یادداشت بابک ریاحیپور برای آلبوم جدید محسن چاوشی؛
«پاروی بیقایق» یک اثر راک ایرانی خیلی خوب است
بابک ریاحیپور
[ آهنگساز و نوازنده ]
«پاروی بیقایق» آلبوم بسیار خوبی است. واقعا باید به محسن چاوشی تبریک بگویم. این آلبوم چند قطعه دارد که همین چند قطعه برای تبدیل شدن به یک البوم برجسته کافی است. از این نظر باید به چاوشی تبریک گفت که پیشرفت خوبی داشته و طوری اشعار را اجرا میکند که مشخص است آنها را از ته دل میخواند.
موسیقی و آواز کاملا در خدمت هم دیگر هستند و آلبوم به یک اثر راک ایرانی تبدیل شده که خیلی خوب است.
سبک آلبوم کاملا راک است و بسیار خوب درآمده است؛ به خصوص تنظیم امید حجت که بسیار برجسته و خیلی خوب است. کسانی هم که میگویند این آلبوم راک نیست، احتمالا موسیقی راک گوش نمیدهند یا نمیدانند راک چیست. تعریف راک با 20 سال پیش فرق کرده است و این آلبوم کاملا یک موسیقی راک مدرن است.
درباره ملودیها باید بگویم که ما چیزی به اسم تکرار و سبک داریم و اگر این آلبوم را تکرار بپنداریم، پس تمام موزیسینها حتی موزیسینهای بینالمللی هم خودشان را تکرار میکنند. ما یک مساله را نباید فراموش کنیم؛ آن هم اینکه این سبک محسن چاوشی است. اسم این تداوم، تکرار نیست. تکرار چیز دیگری است.
درباره اهنگسازی و تنظیم آلبوم هم باید بگویم که خیلی خوب بودند؛ مخصوصا چهار قطعه «پاروی بیقایق»، «قهوی قجری»، «یه خونهی کوچک» و «تفنگ سرپر» که عالی هستند. بحث سر غرضورزی نیست خیلیها انتظار داشتند که اگر کسی این آلبوم را بکوبد بابک ریاحیپور باشد. متاسفانه باید مایوسشان کنم وقتی آلبوم را گوش میدادم واقعا لذت بردم. کسانی که میگویند این آلبوم راک نیست احتمالا نمیدانند در دنیای موسیقی چه خبر است. مطمئن هستم که محسن چاوشی مدتی است که موسیقی گوش داده و این در سبک کارهایش کاملا مشهود است و فرم تنظیمها تصادفی نیست. شنیدهشدن صدای گیتار الکترونیک نکته مثبت این کار است و اگر حذفش کنیم چیزی از کار کم میشود. مخصوصا در قطعه پاروی بیقایق، امید حجت شاهکار نواخته است و در قطعه «قهوی قجری» سلوی گیتار واقعا خاص است.
چاوشی آنقدر طرفدار دارد که لازم نباشد همه آلبوم را گوش کنند. به نظر من مخاطبان موسیقی باید کمی به خودشان زحمت بدهند و گوششان را تقویت کنند؛ اصلا چه بهتر که چاوشی مخاطب خاص و فراگیر دارد. خیلی قابل تحسین است که شما یک موسیقی خاص کار کنید و طرفدار زیاد هم داشته باشید. من این نوع کار را ترجیح میدهم به اینکه خواننده روی سبکی کار کند که هم عمو جون خوشش بیاید و هم بچه 5 ساله. به نظر من هر خوانندهای باید سبکی از موسیقی را دنبال کند که طرفدار خاصی به همراه داشته باشد. چرا که آن موسیقی پابرجا تراست. به این دلیل که طرفدارها همیشه دنبالش میکنند اما اگر سلیقه مرذم مسئله اصلی باشد، موسیقی و طرفدارانش در گذز زمان از بین میروند.چون سلیقه مردم عوض میشود. اما وقتی سبک خاصی کار میکنید همه هستند و کارهای راک همیشه طرفداران خودش را دارد.
