نوای مرغ سحر در اولین روز جشنواره موسیقی
هنگامه اخوان بار دیگر به یاد قمرالملوک وزیری خواند
موسیقی ما - زنگ آغاز سی و یکمین جشنواره موسیقی فجر با اجرای «هنگامه اخوان» در تالار وحدت به صدا در آمد. کنسرتی به همراه گروه «بهار» که در آن این بانوی آوازخوان با اجرای دو قطعه از بانو قمر، ارادت دیرین خود را به خواننده افسانهای ایران نشان داد.
اخوان برنامهاش را با «پیشدرآمد افشاری» آغاز کرد و پس از آن ساز و آوازی در درآمد افشاری به اجرا درآورد: «میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد/ آه اگر نالهی زارم نرساند به تو باد/ چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان؟ کز فراق تو چنانم که بداندیش تو باد» او این ابیات را با همراهی «تار» اجرا کرد و توانست مخاطبانش را تحت تأثیر قرار دهد.
بعد از آن تصنیف «در بهار امید» اجرا شد و بار دیگر «اخوان» آواز خواند. ادامهی همان غزل حافظ و این بار با همراهی کمانچه در گوشه جامهدران: «روز و شب غصه و خون میخورم و چون نخورم؟ چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد؟»
قطعهی افشاری دیگر قطعهی اجرا شده در این برنامه بود تا بانوی آوازخوان ساز و آوازی دیگر این بار در «عراق و نهیب» را اجرا کند و آن شعر سوزناکِ حافظ را ادامه دهد: «تا تو از چشم من سوختهدل دور شدی/ ای بسا چشمهی خونین که دل از دیده گشاد/ حافظ دلشده مستغرق یادت شب و روز/ تو از این بندهی دلخسته به کلی آزاد»
شاید به همین خاطر بود که اخوان و گروه «بهار» در ادامهی برنامهی خود تصنیف اجرا کردند با نام «صاحبدلی چو که حال بداند» اما این قطعهی «رقص چوب» بود که با استقبال بانوان مخاطب همراه شد. در کنسرتِ خانم اخوان، خیلی از مخاطبان برنامهاش آنهایی بودند که پیش از این با صدای او خاطره داشتند و به همین خاطر با او همراهی بسیاری میکردند.
«از کفم رها شد قرار دل» قطعهی دیگری بود که توسط هنگامه اخوان اجرا شد. این تصنیف را عارف قزوینی ساخته و پیش از این توسط «محمدرضا شجریان» نیز اجرا شده است: «ازکفم رها، شد قرار دل/ نیست دست من اختیار دل/ دل به هر کجا، رفت و برنگشت/ دیده شد سپید ز انتظار دل»
هر اندازه که ساز و آواز با شعر حافظ -که در چند بخش اجرا شد- سوزناک بود، اخوان تلاش کرد تا قطعات بعدی برای بانوان فرحبخش باشد؛ برای همین یک «رِنگ» اجرا کرد که با استقبال شدید مخاطبان همراه شد و بسیاری همراه با اجرای این قطعه، دست زدند و او را همراهی کردند.
بخش دیگر برنامه پیشدرآمد اصفهان بود. این بخش از برنامه، همان بخشی بود که هنگامهی اخوان بار دیگر یاد «قمرالملوک وزیری» را زنده کرد. او پیش از آنکه آوازخوانی حرفهای باشد، با «قمر» آشنا شده بود. پدر با او از خوانندهی زنی گفته بود که نهتنها هنرش که خودش بیهمتا بود و برای همین هم «اخوان» در تمام عمر هنری خویش هر زمان که فرصتی دست میدهد، از «قمر» میخواند.
اولین قطعهای که در این بخش اجرا شد، باز ساز و آواز بود با همراهی تار: «شب که در حلقه ما زلف دلآرام نبود/ تا به نزديک سحر هيچ دل آرام نبود/ حلقه دام نجات است خم طره دوست/ واي بر حالت مرغي که در اين دام نبود» شعر از فروغی بسطامی است و بعد از آن نوبت تصنیف «نوع بشر» از «قمر» بود. این شاید نزدیکترین شعر به روحیاتِ قمرالملوک وزیری باشد؛ آنجا که با آن صدای آسمانیاش خوانده است: «ای نوع بشر تا کی به ابناء بشر/ سودی ندهی ای نخل بیبار ثمر/ مگر ز فردا خبر نداری که جز به سر شور شر نداری/ چرا به جز حرص و آز شهوت به سر هوای دگر نداری» اخوان به خوبی توانست از پس اجرای این قطعه برآید.
