گزارشی از کنسرت گروه آوای مهربانی با حضور خوانندگان و نوازندگان سرشناس مهمان؛
«آوای مهربان» در تالار وحدت پیچید
موسیقی ما - کنسرت موسیقی تلفیقی گروه «آوای مهربانی» به سرپرستی سهیلا پورگرامی و آهنگسازی و تنظیم پدرام درخشانی شامگاه گذشته (۷ آبان) در تالار وحدت میزبان هنردوستان کشورمان بود. این برنامه ساعت ۲۱: ۴۵ با نوای قانون و «شیکر» قطعهٔ خاطرهانگیز «شب مهتاب» سروده علی اکبر شیدا آغاز شد.
پدرام درخشانی شب گذشته سعی و به قول پورگرامی تلاش کرده بود با تلفیق سازهای ایرانی و غیر ایرانی قطعاتی امروزی از تصنیفهای خاطره انگیز میهنمان ارائه کند.
پس از پایان «شب مهتاب» (امشب شب مهتابه...) قطعه «تک درخت» ترانه نواب صفا و آهنگ عباس شاپوری آغاز و با تکنوازی تنبک نازنین پدرثانی و همنوایی گروه ادامه یافت...
«تک درختی، تیره بختم
که در سکوت صحرا
فریادِ من، شکسته در گلویم
...»
تاکید به جای خوانندگان گروه بر کلمات این تصنیف از نقاط قوت اجرای این قطعه بود.
سپس پیانوی رضا تاجبخش «شانه» ناصر رستگارنژاد را نواخت.
اما پس از «بر گیسویتای جان، کمتر زن شانه چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه...» با نوای کمانچه بریمانی از قطعه بعد «بوی جوی مولیان» رودکی و آهنگ روح الله خلاقی آمد همی. با این حال خوانندگان گروه چنان که باید این قطعه را در اوج نخواندند.
پس از آن به درخواست پورگرامی پدرام درخشانی با تشویق حضار به روی صحنه آمد و به تک نوازی سنتور پرداخت؛ قطعاتی که به سان قطعات پیشین از طرب کافی برخوردار نبودند.
با این حال قطعه پایانی بخش اول یعنی «اگر هستم» علی اکبر شیدا با تکنوازی پرکاشن علیرضا میرآقا بار دیگر فضای طرب انگیز تالار وحدت را احیا کرد.
«اگر مستم من از، اگر مستم من از، عشق تو مستم، عشق تو مستم...»
پس از تنفسی کوتاه با پیوستن امین دادوری و تک نوازی دف به جمع نوازندگان بخش دوم آغاز و با استقبال خوب حضار روبرو شد سپس قطعه بیکلام محلی «کردستان» در هماهنگی کامل نواخته شد. و استقبال خوب حضار از این قطعه محلی پیش درآمد «مرو از کنارم» را در پی داشت که با نغمه کمانچه و هم نوازی پیانو آغاز و هم نوایی گروه را در ادامه با خود همراه کرد.
پیش درآمد این آهنگ قطعهای دشتی بود که مفهوم آن فضای تنهایی را تداعی میکرد و ارتباط چندانی با مفهوم تصنیف خراسانی «مرو از کنارم» نداشت.
«عزیز بنشین به کنارم، ز عشقت بیقرارم، حالا مرو از کنارم، بخدا دوست میدارم...»
سپس پورگرامی از امید آتون، خواننده و نوازنده مهمان خواست که به جمع آنها بپیوند و با تشویق حضار وی هنرنمایی خود را به نام «موجون» به زبان گرم جنوبی آغاز کرد. همراهی هماهنگ گروه با وی فضای «وحدت» را به وجد آورد: «مو چون دریای عشقت پرهیاهو، پرتلاطم...»
در حالی که یک ساعت بیشتر به نواخته شدن ساعت ۱۲ نیمه شب نمانده بود رحیم شهریاری و وحید اسداللهی خوانندگان و نوازندگان آذری زبان میهمان به درخواست سرپرست آوای مهربانی به جمع گروه پیوستند و قطعات «آیریلیق» و «نئیلمیشم» را با همراهی گروه یکی پس از دیگری خواندند و نواختند. شهریاری هنگام خواندن و نواختن آکاردئون همرنگ لباس یک دست سیاهش چنان با احساس این قطعات را به همراهی ضربات چیره دست اسداللهی به ناقارهاش خواند که هرچند به زبان آذری میخواند، اما از حالات چهرهاش میشد فضای تصنیفی را که میخواند از جان احساس کرد.
وی در پاسخ به تشویقهای جانانه حضار «یاشاسین آذربایجان، یاشاسین ایران» گفت و پس از پایان قطعات بخش دوم تشویقهای هنر دوستان در تالار وحدت قطعهای دیگر را به زبان آذری اجرا کرد.
آوای مهربان توانست در بامداد روز یکشنبه مخاطبان هنر دوست را در هوای بارانی نیمه شب در حالی که لبخند شادی بر لب داشتند با کوله باری از خاطره روانه خانههایشان کند؛ هرچند تنظیم صدای ناشیانه سازها که در آن فقط صدای ساز کمانچه به خوبی شنیده میشد مثل اکثر برنامههای موسیقی که در کشورمان برگزار میشدند حسرتی دیگر را بر دل ایرانیان برجای گذاشت.
نکته دیگر در این میان که اشاره به آن شاید موجب تصحیح این غلط مصطلح در تنظیم آهنگهای ایرانی شود درباره تنظیم قطعه «تک درخت» است که هرچند مفهومی حزنانگیز دارد، اما آهنگی شاد برای آن تنظیم شده بود.
پدرام درخشانی شب گذشته سعی و به قول پورگرامی تلاش کرده بود با تلفیق سازهای ایرانی و غیر ایرانی قطعاتی امروزی از تصنیفهای خاطره انگیز میهنمان ارائه کند.
