پای صحبتهای خواننده سابق ارکستر ملی؛ از همکاری با لطفی و علیزاده تا حضور در «سیانور»
محمد معتمدی: چرا به هر قطعه پرمخاطبی میگویند پاپ؟
موسیقی ما - سما بابایی و وحید لشکری: «محمد معتمدی» اوایل اسفندماه سال جاری در تالار وحدت تهران کنسرت دارد. او از جمله خوانندگان جوانی است که در طول فعالیتهای خود این اقبال را داشته که با تعدادی از بزرگترین اساتید موسیقی ایران از جمله محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، فرهاد فخرالدینی و دیگران کار کند. حالا اما قرار است با گروه جوانی روی صحنه برود که همهشان جوان هستند، خیلی جوان و میانگین سنیشان به 20 سال میرسد.
معتمدی موسیقی را با نواختن ساز «نی» به صورت خودآموز آغاز کرد؛ همانطور که خودش میگوید که تکنیکها و متدهای آوازی را نیز به صورت خودآموز فراگرفته و سعی در اصلاح مشکلاتی کرده که نبودِ یک تکنیک مؤثر در آواز برای او و دیگر فعالان این عرصه به وجود آورده است. اگرچه از سال ۱۳۷۶ شروع به فراگیری شیوه آواز طاهرزاده نزد حمیدرضا نوربخش کرد، اما به سبب علاقهای که به مکتب آواز اصفهان داشت، همزمان به تمرین و الگوبرداری از آواز اساتیدی چون تاج اصفهانی و ادیب خوانساری پرداخته و در این مسیر، از راهنمایی کسانی چون مرحوم دکتر حسین عمومی و علیاصغر شاهزیدی نیز استفاده کرده است.
او در سال ۲۰۱۳ میلادی از سوی رادیو دولتی فرانسه به عنوان موزیسین برگزیده سال انتخاب شده و جایزه فرانس موزیک ۲۰۱۳ را دریافت کرده است. حالا چند آلبوم آمادهی انتشار دارد و چند کنسرت در حال برگزاری. هرچند که او هم ناخواسته درگیر مشکلاتی است که بسیاری از موزیسینها با آن مواجهاند. برای همین است که در همین گفتوگو میگوید: «چند آلبوم در مراحل تولید و انتشار داریم، ولی اگر به فروشگاهها نگویند که آلبوم من را از ویترین بردارند، اگر به سایتها نگویند که بلیتفروشی من را بردارند، اگر به شهرستانها نگویند که کنسرت من را برگزار نکنند، راه خودم را ادامه میدهم.»
الگو و جانمایه موسیقی اصیل ایرانی، همان موسیقی سنتی است اما برای مخاطب امروز ایرانزمین بازتعریف شده است. مثلاً فرم ساز و آواز یا جواب دادن آواز توسط نوازنده باید دوباره تعریف شود. شاید دیگر گوشها خسته هستند از اینکه هرچه خواننده میخواند، همان را نوازنده عیناً دوباره بزند و شاید باید الگوهای تحریرهای ما بازتعریف شود. باید برای نجات سلیقه مخاطبان از موسیقی سنتی، به موسیقی اصیل ایرانی کوچ کنیم. موسیقی سنتی مثل خانه بروجردیها در کاشان است. خانهای که بر اساس نیازهای زمان خودش، طراحی شده و امروز، زندگی در چنین خانهای واقعاً سخت است؛ ولی میتوان همین خانه را با حفظ اِلِمانهایش برای زندگی امروز بازتعریف کرد که ما دقیقاً به همین نیاز داریم. بنده و همکارانام باید این کار را انجام دهیم.
