برنامه یاد بعضی نفرات
 
نکاتی درباره نقد موسیقی در ایران
شکسته و میرا

امیر بهاری
[ روزنامه‌نگار ]

نقد و نوشتن خلاقه درباره یک اثر بعد از «باخ» مطرح شد؛ بعد از اینکه باخ موسیقی دوران خودش را مدون کرد و کار بزرگی در تاریخ موسیقی انجام داد. در حدود ۱۷۰۰میلادی اولین نشریات و نقدهای موسیقی نوشته شد و از‌‌ همان اوایل نقد و تحلیل، جایگاه بسیار بالایی داشت کمااینکه هکتور برلیوز با آن نبوغ و ذهن پیچیده در عالم آهنگسازی، با نقد، امرار معاش می‌کرد. اما آیا ما در ایران برای نقد ارزش قایلیم؟ آیا منتقد موسیقی در ایران به‌طور مستقل تشخص داشته یا دارد؟

روح‌الله خالقی در دهه‌های۲۰ و ۳۰شمسی فعالیت گستره‌ای در نشریات داشت. به تعریف امروزی سردبیر چندمجله بود که دونشریه به‌طور تخصصی به موسیقی می‌پرداختند. اما آیا او منتقد بود؟ اغلب مطالب و آثار به‌جامانده از استادخالقی مطالبی پژوهشی است. خب ولی از اولین تلاش‌های جدی در زمینه نوشتن از موسیقی است. در سال‌های پیش از انقلاب شاید ما به تعداد انگشتان یک دست منتقد نداشتیم. حسینعلی ملاح، مصطفی کمال پورتراب و پرویز منصوری از جمله آن‌ها هستند. اما آن‌ها نقد خلاقه ژورنالیستی نمی‌نوشتند، آن‌ها منتقدانی آکادمیک بودند که با چارچوب‌های مشخص از پیش تعیین‌شده با آثار برخورد می‌کردند. پس از انقلاب هم اوضاع چندان فرقی نکرد. مضاف بر اینکه همه این اسامی موسیقیدان بودند، یعنی تشخص مستقل به‌عنوان منتقد را نداشتند.

حدود یک‌دهه است که موضوع موسیقی در رسانه‌ها جدی‌تر مطرح شده است. اما آیا ما در موسیقی منتقد داریم؟ گروهی از همکاران روزنامه‌نگار ما که شاید خیلی هم روزنامه‌نگاری نمی‌کنند، دانش‌اش را هم ندارند و بیزینسشان تغییر کرده، راه افتاده‌اند در شهر و می‌گویند ما منتقد نداریم فقط فلانی و بهمانی که چندمدرک دکترا و فوق‌لیسانس و... دارند، منتقدند. خب؛ این دوستان چون خودشان نمی‌توانند و حال و حوصله‌اش را هم ندارند که پی علم موسیقی بروند، یک اشتباه تاریخی مرتکب می‌شوند. به‌طور مثال دکترهومان اسدی، منتقد نیست، محقق و استاد موسیقی است ولی منتقد در مفهومی که اثر را از نقطعه الف (که خود اثر است و باید یکی آن را معرفی کند و از آن بنویسد) به نقطه ب (که جایی است که منتقد برای اثر تعریف می‌کند) می‌برد، وظیفه و سازوکار دیگری دارد. حالا شاید در گذر فعالیت‌هایش چندباری نقد اینگونه‌ای هم نوشته است ولی جناب اسدی هم تشخص حرفه‌ای منتقدبودن را ندارد و مساله‌اش هم نیست.

اما در تاریخ معاصر ایران این بحث مطرح بوده که بسیاری از نقدهای مهم روی آثار هنری توسط خود هنرمندان نوشته شده است. نمونه تازه و جنجال‌سازش هم نقدی است که هوشنگ کامکار درباره آلبوم «بعد یازدهم» حافظ ناظری نوشته است. خب، این مطلب حتی اگر صحت و سقم داشته باشد، برآمده از یک منتقدهراسی و یک فضای توتالیتار در فضای موسیقی است که بی‌ارتباط به کلیت جامعه ایران هم نیست.