اصلا قصد مقایسه ندارم اما آنهایی که این کار را انجام میدهند همیشه طرفداران خاص خود را دارند، کسی را نمیشناسم که بگوید من زمانی از «کاوه یغمایی» خوشم میآمد اما دیگرخوشم نمیآید.من فکر میکنم محسن چاوشی با این آلبوم میتواند طرفدارانی پیدا کند که واقعا طرفدار هستند.طبیعتا ابن یک موسیقی تیمایجی نیست و خدا رو شکر که اینگونه نیست.
از قطعهای که خودم برای این آلبوم نواختم بسیار راضی هستم و به نظرم زیباترین قطعه آلبوم است. از نوازندگی خودم هم راضی هستم فقط دوست دارم روی محسن چاوشی بتواند کنسرت بگذارد و البته همین که چاوشی تاکنون کنسرتی نداشته و این همه طرفدار دارد قابل تامل است. به ندرت پیش میآید از آلبومی تعریف کنم، شاید یکی از دلایلش این است که به سبک خود من نزدیک است. بعضی از آلبوم ها را مجبورم به عنوان یک متخصص گوش کنم اما از برخی قطعات این آلبوم لذت بردم.
شاید کسانی که امروز این یادداشت را میخوانند خیلی تعجب کنند که بابک ریاحیپور امروز از کدام سمت افتاده است اما حرفهایی که زدم به این دلیل نیست که جو گیر شدهام یا ارتباط و رفاقت پنهایی با محسن چاوشی داشته باشم.، خیر اینگونه نیست.جالب اینجاست که زمانی که من سر ضبط کار بودم خود محسن چاوشی حضور نداشت و فقط با تنظیمکننده کار (امید حجت) همکاری میکردم.
خب من هم حق دارم هر چند وقت یکبار از آلبومی خوشم بیاید.
منبع:
هفتهنامه تماشاگران امروز
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 آبان 1393 - 13:29
دیدگاهها
غیر مستقیم به حرف هایی که قبلا در مورد چاوشی زده بودی اشاره کردی
این حرفات کجا و اون حرفات کجا؟
کسانی هم که میگویند این آلبوم راک نیست، احتمالا موسیقی راک گوش نمیدهند یا نمیدانند راک چیست.
حرفی باقی موند عایا ؟
محسن چاوشی ♥
کسانی که میگویند آلبوم خوب نیست جان من برید یه خورده درباره موسیقی تحقیق کنید. مرسی از بابک واسه حرف های منطقیششششششششششششششششش
من کلا هر موقع نظری از بابک ریاحی پور میخونم مشعوف میشم :))))
چه میزان شیوایی متن و به چه میزان سواد موسیقی ازشون میباره!!
البته این ادبیات بعید نبود مثلا جایی که میگن "کسانی هم که میگویند این آلبوم راک نیست احتمالا موسیقی راک گوش نمیدهند یا نمیدانند راک چیست" یا مثالهای دیگه ای که هرجا بگردین پیدا میکنین! و یا تغییر موضعی که دادن...
البته که هنر نوازندگی ایشون محرزه اما نمیدونم چه اصراری داره از این نظراتی که هیچی به خواننده هاش اضافه نمیکنه بگه!!
به اندازه یک کامنت طولانی ارزش خوندن داره!!
این خیلی خوبه که محسن خان داره پیشرفت قابل ملاحظه ای درموسیقی پاپ این کشوربوجودمیاره ,واقعاخیلی آلبوم خوبی هست متفاوت ترازهمیشه بیشترازاونی که فکرشوکنیم تشکرازمحسن جان عزیز
آقای ریاحی پور از رو دوستی و رو در وایستی یه چیزی گفتن حالا..دوستان شما جدی نگیرید!!
مرسی از بابک ریاحی پور عزیز بابت این یاد داشت و نقد منصفانه.....
من که به شخصه بابت این صراحت کلام و حرف زدن بدون رو در بایستی بابک ریاحی پور خیلی خوشحالم...