اگر آهنگسازی طی ده پانزده سال سابقه کاری خود، به دستگاههای ابوعطا، افشاری، بیاتترک و سهگاه نپرداخته، پس جزئی از موسیقی ایرانی محسوب نمیشود. چون این دستگاهها یک سنگمعیار است. خیلی از این اساتید درست میگویند، چون امکان ندارد در کارنامه کاری یک آهنگساز ایرانی، این دستگاههایی که نام بردم، وجود نداشته باشد. اما باید ژانرها را مشخص کنیم و بدانیم که موسیقی سنتی چیست و بدانیم که مثلاً همان موسیقی است که استاد مجید کیانی کار میکند. با تعریف استاد مجید کیانی، موسیقی استاد حسین علیزاده هم کاملاً سنتی نیست. چون ایشان موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی ایرانی کار میکند که ریشهاش در همان موسیقی استاد کیانی است. آقای علیزاده در زمان خودش، آن موسیقی را دوباره تعریف و اجتماعی کرده است. این تعاریف جدید ژانرهای موسیقی است.
اگر من شخصاً به عنوان یک مصرفکننده نگاه کنم، ژانر برایم اهمیتی نخواهد داشت و صرفاً میخواهم لذت ببرم. اما چون میخواهم یک معیار برای جامعه مشخص کنم، باید چیزهای دیگری را در نظر بگیرم.
وقتی میتوانم با قطعاتی مثل «کویر» یا «سیانور» مخاطبی که شناختی از ساز و آواز نداشته را به سالن کنسرت بکشانم، به هدفم رسیدهام. عصاقورتدادگی هیچ نتیجه خوشایندی برای موسیقی ایران ندارد. ما ناچاریم قطعاتی تولید کنیم که مردم به عنوان موسیقی اصیل ایرانی گوش کنند و سپس وارد دایره موسیقی سنتی شوند و در آن، ساز و آواز و چهارمضراب و تصنیف بشنوند. شاید بتوانیم اینگونه آب رفته را به جوی بازگردانیم و اگر تغییر استراتژی ندهیم، بیست سال دیگر بچههای ما هم موسیقی سنتی گوش نمیکنند. کما اینکه فرزندان برخی اساتیدی که چنین دیدگاهی داشتند هم الان موسیقی سنتی گوش نمیکنند!
کارهای من با این اساتید نزدیک به ده آلبوم است. در حالی که برای هیچکدام از این آلبومها حتی یک ریال نگرفتهام. برای کنسرتها هم هیچوقت رقمی را مشخص نکردم که دستمزدم چهقدر است و نخواهم کرد. من برای کار خودم ارزش قائلام و همیشه باید قراردادهایم روشن باشد. اما به دلیل عشق و ارادتم به استاد لطفی و استاد علیزاده هیچوقت حرف از مسائل مالی نزدهام. هر همکاری یک نقطه شروع و پایانی دارد. به هر حال همیشه سعی میکنم با عدم پاسخگویی به حواشی دامن نزنم. هرچند اگر شما همه زندگی خود را بفروشید و صرف کار خیر کنید و بعد کمپینی علیه شما ایجاد شود که خسیس هستید و کار خیر نکردهاید، غمانگیز است. من مثل خوانندههای دیگر رفتار نمیکنم و اگر کسی کاری به کارم نداشته باشد، کاری به دیگران ندارم.
معتمدی موسیقی را با نواختن ساز «نی» به صورت خودآموز آغاز کرد؛ همانطور که خودش میگوید که تکنیکها و متدهای آوازی را نیز به صورت خودآموز فراگرفته و سعی در اصلاح مشکلاتی کرده که نبودِ یک تکنیک مؤثر در آواز برای او و دیگر فعالان این عرصه به وجود آورده است. اگرچه از سال ۱۳۷۶ شروع به فراگیری شیوه آواز طاهرزاده نزد حمیدرضا نوربخش کرد، اما به سبب علاقهای که به مکتب آواز اصفهان داشت، همزمان به تمرین و الگوبرداری از آواز اساتیدی چون تاج اصفهانی و ادیب خوانساری پرداخته و در این مسیر، از راهنمایی کسانی چون مرحوم دکتر حسین عمومی و علیاصغر شاهزیدی نیز استفاده کرده است.