می‌گویند جلال ‌آل‌احمد در حوزه نقد بسیار موثر بوده در صورتی که او در دوره نقد تئاترنویسی‌اش آثار را بیشتر از جنبه اجتماعی و سیاسی بررسی و بحث هنر متعهد را در آن زمان به شکل دیگری مطرح می‌کرده. درست یا غلطش به کنار، اما آیا این شهرت جلال آل‌احمد یا غلامحسین ساعدی نبوده است که تاثیر اجتماعی نقدهای آن را دوچندان می‌کرده؟ وظیفه منتقد لزوما تاثیر‌گذاری اجتماعی نیست، منتقد در بهترین حالت می‌تواند راهگشای ادامه کار هنرمند و از سوی دیگر راهنمای ناشران و تهیه‌کنندگان باشد. یا اینکه یک اثر را از گوشه‌ای بیرون بکشد و به جریان اصلی معرفی کند و چیزهایی از این‌دست. موضوع دیگری که بسیار مهم است و باعث ترس و قلت نقد در ایران شده هراس‌افکنی موسیقدانان در میان اهالی قلم است؛ شاید اغراق می‌کنم ولی واقعیت است. وقتی استاد فقید لطفی می‌گوید اگر کسی مثل من ساز می‌زند می‌تواند مرا نقد کند، یا از آن عجیب‌تر یک موسیقیدان آوانگارد و نوجو به من می‌گوید اگر کسی بخواهد سوییت سمفونی مرا نقد کند باید حداقل یک‌بار سوییت نوشته باشد؛ یا پیش آمده که آهنگساز در دفاع از موسیقی خود در برابر یک نقد این بحث را باز کرده که آیا منتقد مثل من هارمونی و کنترپوان می‌داند که مرا نقد کرده؟ اگر منتقد از دریچه هارمونی به آن اثر پرداخته باشد، باید بداند ولی اگر کار هارمونیک شما را از زاویه دیگری مورد نقد قرار داده، آن نظرگاه اهمیت دارد. منتقد موظف است دانش نظرگاهی که انتخاب می‌کند را داشته باشد و موظف است که موسیقی را به شکل استاندارد بشناسد (حداقل علاقه‌مند موسیقی باشد و خوب موسیقی شنیده باشد که قبول دارم ما همین را هم نداریم). اما آیا علیزاده را باید حتما لطفی نقد کند؟ آیا کسی که خیلی هم از موسیقی ایرانی نمی‌داد، نمی‌تواند بنویسد حسین علیزاده در دهه گذشته در حوزه موسیقی فیلم موفق‌تر از کارهای مستقل‌اش بوده. و حالا بعد مساله را باز کند و مثلا بنویسد حداقل به‌لحاظ تنوع موتیف و ملودی دنیای موسیقی‌های فیلمِ علیزاده قابل قیاس با کارهای دیگرش در ۱۰سال اخیر نیست. آیا این جملات باید حتما از قلم کسی جاری شود که می‌داند گوشه زابل چه فرقی با آواز اصفهان دارد یا مثلا مرکب‌خوانی چیست یا... همان‌گونه که آهنگساز باید به هارمونی مسلط باشد، منتقد باید به‌طور ضمنی هارمونی هم بداند ولی منتقد باید به کار خودش اشراف داشته باشد. منتقدی و آهنگسازی دو مساله جدا هستند؛ منتقد مصرف‌کننده خوبی است و آهنگساز تولیدکننده و این دو جهان کاملا متفاوتی دارند. منتقد باید مصرف کند تا معیارهای عینی‌تری هم پیدا کند، کاری که هنرمند نیاز چندانی به آن ندارد. یادمان نرود کسی مثل کانت یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها را در باب فلسفه زیبایی‌شناسی هنر نوشته است ولی هیچ اثر هنری از او باقی نمانده.

دست آخر مطلبم را با یک پرسش به پایان می‌برم؛ آن‌ها که می‌گویند ما در ایران منتقد موسیقی نداریم، منظورشان از نقد چیست؟ مثلا تاثیر‌گذاری اجتماعی آل احمد را می‌خواهند که خود را قیم هنرمندان می‌دانست؟ آیا در پی نقد آکادمیک هستند که از هومان اسدی گرفته تا فرشاد توکلی و آروین صداقت‌کیش و... را داریم. نقد خلاقه ژورنالیستی را می‌گویند یا... بالاخره منظور شما از نقد چیست؟
منبع: 
روزنامه شرق
تاریخ انتشار : یکشنبه 20 مهر 1393 - 08:14