بعد از آن اما ساز و آواز بیات راجه با همراهی کمانچه اجرا شد: «جز بدان آهوي وحشي که به من رام نگشت/ دل وحشتزده با هيچکسام رام نبود/ يار در کشتن من اين همه انکار نداشت/ گر در اين کار مرا غايت ابرام نبود»
بعد از آن چهارمضراب دیگری در اصفهان اجرا شد که بار دیگر با همراهی مخاطبان روبهرو شد. ساز و آواز عشاق با همراهی تار با ادامهی شعر فروغی و آواز بینظیر «اخوان» که میخواند: «مایل گوشه ابروي تو بودم وقتي/ که نشان از مه نو بر لب اين بام نبود/ جلوهگر حسن تو از عشق من آمد آري/ صبح معلوم نميگشت اگر شام نبود»
اما تکنوازی تنبک توسط «نازنین پدرثانی» از دیگر لحظات این برنامه بود که توانست حال و هوای متفاوتی به برنامهی خانم اخوان بدهد. تصنیف «ماه من/ شاه من» هم از دیگر قطعات این برنامه بود. خانم «اخوان» در این اجرا تلاش کرده بود تا نوازندگانش حضوری پررنگ داشته باشند. به همین خاطر در هر ساز و آوازی که اجرا میکرد، یکی از نوازندگانش با او همراه میشد. در ساز و آواز گداز که بر اساس شعری از باباطاهر عریان اجرا میشد، بربت او را همراهی کرد. تصنیف «چه خوش است بوی عشق از نفس نیازمندان» نیز یکی دیگر از قطعاتی بود که اخوان اجرا کرد.
اما قطعات پایانی شاید جزو خاطرهانگیزترین قطعاتی شد که «اخوان» خواند. او ابتدا «موسم گل» را اجرا کرد؛ اما مخاطبانش «مرغ سحر» را از او خواستند تا او بخواند: «مرغ سحر ناله سر کن...»
بانوانی که در این سالها، فعالیتهای این خواننده را دنبال میکنند، با شعف از تکرار این اتفاق، او را «قمرالملوک زمان» نامیدند؛ او همچنین «مرغ سحر» را به عنوان قطعهی پایانی اجرایش خواند.
در این اجرا نوازندگانی چون «آزاده امیری» (تار)، «شیما بلوکیفر» (کمانچه)، «نازنین پدرثانی» (تنبک)، «مرجان راوند» (عود) و «شیدا قاضی» (نی) هنگامه اخوان را همراهی کردند.
اخوان برنامهاش را با «پیشدرآمد افشاری» آغاز کرد و پس از آن ساز و آوازی در درآمد افشاری به اجرا درآورد: «میزنم هر نفس از دست فراقت فریاد/ آه اگر نالهی زارم نرساند به تو باد/ چه کنم گر نکنم ناله و فریاد و فغان؟ کز فراق تو چنانم که بداندیش تو باد» او این ابیات را با همراهی «تار» اجرا کرد و توانست مخاطبانش را تحت تأثیر قرار دهد.
بعد از آن تصنیف «در بهار امید» اجرا شد و بار دیگر «اخوان» آواز خواند. ادامهی همان غزل حافظ و این بار با همراهی کمانچه در گوشه جامهدران: «روز و شب غصه و خون میخورم و چون نخورم؟ چون ز دیدار تو دورم به چه باشم دلشاد؟»
قطعهی افشاری دیگر قطعهی اجرا شده در این برنامه بود تا بانوی آوازخوان ساز و آوازی دیگر این بار در «عراق و نهیب» را اجرا کند و آن شعر سوزناکِ حافظ را ادامه دهد: «تا تو از چشم من سوختهدل دور شدی/ ای بسا چشمهی خونین که دل از دیده گشاد/ حافظ دلشده مستغرق یادت شب و روز/ تو از این بندهی دلخسته به کلی آزاد»
شاید به همین خاطر بود که اخوان و گروه «بهار» در ادامهی برنامهی خود تصنیف اجرا کردند با نام «صاحبدلی چو که حال بداند» اما این قطعهی «رقص چوب» بود که با استقبال بانوان مخاطب همراه شد. در کنسرتِ خانم اخوان، خیلی از مخاطبان برنامهاش آنهایی بودند که پیش از این با صدای او خاطره داشتند و به همین خاطر با او همراهی بسیاری میکردند.
