برنامه یاد بعضی نفرات
 
گفت‌و‌گو با سید ابوالحسن مختاباد پژوهشگر و بازرس اسبق خانه موسیقی در باره فعالیت‌های صنفی خانه موسیقی و فستیوال موسیقی تهران
خانه موسیقی؛ نهادی صنفی یا محفلی موسیقایی
بیتا یاری: سید ابوالحسن مختاباد، روزنامه‌نگار، بازرس اسبق خانه موسیقی و رئیس سابق کانون پژوهشگران این نهاد صنفی و عضو هیئت مدیره کنونی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران از جمله افرادی است که تجربه‌های متعدد و دراز دامنی در زمینه مسائل صنفی اهالی فرهنگ و هنر دارد. او در این گفت‌و‌گو و به بهانه برگزاری فستیوال موسیقی تهران به نقدو ارزیابی فعالیت‌های صنفی خانه موسیقی پرداخته است. کوتاه شده این گفت‌و‌گو در روزنامه فرهیختگان منتشرشد و متن زیر کامل شده آن است که از طریق آقای مختاباد در اختیار سایت موسیقی ما قرار داده شده است. سایت موسیقی ما از دیدگاه‌های مختلف در این زمینه استقبال می‌کند و امیدوار است اهل موسیقی در فضایی منطقی به گفت‌و‌گو با یکدیگر بپردازند.
 
  • خبر دارید که فستیوال موسیقی تهران توسط خانه موسیقی برگزار شد.
بله. در جریان برگزاری جشنواره هستم. اما چون در ایران نیستم برنامه‌ها را ندیدم و تنها از طریق رسانه‌ها آن را پیگیری کرده‌ام.
 
  • به عنوان بازرس سابق خانه موسیقی و رئیس سابق کانون پژوهشگران برگزاری فستیوال به مدیریت خانه موسیقی آیا جزو فعالیتهای قید شده در اساسنامه آن است؟ و داعیه دولتی نبودن خانه موسیقی را تا چه حد می‌توان پذیرفت؟
بله. برگزاری فستیوال جزو اهدافی است که در اساسنامه خانه موسیقی قید شده است. نکته جالب توجه اینکه هنگام مراجعه دوباره به سایت خانه موسیقی (ساعت ۹ شب پنج شنبه ۲۰ شهریور به وقت تهران) متوجه شدم دوستان سایت خانه موسیقی کل اساسنامه را از روی سایت برداشته‌اند تا نشان دهند که تا چه اندازه دغدغه مسائل صنفی را دارند؟ علاوه بر آن ْآیین‌نامه تمامی کانون‌ها هم از روی سایت حذف شده است. (که البته بعد از انتشار این مصاحبه در روزنامه فرهیختگان نیز وضعیت دوستان خانه موسیقی به خودشان زحمت ندادند که اساسنامه را روی سایت قرار دهند؟!). اما بنده نگرانی نداشتم، چرا که متن اساسنامه را کامل روی سایت همشهری‌آنلاین گذاشته بودم و به راحتی مراجعه کردم و ماده مربوطه را پیدا کردم. که عینا برای شما و خوانندگان قرار می‌دهم.

بند ۱۰ ماده هشت در سرفصل اهداف و موضوع فعالیت‌ها: «برگزاری جشنواره‌های موسیقی در بخش‌های مختلف از جمله جوان، سنتی، نواحی و...»