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

یکشنبه 20 مهر 1393 - 15:28

فکر میکنم موضوع یک مقدار پیچیده شده!! در حالی با یک نگاه تمثیلی به این مسئله میشه راحت تر به جواب رسید!! بزارید با یک پرسش شروع کنم !!ایا البوم اقای میلاد درخشانی در ژانر موسیقی تلفیقی قرار میگیره؟؟ مگر غیر از این هستش که موسیقی تلفیقی (به معنای خاص کلمه موسیقی فیوژن) باید موسیقی بی کلامی باشه که نقاط مشترک دو فرهنگ موسیقیایی رو به هم پیوند بده! مثال همکاری استاد (حسین علیزاده) با (ژیوان گاسپاریان) در سطح بین المللی هم میشه به (یانی) اشاره کرد(البوم پیشکش) این چالشی هستش که هنر موسیقی ما با اون مواجه هستش که افراد تعریف و درک درستی از موسیقی که میشنوند رو ندارند و هنرمند هم برای خاص نشون دادان اثر خودش البوم خودش رو با هر ژانری که بخواد وارد بازار میکنه تا بلکه فروش اون بیشتر بشه مگر صرف اضافه کردن یک درام با لید گیتار موسیقی رو راک میکنه؟؟؟ اشتباهی که سر البوم ترافیک به وجود اومد راک یک فرهنگ موسیقیایی هستش یک مرام نامه و منش خاص خودش رو داراست مثلا (کاراژ متال) از گروه (فو فایتر) یا البوم جدید (اسلش) در تمام دنیا افرادی هستند که زمانی البومی وارد بازار میشه اثر مورد نظر رو به صورت همه جانبه مورد بررسی قرار میدن تا مبادا از سبک یا چهار چوب خودش خارج شده باشه همین هستش که اثار فاخر اونها همیشه در جایگاه ویژه قرار دارن مثلا پینک فلوید یا رولینگ استون که مجله نقد فنی موسیقی راک دنیا هستش و سنگ محکی هستش برای این سبک در تمام دنیا! ایا شخصی امده تا سبک های مختلف رو برای شنوده تعریف کنه ایا افرادی که موسیقی تولید میکنند مسلط به سبک خود هستند!!! ایا ما یک شبکه تلوزیونی برای این کار داریم ایا شده اقای علیزاده رو یک بار به تلوزیون دعوت کنند و ایشون در مورد موسیقی سنتی ما صحبت کنند بقیه سبک ها پیشکش بنده نمیگم که موسقی غرب همش اثار فاخر داره و موسیقی مصرفی نداره اما باید قبول کرد که برای اونها سبک ها تعریف شده هستش و حد اقل یک معیاری وجد داره که سره رو از نا سره بتونه تشخیص داد دلیل نبود نقد نقادی به دلیل نبود فرد متخصص نیست به خاطر این هستش که برای ما مصرف گرایی مهمتر هستش تا ایده لوژی!!

سه شنبه 22 مهر 1393 - 10:11

شما چطور نام استاد هومان اسعدی را به درستی نمی دانید و آنوقت ادعای نوشتن نقد دارید؟
و ضمنا وقتی دانش تاریخی شما از چیزی در این حد است که بنویسید " نقد موسیقی با کار باخ" و "مدون سازی اش و..." لطفا ادعای نقادی و نویسندگی و تامل که هیچ نکنید، بلکه حتی آنها را که بیشتر به حرفهای درون تاکسی شبیه است اصلا مطرح نکنید! چرا که تـــا مـــرد ســـخـــن نـــگـــفـــتـــه بــــاشـــد, عـــیــب و هــنـــرش نــهــفـــتـــه بـــاشـــد! و بهتر که سخن نگویید چرا که سخن پیش از گفته شدن تامل میخواهد!

سه شنبه 22 مهر 1393 - 11:48
بهنام

برادر عزیز:
1 - کل این نوشته در این رابطه بود که یه نقاد نیاز نیست حتما به صورت تخصصی در همه زمینه های موسیقی اطلاع داشته باشه تا نقد کنه، بلکه باید اصول استاندارد موسیقی و دانش نقد رو در حوزه ی انتقادی خودش داشته باشه. متعاقبا اینکه اسم کسی حالا از روی نا آگاهی یا اشتباه سهوی اشتباه بیان شده باشه، دال بر خدشه دار شدن انتقاد نیست.

2 - آقای بهاری کجا در نوشته ادعای نوشتن نقد کردند و اصلا حرفی از خودشون زدن؟

198.105.214.107

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود شکسته و میرا | موسیقی ما