نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
چندی پیش چند تن از چهره های قدیمی موسیقی، با انتشار آثار جدیدشان، بازگشت خود را به بازار موسیقی جشن گرفتند. اما کسی خبری از ستاره های نسل های قدیمی موسیقی کشور دارد؟ آنها مشغول چه کاری اند و چرا خبری از آنها نیست؟
کجایند مردان بی ادعا؟!
موسیقی ما – بهمن بابازاده: کسی خبری از آنها ندارد. حتی آرام آرام جستجوی اینترنتی در گوگل هم درباره آخرین فعالیت هنری آنها جواب نمیدهد و در فضای مجازی هم خبری از آنها نیست. «آنها» ستارههای نسلهای گذشته موسیقی ایران بودند که رفته رفته و با ورود سبکهای روز موسیقی جهان به کشور، آرام آرام بار و بندیل را بستند و بیخیال ادامه فعالیتهای هنریشان شدند. چهرههایی که در دورانی نه چندان دور، هر کدام برای خودشان آوازه و اسم و رسمی داشتند و حالا هیچکس نمیداند کجا مشغولند و چرا خبری از آنها نیست.
ترس از رقابت با نسل جدید موزیسینها و هراس شکست خوردن باعث کنار رفتنشان شده یا شرایط و حس و حال ادامه دادن ندارند؟ موفقیتهای مالی کلان در زمان فعالیت هنریشان باعث شده دیگر انگیزهای برای ادامه دادن نداشته باشند یا با آن روشهای سنتی و قدیمی ملودی سازی، دیگر نمیتوانند به جنگ موسیقی الکترونیک این روزهای بازار بروند؟
اینها همه و همه سوالاتی هستند که در این پرونده سراغشان رفتهایم تا بعد از مدتها، خبری از چهرههای سرشناس نسلهای قدیمی موسیقی کشور بگیریم. چهرههایی که در زمان خودشان، برو و بیایی داشتند و بسیاری از تهیه کننده برایشان سر و دست میشکاندند. چهرههایی که شاید ورود تکنولوژی روز موسیقی جهان و تولد ستارههای زیر زمینی موسیقی، بزرگترین ضربه را به آنها زد و حالا معلوم نیست در کدام شرکت یا موسسهای مشغول به فعالیتاند. این پرونده را تا انتها بخوانید.
«سعید شهروز» با آلبومهای پرطرفدارش به شماره یک بازار تبدیل شده بود و انتشار آلبوم «غزلک» و موفقیت بزرگ آن در بازار باعث شد او دیگر در بین چهرههای آن زمان، دست نیافتنی شود. کنسرتهای این خواننده بیشترین مخاطب را داشت و آلبومهایش انتخاب اول بسیاری از اهالی موسیقی بود.
اما بحران از زمانی شروع شد که دیگر لاله زار، آن لاله زار قدیم نبود شرکتها و موسسههای فرهنگی هنری، جایگزین شرکتهای سنتی این راسته بازار شدند. تزریق دانش روز موسیقی هم مزید بر علت شد تا آرام آرام فروشگاههای لاله زار جمع و جور کنند و بیخیال ادامه فعالیتهایشان شوند. خوانندههای آن دوره یکی یکی از دور خارج شدند و نبود سرمایه گذار و حامی باعث میشد شرایط روز به روز بدتر و بدتر شود. تبدیل شدن دفتر شرکت حامی «سعید شهروز» به لوستر فروشی (!)، شروع نزول پلهای این خواننده بود. شهروز به رغم استقبال بسیاری از تهیه کنندهها برای همکاری با او، ترجیح داد به صورت انفرادی فعالیتهایش را ادامه دهد و حتی در مقاطعی باز هم توانست موفقیتهای قبلی را تکرار کند.
انتشار آلبوم «بیخوابی» با حضور چهرههایی چون «بهروز صفاریان» آخرین فعالیت رسمی این خواننده بود که به رغم استقبال اهالی موسیقی، آخرین فعالیت رسمی او به شمار میرود و حدود ۵ سالی هست که دیگر شهروز غایب بزرگ بازار موسیقی کشور است.
او سه سال پیش کنسرت بزرگی را هم در تهران به روی صحنه برد و باز هم استقبال دوستدارانش را از این برنامه شاهد بود ولی ظاهرا قصه دوری این خواننده از بازار پشت پردههای کشف نشدهای دارد. همه هزینههای کنسرت آخر این خواننده را خود او تقبل کرده بود و ظاهرا نتایج جالبی را هم بعد از این اجرا از لحاظ مالی به دست نیاورده بود. همین اتفاقات او را دلزده از بازار کرد تا خواننده پر طرفدار نسل اول موسیقی پاپ، این روزها هیچ فعالیت رسمیای در بازار موسیقی نداشته باشد.
حدود یک ماه پیش بود که سعید شهروز بعد از مدتها، قطعه «رفیق روزها تنهایی» را به صورت تک قطعه منتشر کرد تا موجی از شادی در صفحات هواداری این خواننده به وجود بیاید. خبر به سرعت در شبکههای اجتماعی نقل شد تا این خواننده بالاخره به حرف بیاید و از دلایل سکوت طولانیاش پرده بردارد: «این روزها با اوضاع و احوالاتی که موسیقی دارد، دل و دماغی برای کار باقی نمیماند. شرایط نامتعادل و نامطلوب عرصهٔ مجاز، موجب دلسردی شده است. مدتها روی کارها زمان و انرژی میگذاریم اما فضای مناسبی برای تبلیغ و عرضه وجود ندارد. اما به هر حال مشغولم و در حال تهیه و تدارک آثار جدید هستم. اما دلیل بازگشتام فقط و فقط لطف دوستدارن قدیمی خودم است که به من انرژی دادند. امکان نداشت بدون حضور آنها دلیلی برای بازگشت داشته باشم.»
گفته میشود این خواننده در تدارک انتشار آلبوم دیگری ست که در آن باز هم قرار است با «بهروز صفاریان» همکاری کند. او فعلا هیچ فعالیت رسمی و غیررسمیای را در بازار موسیقی کشور ندارد و ظاهرا در همان شغل اصلیاش در بازار آزاد، در حال فعالیت است.
از همان روز بود که این خواننده طرفداران زیادی را برای خودش در سراسر کشور به دست آورد و با وجود تقلیدی بودن مشخص و کاملا ملموسی، دوستداران زیادی را به خود دید. «وقف پرندهها» از جمله معروفترین آثار این خواننده است که همچنان از رسانههای داخلی پخش میشوند و آلبوم «قرمزته» هم از دیگر آثار پرطرفدار این خواننده بود که باعث شد محبوبیت زیادی را در بین دوستداران موسیقی و به خصوص پرسپولیسیها کسب کند.