او در سال ۲۰۱۳ میلادی از سوی رادیو دولتی فرانسه به عنوان موزیسین برگزیده سال انتخاب شده و جایزه فرانس موزیک ۲۰۱۳ را دریافت کرده است. حالا چند آلبوم آمادهی انتشار دارد و چند کنسرت در حال برگزاری. هرچند که او هم ناخواسته درگیر مشکلاتی است که بسیاری از موزیسینها با آن مواجهاند. برای همین است که در همین گفتوگو میگوید: «چند آلبوم در مراحل تولید و انتشار داریم، ولی اگر به فروشگاهها نگویند که آلبوم من را از ویترین بردارند، اگر به سایتها نگویند که بلیتفروشی من را بردارند، اگر به شهرستانها نگویند که کنسرت من را برگزار نکنند، راه خودم را ادامه میدهم.»
***
- از اجرای تهران برای ما بگویید و اینکه چه برنامههایی را تدارک دیدهاید؟
- یعنی این آثار از آلبوم خاصی نیست؟
- یعنی همین نوازندهها قرار است جواب آواز شما را بدهند؟
- معمولاً خوانندهها برای اجراهای خود به سراغ نوازندههای شناختهشده میروند تا هم فکرشان از کیفیت کار آسوده باشد و هم مخاطبان خودشان را داشته باشند. همراهی با این گروه جوان به چه دلیل اتفاق افتاد؟
- ظاهراً استقبال از بلیتفروشی هم تا کنون خوب بوده است.
- از کنسرت پیش رو اگر بگذریم، به نظر میرسد در حال حاضر سرمایههای آواز ما محدود به چهار یا پنج اسم است. در حالی که قبل از انقلاب از آقای شجریان و تاج اصفهانی تا آقای ایرج و سایر هنرمندان دیگر را داشتیم که در سبکهای مختلف آواز، فعالیت میکردند. به نظر شما اکنون چه خلأیی پیش آمده که در مقوله خوانندگی نسبت به نوازندگی و آهنگسازی تا این حد دچار مشکل هستیم؟
- این اتفاق برای کل موسیقی سنتی بوده ولی ما به نسبت، شاهد فعالیت و درخشش آهنگسازان متعددی بودهایم یا در بخش نوازندگی هماکنون چهرههای جوان و مستعدی فعالیت دارند.
- در همین مقوله آموزش، به خاطر دارم که در مصاحبهای گفته بودید ما خودمان هم آموزش ندیدهایم!
- شما به وسیله استاد لطفی یا علیرضا قربانی به وسیله استاد فخرالدینی مطرح شدید و همایون شجریان هم که نام شجریان را یدک میکشید. فکر میکنید الان چنین امکانی وجود دارد که بزرگان روی جوانان سرمایهگذاری کنند و آهنگسازی وجود دارد که بتواند با یک قطعه، ناگهان یک خواننده جوان را شکوفا و معرفی کند؟
- در ادامهی بحث این نکته را نیز باید در نظر گرفت که این روزها آهنگسازان ما هم خیلی اهل ریسک نیستند و همه ساختههای خودشان را به چهار یا پنج خوانندهی مطرح میدهند.
- شما در حال حاضر چهقدر دغدغه آواز دارید؟
- یعنی بستری مثل کنسرت، مناسب نیست؟
- در یک نگاه کلی، میگوییم که جامعه ما پذیرای آواز نیست. اما آیا واقعاً آوازی به کیفیت طاهرزاده، بنان یا شجریان داریم که در این سالها ارائه شده باشد و مردم نپذیرفته باشند؟
الگو و جانمایه موسیقی اصیل ایرانی، همان موسیقی سنتی است اما برای مخاطب امروز ایرانزمین بازتعریف شده است. مثلاً فرم ساز و آواز یا جواب دادن آواز توسط نوازنده باید دوباره تعریف شود. شاید دیگر گوشها خسته هستند از اینکه هرچه خواننده میخواند، همان را نوازنده عیناً دوباره بزند و شاید باید الگوهای تحریرهای ما بازتعریف شود. باید برای نجات سلیقه مخاطبان از موسیقی سنتی، به موسیقی اصیل ایرانی کوچ کنیم. موسیقی سنتی مثل خانه بروجردیها در کاشان است. خانهای که بر اساس نیازهای زمان خودش، طراحی شده و امروز، زندگی در چنین خانهای واقعاً سخت است؛ ولی میتوان همین خانه را با حفظ اِلِمانهایش برای زندگی امروز بازتعریف کرد که ما دقیقاً به همین نیاز داریم. بنده و همکارانام باید این کار را انجام دهیم.