«از کفم رها شد قرار دل» قطعهی دیگری بود که توسط هنگامه اخوان اجرا شد. این تصنیف را عارف قزوینی ساخته و پیش از این توسط «محمدرضا شجریان» نیز اجرا شده است: «ازکفم رها، شد قرار دل/ نیست دست من اختیار دل/ دل به هر کجا، رفت و برنگشت/ دیده شد سپید ز انتظار دل»
هر اندازه که ساز و آواز با شعر حافظ -که در چند بخش اجرا شد- سوزناک بود، اخوان تلاش کرد تا قطعات بعدی برای بانوان فرحبخش باشد؛ برای همین یک «رِنگ» اجرا کرد که با استقبال شدید مخاطبان همراه شد و بسیاری همراه با اجرای این قطعه، دست زدند و او را همراهی کردند.
بخش دیگر برنامه پیشدرآمد اصفهان بود. این بخش از برنامه، همان بخشی بود که هنگامهی اخوان بار دیگر یاد «قمرالملوک وزیری» را زنده کرد. او پیش از آنکه آوازخوانی حرفهای باشد، با «قمر» آشنا شده بود. پدر با او از خوانندهی زنی گفته بود که نهتنها هنرش که خودش بیهمتا بود و برای همین هم «اخوان» در تمام عمر هنری خویش هر زمان که فرصتی دست میدهد، از «قمر» میخواند.
اولین قطعهای که در این بخش اجرا شد، باز ساز و آواز بود با همراهی تار: «شب که در حلقه ما زلف دلآرام نبود/ تا به نزديک سحر هيچ دل آرام نبود/ حلقه دام نجات است خم طره دوست/ واي بر حالت مرغي که در اين دام نبود» شعر از فروغی بسطامی است و بعد از آن نوبت تصنیف «نوع بشر» از «قمر» بود. این شاید نزدیکترین شعر به روحیاتِ قمرالملوک وزیری باشد؛ آنجا که با آن صدای آسمانیاش خوانده است: «ای نوع بشر تا کی به ابناء بشر/ سودی ندهی ای نخل بیبار ثمر/ مگر ز فردا خبر نداری که جز به سر شور شر نداری/ چرا به جز حرص و آز شهوت به سر هوای دگر نداری» اخوان به خوبی توانست از پس اجرای این قطعه برآید.
بعد از آن اما ساز و آواز بیات راجه با همراهی کمانچه اجرا شد: «جز بدان آهوي وحشي که به من رام نگشت/ دل وحشتزده با هيچکسام رام نبود/ يار در کشتن من اين همه انکار نداشت/ گر در اين کار مرا غايت ابرام نبود»
بعد از آن چهارمضراب دیگری در اصفهان اجرا شد که بار دیگر با همراهی مخاطبان روبهرو شد. ساز و آواز عشاق با همراهی تار با ادامهی شعر فروغی و آواز بینظیر «اخوان» که میخواند: «مایل گوشه ابروي تو بودم وقتي/ که نشان از مه نو بر لب اين بام نبود/ جلوهگر حسن تو از عشق من آمد آري/ صبح معلوم نميگشت اگر شام نبود»
اما تکنوازی تنبک توسط «نازنین پدرثانی» از دیگر لحظات این برنامه بود که توانست حال و هوای متفاوتی به برنامهی خانم اخوان بدهد. تصنیف «ماه من/ شاه من» هم از دیگر قطعات این برنامه بود. خانم «اخوان» در این اجرا تلاش کرده بود تا نوازندگانش حضوری پررنگ داشته باشند. به همین خاطر در هر ساز و آوازی که اجرا میکرد، یکی از نوازندگانش با او همراه میشد. در ساز و آواز گداز که بر اساس شعری از باباطاهر عریان اجرا میشد، بربت او را همراهی کرد. تصنیف «چه خوش است بوی عشق از نفس نیازمندان» نیز یکی دیگر از قطعاتی بود که اخوان اجرا کرد.
اما قطعات پایانی شاید جزو خاطرهانگیزترین قطعاتی شد که «اخوان» خواند. او ابتدا «موسم گل» را اجرا کرد؛ اما مخاطبانش «مرغ سحر» را از او خواستند تا او بخواند: «مرغ سحر ناله سر کن...»
بانوانی که در این سالها، فعالیتهای این خواننده را دنبال میکنند، با شعف از تکرار این اتفاق، او را «قمرالملوک زمان» نامیدند؛ او همچنین «مرغ سحر» را به عنوان قطعهی پایانی اجرایش خواند.
در این اجرا نوازندگانی چون «آزاده امیری» (تار)، «شیما بلوکیفر» (کمانچه)، «نازنین پدرثانی» (تنبک)، «مرجان راوند» (عود) و «شیدا قاضی» (نی) هنگامه اخوان را همراهی کردند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 22 بهمن 1394 - 12:44
افزودن یک دیدگاه جدید