درباره دولتی بودن خانه موسیقی در اساسنامه آمده است که این نهاد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته است و برابر ماده ۱۰ اساسنامه «کلیه فعالیت‌ها و اقدامات موسسه بایستی در چارچوپ قوانین و مقررات موضوعه کشوری و سیاست‌های فرهنگی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و هماهنگ با برنامه‌های فرهنگی وزارت و ارشاد اسلامی انجام پذیرد.» تا اینجای کار مشکلی نیست، چرا که تمامی موسسات فرهنگی و هنری از وزارت ارشاد مجوز می‌گیرند، اما در سر فصل چهارم (امور مالی، محاسباتی، انحلال و تصفیه) دو بند در ماده ۲۸ (منابع مالی خانه موسیقی) آمده است که وابستگی خانه موسیقی به وزارت ارشاد را تصریح می‌کند. اول بند ۳ ماده ۲۸ که آن تصریح شده یکی از منابع مالی خانه موسیقی وزارت ارشاد است و دومی تبصره ماده ۲۹ که در آن آمده است «پس از انحلال، کلیه اموال و دارایی‌های باقی‌مانده خانه موسیقی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار می‌گردد.» در حالی که موسسات فرهنگی بخش خصوصی اگر چه تمامی فعالیت‌هایشان زیر نظر وزارت ارشاد است، اما در صورت انحلال صاحبان سهام یا فعالان آن از امکانات آن بهره می‌برند. البته من به وزارت ارشاد حق می‌دهم چرا که عمده پول برای تامین ساختمان خانه موسیقی را دولت داده است. در حالی که در نهادهای دیگر صنفی تصمیم گیری درباره اموال به هیئت تسویه واگذار شده است و یا مجمع عمومی آخر. به همین دلیل است که به رغم گذشت بیش از سه دهه، هنوز دولت نتوانسته اموال و املاک سندیکای قدیم روزنامه‌نگاران را تصرف کند. یکی از دلایل تحرک خانه سینما برای تغییر اساسنامه نیز همین مسئله بوده که می‌خواسته از زیر چنین بندی خلاصی یابد که به گمانم موفق نشد.
 
  • بازگردیم به جشنواره تهران؟
چنانکه گفتم خانه موسیقی اجازه این کار را دارد اما با چه هدفی این کار را می‌کند و در مقابل آنهایی که به حسن نیت وارد این ماجرا شدند و می‌خواهند کمکی به خانه موسیقی بکنند با چه نیتی قرار است این کمک را انجام بدهند؟ پاسخ به این دو سوال می‌تواند نگاه ما به جشنواره تهران را بیشتر عمق ببخشد
 
  • چطور؟
با توجه به سابقه‌ای که از هئیت مدیره خانه موسیقی دارم و می‌دانم که آن‌ها افراد جدی‌ای در کار نیستند از همین الان می‌توانم پیش بینی کنم که این پروژه محکوم به شکست است مگر آنکه اتفاق خیلی خاصی رخ دهد.
 
  • می‌شود بیشتر مساله را توضیح دهید که چرا محکوم به شکست است؟ و آیا به عنوان بازرس در عملکرد خانه موسیقی شفافیتی ندیده‌اید که اینگونه آن‌ها را محکوم به شکست می‌دانید؟
 در کار صنفی دو عنصر بسیار مهم است اول جدیت درکار و دوم ترجیح منافع جمع بر منافع فرد که به نظر من و با سابقه‌ای که از این مجموعه دارم آن‌ها در هر دوی این مسائل دارای نقطه ضعف‌های اساسی هستند و هیچگاه به سمت ترمیم آن حرکت نکرده‌اند.

 در گذشته نیز ما از این دست سوابق و حرکت‌های این چنینی را در خانه موسیقی داشته‌ایم بطور مثال برای حمایت مالی از خانه موسیقی استاد محمد رضا شجریان برای خانه موسیقی کنسرتی دادند و اتفاقا آقای پیرنیاکان دبیر آن جشن بودند. و هدف ان‌ها هم این بود که کنسرت‌هایی برگزار کنند و در آمد حاصل از آن را به خانه موسیقی اختصاص دهند.
 
  • جدیت از نظر شما چیست؟
جدیت یعنی اینکه مصوبات هیئت مدیره باید اجرایی شود. وآن‌ها نباید بخش‌هایی از مصوبات را به دلخواه اجرا کنندو بخش‌های دیگر را وابگذارند و حتی بخش‌هایی را نه منطبق با اساسنامه که بلکه در ضدیت با روح کار صنفی و مواد اساسنامه اجرا کنند.
 
  • نتیجه آن کنسرتهایی که به نفع خانه موسیقی توسط استاد شجریان داده شد چه بود؟
به دلیل برنامه ریزی غلط و عدم پیش بینی بازار تقاضا عملا آن کنسرت به هدفی ضد خودش تبدیل شد.
 
