توقعات و خواستهای اهالی موسیقی از مدیران موسیقی دولت جدید - 9
محسن رجب پور: در دو سال اخیر دفتر موسیقی نداشتیم!
موسیقی ما – وحید لشکری: پس از هر دوره انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل کابینه جدید در کشور، تمامی اقشار جامعه از وزرا و مسئولین جدید توقعاتی دارند که هرکدام به نحوی بیان می شود. در این دوره هم اهالی موسیقی به عنوان یکی از ارکان اصلی و تاثیرگذار هنر ایران، از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جدید با توجه به مشکلات موجود انتظاراتی دارند. «محسن رجب پور» مدیر عامل شرکت «ترانه شرقی» به عنوان یکی از چهره های با سابقه حوزه موسیقی در گفتگو با سایت «موسیقی ما» با وجود تمامی گلایه ها و انتظارات خود، نسبت به آینده بسیار خوش بین است.
رجب پور در بخش اول خواسته های خود از مسئولین ارشاد در بخش ممیزی، به «موسیقی ما» گفت:«خیلی بد است که در ابتدای ورود یک دولت ما عقده گشایی کنیم و هرآنچه که کسری های دولت های گذشته بوده است را به یکباره از دولت جدید بخواهیم. تا آماده شدن فضای جامعه و شرایط برای مدیران جدید یک زمانی طی خواهد شد. ولی آنچه که من فکر میکنم حداقل خواسته تمامی اهالی هنر به خصوص هنر موسیقی باشد این است که وزیر محترم ارشاد جمعی از افراد کارآزموده و متخصص را انتخاب کنند که سابقه کاری در زیر مجموعه تحت مدیریت خود را نیز داشته باشند. همچنین اندکی از بها و ارزشی که موسیقی در سراسر دنیا دارد نسبت به جامعه موسیقی ایران بدهند. باید این ارزش نسبت به همه افراد باشد. چه مدیران شرکتهای موسیقی و چه هنرمندی که عمر و زندگی خودش را صرف کرده که به یک هنرمند قابل احترام برای جامعه خودش تبدیل شود. در دولت جدید فکر می کنم بزرگترین معضلی که فقط باید جبران شود دیدگاه مسئولین معاونت هنری نسبت به موسیقی است. من در مصاحبه های چند وقت اخیر هم بیان کردم آن چیزی که ما را به ورطه بیراهه کشاند این بود که از زمان جنگ به بعد یک برنامه ریزی چیده شده بود و داشت با یک روند کند ولی به صورت مثبت طی می شد. اما در چهار سال اخیر و خصوصا در دو سال پایانی دولت قبلی ، بر روی تمامی فعالیتهای هجده سال گذشته خط کشیدند و تمام داشته ها و تمام آن چیزی که باعث شده بود موسیقی تولید ایران که دارای مجوز است از بین برود. در 15 سال گذشته سه گونه موسیقی داشتیم: موسیقی دارای مجوز ، موسیقی لس آنجلسی و موسیقی که به علل رعایت نکردن صرفا استانداردهای فنی موسیقایی، مجوز نداشت. تا سال 82 یا 83 اکثر آثاری که به گوش مخاطب عام می رسید دارای مجوزبود. بعد آثار لس آنجلسی قرار داشت و در آخر چند اثر محدود فقط به دلایل فنی نظیر فالش خواندن مجوز نداشتند که تعداد این مورد آخر کم بود. ولی امروز که با شما صحبت می کنم اکثر آثاری که به گوش مردم می رسد آثار تولید ایران هستند که فاقد مجوز می باشند و فاجعه در این بخش داستان است که هنرمند علاقه ای به دریافت مجوز ندارد. نه به خاطر اینکه توانایی فنی نداشته باشد، بلکه دایره نظر در ارشاد به تنگ نظری تبدیل شده است. خصوصا این تنگ نظری در شورای شعر و موسیقی است که خود اعضای شوراهای شعر و موسیقی به این موضوع اعتقاد نداشتند. منتهی دستورهای یک طرفه از بالا به پایین باعث می شد که مثلا کارشناس شورای شعر که وظیفه تطبیق شعر یا ترانه با استانداردهای ادبی را دارد بیاید تفکر شاعر را بسنجد و بگوید که فلان ترانه ایراد فنی ندارد ولی مناسب برای انتشار نیست. در شورای موسیقی متاسفانه این موضوع به مراتب خودش را بیشتر نشان می داد. همچنین در بخش آثار دارای مجوز، کنسرت هایی که الان شما می بینید غالبا تکرار گذشته است. فکر می کنم آن چیزی که برای هنر و هنرمند در حوزه موسیقی می تواند ارزش داشته باشد این است که آن دایره تفکر و نظری که معاونت هنری به دفتر موسیقی تزریق کرده بود، تغییر کند. از همه مهمتر این که در دو سال اخیر دفتر موسیقی نداشتیم. دفتر موسیقی به دفترچه کوچکی از رفتارهای معاونت هنری تبدیل شده بود! در اصل یک زمانی ما مدیر کل دفتر موسیقی یا مرکز موسیقی داشتیم ولی در این دو سال گذشته مدیر کل دفتر موسیقی به یک کارمند جزء تبدیل شده. باید در وزارت ارشاد جدید هویت و استقلال دفتر موسیقی به آن برگردانده شود.»
