گفت و گو با همايون نصيری سرپرست گروه دارکوب ها به مناسبت کنسرت جدیدشان؛
حضور ستارگان سينما در داركوب، به خاطر تواناییهای آنهاست / موسیقی ما موسیقی «ایران موزيكی» نیست
موسیقی ما - هومن ظريف: اگرچه وجود ستارگان سينما در اين گروه به آوازه آن كمك كرده و ميكند، اما همايون نصيري به صراحت اعلام كرده است كه حضور ستارگان سينما در داركوب، ابتدا به خاطر تواناييهاي آنهاست. اين گفتگو را پذيرا باشيد.
* اوضاع و احوال گروه داركوب در پيچ و خم مجوز چگونه است؟
- من هيچوقت آثارم در ارشاد دچار مشكل مجوز نشده است و برخلاف همه صحبتهايي كه اينجا و آنجا گفته ميشود، كار ما به راحتي پيش ميرود، چون نوع موسيقي ما به گونهاي نيست كه دچار مميزي شود. كلام كار ما بيشتر محلي و شعر حافظ است. درباره موسيقي آن هم كه بايد منتقدان و شنوندگان نظر بدهند. من نميدانم چرا اين اتفاقها براي كنسرتهايي كه زمان آنها مشخص شده است ميافتد. براي اجراي يك كنسرت بزرگ نزديك دو ماه تدارك ميبينيم و اين كه يك مرتبه زمان كنسرت عوض ميشود، كل معادلات ما به هم ميريزد.كساني كه به موسيقي جديتر نگاه ميكنند انتظار دارند اولويتهاي بيشتري براي آنها در نظر گرفته شود. موسيقي خاص اين گروهها نيازمند توجه هستند چون مخاطب چنداني ندارند.
* اما كنسرتهاي شما پرمخاطب هستند.
نه منظورم گروه داركوب نيست مطلبي كلي را عنوان كردم.
* اما نميدانم چنين اتفاقي كاملاً موسيقايي است يا خير، چون استقبال از آثار شما بيشتر مديون ستارههاي سينمايي است كه بيترديد به گرم كردن سالن كنسرتهاي داركوب كمك ميكنند.
- اين مسأله بد و تلخي نيست. من به اين افراد به عنوان چهرههاي سينمايي نگاه نميكنم و خود آنها هم چنين حسي ندارند. ما يك تيم هستيم و الآن در قالب همايون نصيري حرف ميزنم و زماني كه در داركوب حرف ميزنم به عنوان سرپرست داركوب حرف ميزنم. الآن كه همايون نصيري هستم از هنرمند همكار آن سوي ماه با پيتر سليمانيپور با گروه فيه و مافيه، پويا نيكپور و بهرام آقاخان ميگويم. من درباره نوعي موسيقي مخاطب خاص ميگويم كه شنونده اندك دارد و منظورم فقط گروه داركوب نيست.گروه داركوب، خدا را شكر جاي خود را باز كرده است و به اندازه شايستگيهاي خودش مخاطب دارد.
* اما حضور مهران مديري خود باعث اين تلقي ميشود كه صرفاً آمده است تا گروه را موردتوجه قرار دهد.
- نه اين گونه نيست. حضور او ابتدا به خاطر توانايي اوست و بعد شهرتش. اگر او نتواند كار خودش را در گروه به درستي انجام بدهد كار گروه زير سوال ميرود. البته حضور چهرهها در اين گروه را بد نميدانم. اين خودش كمكي است و چه بهتر. اين باعث ميشود كه افرادي مثل من را مردم بيشتري بشناسند. و صددرصد ما به اين مسأله فكر كرديم كه اگر مهران مديري اين توانايي را نداشته باشد، اولين كسي كه ضرر ميكند ما هستيم.
* برنامه شما براي كنسرت در شهرستانها چيست؟
- سعي ميكنيم بعد از كنسرت در تهران در بوشهر، بندرعباس، شيراز و قزوين برنامه داشته باشيم. هرجايي كه كشش كنسرت داشته باشد، چرا كه نه؟ ما دوست داريم كنسرت بدهيم اما بايد زمينه آن فراهم باشد.
* براي موسيقي متن فيلم، ايدهاي داريد؟
- تاكنون خودم چيزي نساختم اما در كنار هنرمندان؛ فردين خلعتبري، پيمان يزدانيان، علي صمدپور، مجيد انتظامي، احمد پژمان، براي موسيقي متن فيلم ساز زدم.
