نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
موزیسین سرشناس کشور، اثر جدیدی با صدای خود منتشر کرد؛
بازگشت «میثم مروستی» با «نهان»
موسیقی ما - «میثم مروستی»، نوازنده، آهنگساز و تنظیم کننده سرشناس کشور که یک آلبوم رسمی با خوانندگی خود نیز در کارنامه دارد، پس از مدتی قطعهای با صدا، آهنگ و تنظیم خود منتشر کرد. این اثر «نهان» نام دارد و شعر آن توسط «آرمان تابان» سروده شده است. «محمد فلاحی» میکس و مسترینگ قطعه را انجام داده و «بهرنگ نامداری» طراح کاور آن بوده است.
خواننده آلبوم «لحظههای بیهوا» که با خوانندگان صاحبنام کشور همکاری داشته، به زودی فعالیتهای مستقل خود را به شکل جدیتری دنبال خواهد کرد.
مروستی همزمان با انتشار قطعه «نهان» یادداشتی نیز در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده که در ادامه میآید. همچنین قطعه «نهان» را میتوانید از «تماشاخانه» بشنوید و دانلود کنید.
شاید تنها دلیل این نوشته براى من بازنگری جدّی ترى است پیرامون موسیقی کهن سرزمینم که چندی است ذهنم را به خود مشغول کرده. گویى این میراث کهنِ چند صد ساله همچون گنجی از اعماقِ «نهان» و بانگ رمزآلودی از اعصارِ جهان مرا به سوی خود فرا میخواند و نهیبِ وصل به آسمانِ اصل خویش در بی انتهای کهکشان پرستاره هنر این مرزوبوم، از باربد و نکیسا تا درویش خان و صبا، میزند.
دوران کودکى؛ یعنى سالهای نه چندان دور، که همنشین بود با تاروپود زرد و سفید سنتور؛ سودای وصل یار که مفهومی نداشت جز در آغوش تار؛ طنین صداى پخته و سیمای خندان قیچک ، که چون قلب گشاده پدری مهربان ، کوه میشد در همراهى و انعکاسِ تلاطم ضربهها و تک ریزهای بارانیِ تنبک.
اردیبهشت و مرداد، آبان و آذر و دِی، که همنفسی نبود جز نِی؛ از درآمد و خارا و نغمه و سَلمک تا مجلس افروز و قرچه، که همگی ردیف میشدند در آوازِ پر شورِ معلم کمانچه؛ و هر هفته در محضر استاد آواز می نشستیم، دوزانو، که فلان تصنیف از بنان است یا قمر بانو، و فلان آواز را دوامی خوانده یا از قوامى به جا مانده؛ و با سه تار، که تابِ جعد مُشکینش چه شوقى در دلم به یادگیری درّاب برای شروع نواختن یک جمله ناب در گوشه اى از باغ الوانِ ردیف میرزا عبدالله و میرزا آقا حسینقلی، مى انداخت…
مرور این همه و همه، عشق و دلبستگی مرا و دلیلِ هستى مرا، در این عصر آهن و دود، به این شیرین دلربایِ دیرین و تمامی اساتید و گذشتگان موسیقی ایران زمین که هریک همچو فرهاد به زیبایى، تیشهِ جان، و نه از غم نان، به بیستونِ استوار فرهنگ و هنر این دیار زدند؛ بیشتر و بیشتر میکند...
و اکنون پس از گذشت سالها کسب علم از محضر اساتید موسیقی ایرانی و جهانی و تجربه چندین سال فعالیت جدیِ هنری در فضای ضبط و تولید، آهنگسازی و تنظیم، نوازندگی و اجرای صحنهای در حوزه های مختلف موسیقی اعم از کلاسیک و جاز تا تلفیقی و پاپ و الکترونیک، مرا بر این باور بیشتر استوار میکند که اگر خاستگاهی در موسیقی برای من و تمامی دوستان هنرمندم در عرصه هنر والای موسیقی وجود داشته باشد بی شک؛ پرداختن به آن چیزیست که هویت اصلی و سرشت بنیادی ما را در خود «نهان» دارد و آن چیزی نیست جز بارور کردن نواها و آواهای اصیل، ایرانی، سنتی و یا بومی و محلی موسیقی خودمان در قالب هر سبک و مکتب موسیقایی که امروز به دلیل پیشرفت تکنولوژی و سرعت انتقال مفاهیم، ما را برای بُروز و ارائه هنر به خود وابسته کرده است.
