گفتگوی متفاوت «موسیقی ما» با ترانهسرایی که نقاشی و فیلمنامهنویسی هم میکند
مریم حیدرزاده: قرار بود اسمم در کتاب گینس ثبت شود
موسیقی ما - وحید لشکری: هنوز هم برخورد گرم و صمیمی دارد و با انگیزه و امید زیادی صحبت میکند و خبری از بحران چهل سالگی در او نیست. دنیای امروز و آینده ای که تصور می کند با دنیای ما تفاوت های زیادی دارد. شاید تنها نقطه اشتراک ما با او، بوم زندگی باشد ولی او در حال استفاده از رنگ های متفاوتی است. صحبت ما درباره ترانهسرایی است که طی این سال ها فعالیت هایش ریتم سینوسی داشته اما هنوز هم برای خیلی ها آثارش پرخاطره است. «مریم حیدرزاده» این روزها در انتظار انتشار آلبوم جدیدش است. آلبومی که پس از سالها حضور کمرنگش در بازار موسیقی عرضه میشود و با اینکه میگویند درباره اش پیش بینی ندارد، ولی به آن امیدوار است. این آلبوم به نام «آبرنگ» و به تهیه کنندگی «مهدی کرد» طی روزهای آینده منتشر می شود و چندی پیش هم موزیک ویدئوی «گل نازم» با محوز وزارت ارشاد از این مجموعه به مخاطبان ارائه شد.
در روزهای منتهی به انتشار آلبوم مریم حیدرزاده او مهمان دفتر سایت «موسیقی ما» شد و گفتگوی مفصلی داشتیم. سعی کردیم در این گفتگو از زوایای متفاوتی به زندگی او نگاه کنیم و برخی حواشی از جمله در مورد بینایی اش را هم مطرح کردیم و پاسخ های جالبی از او شنیدیم. این گفتگو را حتماً تا پایان بخوانید:
در روزهای منتهی به انتشار آلبوم مریم حیدرزاده او مهمان دفتر سایت «موسیقی ما» شد و گفتگوی مفصلی داشتیم. سعی کردیم در این گفتگو از زوایای متفاوتی به زندگی او نگاه کنیم و برخی حواشی از جمله در مورد بینایی اش را هم مطرح کردیم و پاسخ های جالبی از او شنیدیم. این گفتگو را حتماً تا پایان بخوانید:
*هر تعداد نمایشگاه هم که برگزار کنم اسم همه را «پس از آن همه حسرت» میگذارم*
- * شما در دهه هفتاد با آلبوم «مثل هیچکس» درخشش خوبی داشتید و در ادامه هم تا اوایل دهه هشتاد فعال بودید. اما ناگهان چه شد که فعالیتتان کم شد؟
مشکلی برای من در عرصه فعالیت حرفهای پیش آمد که سعید کردم با گفتمان مشکل را حل کنم. کاری که دارم در ابتدا برای قلبم است اما حرفه من هم هست. به همین دلیل با برخی خوانندههای دیگر همکاری کردم و اصلی ترین نکته آن اتفاق این بود که نقاشی را شروع کردم. من سه سال و نیم سن داشتم که به دلیل عمل ساده آب مروارید عصب چشمانم از بین رفت. قبل از جراحی یک جعبه آبرنگ داشتم و همیشه دوست داشتم آن را باز کنم و نقاشی کنم. مادرم گفت بعد از عمل جراحیات به سراغش بیا و آن بسته آبرنگ باز نشده ماند. آن بسته آبرنگ حسرت بزرگی بود که کنار ترانههایم قد کشید و بزرگ شد. درسال 84 دیدم که زمان مناسبی برای تبدیل آن حسرت بزرگ به لذت است. از استاد نازنینم آقای قاسمیزاده تشکر میکنم که رویای همیشگی من را به واقعیت تبدیل کردند و طی چند سال توانستم چهار نمایشگاه برگزار کنم. هر تعداد نمایشگاه هم که برگزار کنم اسم همه را «پس از آن همه حسرت» میگذارم چون این حسرت خیلی طولانی بود. کلاً نقاشی باعث شد که در آن شرایط حال خوبی داشته باشم و در کنارش کتاب نثرم را نوشتم و در دولت آقای روحانی منتشر شد.
