نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
اولین جلسه نقد عملکرد خانه موسیقی با حواشی زیادی برگزار شد
درخواست برای اعلام بازنشستگی اعضای هیات مدیره خانه موسیقی
موسیقی ما - هیچ کس حتی فکرش را هم نمیکرد که برپایی جلسه نقد و بررسی عملکرد یک نهاد موسیقایی این چنین با حاشیه مواجه شود. اینکه چند روز قبل از برگزاری این نشست به یکباره همه چیز به هم بریزد و جلسه لغو و به تاریخ دیگری موکول شود. فضایی که به محض لغو آن با اما و اگرهای فراوانی رو به رو شد و بسیاری اعلام کردند که دستهای پشت پرده باعث تعطیلی این نشست که قرار بود با عنوان «گفتمان ضرب اصول» میزبان منتقدان خانه موسیقی باشد، شده بود. اما گویا دست اندرکاران سلسله جلسات گفتمان ضرب اصول که عزم جدی برای نقد عملکرد پانزده ساله خانه موسیقی داشتند و تلاش کردند تا هرچه زودتر این نشست را برگزار کنند. نشستی که به طور حتم این بار با توجه به لغو آن طی روزهای گذشته، میتوانست از حواشی بیشتری برخوردار باشد که همین هم شد و بالاخره یکشنبه هفدهم خرداد ماه در پردیس سینمایی قلهک، منتقدان عملکرد خانه موسیقی را در حضور تعدادی از مخالفان و اعضای خانه موسیقی و البته رسانههای تاثیرگذار، تشریح کردند.
در این نشست که عمدتا بر محوریت اساسنامه خانه موسیقی و نحوه حضور شورای عالی و هیات مدیره فعلی خانه موسیقی قرار داشت، ساسان فاطمی مولف موسیقی و عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی، کامبیز روشن روان مدیر عامل سوم خانه موسیقی، سعید شریفیان مدیر عامل اول خانه موسیقی، ابوالحسن مختاباد بازرس اسبق خانه موسیقی و رضا مهدوی به عنوان مجری جلسه، به بیان نقطه نظرات خود پرداختند.
مختاباد گفت: «من از سال 1389 که مجمع عمومی خانه موسیقی را به عنوان بازرس خانه موسیقی برگزار کردم 16 مجمع عمومی، کانونها و همچنین مجمع عمومی نهایی که شخصا عهدهدار برگزاری آنها بودم و به سلامت هم تمامی آنها را برگزار کردم و حتی انتقاداتی که وارد شد را در یک نشست پاسخ داده شد و سلامت انتخابات تایید شد. به دلیل اینکه هیئت مدیره خانه موسیقی قواعد کار صنفی را رعایت نمیکرد در دوره بعدی انتخابات بعدی شرکت نکردم و محترمانه کنار کشیدم. اما اعتقاد داشتم باید نقد خانه موسیقی را به جای نقد درون صنفی به بیرون از خانه موسیقی آورد چون در درون مجموعه خانه موسیقی به خصوص در هیئت مدیره گوش شنوایی وجود نداشت؛ بنابراین نقد را در رسانهها پیگیری کردیم. بحث اساسی من درباره هیئت مدیره خانه موسیقی و اصولا کار صنفی این است که نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است. یعنی اگر نهادی اساسنامه خوبی داشته باشد و به لحاظ بسترهای نظری قواعد کار دموکراسی و صنفی در آن رعایت شده باشد یک پله کار است؛ پله اساسی دیگرش این است که آدم هایی که در آنجا کار میکنند هم به قواعد کار دموکراسی معتقد باشند.»