اما این خواننده هم مثل بسیاری دیگر از هم نسلاناش، به محض ورود بازار موسیقی به فضاهای روز و مدرن، در سکوتی عجیب فرو رفت و دیگر خبری از انتشار آثار یا اجراهای زندهاش نیست. همین سکوت باعث شده که بسیاری او را از یاد ببرند و حالا کمتر مخاطب موسیقی را میشود پیدا کرد که خوانندهای به این نام را در نسل جدید، به یاد بیاورد.
بیش از چهار سال است که خبر انتشار آلبوم «سکوت خیس» با صدای این خواننده در حال انتشار در رسانه هاست و این آلبوم با وجود گذشتن این همه سال به دلایل نامعلوم هنوز در بازار موسیقی کشور منتشر نشده است. هیچ دلیل مشخص و معلومی هم عنوان نشده ولی به نظر نبود اسپانسر مالی و تهیه کننده، باعث شده که افشار فعلا دست نگه دارد و آلبومش را همین طور به تعویق بینندازد.
افشار این روزها شغل «مشاوره دادن به جوانان عشق موسیقی» را انتخاب کرده و گه گداری هم در انجمنهای شعرخوانی و کارگاههای ترانه دیده میشود. هیچ آینده مشخصی درباره او، آثارش و اینکه اصلا تمایلی به بازگشت به عرصه صدا و خوانندگی دارد، وجود ندارد. او خیلی به ندرت حاضر به گفتگو با رسانه هاست و سالهاست که با هیچ نشریه تخصصیای صحبت نکرده. هر چند او هم مثل شهروز چندی پیش در سکوت کامل خبری و بدون هیچ تبلیغاتی، تک قطعه «خدانگهدار» را بصورت اینترنتی منتشر کرده و از انتشار قریب الوقوع آلبوم «سکوت خیس» خبر داده. اتفاقی که در سالهای گذشته بارها شاهد آن بودهایم ولی انتشار این آلبوم همچنان اتفاق نیفتاده است.
با اتمام مجموعه «زیر آسمان شهر» و پایان بندی آبکی این سریال، دوران اوج کاری این خواننده هم به اتمام رسید تا او برای ادامه فعالیتهای خوانندگیاش، تصمیمات جدیدی بگیرد: حضور در ژانری جدید و به قول خودش «تجربه فضاهای جدید».
تاجیک این روزها با حضور در اجراهای ارگانی و جشنهای سازمانها خوانندگیاش را ادامه میدهد و بالاخره پس از مدتها آلبومش، که در ابتدا قرار بود به نام «جیغ» و «شیطان» منتشر شود، با عنوان «زندگی» روانه بازار موسیقی کشور شد. آلبومی که در آن برادرش «امید تاجیک» همه کاره است و تاجیک ادعا دارد که مراحل میکس و مستراش را در آلمان انجام داده است.
روی برخی قطعات آلبوم جدید این خواننده خط قرمز ممیزی دفتر موسیقی خورده و قطعاتی چون «جیغ» و «شیطان» (!)، از آلبوم او خارج شدهاند تا تاجیک با تغییرات گسترده، مراحل نهایی آلبومش را ادامه دهد. نام آلبوم را به «زندگی»، تغییر دهد و درباره آن بگوید: «این روزها مشکلات زیادی برای پخش آثار وجود دارد چرا که حمایت و تبلیغات در این عرصه کمرنگتر از گذشته است. در این آلبوم که شامل ترانههایی ازعلیرضا حسینی، افشین یداللهی و اشکان شب افروز است، امید تاجیک یک قطعه تکخوانی داشته و در دو آهنگ دیگر نیز با من به همخوانی پرداخته است. همچنین برای انتشار آن از کلیپهایی که ساختهایم نیز استفاده خواهیم کرد.
۱۰ قطعه موجود در آلبوم را از بین قطعات بسیاری انتخاب شده است. البته بعداز چندین سال به انتشار این آلبوم اقدام کردهام چون قصد داشتم موسیقی خود رابا فرم و ترکیب جدیدی خود به دوستداران موسیقی پاپ عرضه کنم.»
چهرههایی چون امیر کریمی، مجتبی کبیری، چنگیز حبیبیان و بسیاری دیگر از چهرههای قدیمی که هر کدام به نوعی در دورهای خاص توانسته بودند موجی در بازار راه بینندازند و خودی نشان ددهند و این روزها خبری ازشان نیست.
امیر کریمی که سه سال قبل اخرین آلبومش را وارد بازار کرد و در حالی که پیش بینی میشد با توجه به صدای تمیز و لحن خاص او، آلبومش مورد توجه قرار بگیرد، «دوباره مهتاب» شکست تجاری سنگینی خورد تا خواننده خوش صدای این اثر، سراغ آموزش تکنیکهای خوانندگی برود و با همان قطعه پرطرفدار «تهران»، رزومه کاریاش را همه جا ارائه دهد.
مجتبی کبیری هم سال قبل با انتشار «نیم نگاه» باز هم سعی کرد موفقیتهای ویژه «معرکه» را تکرار کند ولی مشخصا دیگر نتوانست حتی به نزدیکی آن اتفاقهای خوب هم برسد تا آلبوم «ساز مخالف» (با همراهی مریم حیدرزاده)، آخرین اثری باشد که از این خواننده در ذهن مخاطبان موسیقی بماند. دعوای زرگری او با «محسن چاوشی» در هنگام انتشار آلبوم آخرش باعث نشد که نگاهها به سمت او برگردد و این خواننده با گذشت بیش از یک سال از انتشار آلبوم آخرش، ظاهرا تمایلی به حضور مجدد در عرصه موسیقی پاپ ندارد.
در این بین چهرههایی مثل چنگیز حبیبیان هم هستند که همچنان در پی به دست آوردن موفقیتهای گذشته، با ایدهها و شگردهایی جدید وارد گود شدهاند. حبیبیان در آخرین مصاحبهاش، خبر از انتشار آلبومی «آذری- فارسی» داده که «صدام کن» نام دارد و در آن سعی دارد خاطره موفقیتهای قطعه «بیتانم» (دردانهام) را که در مقاطعی توانست با آن طرفداران زیادی را به خود ببیند، تکرار نماید.
سردمدار تمام این قبیل چهرههای، خشایار اعتمادی بوده که در طول همه این سالها، توانسته جایگاهش را در بین مخاطبان حفظ کند و در یک مسیر پر فراز و نشیسب پیش بیاید. یکی از تاثیر گذارترین چهرههای نخست موسیقی پاپ، با آلبوم «مثل هیچکس» که با دکلمه «مریم حیدرزاده» به رکورد فروش بالایی دست پیدا کرد و به مرور جایگاه و موقعیتاش در بازار موسیقی جدیتر و رسمیتر شد. در مقاطعی از دوران و عمر هنریاش، با ویدئوهای خوش رنگ و لعاب که از شبکههای مجاز آن زمان پخش میشد، پیش آمد و آلبوم آخرش را هم با حضور افتخاری رضا صادقی وارد بازار کرد تا همچنان حضور محترمانهای را در بازار موسیقی کشور پس از نزدیک به دو دهه فعالیت داشته باشد.