- * در دهه هفتاد که با خشایار اعتمادی کار کردید خیلیها توقع داشتند یک چهره پرکار باشید اما اینطور نشد. دلیلش چه بود؟
از همان ابتدا گزیده کار بودم و آنها سالها هم بیشتر روی دکلمهها و کتابهایم تمرکز داشتم و از سال 77 تا 84 توانستم 10 کتاب منتشر کنم. دو آلبوم دکلمه هم به بازار عرضه کردم.
- * چرا همکاری با خوانندهها را در اولویت قرار ندادید؟ چون به هرحال شهرت و پول بیشتری برایتان داشت.
من برای همکاری شرایط سختی ندارم ولی همیشه برای خوانندهها قیمت ترانه در اولویت است. هرکاری در دنیا طبق شرایطش قیمتی دارد که نباید شکسته شود. من هم ترجیح دادم به جای انجام 200 کار با ارزش پایین، 10 کار انجام دهم که ارزش بالایی داشته باشد و قدرش را بدانند. از سوی دیگر خیلی از ترانهسراها معمولاً برای اجرای برخی کارهایشان با خوانندههایی که فکر میکنند اثر برایشان مناسب است تماس میگیرند. این کار مرسوم است و به کسانی که انجامش می دهند هم احترام میگذارم اما من چنین اخلاقی ندارم.
*آلبوم «ساز مخالف» با صدای آقای مجتبی کبیری از بهترین آلبومهایی بود که در این سالها کار کردم*
*آلبوم «ساز مخالف» با صدای آقای مجتبی کبیری از بهترین آلبومهایی بود که در این سالها کار کردم*
- * کلاً خیلی ایده آل گرا هستید.
دقیقاً همینطور است چون آبانی هستم! تفکرات من به درد اقتصاد بازار موسیقی نمیخورد و کلاً ریاضی خوبی هم ندارم!(خنده) برعکس خواهرم که به تمام افراد فامیل ریاضی و فیزیک تدریس کرده است!
- * از آن سالها تا الان ارتباطتان با اهالی موسیقی چطور است؟ چون به نظر میرسد که رابطه صمیمانهای با فعالان این حوزه نداشته باشید.
کلاً کم به کنسرت میروم. کلاً با کسی مشکل ندارم ولی حق با شما است و شخصیت من طوری است که سخت با افراد ارتباط میگیرم. صفر و صد هستم یعنی یا عالی هستم یاهیچ ارتباطی با دیگران ندارم.
- * یکی دیگر از همکاریهای موفقتان در دهه هفتاد قطعاتی بود که با «مجتبی کبیری» کار کردید.
آلبوم «ساز مخالف» با صدای آقای مجتبی کبیری از بهترین آلبومهایی بود که در این سالها کار کردم و بعد از آن توانستیم اجراهای متعددی در نقاط مختلف کشور داشته باشیم. ولی ممنوعیت کار من و کم کاری ایشان باعث شد تا آن روند موفقیتها کمرنگ شود.
- * در آن هشت سال که فعالیت رسمینداشتید، تدریس ترانه انجام نمی دادید؟
پیشنهاداتی داشتم ولی انجام ندادم و شرایطی که داشتند را نپذیرفتم. چون همانطور که شما گفتید خیلی ایده آل گرا هستم و باید شرایط برگزاری همه چیز از جمله همین دورههای آموزشی برایم در بهترین حالت ممکن باشد.