در آخر، سودا و اشتیاق من از این زیادهگویی در وهله اول آشتی مردم سرزمینم با آسمان بیکران موسیقی و دریاى خیال انگیز اشعار و متون ادبىِ غنىایست که به واقع متعلق به خودمان است و درخت سبز و تنومند و چندصد ساله آن ریشه در خاک هیچ فرهنگ دیگری ندوانده و جز اندکى از شاخ و برگ های هرز و زائد آن، مابقی تجلّی گاه تمام دوستیها و دشمنیها، رشادتها و دلیریها، شکستها و پیروزیها، قصهها و خیال پردازیها و زیر و بمهای تاریخى یک کشور است که آشکارا سرنوشت آن را از گذشته تا به امروز پیش نگاهمان ورق میزند و چون فانوس روشنگر راه آینده است.
و دیگری معرفی، تعالی و نفوذ این موسیقی در زندگى و فرهنگ مردم سرتاسر دنیاست. اتفاقی که گمان میکنم در همین نزدیکى، با تلاش و کوشش حداقل بخشی از موسیقیدانان کشور های همسایه ما، از جمله کشور های عرب زبان، ترک زبان و حتی هند و پاکستان، در موسیقی آن کشورها به وقوع پیوسته است و فکر نمیکنم توانایی، دانش، ابتکار، تعهد و تسلط هنرمندان فعال و دوستان جوان و عزیز کشورم در تمامی سبک های متنوع موسیقی، چیزی کم از آن داشته باشد.
موسیقیای که گویای فرهنگ و هنر ایرانی و شاخصه های آن در هر رشته از این هنر بی حد و مرز باشد و نه صرفاً گویش فارسی، مُهر تأییدی بر پیشانىِ ایرانی بودن آن بزند.
«نهان» برای من به عنوان عضو کوچکی از پیکرِ رو به آیندهِ موسیقی کشور، سرآغاز تلاشی است برای القای چنین نگرشی در قالب طیفی از چندین لحن و سبک و سلیقه موسیقایی، که به نظرم امروزه از اقبال بیشتری برای شنیده شدن از سوی جامعه مخاطبین موسیقی در کشورمان دارا است.
و سرانجام از دوست عزیزو مهربانم «آرمان تابان» که در این راه با شعر و کلامِ دلرباى خود همواره نویدبخش رؤیاى سبز رسیدن بوده و هست سپاسگزارم.
به امید اینکه از شنیدن «نهان» لذت ببرید.
خواننده آلبوم «لحظههای بیهوا» که با خوانندگان صاحبنام کشور همکاری داشته، به زودی فعالیتهای مستقل خود را به شکل جدیتری دنبال خواهد کرد.
مروستی همزمان با انتشار قطعه «نهان» یادداشتی نیز در اختیار سایت «موسیقی ما» قرار داده که در ادامه میآید. همچنین قطعه «نهان» را میتوانید از «تماشاخانه» بشنوید و دانلود کنید.
سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد
و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
شاید تنها دلیل این نوشته براى من بازنگری جدّی ترى است پیرامون موسیقی کهن سرزمینم که چندی است ذهنم را به خود مشغول کرده. گویى این میراث کهنِ چند صد ساله همچون گنجی از اعماقِ «نهان» و بانگ رمزآلودی از اعصارِ جهان مرا به سوی خود فرا میخواند و نهیبِ وصل به آسمانِ اصل خویش در بی انتهای کهکشان پرستاره هنر این مرزوبوم، از باربد و نکیسا تا درویش خان و صبا، میزند.
دوران کودکى؛ یعنى سالهای نه چندان دور، که همنشین بود با تاروپود زرد و سفید سنتور؛ سودای وصل یار که مفهومی نداشت جز در آغوش تار؛ طنین صداى پخته و سیمای خندان قیچک ، که چون قلب گشاده پدری مهربان ، کوه میشد در همراهى و انعکاسِ تلاطم ضربهها و تک ریزهای بارانیِ تنبک.