* كار در كنار كدام يك از هنرمندان براي شما خاطرهانگيزتر بود؟
- با فردين خلعتبري بيشتر كار دارم و آثار او را بيشتر دوست دارم، چون هميشه به دنبال چيزي جديد است و پيمان يزدانيان هم آثارش دوستداشتني است. و از بين موسيقيها، ايستگاه متروك و فرش باد زيبا هستند.البته كارهاي زيادي هستند كه به ياد نميآورم ولي موسيقي متن فيلم «دختري به نام تندر» كه ساخته فردين خلعتبري است، چون مرحوم فريدون فروغي در آن خواند، براي من خاطره انگيزتر است.
* آيا ادبيات يا هنري در كنار موسيقي به شما ساختاري ذهني اعطا نكرده است؟
- بله پيش از اين كه هر كاري را آغاز كنم تصويري از آن در ذهن خودم ميسازم. شايد سناريو يا قصهاي داشته باشد و اين براي من خيلي مهم است. حتي در كنسرت سال گذشته خيلي از كارگردانها به من گفتند كه خيلي از كارهاي تو تصويري است و ميتوان براي آن تصويري در نظر گرفت. در كنسرت فرهنگسراي ارسباران، تمام قطعات موسيقي نسبت به حال و هواي نقاشيهاي برادرم مرتبط بودند.
* او را معرفي نميكنيد؟
- هومن نصيري، همه كارهاي پوسترها را انجام ميدهد.
* منشا خلاقيت شما چيست؟
- فكر كنم شنيدن موسيقيهاي مختلف است. من موسيقيهاي متنوعي گوش ميكنم. ببينيد، چرا من به كلام فكر نميكنم؟ چون پيش از اين كه در اين كارها بخواهد كلام شكل بگيرد موسيقي است كه نمايان ميشود. مگر من چقدر كلام «شارل آزناوور» را متوجه ميشوم؟ اول موسيقي است كه فهميده ميشود.
ما در ايران با فلان چهره سرشناس ميتوانيم مخاطب داشته باشيم اما در استراليا، وجود موسيقي است كه بايد مردم را به سالن بكشاند.
بچه كوچكي كه به دنيا ميآيد مگر زبان را درك ميكند؟ در عين حال حتماً ديدهايد كه براساس موسيقيهاي مختلف چگونه واكنش نشان ميدهد.
ما اول موسيقي را در نظر داريم و مرحله بعد كلام را در نظر داريم كه آن هم جزيي از موسيقي ما است و گروهي منسجم تشكيل دادهايم از «دارا دارايي»، «همايون نصيري»، «بابك بروجردي»، «اميد حاجيلي»، «بهرام آقاخان»، «بهنام ابطحي»، «مهران مديري» و «حامد بهداد» كه همه عضو گروه داركوب هستند.
گاهي اوقات پيش ميآيد قطعهاي اجرا شود و من در آن نقشي نداشته باشم. همان گونه كه در كنسرت اريكه ايرانيان رخ داد و حسن نجف و بهرام آقاخان روي سن بودند. چرا كه ما يك نقشه كلي داريم براي اجرا كه به آن رپورتوار كنسرت داركوب ميگوييم. همايون نصيري جزيي از اين برنامه است.
* تا چه ميزان قطعات از احساس شما متأثر شدهاند؟
- ساختار قطعات سر و ته مشخصي دارند ولي عصيان و سركشي درونش حسي است كه من در ساز زدنم دارم.
* اين سركشي با دو ساز گيتار برقي و ساكسيفون بهتر بيان ميشود. شما چگونه آن را بيان ميكنيد؟
- گيتار الكترونيك و ترومپت در گروه است ولي آن حسي كه ريتم به من ميدهد، ساز ديگري به من منتقل نخواهد كرد.
* شما پس مركز ثقل گروه هستيد؟
- صد در صد. شايد اگر من نباشم بچهها به اين شكل دور هم جمع نشوند. چون وزنه آثار بر روي ريتم است. من بودم كه اين بچهها را جمع كردم دور هم. نه اين كه رئيس آنها باشم، بلكه وظيفه داشتم آنها را دور هم جمع كنم. ما گروهي تصميم ميگيريم.
* به غير از مديري و بهداد، خواننده ديگري در داركوب خواهيد داشت؟
- هيج معلوم نيست، ولي درصدد هستم خوانندهاي با زبان غيرفارسي در گروه داشته باشيم.
* خواننده جنوبي چطور؟
- با محسن شريفيان، سرپرست گروه ليان، كنسرت داديم كه به گويش بوشهري ميخواند. حتي آهنگ كردي داشتيم كه شروين مهاجر با ما كمانچه كميزد.
