چند ماه پیش تقریبا بعد از عید نوروز امسال با احمدرضا احمدی مشورت کردم که می خواهم روی اشعار فروغ فرخزاد کار کنم. او مثل همیشه خوشحال شد و بهطور جدی از من خواست که هرچه سریعتر این کار را انجام دهم و مرا خیلی تشویق کرد.
پاییز که می شود خاطره ها دوره ام می کنند، حسرت ها یک به یک از شاخه های دلم آویزان می شوند و دانه دانه دلتنگی بر زمین دلم می نشیند از هستن هایی که نیست می شوند و بودن هایی که نیستند. تو امروز 57 ساله می شوی و "هنوز پاییز است"! تو 17 ساله می شدی و داشت پاییز می شد که نامیمونی و شومی بر این دیار سایه افکند، بمب های بدشگونی جنگی بی انجام جای "باران" بر سر ساکنان شهرهای این دیار کهن باریدن گرفت، بارید و بارید تا روزی که بالاخره از تو، زندگی امنت و خانواده عزیزت هم قربانی گرفت.
چند روزی است که تقریباً هر صبح که از خواب بیدار میشوم، در کنار مروری بر همه اخبار بد اقتصادی و اجتماعی و حوادث و...، میان اخبار موسیقی دنبال یک خبر میگردم؛ مهاجرت جدید! اتفاقی که نقل دیروز و امروز نیست ولی طی چند ماه و چند هفته اخیر، به رویهای تبدیل شده که فعلاً نباید منتظر پایانش باشیم. ظرف دو هفته اخیر، خبر مهاجرت دو خواننده و یک موزیسین علنی شده و چند چهره دیگر هم در نوبتاند تا برای همیشه از ایران بروند...
این نوشتار بر این پیش فرض استوار است که استاد محمد رضا شجریان هنرمند پرآوازهی سده ی معاصر ، ابعادی فراتر از یک خواننده داشته است . اثر گذاریِ او در طول دهه های اخیر هم به جهتِ نفوذ در اقشار غیرمتخصص و غیر نخبه ی فرهنگِ ایرانی و هم در بطنِ اندیشه ی نخبگان بوده است ؛ این در حالی است که برخی از اقداماتِ فرهنگیِ ایشان نظیر سازسازی یا خوشنویسی را به حساب نیاوریم و یا آگاه باشیم که ایشان آهنگساز یا تنظیم کننده نیز نبودند . با این وجود یک تنه به آوازی متکی بودند که همین آواز ایشان را نه بعنوان هنرمندی بزرگ که در جایگاه متر و عیار زیباشناختیِ موسیقی ایرانی نیز قرار داده است .
[ سید علیرضا میرعلینقی - منتقد و پژوهشگر موسیقی ]
«فرهنگ و هنر سهتارنوازی»، جدیدترین اثر تالیفی تحقیقیِ ابوسعید مرضایی را نمیتوان اتفاقی شبیه اکثریت قریب بهاتفاق کتابها و سیدیهایی که با عنوان ظاهراً قانعکننده آموزشی یکی پس از دیگری به بازار نشر میآیند، همسان دانست...
از پی رو آمدن بحث حقوق «مادی» و «معنوی» پدیدآورندگان آثار هنری، چه بسا بد نباشد از وجهی دیگر نیز به این مساله نگاهی داشته باشیم و این بار از منظر علاقهی شخصیام، یعنی «پیشینهیابی و سرگذشتشناسی ترانهها و قطعات موسیقایی تولید شده در گسترهی فرهنگ ایران». چه آنکه در سالهای پسِ پشت و در روند پیگیری این تمایل، بیش از پیش به اهمیت این مساله و به همان نسبت، تبعات ناشی از بیتوجهی به آنها پی بردهام...
آلبوم «شمس جان» بر بنیاد حکایت «پادشاه و کنیزک» از دفتر نخست مثنوی معنوی مولانا با موسیقی عماد توحیدی، در روزهای پایانی اسفند ماه گذشته توسط مرکز موسیقی حوزه هنری منتشر شد. در گذشته و در آلبومهای فراوانی اشعار مولانا محملی برای ساخت آثار موسیقایی متعدد بودهاند و آهنگسازان و خوانندگان بسیاری با اشعار دیوان شمس و مثنوی معنوی قطعاتی را اجرا و ضبط کردهاند، آنچه که بهعنوان تفاوت رویکرد بهرهگیری از شعر مولانا در «شمس جان قابل تشخیص و توجه است