- * درباره کارگاههای ترانهای کهاین روزها برگزار میشود چه نظری دارید؟
ترانه را نمیتوان آموزش داد و فقط آن را میتوان تصحیح کرد. شبی نیست که در اینستاگرام از علاقه مندان ترانه، پیام دریافت نکنم و تا جایی که بتوانم ایراداتشان را برطرف میکنم. اما اینکه کسی بدون هیچ پیش زمینهای بیاید و آموزش ببیند دور از ذهن است. مگر اینکه استعداد کشف نشدهای در زمینه ترانه و کلام باشد و این مورد به ندرت رخ می دهد. باید پیش زمینه یا سابقه کاری در زمینه ترانه وجود داشته باشد تا بتوانید در قالب کارگاههای ترانه استعدادش را شکوفا کنید.
- * ترانهسرا در چه شرایطی میتواند آموزش دهد؟ سن زیاد و دانش یا تعداد کارهای هیت یا اقبال عمومی ملاک آموزش است؟
دانش و تجربه و اقبال عمومینکات بسیار مهمی هستند. اما توجه داشته باشید که ترانه ما به سمت خوبی نمیرود چون مقصر من ترانهسرا هستم که کلامی مناسب گوش مردم، نمینویسم. خواننده و آهنگساز و تنظیم کننده هم در بدبودن یک اثر نقش دارند.
*مثلاً دوست دارم برنده جایزه نوبل باشم ولی کلاً دوست دارم یک اتفاق فراسرزمینی برایم رخ دهد*
*مثلاً دوست دارم برنده جایزه نوبل باشم ولی کلاً دوست دارم یک اتفاق فراسرزمینی برایم رخ دهد*
- * آن سالها که فعالیت کمی در عرصه ترانه داشتید با پیشنهاد بازیگری مواجه نشدید؟
طی این سالها چند پیشنهاد بازیگری داشتم که نپذیرفتم. از جمله تئاتر آقای «هادی مرزبان» که اصرار داشتند در آن حضور پیدا کنم. با احترام به همه فعالان تئاتر باید بگویم که علاقه چندانی بهاین هنر ندارم. سینما را هم دوست دارم ولی کارگردان و سایر عوامل هم مهم هستند. دوستان زیادی میخواستند زندگینامه من را به تصویر بکشند ولی مخالفت کردم چون هنوز در زندگی خودم نقطه عطف و اتفاق ویژهای وجود ندارد.
- * موفقیتهایی که مثلاً در دهه هفتاد داشتید این اتفاق ویژه نیست؟
من اتفاقات بزرگتری در ذهن دارم. مثلاً دوست دارم برنده جایزه نوبل باشم ولی کلاً دوست دارم یک اتفاق فراسرزمینی برایم رخ دهد و همه از آن مطلع شوند.
- * تا کنون اقدامی برای یک حرکت بین المللی انجام دادهاید؟
قرار بود اسم من در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود اما به دلیل تحریمها نمایندگان گینس نتوانستند بهایران بیایند. یک پیشنهاد خیلی خوب هم از فرانسه داشتم ولی پس از بررسیهای دقیق متوجه شدم گروه برگزارکننده آن اتفاق با نظام جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند و به همین دلیل همکاری نکردم.
- * داستان گینس چه بود؟
طی بررسیهای آنها و وکیل من که در آمریکا است مشخص شد همه کسانی که قدرت بینایی ندارند اما کار نقاشی انجام می دهند، نقاشیها و فعالیتهایشان به صورت برجسته است. اما در نقاشیهای من کوچکترین نکتهای که باعث تفکیک آثارم از نقاشیهای افراد معمولی شود وجود ندارد. به همین دلیل میخواستند در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند و نمی دانم که هنوز بعد از چند سال چنین رکوردی برای من باقی مانده باشد.