* بيشتر ترجيح ميدهيد در كجا كنسرت بدهيد؟
- از آنجايي كه ايراني هستم ترجيح ميدهم در ايران برنامه داشته باشم. هر چند كه پارسال در دبي كنسرت داشتم و شايد براي گذراندن مستر كلاسهاي سازم هم به كشورهاي اروپايي بروم، ولي مقيم آنجا نخواهم شد. وقتي ما شعارمان اين است كه موسيقي جدي عرضه ميكنيم، بايد به جشنوارههاي خارجي كه ميرويم، معرف استعداد جوانان خود باشيم.
اگر شعار ميدهيم بايد پاي حرف خودمان بايستيم. موسيقي ما موسيقي ايران موزيك نيست. تلقي ديگران از موسيقي ايراني را بايد عوض كنيم. اين كليپهاي نازل در ماهوارههاي ايراني زبان به موسيقي ما ضربه ميزند. ما مگر فيلمساز و كليپساز و آهنگساز خوب نداريم؟
اگر موسيقيهاي بد ايراني را ميبينيم، بايد كار خوب خود را عرضه كنيم. سخت است ولي شدني است.
* شرط ماندگاري يك اثر هنري در چيست؟
آينده متعلق به كساني است كه سعي ميكنند هم ياد بگيرند و هم كار خوب ارائه بدهند. كساني كه به كار خود ايمان دارند. همه ما عيب و نقص داريم، ولي سعي ميكنيم در اين مقطع كار خوبي ارائه بدهيم. مردم فرق بين خوب و بد را ميفهمند. اين كه با ساز ناكوك جلو سه هزار نفر ظاهر بشوند بياحترامي به شعور مخاطب است. اگر توانايي اين كار را ندارند بيخود اين كار را انجام ميدهند.
* رضا روحاني، فرزند استاد انوشيروان روحاني در ايران چندين كنسرت برگزار كرده است و اتفاق جالب اين بود كه شما با موسيقي پيانو به سبك جاز با تنبك در كنار او ظاهر شديد. درباره همكاري خود با او بگوييد.
- سال 1382 بود كه من از طريق بابك اميني با رضا روحاني آشنا شدم. يك روز بابك اميني با من تماس گرفت و گفت پسر آقاي روحاني، رضا روحاني، به ايران آمده است و ميخواهد كار كند و دنبال يك نوازنده سازهاي ضربي است. من نزد او رفتم و از آنجا آشنايي ما شروع شد و در فرهنگسراي نياوران اجرايي دو نفره داشتيم. و اين روزها هم با رضا، دارا دارايي و كوروش بابايي گروه آن سوي ماه را داريم.
* چه شد كه با تنبك در كنار پيانوي جاز روحاني روي صحنه رفتيد؟
- آن قطعات قبلاً در آلمان با گروه رضا ضبط شده بود ولي فضاي آن بسيار متفاوت بود. درامز، بيس، ويلون و ساكسيفون در آن اجرا بود ولي در اجراهاي دو نفره، من كُنگا ميزدم. يك روز من به رضا گفتم كه با تنبك اجرايي داشته باشيم كه او زياد موافق نبود. اما در اجرا خوشش آمد و در آن كنسرت پيانوي رضا را با تنبك همراهي كردم و نتيجه آن خوب بود. نوع نوازندگي من كاملاً سنتي نبود و چون سازهاي ضربي لاتين هم مينوازم شيوهاي كه تنبك ميزدم بر روي قطعات نشست.
نتيجه آن چنان خوب بود كه من الآن در چندين قطعه در اين گروه تنبك ميزنم.
* تا چه حد به عنوان نوازنده ساز ضربي براي اجراي قطعات آن سوي ماه در شيوه نواختن خود تغييري ايجاد كرديد؟
- چون با گروههاي متفاوتي كار كردم هيچ وقت نواختن خودم را محدود نكردم؛ چون اين قدر سازهاي ريتم وسيع هستند، به اين ديد نگاه نميكنم كه براي نواختن كنگا فقط از همان جنس و همان پوست استفاده كنم. بيشتر به رنگ صداي سازها توجه دارم. چه بسا يك زماني با تغيير كوك دادن يك ساز، رنگ خاصي از ساز را به دست آورم. هرگز به اين فكر نميكنم كه اين ساز «جنبه» است و حتماً بايد صداي مشخصي را بدهد. پوست آن را شل و سفت ميكنم تا به آن رنگي كه در آن موسيقي موردنظر بيشتر موردنياز است، برسم.
