقعی موسیقی رصد و همچنین خود را با دیگر همكارانشان مقایسه كنند.
از سوی دیگر، این چهرهها هم دستیافتنیتر شده و آن حالت ابهامگونه و رازآمیز ستارگی را از دست داده بودند. در این فضا، برخی هوشمندانهتر عمل میكردند و بعضی بدون استراتژی خاصی، فقط به تبعیت از بقیه، در میدان فضای آنلاین و شبكههای اجتماعی حضور داشتند. یكی از باهوشترین افراد در این میان، سیروان خسروی بود كه با وجود ساخت قطعات مگاهیت برای دیگران مثل رضا صادقی، مهدی اسدی و احسان خواجهامیری، خودش قطعهای در آن سطح نداشت. او اما راه خود را میرفت و با استراتژی ویژهاش در ساخت قطعات جدید و حضور مؤثر در فضای مجازی، توانست به یكی از موفقترین و پولسازترین چهرههای دهه ٩٠ موسیقی پاپ تبدیل شود. او هنوز هم جز تیتراژ یك سریال طنز تلویزیون و قطعه «دوست دارم زندگی رو» قطعه بسیار فراگیری در كارنامه ندارد اما تكلیفش با خود و هواداران وفادارش روشن است.
در مقطعی حدوداً دوساله، مازیار فلاحی و شهرام شكوهی هم با لحن و فضای كاری متفاوتشان توانستند بهشدت مورد توجه قرار گیرند. در این میانه، مرتضی پاشایی به عنوان یك خواننده بااستعداد ظهور كرده بود اما چندان مورد توجه نبود تا اینكه خبر بیماریاش در رسانهها منتشر شد. بعد از چند مرحله شیمیدرمانی و تغییر چهره و استایلاش، او در مركز توجه مخاطبان تینایجر موسیقی قرار گرفت و در مدت كمی، رکوردی از اجراهای زنده بر جای گذاشت.
در ایام بیماری مرتضی هم چهرههای مستعد دیگری در حال پیشرفت بودند. محمد علیزاده یكی از آنها بود كه با تكیه بر لحن خاص اجرا، اشعار عاشقانه غمگین در قالب فراق و جدایی و ملودیهای خاص خود، جای ویژهای در بازار موسیقی پیدا كرد و دو سالی است كه این موقعیت ویژه را حفظ كرده است. در این میان، موقعیت چاوشی و خواجهامیری هم به نسبت دیگران همچنان خوب بوده و هست. البته كه اولی فقط به انتشار آلبوم بسنده كرده و هیچ اجرای زندهای نداشته است. اما با آثار متفاوت و ریسكهای زیاد، همچنان مشغول طبعآزمایی است و این آزمودنها عموماً نتایج مثبتی برای او در بر داشتهاند.
***
اما نباید فراموش كرد كه در نیمه اول دهه ٩٠، موسیقی پاپ در قالب دهه هشتادی خود به شدت رو به افول بود و نوجوانان دهه ٨٠ -كه امروز جوانان بین ٢٠ تا ٣٥ ساله هستند- چندان اقبالی به آن اشعار و ملودیها و صداها نشان نمیدادند. آنها دنبال هوای تازهای بودند كه «چارتار» با تلفیق موسیقی بهروز و اشعار قجری و صدای سنتی خوانندهاش توانست آنها را جذب خود كند. عاشقانههای «چارتار» گمشده این نسل بودند و آلبوم اول آنها یك موفقیت عظیم برای چند جوان بااستعداد بود كه قبلاً تجربه موسیقایی ویژهای نداشتند.
در این فضا، ظهور و بروز مجدد «دنگشو»، تولد پالت و معرفی علی زندوكیلی همچنان این نسل را به عنوان جامعه هدف در نظر دارد و البته امروز موقعیت، به خوبی دو سه سال گذشته نیست. در این فضا، تلفیق حس اجرا و قدرت صدا و انرژی در موسیقی -كه به نظر میرسید گمشده موسیقی پاپ است- در آثار چند خواننده مثل سهراب و آرش اِی.پی ظهور كرد و آنها را مورد توجه قرار داد. حامد همایون هم در همین مسیر حركتی موفقتر را رقم زد. او با ملودی و تنظیمهای اكتیو و اجرایی پرهیجان و اشعاری پرانرژی، پا به میدان گذاشته و در مدت بسیار كمی به ستاره سال ٩٥ موسیقی پاپ بدل شده است. همه جا ترانههایش شنیده میشود و مدتی است كه آلبومش هم منتشر شده و اجراهای پرتعدادش در نقاط مختلف كشور، او را به ستاره صحنههای زمستان ٩٥ هم بدل كرده است. البته كه او هم مثل چهرههای سابق موسیقی، راه سختی در پیش دارد. مخاطبان تخصصیتر شدهاند و در صورت تكراری شدن، از خواننده محبوبشان به راحتی عبور میكنند.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 1 اسفند 1395 - 17:54
دیدگاهها
با تشکر بابت این تاریخچه خوب و جالب.