واقعا این البوم این نقد ها و نظرات را نیاز داره تا یه سری مسایل و موضاعات برای یعضی از افراد روشن شه.....
باز هم یه پست دیگر از آلبوم "پاروی بی قایق" ... دو رقمی شد !
چه عجب ایشون از یه کاری تعریف کرد!! نمیدونم خوبه یا بده که خوشش اومده؟!! هنوز نقدشون به آرایش غلیظ رو فراموش نکردم : ((ایشان (همایون شجریان یعنی!) باید با چند موزیسین که در سبک راک تخصص دارند مشورت و کار میکرد نه با هر کسی که گیتار الکتریک بر روی دوشش انداخته است!))
و انتقاد وحشتناکی که قبلا به محسن چاوشی داشت ...
در نهایت به نظرم پاروی بی قایق جلوتر از موسیقی فعلی ما هست نیازی هم به بعضی تعریفا نداره استاد ریاحی پور!
با توجه به لفظ "مزخرف" که قبلا از جناب ریاحی پور در مورد آثار محسن چاوشی شنیده بودم اصلا انتظار نداشتم با ایشون همکاری کنند چه برسه به تعریف و تمجید!!!
پاروی بی قایق از بهترین آثار تولید شده در تاریخ موسیقی ایران است.
امیدوارم به حق خودش برسه...
محسن هميشه شاهكار بوده بابك
فقط چون قبلا تو تيمش راه نميدادت حسودي ميكردي
الانم لطف ميكنيم گستاخيه قبليتو ميبخشيم ولي ديگه تكرار نشه
به نام او
تقدیم به چاوشی و بچه های موزیک باران
همه باحالا
همه خوبا
کدام قله کدام اوج
منی که این همه کوهم از این جهان به ستوهم
حول و حوشِ دوازده دوازده و نیم شبِ چهارشنبه 16 مهر آلبوم جدید محسن چاوشی منتشر شد.البته منتشر شدن آلبوم کوچکترین توصیف،برای آن شب رویایی است که بهتر است بگذریم،اما چیزی که باید گفته شود این است که محسن چاوشی حول و حوش دوازده و نیمِ چهارشنبه شب 16 مهر، برای بار دوم متولد شد.تولدی که با آن چیزی که مرسوم است تفاوت ها دارد.
وقتی امیرِ موزیک باران قطعه ی دزیره را برای دانلود آپ کرد دل تو دلمان نبود که پس از تقریبا دو سال از منتشر شدن سیزده و سر آلبومی معروفش، محسن اینبار چه گلی به سرمان زده است.به هر حال هر طور که بود قطعه دانلود و پلی شد.
من معتقدم با تمام اتفاقاتِ خوبی که در دزیره افتاد، اما اگر روزی برسد که چاوشی خود تهیه کننده ی کارهای خود باشد امثال این کارها در آلبومش قرار نخواهند گرفت و البته دوست دارم بگویم که من دزیره را به عنوان سر آلبومی دوستش داشتم.
اتفاقات آن شبِ به تصور من رویایی تمامی نداشت و یکه تازش اَدمین های سایت موزیک باران بودند که به هر شکلی که بود می خواستد آلبوم در همان ساعتها هم منتشر شود.
قطعه ی دوم آلبوم که قبل از منتشر شدن پیش بینی می شد عامه پسند باشد،تمام پیش فرضها و پیش بینی ها را یک جا با هم شست و کنار گذاشت. قطعه ی قهوه ی قجری را هر چه قدر هم که در موردش گفته شود باز هم کم است،چون هر چه قدر هم که بگویید باز کم است،در خوشبینانه ترین حالتش هم فکر نمی کردم که روزبه شعری بسراید که ملودی چاوشی اینچنین بر آن سوار شود.ملودی و تنظیم بی نقص محسن و شعر فوق تصورِ روزبه یک قطعه ی کاملا دلچسب و البته متفاوت در کارنامه ی هنری آقای خاص ثبت کرده است.
