علی قمصری دربارهٔ کارگاههای آموزشیاش میگوید
تدریس مکتب خانهاى بدون بهرهبرداری از شیوههای آکادمیک شیر بىیال و دم پرورش مىدهد
موسیقی ما - «علی قمصری» - نوازنده و آهنگساز- این روزها مشغول برگزاری کارگاههای آموزشی خود در شهرهای مختلف است. این کارگاهها از مهر ماه آغاز و تاکنون در شهرهایی چون یزد، کرمان، بندرعباس و شیراز انجام شده است. او روز گذشته دو روز نیز در اصفهان کارگاهِ آموزشی خود را برگزار کرد و قرار است آن را در شهرهایی چون اراک، بروجرد، همدان، کرمانشاه، زنجان، تبریز، مشهد، بوشهر، اهواز و همچنین اردبیل ادامه پیدا کند. او میگوید ایدهٔ تشکیل این کارگاهها از همان زمانی آغاز شد که ارکستر موسیقی «موج نو» را تشکیل داد و بخش زیادی از نوازندگانی که برای حضور در این ارکستر اعلام آمادگی کرده بودند از هنرمندان شهرستانی بودند.
«علی قمصری» میگوید اتفاقا بخش مهمی از نوازندگانی که برای این ارکستر انتخاب شدهاند از میان همین داوطلبان بودهاند: «وقتی با آنان معاشرت کردم، متوجه شدم استعدادهای فراوان و البته درخشانی در شهرستانها وجود دارند که متاسفانه خاک میخورند و هیچ بهرهای از آنان گرفته نمیشود، از آن طرف خود این دوستان نیز مقداری سرگشتهاند و نمیدانند چطور میتوانند وارد سیستم فعال موسیقی شونند. در واقع هدف اصلی من از تشکیل این کارگاهها، ملاقات با دوستان در شهرهای مختلف بود تا در قالب این ورکشاپها و انتقال مباحث عملی و علمى موسیقی، نکاتی را در بعد اجرایی و آکادمیک نیز به آنها منتقل کنم. هدف مهمتر در این میان، آن بود که ارتباط ادامهداری را با این دوستان برقرار کنیم تا شاید در سال آینده در قالب برگزارى یک فستیوال، از تواناییهایشان استفاده ى بیشترى شود.»
این ایده البته همچنان در ذهن قمصری سیال است و میگوید که با ادامهٔ کارگاهها، راه را برای ایدههای جدید باز گذاشته است؛ اما آنچه هماکنون میداند، این است که از نوازندگان برتر هر شهرستان استفاده خواهد کرد و علاوه بر آن به فستیوالی فکر خواهد کرد تا هنرمندان نخبهٔ شهرستانها کنار یکدیگر و همچنین همراه با موزیسینهای شناخته شده به اجرای برنامه بپردازند.
مسالهٔ دیگری که او در این کارگاهها آن را در نظر گرفته است، ادامهٔ تعاملی است که با هنرآموزانش دارد: «در هر ورکشاپ، یک آدرس ایمیل به هنرجویان میدهم و علاوه بر آن یک زمانبندی منظم تا درسهایی که به آنها داده میشود را برایم ارسال کنند و من نظراتم را در پاسخ با آنها در میان بگذارم. البته اگر این امکان وجود داشته باشد که این ارتباط با برگزاری دوبارهٔ کارگاهها ادامه داشته باشد، خوشحال خواهم شد؛ اما اتفاقا در این کارگاهها راههایی را پیشنهاد میکنم که هنرجویان از وابستگی به استاد رهایی پیدا کنند؛ به همین خاطر است که من در این کلاسها تنها درس نمیدهم؛ با آنها صحبت میکنم و تلاش تا بخشهای مغفول مانده در موسیقی ایران را به آنان گوشزد کنم.»