محمد اصفهانی را هم میشود در همین دسته طبقه بندی کرد که به رغم بالا و پائینهای فراوان و آزمون و خطاهایی خطرناک، توانست با نزدیک شدن به فضاهای الکترونیک و استفاده از چهرههای جوان، به حفظ موقعیتت و جایگاهاش در بازار کمک کند.
مانی رهنما و حمید حامی هم از دیگر چهرههایی هستند که در کنار نیما مسیحا با رو آوردن به موسیقی روز و همسو شدن با نگاه جهانی موسیقی و سلیقه این روزهای مخاطب موسیقی، توانستند فعالیتهایشان را پیش ببرند و با حفظ مولفههایی از قبیل «موسیقی فاخر» و «پاپ – کلاسییک»، جنبههای پاپیولار تری را هم به سبک کاریشان اضافه کنند و پیش بیایند.
ترس از رقابت با نسل جدید موزیسینها و هراس شکست خوردن باعث کنار رفتنشان شده یا شرایط و حس و حال ادامه دادن ندارند؟ موفقیتهای مالی کلان در زمان فعالیت هنریشان باعث شده دیگر انگیزهای برای ادامه دادن نداشته باشند یا با آن روشهای سنتی و قدیمی ملودی سازی، دیگر نمیتوانند به جنگ موسیقی الکترونیک این روزهای بازار بروند؟
اینها همه و همه سوالاتی هستند که در این پرونده سراغشان رفتهایم تا بعد از مدتها، خبری از چهرههای سرشناس نسلهای قدیمی موسیقی کشور بگیریم. چهرههایی که در زمان خودشان، برو و بیایی داشتند و بسیاری از تهیه کننده برایشان سر و دست میشکاندند. چهرههایی که شاید ورود تکنولوژی روز موسیقی جهان و تولد ستارههای زیر زمینی موسیقی، بزرگترین ضربه را به آنها زد و حالا معلوم نیست در کدام شرکت یا موسسهای مشغول به فعالیتاند. این پرونده را تا انتها بخوانید.
- * «سعید شهروز» و ماجرای یک لوستر فروشی!
«سعید شهروز» با آلبومهای پرطرفدارش به شماره یک بازار تبدیل شده بود و انتشار آلبوم «غزلک» و موفقیت بزرگ آن در بازار باعث شد او دیگر در بین چهرههای آن زمان، دست نیافتنی شود. کنسرتهای این خواننده بیشترین مخاطب را داشت و آلبومهایش انتخاب اول بسیاری از اهالی موسیقی بود.
اما بحران از زمانی شروع شد که دیگر لاله زار، آن لاله زار قدیم نبود شرکتها و موسسههای فرهنگی هنری، جایگزین شرکتهای سنتی این راسته بازار شدند. تزریق دانش روز موسیقی هم مزید بر علت شد تا آرام آرام فروشگاههای لاله زار جمع و جور کنند و بیخیال ادامه فعالیتهایشان شوند. خوانندههای آن دوره یکی یکی از دور خارج شدند و نبود سرمایه گذار و حامی باعث میشد شرایط روز به روز بدتر و بدتر شود. تبدیل شدن دفتر شرکت حامی «سعید شهروز» به لوستر فروشی (!)، شروع نزول پلهای این خواننده بود. شهروز به رغم استقبال بسیاری از تهیه کنندهها برای همکاری با او، ترجیح داد به صورت انفرادی فعالیتهایش را ادامه دهد و حتی در مقاطعی باز هم توانست موفقیتهای قبلی را تکرار کند.
انتشار آلبوم «بیخوابی» با حضور چهرههایی چون «بهروز صفاریان» آخرین فعالیت رسمی این خواننده بود که به رغم استقبال اهالی موسیقی، آخرین فعالیت رسمی او به شمار میرود و حدود ۵ سالی هست که دیگر شهروز غایب بزرگ بازار موسیقی کشور است.
او سه سال پیش کنسرت بزرگی را هم در تهران به روی صحنه برد و باز هم استقبال دوستدارانش را از این برنامه شاهد بود ولی ظاهرا قصه دوری این خواننده از بازار پشت پردههای کشف نشدهای دارد. همه هزینههای کنسرت آخر این خواننده را خود او تقبل کرده بود و ظاهرا نتایج جالبی را هم بعد از این اجرا از لحاظ مالی به دست نیاورده بود. همین اتفاقات او را دلزده از بازار کرد تا خواننده پر طرفدار نسل اول موسیقی پاپ، این روزها هیچ فعالیت رسمیای در بازار موسیقی نداشته باشد.
حدود یک ماه پیش بود که سعید شهروز بعد از مدتها، قطعه «رفیق روزها تنهایی» را به صورت تک قطعه منتشر کرد تا موجی از شادی در صفحات هواداری این خواننده به وجود بیاید. خبر به سرعت در شبکههای اجتماعی نقل شد تا این خواننده بالاخره به حرف بیاید و از دلایل سکوت طولانیاش پرده بردارد: «این روزها با اوضاع و احوالاتی که موسیقی دارد، دل و دماغی برای کار باقی نمیماند. شرایط نامتعادل و نامطلوب عرصهٔ مجاز، موجب دلسردی شده است. مدتها روی کارها زمان و انرژی میگذاریم اما فضای مناسبی برای تبلیغ و عرضه وجود ندارد. اما به هر حال مشغولم و در حال تهیه و تدارک آثار جدید هستم. اما دلیل بازگشتام فقط و فقط لطف دوستدارن قدیمی خودم است که به من انرژی دادند. امکان نداشت بدون حضور آنها دلیلی برای بازگشت داشته باشم.»
گفته میشود این خواننده در تدارک انتشار آلبوم دیگری ست که در آن باز هم قرار است با «بهروز صفاریان» همکاری کند. او فعلا هیچ فعالیت رسمی و غیررسمیای را در بازار موسیقی کشور ندارد و ظاهرا در همان شغل اصلیاش در بازار آزاد، در حال فعالیت است.
- * آقای پرسپولیسی!
از همان روز بود که این خواننده طرفداران زیادی را برای خودش در سراسر کشور به دست آورد و با وجود تقلیدی بودن مشخص و کاملا ملموسی، دوستداران زیادی را به خود دید. «وقف پرندهها» از جمله معروفترین آثار این خواننده است که همچنان از رسانههای داخلی پخش میشوند و آلبوم «قرمزته» هم از دیگر آثار پرطرفدار این خواننده بود که باعث شد محبوبیت زیادی را در بین دوستداران موسیقی و به خصوص پرسپولیسیها کسب کند.
اما این خواننده هم مثل بسیاری دیگر از هم نسلاناش، به محض ورود بازار موسیقی به فضاهای روز و مدرن، در سکوتی عجیب فرو رفت و دیگر خبری از انتشار آثار یا اجراهای زندهاش نیست. همین سکوت باعث شده که بسیاری او را از یاد ببرند و حالا کمتر مخاطب موسیقی را میشود پیدا کرد که خوانندهای به این نام را در نسل جدید، به یاد بیاورد.