من بی تو چیزی نیستم جز
پرده ی بی آفتاب جز
رختخواب کهنه و لیون آب،قرص خواب
آخ که این جز گفتنهای چاوشی در این قطعه چقدر دلنشین شده.
تفنگ سرپر پر اُبُهَت است چون یک تفنگ است و یک اُبهت،تفنگی که حتی با داغ دیدن و منزوی و فراری شدن هنوز هم اُبهت دارد،تفنگی که نباید به هیچ کس رحم کند،دلش برای زوزه ی گرگ هم ضعف می رود و این ضعف را چاوشی اُستادانه به رخ می شود.
تفنگ سرپر پر از نوستالژیست،پر از خاطره ،پر از حسِ تلخِ گفتن و شنیده نشدن،بودن و دیده نشدن و این تلخی با لحن جاودانه ی چاوشی بر قطعه قطعه ی وجودمان تاثیر می گذارد.
خواب قطعه ی ماورایی آلبوم محسن است.شک نکنید خواب قلبِ پاروی بی قایق است.و مطمئن باشید که محسن حتی در چینش قطعات آلبوم به محور قرار دادن قطعه ی خواب واقف بوده است و به قول خودش هیچ چیز بدون برنامه نیست.
لبخند زد و دستامو گرفت اَما توی خواب
فردا نشده بیدار شدم،بیدار و خراب
عکسش روی میز باز اَز توی قاب بیرون اومد و
دستامو گرفت باهم دوباره رفتیم توی قاب
تصویری که صفا برای مخاطبین مصور می کند در عینِ رمزآلود بودن بسیار شفاف و دقیق است و به نظرم صفا در این قطعه حجت را بر چاوشیستها تمام کرد.او در این قطعه همه کار کرد و نشان داد که اِنتقادها به او از بیخ و بُن محلی برای اِعراب ندارد.
اَما نکته ای که به ضمِ حقیر باید به آن اشاره شود تنظیم بسیار هنرمندانه ی جمالفرد است که اتفاقا از کشفیات محسن چاوشیست.مشخص نیست چقدر محسن و اَمیر درباره ی ملودیِ این قطعه و به خصوص شعرش با هم صحبت کردند،
اَما چیزی که مشخص است خروجیِ این همکاری و همفکریست که به نظرم برترین قطعه ی آلبوم است، آن هم با اختلاف بسیار بالا و البته حسرتی که پس از شنیدن این کار بر قلبم چمبره می زند نبود رسانه ای برای منتشر کردن کلیپی برای این اَثر بسیار قدرتمند است.
قطعه ی ششم آلبوم جدید چاوشی به نظرم فقظ و فقظ برای چاوشیستها در نظر گرفته شده است و به شدت معتقدم افرادی که چاوشی گوش کنِ حرفه ای نیستند، قطعا این نوع موسیقی را پس می زنند،و البته شاید خیلی ها هم آن را کاملا یکنواخت قلمداد کنند.اما همانطور که گفته شد من فکر می کنم که این قطعه برای چاوشیستها در نظر گرفته شده و به نظرم برگِ برنده ی این قطعه نه تنظیم و نه شعر بلکه ملودی و لحنِ خوانشِ منحصر به فرد چاوشیست.
چاوشی در این قطعه غمگین است و با چاوشی جز و دزیره و حتی کلنجار متفاوت است،همان چاوشییست که هر چیزی که سر راهش باشد را با خاک یکسان می کند،آری چاوشی در این قطعه با هیچکس شوخی ندارد. آنجایی که می گوید یکی بختک شده اُفتاده رو سینم را به یاد بیاورید، نفس کشیدن را غیر ممکن می کند.
گلو پاره می شود آنجایی که می گوید: یه بالن با یه طناب از گلو پاره و چقدر جذاب،جذابیت زندگی را در اُمیدِ یک اعدامی به زندگی به رخ میکشد و البته صفا بار دیگر نشان داد که دایره ی تشبیهاتش تمام شدنی نیست!
