پاسخی به تردیدهای این روزها در باب موفقیت اخیر یک گروه ایرانی در یک مسابقهی جهانی
چرا گروه آوازی تهران را دوست دارم؟
[ مانى جعفرزاده - آهنگساز و رهبرارکستر]
این یادداشت را دارم وسطِ ضبطِ استودیویی یک قطعه مینویسم که شنبه باید تحویل داده بشود. پس برایم مهم بوده است که کار و زندگیام را رها کُنم و این چند سطر را در حمایتی بسیار لازم از بچههای گروهِ آوازی تهران (که با هیچکدامشان هیچ آشنایی و مرافقتِ نزدیک ندارم) برسانم به اهلاش.
یک
برخی سایت ها و خبرگزاری ها در گزارش های که همین یکی-دو روزِ پیش منتشر کرده اند، با ارائهی مستندات و لینکِ خبر و چه و چه، تلویحاً اعلام کرده اند که گروهِ آوازی تهران مستحقِ دریافت این همه حمایت [کدام حمایت؟] نیست و آنچه هم که به عنوانِ موفقیّتهای این گروه رسانهای شده، اغراقشدهی یک حضورِ کمفروغ در جمعِ گروههای آوازی آماتورِ جهان است.
(همهی اینها نقلِ به مضمون البتّه)
انگار که کسی پیش از این نمیدانسته یا نمیتوانسته یا برایش جالب نبوده که برود و به سایتِ مسابقهی مزبور سَر بزند و ابعادِ موفقیّتِ این گروه در آن مسابقه را تشخیص بدهد یا بداند. امّا چون کسانِ دیگری هم اینسو و آنسو همین زمزمهها را تکرار کردهاند و میکُنند و ظاهراً رفتهرفته شک و شُبههها دارد زیاد میشود، یکی،دو توضیح شاید بیجا نباشد:
دو
یحتمل نویسندههای محترمِ مطالبِ یاد شده و دیگر کسانی که به چنینِ حرفهایی دامن میزنند، در جریانِ برخی اصطلاحاتِ رایج در موسیقی جهان و مسابقههای آن نیستند. چون موسیقیدانان میدانند که تقریباً هر مسابقهی جهانی موسیقی، مسابقه میانِ گروهها یا نوازندگانِ «آماتور» است. امّا برای روشن شدنِ مطلب لازم است توضیح بدهیم که این لغتِ «آماتور» اینجا و در اینجور موقعیّتها یعنی چه؟ معنی این لغت آن نیست که گروهها یا نوازندگانِ شرکتکُننده در چُنین مسابقههایی از سطحِ پایینِ دانشِ فنّی یا توانِ هنری اندکی برخوردار هستند، بلکه معنی این لغت به آسانی در برابر گروهها یا نوازندگانی که اصطلاحاً «حرفهای» نامیده میشوند، مشخص میشود:
در تعریفِ مشخصِ «حرفهای» بودن در فرهنگِ موسیقی جهان، برای مثال گروهِ آوازی «ارکسترِ اُپرای وین» یا گروهِ آوازی «اُپرای متروپولیتَنِ نیویورک» یک گروهِ حرفهای به شمار میآیند و البته بدیهی است که این دو گروه هیچوقت با هم مسابقه ندادهاند و نمیدهند. در مقابلِ چُنان گروههای عظیم و با تشکیلاتِ گسترده و معظّمی، گروههایی مانندِ «گروهِ آوازی تهران» را که متشکل هستند از هنرمندانی بدون سازمانِ گسترده، گروههای «آماتور» مینامند و اکثرِ مسابقههای جهانی و بسیار معتبر هم در سطح و میانِ اینجور گروهها برگزار میشود. این از این.
هشتمین دورهی مسابقههای جهانی گروههای آوازی «ریگا» که در لتونی برگزار شد، در زمرهی مهمترین مسابقههای جهان در این رشتهی هنری است. به یک تعبیر، «المپیکِ» این هنر است و بنا بر همین تعریف هم از همان قاعدههای «المپیک» تبعیّت میکُند. کشورهایی با بودجههای هنگفت و گروههای متعدد در شاخههای مختلفِ آوازِ گروهی در این مسابقهها شرکت میکُنند. هر گروه در هر شاخه بر حسبِ امتیازِ به دست آمدهاش، حائزِ به دست آوردنِ مِدالهای طلا، نقره و برنز میشود و در نهایت، کشورهایی که بیشترین مِدالها را در شاخههای مختلف کسب کرده باشند، رتبههای نخست را به دست میآورند.