*دوست دارم هرکسی هرطور دوست دارد فکر کند و دموکراسی باشد*
- * اتفاقاً همین موضوع باعث شده تا بعضیها بگویند که مریم حیدرزاده مشکل بینایی اش صد در صد نیست. گواه ادعای آنها هم نقاشیهای معمولی شما و کتاب های متعددی است که منتشر کردهاید.
از پدر و مادرم تشکر میکنم که بر من سخت گرفتند تا رفتار و حرکات من با افراد عادی تفاوتی نداشته باشد. فکر میکنم نتیجه زحمات آنها از دوران کودکی من باشد که دوستان در حال حاضر چنین تصوری دارند. اما کلاً دوست دارم هرکسی هرطور دوست دارد فکر کند و دموکراسی باشد. اگر با بدترین انتقادات هم مواجه شوم باز هم خودم را زندگی میکنم و آرامشم را با دنیا عوض نخواهم کرد.
- * در یک مقطع زمانی هم به خارج از کشور رفتید اما دائمینبود.
حداکثر توان اقامتم در خارج از ایران یک ماه و نیم است. با وجود اینکه همه امکانات و شرایط برایم فراهم بود ولی گاهی اوقات آدم دلش برای نداشتههایش تنگ میشود چون به آنها عادت کرده است. مادرم هم همراهم بود ولی دلم برای زبان فارسی در خیابانها، شنیدن آهنگ های فارسی یا حتی برخورد آدمها و زودعصبانیشدنهایشان تنگ شد.
- * یکی از دلایل رفتن شما به خارج از کشور آن مسابقه استعدادیابی بود و داوریاش را انجام دادید. مسابقهای که انتقادات زیادی را به دنبال داشت.
همیشه در انجام هرکاری عدهای موافق و عدهای مخالف هستند. آن برنامه هم اینطور بود و من هم همیشه به تمامینظرات احترام میگذارم. در آن مقطع زمانی با شرایط روحی و محدودیتهایی که داشتم و کارهایی که در ایران نمیتوانستم انجام دهم، آن پیشنهاد را پذیرفتم. اما الان اگر پیشنهاد آن مسابقه استعدادیابی مطرح میشد امکان نداشت بپذیرم.
*انصافاً توهین و بی احترامی در صفحه من به ندرت رخ می دهد*
- * طی سالهای گذشته یکی از نکات جالب فعالیتهایتان، دکلمههایی بود که در قالب تک قطعه منتشر کردید. اما این انتقاد نسبت به مریم حیدرزاده وجود داشت که بابت هر اتفاقی بهاین شکل واکنش نشان می دهد و اثری منتشر میکند.
اصلاً اینطور نیست. من اگر کسی را دوست داشته باشم نسبت به اتفاقی که برایش رخ می دهد واکنش نشان می دهم. من «عسل بدیعی» را دوست داشتم و اثری را برایش دکلمه کردم در حالی که من نسبت به اتفاقاتی که برای بسیاری دیگر از هنرمندان رخ داد واکنشی نشان ندادم. چون من خودم را زندگی میکنم. درباره درگذشتهادی نوروزی هم باید بگویم که همسر ایشان از بهترین دوستانم هستند و من کمتر کسی را در دنیا به اندازه هانی نوروزی دوست دارم. اصولاً سعی میکنم پیرو مناسبتها نباشم و کاری که همه انجام می دهند را انجام ندهم مگر اینکه علاقه شخصی ام در میان باشد.
- * یعنی فقط اتفاقاتی که برای دوستانتان رخ بدهد برایتان اهمیت دارد؟
خانم «دنیا فنی زاده» را یک بار هم از نزدیک ندیده بودم اما دوستشان داشتم و برایشان یک دو بیتی نوشتم و فقط در صفحهاینستاگرام خودم منتشر کردم. مثلاً رونالدو را هم خیلی دوست دارم ولی تا کنون ملاقاتی با او نداشتم!