خالق «برفخوانی» میگوید آنچه در این دوره از کارگاهها برایش اهمیت دارد، ایجاد امید برای هنرجویان و زمینهسازی برای ایجاد یک فضای پویا برای خلاقیتهای هنری آنان است تا بتوانند در آینده به صورت خودآموز به فعالیتهایشان ادامه دهند: «هنرجو باید هر نکتهای را از یک استاد، کتاب، محیط پیرامون، جستوجوى درون و... فرا بگیرد، یک نفر نمیتواند همهچیز را به آنها بیاموزد، برای همین مثالهایی برایشان میزنم تا با شناخت کاراکتر خودشان، بتوانند مسیری را طی کنند که در نهایت به یافتن مهر و امضای خودشان در نوازندگی و آهنگسازی دست پیدا کنند. این هم تنها با بهرهگیری از اساتید مختلف و استفاده از منابع دیگر امکانپذیر است؛ در حالی که اشکال برخی هنرآموزان این است که همهچیز را میخواهند از یک نفر بیاموزند و این قدم اول در «مریدی و مرادی» است. در این صورت با بروز اولین نقص در استادشان، از درون شکسته میشوند. در این کارگاهها من تلاش میکنم تا حدی مانع از این قداستسازیها شوم، به خصوص اینکه این مساله برای آن «مراد» هم مشکل است و به اصلاح دوش او را سنگین میکند.»
کاهش نیاز هنرجویان به استاد و ایجاد خودباورى و استقلال در یافتن مسیر رو به رشد در موسیقى مسایلی است که او به آنها توجه دارد؛ با این حال میگوید: «شیوهٔ تدریس سمعى، تجربى، سینه به سینه و مکتب خانهاى را در انتقال ظرایف موسیقى ایران ضرورى میدانم، اما معتقدم که این شیوه بدون تدریس متدیک و آکادمیک علمى، شیر بىیال و دم پرورش مىدهد. ضمن اینکه ورکشاپهاى ۲ روزه قرار نیست هنرمند بسازد، قرار است مسیر منطقى پیشنهادى به هنرجویان براى هنرمند شدن ارائه کند. البته بخشى از ورکشاپها به کلاس خصوصى با هنرجویان پیشرفته اختصاص دارد و کلاس هاى فنون اجرایى، تحلیل ردیف و مقدمات آهنگسازى و مبانى نظرى موسیقى ایرانى به صورت گروهى انجام میشود.»
آهنگساز «مهمانی کوچک» میگوید که هر دو بال هنرجویان باید تقویت شود. از یک طرف باید «نت» را بدانند و از آن طرف این قدرت را داشته باشند تا دربارهٔ ریشههای موسیقی خود صحبت کند. اما آیا این مساله، مانعی برای ادامهٔ فعالیتهای هنری او نیست؟ » قمصری» میگوید خودش هم در این زمینه نگرانیهایی دارد؛ اما تلاش کرده تا این کارگاهها مانع از ادامهٔ فعالیتهایش به عنوان یک آهنگساز یا نوازنده نشود: «فکر میکنم باید این روزها پرکارتر از گذشته باشم. ۷-۶ ساعت در روز تدریس دارم؛ اما میز کارم را با خود به هر شهرستانی میبرم که در آنجا کارگاه دارم. شاید این کارها وظیفهٔ مسوؤلان است تا شرایطی را فراهم کنند تا موسیقیدانان از شهرهای مختلف با هم ارتباط داشته باشند و مسیرشان را پیدا کنند؛ اما وقتی این نقص وجود دارد ما خودمان باید آستینهایمان را باللا بزنیم. البته نمیتوانم کتمان کنم که بدون شک خود من هم از این کارگاهها سود میبرم و شاید هم بخشی از جاهطلبیهای شخصیام را ارضا میکنم؛ اما اگر بخواهم صادقانه با مساله برخورد کنم، باید بگویم که نیتام خیر است.»
ارکستر «موج نو» بعد از ایام محرم و صفر در تالار رودکی به اجرای کنسرت خواهد پرداخت. او همچنین دربارهٔ انتقادات اخیرش در جریان موسیقی میگوید: «به نظرم هماکنون سیاستهایی در حوزهٔ موسیقی وجود دارد که در نهایت به نفع موسیقی کشور نیست و میتوان با یک تصمیم درست و منطقی آنها را حل کرد. در این میان به نظرم داشتن یک صنف غیر دولتی و مستقل میتواند بخش مهمی از مشکلات را حل کند به خصوص اینکه خوشبختانه تمامِ شغلها در ایران دارای صنف هستند. اما این صنف زمانی معنا دارد که سودش تنها برای عدهای خاص نباشد، در غیر این صورت بهتر است اصلا صنفی وجود نداشته باشد. یک صنف نیمهفعال بیش از هر چیز به ضرر جامعهٔ موسیقی است و در صورت عدمِ اصلاح، بهتر است به شکل کامل منحل شود.»