- فکر نمیکنید اهالی موسیقی طی این سالها برای نکتهای که شما اشاره کردید، کمکاری کردهاند؟ و اتفاقاً برخی هم برای چنین تغییراتی جبهه گرفته و مخالفت کردند.
- برخی آهنگسازان معتقدند نگاه بسته برخی اساتید، موسیقی سنتی را به تکرار رسانده است. شما با این دیدگاه موافق هستید؟
اگر آهنگسازی طی ده پانزده سال سابقه کاری خود، به دستگاههای ابوعطا، افشاری، بیاتترک و سهگاه نپرداخته، پس جزئی از موسیقی ایرانی محسوب نمیشود. چون این دستگاهها یک سنگمعیار است. خیلی از این اساتید درست میگویند، چون امکان ندارد در کارنامه کاری یک آهنگساز ایرانی، این دستگاههایی که نام بردم، وجود نداشته باشد. اما باید ژانرها را مشخص کنیم و بدانیم که موسیقی سنتی چیست و بدانیم که مثلاً همان موسیقی است که استاد مجید کیانی کار میکند. با تعریف استاد مجید کیانی، موسیقی استاد حسین علیزاده هم کاملاً سنتی نیست. چون ایشان موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی ایرانی کار میکند که ریشهاش در همان موسیقی استاد کیانی است. آقای علیزاده در زمان خودش، آن موسیقی را دوباره تعریف و اجتماعی کرده است. این تعاریف جدید ژانرهای موسیقی است.
- اصلاً چه نیازی به این دقت روی ژانرها است؟ آیا فکر نمیکنید در این شرایط بحرانی موسیقی، همین که یک قطعهای خوب و درست باشد، کفایت میکند؟
- این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که همین دعواها به پیکر موسیقی لطمه میزند.
اگر من شخصاً به عنوان یک مصرفکننده نگاه کنم، ژانر برایم اهمیتی نخواهد داشت و صرفاً میخواهم لذت ببرم. اما چون میخواهم یک معیار برای جامعه مشخص کنم، باید چیزهای دیگری را در نظر بگیرم.
- به نظر میرسد طی یک سال اخیر با این روند انتشار تکقطعه، توانستهاید مخاطب بیشتری جذب کنید؛ اما در عین حال برخی میگویند که محمد معتمدی با وجود تمام تواناییهایی که در آواز دارد، بیشتر به سمت خوانندهی پاپ شدن گرایش پیدا کرده است.
- این دیدگاه در مورد پاپبودن آثار شما، بیشتر مربوط به قطعاتی مثل «کویر» یا تیتراژ «سیانور» است.
وقتی میتوانم با قطعاتی مثل «کویر» یا «سیانور» مخاطبی که شناختی از ساز و آواز نداشته را به سالن کنسرت بکشانم، به هدفم رسیدهام. عصاقورتدادگی هیچ نتیجه خوشایندی برای موسیقی ایران ندارد. ما ناچاریم قطعاتی تولید کنیم که مردم به عنوان موسیقی اصیل ایرانی گوش کنند و سپس وارد دایره موسیقی سنتی شوند و در آن، ساز و آواز و چهارمضراب و تصنیف بشنوند. شاید بتوانیم اینگونه آب رفته را به جوی بازگردانیم و اگر تغییر استراتژی ندهیم، بیست سال دیگر بچههای ما هم موسیقی سنتی گوش نمیکنند. کما اینکه فرزندان برخی اساتیدی که چنین دیدگاهی داشتند هم الان موسیقی سنتی گوش نمیکنند!
- در قطعه «کویر» ترانهای از خودتان را خواندید و این در میان خوانندههای موسیقی اصیل ایرانی، یک اتفاق بیسابقه بود.
- کمی هم در مورد کارهای شخصی خودتان طی سالهای گذشته صحبت کنیم. از ارکستر ملی شروع کنیم که فکر میکنم تجربه هنری خوب اما تجربه حرفهای بدی برایتان بود. چون به خاطر دارم آن زمان از آشفتگیها و مسائل مدیریتی گلایه داشتید.