  • چگونه کنسرت استاد شجریان به نفع خانه موسیقی به ضد هدف خودش منجر شد؟ چه اتفاقی این کنسرت‌ها را ناموفق گذاشت؟
استاد شجریان البته با حسن نیت وارد ماجرا شدند (مثل همین دوستان گروه مشاوران در جشنواره تهران) و نزدیک به ۵۰ میلیون تومان از درآمد حاصل از کنسرتشان را طی چکی به خانه موسیقی دادند. اما به دلیل آنکه کنسرت‌های ارکس‌تر ملی با اقبال عمومی روبرو نشد و هزینه‌های آن (هزینه دو شب اجرا در تالار وزارت کشور) بسیار بیشتر از درآمدهای آن شد، عملا خانه موسیقی بدهکار تالار کشور شد و هزینة‌های آن بیش از درآمدهای ناشی از کنسرت شد. البته بعد که این مشکل پیش آمد هیئت مدیره طبق معمول از کانال‌های غیر رسمی به سمتی حرکت کرد که بتواند از مسئولان تالار کشور تخفیف بگیرد و هزینه‌ها را ندهد که به گمانم در صورت توفیق در این کار هم اعتبار خود را نزد مجموعه تالار وزارت کشور از دست داد.
 
  • بحث کپی رایت و مطرح شدن آن درحاشیه جشن چهاردهم خانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم دراساسنامه خانه موسیقی برخی حرکت‌های صنفی پیش بینی شده است از جمله همین بحث دفاع از کپی رایت یا حقوق مولف و مصنف.

جالب این است که نخستین بار بحث کپی رایت را در خانه موسیقی اینجانب مطرح کردم و حتی در دو دیداری که با آقای صفار هرندی داشتیم (وزیر وقت ارشاد) ماجرا را توضیح دادم که ایشان بیایند و دخالت کنند و با رئیس سازمان صدا و سیما هماهنگ کنند رای پرداخت حق رایت اهل موسیقی که البته نه ایشان توجه کرد و نه هیئت مدیره پی‌گیری. بعد از‌آن پیشنهادی دادم برای کپی‌رایت که در نامه متشرک هیئت مدیره و شورای عالی (به ریاست استاد شجریان) آمده است. در این بیانیه که تیرماه ۱۳۸۷ منتشر شد در بندی از‌آن آمده است «

» به رغم وجود قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان، اما همچنان این قانون با بی‌اعتنایی نهادهای دولتی و خصوصی (به خصوص در زمینه موسیقی) روبرو است و وزارت ارشاد هم به عنوان مجری قانون در این زمینه هنوز به جمع بندی نرسیده است که همانند حمایتی که از سینماگران در قاچاق سی دی و فیلم داشته، از هنرمندان موسیقی هم حمایت کند و متاسفانه کپی‌های غیر مجاز و توزیع گسترده آن سبب شده است تا هم شرکت‌های تولیدی موسیقی دچار آسیب‌های جدی شوند و هم هنرمندان موسیقی. از سوی دیگر صدا و سیما هم به رغم شفافیت این قانون هنوز از اجرای آن و پرداخت حقوق هنرمندان موسیقی سرباز می‌زند.
 
شورای عالی و هیئت مدیره خانه موسیقی قصد دارد با رایزنی‌ها و تعامل جدی با دست‌اندرکاران صدا و سیما، ‌ارشاد و نیز مجلس شورای اسلامی و به خصوص کمیسیون فرهنگی مجلس، پی گیر مشکلات و موانعی شود که بر سر اجرای این قانون وجود دارد. «

بعد از آن در مقام بازرس و رئیس کانون پژوهشگران پیشنهاد دادم که بسته‌ای با عنوان بسته کپی‌رایت تدارک دیده شود که تمامی مشکلات و موانع آن را بررسی و راهکار ارائه کند. هیأت مدیره نیز موافقت کرد و در کانون پژوهشگران درباره آن چند جلسه بحث شد. آقایان عاطفی، مبصری و وجدانی که الان در هیئت مدیره کانون پژوهشگران هستند در جریان این کار قراردارند. اما وقتی از خانه موسیقی کناره گرفتم هیأت مدیره جدید که باید این بحث را پی گیری می‌کرد و تازه هیئت مدیره اصلی خانه موسیقی هم باید از آن‌ها پیگیری می‌شد که این مساله به کجا رسیده است آنرا نه تنها پیگیری نکردند بلکه مسکوت گذاشتند و اکنون بعد از سه و نیم سال که هیچگونه حرفی در موردش نزده‌اند تازه به این فکر افتادند که این کار را انجام دهند که باز هم جای خوشبختی است که چنین کاری انجام شده است که البته باید دید این کار چگونه و توسط چه کسانی انجام می‌شود. تا آنجایی که من می‌دانم حداقل باید کانون ناشران و کانون آهنگسازان به عنوان دو صنفی که مستقیما زیر آسیب این ماجرا هستند در این کمیته باشند و کانون پژوهشگران هم به عنوان بازوی مشورتی در کنار این دو کمیته باشد تا بسته مناسبی فراهم شود.
 