مختاباد ادامه داد: «انتقادات فراوان است منتهی من تمرکز میکنم روی انتقادات اصلی که به اساسنامه خانه موسیقی باز میگردد. اساسنامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی است. یک رئیس جمهور باید به قانون اساسی احترام بگذارد و سعی کند آن را اجرا کند، نه اینکه یک بخشهایش را اجرا کند و بخشهای دیگرش را برگزار نکند. چراکه اگر قسمتهایی از آن را اجرا نکند با پرسش جامعه، مردم، روشنفکران، خبرنگاران و جناحهای مقابل روبرو میشود. خانه موسیقی هم همین است؛ نمیتواند بگوید من اساسنامهای دارم که طبق آن هر دوره فعالیت شورای عالی خانه موسیقی سه سال است اما یک سال از دوره فعالیت قانونیاش بگذرد و هنوز شورای جدید معرفی نشود. تشکیل دادن مجمع عمومی خانه موسیقی یکی از راحتترین مجامع در تاریخ فعالیتهای صنفی در تاریخ صنفی معاصر ایران است. بیست و هفت تا سی نفر هستند که با یک تلفن به آنها اطلاع داده میشود و هفته بعد حاضر میشوند و جلسه فوق العاده تشکیل میدهند. جمع کردن این آدمها برای هیئت مدیره خانه موسیقی که هر هفته آنجا جلسه دارد اینقدر سخت است که یک سال قانون رو معطل بگذارند؟! آیا آقای نوربخش، هیئت مدیره خانه موسیقی، آقای دکتر سریر که میگوید دکترای حقوق دارم و دیپلمات کار کشتهای هستم اینقدر اساسنامه را مطالعه نمیکند که متوجه شوند یکی از وظایف اصلیاش تشکیل مجامع عمومی در سر موقع مقرر است؟»
این پژوهشگر موسیقی افزود:«الان صحبتی شد که اساسنامه روی سایت خانه نیست اما روز گذشته به خاطر فشارهای رسانهای دوباره این اساسنامه روی سایت قرار گرفته است. از همینرو من اساسنامه را مجدداً مطالعه کردهام و متأسفانه این اساسنامه هنوز همانی است که از کانونهای خانه موسیقی به عنوان کمیته یاد میکند. حتی نگاهی هم به این اساسنامه نکردند تا حداقل اصطلاحاتی که الان در خانه موسیقی رایج است در اساسنامه عنوان شود. البته تنها تغییر این اساسنامه افزایش طول هیأت مدیره از 2 به 4 سال بوده است. به اطمینان میگویم که هیچکس اساسنامه خانه موسیقی را با دقت نخوانده بود هنوز هم از دوستانی که اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هستند میشنوم که میگویند اساسنامه را نخواندهایم. مشکل هم همین اساسنامه بود که در آن زمان حتی خود خانه موسیقی هم به نتایجی رسیده بود که تغییراتی درآن ایجاد کند. در نوشتن اساسنامه اولیه، آقای روشنروان دخیل بودند و زحمات زیادی در این زمینه کشیدند. مطابق معمول هر نهاد صنفی، در ابتدا اساسنامهای نوشته میشود و وقتی به مرحله عملی شدن میرسد و آزمون و خطا صورت میگیرد، متوجه خطاها و اشتباهات آن میشویم و در جهت برطرف شدن مشکلات قدم برمیداریم. هیچ ایرادی به اینکه این اساسنامه چرا به این شکل نوشته شده نیست و ایراد وارده به این است که چرا ارادهای برای تغییر آن وجود ندارد.»
عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی بیان کرد:«یکی دیگر از مشکلات هم رشد بیرویه اعضای خانه موسیقی بود که ما میخواستیم جلوی این مورد را هم بگیریم. دیگر پیشنهاد ما این بود که چرا تنها 3 نفر که البته در حال حاضر این تعداد به 5 رسیده به مجمع عمومی راه پیدا میکنند اگر کانونی 7 عضو هیأت مدیره دارد باید همه آنها در مجمع حضور داشته باشند. پیشنهاد دیگر ما در مورد شورای عالی و وظایف سازمانی و مدنی هیأت مدیره بود که میخواستیم این وظایف تفکیک شود. همچنین پیشنهادی در مورد مدیرعامل مطرح کردیم و گفتیم که مدیرعامل بهتر است از اعضای هیأت مدیره انتخاب نشود چون مدیرعامل باید به هیأت مدیره جوابگو باشد و در این میان رودربایستی نباید وجود داشته باشد. مدیرعاملی که اهل موسیقی است و از رفقای خودمان است را نمیتوانیم بازخواست کنیم در عین حال ما میگفتیم که مدیرعامل خانه موسیقی ضرورتی ندارد حتماً اهل موسیقی باشد میتوان فردی را خارج از مجموعه آورد که کارهای اداری خانه موسیقی را سامان دهد. به هر حال ما پیشنهاداتمان را ارائه دادیم و هیأت مدیره وقت گفت مجمعی تشکیل دهیم تا بر روی جزئیات این پیشنهادات بحث کنیم ما هم قبول کردیم و این جلسات به طور مداوم برگزار شد و در نتیجه پیشنهاد 47 مورد تغییر در اساسنامه را دادیم که از این 47 مورد 44 عنوان مورد قبول قرار گرفت و تصویب شد. پس از آن هم جلسه مجمع عمومی را تشکیل دادیم تا در خصوص این تغییرات تصمیم نهایی را بگیریم. مجمع عمومی هم حدود 60 درصد این موارد را تأیید کرد تا در اساسنامه تغییر ایجاد شود اما متأسفانه در همین اساسنامهای که دیروز بر روی سایت خانه موسیقی قرار گرفته هیچیک از این موارد اعمال نشده است.»
