برای دومین بار و در قالب یک غزل
بهرام بیضایی در سوگ شجریان سرود
موسیقی ما- «بهرام بیضایی» - فیلمنامهنویس و کارگردان- در سوگِ «محمدرضا شجریان» غزلی با مطلعِ «ز ما رفت در خاک گنجینهیی/ ز فرهنگ و آواز آیینهیی». این دومین غزلی است که این نویسندهی بزرگ برای خسروی آواز ایران میسُراید.
متنِ کامل این غزل به این شرح است:
ز ما رفت در خاک گنجینهیی/ ز فرهنگ و آواز آیینهیی
درختِ سخنگو که هر برگِ آن/ نوایی ز آوای دیرینهیی
چه غنجی و رنجی که در ریشهاش/ گواهی ز غوغای پیشینهیی
نگه کرد فردا و امروزِ خویش/ در امروز خود دید پارینهیی
چه گمگشتگانی که گمتر شدند/ به هر وای و کرنای آدینهیی
نواهای دیرینه نو شد به وی/ برآمد خرد بر خرد چینهیی
برآورد باغی ز آواز خویش/ تو گویی برآمد ز هر سینهیی
برو مویه بر وی نه، بر خویش کن/ که از وی به جا ماند گنجینهیی
آن روز که استاد آوازخوان خبر بیماری خود را داد، این نمایشنامهنویس آورد: «« مى زٓنٓد بٓر سٓر خُود سنج به درد / دُهُل از تاختن و توز اُفتاد!!»
متنِ کامل این غزل به این شرح است:
ز ما رفت در خاک گنجینهیی/ ز فرهنگ و آواز آیینهیی
درختِ سخنگو که هر برگِ آن/ نوایی ز آوای دیرینهیی
چه غنجی و رنجی که در ریشهاش/ گواهی ز غوغای پیشینهیی
نگه کرد فردا و امروزِ خویش/ در امروز خود دید پارینهیی
چه گمگشتگانی که گمتر شدند/ به هر وای و کرنای آدینهیی
نواهای دیرینه نو شد به وی/ برآمد خرد بر خرد چینهیی
برآورد باغی ز آواز خویش/ تو گویی برآمد ز هر سینهیی
برو مویه بر وی نه، بر خویش کن/ که از وی به جا ماند گنجینهیی
آن روز که استاد آوازخوان خبر بیماری خود را داد، این نمایشنامهنویس آورد: «« مى زٓنٓد بٓر سٓر خُود سنج به درد / دُهُل از تاختن و توز اُفتاد!!»
تاریخ انتشار : چهارشنبه 17 دی 1399 - 22:23
افزودن یک دیدگاه جدید