* شيوه نواختن تنبك شما بايد جنس خاصي را داشته باشد؟
- خيليها از من بهتر تنبك ميزنند. بحث من درباره بهتر زدن نيست. منظور من شيوههاي نواختن براي گرفتن صداي مطلوب از سازهاي ريتميك است. برخي مواقع، جمعي گرد هم ميآيند و همانند آلبوم «بيغبار عادت»، با هنرمندي كامكار، گنجهاي و شروين مهاجر، اثري توليد شده است كه در بين كارهاي سنتي كمتر ديده شده است.
اما بعضيها براي نواختن تنبك از ما انتظار دارند كه مثل قديمها ساز بزنيم. حتي ميگويند تنبك خودت را خيس كن تا صداي شلتري بدهد! ما با اين جماعت كاري نداريم. اين دوستان كاملاً محترم، ولي ذهنيت ما شبيه هم نيست.
* جناب نصيري، سازهاي كوزه، جنبه و كاخون را معرفي ميكنيد؟
- كوزه را كه ما در موسيقي خودمان داريم. در بلوچستان و بندرعباس به نام «جئله» وجود دارد كه كوزههايي است كه ساختارشان متفاوت است. اين سازي نيست كه وارداتي باشد. جئله روي بدنهاش سوراخي ندارد و سر آن بلندتر است. اما جئله در ايران نمونهاي ندارد. كنگا در ايران توسط من وارد موسيقي شده است و الآن هركسي هم كه كنگا مينوازد شاگرد من است. اولين كنسرتي كه با كنگا اجرا كردم، در جزيره كيش درسال 1376 با كوروش يغمايي بود. سپس در جشنواره موسيقي پاپ در فرهنگسراي بهمن ادامه يافت. من با كنگا براي خوانندگاني نظير زندهياد عبداللهي، عصار، حسين زمان، كريمي و شادمهر، نواختم. كاخون هم در آثار اسپانيولي كار ميشود و تنها كسي كه خوب كاخون مينواخت حبيب مفتاح بوشهري بود.
* نظر شما درباره داركوب چيست؟
- هميشه آدم نوزده ساله نيست. خواستم خودم را پيدا كنم. من با همه اجرا داشتم ولي الآن سعي كردم انتخابهايم با فكرترباشد. سعي مي كنم موسيقي را بيشتر و جديتر بشناسم. از بين آنهمه (بيش از صدآلبوم) در دهه هفتاد كه من براي آنها نواختم چند تا ماندگار شدهاند؟ آلبومهاي «فيه مافيه»، «بيغبار عادت»، «آن سوي ماه» و كارهايم با «پيتر سليمانيپور» از جمله كارهايي است كه ميتوانم به آنها استناد كنم. اين آثار آرشيو ميشود و ميتوان آنها را نقد كرد.
* اوضاع و احوال گروه داركوب در پيچ و خم مجوز چگونه است؟
- من هيچوقت آثارم در ارشاد دچار مشكل مجوز نشده است و برخلاف همه صحبتهايي كه اينجا و آنجا گفته ميشود، كار ما به راحتي پيش ميرود، چون نوع موسيقي ما به گونهاي نيست كه دچار مميزي شود. كلام كار ما بيشتر محلي و شعر حافظ است. درباره موسيقي آن هم كه بايد منتقدان و شنوندگان نظر بدهند. من نميدانم چرا اين اتفاقها براي كنسرتهايي كه زمان آنها مشخص شده است ميافتد. براي اجراي يك كنسرت بزرگ نزديك دو ماه تدارك ميبينيم و اين كه يك مرتبه زمان كنسرت عوض ميشود، كل معادلات ما به هم ميريزد.كساني كه به موسيقي جديتر نگاه ميكنند انتظار دارند اولويتهاي بيشتري براي آنها در نظر گرفته شود. موسيقي خاص اين گروهها نيازمند توجه هستند چون مخاطب چنداني ندارند.
* اما كنسرتهاي شما پرمخاطب هستند.
نه منظورم گروه داركوب نيست مطلبي كلي را عنوان كردم.
* اما نميدانم چنين اتفاقي كاملاً موسيقايي است يا خير، چون استقبال از آثار شما بيشتر مديون ستارههاي سينمايي است كه بيترديد به گرم كردن سالن كنسرتهاي داركوب كمك ميكنند.