او در خصوص مباحثی که درباره حق عضویت اعضای خانه موسیقی مطرح میشود، نیز گفت: «ما در همان زمان نامهای ارائه کردیم و اعضا را مکلف کردیم تا حق عضویت خودشان را بپردازند چون اعتقاد داشتیم پرداخت حق عضویت مساوی با مستقل کردن خانه موسیقی از منظر اقتصادی بود که متأسفانه این کار در ادامه انجام نشد. یکی از تخلفات خانه موسیقی هم همین بحث حق عضویت است چرا که طبق اساسنامه اعضا باید حق عضویت بپردازند. بعد از عضویت من در هیأت مدیره کانون پژوهشگران و تمام شدن دوره یک گزارش از فعالیتهای دو ساله کانون پژوهشگران ارائه دادیم که در آن موارد متعددی یاد شده بود که از جمله آنها میتوان به کتابخانه خانه موسیقی اشاره کرد که معلوم نیست هماکنون چه وضعیتی دارد ما در همان زمان مکانی را در ساختمان صبا با زور و مشقت از دوستان گرفتیم تا امور اینچنینی در آنجا انجام شود اما اصولاً هر وقت ما میخواستیم کاری اینچنینی انجام شود میگفتند پول نداریم اما در عین حال برای ختم مادر یکی از موسیقیدانان پول خرج میکردند الان هم شنیدهام که حدود 4 میلیارد از یکی از نهادها گرفتهاند و با آن ساختمان 10 طبقهای در خیابان فاطمی خریدهاند. من نمیدانم خانه موسیقی چرا اینقدر علاقه دارد ساختمان بخرد.»
او در خصوص اساسنامهای که در ابتدا در خانه موسیقی تدوین شد، گفت:«اساسنامه خانه موسیقی به وسیله تعدادی هنرمند دلسوز موسیقی و براساس تعهدی که آنها به حرفه خودشان داشتند تدوین شده و براساس یک خرد جمعی شکل گرفته است. وقتی به خانه موسیقی رفتم 9 ماه بود که این تشکیل صنفی فعالیتش را آغاز کرده بود و وقتی از من دعوت شد تا سمت مدیرعاملی را برعهده بگیرم بسیار خوشحال شدم.»
او افزود: «در روزهای اولیه که به خانه موسیقی رفتم مسئله شماره ثبت را پیگیری کردم و دیدم که خانه موسیقی شماره ثبت ندارد و وقتی پیگیری قانونی کردم متوجه شدم که خانه موسیقی اساساً وجهای حقوقی ندارد. برهمین اساس برای ثبت قانونی اقدام کردیم و بالاخره بسیار طول کشید تا بتوانیم این اقدام را انجام دهیم چرا که هیأت مدیره موافق ثبت نبود. پس از چند ماه فعالیت در خانه موسیقی احساس کردم که کارها با سرعتی که من میخواستم انجام نمیشود و برهمین اساس استعفا کردم.»
او در ادامه با اشاره به فعالیتهای سیاسی خانه موسیقی گفت: «متأسفانه در ایران همه چیز سیاستزده است و توقع من از خانه موسیقی این است که خانه موسیقی در مباحث ورود سیاست به موسیقی دقیق باشد و جلوی این کار را بگیرد اما متأسفانه میبینیم که خود خانه موسیقی وارد جریانات سیاسی میشود و در انتخابات سال 92 موضع مشخصی به نفع آقای قالیباف میگیرد؛ یک نهاد صنفی اجازه ندارد وارد مسائل سیاسی شود.»
او افزود: «در خصوص صحبتی که مدیرعامل باید بیرون از هیأت مدیره باشد در همان زمان صحبت شد و نظر جمع در نهایت بر این شد که مدیرعامل خانه موسیقی به دلیل تخصصی بودن فضا میبایست که از اهالی خود موسیقی باشد.»