- * نحوه حضور و فعالیتتان در فضای مجازی به چه صورت است؟
صفحه تلگرام و اینستاگرام من در اختیار خواهر کوچکترم است. هر شب سر یک ساعت خاص پستها را منتشر میکنیم و دایرکتها را برایم میخواند و من هم میگویم که چه جوابی بنویسد.
- * طی چند سال گذشته فضای مجازی شاهد برخی پدیدههای زشت از جمله فحاشی به هنرمندان بوده است. خواهرتان شما را در جریان این موارد هم قرار می دهد؟
خواهرم هیچ چیز را سانسور نمیکند و انصافاً توهین و بی احترامی در صفحه من به ندرت رخ می دهد. چون پستهای حاشیه دار منتشر نمیکنیم و اغلب پستها عاشقانه است.
- * فضای مجازی تا چه حد برایتان اهمیت دارد؟
این فضا اولویت من نیست و به احترام مخاطبانی که کارهایم را پیگیری میکنند هر شب صفحاتم را بررسی میکنم و نسبت به تک تک موارد پاسخگو هستم.
*ترانههای این مجموعه هم عاشقانه است ولی عاشقانهای است که حرف دل خیلیها باشد*
- * برسیم به آلبومهای شخصی خودتان. پس از آلبومهایی که با «فریبرز لاچینی» و «آرتین شاهوران» داشتید قرار است به زودی مجموعه جدیدی از شما منتشر شود. کمی درباره جزئیات این آلبوم برای ما بگویید.
دوستان در وزارت ارشاد اهل تعامل بودند و دلیل محدودیتها را برایم توضیح دادند و به حل آنها کمک کردند. سرانجام با کمک این دوستان و پیگیریها و زحمات بسیار زیاد مهدی کرد مجوز آلبوم آبرنگ صادر شد. کتاب «تو را در حضور همه دوست دارم» سال 93 منتشر شد که با ترانه «آبرنگ» به اتمام رسید. اسم آلبوم دکلمه جدید من هم آبرنگ است. این آلبوم شامل 15 قطعه جدید است و اغلب شامل ترانههایی میشود که طی یکی دو سال اخیر نوشتم. مضمون ترانههای این مجموعه هم عاشقانه است ولی عاشقانهای است که حرف دل خیلیها باشد و کلاً کارهایی که دوست داشتم را انتخاب کردم. متأسفانه هنوز فرهنگ اجازه گرفتن برای ترانه در جامعه ما نهادینه نشده است. به همین دلیل تصمیم گرفتم از این به بعد ترانهها را که دوستان خواندند، کتاب ترانه منتشر میکنند.
- * چطور؟
بدون اجازه ترانهها را از کتاب هایم برمی دارند و میخوانند! متأسفانه ضمانت اجرایی قانون مالکیت معنوی در ایران چندان وجود ندارد. ارشاد همکاری میکند و از اجازه واگذاری از ترانهسرا میخواهد ولی معمولاً خوانندههای غیرمجاز بدون اجازه ترانههای کتاب هایم را میخوانند و به همین دلیل خیلی قابل پیگیری نیست.
- * در آلبوم آبرنگ چرا سراغ موسیقی انتخابی و ساختههای این آهنگساز یونانی رفتید؟
«واسیلیس سالیاس» یکی از آهنگسازان معاصر یونانی است که کارهایش را دوست دارم و این اواخر با ساختههای او نقاشی میکردم یا شعر مینوشتم. در تک قطعات اخیر هم از برخی کارهای ایشان استفاده کردم و دیدم که با ترانهها همخوانی خوبی دارد. آقای «مهدی کرد» هم به عنوان تهیه کننده آلبوم، قطعات را شنیدند و دوست داشتند.
- * همکاری با مهدی کرد از کجا و چگونه شکل گرفت؟ چون ایشان بیشتر با خوانندهها همکاری میکنند.
