برنامه یاد بعضی نفرات
 
چيزي که در ايران مي گويند زيرزميني در همه دنيا روي زمين است
گفت وگو با عليرضا عصار و فواد حجازي پيش از کنسرت
چيزي که در ايران مي گويند زيرزميني در همه دنيا روي زمين است
علي رنجي پور: سال 87، سال عجيب و غريبي براي موسيقي بود. تقريباً همه افراد صاحب نام موسيقي، لااقل يک بار روي صحنه رفتند. در اين ميان اما انتشار خبر برگزاري کنسرت مشترک عليرضا عصار و فواد حجازي جذابيت ديگري داشت. چهار سال بعد از آخرين کنسرت مشترکي که در سال 83 برگزار شد، کمتر کسي تصور مي کرد زوج هنري موسيقي پاپ ايران دوباره در کنار هم روي صحنه بيايند. حرف و حديث ها زياد بود. به نظر مي آمد پرونده کاري اين دو بسته شده است. اين تحليل چندان هم غيرمنطقي نبود، چرا که عملاً در اين چهار سال اين دو هيچ کار قابل توجهي عرضه نکردند. فواد حجازي که به فرنگ مهاجرت کرد. «نهان مکن» عليرضا عصار و شهداد روحاني هم آنقدرها که پيش بيني مي شد اقبال کارهاي گذشته را نداشت. بدين ترتيب خواننده مشهور نهان مکن در رديف همه هنرمندان سرشناس ديگري قرار گرفت که در اوج محبوبيت، يکي از بهترين کارهايشان با اقبال عمومي مواجه نشد. شايد خود او هم پيش بيني اين اتفاق را کرده بود و از انتشار نهان مکن صرفاً اعتبار هنري خواندن با ارکستر بزرگ را در نظر داشت. به هر حال بي ميلي عليرضا عصار به صحبت درباره «نهان مکن» را مي توان تاويل به اين مطلب کرد. ديگر آنکه نمي شود ليد گفت وگو با عليرضا عصار و فواد حجازي را نوشت و به چند نکته اساسي اشاره نکرد.
نگارنده به سبب اقتضاي شغلي اش، تا به حال با افراد زيادي به گفت وگو نشسته و با هنرمندان بزرگ زيادي افتخار مصاحبت داشته است. همين امسال در حوزه موسيقي، در گفت وگو با محمدرضا لطفي و مجيد درخشاني نام بنده به عنوان مصاحبه کننده درج شده است. در گفت وگو با شهرام ناظري هم نقش کوچکي داشته و همين طور در مصاحبه هاي آقايان شجريان و عليزاده، از دور در جريان کار بوده است. اما به هيچ عنوان تصور نمي شد مراحل گفت وگو با عليرضا عصار اين همه سخت و پيچيده باشد. سواي دشواري هاي هماهنگي زمان گفت وگو، در جريان مصاحبه سوالات مفصل بنده به کوتاه ترين شکل ممکن جواب داده شد و دست آخر به آنجا رسيد که بعد از در رفتن خستگي ايشان و پس از برگزاري کنسرت در مصاحبه يي ديگر که بعداً هماهنگ خواهد شد، درباره بسياري از مسائل از جمله جريان شناسي موسيقي پاپ صحبت شود.از سوي ديگر عکسبرداري از ايشان هم مصائب خاص خودش را داشت که عکاس همراه بنده، خود وعده داده است به زودي شرحي کامل بر آنچه در جريان عکس گرفتن از عليرضا عصار بر او گذشت بنويسد.اگرچه نهايتاً با اصرار ما و قول مساعد فواد حجازي اين امکان ميسر شد.عليرضا عصار و فواد حجازي پنجشنبه و جمعه اين هفته بعد از سال ها به شکل مستقل روي صحنه مي روند و براي طرفداران خود موسيقي اجرا مي کنند.گفت وگوي مختصر ما را با عليرضا عصار و فواد حجازي مي خوانيد.