«علی قمصری» میگوید اتفاقا بخش مهمی از نوازندگانی که برای این ارکستر انتخاب شدهاند از میان همین داوطلبان بودهاند: «وقتی با آنان معاشرت کردم، متوجه شدم استعدادهای فراوان و البته درخشانی در شهرستانها وجود دارند که متاسفانه خاک میخورند و هیچ بهرهای از آنان گرفته نمیشود، از آن طرف خود این دوستان نیز مقداری سرگشتهاند و نمیدانند چطور میتوانند وارد سیستم فعال موسیقی شونند. در واقع هدف اصلی من از تشکیل این کارگاهها، ملاقات با دوستان در شهرهای مختلف بود تا در قالب این ورکشاپها و انتقال مباحث عملی و علمى موسیقی، نکاتی را در بعد اجرایی و آکادمیک نیز به آنها منتقل کنم. هدف مهمتر در این میان، آن بود که ارتباط ادامهداری را با این دوستان برقرار کنیم تا شاید در سال آینده در قالب برگزارى یک فستیوال، از تواناییهایشان استفاده ى بیشترى شود.»
این ایده البته همچنان در ذهن قمصری سیال است و میگوید که با ادامهٔ کارگاهها، راه را برای ایدههای جدید باز گذاشته است؛ اما آنچه هماکنون میداند، این است که از نوازندگان برتر هر شهرستان استفاده خواهد کرد و علاوه بر آن به فستیوالی فکر خواهد کرد تا هنرمندان نخبهٔ شهرستانها کنار یکدیگر و همچنین همراه با موزیسینهای شناخته شده به اجرای برنامه بپردازند.
مسالهٔ دیگری که او در این کارگاهها آن را در نظر گرفته است، ادامهٔ تعاملی است که با هنرآموزانش دارد: «در هر ورکشاپ، یک آدرس ایمیل به هنرجویان میدهم و علاوه بر آن یک زمانبندی منظم تا درسهایی که به آنها داده میشود را برایم ارسال کنند و من نظراتم را در پاسخ با آنها در میان بگذارم. البته اگر این امکان وجود داشته باشد که این ارتباط با برگزاری دوبارهٔ کارگاهها ادامه داشته باشد، خوشحال خواهم شد؛ اما اتفاقا در این کارگاهها راههایی را پیشنهاد میکنم که هنرجویان از وابستگی به استاد رهایی پیدا کنند؛ به همین خاطر است که من در این کلاسها تنها درس نمیدهم؛ با آنها صحبت میکنم و تلاش تا بخشهای مغفول مانده در موسیقی ایران را به آنان گوشزد کنم.»
خالق «برفخوانی» میگوید آنچه در این دوره از کارگاهها برایش اهمیت دارد، ایجاد امید برای هنرجویان و زمینهسازی برای ایجاد یک فضای پویا برای خلاقیتهای هنری آنان است تا بتوانند در آینده به صورت خودآموز به فعالیتهایشان ادامه دهند: «هنرجو باید هر نکتهای را از یک استاد، کتاب، محیط پیرامون، جستوجوى درون و... فرا بگیرد، یک نفر نمیتواند همهچیز را به آنها بیاموزد، برای همین مثالهایی برایشان میزنم تا با شناخت کاراکتر خودشان، بتوانند مسیری را طی کنند که در نهایت به یافتن مهر و امضای خودشان در نوازندگی و آهنگسازی دست پیدا کنند. این هم تنها با بهرهگیری از اساتید مختلف و استفاده از منابع دیگر امکانپذیر است؛ در حالی که اشکال برخی هنرآموزان این است که همهچیز را میخواهند از یک نفر بیاموزند و این قدم اول در «مریدی و مرادی» است. در این صورت با بروز اولین نقص در استادشان، از درون شکسته میشوند. در این کارگاهها من تلاش میکنم تا حدی مانع از این قداستسازیها شوم، به خصوص اینکه این مساله برای آن «مراد» هم مشکل است و به اصلاح دوش او را سنگین میکند.»
