به بهانه اولین اجرای «هومن اژدری» بعد از پانزده سال
سر تا پا صدا زیر برج آزادی
موسیقی ما - سرمان دور آزادی گیج رفته است. بلیط آزادی دستمان است و به دنبال درِ ورودی ضیافتی هستیم که به آن دعوتشدهایم. آدرس سخت پیدا میشود! ساعتهای کِش آمده ته هفته است. مردی با استایل کانتری روی صحنه میآید. گویی از فیلم های وسترن درآمده است. اسبش را پشت صحنه بسته و به جای کُلت، گیتار آکوستیکی در دست دارد. قرار است ما، این آدمهای زیر آزادی را تا جمعه ببرد.
چند تا آهنگ قدیمی از گروهی بنام «مَد سیتی»، کُنج هارد کامپیوترم چند سالی جا خوش کرده بود. درِ پوشههای اطرافش دائماً باز و بسته میشد ولی سر و کله این یکی نمیدانم از کجا پیدا شده بود. نه میدانستم خوانندهاش کیست، نه اینکه به اصطلاح مجاز است یا غیر مجاز و نه سابقه فعالیت او را. اصلاً چه شکلی است؟! فقط میدانستم سبک و سیاقش با بقیه فرق میکند و گوش من نیز با این فرم خواندن آشنا نبود. خیلی بعد و به طور کاملاً تصادفی در یکی از همان شبکههای معروف پخش موسیقی، مردی با سر و صورتی کاملاً تراشیده و عینکِ گِردِ جان لنونی -هنوز با اووِر دوزِ عینک گِرد مواجه نشده بودیم و چیز کاملاً نویی بود- روی صفحه تلویزیون ظاهر شد. ویدئویی بی زرق و برق و با تِم رنگی نزدیک به خاکستری و به دور از حال و هوای اکثر ویدئوهای آن روزها و حتی این روزها! زیر ویدئو درج شد هومن اژدری!
استایل موسیقیاش سمت و سویی به کانتری، بلوز و راک اند رول دارد. او از معدود کسانی است که از پس هارمونی بین کلام فارسی و سبک راک به خوبی برآمده؛ نه به دنبال تلفیق است و نه فارسی را با لهجه انگلیسی میخواند. خبری از ایرانیزه کردن راک هم نیست. از قرار معلوم استانداردهای موسیقی راک را به خوبی بلد است. یعنی آنچنان دغدغه ترانه فاخر را ندارد و کلمات برای او در خدمت ملودی هستند. از طرفی دیگر آن هیجان و ریتمی که در موسیقی راک اند رول سراغ داریم، در کوله موسیقیاش جایگاه ویژهای دارد.
هومن اژدری درس موسیقی و فن آواز را زیر نظر اساتید نام آشنایی همچون فریدون فروغی افسانهای و استاد محمد نوری فرا گرفت. او فعالیت گروهی خود در ایران را تحت عنوان «مَد سیتی» کلید زد اما برای پیمودن مسیر فعالیت قانونی و اخذ مجوز، اسم «شهر شلوغ» را برای خود انتخاب کردند. شهر شلوغِ آنها در آن زمان در سکوت کامل روانه گوشها شد و سر و صدایش آنچنان همهگیر نشد، اگرچه قطعه «چی درسته، چی غلط» از این مجموعه همیشه یکی از محبوبترینها بین طرفداران قدیمی او بوده و یادگار همین دوران است.
هومن اژدری همزمان با پروژه «شهر شلوغ» و به همراهی سیاوش امامی، پروژه «میوت ایجنسی» (آژانس خاموش) را در فضای تریپهاپ و با وکال انگلیسی راه انداخت. فصل کوچ اما فرا رسیده بود; فصل جدیدی در زندگی شخصی و فعالیتهای موسیقایی او. انتشار چندین سینگل پُر طرفدار در آن طرف مرزها از جمله «مهاجر» و «خیانت موجه»، دوباره گوشها را به سمتش تیز و او را به یکی از ستارههای نوظهور راک فارسی تبدیل کرد.
هومن اژدری در کوچ خود به مالزی، بعداً پروژه بینالمللی «مستر راک اند رول» را همراه با تنی چند از موزیسینهای شرقی در مالزی و تحت تأثیر بزرگان راک اند رول آمریکا همچون آیروسمیت، گانز اند روزز و رولینگ استونز راه انداخت که قطعه آقای قهرمان آنها در آنجا بسیار مشهور شد و سر زبانها افتاد.