گلاب (یک خونه ی کوچیک) متفاوت ترین ترانه ی آلبوم است و پس از شنیده شدن یک جور حسِ خُنکی در زیر پوستمان جوانه می زند.
انگار چاوشی در وسط یک کوهستان گیر اُفتاده باشد و در میان برف و سرما بزند زیرِ آواز.
یک خونه ی کوچیک قصه ی بهانه گیری ها و ناز کشیدن های بک طرفست،قصه ای که مجنون پس از شکستن دلش نه عاشق شد نه دوست،سفره ی دلش را هم برای هیچ کس باز نکرد تا آن جا که عجل مهلتش نمی دهد و جانش را می گیرد،آنجاست که لیلیِ سنگدلِ این روزهایمان به دیدنش می رود تا برای مجنون چراغی برای تاریکی شبش باشد،اما این خبرها نیست و لیلی گلاب به دست، سحر نشده هوای رفتن می کند.
من با این قطعه حس و حالِ عجیبی داشتم و دارم .چاوشی یک دیوانه ی بالفطرست و مارا هم دیوانه کرده است.
چاوشیِ کلنجار کلافه است.کلافگی در کلمه به کلمه خواندنش مشخص است و اگر چه می شد روی شعر یک ملودیِ سوزناک را پیاده کرد،اما چاوشی ترجیحش بر این ملودی بوده که ماحصلش به نظرم متفاوت ترین ملودیِ دوران کاری اوست.
قطعه ی کلنجار من را به یاد قطعه ی ادامه بده ی رضا یزدانی می اندازد،نمی دانم چرا؟ شاید به هم هیچگونه ربطی هم نداشته باشند اما من وقتی برای اولین بار این قطعه را شنیدم ناخودآگاه یاد فضاسازیِ یزدانی در ادامه بده افتادم.
به هرحال معتقدم چاوشی در کلنجار یک چاوشی کلافه و بی حوصله است که حتی حوصله ی خواندن هم ندارد و البته معتقدم که این قطعه نیاز به زمان دارد تا کامل جا بیفتد.
محسن چاوشی +کوشان حداد+حسین صفا=یوسف
سه اسمی که هر کدامشان در حیطه ی کاری خویش خدایی می کنند.
سه عنصری که همکاریشان در سالهای پیش منجر به خلق دنیایی به نام قطار شد.
حالا این بار به دنیای یوسف کوچ کرده اند تا بتوانند آفتاب را به آسمان او هم ببرند.
می شود در مورد یوسف مطالب زیادی نوشت،اما من می خواهم از حسم بنویسم.
من با هر بار پلی کردنِ این قطعه، چشمهایم را می بندم و سفر می کنم به دیار یوسف،همراه با او در چاه می نشینم گوش می دهم به درد دلش ،گریه می کند و به من می گوید چشمم به هرچی که می دید بی اعتماد تر میشد، از همان کوچکی همه و همه من را باعث سر درد و درد سرشان می دانستند،اگر شترشان سر صبح سر ناسازگاری با آنان را داشت مقصرش من بودم،اگر گندمی برای ساییدن و تبدیل شدن به نان وجود نداشت من مقصر بودم.اگر برادرانم هر روز صبح مجبور بودند برای کاری بیرون بروند من مقصر بودم.
حالا هم که اینجا در تهِ این چاه گیر اُفتاده ام، نه به تو بلکه به دلم می گویم: روح بزرگم دیدی همان حرفِ من شد، دیدی دنیا چقدر کوچیکه.
آری دنیا خیلی کوچیکه نبیِ خدا.
یوسف فرای آلبوم جدیدِ چاوشیست،قطعه ایست که تاریخ مصرف نخواهد داشت.
تا زمانی که گوشی برای شنیدن وجود داشته باشد،یوسف زنده خواهد بود.
وصیت آخرین تیری است که از کمان چاوشی پرتاب می شود.
تیری که یک تفاوت بزرگ با سایر تیرها دارد و آن این است که بدون واسطه و مستقیم قلب را نشانه رفته است.