جا داره بگم رضا صادقی از خواننده هایی کنارش اسمشونو بردین قدیمی تره...شروع فعالیت هنریش به دهه 70 برمیگره...تو دهه 80 هم بی شک یکی از برترین و شاید برترین چهره موسیقی پاپ بود...به جرات میتونم بگم صروصدا و موجی که رضا صادقی در دهه 80 ایجاد کرد(به خصوص در سال های 85-86) هیچ خواننده ای در هیچ مقطعی نتونست ایجاد کنه مگه سنتوری چاووشی
باسلام و تشکر از مطلب منتشر شده
این متن درعین خلاصگی سعی براین داشت که تمامی خوانندگان را که آثاری فراگیر داشتند را ذکر کند
و به نوعی تجدید خاطراتی برای مخاطبان شد اما تعجب میکنم که اسمی از سلطلان احساس مجید خراطها و آثار پرمخاطبش برده نشد که دقیقا در زمان ظهور ستاره هایی مثل چاوشی و هاکان و یگانه جایگاه ویژه ای بین مخاطبان داشته و طرفداران بیشماری جذب این خواننده مطرح شدند.
آیا قطعاتی مثل "خدانگهدار" ، "مسافر" و... در آن دوران کم شنیده شدند؟
به جرات میشود گفت که از بسیاری از این آثار قیدشده بیشتر شنیده شدند و توجیهی برای قیدنکردن این آثار باتوجه به متن مختصر و درعین حال جامع این پست نمیشود پیدا کرد...
منتططر پاسختون هستم.
جا داشت اسمی از خواننده هایی مثل سعید پورسعید که دهه 70 توی خفقان موسیقی پاپ بدون هیچ چشم داشتی برای مردم اهنگایی مثل تو مثل گلی ...گل یاس...پرستوها همه رفتن و یلدا و دهها آهنگ دیگه رو خوند اورده میشد تا هم زحمات این هنرمند نادیده نشه و همچننین ما به این فکر نکنیم که سایت رسمی موسیقی ما سلیقه ای رفتار میکنه.
ای کاش که دوره محمد اصفهانی ، آلبوم حسرت و فاصله بر میگشت .... از موسیقی هیچیش نمونده به جز سرگرمی ! احساس لحظه ای .. ! واقعا این چرت و پرت هایی که این روزا بیرون میاد رو کسی چند سال دیگه گوش میده ؟؟؟
بعضی از خواننده های بدترین ضربه رو به موسیقی زدند . دوره ای که صداهای تو دماغی و شعر های به شدت غمگین و نا امید کننده رایج شد ! آهنگ هایی که نه زیبا بود نه حال آدمو خوب می کرد ...
باز هم خدارو شکر که بعضی از گروه های تلفیقی ، گاهی کارهای خوبی رو میسازند ...
جا داره که بگم خواننده ی چارتار "سنتی" نیست ! ایشون هم پاپ هستن
مطلب خیلی خوبی بود، در حال حاضر موسیقی داخلی ما بخاطر خواننده های دهه قبل سرپا مونده و خواننده های این دهه که اغلب در حد جرقه ای هستند و باید دید خواننده مورد توجه این روزا حامد همایون هم از این طیف هست یا....
نگاهی به آثار مورد توجه امسال استدلال بنده رو توجیه میکنه.
مطلب خوبی بود.ولی یه خورده ناقصه.چطور اسمی از عبدالمالکی و امین حبیبی برده نشده.
محسن چاوشی مرد تکرار نشدنی موسیقی ایران
فقط حمید حامی و نیما مسیحا
گروه آریان یادش بخیر عالی بودن.