وی درباره معضل چهره های ممنوع الکار نیز اعتقاد دارد:« ببینید در حال حاضر ما دو دسته چهره ممنوع الکار داریم. یک دسته افرادی هستند که مجوز داشتند ولی کار غیرمجاز ارائه کرده اند. اما یک دسته کثیر داریم که به واسطه سوء مدیریت در ارشاد ممنوع الکار شده اند و بابت این موضوع باید مسئولین ارشاد را ممنوع الفعالیت کنند چون آنها باعث شدند که این افراد تمایلی به دریافت مجوز نداشته باشند. یا به عنوان مثال تعداد کلیپ هایی که در این چهار سال در داخل کشور ساخته و روانه شبکه های ماهواره ای شد معادل کل ده سال گذشته آن بود. متاسفانه پرده دری در این کلیپ ها به حدی رسید که روی آثار لس آنجلسی را نیز سفید کرد. در مصاحبه قبلی هم گفتم که تنها راهی که می توانیم بگوییم داریم در حوزه موسیقی یک کاری انجام می دهیم که در چارچوب قانون موسیقی تولید شود این است که اشخاص جدیدی که قرار است معاون هنری وزیر ارشاد و مدیر کل دفتر موسیقی باشند باید یک عفو عمومی صادر کنند. یک بخش عمده اتفاقاتی که باعث شده این افراد ممنوع الفعالیت شوند بابت کم کاری و تنگ نظری مسئولین ارشاد است. به خاطر همین موضوع من فکر می کنم که ابتدا باید در قالب یک عفو عمومی بگویند که همه مجاز به فعالیت در این چارچوب هستند و از این پس نگاه می کنیم که چه کسی می خواهد قانون را رعایت نکند چون یک بخش بزرگی از افراد ممنوع الکار خودشان مقصر نیستند.»
مدیر عامل شرکت ترانه شرقی همچنین در مقوله کنسرت های موسیقی و روند صدور مجوزهای آنها خاطر نشان کرد:« در زمینه اجراهای زنده توقع نه تنها من بلکه همه هنرمندان و شرکتها این است که وقتی یک هنرمند فیلترهای برگزاری کنسرت را طی می کند و یک بار مجوز می گیرد دیگر برای تکرار آن مجوز اینقدر کاغذبازی نداشته باشد. یا حداقل برای یک مدت زمان معین نیازی به دریافت مجوز مجدد نداشته باشد. مگر اینکه هنرمند فعالیت غیرقانونی انجام دهد و دوباره بخواهند صلاحیت وی برای داشتن مجوز را بررسی کنند. ده بار یک مدیر کل نباید پایین برگه کنسرت را امضا کند. خیلی جالب است یک بار نامه مکان می آید مدیر کل باید دستور بدهد. نامه خود شرکت می آید مدیر کل باید دستور بدهد و این مساله شامل نامه خواننده ، استعلام حراست ، رفتن و برگشتن از اداره اماکن ، پیش نویس و... می شود که در هر مرحله باید مدیر کل دستور بدهد! همه این کارهایی که به شما گفتم را یک کارمند می تواند انجام بدهد و فقط مدیر کل در مرحله آخر مجوز را تایید کند. یک هنرمند یا مجوز دارد یا ندارد و زمانی که هنرمند مجوز دارد دیگر نباید اینقدر کاغذبازی داشته باشیم. الان مدیر کل صبح تا شب باید بنشیند در دفتر موسیقی به جای اینکه فکر کند که چطور می تواند به اهدافی که برایش تعیین شده است در چارچوب قانون دست پیدا کند، فقط کاغذ امضا می کند.»