بیش از چهار سال است که خبر انتشار آلبوم «سکوت خیس» با صدای این خواننده در حال انتشار در رسانه هاست و این آلبوم با وجود گذشتن این همه سال به دلایل نامعلوم هنوز در بازار موسیقی کشور منتشر نشده است. هیچ دلیل مشخص و معلومی هم عنوان نشده ولی به نظر نبود اسپانسر مالی و تهیه کننده، باعث شده که افشار فعلا دست نگه دارد و آلبومش را همین طور به تعویق بینندازد.
افشار این روزها شغل «مشاوره دادن به جوانان عشق موسیقی» را انتخاب کرده و گه گداری هم در انجمنهای شعرخوانی و کارگاههای ترانه دیده میشود. هیچ آینده مشخصی درباره او، آثارش و اینکه اصلا تمایلی به بازگشت به عرصه صدا و خوانندگی دارد، وجود ندارد. او خیلی به ندرت حاضر به گفتگو با رسانه هاست و سالهاست که با هیچ نشریه تخصصیای صحبت نکرده. هر چند او هم مثل شهروز چندی پیش در سکوت کامل خبری و بدون هیچ تبلیغاتی، تک قطعه «خدانگهدار» را بصورت اینترنتی منتشر کرده و از انتشار قریب الوقوع آلبوم «سکوت خیس» خبر داده. اتفاقی که در سالهای گذشته بارها شاهد آن بودهایم ولی انتشار این آلبوم همچنان اتفاق نیفتاده است.
- * «جیغ»اش بالاخره در آمد!
با اتمام مجموعه «زیر آسمان شهر» و پایان بندی آبکی این سریال، دوران اوج کاری این خواننده هم به اتمام رسید تا او برای ادامه فعالیتهای خوانندگیاش، تصمیمات جدیدی بگیرد: حضور در ژانری جدید و به قول خودش «تجربه فضاهای جدید».
تاجیک این روزها با حضور در اجراهای ارگانی و جشنهای سازمانها خوانندگیاش را ادامه میدهد و بالاخره پس از مدتها آلبومش، که در ابتدا قرار بود به نام «جیغ» و «شیطان» منتشر شود، با عنوان «زندگی» روانه بازار موسیقی کشور شد. آلبومی که در آن برادرش «امید تاجیک» همه کاره است و تاجیک ادعا دارد که مراحل میکس و مستراش را در آلمان انجام داده است.
روی برخی قطعات آلبوم جدید این خواننده خط قرمز ممیزی دفتر موسیقی خورده و قطعاتی چون «جیغ» و «شیطان» (!)، از آلبوم او خارج شدهاند تا تاجیک با تغییرات گسترده، مراحل نهایی آلبومش را ادامه دهد. نام آلبوم را به «زندگی»، تغییر دهد و درباره آن بگوید: «این روزها مشکلات زیادی برای پخش آثار وجود دارد چرا که حمایت و تبلیغات در این عرصه کمرنگتر از گذشته است. در این آلبوم که شامل ترانههایی ازعلیرضا حسینی، افشین یداللهی و اشکان شب افروز است، امید تاجیک یک قطعه تکخوانی داشته و در دو آهنگ دیگر نیز با من به همخوانی پرداخته است. همچنین برای انتشار آن از کلیپهایی که ساختهایم نیز استفاده خواهیم کرد.
۱۰ قطعه موجود در آلبوم را از بین قطعات بسیاری انتخاب شده است. البته بعداز چندین سال به انتشار این آلبوم اقدام کردهام چون قصد داشتم موسیقی خود رابا فرم و ترکیب جدیدی خود به دوستداران موسیقی پاپ عرضه کنم.»
- * باقی ماجرا
چهرههایی چون امیر کریمی، مجتبی کبیری، چنگیز حبیبیان و بسیاری دیگر از چهرههای قدیمی که هر کدام به نوعی در دورهای خاص توانسته بودند موجی در بازار راه بینندازند و خودی نشان ددهند و این روزها خبری ازشان نیست.
امیر کریمی که سه سال قبل اخرین آلبومش را وارد بازار کرد و در حالی که پیش بینی میشد با توجه به صدای تمیز و لحن خاص او، آلبومش مورد توجه قرار بگیرد، «دوباره مهتاب» شکست تجاری سنگینی خورد تا خواننده خوش صدای این اثر، سراغ آموزش تکنیکهای خوانندگی برود و با همان قطعه پرطرفدار «تهران»، رزومه کاریاش را همه جا ارائه دهد.
مجتبی کبیری هم سال قبل با انتشار «نیم نگاه» باز هم سعی کرد موفقیتهای ویژه «معرکه» را تکرار کند ولی مشخصا دیگر نتوانست حتی به نزدیکی آن اتفاقهای خوب هم برسد تا آلبوم «ساز مخالف» (با همراهی مریم حیدرزاده)، آخرین اثری باشد که از این خواننده در ذهن مخاطبان موسیقی بماند. دعوای زرگری او با «محسن چاوشی» در هنگام انتشار آلبوم آخرش باعث نشد که نگاهها به سمت او برگردد و این خواننده با گذشت بیش از یک سال از انتشار آلبوم آخرش، ظاهرا تمایلی به حضور مجدد در عرصه موسیقی پاپ ندارد.
در این بین چهرههایی مثل چنگیز حبیبیان هم هستند که همچنان در پی به دست آوردن موفقیتهای گذشته، با ایدهها و شگردهایی جدید وارد گود شدهاند. حبیبیان در آخرین مصاحبهاش، خبر از انتشار آلبومی «آذری- فارسی» داده که «صدام کن» نام دارد و در آن سعی دارد خاطره موفقیتهای قطعه «بیتانم» (دردانهام) را که در مقاطعی توانست با آن طرفداران زیادی را به خود ببیند، تکرار نماید.
- *می خواهم زنده بمانم...
سردمدار تمام این قبیل چهرههای، خشایار اعتمادی بوده که در طول همه این سالها، توانسته جایگاهش را در بین مخاطبان حفظ کند و در یک مسیر پر فراز و نشیسب پیش بیاید. یکی از تاثیر گذارترین چهرههای نخست موسیقی پاپ، با آلبوم «مثل هیچکس» که با دکلمه «مریم حیدرزاده» به رکورد فروش بالایی دست پیدا کرد و به مرور جایگاه و موقعیتاش در بازار موسیقی جدیتر و رسمیتر شد. در مقاطعی از دوران و عمر هنریاش، با ویدئوهای خوش رنگ و لعاب که از شبکههای مجاز آن زمان پخش میشد، پیش آمد و آلبوم آخرش را هم با حضور افتخاری رضا صادقی وارد بازار کرد تا همچنان حضور محترمانهای را در بازار موسیقی کشور پس از نزدیک به دو دهه فعالیت داشته باشد.
