موسیقی ما – در چهارمین و آخرین بخش از پرونده آلبوم «کولی عشق» به سراغ «عبدالجبار کاکایی» رفتیم. این ترانه سرا که آلبوم جدید «شهرام شکوهی» را کامل گوش نداده بود بیشتر در مورد صدا و سبک این خواننده نظرات خود را بیان کرد.

او در ابتدا صحبت های خود گفت:«من خودم علاقه به صداهای فاخر دارم یعنی صداهایی که ظرفیت حمل اندیشه های متعالی در ترانه ها و اشعار را دارند. صداهایی که می توانند ظرف مناسبی برای مظروفی باشند که من اسم آن را ترانه فاخر و با شکوه می گذارم. مثلا آثار «مولانا» در شمار این قبیل آثار است. صدای برخی از خوانندگان طنین اجرای این آثار ماندگار و با شکوه را دارد. ممکن است که حس شخصی ام باشد و نمی دانم چند نفر با من هم عقیده هستند. ولی به نظر من صدای «شهرام شکوهی» با آن طنین صوفیانه توان بیان مفاهیم معنوی را دارد. نمی دانم ایشان تا کنون به سمت اجرای این قبیل اشعار رفته است یا خیر ولی من با این صدا خیلی دوست دارم که آثار مولانا را بشنوم. این صدا نباید خیلی خودش را درگیر همین رفتارهای روزمره زندگی انسان کند. شهرام شکوهی باید پایش را فراتر بگذارد زیرا ظرف مناسبی برای آن اندیشه ها است. طنین و حجم و تفاوت صدای او نسبت به صداهای موجود باعث محبوبیت او شده است. از نزدیک هم که ایشان را ملاقات کردم بسیار متواضع و فهیم هستند و مواردی که بیان شد پیشنهادات من بود. تا کنون چند ترانه را به تناوب با صدای ایشان شنیده ام و یک کار خودم را هم اجرا کردند که به دلایلی توفیق تیتراژ نداشت. کارهایی که از ایشان شنیده ام عمدتا خوب بوده اند یعنی به یاد ندارم که مثلا معترض شده باشم که چرا یک کلام سخیف را خوانده اند. احساس می کنم انتخاب هایی خوبی تا کنون داشته اند.» 

وی در مورد قطعات الکترونیک و اکتیو شهرام شکوهی افزود: «این تلاش را جمعی از خوانندگان برای نزدیک کردن ذائقه جوانان به موسیقی فاخر انجام می دهند. در این موضوع به صورت فنی نمی توانم نظر بدهم اما تصور می کنم این قابلیت تلفیق در صداهایی که متانت و جنبه های فاخربودن دارند با ریتم و طنینی که لازمه جوانی و شتاب است وجود دارد. هر وقت این دو مورد با هم تلفیق شده اند نتیجه خوبی حاصل شده است. صدای شهرام شکوهی دارای این توان تلفیق است که در آثار او کاملا نمود دارد و با اقبال هم همراه شده است».

کاکایی در مورد آینده کاری خواننده آلبوم «کولی عشق» خاطرنشان کرد:«برای هر خواننده بسته به افق هایی که رصد می کنند می توان آینده ای را متصور شد. جمعی از خواننده ها افقی که رصد می کنند ، اقبال عمومی است. اقبال عمومی به ترانه یعنی گسیل کردن جمع وسیعی از مردم به کنسرت ها و آثارشان است. با توجه به جامعه ایران این افق توفیق چندانی برای خواننده محسوب نمی شود. جامعه ما از لحاظ فرهنگی در شرایطی است که مخاطب خاص دارد. حتی به تعداد کم نیز اگر بتواند به سمت خودش توجهات را جلب کند توفیق داشته است. توصیه من نه فقط به شهرام شکوهی بلکه به همه خواننده ها این است که از خودشان شخصیت واحدی به مخاطب معرفی کنند. یعنی به یک دستگاه صوتی تبدیل نشوند که هر احساسی و تفکری و هر حرفی را بیان کنند. اگر آن سیر زنجیره وار تفکر را در خودشان حفظ کنند ، شنونده که به طور طبیعی کلام را از سوی خواننده می داند شاید بتواند با شخصیت او ارتباط برقرار کند. لازم به ذکر است که بخواهم چند خواننده پیش از انقلاب مثل «فریدون فروغی» و «فرهاد مهراد» نام ببرم که یک طنین واحد در آثار آنها شنیده شد و سبب شخصیتی ماندگار برای آنها بود. متاسفانه در بین خوانندگان امروز این پراکندگی پرداختن به موضوع از موضوعات صوفیانه و اجتماعی تا مسائل عاشقانه و رئالیسم زیاد است. فکر می کنم از رموز ماندگاری برای هر هنرمندی این است که به سبک برسد و سبک خودش را گسترش دهد که این گسترش باید در حوزه فرم و محتوا باشد».
وی در پایان تصریح کرد:«اگر بر اساس قطعاتی که از شهرام شکوهی شنیده ام بخواهم قیاس کنم باید بگویم که او این سیر زنجیره وار تفکر را داشته است. اما به دلیل اینکه من تمام آثار ایشان را نشنیده ام نمی توانم نظر قاطعی را بیان کنم. آن چیزی که تا کنون از ایشان شنیده ام برایم نتیجه رضایت بخشی داشته است».