  • شما چرا به عنوان بازرس در آن سال‌ها واکنشی در این خصوص نداشتید؟
من ابتدا‌‌ همان بسته کپی رایت را پیشنهاد دادم و بعد که دیدم دوستان هیئت مدیره اصولا نگاه صنفی متفاوت با من دارند، بعد از کناره گیری از خانه موسیقی در سال ۸۹ همین طرح را در یک جمع کوچک‌تر مطرح کردم. جمعی که چند جلسه تشکیل دادند و استاد ناظری و جناب شهبازیان و آقای علیزاده در جریان آن هستند. علاوه بر این مجموعه آقای سید عباس سجادی، آقای رامین صدیقی و آقای شریعت‌نیا هم در این جمع بودند. که بعد‌ها به دلیل مسافرت من عملا کار متوقف شد.
 دو سال قبل هم در مراسمی که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شده بود، من هم دعوت شده بودم که در این زمینه (بحث کپی‌رایت) در جمع اهالی ترانه سخن بگویم ضمنا آقای دکتر سریر هم آنجا بودند. در آنجا گفتم که خانه موسیقی در این زمینه کوتاهی کرده است و آقای دکتر سریر گفتند که ما به صدا و سیما نامه نوشته‌ایم تا پیگیر مساله کپی رایت اهالی موسیقی از صداوسیما باشند. اما من که بازرس خانه موسیقی بودم در مکاتبات خانه موسیقی نامه‌ای ندیدم که به صدا و سیما در این زمینه نوشته شده باشد. و حتی در آن جلسه به آقای دکتر سریر به اعتراض گفتم که با فرض اینکه نامه‌ای نیز نوشته باشید، آیا این نامه را نباید پی گیری می‌کردید تا بدانید پاسخ صدا و سیما به نامه شما چه بوده؟ بعد از این نامه چکار کردید؟ که ایشان پاسخی ندادند.

اکنون نیز آقای نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی مدام می‌گویند که ما در زمینه کپی رایت داریم کار می‌کنیم. لطف کنند یک گزارش دقیق و منظم بدهند که چند جلسه برای کپی رایت برگزار کردند و دستاورد آنچه بوده است؟
 
  •  یعنی‌‌ همان مساله عدم وجود عزم جدی برای حل مشکلات صنفی را در خانه موسیقی علت ناموفق بودن پیگیری این مساله می‌دانید؟
بله، بروید ببینید که ده‌ها مصوبه در همین هیئت مدیره تصویب شده اما هیچکدامشان اجرایی نشدند؟ چرآ؟ چون آقای دکتر سریر به عنوان ریئس هیدت مدیره و مسئول پی گیری اجرای این مصوبات هیچ جدیتی در کار ندارد! و یا بازرس خانه موسیقی گزارشی نداده است که چه تعداد از مصوبات خانه موسیقی اجرا نشده است؟ چرا جای دوری بروید در ماجرای کپی رایت یکی از اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی که بدون اجازه صاحب اصلی اثر (استاد صالحی) ردیف علی‌اکبرخان شهنازی را به نام خودش منتشر کرده بود، مقصر بود و در ‌‌نهایت به تقصیرش اعتراف کرد و شورای عالی خانه موسیقی با پادرمیانی استاد شجریان قضیه را به نوعی خنثی کردند. نکته جالب اینکه‌‌ همان بیانیه نصفه و نیمه در سایت خانه موسیقی هیچ انعکاسی نیافت تا نشان داده شود که منافع صنفی تا کجا قربانی می‌شود؟

این گونه حرکات یعنی یعنی ترجیح منافع فردی (منفعت یک عضو هیت مدیره که خطایش ثابت شده) بر منافع جمعی (بیان حقیقت و مجازات خاطی). و به همین دلیل است که من به گروه‌های برگزار کننده یک پیشنهاد می‌خواهم بدهم.
 