تحول تو موسیقی ایران با البوم هشتادو پنج بنیامین بهادری بود این یه حقیقته ،کسی پیدا نمیشه موسیقی و بشناسه و این البومو قبول نداشته باشه انقلابی بود تو موسیقی
خب خدارو شکر با حضور امثال حامد همایون و سیامک عباسی و محمد علیزاده معنی تغییر در موسیقی رو هم فهمیدیم،بله خب اینا جوری موسیقی رو تغییر دادن که کسی رغبت نمیکنه دیگه آهنگ گوش کنه
محمد اصفهانی ❤ احسان خواجه امیری
ردیفهای دوم، سوم و چهارم در عکس این خبر، نسلهای طلایی موسیقی پاپ
اقا ما نمیگیم خواننده های الانمون بد هستن ولی اینو همه باید بدونن و میدونن که تو موسیقی پاپ کسی نمیتونه جایگاهی مثل شادمهر داشته باشه و بخواد جایگاه رو بگیره کسی که بخواد بزرگه جاش تو ایران نیست ایران نمیزاره کسی بزرگ شه جا پیشرفت نیست کسی که بزرگ شه جوری میزننش زمیک که دیگه نتونه بلندشه بعد شادمهر،مرتضی پاشایی خدا بیامورز داشت جایگاهی خوبی تو پاپ پیدا میکرد که دیگه نشد
واقعا جای فرهاد خیلی خالیه ....واقعا که!
کو علی زندوکیلی؟ به نظرم اون سهم به سزایی تو بهتر کردن موسیقی این نسل داره
بنیامین اولین کسی بود که یه سبک جدید ومتفاوتی رواورد و تاالان هم کسی نتونسته مثل بنیامین باشه. کسی نیست که دنیادیگه مثل تو نداره روبلد نباشه .همیشه اهنگاش عالیی بوده و باهمه ی خواننده ها متفاوت و یه خوبی که هم داره این که اهنگاش مثله بقیه تکراری نیست ووقتی گوش میدی واقعا لذت میبری. کنسرتاشم باهمه فرق داره پراز انرژی و احساس عاشقانست جوریه که دوست داری همیشه بری
احسان خواجه امیری بابک جهانبخش مهدی یراحی
احسان خواجه امیری و مهدی یراحی البته همه شون خوبند هر گلی یک بویی داره ولی اینا کاملن...
❤️علی لهراسبی❤️
سعید شهروز ستاره سرزمین احساس
غزلک بی تکرار
مطالب يكم ناقص بود چرا بابك جهانبخش نبود؟
علی لهراسبی احسان خواجه امیری مهدی یراحی مهدی احمدوند محمدعلیزاده محسن یگانه
تنها استعداد برتر مرتضی ست . تنها صدایی که بدون افکت بدون تنظیم و بدون آهنگ همونیه که میشنویم. مرتضی پاشایی اسطوره تکرار نشدنی . یکی هست جاودانه قلب مردمش ❤
نمیتونم بین مرتضی جان با دیگران هیچ قیاسی بگذارم. از همه نظر مرتضی خاص و بی بدیله. از همه نظر ❤❤
اگه یه کم تخصصی برخورد کنید و واقع بین باشید و از روی احساس و تعصب حرف نزنید و برید کامل بخونید این تحلیلو میخونید و میبینید که بنیامین بهادری انقلابی تو موسیقی ایران شروع کرد و سبکی متفاوتو ابداع و شروع کرد و اولین استودیو دیجیتال ایرانو نیما وارسته تنظیم کننده بنیامین داشتن که از بین ما هم رفتن ، حقیقت اینه وقتد بحث تخصصی میشه باید تعصبو کنار گذاشت کسی نیس که دنیا دیگه مث تو نداره و البوم هشتادو پنج و نشنیده باشه و اونو یه سبک جدید و یه اتفاق جدید ندونه ، بنیامین بی نظیره
کلا عجب آشفته بازایست دنیا بغیر سه چهار نفر
بی تردید صدایی رو از همه بهتر و متمایز تر میدونم که بدون هیچ تنظیم و افکتی صدای حقیقی باشه و با احساس مردمش حرف بزنه. در حقیقت صدای بیان دردهایی باشه که تو قلب خیلی ها ممکنه باشه. صدای بی تکرار نسل پر درد من فقط جناب مرتضی پاشایی عزیز و تکرار نشدنی و انکار نشدنی ❤
واقعن جالبه که شادمهر با اون همه عظمت نیست ت لیستتون ولی ماشالله همه خالتورا هستن
فقط مرتضی جااااان پاشایی ❤ #یکی_هست_تو_قلبم که #اسمش_عشقه
به نظر من سیروان خسروی تو سبک خودش واقعا داره میدرخشه از آلبوم ساعت نه دیگه مسیر رشد رو طی کرده و واقعا کسی هست که آهنگ به آهنگ بهتر میشه ...تکراری نمیخونه و تنظیم آهنگ هاش حرف نداره...و این چند آهنگ اخیر هم تغییر عالی نسبت به گذشته داشتند ....خواننده ای که فکر نمی کنم افت داشته تو آینده ی کاریش ...