- اين مسأله بد و تلخي نيست. من به اين افراد به عنوان چهرههاي سينمايي نگاه نميكنم و خود آنها هم چنين حسي ندارند. ما يك تيم هستيم و الآن در قالب همايون نصيري حرف ميزنم و زماني كه در داركوب حرف ميزنم به عنوان سرپرست داركوب حرف ميزنم. الآن كه همايون نصيري هستم از هنرمند همكار آن سوي ماه با پيتر سليمانيپور با گروه فيه و مافيه، پويا نيكپور و بهرام آقاخان ميگويم. من درباره نوعي موسيقي مخاطب خاص ميگويم كه شنونده اندك دارد و منظورم فقط گروه داركوب نيست.گروه داركوب، خدا را شكر جاي خود را باز كرده است و به اندازه شايستگيهاي خودش مخاطب دارد.
* اما حضور مهران مديري خود باعث اين تلقي ميشود كه صرفاً آمده است تا گروه را موردتوجه قرار دهد.
- نه اين گونه نيست. حضور او ابتدا به خاطر توانايي اوست و بعد شهرتش. اگر او نتواند كار خودش را در گروه به درستي انجام بدهد كار گروه زير سوال ميرود. البته حضور چهرهها در اين گروه را بد نميدانم. اين خودش كمكي است و چه بهتر. اين باعث ميشود كه افرادي مثل من را مردم بيشتري بشناسند. و صددرصد ما به اين مسأله فكر كرديم كه اگر مهران مديري اين توانايي را نداشته باشد، اولين كسي كه ضرر ميكند ما هستيم.
* برنامه شما براي كنسرت در شهرستانها چيست؟
- سعي ميكنيم بعد از كنسرت در تهران در بوشهر، بندرعباس، شيراز و قزوين برنامه داشته باشيم. هرجايي كه كشش كنسرت داشته باشد، چرا كه نه؟ ما دوست داريم كنسرت بدهيم اما بايد زمينه آن فراهم باشد.
* براي موسيقي متن فيلم، ايدهاي داريد؟
- تاكنون خودم چيزي نساختم اما در كنار هنرمندان؛ فردين خلعتبري، پيمان يزدانيان، علي صمدپور، مجيد انتظامي، احمد پژمان، براي موسيقي متن فيلم ساز زدم.
* كار در كنار كدام يك از هنرمندان براي شما خاطرهانگيزتر بود؟
- با فردين خلعتبري بيشتر كار دارم و آثار او را بيشتر دوست دارم، چون هميشه به دنبال چيزي جديد است و پيمان يزدانيان هم آثارش دوستداشتني است. و از بين موسيقيها، ايستگاه متروك و فرش باد زيبا هستند.البته كارهاي زيادي هستند كه به ياد نميآورم ولي موسيقي متن فيلم «دختري به نام تندر» كه ساخته فردين خلعتبري است، چون مرحوم فريدون فروغي در آن خواند، براي من خاطره انگيزتر است.
* آيا ادبيات يا هنري در كنار موسيقي به شما ساختاري ذهني اعطا نكرده است؟
- بله پيش از اين كه هر كاري را آغاز كنم تصويري از آن در ذهن خودم ميسازم. شايد سناريو يا قصهاي داشته باشد و اين براي من خيلي مهم است. حتي در كنسرت سال گذشته خيلي از كارگردانها به من گفتند كه خيلي از كارهاي تو تصويري است و ميتوان براي آن تصويري در نظر گرفت. در كنسرت فرهنگسراي ارسباران، تمام قطعات موسيقي نسبت به حال و هواي نقاشيهاي برادرم مرتبط بودند.
* او را معرفي نميكنيد؟
- هومن نصيري، همه كارهاي پوسترها را انجام ميدهد.
* منشا خلاقيت شما چيست؟
- فكر كنم شنيدن موسيقيهاي مختلف است. من موسيقيهاي متنوعي گوش ميكنم. ببينيد، چرا من به كلام فكر نميكنم؟ چون پيش از اين كه در اين كارها بخواهد كلام شكل بگيرد موسيقي است كه نمايان ميشود. مگر من چقدر كلام «شارل آزناوور» را متوجه ميشوم؟ اول موسيقي است كه فهميده ميشود.
ما در ايران با فلان چهره سرشناس ميتوانيم مخاطب داشته باشيم اما در استراليا، وجود موسيقي است كه بايد مردم را به سالن بكشاند.
بچه كوچكي كه به دنيا ميآيد مگر زبان را درك ميكند؟ در عين حال حتماً ديدهايد كه براساس موسيقيهاي مختلف چگونه واكنش نشان ميدهد.
ما اول موسيقي را در نظر داريم و مرحله بعد كلام را در نظر داريم كه آن هم جزيي از موسيقي ما است و گروهي منسجم تشكيل دادهايم از «دارا دارايي»، «همايون نصيري»، «بابك بروجردي»، «اميد حاجيلي»، «بهرام آقاخان»، «بهنام ابطحي»، «مهران مديري» و «حامد بهداد» كه همه عضو گروه داركوب هستند.
