کتاب «هفتاد نغمه در برابر باد؛ آواز علیاکبر شکارچی در هفتاد سالگی» منتشر شد
علیاکبر شکارچی: آواز بهتر از هر سازی میتواند صدای اندیشه انسان را انتقال دهد
موسیقی ما- کتاب «هفتاد نغمه در برابر باد؛ آواز علیاکبر شکارچی در هفتاد سالگی» دربرگیرنده آوازهای لری، بختیاری و لکی به همراه دیویدی صوتی منتشر شد.
علیاکبر شکارچی، ردیفدان، نوازنده کمانچه، آهنگساز و استاد موسیقی سنتی و لری درباره عنوان کتاب توضیح داد: «این هفتاد ترانه از موسیقی لکی، لری و بختیاری، که در زادگاهم با آنها ارتباط داشتم، موجب شد با این موسیقی و این اشعار از دوران کودکی تا به امروز آشنا باشم. اینها دانستههای من از آواهای این قوم است و نه تمام آن. این مجموعه شامل اطلاعات، دانش و آهنگهایی است که آنها را از حفظ بودهام. به همین خاطر بهنظرم رسید این مجموعه را ثبت و ضبط کنم. عنوان «در برابر باد» از این بابت است که فرهنگ شفاهی اگر از سوی مردم حفظ نشود و اگر سینهبهسینه ماندگار نشود و کارکردی در جامعه نداشته باشد درست مانند پر کاهی باد آن را با خود خواهد برد و به سرعت فراموش خواهد شد، چرا که زندگی مرتب در حال تغییر است.»
همچنین درباره کارکرد برخی ترانهها خاطرنشان کرد: «در این مجموعه ترانههایی هست مانند «خرمنکوبی»، «دوره دوره» که در قدیم اسب و قاطر و گاو را روی خرمن گندم میچرخاندند تا با سم حیوانات دانهها از خوشه جدا شود که ابتداعیترین شکل بوده است. از زمانی که انسان حیوان را اهلی کرده و گندم را شناخته این شیوه تولید ادامه داشته است. برخی ممکن است بگویند در روزگاری که با یک چشمبههمزدن هکتارها زمین توسط ماشینها درو میشود دیگر این آهنگها کارکردی ندارند، اما اطمینان دارم آهنگهایی که برای کارکرد و هدف معینی با کوتاهترین ملودی، پیام و فرم کاملی را عنوان میکنند میتواند الگوی خوبی باشد برای کسانی که کار پژوهش و آهنگسازی میکنند و میخواهد موسیقی دوران خود را بیان کنند؛ چه در موسیقی اقوام و چه در موسیقی شهری.»
مؤلف کتاب «هفتاد نغمه در برابر باد» درباره نتنویسی آوازها گفت: «نت از حدود ۱۵۰ سال پیش که توسط موسیو لومر فرانسوی به ایران میآید، نتنویسی آهنگهای موسیقی ایران، چه دستگاهی و چه نواحی مختلف، در زمانهای مختلف انجام شده، اما به قول بلابارتوک اگر صوتِ یک نت همراهش نباشد، حتا اگر تمام ظرایف نتنویسی در آن بهکار رفته باشد مثل جسمی است که روح ندارد. از طرف دیگر آنچنان ظرایفی در موسیقی دستگاهی و نواحی ایران وجود دارد که هیچ نتنویسی نمیتواند آن ظرایفی که در یک صوت هست را روی کاغذ بیاورد؛ اما زمانی که صوت همراه آن هست، راهنمایی است برای کسانی که میخواهند از آن استفاده کنند. محور اصلی همان روش سینه به سینه است، همانطور که موسیقی دستگاهی ما صدها سال و هزاران سال به صورت شفاهی آموزش داده شده، در موسیقی نواحی هم به همین صورت بوده و بحث نتنویسی آن اگرچه دیرتر اما کم و بیش انجام شده است. فرهنگ شفاهی همیشه موازی با فرهنگ رسمی به حیات خود ادامه داده است. در نتنویسی این کتاب نهایت تلاش شده تا میزانبندیها، علائم و دیگر ظرائف نزدیک آن چیزی باشد که خواندهام.»
