با آهنگسازی «فخری ملکپور» و آواز «مظفر شفیعی» آلبوم «به که مانی» منتشر شد
صلابت پنجههای استاد محجوبی در شور و افشاری
موسیقی ما - به تازگی آلبوم موسیقی «به که مانی» با آواز «مظفر شفیعی» به همراه پیانوی «فخری ملک پور» و تار «مهیار مشفق» منتشر شد. این اثر دارای دو بخش آوازی «شور مرکب» و «افشاری» است که از اشعار حافظ و سعدی در آن استفاده شده است، همچنین تصنیفهای «آمان از فراغت» از عارف قزوینی و «دلم دیوانه شد» از عماد خراسانی در آن به اجرا در آمده است. این مجموعه قرار است در دستگاههای دیگر نیز ادامه پیدا کند.
«مظفر شفیعی» -آوازخوان- درباره این اثر میگوید: «من سالهای زیادی خدمت خانم «فخری ملکپور» بودم و آلبوم «به که مانی» که به تازگی منتشر شده، اثری بداهه است که در منزل ایشان اجرا شد. من در آن لحظاتی که این اثر را ضبط کردیم، بر اساس حال و هوای موجود، تصنیفی از «عارف قزوینی» را به اجرا درآوردم. این البته تنها اثری نیست که به این صورت و به شکل بداهه منتشر شده و در نظر داریم تا آثار دیگری را که به این صورت ضبط شده است، منتشر کنیم.» او میگوید اولین قرعه به نام این اثر در شور و افشاری افتاده و قرار است آلبوم بعدی اثری در «همایون» و «سهگاه» باشد.
استاد «فخری ملک پور» پس از استادش مرتضی خان مجوبی، یگانه ی پیانونوازی ایران است. اما او در این سالها، بیشتر به آهنگسازی و آموزش پیانو پرداخته و بیشترِ پیانونوازیهایی که از گذشته از ایشان در دسترس است، ضبطهای خصوصی بوده که ایشان در همراهی با استادانی چون پرویز یاحقی، حسن کسایی، علی تجویدی و دیگر بزرگان نواخته است. در این سالها اما چند آلبوم و یک کتاب از این هنرمند منتشر شده که بیشتر ادای دینی به استادش -محجوبی- است و حالا هم قرار است چند اثرش با «مظفر شفیعی» منتشر شود.
«بیژن ترقی» درباره او میگوید: «فخری ملکپور، به تصدیق همه اساتیدی که با مرحوم محجوبی نشست و برخاست و همکاری داشتهاند از همان شیرینی پنجه و صلابتی برخوردار است که در استاد بود. هنگامی که قطعات پرشور و هیجانانگیز پیانوی ایشان در فضا میپیچید، گوئی روح بلندپرواز استاد است که از ملکوت اعلا، جان در پنجههای شاگرد میدَمَد. گاه در هنگام نواختن قطعات موسیقی، رَشَحات و ریزهکاریهائی از آهنگهای متنوع استاد، همچون آبشارِ نور از زیرِ پنجههای او جاری و متصاعد میشد که در دل و جان ما رنگینکمانهائی از شور و نغمه و شعر را ترسیم میکرد و چنین است تاثیرِ وجودی، آموزشی و اخلاقی شیفتگان و فرزانگان عالم هنر که آوازه معارف و آثار گرانقدر خویش را به اعلا علیین میرسانند. این بانوی هنرمند در طول زندگی هنری خود، آهنگهای بسیار لطیف و ارزشمندی نیز ساخته که یکی دو قطعه ی آن را من سرودهام.»
این خواننده درباره آشناییاش با خانم ملکپور میگوید: «من از سال 73-72 خدمت ایشان رسیدم. من از کودکی عاشق ساز پیانوی محجوبی بودم و سالها بعد از فوتِ ایشان، متوجه شدم که تنها خانم ملکپور است که به شیوه ایشان ساز میزنند، از همان زمان خدمت ایشان رسیدم و بر اساس لطفی که داشتند، آثار زیادی ضبط کردیم که به گمانم هماکنون بالغ بر صد اثر خواهد شد. سال گذشته تصمیم گرفتیم تا این آثار به تدریج منتشر شود، در این میان خانم «شیرین خوانساری» دختر استاد «ادیب خوانساری» زحمت بسیاری برای به ثمر رسیدن پروسه انتشار این اثر کردیم.»