---

مي شود گفت جريان موسيقي پاپ از سال 75 به اين طرف شروع شد. حمايت صدا و سيما و بعد دولت پشت اين جريان بود. اما بعد از يکي دو سال اين جريان با قوت پيش دنبال نشد. به خصوص بعد از سال هاي 79 و 80 به نوعي افت هم داشت. علت اين موضوع را آقاي عصار شما به عنوان چهره شاخص اين جريان در چه مي بينيد؟

عليرضا عصار؛ تا سال 81 و 82 و حتي 83 خوب بود.

 خوب بود، ولي شور و حال اوليه را نداشت. آن اوايل بعد از اينکه موسيقي پاپ بعد از سال ها از زير سايه موسيقي سنتي رسمي بيرون آمد، خيلي انرژيک بود. بعد از سال 79 اين انرژي رفته رفته کم شد تا به نوعي دچار افول 82 به بعد شد.

عصار؛ من خيلي سريع نظرم را مي گويم. يکي از دلايل اينکه اين موسيقي گل کرد، همين غيبت 18 ، 19 ساله اش بود. به هر حال يک جريان تازه بود و مي توانست سه چهار سالي جذابيت داشته باشد. بعدش وقتي شور و حال و نو بودن ماجرا کم شد، مردم موسيقي و آرتيست هاي مورد علاقه شان را فيلتر کردند. طبيعتاً آنهايي که سه، چهار سال اوليه درست کار کردند، در فيلتر مردم باقي ماندند، بقيه کنار گذاشته شدند. همه جاي دنيا همين است. فقط آنها وقفه 20 ساله ما را ندارند، ولي هنرمندان در همان سال هاي اولي که از کارهاي آنها استقبال مي شود بايد خودشان را جا بيندازند.

ظهور و بروز موسيقي زيرزميني در افول موسيقي پاپ نقشي نداشت؟

عصار؛ اين چيزي که در ايران مي گويند زيرزميني در همه دنيا روي زمين است.

آنها محدوديت هاي شما را نداشتند و ندارند. آنها براي کارهايشان نه مجوز مي خواهند، نه تحت فيلترينگ ارشادند. طبيعتاً حرف شان را راحت تر مي زنند.

فواد حجازي؛ نه ببينيد، همان طور که عليرضا گفت اولين و مهم ترين دليل رونق موسيقي پاپ، غيبت 20ساله اش بود. بعد هم دليل اصلي رکود، نه موسيقي زيرزميني، بلکه ماهواره بود که موسيقي مجاني و آزاد در اختيار مردم قرار داد. وقتي ماهواره آمد مردم ديگر نيازي نداشتند موسيقي بخرند. وقتي مي توانستند توي خانه اين همه انتخاب مفت از ماهواره و اينترنت داشته باشند، ديگر احتياجي نبود بيايند و از بيرون موسيقي بخرند. فراموش نکنيم که موسيقي پاپ رسمي ما، بعد از وضعيت نسبتاً خوب دو سه سال اول، تبليغ هم نداشت. ما نه تبليغات تلويزيوني داريم، نه تبليغات ماهواره يي.

ولي نمي شود منکر اين شد که دست آنها براي کار کردن بازتر است. طبيعتاً يک چيزهايي آنها مي گويند که شما نمي توانيد بگوييد.

حجازي؛ خب آنها به عوض برگشت مالي ندارند. بچه ها يي هم که داخل کار مي کنند نمي توانند در ماهواره کارهايشان را تبليغ کنند. ممنوع است. اين به آن در.

ببينيد من مي گويم موسيقي پاپ همان طور که از اسمش بر مي آيد متاثر از شرايط جامعه است.