وصیت نامه ی چاوشی از خیلی وقتها قبل تر بر سر زبانها اُفتاد،اما به هر دلیلی که بود منتشر نشد و امروز به عنوان تیر خلاص چاوشی در آلبوم منتشر شده است.
من به شخصه اگر حق انتخابی داشته باشم در کارهای محسن، این نوع قطعات را بیشتر ترجیح می دهم،ولی اگر بخواهم زیاد در این قضیه مانور دهم شاید به همان واپسگراها ملقب شوم.
به طور کلی در یک جمله می توان گفت چاوشی در وصیت همان چاوشی مطلوبِ من است،چاوشیی که برای رساندنِ منظورش به حاشیه نمی رود، در حرف زدنش از این شاخه به آن شاخه نمی پرد،همان چاوشیی قاطعیست که یک زمان توبه می کند،یک زمان کم تحمل است،یک زمان برای مادرش می خواند و حالا هم که وصیت کرده است.
چاوشی در وصیت شنیدنیست.
مسیر چاوشی رو به پیشرفت است،من با شنیدن پاروی بی قایق این روزها به این باور رسیدم که کار سایر موزیسینهای کشورمان با تمام احترامی که برایشان قائلم،ولی حس می کنم یک نوع بچه بازیست.
مخاطبین تا کی می خواهند شعرهایی کلیشه ای با ملودی های پوسیده و تنظیم های نخ نما شده ی بازاری را گوش کنند.
به هر حال یک روز گوشِ مخاطبین از این همه تکرار خسته می شود و شاید آن روز محسن چاوشی و امثال ایشان خیلی بیشتر از امروزشان مورد حمایت قرار بگیرند.
دوست
اینکه منتقد قدیمیه چاووشی که کارهای اون رو مزخرف نامیده بود میاد اینقد تعریف و تمحید می کنه فقط یه معنی می ده:
ایننننننقد چاوشی پیشرفت کرده کرده که حتی منتقدینشو هم به زانو در آورده
مرسی چاووشی
قطار قلب همه ماست
به شخصه برای من خیلی غیرمنتظره بودکه آقای ریاحی پور(باسابقه قبلی وحرف های عجیب وغریب و...که قبلا زده بودند) این طوراز البوم تعریف کنند...این قسمت ازصحبتهای اقای ریاحی پور همه چیزراروشن می کنه که گفتن... (شاید کسانی که امروز این یادداشت را میخوانند خیلی تعجب کنند که بابک ریاحیپور امروز از کدام سمت افتاده است اما حرفهایی که زدم به این دلیل نیست که جو گیر شدهام یا ارتباط و رفاقت پنهایی با محسن چاوشی داشته باشم.، خیر اینگونه نیست.جالب اینجاست که زمانی که من سر ضبط کار بودم خود محسن چاوشی حضور نداشت و فقط با تنظیمکننده کار (امید حجت) همکاری میکردم.)...محسن چاوشی عزیز...به خودافتخارمی کنم که طرفدارت وهوادارت (وبه قول خودت مخاطب) همیشگی ات بودم وهستم....
چاوشی آنقدر طرفدار دارد که لازم نباشد همه آلبوم را گوش کنند.
مرسی بابک ریاحی پور.
بارون میومد پس داد زدم من پشت درم ، خمیازه باد آهسته گذشت از پشت سرم.
این آلبوم عشقه به تمام معناس.
قدیمی نمیشه.
مرسی بابک اصلا جای حرف باقی نذاشت...
و اینگونه است که محســــــن چاوشـــــــی با هنرِ نابِ خودش ، منتقدینش را مجبور به تعریف و تمجید میکند :)
بعد از یادداشت آقای کریمی درباره ترانه های آلبوم و یادداشت آقای ریاحی پور درباره موسیقیِ آلبوم، بازم کسی هست بخواد بگه آلبوم ضعیفه ؟ :) قبلنم گفتم اگه کسی بخواد ایراد از آلبوم بگیره ، بدون شک ایراد از خودشه !
