درباره تاثیر موسیقی بر صلح جهانی؛
سمفونی که سراسر از صلح میگوید
[ بهزاد عبدی - آهنگساز ]
به یقین هنر در ذات خویش به برابری و برادری در کنار هم میاندیشد چرا که زبان هنر هرگز زبانی خاص برای یک قوم و یا یک ملیت خاص نبوده و نیست و این حکایت از آن دارد که هنر به کنار هم بودن میاندیشد و زبانش هماره عشق بودهاست و غایت عشق همانا مهربانی و زیست در کنار یکدیگر است.
در میان هنرها موسیقی زبانی جهانیتر دارد و تمام دنیا را کنار هم میبیند و میداند که مخاطبانش از هر رنگ و نژادی آن را خواهند شنید و دریافت خواهند کرد. به این معنا که موسیقی با این زبان مشترک وقتی در سراسر دنیا به گوش میرسد همه عالم کنار هم با صلح و بدون هیچ دشمنی و بدون هیچ نقطهای که بار منفی در دل خویش داشته باشد شنوای آن اثر موسیقی هستند و جز به تعالی در آن لحظه فکر نمیکنند.
سمفونیهای متعددی برای این مفهوم زیبا که همانا صلح است نوشته و اجرا شدهاند. که در این میان سمفونی نهم بتهوون قابل اعتنا است و میتوان آن را به عنوان نمونه بسیار عالی از اینکه «ای انسانهای در کنار یکدیگر باشید و ظلم و ستم را به کنار بزنید» به شما آورد.
آنانی که به یادداشتهای بتهوون مراجعه کردهاند دریافتهاند که او ایدهای بسیار شگرف برای نوشتن یک سمفونی برای برابری و برادری انسانها در سر میپرورانده لیکن قصیده شادی اثر شیلر مورد توجه او قرار گرفت. کلمات شیلر بیانگر اندیشهها و آرمانهای انساندوستانه آهنگساز بود که در همه عمر بدان فکر میکرد که همگی در سمفونی نهم به منصه ظهور رسیدهاست.
بتهوون زمانی که در تابستان سال ۱۸۲۳ طرح قطعه دیگری به نام میسا سولمینس را مینوشت، به این فکر افتاد که قسمت چهارم سمفونی نهم را به صورت آوازی به پایان برساند و برای شعر از همان سرود شادی شیلر مورد توجهش استفاده کند. در قسمت آوازی سمفونی نهم، ابتدا صدای خواننده باریتون به گوش میرسد که میگوید:ای دوستان این آهنگها را رها کنیم. آواز خود را بخوانیم تا دلشاد شویم. و بعد از آن سرود شادی به صورت دسته جمعی خوانده میشود که بخشی از آن چنین است: هر کس که سعادت یافته و دوست خوبی داشته باشد و آن کس که محبوب دلخواه نصیبش شده در این شادمانی شرکت میکند. ادامه سرود و سرایش جمع چنین است: اما بگذار آن کس که تنها وجود خویش را روی زمین میبیند و کسی که در پی سعادت نیست، بیرون از این حلقه مقدس، نالان وگریان بماند.
او همگان را به شادی و برابری در کنار هم زیستن همراه با تمی بسیار درخشان دعوت میکند و برای دیکتاتورهای خودخواه و خودبین که در عرصههای انسانی فقط خویش را روی زمین میبینند آیندهای همراه با تنهایی و گریانی رقم میزند.
سمفونی نهم بتهوون که به نام سمفونی کرال و سمفونی صلح نیز شناخته میشود، از آثار بسیار برجسته موسیقی نیز به شما میرود که بزرگان در بارهاش اینچنین سخن راندهاند:
بیسمارک اعتقاد داشت: اگر من سمفونی نهم را بیشتر گوش کرده بودم امروز بسیار شجاعتر بودم. هیندنبورگ گفته بود: امروز اشکهای زیادی در خانوادههای آلمانی میریزد، ولی بتهوون به ما میآموزد که اگر کسی خود را در اختیار موسیقی او بگذارد نمیتواند نگونبخت بشود. او تسکیندهنده رنجهای ماست. نخستوزیر زیمباوه آن را به عنوان سرود ملی کشورش انتخاب کرد، واتیکان از این سمفونی دفاع کرد و بالاخره اتحادیه اروپا در سال ۱۹۸۵ بخش کورال سمفونی را با آواز معروف یک روز همه انسانها با هم برادر میشوند را سرود رسمی خود ساخت.
در کشور ما نیز این سمفونی با ترجمه اینچنینی که «ای انسانها باشید باهم، در زندگی مهربان» بر روی قسمت چهارم سمفونی توسط گروه کر اجرا شده است.
امید که هنر موسیقی که شاید آن را مقدسترین هنرها دانست بتواند نوای صلح را که در ذات خویش نهفته دارد به دور از هیچ مانعی به گوش همه جهانیان برساند و وجدان خفتهٔ نامردمان را بیدار سازد و دست از از فساد و تباهی در ملک خداوندی بردارند و برادرانه در کنار یکدیگر در آرامش بزیند
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 12 شهریور 1393 - 10:33
افزودن یک دیدگاه جدید