با باز شدن فضای نسبی در دادن مجوز برای گروههای راک، هومن اژدری به کوچ چند ساله خود پایان داد و اوایل دهه نود به ایران بازگشت. آشنایی با چند مدیر برنامه نام آشنا، مسیر رو زمینی شدن را در او ترغیب کرد و دوباره انتشار سینگل ترکها را از سر گرفت ولی این بار با مجوز.
به قول خودش مسیر خانه تا صحنه رسمی برای او قریب به پانزده سال به طول انجامید. شمارش معکوس برای اولین اجرای مستقل و رسمی به صدا درآمده بود. تابستان نود و هفت نه تنها برای ما، بلکه برای هومن اژدری نیز به طور ویژهای در خاطرات ثبت شده است! سرمان دور آزادی گیج رفته، بلیط آزادی دستمان است و به دنبال درِ ورود به ضیافتی هستیم که به آن دعوت شدهایم. آدرس سخت پیدا میشود اما! ساعتهای کِش آمده ته هفته است. مردی با استایل کانتری روی صحنه میآید . گویی از فیلم های وسترن درآمده است. اسبش را پشت صحنه بسته و به جای کُلت، گیتار آکوستیکی در دست دارد. قرار است ما، این آدمهای زیر آزادی را تا جمعه ببرد. «جمعه من» با اجرای سولوی هومن اژدری، اُپنینگ ضیافت امشب است... «یه ضیافت بین من و تو، خاطراتمون هم دعوتن...» حال همان جمعههای آشنا به ما دست میدهد. گویی جمعههای ما همه شبیه به هم است؛ بعد از ظهرهای خواب آلود و خیابانهای خالی.
حالش خوب است و حضور رسمیاش روی صحنه را دیگر باور کرده است. اعضای گروه را یک به یک صدا میزند تا روی صحنه بیایند و به او ملحق شوند. مگر میشود نوازندگی درامز را به کسی غیر از «علی باغفر» سپرد؟ عضو ثابت گروههای «ماد»، «ماینس وان»، «کیلومتر بیست و سه». امیر بلوچیان نوازندگی گیتار الکتریک، مازیار خواجیان عضو گروه «هشتگ تهران» نوازندگی گیتار باس و پوریا قربانی نوازندگی کیبورد و پیانو و گیتار الکتریک را به عهده داشتند. به قول هومن اژدری هوادارانش مشقها را هم حفظ کردهاند و برای یک همخوانی دسته جمعی آمادهاند. پس ما را به یک حال خوب دعوت میکند.
«حال خوب» همانی است که شخصاً منتظرش بودم. یکی از متفاوتترین کارهای منتشر شده از هومن اژدری در چند سال اخیر که از آن تم کانتری کمی فاصله گرفته و به موسیقی الکترونیک نزدیکتر شده است. شروعش چیزی در حال و هوای کارهای «کریس مارتین» است و همان صدا را میدهد. در «حال خوب» ریتم حرف اول را میزند. همخوانیهای حاضرین شروع شده است. ترجیعبند حال خوب شاید بهترین مثال برای یادآوری این نکته باشد که برای هومن اژدری ملودی به ترانه اولویت دارد... «حالم خوبه چشماته/ حالم خوبه حرفاته/ اسیرتم خودم راضی به بندت/ حالم خوبه حال تو/ حالت خوبه دنیاته/ شکارتم میام توی کمندت»
حالمان که خوبِ خوب شد. پس کمی هم چرت بعد از ظهر بد نیست! «چرت بعد از ظهر» میتواند بهترین معرفی برای استایل موسیقی هومن اژدری باشد؛ یعنی ترکیب دلنشین گیتار الکتریک و آکوستیک. چرت بعد از ظهر از اولین کارهای منتشر شده و همچنین محبوبترین کارهای فصل جدید و حضور دوباره او در ایران محسوب میشود.
«من و تو» کار بعدی است که هومن اژدری آن را روی صحنه اجرا میکند و با تشویق حاضرین مواجه میشود. معلوم است آنهایی که آنجا هستند اکثراً از طرفداران قدیمی او محسوب میشوند. «من و تو» یا همان «چی درسته چی غلط» از اولین کارهای فارسی هومن اژدری و مربوط به دوران «شهر شلوغ» است و تم بلوز دارد.