مدیر عامل سوم خانه موسیقی در خصوص کانون صدابرداران گفت: «در مورد کانون صدابرداران هم راهاندازیاش را به یاد دارم اما متأسفانه هیأت مدیره خانه موسیقی گاهی اوقات دچار فراموشی میشود و چیزی را که خودشان تصویب کردهاند را نمیدانستند که تشکیل شده است! وقتی یک فرد، پست مهمی را تحویل میدهد نباید همه چیز تغییر کند. هیأت مدیره این کانون را تأیید کرده بود اما این کانون مورد فراموشی هیأت خانه موسیقی قرار گرفت. در مورد شعب خانه موسیقی در شهرستان هم این اتفاق تکرار شد ما آن زمان در شهرهایی چون نیشابور، تبریز، شیراز و... چند شعبه دایر کردیم و جالب اینکه آییننامه خانه موسیقی در شهرستانها را داشتیم و هیأت مدیره هم به تصویب رسانده بود و طبق آییننامه تمام شعباتی که ما دایر میکردیم در انتخابات هیأت مدیره میبایست از اعضای هیأت مدیره اصلی در محل مذکور حضور داشته باشند و انتخابات را نظارت بکنند. جالب اینکه اعضای هیأت مدیره ما رفتند و در چند شهرستان هم حضور پیدا کردند اما متأسفانه پس از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که میگویند چنین چیزی وجود نداشته و میگفتند که این شعبات غیرقانونی هستند.»
روشنروان در پایان گفت: «در خصوص بحث آموزشگاهها هم لازم میدانم نکاتی را عنوان کنم. ما در آن زمان مذاکراتی را انجام دادیم و موافقت معاونت هنری و مدیرکل دفتر موسیقی وقت را گرفتیم براین اساس که تمامی کسانی که میخواهند مجوز آموزشگاهها را بگیرند و تمام کسانی که میخواهند در این آموزشگاهها تدریس کنند باید از کانال خانه موسیقی عبور کنند تا صلاحیت این افراد بررسی شود بعد از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که این مورد هم کاملاً منتفی شده است.»
شروین مهاجر عضو دیگر خانه موسیقی با طرح این سوال که آیا کسی از اعضای خانه موسیقی در این جمع حضور دارد یا خیر؟ گفت: «خانه موسیقی حتی برای اعضای خودش هم احترام قائل نشده تا بیاید و حرفهای آنان را بشوند. دوستان باید پاسخ دهند که در این چند سال فعالیت هیات مدیره چه بوده است؟ من معتقدم دوستان به ما باید پاسخ دهند که کی ما باید جوانان موسیقی بمانیم و آنها هنرمندان بزرگ موسیقی این سرزمین؟ رییس جمهور یک کشور هم حتی هر چهار سال یا هشت سال یکبار عوض میشود؛ این دوستان هیات مدیره خانه موسیقی چه زمانی میخواهند تعویض یا بازنشسته شوند؟»
کامران منتظری نیز در این نشست گفت: «وقتی اتفاقی برای پدرام فریوسفی افتاد و او طی حادثهای دچار سانحه سوختگی شد، هیچ یک از اهالی خانه موسیقی تماس نگرفت با او که حتی بپرسد حالت چطور است؟ خودم من هم سر ماجرای تعاونی متضرر شدهام و اگر بتوانم پولم را از خانه موسیقی پس بگیریم، به شخصه هیچ اشتیاقی برای عضویت در خانه موسیقی ندارم. خیلیها مثل من هیچ اشتیاقی ندارند که حتی با این دوستان صحبت کنند چه برسد که بروند با آنها کار صنفی انجام دهند.»
شهرام صارمی نیز در این نشست توضیح داد:«بسیار منتظر هستیم که دوستان تاریخ مشخصی را برای برگزاری نشست مشترک اعلام کنند تا ما نیز بتوانیم با آنها وارد گفتگو شویم. من از همین حالا استعفای خودم را از عضویت در خانه موسیقی اعلام میکنم و هر زمان که دیدم از من حمایت کردید، دوباره بازخواهم گشت.»