  • چه پیشنهادی؟ ‬
گروههای شرکت کننده در فستیوال از خانه بخواهند در آمد حاصل از این کنسرت صرف امور جاری خانه موسیقی نشود! بلکه برای آن هدف مشخصی در نظر گرفته شود مثل بحث کپی رایت. یعنی بروند چند نفر آدم کار‌شناس و باتجربه در این زمینه را بیاورند که پیگیر مساله کپی رایت شوند. آنهایی که در این فستیوال کنسرت دادند یا‌‌ همان شورای مشورتی اگر واقعا به کار صنفی اعتقاد دارند، و علاقه‌مند به رشد خانه موسیقی هستند، یک ناظر جدی بگذارند که جلسات خانه موسیقی به چیزی شبیه جلسه میوه خوری و گپ خالی تبدیل نشود. باید برای کل کار و پروژه برنامه کاملی ریخته شود و دقیقا مشخص شود که در هر بخش قرار است چه کاری صورت بگیرد و هزینه‌ها و تمامی مواردش مشخص شود.
 
  • یعنی یک طرح تفضیلی برای درآمد حاصله نوشته شود که بعید به نظرمیرسد خانه موسیقی پیش از برگزاری فستیوال طرح تفضیلی محل مصرف درآمد حاصله را نوشته باشد‬ اما مسلم است که برای هزینه‌های خانه احتیاج به منابع مالی دارد!
 علاوه بر این موارد به نظر من باید کسانی که این فستیوال را برگزار کردند برای برگزاری بهتر آن در سال‌های بعد به این سوال پاسخ دهند که هدف از برگزاری این فستیوال چیست؟ مکانیزم برگزاری آن چگونه است؟ اگر خانه موسیقی یک نهادی است برای تمامی ۱۵ هزار عضو؟ آیا سایر اعضا هم از همین امکانات برای برگزاری کنسرت بهره‌مندند؟ آیا خانه موسیقی فراخوانی برای حضور دیگر گروه‌ها داده بود؟ و آیا برای این فستیوال آیین‌نامه‌ای نوشته شده است؟ با چند تن از اعضای شورای مشورتی صحبت کنید بپرسید که آن‌ها آیا آیین‌نامه برای این کار دارند و اصولا شورای مشورتی برای خودش آیین‌نامه دارد؟ و شرح وظایف شورای مشورتی چیست؟ تا کنون به چه کارهایی رسیدگی کرده‌اند؟
 
  • لطفا بیشتر در خصوص پیشنهاد مصرف بودجه حاصله توضیح دهید!
اینکه می‌گویم تمامی موارد مصرف این بودجه برای به طور مثال پیگیری قضیه کپی رایت مشخص شود به این معناست که اگر کار دست یک تیم خبره و کار‌شناس بیافتد این تیم می‌آید تمامی قوانین موجود در کپی رایت، آرای دادگاه‌ها در این زمینه و اقداماتی که افراد مختلف در حوزه موسیقی تا به امروز انجام داده‌اند را بررسی می‌کنند و راهکارهای لابی‌گری با نهادهایی مثل وزارت ارشاد و صدا و سیما و مجلس شورای اسلامی را برای پی گیری جدی مساله در هیأت دولت و دیگر نهاد‌ها ی ذیربط و... بررسی و دنبال می‌کنند و سپس در یک طرح منسجم و عملیاتی به هیئت مدیره پیشنهاد می‌دهند که برای رسیدن به این هدف چه مسیری را باید طی کند.

خوشبختانه در این زمینه ما چند تجربه موفق داشته‌ایم. به طور نمونه ماجرای شکایت خانواده فرهاد با وکالت آقای شریعت‌نیا از صدا و سیماست. در‌‌ همان دوره‌ای که بازرس خانه موسیقی بودم آقای شریعت نیا را به خانه موسیقی آوردم اما آقای نوربخش استقبال نکرد در حالی که شکایت او از صدا و سیما به جایی رسیده بود که صدا و سیما راضی شد بر اساس کارهای فرهاد مهراد کف تعرفه‌ای برای پرداخت به هنرمندان را پی ریزی کند که البته بعدا خانواده فرهاد عقب نشینی کرد و متاسفانه این پروژه عقیم ماند. اما آقای شریعت نیا این ماجرا را ادامه داد و توانست از آیت الله شاهرودی ایجاد دادگاهی خاص برای همین گونه امور را بگیرد.

