در واکتش به انتشار تیزر انیمیشن زندگیِ درویش خان
فراستی نباشیم
[ حمیدرضا آفریده - نوازنده و آهنگساز ]
چند روزیست که باز هم هنرمندی در زمینه ی موسیقی سنتی کاری کرده و همراه تیمی فیلمساز، زندگیِ درویش خان، شخصی تاثیرگذار در موسیقی اصیل مان را به صورت انیمیشن به تصویر کشیدند، که با هجمهای از انتقادات روبرو شد.
اما دلیل نوشتن این متن :
یک: زمانی که خودم این پست را در صفحه علی قمصری دیدم بار اول و بدون حتی دقت به موسیقی گفتم دمت گرم و آفرین، که در شرایطی که موسیقی ما دچار بی اخلاقیها و بیهنریها شده و اکثر حمایتها از موسیقیهای بی در وپیکر است و بدون داشتن هیچ حمایتی اینگونه کار میکنی. و بعد فراستی وار مورد انتقاد قرار گرفتی..
تیزر این انیمیشن الان در صدر پستهای پربازدید در فضای مجازی شده و چه بسا تولید این اثر باعث شد که هنرجویان جوان که شاید شناخت کمی از این اسطوره ی موسیقی اصیل را داشتند، دربارهش تحقیق و به اصلاح گوگل کنند که این یک امتیاز است.
دو. سالهای سال موسیقی ایرانی در پشت پردهای بود پر حیا و مقدس، که نکند با اتفاقی به آن بیحرمتی شود. کسی کاری نکرد آنان هم که کردند مورد هجوم هم نسلهایشان قرار گرفتند. حسین علیزاده، کیهان کلهر شاید اولینهای این قدمها بودند که با این حجم از انتقادها جنگیدند و امروز ما و همان هم نسلهای پر انتقادشان خوشحالیم از بودنشان، و خوشحالیم که در دورهای که کسی کاری نمیکرد و نمیگذاشتند کاری کنند، آنها مثل کوهی استوار موسیقیمان را رو به جلو بردند. موسیقی که ذاتش حفظ شد ولی فضای ظاهرش و حتی باطنش در بخش هایی تغییر کرد. فضایی که نه به اصالتش ضربه ای خورد و نه به حرمتش و برای نسل جدید قابل درک شد، و قدم هایی بود رو به جلو.
حال آنکه من و هم نسلهایم چه تقلیدهایی کردیم از آنها در آثارمان و چه مشقهایی که از نوار کاستها و سی دی آنها کردیم، که امروز خود صاحب آلبوم های بسیاری شدیم و به جرات بیشترین تعداد آثار بیکلام بداههنوازی در نسل من امروز در حال دیده شدن است. سرچشمه اینها همان قدم ها و آن انتقاد های ظاهری( و نه تخصصی) بود.
سه. این متن را تحت تاثیر کسانی نوشتم که هجومِ عجیب ولی قابل پیش بینی به صفحه هنرمندی داشته اند که همه از اولین اثر تا آخرینش را دیدهایم و شنیدهایم.، که باز شده ایم کاسه داغتر از آش...
نبود منتقد و نداشتن صلاحیت درست انتقاد در جامعه موسیقی ایرانی ( البته بی انصافی نباشد که زنان و مردان دست به نقد خوبی هم داریم) چه در حوزه پاپ، سنتی و کلاسیک این اجازه را به ما صادر میکند که از روی احساساتمان و با رگ گردنمان نقد کنیم.... نقدی که پایه و اساسش فقط و فقط احترام به قدما بوده و احساساتی شدن با بیست ثانیه ! فقط بیست ثانیه تبلیغ از یک اثر تصویری که بدون شک بیشتر از اینها خواهد بود ملاک خوب و بد بودن آن اثر و توهین یا تحریف تاریخ به حساب می آید؟
نمیدانم شاید این ملاک خوب و بد بودن یک اثر باشد. شاید آن روزی که در تلویزیون ایران صدا و سیما! دیدیم که منتقدی فیلم سینمایی را نقد کرد و آن فیلم را افتضاح نامید و بعد گفت که اصلا فیلم را ندیده است! و گفت فیلم را ندیده ام اما میدانم افتضاح است، همه خندیدیم و گفتیم ما اینگونه نیستیم. اما سالها بعد خود به آن دچار شدیم..
فراستی نباشیم .
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 2 آذر 1397 - 13:42
دیدگاهها
حرف دلمون رو زدی
فراستی نباشیم !!!اما بز اخفش هم نباشیم !!فرق سانتی مانتالیست و هنرمند را بدانیم !!!و واندالیسم را از نوگرایی تشخیص دهیم
حالا فراستی یکبار یک چیزی گفته و بیشتر برای سوزش بعضی ها بوده ولی اتفاقا باید اجازه بدهیم کار نقد بشود به شدت، اگر خوب باشد از نقدها جان سالم به در خواهد برد!
افزودن یک دیدگاه جدید