اردیبهشت و مرداد، آبان و آذر و دِی، که همنفسی نبود جز نِی؛ از درآمد و خارا و نغمه و سَلمک تا مجلس افروز و قرچه، که همگی ردیف میشدند در آوازِ پر شورِ معلم کمانچه؛ و هر هفته در محضر استاد آواز می نشستیم، دوزانو، که فلان تصنیف از بنان است یا قمر بانو، و فلان آواز را دوامی خوانده یا از قوامى به جا مانده؛ و با سه تار، که تابِ جعد مُشکینش چه شوقى در دلم به یادگیری درّاب برای شروع نواختن یک جمله ناب در گوشه اى از باغ الوانِ ردیف میرزا عبدالله و میرزا آقا حسینقلی، مى انداخت…
مرور این همه و همه، عشق و دلبستگی مرا و دلیلِ هستى مرا، در این عصر آهن و دود، به این شیرین دلربایِ دیرین و تمامی اساتید و گذشتگان موسیقی ایران زمین که هریک همچو فرهاد به زیبایى، تیشهِ جان، و نه از غم نان، به بیستونِ استوار فرهنگ و هنر این دیار زدند؛ بیشتر و بیشتر میکند...
و اکنون پس از گذشت سالها کسب علم از محضر اساتید موسیقی ایرانی و جهانی و تجربه چندین سال فعالیت جدیِ هنری در فضای ضبط و تولید، آهنگسازی و تنظیم، نوازندگی و اجرای صحنهای در حوزه های مختلف موسیقی اعم از کلاسیک و جاز تا تلفیقی و پاپ و الکترونیک، مرا بر این باور بیشتر استوار میکند که اگر خاستگاهی در موسیقی برای من و تمامی دوستان هنرمندم در عرصه هنر والای موسیقی وجود داشته باشد بی شک؛ پرداختن به آن چیزیست که هویت اصلی و سرشت بنیادی ما را در خود «نهان» دارد و آن چیزی نیست جز بارور کردن نواها و آواهای اصیل، ایرانی، سنتی و یا بومی و محلی موسیقی خودمان در قالب هر سبک و مکتب موسیقایی که امروز به دلیل پیشرفت تکنولوژی و سرعت انتقال مفاهیم، ما را برای بُروز و ارائه هنر به خود وابسته کرده است.
در آخر، سودا و اشتیاق من از این زیادهگویی در وهله اول آشتی مردم سرزمینم با آسمان بیکران موسیقی و دریاى خیال انگیز اشعار و متون ادبىِ غنىایست که به واقع متعلق به خودمان است و درخت سبز و تنومند و چندصد ساله آن ریشه در خاک هیچ فرهنگ دیگری ندوانده و جز اندکى از شاخ و برگ های هرز و زائد آن، مابقی تجلّی گاه تمام دوستیها و دشمنیها، رشادتها و دلیریها، شکستها و پیروزیها، قصهها و خیال پردازیها و زیر و بمهای تاریخى یک کشور است که آشکارا سرنوشت آن را از گذشته تا به امروز پیش نگاهمان ورق میزند و چون فانوس روشنگر راه آینده است.
و دیگری معرفی، تعالی و نفوذ این موسیقی در زندگى و فرهنگ مردم سرتاسر دنیاست. اتفاقی که گمان میکنم در همین نزدیکى، با تلاش و کوشش حداقل بخشی از موسیقیدانان کشور های همسایه ما، از جمله کشور های عرب زبان، ترک زبان و حتی هند و پاکستان، در موسیقی آن کشورها به وقوع پیوسته است و فکر نمیکنم توانایی، دانش، ابتکار، تعهد و تسلط هنرمندان فعال و دوستان جوان و عزیز کشورم در تمامی سبک های متنوع موسیقی، چیزی کم از آن داشته باشد.
موسیقیای که گویای فرهنگ و هنر ایرانی و شاخصه های آن در هر رشته از این هنر بی حد و مرز باشد و نه صرفاً گویش فارسی، مُهر تأییدی بر پیشانىِ ایرانی بودن آن بزند.
«نهان» برای من به عنوان عضو کوچکی از پیکرِ رو به آیندهِ موسیقی کشور، سرآغاز تلاشی است برای القای چنین نگرشی در قالب طیفی از چندین لحن و سبک و سلیقه موسیقایی، که به نظرم امروزه از اقبال بیشتری برای شنیده شدن از سوی جامعه مخاطبین موسیقی در کشورمان دارا است.