او درباره علت ضبطِ خصوصی این آثار میگوید: «خانم ملکپور معمولاً با ساز خودشان راحت هستند و به همین خاطر به جای استودیو ترجیح میدهند که در منزل خودشان این آثار را ضبط کنند. اما آنچه که در این میان مهم است، این است که این آثار به شکل کامل بداهه هستند و هیچچیز از قبل پیشبینی نشده است، ما تنها بر اساس حس و حال خودمان، این تصانیف را انتخاب و در این دستگاهها اجرا کردیم؛ به همین خاطر است که بخش اول اثر، حتی ضرب و تنبک هم ندارد. این در حالی است که بسیاری از آثاری که در این سالها به شکل بداهه اجرا میشوند، اصلا بداهه نیستند، همه چیز از قبل تمرین میشود و به اسم بداهه اجرا میشود؛ در حالی که بداههنوازی در موسیقی ایران از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. شاید هم نمیتوان اشکالی در این زمینه وارد دانست، به هر حال ضبط در استودیو همواره با مشکلاتی مواجه است و هزینههایی دارد که جز با تمرین به نتیجه دلخواه نمیتوان رسید.»
این آوازخوان همچنین دی ماه سال گذشته اثری را با نام «روشنا» در شور و دشتی، در تالار نیاوران با آهنگسازی «حسین اینانلو» اجرا کرد که به احتمال فراوان، سیدی آن نیز منتشر خواهد شد.
«مظفر شفیعی» -آوازخوان- درباره این اثر میگوید: «من سالهای زیادی خدمت خانم «فخری ملکپور» بودم و آلبوم «به که مانی» که به تازگی منتشر شده، اثری بداهه است که در منزل ایشان اجرا شد. من در آن لحظاتی که این اثر را ضبط کردیم، بر اساس حال و هوای موجود، تصنیفی از «عارف قزوینی» را به اجرا درآوردم. این البته تنها اثری نیست که به این صورت و به شکل بداهه منتشر شده و در نظر داریم تا آثار دیگری را که به این صورت ضبط شده است، منتشر کنیم.» او میگوید اولین قرعه به نام این اثر در شور و افشاری افتاده و قرار است آلبوم بعدی اثری در «همایون» و «سهگاه» باشد.
استاد «فخری ملک پور» پس از استادش مرتضی خان مجوبی، یگانه ی پیانونوازی ایران است. اما او در این سالها، بیشتر به آهنگسازی و آموزش پیانو پرداخته و بیشترِ پیانونوازیهایی که از گذشته از ایشان در دسترس است، ضبطهای خصوصی بوده که ایشان در همراهی با استادانی چون پرویز یاحقی، حسن کسایی، علی تجویدی و دیگر بزرگان نواخته است. در این سالها اما چند آلبوم و یک کتاب از این هنرمند منتشر شده که بیشتر ادای دینی به استادش -محجوبی- است و حالا هم قرار است چند اثرش با «مظفر شفیعی» منتشر شود.
«بیژن ترقی» درباره او میگوید: «فخری ملکپور، به تصدیق همه اساتیدی که با مرحوم محجوبی نشست و برخاست و همکاری داشتهاند از همان شیرینی پنجه و صلابتی برخوردار است که در استاد بود. هنگامی که قطعات پرشور و هیجانانگیز پیانوی ایشان در فضا میپیچید، گوئی روح بلندپرواز استاد است که از ملکوت اعلا، جان در پنجههای شاگرد میدَمَد. گاه در هنگام نواختن قطعات موسیقی، رَشَحات و ریزهکاریهائی از آهنگهای متنوع استاد، همچون آبشارِ نور از زیرِ پنجههای او جاری و متصاعد میشد که در دل و جان ما رنگینکمانهائی از شور و نغمه و شعر را ترسیم میکرد و چنین است تاثیرِ وجودی، آموزشی و اخلاقی شیفتگان و فرزانگان عالم هنر که آوازه معارف و آثار گرانقدر خویش را به اعلا علیین میرسانند. این بانوی هنرمند در طول زندگی هنری خود، آهنگهای بسیار لطیف و ارزشمندی نیز ساخته که یکی دو قطعه ی آن را من سرودهام.»