در این نشست که عمدتا بر محوریت اساسنامه خانه موسیقی و نحوه حضور شورای عالی و هیات مدیره فعلی خانه موسیقی قرار داشت، ساسان فاطمی مولف موسیقی و عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی، کامبیز روشن روان مدیر عامل سوم خانه موسیقی، سعید شریفیان مدیر عامل اول خانه موسیقی، ابوالحسن مختاباد بازرس اسبق خانه موسیقی و رضا مهدوی به عنوان مجری جلسه، به بیان نقطه نظرات خود پرداختند.
- هدف گفتمان ضرب اصول
- دیگر نباید از واژه «استاد» و «دکتر» به همین راحتی استفاده کرد
- نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است
مختاباد گفت: «من از سال 1389 که مجمع عمومی خانه موسیقی را به عنوان بازرس خانه موسیقی برگزار کردم 16 مجمع عمومی، کانونها و همچنین مجمع عمومی نهایی که شخصا عهدهدار برگزاری آنها بودم و به سلامت هم تمامی آنها را برگزار کردم و حتی انتقاداتی که وارد شد را در یک نشست پاسخ داده شد و سلامت انتخابات تایید شد. به دلیل اینکه هیئت مدیره خانه موسیقی قواعد کار صنفی را رعایت نمیکرد در دوره بعدی انتخابات بعدی شرکت نکردم و محترمانه کنار کشیدم. اما اعتقاد داشتم باید نقد خانه موسیقی را به جای نقد درون صنفی به بیرون از خانه موسیقی آورد چون در درون مجموعه خانه موسیقی به خصوص در هیئت مدیره گوش شنوایی وجود نداشت؛ بنابراین نقد را در رسانهها پیگیری کردیم. بحث اساسی من درباره هیئت مدیره خانه موسیقی و اصولا کار صنفی این است که نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است. یعنی اگر نهادی اساسنامه خوبی داشته باشد و به لحاظ بسترهای نظری قواعد کار دموکراسی و صنفی در آن رعایت شده باشد یک پله کار است؛ پله اساسی دیگرش این است که آدم هایی که در آنجا کار میکنند هم به قواعد کار دموکراسی معتقد باشند.»
- اساسنامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی یک کشور است
مختاباد ادامه داد: «انتقادات فراوان است منتهی من تمرکز میکنم روی انتقادات اصلی که به اساسنامه خانه موسیقی باز میگردد. اساسنامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی است. یک رئیس جمهور باید به قانون اساسی احترام بگذارد و سعی کند آن را اجرا کند، نه اینکه یک بخشهایش را اجرا کند و بخشهای دیگرش را برگزار نکند. چراکه اگر قسمتهایی از آن را اجرا نکند با پرسش جامعه، مردم، روشنفکران، خبرنگاران و جناحهای مقابل روبرو میشود. خانه موسیقی هم همین است؛ نمیتواند بگوید من اساسنامهای دارم که طبق آن هر دوره فعالیت شورای عالی خانه موسیقی سه سال است اما یک سال از دوره فعالیت قانونیاش بگذرد و هنوز شورای جدید معرفی نشود. تشکیل دادن مجمع عمومی خانه موسیقی یکی از راحتترین مجامع در تاریخ فعالیتهای صنفی در تاریخ صنفی معاصر ایران است. بیست و هفت تا سی نفر هستند که با یک تلفن به آنها اطلاع داده میشود و هفته بعد حاضر میشوند و جلسه فوق العاده تشکیل میدهند. جمع کردن این آدمها برای هیئت مدیره خانه موسیقی که هر هفته آنجا جلسه دارد اینقدر سخت است که یک سال قانون رو معطل بگذارند؟! آیا آقای نوربخش، هیئت مدیره خانه موسیقی، آقای دکتر سریر که میگوید دکترای حقوق دارم و دیپلمات کار کشتهای هستم اینقدر اساسنامه را مطالعه نمیکند که متوجه شوند یکی از وظایف اصلیاش تشکیل مجامع عمومی در سر موقع مقرر است؟»
- مختاباد: آقای سریر شما که حقوقدانید، چطور بدیهیات علم حقوق را نمیدانید؟
- کاری که خانه موسیقی انجام میدهد جرم است