رجب پور همچنین درباره شنیده های چند وقت اخیر خود پیرامون انتصابات احتمالی در وزارت ارشاد، گفت :« با وجود اینکه هنوز مسئولین در حوزه معاونت هنری معرفی نشده اند اما شنیده های من حکایت از این دارد که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خصوصا در معاونت هنری در حال نزدیک شدن به عقلانیت هستیم. اگر این موضوع که من شنیده ام مبنی بر انتخاب آقای «علی مرادخانی» به عنوان معاون وزیر رخ بدهد فکر می کنم هیچ گزینه ای بهتر از ایشان نداشتیم و اصلا نداریم که اینقدر سیاست مدارانه در حوزه هنر تصمیم گیری کرده باشد و بداند چه کاری به صلاح هنر و هنرمند است. آدمی است که از نظر چهره های عالی هنری و اساتید برتر موسیقی ایران وجهه بسیار مثبتی دارد و برای همه فصل الخطاب است. اگر آقای علی مرادخانی در سمت معاونت هنری منصوب شود حقیقتا خوشبختی اعضای هنر است. ایشان با نگاه بسیار سیاست مدارانه و روشنفکرانه توام با رعایت قانون همیشه تصمیم گیری کرده اند.»
وی در پایان افزود:«در آخر می خواهم این نکته را بیان کنم که شما اگر به جامعه نگاه کنید اغلب مردم نمی دانند چرا، ولی امیدوار هستند. جامعه ما در این دو ماه گذشته نمی داند چرا ولی به خودی خود به نسبت فصل بهار امسال خوشبین و امیدوار است. من یک مثالی را برای دوستی مطرح کردم و دوست دارم که شما هم بنویسید آن هم این بود که در سال گذشته روزگار اقتصادی مردم مثل امسال بود و بخش بزرگی از جامعه طبق آمار به مسافرت نمی رفتند. اما امسال کسی که پول ندارد قرض می کند و به سفر می رود. چون امیدوار است که در شش ماهه دوم می تواند قرض خودش را پس بدهد. امیدوارم که همه مسئولین اصلی مملکت ما به این امیدواری مردم احترام بگذارند و این امید را به نا امیدی تبدیل نکنند.»
رجب پور در بخش اول خواسته های خود از مسئولین ارشاد در بخش ممیزی، به «موسیقی ما» گفت:«خیلی بد است که در ابتدای ورود یک دولت ما عقده گشایی کنیم و هرآنچه که کسری های دولت های گذشته بوده است را به یکباره از دولت جدید بخواهیم. تا آماده شدن فضای جامعه و شرایط برای مدیران جدید یک زمانی طی خواهد شد. ولی آنچه که من فکر میکنم حداقل خواسته تمامی اهالی هنر به خصوص هنر موسیقی باشد این است که وزیر محترم ارشاد جمعی از افراد کارآزموده و متخصص را انتخاب کنند که سابقه کاری در زیر مجموعه تحت مدیریت خود را نیز داشته باشند. همچنین اندکی از بها و ارزشی که موسیقی در سراسر دنیا دارد نسبت به جامعه موسیقی ایران بدهند. باید این ارزش نسبت به همه افراد باشد. چه مدیران شرکتهای موسیقی و چه هنرمندی که عمر و زندگی خودش را صرف کرده که به یک هنرمند قابل احترام برای جامعه خودش تبدیل شود. در دولت جدید فکر می کنم بزرگترین معضلی که فقط باید جبران شود دیدگاه مسئولین معاونت هنری نسبت به موسیقی است. من در مصاحبه های چند وقت اخیر هم بیان کردم آن چیزی که ما را به ورطه بیراهه کشاند این بود که از زمان جنگ به بعد یک برنامه ریزی چیده شده بود و داشت با یک روند کند ولی به صورت مثبت طی می شد. اما در چهار سال اخیر و خصوصا در دو سال پایانی دولت قبلی ، بر روی تمامی فعالیتهای هجده سال گذشته خط کشیدند و تمام داشته ها و تمام آن چیزی که باعث شده بود موسیقی تولید ایران که دارای مجوز است از بین برود. در 15 سال گذشته سه گونه