این خواننده درباره آشناییاش با خانم ملکپور میگوید: «من از سال 73-72 خدمت ایشان رسیدم. من از کودکی عاشق ساز پیانوی محجوبی بودم و سالها بعد از فوتِ ایشان، متوجه شدم که تنها خانم ملکپور است که به شیوه ایشان ساز میزنند، از همان زمان خدمت ایشان رسیدم و بر اساس لطفی که داشتند، آثار زیادی ضبط کردیم که به گمانم هماکنون بالغ بر صد اثر خواهد شد. سال گذشته تصمیم گرفتیم تا این آثار به تدریج منتشر شود، در این میان خانم «شیرین خوانساری» دختر استاد «ادیب خوانساری» زحمت بسیاری برای به ثمر رسیدن پروسه انتشار این اثر کردیم.»
او درباره علت ضبطِ خصوصی این آثار میگوید: «خانم ملکپور معمولاً با ساز خودشان راحت هستند و به همین خاطر به جای استودیو ترجیح میدهند که در منزل خودشان این آثار را ضبط کنند. اما آنچه که در این میان مهم است، این است که این آثار به شکل کامل بداهه هستند و هیچچیز از قبل پیشبینی نشده است، ما تنها بر اساس حس و حال خودمان، این تصانیف را انتخاب و در این دستگاهها اجرا کردیم؛ به همین خاطر است که بخش اول اثر، حتی ضرب و تنبک هم ندارد. این در حالی است که بسیاری از آثاری که در این سالها به شکل بداهه اجرا میشوند، اصلا بداهه نیستند، همه چیز از قبل تمرین میشود و به اسم بداهه اجرا میشود؛ در حالی که بداههنوازی در موسیقی ایران از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. شاید هم نمیتوان اشکالی در این زمینه وارد دانست، به هر حال ضبط در استودیو همواره با مشکلاتی مواجه است و هزینههایی دارد که جز با تمرین به نتیجه دلخواه نمیتوان رسید.»
این آوازخوان همچنین دی ماه سال گذشته اثری را با نام «روشنا» در شور و دشتی، در تالار نیاوران با آهنگسازی «حسین اینانلو» اجرا کرد که به احتمال فراوان، سیدی آن نیز منتشر خواهد شد.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 9 تیر 1395 - 15:01
دیدگاهها
پیانو چیه......
پیانو (مثل گیتار) هیچوقت نتونست به موسیقی ایرانی راه پیدا کنه و در دل و تفکر ایرانی جایی باز کنه برای خودش.
اینجور آثار آیندهای نداره و نادیده باقی میمونن.
گوش و حس مردم ایران با تار و تمبک میتونه ارتباط برقرار کنه تا با یک ساز کاملاغریب با نام "پیانو".
جناب مهرداد عزيز ،
در مورد گيتار كاملا با شما هم عقيده هستم ، اما در مورد اجراى موسيقي ايرانى با پيانو ، اگر شما با تكنيك نوازندگى مرتضى محجوبى آشنايى داشته باشيد و حداقل چند تكنوازى از ايشان و يا اجراى ايشان را با خوانندگان بزرگى مثل اديب خوانساري، بنان ، محمودي خوانسارى و ....گوش بدهيد مطمئنا نظرتان تغيير خواهد كرد، خلاقيت استاد محجوبى در تغيير كوك پيانو و ايجاد فواصل كاملا ايرانى و نوازندگي با سبك و سياقى است كه دقيقا صداى دلنشين موسيقى ايرانى را از يك ساز فرنگى ميشنويد و خانم ملك پور هم ادامه دهنده و مدرس اين سبك هستند ، در ويلن هم كه ساز فرنگي است استادانى مثل ابوالحسن صبا، خالدي ،حسين ياحقى ، بديعى و پرويز ياحقى و...نغمات بسيار زيبا و ماندگار موسيقى ايرانى را خلق و اجرا نموده اند... در حال حاضر بايد تاسف خورد كه گوش و حس و ذائقه جوانان ايرانى با موسيقى هاى من درآوردى و بي ريشه و مبتذل در حال تغيير اساسي است...
افزودن یک دیدگاه جدید