یادداشتی از کیوان ساکت برای ارکستر سمفونیک ملی ایران؛
موسیقی ایران را بیآبرو نکنید
موسیقی ما - کیوان ساکت:در بیشتر کشورهایی که موسیقی غیراروپایی مورد توجه اهالی موسیقی است، چند ارکستر هم آثار ملی هنرمندان خودشان را اجرا میکنند و وجود ارکستر ملی در هر کشور نشانگر توجه به فرهنگ آن کشور است.
ما ایرانیها هم در جهان به دلیل داشتن دو شاخصه بارزمان شناخته میشویم که یکی از آنها زبان فارسی است که در ادبیات فارسی متجلی شده و دیگری موسیقی و ادبیات موسیقیایی ما است که نشانگر فرهنگ چند هزار ساله ایران کهن است.
بنابراین داشتن ارکستر ملی موجب میشود هم هنرمندانی که سالها دراین ارکستر ساز زدهاند و به استمرار حیات فرهنگی ما کمک کردهاند، پویا باشند و هم دانشآموختگان هنرستانهای موسیقی و دانشکدههای موسیقی پس از فارغالتحصیل شدن به صورت جدی فعالیت هنریشان را پی بگیرند.
در واقع ارکستر ملی آبرو موسیقی هر ملتی به شمار میرود و ضرورت داشتن تنها یک ارکستر ملی بلکه چند ارکستر ملی در ایران به خوبی احساس میشود.
در گذشته در ایران چند ارکستر ملی از جمله درویشخان و فارابی فعال بودند که هنرمندان بسیار شایستهای نیز در این ارکسترها ساز زدند و این ارکسترها را رهبری کردند، اما امروزه تنها ارکستر ملی ایران نیز تعطیل شده است.
در تمام کشورها شهرداریها در عرصه فرهنگ و هنر سرمایهگذاری میکنند. در ایران نیز شهرداری تهران امکانات زیادی دارد که باید بخشی از این سرمایه را در بخش فرهنگ و هنر بویژه موسیقی سرمایهگذاری و چند ارکستر در تهران راهاندازی کند.
اصلا چه ایرادی دارد شهرداری تهران به جای وزارت فرهنگ و ارشاد وارد عمل شود و از ارکستر ملی که یک سال از به صدا در نیامدن سازهای آنها میگذرد، حمایت کند و بودجهای برای راهاندازی دوباره این ارکستر هزینه کند؟
من به عنوان یک نوازنده ابراز تاسف میکنم موسیقی که یکی از ارکان مهم فرهنگ ما ایرانیها به شمارمیرود، این قدر در این سالها به ویژه در یک سال گذشته مورد بیمهری قرار گرفته است.
وقتی در جامعهای سالانه این همه دانشآموخته موسیقی وارد عرصه کار میشوند، باید راهی نیز برای عرضه هنر این گروه فراهم کنیم. هیچ چیزی برای یک نوازنده مهم و مطلوبتر از اجرای صحنهای نمیتواند باشد. امیدوارم به زودی شرایطی فراهم شود که موسیقی ایرانی امکان عرضاندام و هنرنمایی هم در ایران و هم در خارج از کشور آنگونه که شایسته موسیقی و مردم ماست داشته باشد.
ما باید بدانیم داشتن ارکستر ملی یک خواسته نیست که از آن صرف نظر کنیم. ارکستر ملی یک ضرورت است.
اگر از موسیقی فاخر دم میزنیم و میگوییم باید جلوی تهاجم فرهنگی و هنری در کشور گرفته شود باید راهکاری هم برای گسترش موسیقی ایرانی در کشور و جهان پیش بگیریم. چگونه میتوانیم دم از مبارزه با تهاجم فرهنگی بزنیم، اما در کشورمان حتی یک ارکستر ملی نداشته باشیم که موسیقی ملیمان را به صدا در بیاورد.