- دیگر باید اعضای هیئت مدیره خانه موسیقی از کارشان استعفا دهند
- عملکرد خانه موسیقی منفعلانه و کاهلانه بوده است
این پژوهشگر موسیقی افزود:«الان صحبتی شد که اساسنامه روی سایت خانه نیست اما روز گذشته به خاطر فشارهای رسانهای دوباره این اساسنامه روی سایت قرار گرفته است. از همینرو من اساسنامه را مجدداً مطالعه کردهام و متأسفانه این اساسنامه هنوز همانی است که از کانونهای خانه موسیقی به عنوان کمیته یاد میکند. حتی نگاهی هم به این اساسنامه نکردند تا حداقل اصطلاحاتی که الان در خانه موسیقی رایج است در اساسنامه عنوان شود. البته تنها تغییر این اساسنامه افزایش طول هیأت مدیره از 2 به 4 سال بوده است. به اطمینان میگویم که هیچکس اساسنامه خانه موسیقی را با دقت نخوانده بود هنوز هم از دوستانی که اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هستند میشنوم که میگویند اساسنامه را نخواندهایم. مشکل هم همین اساسنامه بود که در آن زمان حتی خود خانه موسیقی هم به نتایجی رسیده بود که تغییراتی درآن ایجاد کند. در نوشتن اساسنامه اولیه، آقای روشنروان دخیل بودند و زحمات زیادی در این زمینه کشیدند. مطابق معمول هر نهاد صنفی، در ابتدا اساسنامهای نوشته میشود و وقتی به مرحله عملی شدن میرسد و آزمون و خطا صورت میگیرد، متوجه خطاها و اشتباهات آن میشویم و در جهت برطرف شدن مشکلات قدم برمیداریم. هیچ ایرادی به اینکه این اساسنامه چرا به این شکل نوشته شده نیست و ایراد وارده به این است که چرا ارادهای برای تغییر آن وجود ندارد.»
- وقتی مدیر عامل خانه موسیقی رفیقمان باشد که نمیتوانیم او را بازخواست کنیم!
عضو اسبق هیات مدیره خانه موسیقی بیان کرد:«یکی دیگر از مشکلات هم رشد بیرویه اعضای خانه موسیقی بود که ما میخواستیم جلوی این مورد را هم بگیریم. دیگر پیشنهاد ما این بود که چرا تنها 3 نفر که البته در حال حاضر این تعداد به 5 رسیده به مجمع عمومی راه پیدا میکنند اگر کانونی 7 عضو هیأت مدیره دارد باید همه آنها در مجمع حضور داشته باشند. پیشنهاد دیگر ما در مورد شورای عالی و وظایف سازمانی و مدنی هیأت مدیره بود که میخواستیم این وظایف تفکیک شود. همچنین پیشنهادی در مورد مدیرعامل مطرح کردیم و گفتیم که مدیرعامل بهتر است از اعضای هیأت مدیره انتخاب نشود چون مدیرعامل باید به هیأت مدیره جوابگو باشد و در این میان رودربایستی نباید وجود داشته باشد. مدیرعاملی که اهل موسیقی است و از رفقای خودمان است را نمیتوانیم بازخواست کنیم در عین حال ما میگفتیم که مدیرعامل خانه موسیقی ضرورتی ندارد حتماً اهل موسیقی باشد میتوان فردی را خارج از مجموعه آورد که کارهای اداری خانه موسیقی را سامان دهد. به هر حال ما پیشنهاداتمان را ارائه دادیم و هیأت مدیره وقت گفت مجمعی تشکیل دهیم تا بر روی جزئیات این پیشنهادات بحث کنیم ما هم قبول کردیم و این جلسات به طور مداوم برگزار شد و در نتیجه پیشنهاد 47 مورد تغییر در اساسنامه را دادیم که از این 47 مورد 44 عنوان مورد قبول قرار گرفت و تصویب شد. پس از آن هم جلسه مجمع عمومی را تشکیل دادیم تا در خصوص این تغییرات تصمیم نهایی را بگیریم. مجمع عمومی هم حدود 60 درصد این موارد را تأیید کرد تا در اساسنامه تغییر ایجاد شود اما متأسفانه در همین اساسنامهای که دیروز بر روی سایت خانه موسیقی قرار گرفته هیچیک از این موارد اعمال نشده است.»
- خانه موسیقی میگوید پول نداریم اما با 4 میلیارد ساختمان ده طبقه میخرد!