محمد اصفهانی را هم میشود در همین دسته طبقه بندی کرد که به رغم بالا و پائینهای فراوان و آزمون و خطاهایی خطرناک، توانست با نزدیک شدن به فضاهای الکترونیک و استفاده از چهرههای جوان، به حفظ موقعیتت و جایگاهاش در بازار کمک کند.
مانی رهنما و حمید حامی هم از دیگر چهرههایی هستند که در کنار نیما مسیحا با رو آوردن به موسیقی روز و همسو شدن با نگاه جهانی موسیقی و سلیقه این روزهای مخاطب موسیقی، توانستند فعالیتهایشان را پیش ببرند و با حفظ مولفههایی از قبیل «موسیقی فاخر» و «پاپ – کلاسییک»، جنبههای پاپیولار تری را هم به سبک کاریشان اضافه کنند و پیش بیایند.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 فروردین 1392 - 12:19
دیدگاهها
واقعا صداهایی مثل شهروز ، افشار و حامی حیفه که ساکت باشن!
...موسیقی ایران مثل مرداب شده و هیچ خلاقیتی توش نیس؟؟؟ خلاقیت یعنی "من خود آن سیزده ام" که هیچکدوم از این خواننده ها جرات دادن همچین آلبومی رو نداشتن و ندارن. میدونیین دلیل اینکه کسایی مثل کبیری و افشار از دور خارج شدن چی بود؟؟؟ خیلی سادس چون داشتن مدام خودشونو تکرار میکردن و میخواستن تا عمر دارن زیر سایه همون خواننده های لس آنجلسی بمونن. اما نمیدونستن که یه روز همین مخاطبان موسیقی یقشونو میگیرن و میگن دیگه از این همه تکرار خسته شدیم. واسه همین عمر هنریشون به 10 سالم نرسید.
لطفا تایید کن
محمد اصفهانی را هم میشود در همین دسته طبقه بندی کرد؟؟؟!!!!!!!!
واقعا ؟
چطور به این نتیجه رسیدید؟؟؟؟!!!!!!
به نظرتون محمد اصفهانی یکی از استوار ترین قله های موسیقی پاپ ایران نیست؟
چه بادی تونسته این قله رو بلرزونه؟
خیلی جالب بود نمیدانم چرا چهرهای معروف موسیقی کشور ان قدر کم کار شده اند که به راحتی نمیشه اثری از انها شنید
جای شهروز خیلی خالیه
تحلیل خوبی بود اما مطلب جالبی رو انتخاب نکردید برای تحلیل یا شاید انتخاب گزینه هاتون مشکل داشت. کسایی که آلبومشون چند وقت پیش منتشر شده مثل امیر کریمی، مجتبی کبیری و امیر تاجیک یا قرار بوده منتشر بشه اما به تاخیر افتاده مثل قاسم افشار یا قرار هستش که منتشر بشه گزینه های مناسبی برای این تحلیل نبودن. اینکه آلبوم های این هنرمندا منتشر شده اما موفق نبوده نمیتونه دلیلی برای انتخاب کردنشون برای این تحلیل باشه و باید به دلائل دیگه ای توجه کرد. شاید اگه میخواستید 1 خرده اغراق تحلیل رو بیشتر کنید نیما مسیحا رو هم وارد این گزینه هاتون میکردید. چون هم کم کاره و هم آلبومش با تاخیر منتشر میشه و با بیش از 30 سال سن و داشتن توانایی فوق العاده ی خوانندگی فقط 2 آلبوم منتشر کرده. در مورد خشایار اعتمادی هم خدا رو شکر که واقع بینانه تحلیل کردید و واقعا مطلبی که چند وقت پیش در مورد ایشون گفته شده که کم کارن اونم دقیقا چند وقت بعد از انتشار آلبوم جدیدشون واقعا بحث غیر منطقی و بی پایه ای بود که صدای ایشون رو هم در آورده بود حتی.
در مورد نکته ی پایانی این تحلیل هم واقعا مشخص نیست که نظر قطعی تحلیلگرتون چیه. چون در مورد همه چیز حرف زده. هم انتقاد کرده هم تشویق. هم کوبونده و هم تائید کرده و شاید عقبه ی خوب این خوانندگان و توانایی بالاشون مانع شده تا ایشون بتونن رک و صریح بگن که این هنرمندان هم راهی به جز همرنگ شدن با فضای حاضر موسیقی کشور رو نداشتن و ندارن در صورتی که دلیل اینکه افرادی مثل مانی رهنما، حامی و نیما مسیحا به عنوان خواننده های توانا ازشون نام برده میشه میون اهالی موسیقی همین یک رنگ موندن و ادامه ی سبک قدیمی خودشون هستش و اگر هم توی کارهاشون رنگ و بوی مدرن شدن دیده میشه امری بدیهی هستش چون دلیلی نداره که کار 40 سال پیش رو هنوز هم بدون هیچ تغییری بخوایم بشنویم.
کجایند مردان بی ادعا؟!
این تیتر خیلی فکر نمیکنم که مناسب این بخش باشه
چون همیشه از این تیتر درمورد مردان 8 سال حماسه استفاده شده
واقعا نميدونم چرا موسيقي ما كامنتم رو تايييد نكرد ؟؟
دكتر اصفهاني چه هيزم تري به سايت شما فروخت ؟؟؟
بخدا ا اصفهاني خودش نخواست جهاني و بين اللملي بشه به خاطر حفظ شئونات اسلامي كار مشترك با خوانندگان بزرگ دنيا رو رد كرد اينو خودش چند بار گفته ..
..
دكتر اصفهاني ميخواهم زنده بمانم ؟؟؟؟؟
چرا به يه اسطوره به همين راحتي توهين ميكنيد ؟؟؟
مگه اون كسايي كه تو لس انجلس و ايران ايشون رو به عنوان برترين معرفي كردند پسرخاله ايشون بودند ؟؟
چرا حرمت يه استاد موسيقي رو نگه نميداريد ؟؟؟
چرا از تاييد اين چند خط وحشت داريد ؟؟؟
در بزرگي ايشون همين بس كه ايشون تو ماجراي توهين به امام هادي و حضرت محمد به شدت عكس العمل نشون دادند و هدفش هميشه فراتر از يه خواننده بوده ...
تو سايت شما به هيچ وجه از ازادي بيان خبري نيست ..الان من اينجا كجاي حرفام ناجور بود مطمئنم باز كامنتم رو تاييد نميكنيد..
اول از همه تشکر میکنم از بهمن بابازاده به خاطر این مطلب ...
به نظرم این موضوع خیلی خیلی مهمه و ده ها پست و مطلب رو میشه دربارش توی همین سایت نوشت .