ما ایرانیها هم در جهان به دلیل داشتن دو شاخصه بارزمان شناخته میشویم که یکی از آنها زبان فارسی است که در ادبیات فارسی متجلی شده و دیگری موسیقی و ادبیات موسیقیایی ما است که نشانگر فرهنگ چند هزار ساله ایران کهن است.
بنابراین داشتن ارکستر ملی موجب میشود هم هنرمندانی که سالها دراین ارکستر ساز زدهاند و به استمرار حیات فرهنگی ما کمک کردهاند، پویا باشند و هم دانشآموختگان هنرستانهای موسیقی و دانشکدههای موسیقی پس از فارغالتحصیل شدن به صورت جدی فعالیت هنریشان را پی بگیرند.
در واقع ارکستر ملی آبرو موسیقی هر ملتی به شمار میرود و ضرورت داشتن تنها یک ارکستر ملی بلکه چند ارکستر ملی در ایران به خوبی احساس میشود.
در گذشته در ایران چند ارکستر ملی از جمله درویشخان و فارابی فعال بودند که هنرمندان بسیار شایستهای نیز در این ارکسترها ساز زدند و این ارکسترها را رهبری کردند، اما امروزه تنها ارکستر ملی ایران نیز تعطیل شده است.
در تمام کشورها شهرداریها در عرصه فرهنگ و هنر سرمایهگذاری میکنند. در ایران نیز شهرداری تهران امکانات زیادی دارد که باید بخشی از این سرمایه را در بخش فرهنگ و هنر بویژه موسیقی سرمایهگذاری و چند ارکستر در تهران راهاندازی کند.
اصلا چه ایرادی دارد شهرداری تهران به جای وزارت فرهنگ و ارشاد وارد عمل شود و از ارکستر ملی که یک سال از به صدا در نیامدن سازهای آنها میگذرد، حمایت کند و بودجهای برای راهاندازی دوباره این ارکستر هزینه کند؟
من به عنوان یک نوازنده ابراز تاسف میکنم موسیقی که یکی از ارکان مهم فرهنگ ما ایرانیها به شمارمیرود، این قدر در این سالها به ویژه در یک سال گذشته مورد بیمهری قرار گرفته است.
وقتی در جامعهای سالانه این همه دانشآموخته موسیقی وارد عرصه کار میشوند، باید راهی نیز برای عرضه هنر این گروه فراهم کنیم. هیچ چیزی برای یک نوازنده مهم و مطلوبتر از اجرای صحنهای نمیتواند باشد. امیدوارم به زودی شرایطی فراهم شود که موسیقی ایرانی امکان عرضاندام و هنرنمایی هم در ایران و هم در خارج از کشور آنگونه که شایسته موسیقی و مردم ماست داشته باشد.
ما باید بدانیم داشتن ارکستر ملی یک خواسته نیست که از آن صرف نظر کنیم. ارکستر ملی یک ضرورت است.
اگر از موسیقی فاخر دم میزنیم و میگوییم باید جلوی تهاجم فرهنگی و هنری در کشور گرفته شود باید راهکاری هم برای گسترش موسیقی ایرانی در کشور و جهان پیش بگیریم. چگونه میتوانیم دم از مبارزه با تهاجم فرهنگی بزنیم، اما در کشورمان حتی یک ارکستر ملی نداشته باشیم که موسیقی ملیمان را به صدا در بیاورد.
منبع:
تاریخ انتشار : یکشنبه 14 آذر 1389 - 00:00
دیدگاهها
ما ایرانیها هم در جهان به دلیل داشتن دو شاخصه بارزمان شناخته میشویم که یکی از آنها زبان فارسی است که در ادبیات فارسی متجلی شده و دیگری موسیقی و ادبیات موسیقیایی ما است که نشانگر فرهنگ چند هزار ساله ایران کهن است.
pas chera ghata'ate mozart o brahams ro shoma be tarz-e shekaste o bi ma'ni ba tar mizanin?
آخ! گُل گقتین استاد..
گفتن این حرفها چه تاثیری داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟فکر می کنید خودشون نمی دونند؟
افزودن یک دیدگاه جدید