- همکاری با استاد فخرالدینی چهطور بود؟
- جالب است که تقریباً با همه اساتید موسیقی ایران همکاری کردهاید و همکاری با استاد فخرالدینی هم حتی در زمان کوتاه در کارنامه کاری شما ثبت شد. اگر ممکن است کمی هم از همکاری با استاد لطفی برای ما بگویید.
- به سراغ همکاری شما با آقای علیزاده برویم و و اتفاقاتی که در این کنسرتها رخ داد و گویا سوءتفاهماتی -لااقل در رسانهها- شکل گرفت.
کارهای من با این اساتید نزدیک به ده آلبوم است. در حالی که برای هیچکدام از این آلبومها حتی یک ریال نگرفتهام. برای کنسرتها هم هیچوقت رقمی را مشخص نکردم که دستمزدم چهقدر است و نخواهم کرد. من برای کار خودم ارزش قائلام و همیشه باید قراردادهایم روشن باشد. اما به دلیل عشق و ارادتم به استاد لطفی و استاد علیزاده هیچوقت حرف از مسائل مالی نزدهام. هر همکاری یک نقطه شروع و پایانی دارد. به هر حال همیشه سعی میکنم با عدم پاسخگویی به حواشی دامن نزنم. هرچند اگر شما همه زندگی خود را بفروشید و صرف کار خیر کنید و بعد کمپینی علیه شما ایجاد شود که خسیس هستید و کار خیر نکردهاید، غمانگیز است. من مثل خوانندههای دیگر رفتار نمیکنم و اگر کسی کاری به کارم نداشته باشد، کاری به دیگران ندارم.
- البته این همکاری اگرچه نتایج بسیار مثبتی برایتان داشته، اما خواهناخواه شما همیشه زیر سایه نام اساتید بودهاید و مثلاً میگفتند کنسرت استاد محمدرضا لطفی یا کنسرت استاد حسین علیزاده و اجرای شما نبود.
- آلبومی هم این روزها در دست تولید دارید؟
- به جز پروژههایی که با آهنگسازان دیگر دارید، خودتان قصد انتشار آلبومی را ندارید؟
- اما شما مدتی قبل، انتشارات خودتان را راهاندازی کردید.
- یک زمان هم خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است در زمینه ترانه با «نیلوفر لاریپور» همکاری کنید. این اتفاق رخ داد؟
- و این روزها دو آلبوم در دست تولید دارید که آهنگساز یکی از آنها «میدیا فرجنژاد» است. آلبوم دیگر مجموعهای به آهنگسازی «مهیار علیزاده» و «فردین خلعتبری» است. کمی هم درباره این دو مجموعه توصیح دهید.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 30 بهمن 1395 - 08:47
دیدگاهها
اي جان دلم، معتمدي بي نظيره ❤️❤️❤️❤️❤️
زنده باد محمد خوش صدا و کاربلد
کارش درسته
عالی بود بخصوص راجب پاپ
چقدر مصاحبه عالی بود. مباحث تخصصی موسیقی و آواز ، آنقدر ساده و شیوا و درعین حال اصولی و آکادمیک ،توسط جناب معتمدی عزیز تشریح شده بود که واقعا لذت بردم. درود بر این خواننده خوش صدا و خوش فکر
درود
بهترینه
جووونمی.. نیست روزی که موج صدات نپیچه در گوش من..
استاد معتمدي بي نظير ❤️❤️❤️❤️
ولی انصافا تیتراژ سیانور دیگه پاپ محسوب میشه.
این حرف ها در باره موسیقی ایرانی را اکر ده سال پیش می زدند حتما توسط اساتید و اهالی موسیقی سنتی مورد هجمه قرار می گرفتند ولی الان شرایط کاملا فرق کرده و همه حتی اهالی سن و سال دار موسیقی نیز به این نتیجه رسیده اند که باید تحولی در موسیقی سنتی ایجاد شود و به سمت موسیقی اصیل بریم و نیم نگاهی نیز به بازخوردها و سلیقه مخاطب هم داشته باشیم
مصاحبه ای بسیار جامع و کامل با توضیحاتی بسیار شیوا و رسا. عالی بود. سپاس
افزودن یک دیدگاه جدید