«گروهِ آوازی تهران» بدونِ هیچ کمکِ مالی از سوی حامیانِ مالی دولتی و غیرِدولتی در این مسابقهها در سه رشته مِدال کسب کَرد و به ایران بازگشت. این موضوع کمابیش مانند آن است که کاروانِ ورزشی ایران در «المپیک» دو طلا در «کُشتی» و یک نقره در «تکواندو» کسب کرده و به کشور باز آمده باشد. در چنین موقعیتی، البتّه ایران قهرمانِ «المپیک» نشده است؛ امّا تلاشِ ورزشکارانی که در رشتهی خودشان طلا و نقره کسب کردهاند، درخورِ ستایش است. تجلیلِ از آنها هم نه بزرگ کردنِ یک ماجرای فرعی است در یک رویدادِ مهمِ جهانی و نه وارونه جلوه دادنِ واقعیت.
سه
به عنوانِ عضوِ کوچکی از جامعهی موسیقی ایران به گروهِ آوازی تهران افتخار میکُنم. همان شبِ اوّل هم که خبرِ موفقیّتِشان رسید، رفتم و در سایتِ مسابقهها رتبهشان و حدودِ موفقیّتی را که کسب کرده بودند، مطالعه کردم و باز هم به نظرم چیزِ کمی نیامد. این اوّلین افتخارِ رسمی و جهانی موسیقی ایران و ثبتِ یک «رکوردِ» جدید است برای موسیقی سرزمینِ ما ولو آنکه این «رکورد» در مقیاسِ جهانی اتّفاقِ چندانِ عجیب و غریبی نباشد.
چهار
گمان نمیکُنم هیچ جماعتی را بشناسم که به قدرِ ما مردمانِ ساکن در این جغرافیا، مُصر باشند بر انکار یا تخفیف و تحقیرِ هر دستاوردی که کسی از قبیله و تبارِ خودشان کسب کرده است.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 30 مرداد 1393 - 12:13
دیدگاهها
گروهی دوست داشتنی ، پرتلاش و حرفه ای که بازیچه جاه طلبی مدیری
بلندپرواز شد. بهیچ وجه ، تقصیری متوجه این گروه و سرپرست آن نیست.
دفتر موسیقی بایستی پاسخگوی این اعتراضات و اطلاع رسانی باشد.بقول
یکی از ناشران موسیقی خطاب به مدیر دفتر موسیقی :"راستی لیتوانی ،
خوش گدشت؟؟؟!!".مدیرکلی که برای کمک ناچیز و یک سفر رفتن، اعتبار
این گروه را بازیچه قرار داد.آقای مدیر پاسخگو باشید.
سفسطه هنر همیشه بر حق بودن!
سفسطه یکی از عادات مرسوم بسیاری از ما در بحث کلامی ست. این روش مباحثه را گویی ناخواسته در درون جامعه ایرانی آموخته ایم و از بلندپایه ترین مسئول تا خردهپاترین فرد جامعه خواسته یا ناخواسته از آن بهره می برند.
در المپیک برای هر رشته ورزشی، به یک نفر-تیم طلا، به یکی نقره و نفر سوم (تنها و تنها یک نفر-تیم) برنز تعلق می گیره، نه اینطور که در این بازی ها معمول است به 25 تیم طلا به 30 تیم نقره و به 15 تیم برنز داده می شود.
هر دوی این ها رقابت هستند، فرق بازی با مسابقه در این است.
هیچکس منکر هنر و تلاش اونها نیست. اما ریشه شارلاتانیسم باید کنده بشه. المپیک المپیکه و همه ازش آگاهند. اما اینکه از عدم آگاهی عوام استفاده کنی و اینجوری واسه خودت از آب گل آلود ماهی بگیری لیاقت زشت ترین تحقیرها رو داری چون مردم سرزمینت رو .... فرض کردی. بیا آگاهی بهشون بده تا پشتت باشن. نه اینکه هم جا بگی ما بهترین دنیاییم.