فكر ميكنم بد نيست از نوازندگانى هم كه از دوران مهرداد كاظمى و عباس بهادرى و .... روى صحنه بودن و الان هم با جديدترين ستاره هاى موسيقى پاپ همكارى ميكنن و در موفقيت هاى اين عزيزان ، چه در روى صحنه و چه ضبط آثارشون داشتن يادى بشه ، سپاس
دوره ای که علی عبدالمالکی و دی جی سروش اومده بودن شاهد متفاوت ترین اهنگها بودیم ، جالبه هیچ اسمی ازشون برده نشده ، شایدم بخاطر اینه که بصورت غیر رسمی کار میکردن اسمی ازشون برده نشده ولی نمیتونین منکر این موضوع بشین ، اشوان و حامد همایونم شدن خواننده؟! واقعا متاسفم!!!
چاوشى ، يگانه و خواجه اميرى سلاطين موسيقى پاپ ايران هستند
من واقعا نمیتونم موسیقی سیروان رو درک کنم و بنظرم بقیه ازش بهترن.البته با احترام به هواداراش
واقعا كه همه هستن به جز حميد عسكري كه البوم كما يك پرفروش ترين البوم بعد انقلاب بود
فقط سلطان خواجه اميرى ❤
مشک انست که ببوید نه انکه عطار بگوید ، شادمهر ، علی عبدالمالکی ، حمید عسگری و خیلیای دیگه ای که اسمی ازشون نبردین ، چیزی از بزرگیشون کم نمیشه ،
فقط مرتضی پاشایی .هیچوقت مثلش نیست ونخواهدامد...
بعضی از خواننده های که اسم اشون رو بردید واسه اولین باره که اسمشون میشنوم اونوقت اشاره به آهنگ خدانگهدار و مسافر مجید خراطها نشده که در اون سال ها با انتشار آثاری زخمی مخاطبانی خاص رو پیگیر کارای خودش کرده بود
بعضی جاها هم موسیقی ما اغراق کرده و بعضی از خواننده ها رو بزرگ کرده در حالیکه آهنگ ماندگاری ندارن که سالها بشه اونو گوش کرد
منو یاد پست چرا هیچ کس نمی ترکد ۲ سال پیش انداخت
اخه اشوانو حامد همایون ک ب سال هم نمیکشه عمر هنری شون ک مردم میشناسنشون رو گذاشتین بعد عکس خیلی از بزرگان مث حمید عسکری و... نذاشتین
اشوانو حامد همایون چه گلی ب سر موسیقی این کشور زدن اخه جم کن موسیقی ما بسه دیگه راس میگفت مونا برزویی هرچی میگفت رسانه هایی مث شما باید نابود شن متاسفم ک همیشه طرفدار سایتتون بودم
همه عزیزان دوست داشتنی و مایه افتخار هستند... اما به زعم من صدایِ مرتضای عزیز یونیک و بی همتاست، کسی توان تقلید و حتی مشابه خوانی ترانه های زیبا و ماندگارش رو نداشته و نداره، مفتخر و مسرورم که از ابتدای ظهور موسیقی اش او را شناختم. هنرمند پر توانی که بسیار حساب شده پا به عرصه تخصصی موسیقی گذاشت و تنها با پشتوانه تلاش و استعداد خود به سطح اول موسیقی پاپ بعد از انقلاب رسید و با تولید آثار ماندگار و متنوع بر تمایز خود صحه گذاشت و اکنون شخصیت اصیل و متعهد و احساس بی نظیرش الگوی زیبایی برای دوستدارانش شده... با احترام به سایر هنرمندان عزیز ایرانی ?