ترانه های سطحی ، ملودی های به شدت دلی! و تنظیم کننده های انگشت شمار و به شدت کامپیوتری! از یک طرف و صداهای به نسبت ضعیف تر نسبت به دهه پیش جریان موسیقی پاپ ما رو وارد یک فضای جدیدی کرده .
با جرات میگم خواننده هایی که یک زمانی زیر زمینی بودن و در حال حاضر جزو سردمداران موزیک پاپ محسوب میشن نسبت به این عزیزانی که نام بردید سطح موسیقایی پایین تری دارند از همه نظر .
شما اگر رزومه کاری این خواننده ها رو ببینید متوجه میشید که اکثر کارهاشون رو خودشون انجام میدن یا با دوستشون توی استودیوی خودشون !
ولی قبلا اینگونه نبود . آهنگسازان و تنظیم کنندگان به شدت با سوادتری خواننده ها رو همراهی میکردن به همین دلیل هم هست که آهنگ های اون زمان خیلی ماندگار تره نسبت به آهنگهای سطحی الان .
ولی .......
همه چیز برعکسه !
از این ها خیلی بیشتر استقبال میشه .
یکی از مهمترین دلایلش به نظر من افت سطح سلیقه و کاهش متوسط سنی مخاطبین موسیقی پاپ هست .
البته دلایل متعددی داره که در مطلب هم اشاره شده .
مطمئن هستم دوره این سردمداران نیز زودتر از خوانندگان دهه پیش به سر میاد چون لااقل اونها همه چیزشون استاندارد بود و سر جاش بود و حتی ممکنه دوباره کارشون بگیره چون ریشه اشون خیلی قوی تره .
انصافا خوانندگان دهه قبل دلنشین تر بودند !
راستی علیرضا عصار پس چی ؟؟؟
با تشکر .
یادش بخیر
سعید شهروز!
نسل ما با این مرد خاطره ها داشت...
کجایی سعید؟
just Shahrouz
من نمیدونم شما مشکلتون با محسن چاوشی چیه؟ تو هر البومش کار جدید رو میکنه باز شما میگید کجایند ان مردان؟!
تمام خواننده هایی که نام بردید تو این صفحه از این خواننده های بد جدید بهترن و ان شاالله مافیا بازی حل شه و این خوبان هم برگردند نه اینکه یه عده خواننده مثلا تیپ زن و جیغ و داد زن بیان بشن خواننده که خواننده هم نیستن.سعید شهروز - نمیا مسیحا و همه این افراد که نام بردین ترکهای تاثیر گذاره خیلی قوی دارند
ممنون از اين مطلبتون اما بايد بگم من اين نسل رو بهتر از نسل كنوني مي دونم و هنوز هم بيشتر به كار اونها گوش ميدم. عليرضا عصار، ماني رهنما، محمد اصفهاني، مسعود خادم، حامي، فرمان فتحعليان، امير كريمي، سعيد شهروز، حسين زمان و ... عالي بودند و هستند.
سعیدشهروز ستاره ی بی ادعای موسیقی پاپ ایران
خدایا موندم اگه تو این دوره موسیقی ما یکی مثل محسن چاوشی نبود که آلبوم بی نظیر من خود آن سیزدهم رو منتشر کرد کی میتونست این موسیقی رو از این همه تکرار دربیاره الان هم دوس ندارم نام کسی رو بیارم ولی خدایی اگه بگم خیلی خیلی زیادن.فکر کردن یه دفعه که کارشون گل کرد دیگه فقط با تکرار اون سبک و سیاق خیلی مخاطبای موسیقی دوسشون دارن نه به خدا دیگه اینجوری نیست مردم دیگه همینجوری آهنگهارو گوش نمیکنن علاوه بر این که خوششون میاد ازش لذت ببرن دوس دارن به همون اندازه هم آهنگها قوی باشن مردم تکرار رو میفهمن و مطمئنن کم کم از اینجور خواننده ها هم خسته میشن.این خواننده هایی هم که شما ذکر کردین به همین دلیل از یادها رفتن طوری که کسایی مثل شما از وجود این خواننده ها اطلاع دارین و افراد بسیاری هستن که اولین باری است اسم آنهارو میشنون.
یادش بخیر یه زمانی واقعا با درخشش این عزیزان حال و روز موسیقیمون خوب بود . . .
... قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری ... دکتر جز بهترین خواننده ها بوده که صدا داره و دنبال تیپ قیافه درست کردن بجای خوندن نبوده ... قدرت و اوج صدای ایشون و قابلیت های متفوت در فرم خوندن رو اندک افرادی مثل ایشون دارند ... اینو اساتید آواز کشور می گن نه صرفا بنده ... کمی خدا رو در ارائه نظراتتون به یاد داشته و انصاف رو رعایت کنید .. موفق باشید
اینهایی که اسم بردی اتفاقا کم و بیش فعال هستن!!!! برو سراغ مسعود خادم و مهراج محمدی و مهرزاد اصفهانپور و محسن افلاکی و یاور اقتداری و افشین سپهر و .......
موسیقی ما این نقد مال چند سال پیشه؟ وقتی جناب بابازاده هنوز نمی دونند "مجتبی کبیری" آلبوم شب و روز رو سال 91 منتشر کرده، چطور میشه به نقد ایشون اعتماد کرد؟ به نظر من ایشون باید بیشتر در اخبار موسیقی باشند و اطلاعات خودشون رو به روز کنند.
سلام . جمع بندی خوبی بود . اما یادمه قدیما عبارت " کجایند مردان بی ادعا" رو برای ستاره های جبهه و جنگ مقدس به کار می بردن . مثلی که جدیدا تغییر کاربری داده و برای "ستاره های نیمسوز میدان پاپ کشور" استفاده می شه!
با تشکر
به غیر از چند نفرشون بقیه واقعا کم کار بوده اند
همیشه خواستن که با همون اهنگ های قدیمی در محافل مختلف حضور داشته باشن که اون ها هم این قدر مردم شنیدن که دیگه واقعا از شنیدنشون خسته اند و حس خوبی نسبت به اون کار ها ندارن
سلیقه ی مردم تغییر کرده قشر جوون جامعه ی ما نمیتونه نه این که نخواد نمیتونه
با کسانی که از لحاظ سنی باهم فاصله زیادی دارن رابطه برقرار کنه چون اون ها دیگه کم کم دارن پا به میان سالی میذارن و نیازهاشون و سلایقشون با مخاطب جوان امروز کاملا متفاوت و خیلی نمیتونن که همدیگر رو درک کنن وبه همین دلیل خیلی نمیشه انتظار داشت که اثارشون البته اگه کاری ساخته بشه توسط قشر جوان شنیده بشه
شما عصار رو می شناسید.!!!
نهان مکن عصار رو گوش کنید.با همون ترک تو البوم چاووشی بعد شاید معنی تنظیم و اجرا رو متوجه بشید.
شاید......
مست و دیوانه آلبوم حال من بی تو هم خوبه براتون..
با سپاس از انتخاب موضوع بسیلر مناسب.