علیاکبر شکارچی همچنین درباره دیویدی همراه کتاب عنوان کرد: «از آنجا که تعداد آوازها زیاد بود، همانطور که گفتم هفتاد نغمه، اگر میخواستم با ساز برای هر ترانه یک مقدمه اجرا کنم و برای هر بیت یک جواب آواز بزنم، حجم کار بسیار سنگین میشد، هم از نظر نتنویسی و هم از نظر تعداد سیدی یا دیویدی. در نتیجه صرفاً آنها را خواندم، چرا که به گمانم آواز بهتر از هر سازی میتواند صدای اندیشه انسان را انتقال دهد.»
او درباره مخاطبان هدف این کتاب تصریح کرد: «این کتاب میتواند برای سازهای مختلف قابل استفاده باشد، همچنین برای تمام پژوهشگران و آهنگسازان و تمام کسانی که میخواهند موسیقی آوازی و محلی را آموزش ببینند. چرا که یکی دیگر از انگیزههایم برای انتشار این کتاب این بود که خیلیها میخواستند برای فراگیری آواز نزد من بیایند، و همین باعث شد تا این کار را به سرانجام برسانم.»
این استاد پیشکسوت موسیقی در پایان گفت: «این مجموعه در قالب ۱۲۰ صفحه رنگی است که نت آهنگها، ترجمه اشعار، هجاها و وزنهای شعری، و کارکرد ترانهها در آن آمده است، همچنین مقالاتی در کنار آن منتشر شده با موضوعاتی مثل دلیل فراوانی موسیقی سوگ در آهنگهای مردم زاگرسنشین، حضور عشق در عاشقانههای این ترانهها، بحث فونتیک یا آواشناسی و مردمشناسی، همجواری لر و بختیاری و لک و تأثیر آنها بر یکدیگر، و نیز تأثیر مهاجرت بر موسیقی اقوام.»
علیاکبر شکارچی، ردیفدان، نوازنده کمانچه، آهنگساز و استاد موسیقی سنتی و لری درباره عنوان کتاب توضیح داد: «این هفتاد ترانه از موسیقی لکی، لری و بختیاری، که در زادگاهم با آنها ارتباط داشتم، موجب شد با این موسیقی و این اشعار از دوران کودکی تا به امروز آشنا باشم. اینها دانستههای من از آواهای این قوم است و نه تمام آن. این مجموعه شامل اطلاعات، دانش و آهنگهایی است که آنها را از حفظ بودهام. به همین خاطر بهنظرم رسید این مجموعه را ثبت و ضبط کنم. عنوان «در برابر باد» از این بابت است که فرهنگ شفاهی اگر از سوی مردم حفظ نشود و اگر سینهبهسینه ماندگار نشود و کارکردی در جامعه نداشته باشد درست مانند پر کاهی باد آن را با خود خواهد برد و به سرعت فراموش خواهد شد، چرا که زندگی مرتب در حال تغییر است.»
همچنین درباره کارکرد برخی ترانهها خاطرنشان کرد: «در این مجموعه ترانههایی هست مانند «خرمنکوبی»، «دوره دوره» که در قدیم اسب و قاطر و گاو را روی خرمن گندم میچرخاندند تا با سم حیوانات دانهها از خوشه جدا شود که ابتداعیترین شکل بوده است. از زمانی که انسان حیوان را اهلی کرده و گندم را شناخته این شیوه تولید ادامه داشته است. برخی ممکن است بگویند در روزگاری که با یک چشمبههمزدن هکتارها زمین توسط ماشینها درو میشود دیگر این آهنگها کارکردی ندارند، اما اطمینان دارم آهنگهایی که برای کارکرد و هدف معینی با کوتاهترین ملودی، پیام و فرم کاملی را عنوان میکنند میتواند الگوی خوبی باشد برای کسانی که کار پژوهش و آهنگسازی میکنند و میخواهد موسیقی دوران خود را بیان کنند؛ چه در موسیقی اقوام و چه در موسیقی شهری.»