بعد از پرسش سختِ چی درسته چی غلط؟ دلمان میخواهد فریاد بزنیم و سر تا پا صدا شویم. «سر تا پا صدا» دوباره از همان کارهای مبتنی بر ریتم هومن اژدری است و باز بین ملودی و ترانه، اولویت او ملودی است. هومن اژدری خودش را به ساختار کلاسیک ترانه محدود نمیکند؛ به نوعی به ووردز اعتقاد دارد و نه به لیریکس. هومن اژدری و حاضرین در «سر تا پا صدا» سقفی برای سالن برج آزادی باقی نمیگذارند. او در ترجیع بند ترانه، سه بار تکرار میکند من سر تا پا صدام و هر بار این جمله با ملودی وکال متفاوتی ادا میشود. همنوازیهای او با گیتار آکوستیک به همراه امیر بلوچیان با گیتار الکتریک در این بخش از ضیافت امشب هیجانانگیز است و دوزِ راک خونمون را بالا میبرد! سرعت نوازندگی گیتار الکتریک امیر بلوچیان تشویق حاضرین را به دنبال دارد.
پوریا قربانی پشت پیانو مینشیند و هومن اژدری با گفتن این جمله که خیلی از ما دلمان میخواهد دوباره زمان به عقب برگردد و اتفاقات متفاوتتری را رقم بزنیم، قطعه «درگیر زمان» را معرفی میکند. در «درگیر زمان» با حالات مختلفی از صدای هومن اژدری مواجه میشویم: اسلو و ملایم خواندن با تمی از عشق و در ادامه صعود از نُتها و تا اوج رفتن به صورت فریادی سرکش. او خواننده روی صحنه است؛ جایش همینجاست. برای شنیدن کارهای هومن اژدری، آهنگهای او را گوش نکنید، به کنسرتش بروید!
«درگیر زمان» که به سر میرسد، هومن اژدری نوید اجرای دو قطعه در ژانر هارد راک را میدهد، ژانری که باب میل اکثر حاضرین در سالن برج آزادی است و با تشویق آنها مواجه میشود؛ گویی جمعِ راک بازهای دو آتیشه جمع است. «نباشی» و «روزهای بی تو» به ترتیب اجرا میشوند. در «نباشی» همه چیز به اوج میرسد؛ از فن وکال هومن اژدری گرفته تا نوازندگی گروه او. هومن اژدری آن جلو و امیر بلوچیان و مازیار خواجیان و پوریا قربانی به عنوان سه گیتاریست پشت سر او و علی باغفر هم آن بالاتر، گویی از زمین فاصله گرفتهاند و از ما زمینیها نیستند. درجه هیجان سالن به مرز 100 میرسد! در «روزهای بی تو» وقتی هومن اژدری میخواند: «دلم میخواد بیام سراغت، اما پاهامو میبندم/ دلم میخواد گریه کنم، اما زورکی میخندم» یاد فریدون فروغی فقید شخصاً برای من زنده میشود.
بعد از «بدبیاری»، یکی دیگر از قطعات قدیمی هومن اژدری از مجموعه «شهر شلوغ» و تکرار مجدد «نباشی» بنا به درخواست حاضرین -متأسفانه نگارنده آنچنان صدایش برای فریاد زدن مناسب نبود تا پیشنهاد تکرار «حال خوب» را به گوش هومن اژدری برساند!- نوبت به اجرای «بارابام» به عنوان اختتامیه این ضیافت میرسد. «بارابام» یکی از متفاوتترین ریتمها را بین کارهای هومن اژدری دارد. نمیدانم چرا ریتم «بارابام» یکی از آن جنجالیهای موسیقی به اسم میم.میم را برایم تداعی کرد.
جمعه رسیده و اجرا پایان یافته است. هومن اژدری و گروهش ضیافتی مملو از ریتمهای مختلف در فضای موسیقی راک برایمان تدارک دیدند و حدود سیزده ترانه اجرا کردند. هنرمندان بسیاری از فضای راک زیرزمینی سابق از جمله مسعود فیاضزاده پرودیوسر نام آشنای مشهدی و عضو گروه «ماینس وان» و همچنین آرین نائینی خواننده و عضو گروه «نیک آئین» که آلبومشان به زودی به صورت رسمی و با مجوز منتشر میشود نیز در این کنسرت حضور داشتند. هومن اژدری در پایان برنامه اظهار امیدواری کرد که در چند ماه آتی، بتواند این کنسرت را از سر بگیرد و آن را روی صحنه شهرهای مختلف نیز ببرد.