جناب جعفر زاده ،اولا هيج كس نكفته كه اين كروه مستحق حمايت نيست . دوما اين در همه جاي دنيا وقتي واقعيتي به كونه اي ديكر عرضه شده و بعد اصل ماجرا فاش ميشود اولين كار عذر خواهي ،بذيرفتن قصور يا اشتباه و در بسياري موارد جبران مقتضي اسيب وارده به اعتماد عمومي است نه مثل اقاي عمرانلو كه منتشر كنندكان حقيقت مبتني بر سايت رسمي جشنواره را ، به بخل و حسد وكينه ! متهم كند.شما هم لطفا به جاي تحقير قبيله ساكن در اين جغرافيا ،به فكر اصلاح فرهنك غلو و دروغ مسري در همه اقشار باشيد نه اين كه بر صورت كويندكان حقيقت خاك بيفشانيد. و صد البته وقتي مدير موسيقي اين مملكت خودش دامن زننده اين هياهوي جعلي باشد از ديكران جندان انتظاري نيست
جناب جعفرزاده چنان در مورد این گردهمایی ( شاید بهتر بود به جای مسابقه ؛ گردهمایی گفته بشه ! چون به هر گروهی که شرکت کرده یه مدال هم دادند !!! حالا میخواد طلا ، نقره یا برنز ... ! دست خالی کسی برنگشته !!! ) و اهمیت بسزای اون در ژانر کر و موسیقی کرال صحبت کرده اند ؛ که کسی ندونه فکر میکنه ایشون خودشون بارها در اون مسابقه یا شبیه اون شرکت ؛ به عمر نازنینشون حتی یک کنسرت کر یا ارکستر رهبری و خلاصه در باب اهمیت اون گردهمایی ؛ آگاه آگاه آگاه هستند !!! ( به تخصص " رهبر ارکستر " در کنار اسم ایشون دقت بفرمایید !!! من نمیدونم این همه رهبرررررر از کجا بیرون اومدن ؟؟؟ کدوم تحصیلات خارج از کشور ؟؟؟ { داخل ایران که این رشته رو نداریم } ... کدوم تجربه و کنسرت و رهبر تجربی اقلاً ؟؟؟ { اقلاً مثل کیارس ، رهبر تجربی ! } ... همه رهبر !!! )
هیچوقت کسی منکر تلاش این بچه ها نشد. بهترین گروه ؛ سری اول بودند که... متاسفانه از هم پاشیده شد و باز سری بعد جمع شدند و حرکتی کردند !!! تا اینجاش بسیار عالی ولی بحث سر شلوغ کردن و سفسطه بازی ؛ بخصوص آقای ارجمند هست . جوابیه آقای عمرانلو ؛ نه تنها کار رو به خیر نکشوند بلکه خرابتر هم کرد !!!
شما جوابیه ای که لینکش را قرار دادید یبکار دیگر مرور کنین . فارغ از بحث اینکه نویسنده جوابیه رسمی را با متنی غیر رسمی اشتباه گرفته هست و جمع بندی لمپن وار دارد بیشتر مهر تائیدی است بر نوشته ایسنا.
این دوستان خودشان معترف هستند که مدال طلا به فرد یا گروهی که اول میشوند تقدیم نمیشده و بلکه چندین و چند نفر مدال گرفته اند !!!
مورد بعدی خود ساخته بودن گروه یا غیر خودساخته بودنش چه دخلی به مقام آروی گروه دارد که روی آن مانور داده شده است و بهتر است بپرسیم آیا این موضوع ارزش هنری دارد یا قصد از ذکر آن جلب ترحم است ؟
در بند ۴ جوابیه به وضوح ما شاهد مغلطه هستیم . تعداد زیاد مدالهای طلا داده شده را دلیلی بر بالا بودن سطح مسابقه اعلام میکنند و نمیدانم این نتیجه گیری بر پایه کدام استدلال است ... عرض کردم مسابقه نه !!! بلکه گردهمایی !
در بند ۸ هم بنا بر روال این چند ساله اخیر مخالفین تنگ نظر و ... نامیده میشوند که خوب دیگه کاملا مشخضه ...
کاشکی شرایطی پیش بیاد و بچه های گروه قبلی این کر ، کمی در مورد مسابقه های سری قبل صحبت کنند ... حتما صحبتهای جالی رد و بدل خواهد شد از خاطرات آنها !!!
نه جناب عمرانلو !!! دیگه زمانه مثل دوران آقای بابک رضایی نیست ... !!!! کاشکی من رو ببخشید که اینجا مجبورم از ادبیات رئیس دولت قبلی استفاده کنم و بگم " اون ممه رو لولو برد " ... !!!