مهدی کرد دوست داشتنی ترین تهیه کنندهایران است چون خیلی با دل من راه آمد. من یک مقدار اخلاق های عجیب دارم ولی همیشه حرف های ایشان را به عنوان تهیه کننده قبول دارم. در کنسرتهای مرحوم مرتضی پاشایی با مهدی کرد آشنا شدم و همانجا قول همکاری از او گرفتم و خواستم که هر اتفاقی رخ داد تهیه کننده آلبومم باشند. بعد از تهیه آلبوم هم فقط با ایشان تماس گرفتم و آقای کرد هم قولشان قول بود و همکاری کردیم.
- * پیش بینی میکنید واکنش مخاطبان نسبت بهاین آلبوم چگونه باشد؟
سوال خیلی سختی است! من از کار خودم مطمئن هستم ولی از سلیقه مردم مطمئن نیستم. برای ارزیابی بازار موسیقی هیچ وقت صفحهاینستاگرامم را ملاک قرار نمی دهم و به همین دلیل نمیتوانم پیش بینی دقیقی داشته باشم. امیدوارم مردم آلبوم جدیدم را دوست داشته باشند و همیشه آماده اتفاقات جدید هستم.
*مردم ما باهوش هستند و فرق بین موج و جریان را تشخیص میدهند*
- * هیچ شناختی از سلیقه مخاطبان و شرایط بازار ندارید؟ اصلاً نمی دانید سلیقه مخاطبان به کدام سمت گرایش بیشتری دارد؟
ما تولیدکنندگان آثار موسیقی مقصر هستیم که صرفاً برای متفاوت شدن کارها به هر بخش قطعات و آلبومها آسیب میرسانیم و فقط میخواهیم که تکرار نشویم. میتوانیم خلاقیت خودمان را بالا ببریم و نباید به ادبیات و موسیقی لطمه وارد کنیم. اما مردم ما باهوش هستند و فرق بین موج و جریان را تشخیص می دهند.
- * یک سوال مهم درباره کارنامه کاری مریم حیدرزادهاین است که چرا ترانه هیت ندارد؟
بلد نیستم کار هیت بنویسم!
- * چرا بلد نیستید؟ فرمول خاصی دارد؟
روی ترانههای من کارهای شش و هشت زیادی ساخته شده که در جاهای مختلف پخش میشوند اما نوشتن کار هیت یا شاد در روحیه من نیست. این اتفاقی که شما میگویید آن زمان برای دکلمههای من رخ داد. البته فکر میکنم کسی نباشد که قطعه «نفرین» آقای محسن چاوشی را نشنیده باشد و کلاً اگر کار هیت هم نداشته باشم خیلی برایم اهمیت ندارد.
- * بین ترانههای منتشرنشده کاری هست که بگویید برای خواننده خاصی کنار گذاشته ام تا بخواند و هیت شود؟
هیچ وقت ترانهای را برای خواننده خاصی کنار نمیگذارم. اما در آلبوم جدید آقای «علیرضا عصار» یک ترانه دارم که خودم دوستش دارم. در آلبوم جدید آقای «فریدون آسرایی» چند ترانه دارم. همکاریهایی هم با آقای «امیر مولایی» داشتم که یک لالایی و یک قطعه برای پرسپولیس است. به همراه آقای «پدرام کشتکار» و «امید حجت» هم مشغول کار روی پروژه آلبوم اول چند خواننده هستیم. این آثار به زودی منتشر میشوند و امیدوارم که بازتاب های خوبی بین مخاطبان داشته باشد و هیت هم شوند.
- * قطعه هیت خاصی الان در ذهن دارید که در موردش برای ما توضیح دهید؟
من قطعات را خیلی به نام نمیشناسم ولی قطعه «دروغه» با صدای آقای مازیار فلاحی را دوست دارم و همین الان هم اگر پخش کنید گریه خواهم کرد. معمولاً هم به کنسرتهای ایشان میروم چون رفتار و کارهایشان را دوست دارم و پرسپولیسی هم هستند. به کنسرتهای آقای مرتضی پاشایی هم میرفتم و ایشان هم بسیار مهربان بودند و ایشان هم چند کار هیت داشتند. مخاطب موسیقی سنتی و تلفیقی نیستم اما صدای آقای علی زندوکیلی را دوست دارم و به اجرای ایشان میروم تا «به سوی تو» را بخوانند و من اشک بریزم.
