طاهره الله دادیان بخشی از فروشِ آثارِ خود را به زلزلهزدگان خوی اختصاص داد
شهرام ناظری در اختتامیهی «موجهای خفته» حضور یافت
موسیقی ما- شهرام ناظری در آیین اختتامیه نمایشگاه «موجهای خفته» اثر «طاهره الله دادیان» در گالری ترانه باران که به یاد زلزلهزدگان خوی شکل گرفت و بخشی از فروش به نفع آنها اختصاص یافت، حاضر شد. طاهره الله دادیان که در زمان خلق بسیاری از این تابلوها به آثار و صدای شهرام ناظری گوش میسپرد، در روز پایانی میزبان استاد آواز ایرانی بود. در روز افتتاحیه نیز حسامالدین سراج، دیگر خواننده ایرانی از این آثار دیدن کرده بود.
اشعار زندهیاد مهدی اخوان ثالث دیگر حلقه وصل این نمایشگاه بود؛ هم در فلسفه گشایش گالری ترانه باران و هم آفرینش نقاشی خطها.
محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران در متنی که به مناسبت این رویداد منتشر کرد با انتشار بخش هایی از شعر زمستان مهدی اخوان ثالث، دایر بودن گالری ها را در این روزگار سرد سخت در حمایت از هنرمندان ارزیابی کرده بود.
کاظمی دولابی نوشته بود: «روزهای سرد و سخت است که بدون تعارف حال هیچکس خوش نیست. آری، «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت / سرها در گریبان است/ کسی سر بر نَیارَد کرد پاسخ گفتن و دیدارِ یاران را .../ وگر دستِ محبّت سویِ کس یازی/ به اکراه آوَرَد دست از بغلْ بیرون/ که سرما سختْ سوزان است .../ هوا بس ناجوانمردانه سرد است …/ زمستان است.»
به نگاه من ، در این وانفسا «ما مردم» باید بیش از همیشه به یکدیگر و به همه فکر کنیم؛ انسانیت حکم میکند «همه مردم» را ببینیم؛ و به زعم من برای سفره هایی که از همیشه کوچک تر و خالی تر است به سهم خود چارهاندیشی کنیم. بخشی از جامعه هنری معترض اند و معتقدند نباید این روزها فعالیت هنری داشت اما حتمن این عده از معیشت هنرمندان هم باخبرند و می دانند در این گرانی و تورم که خط فقر اکثریت هنرمندان و خانواده های آنان را بلعیده ادامه شرایط کنونی بسیار دشوار است. دیگر مشاغل، این روزها مشغول کارند اما بهخصوص جامعه تجسمی در سکوت و تعلیق ؟! جالب اینکه تجسمی در تمام این سال ها کم ترین برخورداری از دولت ها را داشته و روی پای خود به عنوان شغل مستقل و بخش خصوصی ایستاده است. غیر از ضرورت تامین هزینههای زندگی از رهگذر برپایی نمایشگاه و فروش حتی اندک آثار هنری، هنر را درمان میدانم، به عنوان واگوکننده دردهای مردمی که صدایشان در جامعه شنیده نمیشود.
کاظمی دولابی افزوده بود: «انفعال و خالی ماندن صحنه را زیبنده هنر و هنرمند نمی دانم و اتفاقن معتقدم آنها که هنر را دوست نمی دارند و همواره خواهان تحدید فعالیت های هنری بودند از این سکون و تعطیلی خرسندند و رضایت قلبی دارند. اگر رسممان شنیدن و درک کردن هم است، به انتخاب همنوع و همکار خود احترام بگذاریم و آیین «قضاوت نکنیم» را ملکه ذهن کنیم؛ توهین و برچسب زدن، روشنایی چراغ روح را می کشد و به تن جامعه ترک می اندازد. « ... دمت گرم و سرت خوش باد / سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای ... »
بیاییم چون اخوان ثالث بزرگ، نگذاریم در سرمای زمستان دست دوست یخ بزند، به هم شجاعت و جسارت دهیم و مانند همه مشاغلی که مشغول کارند پرچم هنر را بالا بریم و هر یک در حد توان خویش برای هنرمندان عزیز و جامعه هنری قدمی برداریم. در این روزگار و تنگنای بیسابقه گذران زندگی، جا خالی دادن و بسته نگه داشتن درب گالری ظلم مضاعف به هنرمندان است؛ «بنی آدم اعضای یکدیگرند» و برای تحقق این شعار جهانی ایرانی پیش قدم باشیم.»