شما می فرمائید این گروه آماتور هست.کجای دنیا یک گروه به اصطلاح آماتور با بلند پایه ترین مسوولین مرتبط با خودش اسکورت می شه؟ و بعد هم جشنی با هزینه گزاف مادی و معنوی برای اشاعه و رواج شارلاتانیسم....... و توجیه" داوران برای ما بلند شدند و کف زدند" پس ما قهرمانیم ....
جناب آقای جعفرزاده، ممنون از توضیحاتتون. من متن خبرها، پاسخ گروه آوازی و متن شما را خواندم و به نظرم همه چیز کاملا گویاست و توضیحات داده شده کاملا قانع کننده است. امیدوارم که گروه آوازی تهران با انرژی به فعالیت خود ادامه دهد و اسیر این جو ایجاد شده نشود. از شخص شما هم تشکر می کنم که با وجدانی بیدار برای بیان حقیقت پیشقدم شدید.
l متاسفانه فضای کلی کشور ما از ریا و دروغ وبی مسولیتی زیاد شده . مسولان وعده هایی میدن که خودشون هم میدونن نشدنیه و برای خلا بی مدیریتی و کوتاهی هاشون اخبار کذب میدن .بنظرم خیلی هم تقصیر این گروه نیست . باید جستجو کرد که چرا مدیر کل دفتر موسیقی خواسته همراهی کنه با اینهادر سفری که شخصا برنامه ریزی کرده بوده گرو ه. و اینگونه اطلاع رسانی کرده و گویا از اعضای گروه خواسته چیزی نگن والا سفر مسکو رو مسیله دار میکنه مثل ماجرای کلاس درس دانشگاه آزاد در سال گذشته که برای دانشجوهای موسیقی بواسطه اعتراضی که داشتن تهدید کرده بودند...!!!
اگر حداقل سطحی رو می شد برای این دورهمی قائل شد، به قول آقای عمرانلو کشور عربستان گروه کر قرضی، از اندونزی رو به نمایندگی از خودش اعزام نمی کرد.
اگه هدف کسب مقام است برای دوره بعد یه گروه کر فرانسوی یا ایتالیایی یا آلمانی کار درست رو به نمایندگی از ایران اعزام کنیم، دنیا رو چه دیدی شاید مقام قهرمانی رو برامون بدست آوردن.
بر گزاری این جشن ها و ریخت و پاش های دروغین در شرایطی که در ارکستر سمفونیک تهران سازهای کهنه هنوز جای خود را به سازهای جدید نداده اند(البته اگر ارکستر سمفونیک طبق وعده ها تشکیل شود) و هنرستان موسیقی دختران از داشتن اساتید خارجی با استاندارد جهانی محروم است نه تنها افتخار مسوولین و کارشناسان پاچه مال ایشان نیست بلکه جای تامل و تاسف دارد
مانی جان نمی شد صبر کنی به قول خودت ضبط کارت تموم شه بعد متنو بنویسی تا اقلا بشه فهمید چی داری میگی؟این جمله خودت رو یکبار دیگه وقتی حالت خوب بود و پروژه هات رو تحویل داده بودی مرور کن:
"چون موسیقیدانان میدانند که تقریباً هر مسابقهی جهانی موسیقی، مسابقه میانِ گروهها یا نوازندگانِ «آماتور» است" .
پس حتما مسابقات آکادمیک هم بین نوازندگان حرفه ای برگزار می شه :)))
سیاستهای جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد بیشتر شبیه شوخی است تا آینده نگری. متاسفانه منم منمهای زیاد آفت موسیقی شده .دفتر موسیقی وخانه موسیقی دست بدست هم داده اند تا با بی خردیهایشان همین نازکه موسیقی کشور رو بر هم زنند. راستی چرا حکم رهبران ارکستر داده نمیشود ؟ اگر پول ندارید ارکسترها را راه اندازی کنید پس این حیف ومیلها و ریخت و پاشها وسفرهای خارجی چیست. دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباستان را؟ لطفا به خود آیید دولتمردان موسیقی ایران...
منظور ماني خيلي واضحه يعني موسيقي دانهاي حرفه اي هيچ وقت وارد مسابقه اي نمي شوند.افتاد؟؟
افزودن یک دیدگاه جدید