حجازي؛ شما چه نتيجه يي مي خواهيد بگيريد؟

عصار؛ فکر مي کنم شما مي گوييد آنها به خاطر اينکه مجوز نمي خواهند، دست شان بازتر است و آزادند که هر کاري مي خواهند، بخوانند. اما ما به خاطر اينکه بايد مجوز بگيريم نمي توانيم آن حرف ها را بزنيم. پس از آنها عقب تر هستيم و آنها جذاب ترند. همين را مي خواهيد بگوييد؟

نه، من مي خواهم بپرسم آيا موسيقي زيرزميني روي کار شما تاثير داشته يا نه؟

حجازي؛ من مي گويم اينجا حرف تبليغات است. وقتي توي ماهواره هستند، مفت و مجاني هم پخش مي شوند تبليغات دارند ديگر.

ولي چهره هاي معروف موسيقي زيرزميني اغلب شروع کارشان بدون تبليغ بود. بعداً معروف شدند و کارهايشان توي ماهواره پخش شد.

حجازي؛ من موافق نيستم. مگر چند نفر اين گروه هاي زيرزميني که توي ماهواره نيستند را مي شناسند؟ شما مي توانيد اسم چند تا از اين معروف ها را ببريد.

همين خواننده هايي که سبک رپ مي خوانند. ببينيد من اصلاً بحث تبليغات و حضور موسيقي زيرزمين توي ماهواره را ندارم. مي خواهم بپرسم در سال هاي اول کار شما، بازتر بودن فضا در ميزان استقبال عمومي تاثير داشت، يا نه؟

عصار؛ خيلي ربطي به فضا نداشت. ببينيد اين افولي که شما مي گوييد چند عامل مشخص داشت. ماهواره، اينترنت و تبليغات. آن موقع تلويزيون خودمان کارهاي ما را پخش مي کرد که اين خودش يک نوع تبليغ بود. ولي الان ديگر خبري از پخش نيست. مجموعه اين عوامل باعث مي شود بيزينس موسيقي ضعيف بشود. در اين شرايط افول يک امر طبيعي است.

خب اگر موافق هستيد برويم سراغ سوال بعدي.

عصار؛ خدا را شکر. (خنده)

شما دو نفر از اول به عنوان زوج هنري مطرح شديد. کارهاي مشترک شما با استقبال کم نظيري روبه رو شد. آخرين کارتان را هم سال 82 به بازار داديد...

عصار؛ سال 82 آخرين کنسرت ما بود. شما طوري مي گوييد زوج که انگار زن و شوهر بوديم. (خنده)

 نه. مشخص است که زوج هنري را مي گويم. اما ديگر تا اين کنسرتي که پيش رو است، کار مشترک نکرديد. چرا؟

عصار؛ من قبلاً هم گفتم. ما سال 83 کنسرت داديم. خسته هم بوديم. با فواد نشستيم گفتيم خسته شديم، چند وقتي استراحت کنيم. من ماندم، فواد هم چند سالي رفت فرانسه. الان هم برگشتيم دوباره داريم کار مشترک مي کنيم.

توي اين مدت آقاي حجازي تقريباً کاري نکردند، ولي شما «نهان مکن» را بيرون داديد.

عصار؛ نه من هم کاري نکردم. نهان مکن هم مربوط به قبل بود. قبل از اينکه ما تصميم بگيريم استراحت کنيم، قرار بود نهان مکن را بخوانم. اصلاً آن يک کار دلي بود و از قبل کارهايش را کرده بودم.

يک ذره هم با بقيه کارهايتان متفاوت بود. با ارکستر بزرگ کار کرده بوديد.

عصار؛ بله. فرق داشت. اما راجع به اين بحث جدايي، بحث همين بود که گفتم. مي خواستيم کمي استراحت کرده باشيم.

يعني هيچ بحث خاصي نبود؟ فقط مي خواستيد استراحت کنيد؟

عصار؛ همين جوري است. باور نمي کنيد؟

حجازي؛ خب اگر چيزي هم بود، اختلافي هم بود، ربطي به موسيقي نداشت. ولي وقتي ما تصميم گرفتيم يک مدتي کار را تعطيل کنيم، هيچ اختلافي در ميان نبود. اختلافات هم اگر بعد از آن به وجود آمد، ربطي به موسيقي نداشت. خبرنگارها خيلي راجع به اين قضيه شلوغ کردند. اينها به نظر من غيرقابل بحث است. چيزي نيست که ربطي به حاشيه موسيقي داشته باشد.