مؤلف کتاب «هفتاد نغمه در برابر باد» درباره نتنویسی آوازها گفت: «نت از حدود ۱۵۰ سال پیش که توسط موسیو لومر فرانسوی به ایران میآید، نتنویسی آهنگهای موسیقی ایران، چه دستگاهی و چه نواحی مختلف، در زمانهای مختلف انجام شده، اما به قول بلابارتوک اگر صوتِ یک نت همراهش نباشد، حتا اگر تمام ظرایف نتنویسی در آن بهکار رفته باشد مثل جسمی است که روح ندارد. از طرف دیگر آنچنان ظرایفی در موسیقی دستگاهی و نواحی ایران وجود دارد که هیچ نتنویسی نمیتواند آن ظرایفی که در یک صوت هست را روی کاغذ بیاورد؛ اما زمانی که صوت همراه آن هست، راهنمایی است برای کسانی که میخواهند از آن استفاده کنند. محور اصلی همان روش سینه به سینه است، همانطور که موسیقی دستگاهی ما صدها سال و هزاران سال به صورت شفاهی آموزش داده شده، در موسیقی نواحی هم به همین صورت بوده و بحث نتنویسی آن اگرچه دیرتر اما کم و بیش انجام شده است. فرهنگ شفاهی همیشه موازی با فرهنگ رسمی به حیات خود ادامه داده است. در نتنویسی این کتاب نهایت تلاش شده تا میزانبندیها، علائم و دیگر ظرائف نزدیک آن چیزی باشد که خواندهام.»
علیاکبر شکارچی همچنین درباره دیویدی همراه کتاب عنوان کرد: «از آنجا که تعداد آوازها زیاد بود، همانطور که گفتم هفتاد نغمه، اگر میخواستم با ساز برای هر ترانه یک مقدمه اجرا کنم و برای هر بیت یک جواب آواز بزنم، حجم کار بسیار سنگین میشد، هم از نظر نتنویسی و هم از نظر تعداد سیدی یا دیویدی. در نتیجه صرفاً آنها را خواندم، چرا که به گمانم آواز بهتر از هر سازی میتواند صدای اندیشه انسان را انتقال دهد.»
او درباره مخاطبان هدف این کتاب تصریح کرد: «این کتاب میتواند برای سازهای مختلف قابل استفاده باشد، همچنین برای تمام پژوهشگران و آهنگسازان و تمام کسانی که میخواهند موسیقی آوازی و محلی را آموزش ببینند. چرا که یکی دیگر از انگیزههایم برای انتشار این کتاب این بود که خیلیها میخواستند برای فراگیری آواز نزد من بیایند، و همین باعث شد تا این کار را به سرانجام برسانم.»
این استاد پیشکسوت موسیقی در پایان گفت: «این مجموعه در قالب ۱۲۰ صفحه رنگی است که نت آهنگها، ترجمه اشعار، هجاها و وزنهای شعری، و کارکرد ترانهها در آن آمده است، همچنین مقالاتی در کنار آن منتشر شده با موضوعاتی مثل دلیل فراوانی موسیقی سوگ در آهنگهای مردم زاگرسنشین، حضور عشق در عاشقانههای این ترانهها، بحث فونتیک یا آواشناسی و مردمشناسی، همجواری لر و بختیاری و لک و تأثیر آنها بر یکدیگر، و نیز تأثیر مهاجرت بر موسیقی اقوام.»
تاریخ انتشار : چهارشنبه 6 اسفند 1399 - 12:45
افزودن یک دیدگاه جدید