دوستانِ همیشه در صحنه لطفا اندکی گوشاتونو قوی کنید خصوصا زمانی که چاوشی میخواد آلبوم بده !
ممنون از آقای ریاحی پور که گفته ها رو گفتن !!
"من این نوع کار را ترجیح میدهم به اینکه خواننده روی سبکی کار کند که هم عمو جون خوشش بیاید و هم بچه 5 ساله." یعنی همون آهنگای بازاریِ رایج در کشور که متاسفانه (!) پر و پا قرصای عجیبیم داره !!
سلام
جناب ریاحی پور شما که میگی از راک سر در میاری چرا ؟؟؟
تا حالا اسم گروه موتورحد به گوشتون خورده ؟
اون راکه نه این !
این البوم خاص بود اما خیلی جالب نبود ... یعنی موندگار نمیشه به نظر من البوم قبلی بسیار جالب تر بود
موفق باشید
عرض شود که بابک ریاحی پور کم از محسن چاووشی چند سال پیش بد نگفته اینکه الان اومده اینحرفارو زده واقعا به خاطر جایگاه بالای البوم بوده طرفدار احسان خواجه امیری به خدمتت برسونم که بابک ریاحی پور یکی از رفیقای پرو پا قرص احسان خواجه امیریه و یکی از منتقدای شدید محسن چاووشیه پس رفاقتی در کار نبوده این حرفا فقط و فقط جایگاه بالا و بدون حرف پاروی بیقایق رو میرسونه که دهن هر منتقدی رو میبنده .
مرسی آقابابک. امیدوارم همیشه همینجوری واقع بین باشی
ايشون يه زماني انتقاد كرد چه درست چه غلط و الانم از البوم جديد چاوشي تمجيد كرده
قرار نيست ما بر عليه ايشون جبهه بگيريم
درود بر رياحي پور و چاوشي كبير
ولی واقعا گیتار الکتریک پاروی بی قایق شاهکار نواخته شده . شاهکار
به نام خدا
ابتدا میخوام از دوست عزیزم بابک ریاحی پور که استادمسلم گیتار باس است تشکر کنم و بگویم که بابک عزیز با نوازندگی بسیار زیبایش در این قطعه درخشش کار گروهیمان را دو چندان کرد و گیتار باس به خودی خود در این کار سولو محسوب میشود . بابک جان مرسی از حضور حرفه ایت .
سپس میخوام به محسن چاوشی عزیز برای چندمین بار تبریک بگم به خاطر همه نوع اوریهاش و اینکه همیشه همه رو سورپریز کرده . به جرات میتونم بگم نگاه منحصر به فردی به شعر و موسیقی داره که باعث شده خودش هم منحصر به فرد باشه. محسن جان از اینکه سالهاست به من لطف داشتی و منو هم دل و همراه خودت دونستی تشکر میکنم و امیدوارم همیشه همینطور نوع اور و تاثیر گذار باشی ، شعر و ملودی زیبا و منحصر به فرد پاروی بی قایق منو وادار کرد که با گیتار جور دیگه ای حرف بزنم.
ارزوی سربلندی برای همه موزیسینهای کشورم رو دارم
صراحت عمل و حرفهای استادی که داشتنش برای ما افتخار است,برای من صادق است//استاد ریاحی پور بزرگ هیچ وقت حق رو به جانب داری,ترجیح نمیدهد......چه لاین باس زیبا و قویی از استاد بابک شنیدم به همراه سولوی خوبه امید جان عزیز...
درود به همه عوامل این آلبوم خوب و با تکنیک...همگی خسته نباشید///
موسیقی ما,سپاس:-)
موسیقی راک بود و تنظیم آهنگ ها هم بیسار خوب. ولی نمیدونم چرا نمیتونم با صدای محسن چاووشی ارتباط برقرار کنم
سبک این البوم کاملا راک نیست...هرچند بیشتر اهنگاش راکه ولی اهگ دزیره و خواب و چن تای دیگه در سبکی دیگه هستند
افزودن یک دیدگاه جدید