«ابراهیم اثباتی» بعد از سالها مبارزه با سرطان به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت
رقصان بدان جهان شد
موسیقی ما- «خوشبختانه توانستم این بیماری را پشت سر بگذارم و حال جسمیام خوب است. قرار است چند پروژه نمایشی را آغاز کنم؛ اما فعلا درباره آن چیزی نمیگویم تا قطعی شود.»
گویندهی این حرفها «ابراهیم اثباتی» بود؛ آهنگساز و نوازندهای شناختهشده که آن زمان دچار سرطان شده بود و توانست آن را شکست دهد، غافل از آنکه مدتی بعد (پنجشنبه دوم بهمن ماه) پس از سالها مبارزه با «سرطان»، به خاطر بیماری کرونا، جانِ جوانش دیگر تاب نیاورد و برای همیشه آرام شد. او متولد 1350 بود و موسیقی را از سال ۱۳۶۴ با ساز تنبور آغاز کرده بود و در این مسیر به فراگیری سازهای دیگر همچون سه تار، تار، عود، دیوان و دف پرداخت و همچنین از یادگیری و پژوهش در زمینه تئوری موسیقی و آهنگسازی دریغ نکرد.
خودش میگفت: ««من موسیقی کلاسیک ایرانی مینوازم؛ همان نوع موسیقیای که غالبا با نام موسیقی سنتی میشناسند و البته من این واژه را قبول ندارم؛ چون موسیقی سنتی قالب دیگری است و موسیقی کلاسیک ایرانی استایل خودش را دارد و با موسیقی سنتی متفاوت است. من به خاطر علاقهام به هنرهای دراماتیک نوع موسیقیام هم موسیقی تصویری است و حتی وقتی یک تصنیف ساده کار میکنم، حتما فراز و نشیبها و فضاسازیهایش تصویری است. این نوع موسیقی را از دنیای تئاتر که عاشق آن هستم آموختهام و میتوانم بگویم موسیقیام در حال حاضر فیوژن یا تلفیقی است. ساز زدن را با تنبور شروع کردم اما در روند کاریام نواختن سازهای دیگری مثل تار و سه تار را آموختم و در ارکستر دیوان مینوازم که سازی اصیل ایرانی است و شاید کمتر نامش را شنیده باشید و کمتر هم استفاده میشود.»
او در این سالها موسیقی بسیاری از فیلمها و تئاترها را ساخت که یکی از شاخصترین آثارش موسیقی نمایش «شمس پرنده» به کارگردانی «پری صابری» بود. موسیقی «شمس پرنده»، بخش مهمی از درام را جلو میبُرد و از آنجا که نمایشنامه بر اساسِ اشعاری از مولانا ساخته شده بود، متن و موسیقی پیام چون دو اهرم کار را جلو میبُردند. اثباتی در این نمایش براساس وزن و آهنگ موسیقی كلاسیک ایرانی و مقامی کار کرد و اوجِ موسیقی این نمایش را میشد در صحنهای که بازگوکنندهی حملهی مغولها به ایران است، مشاهده کرد و نوای ساز دودوک که روی احساس مخاطب بسیار تاثیرگذار بود.
«ابراهیم اثباتی» کار حرفهای خود در موسیقی را با «پری صابری» شروع کرد و راهنماییهای این کارگردانِ بزرگ بود که به او آموخت تا موسیقی را بهعنوان یک کاراکتر ببیند و موسیقی دراماتیک خلق کند و به آسانی بتواند تمام فراز و نشیبهایی که یک اثر تصویری را با موسیقی نشان دهد. کارگردان برجسته بارها به ستایشِ او پرداخت و گفت: «موسیقی کار نمیشود قبلا ساخته شده و بعد روی کار سوار شود. عضلهبندی موسیقی مثل یک بازیگر است. بازیگر میتواند خیلی کارها کند؛ اما در چنین اثری باید سیر خاصی را طی کند؛ موسیقی کار هم همینطور است. موسیقی این کار را نمیتوانید بیرون بسازید و بعد روی اثر سوار کنید. قبول نمیکند، لگد میزند، پرتش میکند. این موسیقی باید با این کار ساخته شود. البته کار مشکلی هم هست؛ من با ابراهیم اثباتی سالهاست که کار میکنم اما از اول کار میگویم باید در کار حضور داشته باشی. حالا او قبول میکند چون اصلا در این کار ساخته شده؛ اما بعضیها میگویند نه ما کار را میسازیم و میآوریم؛ در حالیکه نمیشود. با ابراهیم اثباتی سالهاست که همینطور کار میکنیم و فعلا که خسته نشده است! این کار ویژگیها و سرشاریهای خاص خودش را دارد که آهنگسازی مانند ابراهیم اثباتی را نگه داشته است.»