چند تا آهنگ قدیمی از گروهی بنام «مَد سیتی»، کُنج هارد کامپیوترم چند سالی جا خوش کرده بود. درِ پوشههای اطرافش دائماً باز و بسته میشد ولی سر و کله این یکی نمیدانم از کجا پیدا شده بود. نه میدانستم خوانندهاش کیست، نه اینکه به اصطلاح مجاز است یا غیر مجاز و نه سابقه فعالیت او را. اصلاً چه شکلی است؟! فقط میدانستم سبک و سیاقش با بقیه فرق میکند و گوش من نیز با این فرم خواندن آشنا نبود. خیلی بعد و به طور کاملاً تصادفی در یکی از همان شبکههای معروف پخش موسیقی، مردی با سر و صورتی کاملاً تراشیده و عینکِ گِردِ جان لنونی -هنوز با اووِر دوزِ عینک گِرد مواجه نشده بودیم و چیز کاملاً نویی بود- روی صفحه تلویزیون ظاهر شد. ویدئویی بی زرق و برق و با تِم رنگی نزدیک به خاکستری و به دور از حال و هوای اکثر ویدئوهای آن روزها و حتی این روزها! زیر ویدئو درج شد هومن اژدری!
استایل موسیقیاش سمت و سویی به کانتری، بلوز و راک اند رول دارد. او از معدود کسانی است که از پس هارمونی بین کلام فارسی و سبک راک به خوبی برآمده؛ نه به دنبال تلفیق است و نه فارسی را با لهجه انگلیسی میخواند. خبری از ایرانیزه کردن راک هم نیست. از قرار معلوم استانداردهای موسیقی راک را به خوبی بلد است. یعنی آنچنان دغدغه ترانه فاخر را ندارد و کلمات برای او در خدمت ملودی هستند. از طرفی دیگر آن هیجان و ریتمی که در موسیقی راک اند رول سراغ داریم، در کوله موسیقیاش جایگاه ویژهای دارد.
هومن اژدری درس موسیقی و فن آواز را زیر نظر اساتید نام آشنایی همچون فریدون فروغی افسانهای و استاد محمد نوری فرا گرفت. او فعالیت گروهی خود در ایران را تحت عنوان «مَد سیتی» کلید زد اما برای پیمودن مسیر فعالیت قانونی و اخذ مجوز، اسم «شهر شلوغ» را برای خود انتخاب کردند. شهر شلوغِ آنها در آن زمان در سکوت کامل روانه گوشها شد و سر و صدایش آنچنان همهگیر نشد، اگرچه قطعه «چی درسته، چی غلط» از این مجموعه همیشه یکی از محبوبترینها بین طرفداران قدیمی او بوده و یادگار همین دوران است.
هومن اژدری همزمان با پروژه «شهر شلوغ» و به همراهی سیاوش امامی، پروژه «میوت ایجنسی» (آژانس خاموش) را در فضای تریپهاپ و با وکال انگلیسی راه انداخت. فصل کوچ اما فرا رسیده بود; فصل جدیدی در زندگی شخصی و فعالیتهای موسیقایی او. انتشار چندین سینگل پُر طرفدار در آن طرف مرزها از جمله «مهاجر» و «خیانت موجه»، دوباره گوشها را به سمتش تیز و او را به یکی از ستارههای نوظهور راک فارسی تبدیل کرد.
هومن اژدری در کوچ خود به مالزی، بعداً پروژه بینالمللی «مستر راک اند رول» را همراه با تنی چند از موزیسینهای شرقی در مالزی و تحت تأثیر بزرگان راک اند رول آمریکا همچون آیروسمیت، گانز اند روزز و رولینگ استونز راه انداخت که قطعه آقای قهرمان آنها در آنجا بسیار مشهور شد و سر زبانها افتاد.
با باز شدن فضای نسبی در دادن مجوز برای گروههای راک، هومن اژدری به کوچ چند ساله خود پایان داد و اوایل دهه نود به ایران بازگشت. آشنایی با چند مدیر برنامه نام آشنا، مسیر رو زمینی شدن را در او ترغیب کرد و دوباره انتشار سینگل ترکها را از سر گرفت ولی این بار با مجوز.