پس از پایان «شب مهتاب» (امشب شب مهتابه...) قطعه «تک درخت» ترانه نواب صفا و آهنگ عباس شاپوری آغاز و با تکنوازی تنبک نازنین پدرثانی و همنوایی گروه ادامه یافت...
«تک درختی، تیره بختم
که در سکوت صحرا
فریادِ من، شکسته در گلویم
...»
تاکید به جای خوانندگان گروه بر کلمات این تصنیف از نقاط قوت اجرای این قطعه بود.
سپس پیانوی رضا تاجبخش «شانه» ناصر رستگارنژاد را نواخت.
اما پس از «بر گیسویتای جان، کمتر زن شانه چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه...» با نوای کمانچه بریمانی از قطعه بعد «بوی جوی مولیان» رودکی و آهنگ روح الله خلاقی آمد همی. با این حال خوانندگان گروه چنان که باید این قطعه را در اوج نخواندند.
پس از آن به درخواست پورگرامی پدرام درخشانی با تشویق حضار به روی صحنه آمد و به تک نوازی سنتور پرداخت؛ قطعاتی که به سان قطعات پیشین از طرب کافی برخوردار نبودند.
با این حال قطعه پایانی بخش اول یعنی «اگر هستم» علی اکبر شیدا با تکنوازی پرکاشن علیرضا میرآقا بار دیگر فضای طرب انگیز تالار وحدت را احیا کرد.
«اگر مستم من از، اگر مستم من از، عشق تو مستم، عشق تو مستم...»
پس از تنفسی کوتاه با پیوستن امین دادوری و تک نوازی دف به جمع نوازندگان بخش دوم آغاز و با استقبال خوب حضار روبرو شد سپس قطعه بیکلام محلی «کردستان» در هماهنگی کامل نواخته شد. و استقبال خوب حضار از این قطعه محلی پیش درآمد «مرو از کنارم» را در پی داشت که با نغمه کمانچه و هم نوازی پیانو آغاز و هم نوایی گروه را در ادامه با خود همراه کرد.
پیش درآمد این آهنگ قطعهای دشتی بود که مفهوم آن فضای تنهایی را تداعی میکرد و ارتباط چندانی با مفهوم تصنیف خراسانی «مرو از کنارم» نداشت.
«عزیز بنشین به کنارم، ز عشقت بیقرارم، حالا مرو از کنارم، بخدا دوست میدارم...»
سپس پورگرامی از امید آتون، خواننده و نوازنده مهمان خواست که به جمع آنها بپیوند و با تشویق حضار وی هنرنمایی خود را به نام «موجون» به زبان گرم جنوبی آغاز کرد. همراهی هماهنگ گروه با وی فضای «وحدت» را به وجد آورد: «مو چون دریای عشقت پرهیاهو، پرتلاطم...»
در حالی که یک ساعت بیشتر به نواخته شدن ساعت ۱۲ نیمه شب نمانده بود رحیم شهریاری و وحید اسداللهی خوانندگان و نوازندگان آذری زبان میهمان به درخواست سرپرست آوای مهربانی به جمع گروه پیوستند و قطعات «آیریلیق» و «نئیلمیشم» را با همراهی گروه یکی پس از دیگری خواندند و نواختند. شهریاری هنگام خواندن و نواختن آکاردئون همرنگ لباس یک دست سیاهش چنان با احساس این قطعات را به همراهی ضربات چیره دست اسداللهی به ناقارهاش خواند که هرچند به زبان آذری میخواند، اما از حالات چهرهاش میشد فضای تصنیفی را که میخواند از جان احساس کرد.
وی در پاسخ به تشویقهای جانانه حضار «یاشاسین آذربایجان، یاشاسین ایران» گفت و پس از پایان قطعات بخش دوم تشویقهای هنر دوستان در تالار وحدت قطعهای دیگر را به زبان آذری اجرا کرد.
آوای مهربان توانست در بامداد روز یکشنبه مخاطبان هنر دوست را در هوای بارانی نیمه شب در حالی که لبخند شادی بر لب داشتند با کوله باری از خاطره روانه خانههایشان کند؛ هرچند تنظیم صدای ناشیانه سازها که در آن فقط صدای ساز کمانچه به خوبی شنیده میشد مثل اکثر برنامههای موسیقی که در کشورمان برگزار میشدند حسرتی دیگر را بر دل ایرانیان برجای گذاشت.
نکته دیگر در این میان که اشاره به آن شاید موجب تصحیح این غلط مصطلح در تنظیم آهنگهای ایرانی شود درباره تنظیم قطعه «تک درخت» است که هرچند مفهومی حزنانگیز دارد، اما آهنگی شاد برای آن تنظیم شده بود.
منبع:
عکسها: سعید عبداللهی (موسیقی ما) + گزارش: ایسنا
تاریخ انتشار : دوشنبه 9 آبان 1390 - 00:00
دیدگاهها
سلام،من این کنسرت رو رفتم.به نظرم تکنوازی آقای درخشانی علاوه بر اینکه طرب انگیز نبود،ظرافت هم نداشت.یعنی انگار پشت ساز نشسته بود تا فقط تکنیک نوازندگی و سرعت پاساژ ها یش را "با جسارت" به بیننده نشان دهد.بنده مدت نه چندان زیادی است که سنتور می نوازم و باید بگویم که به عنوان کسی که این ساز را نسبتا می شناسد،احساس خوبِ آرامش در حین نوازندگی ایشان به بنده دست نداد.همه ی این ها را گفتم تا حتما حتما نظرم را نقد کنید.چقدر درست می گویم؟چقدر نادرست؟
مرسی
افزودن یک دیدگاه جدید