اثباتی نیز دربارهی موسیقی این نمایش گفته است: «ساختار موسیقیایی شمس پرنده به گونهای است که به جرات میتوانم بگویم از گامها و دستگاههای ایرانی تنها یکی دو مورد بوده که در اثر حضور نداشته است. استفاده از دستگاههای مختلف به دلیل پیش بردن درام و قصه و بار احساسی بود؛ چون در دستگاههای موسیقی ایرانی هم این اتفاق میافتد؛ یکجا حزن و جای دیگر شادی داریم، یک جا غلیان احساس را داریم و... موسیقیای که در «شمس پرنده» میشنوید روی این قضیه پایه شده است و شاید به همین دلیل هم خیلی سرخوشانه است. یعنی هرکس درگیرش میشود بیاراده از نظر احساسی و عاطفی سمتش میرود.»
«باغ دلگشا» دیگر همکاری این هنرمند فقید با پری صابری بود و اثباتی موفق شده بود نغمههایی خلق کند که بار اصلی درام را بر دوش میکشید. فضاسازی به وسیلهی موسیقی یکی از مهمترین نقاط قوتِ آن نمایش بود.
«مشروطه بانو» نیز یکی دیگر از تحربیاتِ تئاتری موفق «اثباتی» بود و در آن تلاش داشت از سازها و نواهایی بهره گیرد که تداعی کننده حال و هوای آن دوران باشد.
خودش آغاز فعالیتهای حرفهای برای موسیقی تئاتر را از سالِ 73 میدانست و میگفت برای حدود 70 نمایش و فیلم موسیقی نوشته است. «اثباتی» البته سرپرستِ گروهی با نامِ «وصل یار» نیز بود که با آن اجراهای متفاوتی انجام داد. درواقع ارایهی موسیقی برای آثار نمایشی و تصویری متعدد سبب شد تا او گروهی تشکیل دهد که در آن موسیقی با تلفیقی از تئاتر و سینما همراه باشد و البته نمایش، حرکت، سایه، جلوههای ویژه و... نیز در اجراهای زنده نقشی اساسی داشته باشد.
او مدتی قبل در یکی از گفتوگوهایش (روزنامه اعتماد) دربارهی گروهِ «وصل یار» توضیح داده بود: «شالودهی اصلی گروه از ابتدای شکل گیریاش تلفیق موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی با حال و هوای موسیقی کلاسیک غربی بوده و در این سالها تلاش کردیم با تلفیق شعر و موسیقی، فهم و درک درستی از مفاهیم معنوی و انسانسازی که عرفا و شاعران بزرگ ما در اشعارشان به آنها توجه و تاکید دارند، ارایه دهیم.»
او میگفت موسیقی اجرا میکند تا به مخاطبان خود یادآور شود در وجود تمامی انسانها بخشی از ذات الهی نهفته است. به همین خاطر از اشعاری در اجراهایش بهره میبرد که بیانگرِ این مساله باشد.