جذاب است، ولي مربوط به موسيقي نيست؟


عصار؛ خيلي هم جذاب است. (خنده)

خب مي خواهيد کمي درباره نهان مکن صحبت کنيم؟

عصار؛ بگذاريد يک وقتي که آقاي روحاني ايران بود، يک مصاحبه مي گذاريم درباره نهان مکن مفصل حرف مي زنيم.

خب، برگرديم به بحث کنسرت. ان شاءالله خستگي تان در رفته است ديگر؟

عصار؛ الان خب به خاطر حجم تمرين و کارها خيلي خسته ايم، ولي در کل خستگي ما در رفته.

برنامه تان براي کنسرت چيست؟ فکر مي کنيد استقبال از شما مثل گذشته باشکوه باشد؟

عصار؛ اگر آن موقع باشکوه بود، خب الان هم هست. اصلاً مگر آن موقع باشکوه بود؟

- خب، استقبال زياد بود. اين چند سال جاي خالي اش احساس مي شد.

عصار؛ اين چند سال، خب کس ديگري هم خيلي کار نکرد. اين طور نبود که همه کار کنند و ما نباشيم.

همه خسته شده بودند؟

عصار؛ بقيه را نمي دانم. ولي ما حقيقتاً به خاطر خستگي کار نکرديم. اگر دليل ديگري داشت حتماً مي گفتم. آن موقع ما 12 شب پشت سر هم کنسرت مي داديم. بعد از ما آريان روي صحنه مي رفت. اما آريان هم توي اين سه، چهار سال کار نکرد. نمي خواهم اسم ببرم، ولي کلاً کساني که توي آن سال ها در کشاکش کنسرت بودند، زياد کار نکردند. توي اين چند سال چند تا کنسرت داشتيم مگر؟ يکي آمده يک شب برنامه توي تهران گذاشته رفته. ولي مثل آن موقع نبود. يک ماه سالن ميلاد اشغال بود. 12 شب ما روي صحنه مي رفتيم، 12 شب آريان، 12 شب خدا بيامرز ناصر عبداللهي، چند شب آقاي اصفهاني. همه مشغول بودند.

سوال من هم همين است. چه شد که همه توي اين چند سال کار نکردند؟

عصار؛ دنبال چه مي گرديد شما؟ (خنده) من چه مي دانم. از ما پرسيديد، گفتم داشتيم استراحت مي کرديم. بقيه را از خودشان بپرسيد.

خيلي خب، برنامه هايتان براي اين کنسرت چيست؟ فکر مي کنم کارهاي جديد داريد.

حجازي؛ بله. چهار کار را من مي زنم، چهار تا هم عليرضا. اينها کارهاي جديد است. چند تا از کارهاي قديمي را هم اجرا مي کنيم.

کارها توي همان فضاي کارهاي قديمي است؟ گريزي هم به شعر کلاسيک خواهيد داشت.

عصار؛ يک غزل از دکتر مظاهر مصفا اجرا مي کنيم. غزل «ديگر چه مي توان گفت». بقيه ترانه است.

بحث شعر و ترانه شد. مي خواهم بپرسم آيا شما به عنوان خواننده و آهنگساز ميان شعر و ترانه تفکيک قائل هستيد؟ به اين معني که بعضي معتقدند کارکرد ترانه روي آهنگ معني پيدا مي کند، ولي شعر به طور مجرد معني دارد.

عصار؛ ترانه هم مي تواند به طور مجرد معني داشته باشد.