*من همیشه معترض هستم که چرا در موسیقی ایران هر کسی کار خودش را انجام نمی دهد*
- * اما برسیم به بحث همکارانتان در حوزه شعر و ترانه و در سال گذشته یک اتفاق بسیار تلخ برای این بخش رخ داد و آن هم درگذشت دکتر افشین یداللهی بود. واکنش شما بهاین خبر چگونه بود؟
آقای دکتر افشین یداللهی وزنه بزرگی در حوزه شعر عاشقانه و اجتماعی معاصر بودند و من هنوز هم باور نمیکنم. ارتباط خوبی با ایشان داشتم و حس میکنم قفس این دنیا برایشان تنگ بود که بیش از این طاقت نیاوردند.
- * با سایر ترانهسرایان در ارتباط هستید؟
من معمولاً با هیچکس در ارتباط نیستم چون کلاً از اتاقم هم کم خارج میشوم! اما به نظر من یکی از بهترین ترانهسرایان حال حاضر، «رستاک حلاج» است. من همیشه معترض هستم که چرا در موسیقی ایران هر کسی کار خودش را انجام نمی دهد ولی ایشان با وجود اینکه در زمینه خوانندگی هم فعالیت دارند از بسیاری از ترانهسراها بهتر مینویسند. کارهای «علیرضا آذر» هم زیبا است.
- * میخواهم در مورد برخی خوانندهها هم نظرتان را بدانم. از محسن چاوشی شروع کنیم که قطعه نفرین را با هم کار کردید و بازتاب های زیادی هم داشت. درباره روند کاری او از 10 سال پیش تا الان چه نظری دارید؟
به غیر از نفرین، دو قطعه دیگر هم کار کردیم. انتخاب ترانههای محسن چاوشی با حضور حسین صفا بی نظیر است. تا کنون با آقای صفا ملاقات یا تماس تلفنی نداشته ام ولی بسیار زیبا مینویسند و یکی از عوامل مهم پرطرفدار بودن آقای چاوشی، ترانههای ایشان است. همچنین آقای چاوشی کلمات را با لحن خاص و به زیبایی بیان میکنند که حق مطلب ترانهسرا ادا میشود.
- * با ترانههایی که محسن چاوشی مینویسد موافق هستید؟ چون گفتید هرکسی باید کار خودش را انجام دهد.
قطعه کجایی به غیر از یک ایراد کوچک که داشت، خیلی خوب بود و بهایشان تبریک میگویم. با ترانه نوشتن خوانندهها مشکلی ندارم ولی بعضیها بهتر است که اصلاً چیزی ننویسند!
- * محسن یگانه اکثر ترانههایش را خودش مینویسد.
صدایشان را دوست دارم و زیبا است اما مهم این است که خودشان از کارشان راضی باشند. شاید اگر بیشتر همکاری با ترانهسراهای دیگر را تجربه کنند بهتر باشد.
- * محمد علیزاده چطور؟ او هم ترانه مینویسد.
دقیقاً نمی دانم کدام کارهایشان را خودشان نوشته اند.
*فیلمهای آقای اصغر فرهادی را واقعاً دوست دارم و به افتخار کسب اسکار ایشان یک دوبیتی نوشتم و در اینستاگرام گذاشتم*
- * اوایل صحبت گفتید که تئاتر دوست ندارید اما اهل پیگیری سینما و سریال هستید؟
سریالها را دنبال نمیکنم و در حوزه سینما هم معضل اصلی این است که کارهای عاشقانه کمتر ساخته میشود.