گاهي اوقات پيش ميآيد قطعهاي اجرا شود و من در آن نقشي نداشته باشم. همان گونه كه در كنسرت اريكه ايرانيان رخ داد و حسن نجف و بهرام آقاخان روي سن بودند. چرا كه ما يك نقشه كلي داريم براي اجرا كه به آن رپورتوار كنسرت داركوب ميگوييم. همايون نصيري جزيي از اين برنامه است.
* تا چه ميزان قطعات از احساس شما متأثر شدهاند؟
- ساختار قطعات سر و ته مشخصي دارند ولي عصيان و سركشي درونش حسي است كه من در ساز زدنم دارم.
* اين سركشي با دو ساز گيتار برقي و ساكسيفون بهتر بيان ميشود. شما چگونه آن را بيان ميكنيد؟
- گيتار الكترونيك و ترومپت در گروه است ولي آن حسي كه ريتم به من ميدهد، ساز ديگري به من منتقل نخواهد كرد.
* شما پس مركز ثقل گروه هستيد؟
- صد در صد. شايد اگر من نباشم بچهها به اين شكل دور هم جمع نشوند. چون وزنه آثار بر روي ريتم است. من بودم كه اين بچهها را جمع كردم دور هم. نه اين كه رئيس آنها باشم، بلكه وظيفه داشتم آنها را دور هم جمع كنم. ما گروهي تصميم ميگيريم.
* به غير از مديري و بهداد، خواننده ديگري در داركوب خواهيد داشت؟
- هيج معلوم نيست، ولي درصدد هستم خوانندهاي با زبان غيرفارسي در گروه داشته باشيم.
* خواننده جنوبي چطور؟
- با محسن شريفيان، سرپرست گروه ليان، كنسرت داديم كه به گويش بوشهري ميخواند. حتي آهنگ كردي داشتيم كه شروين مهاجر با ما كمانچه كميزد.
* بيشتر ترجيح ميدهيد در كجا كنسرت بدهيد؟
- از آنجايي كه ايراني هستم ترجيح ميدهم در ايران برنامه داشته باشم. هر چند كه پارسال در دبي كنسرت داشتم و شايد براي گذراندن مستر كلاسهاي سازم هم به كشورهاي اروپايي بروم، ولي مقيم آنجا نخواهم شد. وقتي ما شعارمان اين است كه موسيقي جدي عرضه ميكنيم، بايد به جشنوارههاي خارجي كه ميرويم، معرف استعداد جوانان خود باشيم.
اگر شعار ميدهيم بايد پاي حرف خودمان بايستيم. موسيقي ما موسيقي ايران موزيك نيست. تلقي ديگران از موسيقي ايراني را بايد عوض كنيم. اين كليپهاي نازل در ماهوارههاي ايراني زبان به موسيقي ما ضربه ميزند. ما مگر فيلمساز و كليپساز و آهنگساز خوب نداريم؟
اگر موسيقيهاي بد ايراني را ميبينيم، بايد كار خوب خود را عرضه كنيم. سخت است ولي شدني است.
* شرط ماندگاري يك اثر هنري در چيست؟
آينده متعلق به كساني است كه سعي ميكنند هم ياد بگيرند و هم كار خوب ارائه بدهند. كساني كه به كار خود ايمان دارند. همه ما عيب و نقص داريم، ولي سعي ميكنيم در اين مقطع كار خوبي ارائه بدهيم. مردم فرق بين خوب و بد را ميفهمند. اين كه با ساز ناكوك جلو سه هزار نفر ظاهر بشوند بياحترامي به شعور مخاطب است. اگر توانايي اين كار را ندارند بيخود اين كار را انجام ميدهند.
* رضا روحاني، فرزند استاد انوشيروان روحاني در ايران چندين كنسرت برگزار كرده است و اتفاق جالب اين بود كه شما با موسيقي پيانو به سبك جاز با تنبك در كنار او ظاهر شديد. درباره همكاري خود با او بگوييد.
- سال 1382 بود كه من از طريق بابك اميني با رضا روحاني آشنا شدم. يك روز بابك اميني با من تماس گرفت و گفت پسر آقاي روحاني، رضا روحاني، به ايران آمده است و ميخواهد كار كند و دنبال يك نوازنده سازهاي ضربي است. من نزد او رفتم و از آنجا آشنايي ما شروع شد و در فرهنگسراي نياوران اجرايي دو نفره داشتيم. و اين روزها هم با رضا، دارا دارايي و كوروش بابايي گروه آن سوي ماه را داريم.