با‌شناختی که از آقای شریعت نیا دارم همین حالا نیز حاضرند به خانه موسیقی در این زمینه کمک کنند اما همچنان که پیش‌تر گفتم به علت اینکه جدیتی در کار نیست و در این زمینه خاص احتمالا صداقتی هم نیست بنابراین کار‌ها عقیم می‌ماند!

 
  • به نظر شما چرا خانه موسیقی اینگونه تجربیات را پیگیری نمی‌کند و بنابر استدلال شما مایل است چرخ را دوباره اختراع کند؟ ‬
 چون اصولا خانه موسیقی یک نهاد صنفی جدی نیست بیشتر محفلی است که افرادی می‌آیند و با هم گپ می‌زنند و کارهای روتینی هم انجام می‌دهند. وگرنه چه دلیلی دارد که یک کانون مثل کانون سازسازان الان سه ونیم سال است که به زور تعطیلش کردند و هیچ توضیحی به افکار عمومی نمی‌دهند که چرا این کار را کردند. بازرس خانه موسیقی هم که وظیفه دارد این ماجرا‌ها را پی گیری کند این کار را نمی‌کند چرا که درکش از اساسنامه خانه موسیقی در حد درک استاد داود گنجه‌ای و برخی دیگر از دوستان است که خودشان می‌گویند یکبار هم اساسنامه را دقیق نخوانده‌اند؟
 
  • در پرسش قبلی که بی‌پاسخ ماند همین سوال را پرسیدم که آیا به کار صنفی خانه موسیقی اعتقادی دارید و عملکرد آن‌ها را تاکنون صنفی می‌دانید که بتوانند پیگیر کاری بشوند که تاکنون اعضای آن رعایتش نکرده‌اند؟ ‬ عملکرد خانه تاکنون آیا صنفی بوده؟ ‬ اصلا خانه موسیقی صنف هست؟ ‬ چرا که زیرنظر وزارت کار نیست‬!
برخی کارهای صنفی کرده‌اند اما کارهای جدی و عمیق را هیچ‌گاه صورت نداده‌اند!

اما صنف بودن ربطی ندارد به اینکه زیرنظر وزارت کار باشد یا ارشاد. خانه سینما هم زیر نظر وزارت ارشاد است اما در ماجرای کپی فیلم‌ها به قدری خوب عمل کرد که اکنون می‌توانید بروزات بیرونی‌اش را ببینید. یا کمیته داوران خانه سینما را مقایسه کنید با خانه موسیقی که اولی رایش در دادگاه خریدار دارد و معتبر است و دومی تنها یک جلسه تشکیل داد که کانون سازسازان را به ناحق و خلاف اساسنامه منحل کند.

اگر در خاطرتان باشد در دوره‌ای فیلم‌های روی پرده بلافاصله سی دی می‌شد و به قیمتی خیلی نازلی در بیرون فروخته می‌شد. دست اندرکاران خانه سینما با پی گیری جدی و به میدان کشاندن نیروی انتطامی ظرف دو ماه وساختن تیزرهای کوتاه در مذمت این کار غیر فرهنگی، تمامی دزدان و سارقان را دستگیر کردند.

الان هم خانه موسیقی می‌گوید که کمپینی راه انداخته برای جلوگیری از دانلود موسیقی! سوال این است که چه کسانی دانلود می‌کنند؟

یک سری سایت‌های مشخص هستند که این امکان را فراهم می‌کنند! قانون دفاع از حقوق مولف و مصنف دقیقا برای این گونه افراد مجازات زندان در نظر گرفته با جریمه‌های سنگین؛ چرا خانه موسیقی نمی‌رود از دست آنان به دادگاه شکایت کند؟ چرا به کمیته جرایم رایانه‌ای و یا کمیته‌ای که سایت‌های متخلف را مسدود می‌کند نمی‌روند؟ چرا؟

چون این کار‌ها زحمت و پی گیری و دوندگی شبانه روزی می‌خواهد و شما نمی‌توانیدبا هفته‌ای یک جلسه هیت مدیره و این کار‌ها راانجام دهید
 