عزیزان خوبه که ما بدونیم این مسائل وجود داره اما مهمتر اینه که دلایل اصلیش رو بدونیم.
یه موضوع توی متن عنوات کردید که خیلی واسم عجیبه(ترس از رقابت با نسل جدید)!!!!؟!!!! من قبول دارم الان هم خواننده های خوب داریم. ولی دوستان بیایید منطقی به قضیه نگاه کنیم... اسامی ماندگار نسل اولی ها رو با نام های پر سروصدای امروزی مقایسه کنیم. کار راحتیه چون رزومه همگی مشخصه. منطق شما کدوم رو می پذیره؟ رقابت با ستارگان انگشت شمار موسیقی در اون سالها سخت تر بود یا با خواننده های بیشمار و البته نه چندان ماندگار کنونی؟ آیا قابل قبوله بگیم کسایی که اون زمان از میدان رقابت با اساتیدی چون شادمهر و خدابیامرز ناصر عبدالهی سربلند بیرون آمدن، الان از رقابت با نسل جدید حراس دارن؟؟؟ پس این دلیلش نمیتونه باشه...
شما بحث ملودی قدیم و موزیک الکترونیک رو مطرح کردید. جا داره عرض کنم به عنوان یک نمونه کامل کسی مثل سعید شهروز که تاریخ میگه با ملودی-به قول شما-قدیمی، کارهای خیلی قوی از خودش به جا گذاشته. همینطور با کارهای جدید و الکترونیک هم آثار بکری از خودش جا گذاشته. مثل آلبوم بیخوابی که به انتخاب کارشناس های اهل فن از هر نظر بهترین سال شناخته شد، این یعنی اون ثابت کرده اگه بخواد هنوز هم بی رقیبه. داریم به عینه میبینیم هنوز هم خیلی از خواننده ها دارن توی اون فضا کار میکنن. پس مشکل ملودی و موزیک الکترونیک هم نیست...
بجای اینها به لحاظ ژنتیکی یک آدم بیست ساله رو با با یک آدم چهل ساله مقایسه کنید. خیی فرق دارن! نه؟ آدم بیست ساله کلی انرژی و شور و هیجان داره. دغدغه زیادی هم نداره اما چهل ساله بیشتر به دنبال آرامـــشـــــــه و کلی هم دغدغه روزمره داره. وقتی انرژی داری ظرف 7سال 7 آلبوم میدی. اما وقتی به دنبال آرامشی انگیزت متفاوت میشه. پس یکی از دلایل: انگیزه، هیجان و نگرش میتونه باشه.
یه دلیل دیگه سلیقه مخاطب امروزیه. به عنوان مثال خواننده ای با صدای قوی مثل حمید حامی بزرگترین دلیل کم کاریش رو سلیقه مخاطب عنوان کرده.
شعرهای تکراری و ضعیف هم دلیل مهمیه. به قول استاد یغما گلوریی: فاز اول موسیقی ما شده " تو رفتی و من مردم". کو اون عشق و امید گذشته؟
البته تعدادی از عزیزان نسل اولی هم با داشتن صدای زیبا وقوی، به دلیل انتخاب نامناسب از سطح کاری خودشون دور شدن.
دلایل دیگه ای هم هست اما دوستان یه یه نکته توجه کنیم: اینکه این سال ها هیچ کس ملودی جدید به موسیقی ارائه نداده و ما امروزا ناخواسته از بزرگان چند سال پیش یاد میکنیم.
این حقیقیت که هر خواننده ای با هر جنس صدایی در هر گوشه دنیا بدون برنامه ریزی و بدون در نظر گرفتن عمر جذابیت رنگ صدا و فیگور و توانمندیهای آوازی خیلی زود به دست فراموشی سپره می شه در تاریخ موزیک پاپ همیشه تکرار پذیر هستش و مخاطب با هوش موزیک پاپ ایرونی از این قاعده مستثنی نیست از اسامی خوانندگان موضوع بحث افرادی که به این نکته ساده و نخ نما نکردن همان اندک رنگ جذاب و تکنیک صدا و حفظ استیل موزیک خود دقت نظر بیشتری داشتن کمتر با پاک کن مخاطب ایرانی مواجه شدن.
نکته قابل ذکر این است که تعریف در کور س شهرت ماندن موزیک پاپ ایران به عوامل بسیاری از قبیل سیاستگذاریهای وزارت ارشاد و اوضاع اقتصادی جامعه ایران و .... و نباید فضای بسته آن روزها رو با فضای باز کنسرتها و پخش مویرگی البومها در سراسر ایران مقایسه کرد در هر صورت هر خواننده پاپ د فضای موزیک پاپ ایران تا زمانی که کنسرت بر گزار می کند زنده و پر کار تلقی می شود حا ل آن که اگر آوازه خوانانی باشند که ماهها و سالهل به خلق اثر و خود سانسوری و حتی اموزش بپر دازند مردگانی در تابوت رسانه ها به شار می ایند .
با امید به اینکه این کامنت حذف نشود.
سلام
اقای نویسنده این قسمت چرا اسمی از مرحوم ناصر عبدالهی را نیاوردید من واقعا از این مسله ناراحتم ناصر یکی از ارکان اصلی نسل اول پاپ در کنار محمد اصفهانی -خشایار اعتمادی و شادمهر عقیلی بود خدایی صدای ناصر از صدای امیرکریمی خیلی بهتر است بم وکلف وزیبا شما البوم عشق است -نامهربانی -دوستت دارم -بوی شرجی -هوا وهوا -ناصریا -ضیافت - یک رویا -مثل روزهای بارونی -نازتکه یا فاطمه یا بنت نبی یادیتان رفته است ناصر چه اجراهای زیبایی داشت با ان صدای بم وزیبا متاسفانه اقای نویسنده این قسمت بیماری الزایمر دارد اسم دو مرد بزرگ شادمهر ومرحوم ناصر عبدالهی را نیاورد نسل اول پاپ مدیون این دو هنرمند است بعد در جواب اقای Alias میشه بفرمایید البوم من خود سیزدهم محسن چاووشی چه ضعفی داشت شما از ان دم می زنید یکی از بهترین کارهای چاووشی بوده است
برای افرادی مثل من ، که با صدای خوانندگانی مثل حامی ، اصفهانی ، مانی رهنما ، عصار و ... بزرگ شدیم ، سکوت این خواننده ها واقعآ عذاب آورده
امیدوارم که تهیه کنندگان و شرکت های پخش به جای اینکه به فکر فروش باشند ، یه خورده هم به فکر بقای موسیقی فاخر باشند
طعنه نزن به گريه هام اشكاي تازه تر ميخوام...
يادش بخير
با سعيد چه زندگي ها كرديم
آهاي گلابتون
بشم قربونتون
...