اما طاهره الله دادیان، عنوان موجهای خفته را با الهام از شعری از مهدی اخوان ثالث برگزیده بود؛ هرچند زمستان استخوانسوزی که شاعر زندهیاد ترسیم میکند با زمستان این هنرمند خوشنویس تفاوت هایی حسی دارد.
الله دادیان می گوید: «موجهای خفته عنوان شعری از اخوان ثالث شاعر امید زمانهی ما که در یکی از خالصترین اشعارش در مجموعه آخر شاهنامه آن را سروده. با چنین مطلعی شروع می شود که «موجها خوابیده اند آرام و رام، طبل طوفان از نوا افتاده است» پیشنهاد میکنم مخاطبان نمایشگاه این شعر را در خلوت بخوانند و مطمئنم در این فصل سرما آن را در مسافت های پیاده روی خود زیر لب زمزمه خواهند کرد.
پالت رنگی نقاشی خط های زمستانی الله دادیان سرشار از رنگ های گرم است ، او در این زمینه توضیح می دهد: «رنگ ها روانشناسی و هویت خاص خود را دارند و اصالت جغرافیایی و تاریخی هر رنگ گویای اصل وجودی خود است. اما در این مجموعه آثار پیش از هرچیزی من به دنبال تصویرسازی احوالات و واژگان کلمات اشعار اخوان بودم. شاید آن سردی که اخوان از آن در مجموعه زمستان است هم دم میزند آن رنگهای سردی نباشد که به طور عموم ما در مناظر بیرون میبینیم. سردی درون یک حالتی تجربی است که برای هر شخص متفاوت از دیگری است. سرما و سوزی که اخوان در مجموعه اشعارش دارد لزوما زمستانی زمستان نیست. می تواند خاموشی خورشید درون باشد یا غروبی از شرق و این توصیفات شاعرانه همه احوالاتی غریب است که در هنرمند به وجود می آید و از خوانش چندین باره اخوان و موج های خفته و طبل های بی نوا در وجود او غلیان می کند. من تونالیتههای رنگی و پالت رنگی مجموعه را در سرمای درونم یافتم که اتفاقا در آن گرمی نیز هست.»
موجهای خفته تا ۱۴ بهمن در گالری ترانه باران به نشانی خیابان اقدسیه، خیابان سپند، خیابان عزت الله انتظامی، بعد از چهار راه منجیل، بن بست عباس زاده پلاک سوم دایر بود.
اشعار زندهیاد مهدی اخوان ثالث دیگر حلقه وصل این نمایشگاه بود؛ هم در فلسفه گشایش گالری ترانه باران و هم آفرینش نقاشی خطها.
محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران در متنی که به مناسبت این رویداد منتشر کرد با انتشار بخش هایی از شعر زمستان مهدی اخوان ثالث، دایر بودن گالری ها را در این روزگار سرد سخت در حمایت از هنرمندان ارزیابی کرده بود.
کاظمی دولابی نوشته بود: «روزهای سرد و سخت است که بدون تعارف حال هیچکس خوش نیست. آری، «سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت / سرها در گریبان است/ کسی سر بر نَیارَد کرد پاسخ گفتن و دیدارِ یاران را .../ وگر دستِ محبّت سویِ کس یازی/ به اکراه آوَرَد دست از بغلْ بیرون/ که سرما سختْ سوزان است .../ هوا بس ناجوانمردانه سرد است …/ زمستان است.»
به نگاه من ، در این وانفسا «ما مردم» باید بیش از همیشه به یکدیگر و به همه فکر کنیم؛ انسانیت حکم میکند «همه مردم» را ببینیم؛ و به زعم من برای سفره هایی که از همیشه کوچک تر و خالی تر است به سهم خود چارهاندیشی کنیم. بخشی از جامعه هنری معترض اند و معتقدند نباید این روزها فعالیت هنری داشت اما حتمن این عده از معیشت هنرمندان هم باخبرند و می دانند در این گرانی و تورم که خط فقر اکثریت هنرمندان و خانواده های آنان را بلعیده ادامه شرایط کنونی بسیار دشوار است. دیگر مشاغل، این روزها مشغول کارند اما بهخصوص جامعه تجسمی در سکوت و تعلیق ؟! جالب اینکه تجسمی در تمام این سال ها کم ترین برخورداری از دولت ها را داشته و روی پای خود به عنوان شغل مستقل و بخش خصوصی ایستاده است. غیر از ضرورت تامین هزینههای زندگی از رهگذر برپایی نمایشگاه و فروش حتی اندک آثار هنری، هنر را درمان میدانم، به عنوان واگوکننده دردهای مردمی که صدایشان در جامعه شنیده نمیشود.