مرتضی پاشایی عزیز ،فرشته موسیقی ،کسی که عشق واحساسی بی بدیل وبینظیر در صدا وملودی های باشکوهش ،موج میزند .....کسی که نجابت و وجاهت و متانت در اخلاق ،شخصیت و رفتارش،مشهود بود..وارستگی و زیبا سیرتی او با تلفیق هنر والا و احساس بی نظیرش ،از او اسطوره ای ساخت مانا تا ابد...صلوات هدیه به روح پاکش ...
محسنچاوشی بهترین هست همیشه البته این ب این معنی نیست ک سایر خوانندگان خوب نیستند ولی چاوشی عشقه تموم شد رفت
بابک جهانبخش خواننده ایه که نه با تیتراژ شناخته شد نه تو فضای فضای نه با حاشیه...قدم به قدم زحمت کشید و الحقم که سختی های زیادی رو تحمل کرد...جدا از این که طرفدارشم همچین خواننده ای قابل ستایش و احترامه واقعا...باید به وجودش افتخار کرد
مرتضی پاشایی عزیز بی نظیر و بی همتاست ...❤❤❤❤
محسن جان . چاوشی❤
روبه سقوط. خواننده های دستگاهی و تیون شده الان جایگزین اسطوره ها شدن و موسیقی رو به زوال رفته متاسفانه. به امید انقراض نسل بی سواد موسیقی
مرتضی پاشایی اسطورای بی رقیب در موسیقی و عشق ❤❤❤روحش شاد
مگه بهتر از سعید شهروز هم داریم؟؟؟؟
متاسفانه یا شایدم خوشبختانه توی این چند سال انقدر تعداد خواننده و اثر بالا رفته خصوصا تو سبک پاپ و هر روز به طور میانگین چهل پنجاه تا آهنگ روانه بازار و سایت ها و شبکه های اجتماعی میشه که آدم وقت نمیکنه گوش بده.و خیلی از این ها به هیچ عنوان شنیده نمیشه و خواننده ها و شرکت های موسیقی فقط برای این که از قافله عقب نمونند یه چیزی میخونند و منتشر میکنند بدون توجه به محتوای موسیقی و این که موسیقی پاپ همه اش شده موسیقی غمگین و بیا و برو و بمون کنارم و یکی از دلایلی که حامد همایون آثارش شنیده شده استفاده نکردن از این کلمات نخ نما شده و آهنگ های غمگین هستش که خودش ام اشاره کرده...در ضمن من فکر میکنم دهه هشتاد و نود دهه موسیقی رپ بوده و شاید اگه موسیقی رپ و خواننده های رپ مثل یاس و تتلو و هیچکس و ساسی و...میتونستند فعالیت آزاد داشته باشند موسیقی پاپ با این وضعیت اسف بار به کلی فراموش میشد...به نظر من موسیقی پاپ باید ممنون وزارت ارشاد و نهاد های تصمیم گیر باشه که مجوز فعالیت به خواننده های رپ ما ندادند.
خیلی برام جالبه که شما از هرکی خوشتون بیاد اسمشو مینویسین و بیشتر مانور روش میدین
شبیه مافیای فوتباله که هرکسو بخواد معروف کنه خوب میکنه هریکسو نه شروع به تخریب میکنه
مجید خراطها از سال ۸۴ همزمان با خواننده ای چون چاووشی و یگانه معروف شد
آلبوماش بدون مجوز معروف میشد
اما اسمی ازش برده نمیشه
❤ با احترام به همه این عزیزان بزرگوار ولی از نظر من فقط مرتضی پاشایی مثلش نیست و نخواهد آمد ... مرتضی چه از لحاظ هنرش در زمینه خوانندگی و آهنگسازی چه از لحاظ اخلاق نمونه و بی نظیر بود و از همه لحاظ الگوی زیبایی واسه تمام دوستدارانش شد
عشق سعید شهروز
فقط اقایی خاص محسن چاوشی
موزیک ما همیشه تو انتخاب خواننده و نوع پست گذاشتن سلیقه ای عمل می کنه مثلا محمد علیزده رو اینقدر بالا میبره که دست نیافتنی و خواننده ای مثل علی عبدالمالکی و شادمهر و ... رو تضعیف می کنه فکر می کنم داره به سمت و سوی خواننده ای میره که انگار باید اسم پیج و سایت موزیک ما به موزیک علیزاده تغییر نام بده .