راستي حسين زمان چي شد
فکر میکنم تو این لیست جای خیلیای دیگه خالی بود.مثل یاور اقتداری که مردم با کاراش خیلی خاطره دارن و الان تو سکوت کامل به سر میبره و هیچ خبری ازش نیست
آلبوم بیخوابی بهترین آلبوم دهه 80
خدا همشون رو حفظ کنه
یادش بخیر چقد قدیما سعید شهروز گوش میدادیم....خیلی حیف شد که کناره گیری کرد...من که کلی با اهنگاش خاره دارم..امیدوارم بازم برگرده...
دلم برای موسیقی هایی که مرحوم بابک بیات می ساخت برای مانی رهنما و نیما مسیحا و حمید حامی تنگ شده است ای کاش هم باز بتوان این نوع موسیقی ها را گوش داد
جناب موسیقی ما نمیدونم چرا در مورد البوم امیر تاجیک اصلا چیزی گفته نشد در این سایت تا قبل از این مقاله. پیشنهاد میکنم یکبار البوم زندگی رو گوش کنید تا متوجه بشید چه البوم خوبیه و چقدر پتانسیل برای بهتر شدن داشته و چقدر صدای امیر تاجیک عالیه. من اصلا فکرش رو هم نمیکردم تاجیک اینجوری بخونه. قطعات دستمو بگیر . زندگی . رویا با صدای امید . شب و بارون . خورشید . تمام میشوم. اینها همه عالی هستن. صدای امید تاجیک هم خیلی دلنشینه. البوم بدون تبلیغات پخش شد و کاملا دفن شد توی هیاهوی دم سال جدید. لطفا به این البوم بیشتر بپردازید. شب و بارون یه قطعه کاملا شنیدنی هست و از همین حالا جزو بهترین های امسال میدونم این اهنگ رو
آقای بهمن بابازاده ...شما فکر نمی کنید یک کمی بی توجهی کرده باشید خوبه همکار محترم شما آقای ...تبلیغ برای آلبوم شب و روز آقای کبیری را کرده اند ! با وجود کنفرانس خبری که در رابطه با آلبوم شب و روز و حضور نماینده سایت موسیقی ما و نماینده های مطبوعات هنوز خواب بودید که از نیم نگاه صحبت کرده اید؟ و نمی دونید که آلبوم شب و روز مجتبی کبیری سال 91 منتشر شده است ؟ شما که بقول خودتان سایت رسمی و مجاز کشور هستید این راهش نیست انتقادات مردم هم وی بینید خودتان هم می دونید حرف اول را مردم می زننند . اگر این خواننده های بقول شما کم کار نبودند آقایانی چون سیروان خسروی و یگانه و خواجه امیری و.... هم نمی توانستند الان اجرا داشته باشند! فکر نمی کنید موسیقی ایران مدیون این افراد باشه لطفا کمتر اغراق آمیز تقد و بررسی کنید حودتان می دونید که الان آلبوم های موسیفی و گذاشتن کنسرت ها مافیا بازی شده بس کنید البته اگر کامنت بنده را حذف نکنید لااقل مانند بازیگران سینما محیط رو طوری درست کنید که همه باهم هستند تفرقه نیندازید یا وقتی که یک هنرمند دارفانی را وداع می گوید اسطوره میشه کلی یه دونه میشه مانند نمرحوم اصر عبدالهی !! یبایید لااقل از این خوانندگان هم یاد بشه یا با این افراد هم مصاحبه کنید و پای درد دل این افراد هم بشینید لا اقل احترام نگهدارید بی حرمتی در میان ما رواچ یافته یکمی از اون ور آبی ها یاد بگیریم به امید روزی که چشم هایمان را باز کنیم و حقایق را ببینیم.
من که دلتنگ حمید غلامعلی ام با اون کارای دهه هفتادش زندگی کردیم و دکتر اصفهانی که با اهنگاش بزرگ شدیم یادش بخیر چند وقت پیش بعد دانلود اهنگ وسعت سبز حمید غلامعلی گریه ام گرفت چون اهنگ نوستالزیک کودکیم رو گرفته بودم
چرا از استاد مجید اخشابی نامی نمی برید؟؟
آقای اخشابی که علاوه بر موسیقی و خوانندگی ، در نوازندگی و درس و تحصیل و... واقعا عالی هستند.اخلاقشونم که بی نظیره.خداییش انسان بی نظیری هستند و بسیار موفق.خدا حفظشون کنه. برید تو سایتشون ببینید چه خبره؟ نزدیک به 19 هزاز عضو داره. خیلی دوست داشتنیه و صدای لطیفی داره. الهی که همیشه سلامت و موفق باشند
ما دوجور خواننده داریم یه عده سینگر هستند که صدای خوبی دارند و از روی دل و احساس میخونن ولی تخصصی در خوندن ندارن. دسته دوم ووکالر ها هستند که علاوه بر صدای زیبا الفبای موسیقی رو آواز رو بلدن و در این علم متخصص هستند. ما زمانی ووکالرهای خوبی داشتیم حالا که ارزش ها کم کم جاشونو با ضدارزش ها عوض کردن کم کم اونها به تاریخ سپرده شدن. به نظرم بهترین ووکالر ایرانی درتمام دنیا آقای دکتر محمد اصفهانی هستند. اون وقتا بین پاریس و مارسی یه موزیک استور بود که البوم های اقای محمد اصفهانی رو برای من کنار میذاشت و با ده ها برابر قیمت ازش میخریدم تو اوج غربت و بی کسی در کشوری که هیچ سنخیتی بین من و مردمش نبود گوش کردن به این ترانه ها تنها امیدم بود...
من زندگیمو از اقای اصفهانی و حمید غلامعلی دارم.
تعدادی از کامنت هارو خوندم و متآسف شدم که چرا افراد در سطح سواد و اطلاعاتشون حرف نمیزنن!!
من تخصصم آی تی هستش و تمام عمر و جوونیم در این رشته فعالیت کردم. ولی یک نوازنده اماتور هستم و علاقه زیادی به هنر موسیقی دارم. اینو خوب میدونم وقتی بیس کار داری گیتار نایلون میزنی باید یه بکگراند خلوتی رو داشته باشی... ولی اینو خیلی از میکسر های ما نمیدونن همین میشه که مخاطب نهایتاً دوبار به قطعه گوش میده دیگه ازش زده میشه!!
محسن چاوشی انقلابی شروع کرد ولی حالا دیگه زده جاده خاکی! چرا باید ژست اریک کلاپتون یا کارلوس سانتانا بگیره وقتی مخاطبش از عوام هستن البته ممکنه حرف و حدیث هایی که میگن راست باشه.
موسیقی ایرانی چه پاپ چه رپ چه کلاسیک وقتی ذائقه مردم رو نشناسه هرگز موفق نمیشه.
ضمناً از هم ردیف کردن شخصی مثل آقای اصفهانی با اشخاصی که ذکر کردین خیلی ناجوانمردانه س. موسیقی ایران اسطوره های خودشو داره و تا ابد بهشون پایبند و وفاداره.
افزودن یک دیدگاه جدید