او در خصوص مباحثی که درباره حق عضویت اعضای خانه موسیقی مطرح میشود، نیز گفت: «ما در همان زمان نامهای ارائه کردیم و اعضا را مکلف کردیم تا حق عضویت خودشان را بپردازند چون اعتقاد داشتیم پرداخت حق عضویت مساوی با مستقل کردن خانه موسیقی از منظر اقتصادی بود که متأسفانه این کار در ادامه انجام نشد. یکی از تخلفات خانه موسیقی هم همین بحث حق عضویت است چرا که طبق اساسنامه اعضا باید حق عضویت بپردازند. بعد از عضویت من در هیأت مدیره کانون پژوهشگران و تمام شدن دوره یک گزارش از فعالیتهای دو ساله کانون پژوهشگران ارائه دادیم که در آن موارد متعددی یاد شده بود که از جمله آنها میتوان به کتابخانه خانه موسیقی اشاره کرد که معلوم نیست هماکنون چه وضعیتی دارد ما در همان زمان مکانی را در ساختمان صبا با زور و مشقت از دوستان گرفتیم تا امور اینچنینی در آنجا انجام شود اما اصولاً هر وقت ما میخواستیم کاری اینچنینی انجام شود میگفتند پول نداریم اما در عین حال برای ختم مادر یکی از موسیقیدانان پول خرج میکردند الان هم شنیدهام که حدود 4 میلیارد از یکی از نهادها گرفتهاند و با آن ساختمان 10 طبقهای در خیابان فاطمی خریدهاند. من نمیدانم خانه موسیقی چرا اینقدر علاقه دارد ساختمان بخرد.»
- حکایت دیکتاتورهای آفریقایی و اعضای خانه موسیقی
- اولین مدیرعامل خانه موسیقی و ماجرای ثبت این نهاد
او در خصوص اساسنامهای که در ابتدا در خانه موسیقی تدوین شد، گفت:«اساسنامه خانه موسیقی به وسیله تعدادی هنرمند دلسوز موسیقی و براساس تعهدی که آنها به حرفه خودشان داشتند تدوین شده و براساس یک خرد جمعی شکل گرفته است. وقتی به خانه موسیقی رفتم 9 ماه بود که این تشکیل صنفی فعالیتش را آغاز کرده بود و وقتی از من دعوت شد تا سمت مدیرعاملی را برعهده بگیرم بسیار خوشحال شدم.»
او افزود: «در روزهای اولیه که به خانه موسیقی رفتم مسئله شماره ثبت را پیگیری کردم و دیدم که خانه موسیقی شماره ثبت ندارد و وقتی پیگیری قانونی کردم متوجه شدم که خانه موسیقی اساساً وجهای حقوقی ندارد. برهمین اساس برای ثبت قانونی اقدام کردیم و بالاخره بسیار طول کشید تا بتوانیم این اقدام را انجام دهیم چرا که هیأت مدیره موافق ثبت نبود. پس از چند ماه فعالیت در خانه موسیقی احساس کردم که کارها با سرعتی که من میخواستم انجام نمیشود و برهمین اساس استعفا کردم.»
- خانه موسیقی بهشدت سیاستزده است
او در ادامه با اشاره به فعالیتهای سیاسی خانه موسیقی گفت: «متأسفانه در ایران همه چیز سیاستزده است و توقع من از خانه موسیقی این است که خانه موسیقی در مباحث ورود سیاست به موسیقی دقیق باشد و جلوی این کار را بگیرد اما متأسفانه میبینیم که خود خانه موسیقی وارد جریانات سیاسی میشود و در انتخابات سال 92 موضع مشخصی به نفع آقای قالیباف میگیرد؛ یک نهاد صنفی اجازه ندارد وارد مسائل سیاسی شود.»
- هیئت مدیره خانه موسیقی آنجا که بخواهند دچار فراموشی میشوند
او افزود: «در خصوص صحبتی که مدیرعامل باید بیرون از هیأت مدیره باشد در همان زمان صحبت شد و نظر جمع در نهایت بر این شد که مدیرعامل خانه موسیقی به دلیل تخصصی بودن فضا میبایست که از اهالی خود موسیقی باشد.»