پدیدہ ی چن سال اخیر از نظر من فقط مرتضی پاشایی،هست .اینو ما که طرفدارا نمیگیم بلکه منتقدان میگن .
در نهایت پدیدست چون غیر از یه خواننده بی نظیر 1آهنگساز باهوش بود .
#عاشقشم تا ابد :)
فقط محسن یگانه هیچکس نمیاد جاش
ده سال بهترین بودن کار اسونی نیست
ترانه سرا ، آهنگساز،تنظیم کننده،نوازنده،خواننده ی نابغه محسن یگانه♥
من یه جا خوندم رکورد فروش آلبوم بعد انقلاب دست این سه تا آلبومه
به ترتیب سال انتشار:
دهاتی شادمهر
آلبوم دوم گروه آرین
حریص چاوشی
فقط و فقط مرتضی پاشایی
اسطوره تکرار نشدنی
که در اوج رفت
ولی متأسفانه نوشتید که قبل از بیماریش مورد توجه نبوده
من از شما میپرسم
آیا قطعه « یکی هست » هیت نشد؟
که البته باز هم در متن ب سال انتشار این اهنگ اشارع ای نشده بود
سال 89
خواننده ای که با اولین کار هاش
کار هیت بسازه
بی شک یه ستارس
هیچ کس نمیاد جای مرتضی رو نمیگیره
روحت شاد عزیزه دل
#مرتضی_پاشایی
فقط اقای نابغه موسیقی ایران....محسن بگانه
انصافا لهراسبی از قدیمیاست. نمیدوم چرا جاش اونجاست
بعضی کامنتا واقعا بی معنین... این یه عکسه و فضاش محدوده و این یه چیزه عادیه که عکسه همهی خوانندههای کشورمون توش جا نشن... حالا اون کسی که داشته این عکسو درست میکرده حضوره ذهن نداشته بعضیارو تویه عکس نذاشته... ولی این مشخصه منظورشون ازین عکس همهی خواننده ها بودن...و اینکه قصد از گذاشتن عکسه اشوان و حامد همایون هم نشان دادن نسل جدید موسیقی بوده نه اینکه این دو خواننده از بعضی خواننده هایی که تویه عکس نیستن بهترن... و اینکه بعضی دوستان میگن که حامد همایون و اشوان که یکسالم نیست اومدنو... اتفاقا به نظره من این یه کامنته مثبته براشون که با اینکه زمان کمیه اومدن ولی تونستن این همه هوادار داشته باشنو موفق باشن❤
جای امین حبیبی عزیز اینجا خالیه فقط.امین حبیبی همیشه توموسیقی تنها بوده و هست.عشق است فقط امین حبیبی عزیزم.
فقط سامان جلیلی
با البوم جدیدش میترکونه
مهدی احمدوند رو یادتون رفت به ضرص قاطع از آرش ای پی و سهراب و حامد همایون معروف تره
این تیکه هم جالب بود:
مرتضی پاشایی به عنوان یك خواننده بااستعداد ظهور كرده بود اما چندان مورد توجه نبود تا اینكه خبر بیماریاش در رسانهها منتشر شد. بعد از چند مرحله شیمیدرمانی و تغییر چهره و استایلاش، او در مركز توجه مخاطبان تینایجر موسیقی قرار گرفت و در مدت كمی، رکوردی از اجراهای زنده بر جای گذاشت.
الان یه خوننده هست به نام یوسف زمانی برین آهنگاشو گوش کنین عمرا اگر بتونین صداشو از صدای پاشایی تشخیص بدین یعنی مو نمیزنه!