 آقاي عصار فکر مي کنم شما از جمله کساني بوديد که توي موسيقي پاپ سراغ شعر، به معني کلاسيکش و به طور خاص مولانا رفتيد. با فرم خاصي هم اين کار را کرديد. اصلاً چه شد که شما سراغ مولانا رفتيد و با شيوه جديدي مولانا خوانديد؟

عصار؛ دليل خاصي نداشت. صرفاً علاقه بود. مردم هم قضاوت مي کنند که خوب بود يا نه. وقتي مردم استقبال کردند، لابد خوب بوده ديگر.

بله استقبال کردند. ولي مولوي خواندن شما با تصوري که ما از مولانا و موسيقي داشتيم فرق مي کرد. خوانندگان سنتي ما طور ديگري مولانا خوانده بودند و مي خوانند. به هر حال بر مبناي تعريفي سراغ مولانا رفتيد. آن تعريف چه بود؟ به نظر مي رسيد مولاناي شما يک مقداري زميني تر از بقيه بود.

عصار؛ من نمي دانم شما چه مي گوييد. من آن جور مي خوانم که حس مي کنم. به آن چيزي که شما مي گوييد فکر نکردم.

آکسان هاي شما توي خواندن خيلي با بقيه فرق داشت.

حجازي؛ خب اين چيزي که شما مي گوييد به درک هنرمند بستگي دارد. درک عليرضا اين طوري بوده. من بخوانم يک جور ديگري مي خوانم. شما هم بخوانيد بر اساس درک خودت مي خواني. حافظ را هم هر کسي مي خواند مثل خودش مي خواند. اين در حد يک فرم شخصي است. خيلي ها اين کارها را دوست داشتند، بعضي ها هم از اين نوع خواندن عليرضا خوش شان نيامد.

عصار؛ مگر نديديد گفتند اين نمي خواند، حرف مي زند؟ (خنده)

حجازي؛ خيلي ها ممکن است فرم سنتي را دوست داشته باشند. طبيعتاً اين فرم ها با هم فرق دارد.

من هم چيز ديگري جز اين نمي گويم. فقط مي خواهم بدانم اين تفاوت چيست؟ اين را مي خواهم شما توضيح بدهيد.

حجازي؛ ببينيد، اين تفاوت اصلاً ساختگي نيست. يک برداشت کاملاً شخصي است.

عصار؛ يک موقعي شما فکر مي کنيد من بروم اين جوري بخوانم که فرق بکند يا بيشتر تاثير بگذارد، نه اين طور نبود. من بر اساس حس خودم از شعر خواندم.

آقاي حجازي، شما هم روي اين غزل ها کار ساختيد؟

حجازي؛ من هم ساختم. اکثر تنظيم ها هم کار من بود. ولي بيشتر کار خود عليرضا بود که با گيتار مي زد و مي خواند. اصلاً قبل از اينکه کار به خوانندگي برسد، عليرضا خودش اينها را با گيتار مي زد و مي خواند.

شما در ساختن و تنظيم اينها چه کار مي کرديد. قاعدتاً آهنگسازي روي غزل مولانا با کار روي يک ترانه فرق داشت. شما بر چه مبنايي کار مي کرديد؟


حجازي؛ خب رد پا و امضاي من روي اين کارها قطعاً هست. شما شبيه «قدسيان آسمان» نمي شنويد. فرم شعر آن طور است. «اي عاشقان» و بقيه هم همين طور. مثل آن فرم کارهاي پاپي که الان مي شنويد، نبود. فرم خاص خودش را دارد که آن هم برداشت شخص خود من است. فضاي خارجي اين کارها کلاً بيشتر است.

سوال ها را فکر مي کنم خيلي خلاصه جواب داديد. انگار گفت وگو زود تمام شد.

عصار؛ خب خدا را شکر. (خنده)
منبع: 
تاریخ انتشار : پنجشنبه 22 اسفند 1387 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:34

salam. mamnoon az mataleb ghashangetoon .hamishe az foad hejazi benevisid

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود چيزي که در ايران مي گويند زيرزميني در همه دنيا روي زمين است | موسیقی ما