رسم عاشق کشى و شیوه شهر آشوبى
جامه اى بود که بر قامت او دوخته بود
غم و شادى در ادبیات و هنر ایران همواره موضوع دیرینهى بحث و تأمل اهل ادب، اندیشمندان و منتقدین فرهنگ و هنر بوده و هست.
ماهیت حقیقى غم در فرهنگ قومى و ملى ما و چرایى کثرت مفاهیم و معانى غم آلود در هنر، ادبیات و موسیقى؛ همچنین ذات واقعى شادى و چگونگى انتقال و تفهیم آن از طریق شعر و طرب و درک و دریافت گوناگون و متفاوت این دو موضوع از دیدگاه اهل نظر با توجه به پشتوانه هاى فرهنگى و هنرى، علمى، عرفانى و حتى مذهبى، که این دو را گاه به طور کامل در نقطه مقابل یکدیگر قرار میدهد و گاه با تکیه بر همین پشتوانه ها و گذرگاه هاى کوتاه و بلند و درهم تنیده متفکرانه ى فرهنگى و خصوصأ عرفانى، به هم میرساند و هر دو را در یک جام؛ تلخ و شیرین؛ شاد و غمگین؛ به هم مى آمیزد و گاه نیز یکى را در ادامه مسیر تکامل دیگرى، عمیق تر و نیز غنى تر مى سازد.
اما در موسیقى ما و یا حداقل بخشى مهمى از آن، فارغ از تمام نظرات و تئوریهاى مرتبط با خود موسیقى، آنچه که از میان همه این تفکرات گوناگون در مورد موضوعیت غم و شادى به واقعیت نزدیکتر است به واقع تأثیر بسزایى است که شعر و کلام فارسى حداقل در نگاه اول در جهت دهى به القاى این دو وجه کلىِ احساسى، داراست.
«عاشقکُش» با نظر به مفهوم کلى شادى از دریچه نگاه شخصى آهنگساز و با تکیه بر جهت دهى عاشقانه و در عین حال طعنه آمیز و طنز آلود شعر به موضوع معشوق در فرهنگ ایرانى و همچنین توجه و گرایش به ملودى ها، رِنگها و تصانیف قدیمى ایرانى خلق شده است و امید است جایگاه مناسبى در بین مخاطبان موسیقى تلفیقى سنتى ایرانى و الکترونیک به عنوان اثرى شاد و طرب انگیز و یا دست کم، مفرح و متفاوت، بیابد.
با تشکر از آرمان تابان، همراه همیشگى دل نوشته هاى عاشقانه و ارادتمند همگى مهربانان
میثم مروستى
دیدگاهها
مـــــرررررسی آقــــای مروستـــــــی عـــــزیز ،،
عالی بـــــــــــــود ،، لـــــــــــذت بــــــــــــــردم
بسیـــــــار زیــــــبا و شنــیدنی شــــــــده ،،
تبــــریک میگـــــم بهتــــــون.
از داشتن چنین هنرمندانه ریشه دار و عمیق و معنوی و از همه مهمتر هنرمند خرسندم...زنده باد میثم مروستی و تمام کسانی که در این کار دست اندرکار بودند....امیدوارم در این راه بمانید و قدم های بعدی محکم تر و زیباتر باشد
افزودن یک دیدگاه جدید