موسیقی داشتیم: موسیقی دارای مجوز ، موسیقی لس آنجلسی و موسیقی که به علل رعایت نکردن صرفا استانداردهای فنی موسیقایی، مجوز نداشت. تا سال 82 یا 83 اکثر آثاری که به گوش مخاطب عام می رسید دارای مجوزبود. بعد آثار لس آنجلسی قرار داشت و در آخر چند اثر محدود فقط به دلایل فنی نظیر فالش خواندن مجوز نداشتند که تعداد این مورد آخر کم بود. ولی امروز که با شما صحبت می کنم اکثر آثاری که به گوش مردم می رسد آثار تولید ایران هستند که فاقد مجوز می باشند و فاجعه در این بخش داستان است که هنرمند علاقه ای به دریافت مجوز ندارد. نه به خاطر اینکه توانایی فنی نداشته باشد، بلکه دایره نظر در ارشاد به تنگ نظری تبدیل شده است. خصوصا این تنگ نظری در شورای شعر و موسیقی است که خود اعضای شوراهای شعر و موسیقی به این موضوع اعتقاد نداشتند. منتهی دستورهای یک طرفه از بالا به پایین باعث می شد که مثلا کارشناس شورای شعر که وظیفه تطبیق شعر یا ترانه با استانداردهای ادبی را دارد بیاید تفکر شاعر را بسنجد و بگوید که فلان ترانه ایراد فنی ندارد ولی مناسب برای انتشار نیست. در شورای موسیقی متاسفانه این موضوع به مراتب خودش را بیشتر نشان می داد. همچنین در بخش آثار دارای مجوز، کنسرت هایی که الان شما می بینید غالبا تکرار گذشته است. فکر می کنم آن چیزی که برای هنر و هنرمند در حوزه موسیقی می تواند ارزش داشته باشد این است که آن دایره تفکر و نظری که معاونت هنری به دفتر موسیقی تزریق کرده بود، تغییر کند. از همه مهمتر این که در دو سال اخیر دفتر موسیقی نداشتیم. دفتر موسیقی به دفترچه کوچکی از رفتارهای معاونت هنری تبدیل شده بود! در اصل یک زمانی ما مدیر کل دفتر موسیقی یا مرکز موسیقی داشتیم ولی در این دو سال گذشته مدیر کل دفتر موسیقی به یک کارمند جزء تبدیل شده. باید در وزارت ارشاد جدید هویت و استقلال دفتر موسیقی به آن برگردانده شود.»
وی درباره معضل چهره های ممنوع الکار نیز اعتقاد دارد:« ببینید در حال حاضر ما دو دسته چهره ممنوع الکار داریم. یک دسته افرادی هستند که مجوز داشتند ولی کار غیرمجاز ارائه کرده اند. اما یک دسته کثیر داریم که به واسطه سوء مدیریت در ارشاد ممنوع الکار شده اند و بابت این موضوع باید مسئولین ارشاد را ممنوع الفعالیت کنند چون آنها باعث شدند که این افراد تمایلی به دریافت مجوز نداشته باشند. یا به عنوان مثال تعداد کلیپ هایی که در این چهار سال در داخل کشور ساخته و روانه شبکه های ماهواره ای شد معادل کل ده سال گذشته آن بود. متاسفانه پرده دری در این کلیپ ها به حدی رسید که روی آثار لس آنجلسی را نیز سفید کرد. در مصاحبه قبلی هم گفتم که تنها راهی که می توانیم بگوییم داریم در حوزه موسیقی یک کاری انجام می دهیم که در چارچوب قانون موسیقی تولید شود این است که اشخاص جدیدی که قرار است معاون هنری وزیر ارشاد و مدیر کل دفتر موسیقی باشند باید یک عفو عمومی صادر کنند. یک بخش عمده اتفاقاتی که باعث شده این افراد ممنوع الفعالیت شوند بابت کم کاری و تنگ نظری مسئولین ارشاد است. به خاطر همین موضوع من فکر می کنم که ابتدا باید در قالب یک عفو عمومی بگویند که همه مجاز به فعالیت در این چارچوب هستند و از این پس نگاه می کنیم که چه کسی می خواهد قانون را رعایت نکند چون یک بخش بزرگی از افراد ممنوع الکار خودشان مقصر نیستند.»