مدیر عامل سوم خانه موسیقی در خصوص کانون صدابرداران گفت: «در مورد کانون صدابرداران هم راهاندازیاش را به یاد دارم اما متأسفانه هیأت مدیره خانه موسیقی گاهی اوقات دچار فراموشی میشود و چیزی را که خودشان تصویب کردهاند را نمیدانستند که تشکیل شده است! وقتی یک فرد، پست مهمی را تحویل میدهد نباید همه چیز تغییر کند. هیأت مدیره این کانون را تأیید کرده بود اما این کانون مورد فراموشی هیأت خانه موسیقی قرار گرفت. در مورد شعب خانه موسیقی در شهرستان هم این اتفاق تکرار شد ما آن زمان در شهرهایی چون نیشابور، تبریز، شیراز و... چند شعبه دایر کردیم و جالب اینکه آییننامه خانه موسیقی در شهرستانها را داشتیم و هیأت مدیره هم به تصویب رسانده بود و طبق آییننامه تمام شعباتی که ما دایر میکردیم در انتخابات هیأت مدیره میبایست از اعضای هیأت مدیره اصلی در محل مذکور حضور داشته باشند و انتخابات را نظارت بکنند. جالب اینکه اعضای هیأت مدیره ما رفتند و در چند شهرستان هم حضور پیدا کردند اما متأسفانه پس از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که میگویند چنین چیزی وجود نداشته و میگفتند که این شعبات غیرقانونی هستند.»
روشنروان در پایان گفت: «در خصوص بحث آموزشگاهها هم لازم میدانم نکاتی را عنوان کنم. ما در آن زمان مذاکراتی را انجام دادیم و موافقت معاونت هنری و مدیرکل دفتر موسیقی وقت را گرفتیم براین اساس که تمامی کسانی که میخواهند مجوز آموزشگاهها را بگیرند و تمام کسانی که میخواهند در این آموزشگاهها تدریس کنند باید از کانال خانه موسیقی عبور کنند تا صلاحیت این افراد بررسی شود بعد از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که این مورد هم کاملاً منتفی شده است.»
- گلایههای دیگر اعضای خانه موسیقی از این نهاد
شروین مهاجر عضو دیگر خانه موسیقی با طرح این سوال که آیا کسی از اعضای خانه موسیقی در این جمع حضور دارد یا خیر؟ گفت: «خانه موسیقی حتی برای اعضای خودش هم احترام قائل نشده تا بیاید و حرفهای آنان را بشوند. دوستان باید پاسخ دهند که در این چند سال فعالیت هیات مدیره چه بوده است؟ من معتقدم دوستان به ما باید پاسخ دهند که کی ما باید جوانان موسیقی بمانیم و آنها هنرمندان بزرگ موسیقی این سرزمین؟ رییس جمهور یک کشور هم حتی هر چهار سال یا هشت سال یکبار عوض میشود؛ این دوستان هیات مدیره خانه موسیقی چه زمانی میخواهند تعویض یا بازنشسته شوند؟»
کامران منتظری نیز در این نشست گفت: «وقتی اتفاقی برای پدرام فریوسفی افتاد و او طی حادثهای دچار سانحه سوختگی شد، هیچ یک از اهالی خانه موسیقی تماس نگرفت با او که حتی بپرسد حالت چطور است؟ خودم من هم سر ماجرای تعاونی متضرر شدهام و اگر بتوانم پولم را از خانه موسیقی پس بگیریم، به شخصه هیچ اشتیاقی برای عضویت در خانه موسیقی ندارم. خیلیها مثل من هیچ اشتیاقی ندارند که حتی با این دوستان صحبت کنند چه برسد که بروند با آنها کار صنفی انجام دهند.»
شهرام صارمی نیز در این نشست توضیح داد:«بسیار منتظر هستیم که دوستان تاریخ مشخصی را برای برگزاری نشست مشترک اعلام کنند تا ما نیز بتوانیم با آنها وارد گفتگو شویم. من از همین حالا استعفای خودم را از عضویت در خانه موسیقی اعلام میکنم و هر زمان که دیدم از من حمایت کردید، دوباره بازخواهم گشت.»
- استاد فرهنگ شریف برای هزینه درمانش، سازش را فروخته است
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 خرداد 1394 - 18:05
دیدگاهها
اصلا من موندم این خانه موسیقی برای چی فعالیت میکنه؟؟؟؟؟؟؟چه حمایتی که به درد موسیقی بخوره انجام دادن؟؟؟؟
تابحال خانه موسیقی برای موسیقی ایران و موسیقی دانانش چه کرده ؟! بیمه که اصلا ربطی به خانه ندارد و وزارتارشاد متولیش میباشد . این آقایان محترم گویا وحی منزل شده بهشان که باید همیشه بمانند و زور گویی کنند . خدا کند این جلسات تداوم داشته باشد.
افزودن یک دیدگاه جدید