کاهش نیاز هنرجویان به استاد و ایجاد خودباورى و استقلال در یافتن مسیر رو به رشد در موسیقى مسایلی است که او به آنها توجه دارد؛ با این حال میگوید: «شیوهٔ تدریس سمعى، تجربى، سینه به سینه و مکتب خانهاى را در انتقال ظرایف موسیقى ایران ضرورى میدانم، اما معتقدم که این شیوه بدون تدریس متدیک و آکادمیک علمى، شیر بىیال و دم پرورش مىدهد. ضمن اینکه ورکشاپهاى ۲ روزه قرار نیست هنرمند بسازد، قرار است مسیر منطقى پیشنهادى به هنرجویان براى هنرمند شدن ارائه کند. البته بخشى از ورکشاپها به کلاس خصوصى با هنرجویان پیشرفته اختصاص دارد و کلاس هاى فنون اجرایى، تحلیل ردیف و مقدمات آهنگسازى و مبانى نظرى موسیقى ایرانى به صورت گروهى انجام میشود.»
آهنگساز «مهمانی کوچک» میگوید که هر دو بال هنرجویان باید تقویت شود. از یک طرف باید «نت» را بدانند و از آن طرف این قدرت را داشته باشند تا دربارهٔ ریشههای موسیقی خود صحبت کند. اما آیا این مساله، مانعی برای ادامهٔ فعالیتهای هنری او نیست؟ » قمصری» میگوید خودش هم در این زمینه نگرانیهایی دارد؛ اما تلاش کرده تا این کارگاهها مانع از ادامهٔ فعالیتهایش به عنوان یک آهنگساز یا نوازنده نشود: «فکر میکنم باید این روزها پرکارتر از گذشته باشم. ۷-۶ ساعت در روز تدریس دارم؛ اما میز کارم را با خود به هر شهرستانی میبرم که در آنجا کارگاه دارم. شاید این کارها وظیفهٔ مسوؤلان است تا شرایطی را فراهم کنند تا موسیقیدانان از شهرهای مختلف با هم ارتباط داشته باشند و مسیرشان را پیدا کنند؛ اما وقتی این نقص وجود دارد ما خودمان باید آستینهایمان را باللا بزنیم. البته نمیتوانم کتمان کنم که بدون شک خود من هم از این کارگاهها سود میبرم و شاید هم بخشی از جاهطلبیهای شخصیام را ارضا میکنم؛ اما اگر بخواهم صادقانه با مساله برخورد کنم، باید بگویم که نیتام خیر است.»
ارکستر «موج نو» بعد از ایام محرم و صفر در تالار رودکی به اجرای کنسرت خواهد پرداخت. او همچنین دربارهٔ انتقادات اخیرش در جریان موسیقی میگوید: «به نظرم هماکنون سیاستهایی در حوزهٔ موسیقی وجود دارد که در نهایت به نفع موسیقی کشور نیست و میتوان با یک تصمیم درست و منطقی آنها را حل کرد. در این میان به نظرم داشتن یک صنف غیر دولتی و مستقل میتواند بخش مهمی از مشکلات را حل کند به خصوص اینکه خوشبختانه تمامِ شغلها در ایران دارای صنف هستند. اما این صنف زمانی معنا دارد که سودش تنها برای عدهای خاص نباشد، در غیر این صورت بهتر است اصلا صنفی وجود نداشته باشد. یک صنف نیمهفعال بیش از هر چیز به ضرر جامعهٔ موسیقی است و در صورت عدمِ اصلاح، بهتر است به شکل کامل منحل شود.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 آبان 1394 - 11:27
دیدگاهها
♥♥♥ فوق العادس علی قمصری
ولی مرسوم نبوده وقتی پدر خانواده اهل نیست کسی خانه رو به اتش بکشه ... با احترام
عجببببببب
afarin. faghat monhal.
سلام وقت بخیر، دنبال یه آموزشگاه و استاد خوب برای آموزش تار میگردم..لطفا راهنماییم کنید
لطف کنیدبفرمایید ابتدا به ساکن چکار باید بکنم
موزیسین ها و خواننده های سایر ملل در حال آفرینش های هنری هستند و رکورد جابچا میکنن اونوقت مثلا موسیقی دانهای ما هفته 7 روزه دارن مصاحبه و وعظ و خطابه میدن بیرون. بجای قرزدن و نصیحت کردن دیگران اعم از جوون و پیشکسوت بهتره اگه جنمش رو داریم کار ارائه بدیم و حرف نزنیم جنابان علامه های دهر!
افزودن یک دیدگاه جدید