به قول خودش مسیر خانه تا صحنه رسمی برای او قریب به پانزده سال به طول انجامید. شمارش معکوس برای اولین اجرای مستقل و رسمی به صدا درآمده بود. تابستان نود و هفت نه تنها برای ما، بلکه برای هومن اژدری نیز به طور ویژهای در خاطرات ثبت شده است! سرمان دور آزادی گیج رفته، بلیط آزادی دستمان است و به دنبال درِ ورود به ضیافتی هستیم که به آن دعوت شدهایم. آدرس سخت پیدا میشود اما! ساعتهای کِش آمده ته هفته است. مردی با استایل کانتری روی صحنه میآید . گویی از فیلم های وسترن درآمده است. اسبش را پشت صحنه بسته و به جای کُلت، گیتار آکوستیکی در دست دارد. قرار است ما، این آدمهای زیر آزادی را تا جمعه ببرد. «جمعه من» با اجرای سولوی هومن اژدری، اُپنینگ ضیافت امشب است... «یه ضیافت بین من و تو، خاطراتمون هم دعوتن...» حال همان جمعههای آشنا به ما دست میدهد. گویی جمعههای ما همه شبیه به هم است؛ بعد از ظهرهای خواب آلود و خیابانهای خالی.
حالش خوب است و حضور رسمیاش روی صحنه را دیگر باور کرده است. اعضای گروه را یک به یک صدا میزند تا روی صحنه بیایند و به او ملحق شوند. مگر میشود نوازندگی درامز را به کسی غیر از «علی باغفر» سپرد؟ عضو ثابت گروههای «ماد»، «ماینس وان»، «کیلومتر بیست و سه». امیر بلوچیان نوازندگی گیتار الکتریک، مازیار خواجیان عضو گروه «هشتگ تهران» نوازندگی گیتار باس و پوریا قربانی نوازندگی کیبورد و پیانو و گیتار الکتریک را به عهده داشتند. به قول هومن اژدری هوادارانش مشقها را هم حفظ کردهاند و برای یک همخوانی دسته جمعی آمادهاند. پس ما را به یک حال خوب دعوت میکند.
«حال خوب» همانی است که شخصاً منتظرش بودم. یکی از متفاوتترین کارهای منتشر شده از هومن اژدری در چند سال اخیر که از آن تم کانتری کمی فاصله گرفته و به موسیقی الکترونیک نزدیکتر شده است. شروعش چیزی در حال و هوای کارهای «کریس مارتین» است و همان صدا را میدهد. در «حال خوب» ریتم حرف اول را میزند. همخوانیهای حاضرین شروع شده است. ترجیعبند حال خوب شاید بهترین مثال برای یادآوری این نکته باشد که برای هومن اژدری ملودی به ترانه اولویت دارد... «حالم خوبه چشماته/ حالم خوبه حرفاته/ اسیرتم خودم راضی به بندت/ حالم خوبه حال تو/ حالت خوبه دنیاته/ شکارتم میام توی کمندت»
حالمان که خوبِ خوب شد. پس کمی هم چرت بعد از ظهر بد نیست! «چرت بعد از ظهر» میتواند بهترین معرفی برای استایل موسیقی هومن اژدری باشد؛ یعنی ترکیب دلنشین گیتار الکتریک و آکوستیک. چرت بعد از ظهر از اولین کارهای منتشر شده و همچنین محبوبترین کارهای فصل جدید و حضور دوباره او در ایران محسوب میشود.
«من و تو» کار بعدی است که هومن اژدری آن را روی صحنه اجرا میکند و با تشویق حاضرین مواجه میشود. معلوم است آنهایی که آنجا هستند اکثراً از طرفداران قدیمی او محسوب میشوند. «من و تو» یا همان «چی درسته چی غلط» از اولین کارهای فارسی هومن اژدری و مربوط به دوران «شهر شلوغ» است و تم بلوز دارد.