* چه شد كه با تنبك در كنار پيانوي جاز روحاني روي صحنه رفتيد؟
- آن قطعات قبلاً در آلمان با گروه رضا ضبط شده بود ولي فضاي آن بسيار متفاوت بود. درامز، بيس، ويلون و ساكسيفون در آن اجرا بود ولي در اجراهاي دو نفره، من كُنگا ميزدم. يك روز من به رضا گفتم كه با تنبك اجرايي داشته باشيم كه او زياد موافق نبود. اما در اجرا خوشش آمد و در آن كنسرت پيانوي رضا را با تنبك همراهي كردم و نتيجه آن خوب بود. نوع نوازندگي من كاملاً سنتي نبود و چون سازهاي ضربي لاتين هم مينوازم شيوهاي كه تنبك ميزدم بر روي قطعات نشست.
نتيجه آن چنان خوب بود كه من الآن در چندين قطعه در اين گروه تنبك ميزنم.
* تا چه حد به عنوان نوازنده ساز ضربي براي اجراي قطعات آن سوي ماه در شيوه نواختن خود تغييري ايجاد كرديد؟
- چون با گروههاي متفاوتي كار كردم هيچ وقت نواختن خودم را محدود نكردم؛ چون اين قدر سازهاي ريتم وسيع هستند، به اين ديد نگاه نميكنم كه براي نواختن كنگا فقط از همان جنس و همان پوست استفاده كنم. بيشتر به رنگ صداي سازها توجه دارم. چه بسا يك زماني با تغيير كوك دادن يك ساز، رنگ خاصي از ساز را به دست آورم. هرگز به اين فكر نميكنم كه اين ساز «جنبه» است و حتماً بايد صداي مشخصي را بدهد. پوست آن را شل و سفت ميكنم تا به آن رنگي كه در آن موسيقي موردنظر بيشتر موردنياز است، برسم.
* شيوه نواختن تنبك شما بايد جنس خاصي را داشته باشد؟
- خيليها از من بهتر تنبك ميزنند. بحث من درباره بهتر زدن نيست. منظور من شيوههاي نواختن براي گرفتن صداي مطلوب از سازهاي ريتميك است. برخي مواقع، جمعي گرد هم ميآيند و همانند آلبوم «بيغبار عادت»، با هنرمندي كامكار، گنجهاي و شروين مهاجر، اثري توليد شده است كه در بين كارهاي سنتي كمتر ديده شده است.
اما بعضيها براي نواختن تنبك از ما انتظار دارند كه مثل قديمها ساز بزنيم. حتي ميگويند تنبك خودت را خيس كن تا صداي شلتري بدهد! ما با اين جماعت كاري نداريم. اين دوستان كاملاً محترم، ولي ذهنيت ما شبيه هم نيست.
* جناب نصيري، سازهاي كوزه، جنبه و كاخون را معرفي ميكنيد؟
- كوزه را كه ما در موسيقي خودمان داريم. در بلوچستان و بندرعباس به نام «جئله» وجود دارد كه كوزههايي است كه ساختارشان متفاوت است. اين سازي نيست كه وارداتي باشد. جئله روي بدنهاش سوراخي ندارد و سر آن بلندتر است. اما جئله در ايران نمونهاي ندارد. كنگا در ايران توسط من وارد موسيقي شده است و الآن هركسي هم كه كنگا مينوازد شاگرد من است. اولين كنسرتي كه با كنگا اجرا كردم، در جزيره كيش درسال 1376 با كوروش يغمايي بود. سپس در جشنواره موسيقي پاپ در فرهنگسراي بهمن ادامه يافت. من با كنگا براي خوانندگاني نظير زندهياد عبداللهي، عصار، حسين زمان، كريمي و شادمهر، نواختم. كاخون هم در آثار اسپانيولي كار ميشود و تنها كسي كه خوب كاخون مينواخت حبيب مفتاح بوشهري بود.
* نظر شما درباره داركوب چيست؟
- هميشه آدم نوزده ساله نيست. خواستم خودم را پيدا كنم. من با همه اجرا داشتم ولي الآن سعي كردم انتخابهايم با فكرترباشد. سعي مي كنم موسيقي را بيشتر و جديتر بشناسم. از بين آنهمه (بيش از صدآلبوم) در دهه هفتاد كه من براي آنها نواختم چند تا ماندگار شدهاند؟ آلبومهاي «فيه مافيه»، «بيغبار عادت»، «آن سوي ماه» و كارهايم با «پيتر سليمانيپور» از جمله كارهايي است كه ميتوانم به آنها استناد كنم. اين آثار آرشيو ميشود و ميتوان آنها را نقد كرد.