رسیدم خونه دیدم برادرم یه آهنگ گذاشته عین صدای پاشایی بهش گفتم چیه؟ باز از اون دنیا آهنگ داده؟:) گفت نه این یه خوننده دیگست صداش مثل اونه:)
موسیقی پاپ ما پر شده از صدا های شبیه به هم
اموبند و پازل بند هم بعد از آریان موفق ترین گروه های موسیقی هستن
بی شک محسن چاوشی نفر اول موسیقی فعلی چه در ایران چه در لس انجلس هست. هنوز که هنوزه بعد از13-14 سال میبینم میتونه اهنگ مگاهیت (برقص آ و کجایی و .... ) بیرون بده و با وجود تغییر شدید سلیقه مردم از دهه 80 همچنان مورد توجه قرار میگیره. ولی خیلیا بعد از چند ترک و یه آلبوم دیگه کار خوبی ندادن و به زور خودشونو نگه داشتن وکم کم دارن فراموش میشن و مخاظباشونو از دست میدن. جرات تغییر سبک و مهارت اجرای اشعار کلاسیک و تلیفق اونا با موسیقی الکتریک و هرکسی نداره. و برای مخاطبانش بیشتر از خودش ارزش قائله و میبینیم که 90 درصد هنرمندای همه قشر از ایشون تعریف میکنن و میگن محسن فراتر از موسیقی فکر میکنه و جلو میره
در کنارش بعضیا هرکاری میکنن معروف شن
محسن چاوشی ❤❤❤❤❤
استاد بزرگم بابک جهانبخش...
فقط محسن یگانه
یگانه چاوشی حمید عسکری
بنیامین
مرتضی جان پاشایی ✌ کنسرتاش لذت بخش ترین دقایق عمرم بود کاربلد و استاد
واقعا بازم مثل قبل نظرات شخصی مد نظره
چرا نباید نامی از علی عبالمالکی باشه که آهنگهاش سالهای 86 و 87 واقعا خیلی فراگیر شد
یا مجید خراطها که قطعه کنسل رو داد شاید خیلی حاشیه دار بود ولی شاید کسی بیدا نشه که کنسل رو نشنیده باشه
واقعا یکم منقطی باشین
بی شک جریان ساز ترین خواننده های موسیقی پاپ ایران شادمهر و رضا صادقی بودند
البته بزرگان دیگه ای هم داریم مثل خواجه امیری و چاووشی و بگانه،ولی قطعا شادمهر و صادقی بزرگترین و تاثیر گذار ترین بودند
قبلا خواننده کسی بود که توانایی آواز خواندن و فهم موسیقی داشت ، صدای زیبا داشت ، تکنیک داشت ، ترانه ی زیبا انتخاب می کرد ، با یک تیم خوب آهنگساز و نوازنده کار می کرد و هر آلبوم مدت ها براش زمان می برد تا ساخته بشه . مثل آلبوم های قدیمی محمد اصفهانی یا بعد ها ( با اینکه موسیقی و ترانه ها عامیانه تر شد اما باز هم صداا خوب بودن ) حمید حامی و نیما مسیحا ... اما از جایی به بعد این فاکتور ها کمرنگ تر شد . و به جایی رسید که نه صدا مهم بود نه ترانه نه آهنگسازی ! و آهنگ وسیله ای شد برای ارضای هیجانات لحظه ای ! هر چیزی که جدید باشه ! هر صدای نخراشیده و زشتی ، صداهای ته چاهی و ضعیف ، صداهای تو دماغی با ترانه های افسرده و نا امید کننده .... هر ترانه ی به شدت سبک و مسخره ای و هر آهنگ دم دستی شد موسیقی پاپ ! و این داستان همچنان ادامه دارد ...
برام هیچ حسی شبیه تو نیست احسان جان خواجه امیری
اسطوره نجیب و بینظیر موسیقی فقط مرتضی پاشایی
مرتضی پاشایی یکی از محبوب ترین خواننده های جهانی است و شخصی بسیار محترم و ماندگار در قلب ها یاد ها.
فقط سون
chaartaar...:-)
حامدزمانی ستاره ی من وهزارات هزاران ادم دیگست..ستاره ای که امروز اهنگاش شده زندگی نسل جوون...شجاعترازاون ندیدم..تاتهش باهاشیم..کسی که ژانر موسیقی ومبارزه رو بوجود اورد
سلام
بررسی خوبی بود
اما من اسمی از مهدی یراحی ندیدم میتونم دلیل این دیده نشدنو از دیگاه شما بدونم ؟
سلام جاي تاسفه كه نامي از بزرگي چون حميد عسكري نبردين ...كسي كه البوم كما پرفروشترين البوم بعد انقلاب ، تيتراژ دختران حوا برترين تيتراژ بعد انقلاب شد و بهترين اهنگساز و خواننده و پديده سال ٨٦به خاطر البوم كما ١ و بيشترين تعداد كنسرت داخلي خارجي رو دارن ايشون جاداشت اسمشون بياد استاد بزرگ
افزودن یک دیدگاه جدید