- * کارهای اجتماعی را دوست ندارید؟
فیلمهای اجتماعی را هم دنبال میکنم ولی علاقه اصلی من سوژههای عاشقانه است. البتهاین را هم بگویم که خانم «لیلا حاتمی» در هر فیلمی بازی کند اولین مخاطبش من خواهم بود. آخرین فیلم عاشقانهای هم که دیدم، «در دنیای تو ساعت چند است» بود با بازی ایشان و همسرشان بود.
- * تا کنون از فیلمهایی که دیدهاید برای نوشتن ترانه الهام گرفتهاید؟
فیلمهای آقای اصغر فرهادی را واقعاً دوست دارم و به افتخار کسب اسکار ایشان یک دوبیتی نوشتم و در اینستاگرام گذاشتم. فیلم «برف روی کاج ها» از آقای پیمان معادی را هم دوست داشتم. پیگیر فیلمهای استاد «داریوش مهرجویی» هم هستم.
- * علاقهای به فعالیت در سینما به غیر از بازیگری ندارید؟
من فیلمنامه مینویسم و یک بار هم با آقای پیمان معادی در این زمینه صحبت کردم. در این زمینه هم به شکل تخصصی وارد نیستم ولی یکی از علایق من است و فقط هم ژانر عاشقانه دوست دارم. در حال حاضر هم مشغول نگارش یک فیلمنامه براساس قصه زندگی «امانوئل مکرون» رییس جمهور فرانسه هستم. چون اتفاقات زندگی ایشان و ازدواج با معلمشان که با هم اختلاف سنی داشتند جالب است. این قصه را با محتوای ایرانی مینویسم اما دوست دارم فراسرزمینی باشد.
- * اگر قرار باشد این فیلمنامه یک روز ساخته شود دوست دارید کارگردانش چه کسی باشد؟ و بازیگرانش چه کسانی باشند؟
دوست دارم کارگردانش خودم باشم و میخواهم بازیگرانش هم خودشان را زندگی کنند. دوست دارم خانم لیلا حاتمی و آقای محمدرضا فروتن در فیلم من بازی کنند ولی تأکید میکنم که دلم میخواهد هرکسی خودش را زندگی کند.
- *و اگر یک روز صبح از خواب بیدار شوید و دنیا را بتوانید ببینید اولین کاری که انجام می دهید چیست؟
اگر یک روز بتوانم دنیا را ببینم اول سراغ کسی میروم که دوستش دارم. همیشه در دایرکت اینستاگرام برایم مینویسند که شعرهایت مخاطب واقعی دارد؟ از طریق این رسانه هم میگویم که بله و شعرهای من مخاطب واقعی دارد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 تیر 1396 - 08:51
دیدگاهها
پاينده باشى
گل نازم كه ديشب اومد خيلي خوب بود آرامشش، موفق باشن
حسین صفا که عشششق منه
نوستالوژی من?
موفق باشی بانو
لطفا با اقایان علی اصحابی و نریمان و سعید پور سعید و بابک جهانبخش و فرزاد فرزین و فرهاد جواهر کلام و رامین بی باک و بهنام علمشاهی و میلاد کیانی هم گفت وگو کنید واز البوم جدید هایشان خبر بگزارید وبنویسید که کی منتشر می شوند . باتشکر
خیلی دوستش دارم ❤
نظر کاملا درست در مورد حسین صفا و افشین یدالهی
حسین صفا نعمتیست از جانب خدا برای چاووشی
اون وقت دیگه محسن یگانه نمیمونه اگه مثلا یه چیزی بخونه تو مایه های نمره ی بیست کلاسُ نمیخوام ?
اميدوارم ي روز بتوني ببينى
خسته نباشی بانو هنرمند ایرانی انشاالله همیشه بدرخشی•••
انشالله همیشه موفق و موید باشید مریم بانو... بانو هنرمند
افزودن یک دیدگاه جدید