  • پس اگراینگونه است که می‌فرمایید چرا اعضای فعلی خانه می‌خواهند مدیریت خانه را داشته باشند آنهم وقتی جدیتی برای پیگیری حقوق صنفی خانواده موسیقی ندارند؟ ‬ چرا نمی‌گذارند انتخاباتی برگزار شود تا نفرات پرانرژی وارد شوند‬؟ ‬
 این سوالی است که باید از آن‌ها بپرسید. برابر اساسنامه کنونی که متاسفانه از روی سایت برداشتند؟ دوره هیأت مدیره دو ساله است اما این دوستان الان سه سال و نیم است که هیت مدیره هستند و کسی هم صدایش در نمی‌آید. نه مجمع عمومی و نه وزارت ارشاد به عنوان نهاد ناظر بر رفتار خانه موسیقی؟

 مورد دیگر اگر به یاد داشته باشید در سال‌های قبل خانه موسیقی همزمان با سالگرد جشن خانه موسیقی‬ یک نمایشگاه موسیقی و‌آثار شنیداری می‌گذاشت اما به دلیل برنامه ریزی ضعیف عملا آن نمایشگاه ادامه پیدا نکرد، در حالی که همین نمایشگاه را در سال اول انجمن موسیقی با مدیریت آقای مختاباد و مدیر اجرایی آقای رضایی (رئیس وقت انجمن) برگزار کرد و چقدر افراد از آن راضی بودند و با کیفیت خوبی نیز برگزار شد. خاطرم هست که وقتی آقای رضایی از انجمن کنار رفت به آقای گنجه‌ای گفتم اگر خانه موسیقی بتواند او را به عنوان مدیر عامل جذب کند برد کرده است. آقای گنجه‌ای هم مثل همیشه سر تکان دارد و گفت خیلی خوب است و اما چون حرف او در هیت مدیره در این گونه موارد خریداری ندارد به هیچ هم حساب نشد و در ‌‌نهایت این فرصت از دست رفت

در حالیکه برابر اساسنامه مدیر عامل می‌تواند خارج از هیئت مدیره باشد و این گونه هیأت مدیره می‌توانست به خوبی از مدیر عامل حساب کشی کند! اما در ۱۵ سالی که از عمر خانه موسیقی گذشته است آن‌ها حتی یک بار از این ظرفیت خوب اساسنامه استفاده نکردند. چرا؟ چون به قول خود استاد علیزاده هر ساله فقط جای صندلی‌هایشان را کمی عوض می‌کنند!
 
  • چه ناگوار‬!
 من از ابتدای شکل گیری خانه موسیقی در مقام بازرس کانون پژوهشگران و بعد‌ها سردبیر بولتن آن و در ‌‌نهایت بازرس اصلی (به مدت چهار سال) و رئیس کانون پژوهشگران با این جماعت (هیئت مدیره) سر کردم و واقعا فکر می‌کردم می‌توانم تاثیر ی بگذارم و اندکی تحول در آن‌ها به وجود آورم. اما فهمیدم مثال آن‌ها مثل آدم خوابیده و آدمی است که خودش را به خواب زده. می‌توان خوابیده را بیدار کرد اما آنکه خودش را به خواب زده با توپ و تفنگ هم نمی‌توانید بیدارش کنید.
تاریخ انتشار : شنبه 5 مهر 1393 - 12:37

دیدگاه‌ها

شنبه 5 مهر 1393 - 13:50

فعلا که خانه به اصطلاح موسیقی همه کاره دفتر موسیقی ارشاد شده . خدا ختم بخیر کناااااااد....

دوشنبه 7 مهر 1393 - 18:52

یکی از نکاتی که اقای مختاباد یادتان رفت اشاره کنید به سر رسیدن دوره کاری شورای عالی خانه موسیقی است که دوره اش شش ماهه به سر رسیده اما این آقایان اصلا عین خیالشان نیست که چی کار می کنند.
سایت موسیقی ما لطفا سانسور نکن و این مسئله را هم اگر خیلی به فکر اهالی موسیقی هستی پی گیری کن که چرا شورای جدید عالی خانه موسیقی معرفی نشدند؟

سه شنبه 8 مهر 1393 - 02:34
یک عضو کانون سازسازان

آقای شجریان به فکر کنسرت‌های اروپایی خودشان هستند و اصولا کاری به کار خانه موسیقی ندارند و به همین دلیل است که هیئت مدیره دائم العمر خانه موسیقی می توانند این جوری و در روز روشن کارهای غیرقانونی انجام بدهند

73.48.128.248

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود خانه موسیقی؛ نهادی صنفی یا محفلی موسیقایی | موسیقی ما