قبلا خواننده کسی بود که توانایی آواز خواندن و فهم موسیقی داشت ، صدای زیبا داشت ، تکنیک داشت ، ترانه ی زیبا انتخاب می کرد ، با یک تیم خوب آهنگساز و نوازنده کار می کرد و هر آلبوم مدت ها براش زمان می برد تا ساخته بشه . مثل آلبوم های قدیمی محمد اصفهانی یا بعد ها ( با اینکه موسیقی و ترانه ها عامیانه تر شد اما باز هم صداا خوب بودن ) حمید حامی و نیما مسیحا ... اما از جایی به بعد این فاکتور ها کمرنگ تر شد . و به جایی رسید که نه صدا مهم بود نه ترانه نه آهنگسازی ! و آهنگ وسیله ای شد برای ارضای هیجانات لحظه ای ! هر چیزی که جدید باشه ! هر صدای نخراشیده و زشتی ، صداهای ته چاهی و ضعیف ، صداهای تو دماغی با ترانه های افسرده و نا امید کننده .... هر ترانه ی به شدت سبک و مسخره ای و هر آهنگ دم دستی شد موسیقی پاپ ! و این داستان همچنان ادامه دارد ...
قبلا خواننده کسی بود که توانایی آواز خواندن و فهم موسیقی داشت ، صدای زیبا داشت ، تکنیک داشت ، ترانه ی زیبا انتخاب می کرد ، با یک تیم خوب آهنگساز و نوازنده کار می کرد و هر آلبوم مدت ها براش زمان می برد تا ساخته بشه . مثل آلبوم های قدیمی محمد اصفهانی یا بعد ها ( با اینکه موسیقی و ترانه ها عامیانه تر شد اما باز هم صداا خوب بودن ) حمید حامی و نیما مسیحا ... اما از جایی به بعد این فاکتور ها کمرنگ تر شد . و به جایی رسید که نه صدا مهم بود نه ترانه نه آهنگسازی ! و آهنگ وسیله ای شد برای ارضای هیجانات لحظه ای ! هر چیزی که جدید باشه ! هر صدای نخراشیده و زشتی ، صداهای ته چاهی و ضعیف ، صداهای تو دماغی با ترانه های افسرده و نا امید کننده .... هر ترانه ی به شدت سبک و مسخره ای و هر آهنگ دم دستی شد موسیقی پاپ ! و این داستان همچنان ادامه دارد ...