مدیر عامل شرکت ترانه شرقی همچنین در مقوله کنسرت های موسیقی و روند صدور مجوزهای آنها خاطر نشان کرد:« در زمینه اجراهای زنده توقع نه تنها من بلکه همه هنرمندان و شرکتها این است که وقتی یک هنرمند فیلترهای برگزاری کنسرت را طی می کند و یک بار مجوز می گیرد دیگر برای تکرار آن مجوز اینقدر کاغذبازی نداشته باشد. یا حداقل برای یک مدت زمان معین نیازی به دریافت مجوز مجدد نداشته باشد. مگر اینکه هنرمند فعالیت غیرقانونی انجام دهد و دوباره بخواهند صلاحیت وی برای داشتن مجوز را بررسی کنند. ده بار یک مدیر کل نباید پایین برگه کنسرت را امضا کند. خیلی جالب است یک بار نامه مکان می آید مدیر کل باید دستور بدهد. نامه خود شرکت می آید مدیر کل باید دستور بدهد و این مساله شامل نامه خواننده ، استعلام حراست ، رفتن و برگشتن از اداره اماکن ، پیش نویس و... می شود که در هر مرحله باید مدیر کل دستور بدهد! همه این کارهایی که به شما گفتم را یک کارمند می تواند انجام بدهد و فقط مدیر کل در مرحله آخر مجوز را تایید کند. یک هنرمند یا مجوز دارد یا ندارد و زمانی که هنرمند مجوز دارد دیگر نباید اینقدر کاغذبازی داشته باشیم. الان مدیر کل صبح تا شب باید بنشیند در دفتر موسیقی به جای اینکه فکر کند که چطور می تواند به اهدافی که برایش تعیین شده است در چارچوب قانون دست پیدا کند، فقط کاغذ امضا می کند.»
رجب پور همچنین درباره شنیده های چند وقت اخیر خود پیرامون انتصابات احتمالی در وزارت ارشاد، گفت :« با وجود اینکه هنوز مسئولین در حوزه معاونت هنری معرفی نشده اند اما شنیده های من حکایت از این دارد که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خصوصا در معاونت هنری در حال نزدیک شدن به عقلانیت هستیم. اگر این موضوع که من شنیده ام مبنی بر انتخاب آقای «علی مرادخانی» به عنوان معاون وزیر رخ بدهد فکر می کنم هیچ گزینه ای بهتر از ایشان نداشتیم و اصلا نداریم که اینقدر سیاست مدارانه در حوزه هنر تصمیم گیری کرده باشد و بداند چه کاری به صلاح هنر و هنرمند است. آدمی است که از نظر چهره های عالی هنری و اساتید برتر موسیقی ایران وجهه بسیار مثبتی دارد و برای همه فصل الخطاب است. اگر آقای علی مرادخانی در سمت معاونت هنری منصوب شود حقیقتا خوشبختی اعضای هنر است. ایشان با نگاه بسیار سیاست مدارانه و روشنفکرانه توام با رعایت قانون همیشه تصمیم گیری کرده اند.»
وی در پایان افزود:«در آخر می خواهم این نکته را بیان کنم که شما اگر به جامعه نگاه کنید اغلب مردم نمی دانند چرا، ولی امیدوار هستند. جامعه ما در این دو ماه گذشته نمی داند چرا ولی به خودی خود به نسبت فصل بهار امسال خوشبین و امیدوار است. من یک مثالی را برای دوستی مطرح کردم و دوست دارم که شما هم بنویسید آن هم این بود که در سال گذشته روزگار اقتصادی مردم مثل امسال بود و بخش بزرگی از جامعه طبق آمار به مسافرت نمی رفتند. اما امسال کسی که پول ندارد قرض می کند و به سفر می رود. چون امیدوار است که در شش ماهه دوم می تواند قرض خودش را پس بدهد. امیدوارم که همه مسئولین اصلی مملکت ما به این امیدواری مردم احترام بگذارند و این امید را به نا امیدی تبدیل نکنند.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 شهریور 1392 - 07:46
دیدگاهها
ايشالا اين آشتي هنرمند با جامعه زودتر صورت مي گيرد.
افزودن یک دیدگاه جدید