منبع:
تاریخ انتشار : چهارشنبه 9 اردیبهشت 1388 - 22:00
دیدگاهها
سلام به مدیران سایت موسیقی ما
ببخشید من یه سوال داشتم شما که می فرمایید البوم ها تا یک سال بعد از روز انتشار در سایت مورد بررسی و نظرسنجی قرار میگیرد پس چرا تا این اندازه نسبت به البوم پرفروش و زیبای گروه پرطرفدار اریان بی اعتنا هستید؟! میدونم سایت شما از مهرماه شروع به کار کرده ولی شما حتی اخر سالی فروش البوم رو هم تو جدول فروشتان نذاشتین . البوم چاووشی 750 هزار نسخه فروخت . ولی البوم اریان تو 30 روز اولش 600 هزار نسخه فروخته بود و شاید فروشش بیشتر هم می شد هر چند میدانم قسمت اعظم فروشش رو کرده بود ولی شما که اخر سالی گزارش فروش اعلام کرده بودین و خیلی از سایت ها و مجلات امار شما رو منبع قرار میدادن اصلا راجع به اریان و فروشش چیزی ننوشتن---نمی دانم شاید مشکل از شرکت ترانه شرقی باشد چون امار فروش البوم سهیل تهرانی رو هم نذاشته بودین ولی خب حداقل بگین که شرکت تولید کننده امار نمی ده!!!
من جزو معدود طرفداران گروه اریان در این سایت هستم سایتی که در قبظه طرفداران بنیامین و چاووشی و... است و البته این را هم میدانم که این روزا دیگر اریان در بورس نیست ولی من موسیقی پاک معصومانه و زلال اریان رو بیشتر از این خواننده ها یی مثل بنیامین و... دوست دارم که اصلا معلوم نیست چی چی میخونن و اگه متن ترانه هاشون رو کاغذ بنویسی و بخونی می بینی اصلا یه حرفای الکی و مفت بیش نیست و همچنین موسیقی یکنواخت تکراری ابکی.
به نظر من گوش مردم از نظر موسیقیایی بسیار بیمار است .مردم ما اکثرشون اصلا به ترانه و موسیقی فاخر علاقه ندارن (اکثر قریب به اتفاقشون) و این باعث می شود البوم های فاخر و بی نظیری همچون نهان مکن عصار یک پنجم البوم چاووشی و امثال ان بفروشد .این حرف های من دلیل بر روشنفکری بودن یا ادای ان را در اوردن بنده نیست چون احتمالا اینکه من اریان رو که موسیقی عامه پسند می دهد را دوست دارم با موسیقی فاخر و باکلاس در تضاد باشد (هرچند اعتقاد دارم البوم 4 گروه اریان نیز به دلیل اینکه نگران فروش البوم بودن بی نهایت کیفیتش افت کرد---ولی سه البوم قبلیش و مخصوصا اریان 3 بی نظیر بود که هرگز تکرار نمی شود ) ولی دوست دارم شما با این سایت پربینندتون و معرفی البوم های خوب جهان و حتی تبلیغ البوم های خوب داخلی به مقدار زیاد یه خورده سلیقه مردم رو تغییر بدهید
من خیلی حرف زدم - به اندازه تمام طرفدارهای بقیه خواننده ها در غیاب طرفدارای گروه اریان که جاشون خالی بود
من منتظر جواب شما می مانم
سلام و خسته نباشید .آخه این چه وضعیه؟ از هرجا که میشد پرسیدم گفتند آقای بهداد تو این کنسرت نیست . اما آقای نصیری
تو این مصاحبشون از آقای بهداد به عنوان عضو اصلی یاد کردند!!!
مگه چی میشد از اول یا حداقل یه روز زود تر اعلام میشد که ایشون هم هستند .... هرکی خبر داشت به ما خبر غلط داد حسابش با کرم الکاتبین من
که راضی نیستم .
بابا حداقل سعی کنین گفتگویی که به دستتون میرسه رو ویرایش کنین. این مطلب پر غلط انشاییه. تازه یه قسمتاییش توی ضمیمه اطلاعات کار شده!!!
فقط سیروان
only sir-1
اگه کسی کنسرت دارکوب رفته آقای بهداد رو دیده مارو بی خبر نذاره
ببخشید یعنی سایت موسیقی ما هیچ گونه گزارشی ازین کنسرت تهیه نکرده است؟؟؟ چرا؟؟؟
افزودن یک دیدگاه جدید