و سرانجام از دوست عزیزو مهربانم «آرمان تابان» که در این راه با شعر و کلامِ دلرباى خود همواره نویدبخش رؤیاى سبز رسیدن بوده و هست سپاسگزارم.
به امید اینکه از شنیدن «نهان» لذت ببرید.
میثم مروستی
منبع:
اختصاصی موسيقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 23 اسفند 1393 - 22:02
دیدگاهها
من خیلی دوسش دارم استاد مروستی رو ... واقعا یه استاده ... میثم جان همیشه پایدار و موفق باشی ...
انصافا عالی بود این کار ... یه کار فاخر و خوب ...
تبریک میگم بهت میثم جان
طرفدار دو آتیشتم من
تبریک به آقای مروستی که اینقدر صدای بی حس و بی انرژی و بی روح و کسل کننده ای از خودشون و سازشون انتشار میدهند تا به حال هیچ دارویی حتی قرص خواب و قرص ترامادول آدم رو اینقدر کسل و بی رمق نکرده بود که صدای استاد کرد صدای سازشوت همچون نسیم خار و خاشاک است .
کاشکی به جای این ویلنی که در دست دارید و اصلا برای شما عزیز خوشایند نیست یک ساندویچ برگرلند در دست داشتید تا فروش این برگر در منطقه سعادت آباد بیشتر میشد چون چهره ی بسیار فتوچنیک است بدرد ساندویچ های ارزان میخورد/
استاد چرا تو عجب شیر کنسرت نمیزارید من تازه حقوق سربازی م رو گرفتم تا 20 راحت میتونم هزینه کنم زود بیا اسطوره زود بیا که دلم تنگ شده
آهنگ فوق العاده ی بود فوق العاده زیباد . آهنگ خوبی نبود کاشکی بیشتر تمرکز میکردین . آهنگ بی نظیری بود اما زیبا نبود ولی در عوض بی نظیر بود آهنگتون یه نقصی داشت شاهنکار نبود چون بی نظیر بود اما شاهکار بود چون بی نظیر نبود از طرف بی نظیر باتو و شاهکار بینش پژوه
ای قربون خودم برم با اون صدام الهی بمیرم واسه خودم که اینفدر هنرمندم مگه بی نظیر تر از من هم هست تو این دنیا ؟ یه اسفند واسم دود کنید تورو قرآن .
من تو را " نهان " درون سینه دارم .
با نهان یک جهان بدون کینه دارم .
بسیار باعث تاسف است که این اتمسفر مسموم که همه فضای مجازی ما ایرانیان را فرا گرفته است.
به سایت موسیقی ما که باید محفل گفتگوی هنرمندان و هنردوستان فرهیخته باشد نیز رسیده است .
استاد مروستی که از کودکی موسیقی و ساز و آواز و ردیف با خونشان عجین گشته در نواختن حدود بیست ساز تبحر دارند و حداقل یک سوم این ساز ها را از قبيل ویولن، پیانو، سنتور، سه تار، تنبک و غیره. .. را استادانه می نوازند .
و مهمتر از همه این موارد تواضع کم نظیر ایشان بسیار دلنشین، شیرین و گیرا است .
کسانی که فکر می کنند با این کامنت های سخیف و بی ادبانه می توانند شان استاد مروستی را پایین بیاورند و به اصطلاح خودشان ایشان را ضایع کنند . ندانسته خود را ضایع می کنند .
از اینکه افرادی مثل دانیال که در چهار چوب ادب نظر خود را بیان می کنند کم هستند . بسیار متاسفم
کسانی که نوازندگی ایشان را به سخره گرفتند . می خواهم ویدئو دو قطعه اجرای خراسانی کنسرت آرس نوا و تکنوازی کاروان ها سرچ کنند و ببینند ونظر یک کارشناس موسیقی را هم درباره این دو قطعه بپرسند .
و مهمتر اینکه انتقاد سازنده را یاد بگیرند هرچه میگویید در چهارچوب ادب باشد و با استدلال این
کلمه را موقع قضاوت و نظر دادن به خاطر بسپارند استدلال استدلال و استدلال
افزودن یک دیدگاه جدید