کاظمی دولابی افزوده بود: «انفعال و خالی ماندن صحنه را زیبنده هنر و هنرمند نمی دانم و اتفاقن معتقدم آنها که هنر را دوست نمی دارند و همواره خواهان تحدید فعالیت های هنری بودند از این سکون و تعطیلی خرسندند و رضایت قلبی دارند. اگر رسممان شنیدن و درک کردن هم است، به انتخاب همنوع و همکار خود احترام بگذاریم و آیین «قضاوت نکنیم» را ملکه ذهن کنیم؛ توهین و برچسب زدن، روشنایی چراغ روح را می کشد و به تن جامعه ترک می اندازد. « ... دمت گرم و سرت خوش باد / سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای ... »
بیاییم چون اخوان ثالث بزرگ، نگذاریم در سرمای زمستان دست دوست یخ بزند، به هم شجاعت و جسارت دهیم و مانند همه مشاغلی که مشغول کارند پرچم هنر را بالا بریم و هر یک در حد توان خویش برای هنرمندان عزیز و جامعه هنری قدمی برداریم. در این روزگار و تنگنای بیسابقه گذران زندگی، جا خالی دادن و بسته نگه داشتن درب گالری ظلم مضاعف به هنرمندان است؛ «بنی آدم اعضای یکدیگرند» و برای تحقق این شعار جهانی ایرانی پیش قدم باشیم.»
اما طاهره الله دادیان، عنوان موجهای خفته را با الهام از شعری از مهدی اخوان ثالث برگزیده بود؛ هرچند زمستان استخوانسوزی که شاعر زندهیاد ترسیم میکند با زمستان این هنرمند خوشنویس تفاوت هایی حسی دارد.
الله دادیان می گوید: «موجهای خفته عنوان شعری از اخوان ثالث شاعر امید زمانهی ما که در یکی از خالصترین اشعارش در مجموعه آخر شاهنامه آن را سروده. با چنین مطلعی شروع می شود که «موجها خوابیده اند آرام و رام، طبل طوفان از نوا افتاده است» پیشنهاد میکنم مخاطبان نمایشگاه این شعر را در خلوت بخوانند و مطمئنم در این فصل سرما آن را در مسافت های پیاده روی خود زیر لب زمزمه خواهند کرد.
پالت رنگی نقاشی خط های زمستانی الله دادیان سرشار از رنگ های گرم است ، او در این زمینه توضیح می دهد: «رنگ ها روانشناسی و هویت خاص خود را دارند و اصالت جغرافیایی و تاریخی هر رنگ گویای اصل وجودی خود است. اما در این مجموعه آثار پیش از هرچیزی من به دنبال تصویرسازی احوالات و واژگان کلمات اشعار اخوان بودم. شاید آن سردی که اخوان از آن در مجموعه زمستان است هم دم میزند آن رنگهای سردی نباشد که به طور عموم ما در مناظر بیرون میبینیم. سردی درون یک حالتی تجربی است که برای هر شخص متفاوت از دیگری است. سرما و سوزی که اخوان در مجموعه اشعارش دارد لزوما زمستانی زمستان نیست. می تواند خاموشی خورشید درون باشد یا غروبی از شرق و این توصیفات شاعرانه همه احوالاتی غریب است که در هنرمند به وجود می آید و از خوانش چندین باره اخوان و موج های خفته و طبل های بی نوا در وجود او غلیان می کند. من تونالیتههای رنگی و پالت رنگی مجموعه را در سرمای درونم یافتم که اتفاقا در آن گرمی نیز هست.»
موجهای خفته تا ۱۴ بهمن در گالری ترانه باران به نشانی خیابان اقدسیه، خیابان سپند، خیابان عزت الله انتظامی، بعد از چهار راه منجیل، بن بست عباس زاده پلاک سوم دایر بود.
تاریخ انتشار : دوشنبه 17 بهمن 1401 - 11:06
افزودن یک دیدگاه جدید