بعد از پرسش سختِ چی درسته چی غلط؟ دلمان میخواهد فریاد بزنیم و سر تا پا صدا شویم. «سر تا پا صدا» دوباره از همان کارهای مبتنی بر ریتم هومن اژدری است و باز بین ملودی و ترانه، اولویت او ملودی است. هومن اژدری خودش را به ساختار کلاسیک ترانه محدود نمیکند؛ به نوعی به ووردز اعتقاد دارد و نه به لیریکس. هومن اژدری و حاضرین در «سر تا پا صدا» سقفی برای سالن برج آزادی باقی نمیگذارند. او در ترجیع بند ترانه، سه بار تکرار میکند من سر تا پا صدام و هر بار این جمله با ملودی وکال متفاوتی ادا میشود. همنوازیهای او با گیتار آکوستیک به همراه امیر بلوچیان با گیتار الکتریک در این بخش از ضیافت امشب هیجانانگیز است و دوزِ راک خونمون را بالا میبرد! سرعت نوازندگی گیتار الکتریک امیر بلوچیان تشویق حاضرین را به دنبال دارد.
پوریا قربانی پشت پیانو مینشیند و هومن اژدری با گفتن این جمله که خیلی از ما دلمان میخواهد دوباره زمان به عقب برگردد و اتفاقات متفاوتتری را رقم بزنیم، قطعه «درگیر زمان» را معرفی میکند. در «درگیر زمان» با حالات مختلفی از صدای هومن اژدری مواجه میشویم: اسلو و ملایم خواندن با تمی از عشق و در ادامه صعود از نُتها و تا اوج رفتن به صورت فریادی سرکش. او خواننده روی صحنه است؛ جایش همینجاست. برای شنیدن کارهای هومن اژدری، آهنگهای او را گوش نکنید، به کنسرتش بروید!
«درگیر زمان» که به سر میرسد، هومن اژدری نوید اجرای دو قطعه در ژانر هارد راک را میدهد، ژانری که باب میل اکثر حاضرین در سالن برج آزادی است و با تشویق آنها مواجه میشود؛ گویی جمعِ راک بازهای دو آتیشه جمع است. «نباشی» و «روزهای بی تو» به ترتیب اجرا میشوند. در «نباشی» همه چیز به اوج میرسد؛ از فن وکال هومن اژدری گرفته تا نوازندگی گروه او. هومن اژدری آن جلو و امیر بلوچیان و مازیار خواجیان و پوریا قربانی به عنوان سه گیتاریست پشت سر او و علی باغفر هم آن بالاتر، گویی از زمین فاصله گرفتهاند و از ما زمینیها نیستند. درجه هیجان سالن به مرز 100 میرسد! در «روزهای بی تو» وقتی هومن اژدری میخواند: «دلم میخواد بیام سراغت، اما پاهامو میبندم/ دلم میخواد گریه کنم، اما زورکی میخندم» یاد فریدون فروغی فقید شخصاً برای من زنده میشود.
بعد از «بدبیاری»، یکی دیگر از قطعات قدیمی هومن اژدری از مجموعه «شهر شلوغ» و تکرار مجدد «نباشی» بنا به درخواست حاضرین -متأسفانه نگارنده آنچنان صدایش برای فریاد زدن مناسب نبود تا پیشنهاد تکرار «حال خوب» را به گوش هومن اژدری برساند!- نوبت به اجرای «بارابام» به عنوان اختتامیه این ضیافت میرسد. «بارابام» یکی از متفاوتترین ریتمها را بین کارهای هومن اژدری دارد. نمیدانم چرا ریتم «بارابام» یکی از آن جنجالیهای موسیقی به اسم میم.میم را برایم تداعی کرد.
جمعه رسیده و اجرا پایان یافته است. هومن اژدری و گروهش ضیافتی مملو از ریتمهای مختلف در فضای موسیقی راک برایمان تدارک دیدند و حدود سیزده ترانه اجرا کردند. هنرمندان بسیاری از فضای راک زیرزمینی سابق از جمله مسعود فیاضزاده پرودیوسر نام آشنای مشهدی و عضو گروه «ماینس وان» و همچنین آرین نائینی خواننده و عضو گروه «نیک آئین» که آلبومشان به زودی به صورت رسمی و با مجوز منتشر میشود نیز در این کنسرت حضور داشتند. هومن اژدری در پایان برنامه اظهار امیدواری کرد که در چند ماه آتی، بتواند این کنسرت را از سر بگیرد و آن را روی صحنه شهرهای مختلف نیز ببرد.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 13 شهریور 1397 - 15:12
افزودن یک دیدگاه جدید