سبقهی تئاتری او سبب میشد تا در آثارش (آلبومها و کنسرتها) از هنرهایی چون نمایش، سینما و... بهره برد تا عطمتِ موسیقی را بیشتر نشان دهد و در حالی که بیشتر این هنر در اختیار سینما و فیلم قرار داشته، سعی او بر این بود تا او از این هنرها برای موسیقی بهره گیرد. نمونهای از این ماجرا را میتوان در اثر «مستقیم آزادی» مشاهده کرد. این آلبوم بر اساسِ سرودهای از «فهیم برزنونی» با صدای بازیگران صاحب نام سینما، تئاتر و تلویزیون چون جمشید مشایخی، ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، فرخ نعمتی، شهره سلطانی، کامران تفتی و علی اوسیوند منتشر شد.
او سالها بود که بیشتر در زمینهی موسیقی تلفیقی فعالیت میکرد و از اصالت همانند ستونی بهره میبرد که بنایی روی آن ساخته میشود. از نظرِ او نوآوری هیچ محدودیتی ندارد و در تمام این سالها در آثارِ مختلف (حتی اجرا شده توسط بزرگان) همنوازی سازهای مختلف، مرکب نوازی، ارتباط گامها و دستگاههای مختلف موسیقایی وجود داشته است. او میگفت: «موسیقی سنتی به قدری قابلیت دارد که هر اندازه روی آن تلفیق و نوعآوری صورت گیرد، به هیچ عنوان تمام نخواهد شد. اگر ما تلفیق انجام می دهیم بخاطر تکراری بودن این موسیقی یا بیان ضعف های آن نیست بلکه می خواهیم نسخه جدیدی از موسیقی سنتی را ارایه دهیم.»
گروه «وصل یار» آلبومی نیز با همین نام و با هشت قطعه با نامهای «نیستان»، «پروانه»، «طبال پیر»، «تکنوازی قانون»، «پرواز»، «می»، «رقص خورشید» و «ایران» منتشر کرد. این اثر براساس تلفیق موسیقی سنتی و مقامی ایرانی با موسیقی دیگر ملل شکل گرفته بود. آهنگساز در این اثر با استفاده از سازهای سنتی ایرانی، کوبه ای، قبیلهای و کلاسیک و ترکیبی از خوانندگان، گروه کر، هنرهای بصری و ادبیات غنی پارسی تلاش کرده بود تا فضایی متفاوت در عرصه موسیقی ارائه دهد.
گویندهی این حرفها «ابراهیم اثباتی» بود؛ آهنگساز و نوازندهای شناختهشده که آن زمان دچار سرطان شده بود و توانست آن را شکست دهد، غافل از آنکه مدتی بعد (پنجشنبه دوم بهمن ماه) پس از سالها مبارزه با «سرطان»، به خاطر بیماری کرونا، جانِ جوانش دیگر تاب نیاورد و برای همیشه آرام شد. او متولد 1350 بود و موسیقی را از سال ۱۳۶۴ با ساز تنبور آغاز کرده بود و در این مسیر به فراگیری سازهای دیگر همچون سه تار، تار، عود، دیوان و دف پرداخت و همچنین از یادگیری و پژوهش در زمینه تئوری موسیقی و آهنگسازی دریغ نکرد.
خودش میگفت: ««من موسیقی کلاسیک ایرانی مینوازم؛ همان نوع موسیقیای که غالبا با نام موسیقی سنتی میشناسند و البته من این واژه را قبول ندارم؛ چون موسیقی سنتی قالب دیگری است و موسیقی کلاسیک ایرانی استایل خودش را دارد و با موسیقی سنتی متفاوت است. من به خاطر علاقهام به هنرهای دراماتیک نوع موسیقیام هم موسیقی تصویری است و حتی وقتی یک تصنیف ساده کار میکنم، حتما فراز و نشیبها و فضاسازیهایش تصویری است. این نوع موسیقی را از دنیای تئاتر که عاشق آن هستم آموختهام و میتوانم بگویم موسیقیام در حال حاضر فیوژن یا تلفیقی است. ساز زدن را با تنبور شروع کردم اما در روند کاریام نواختن سازهای دیگری مثل تار و سه تار را آموختم و در ارکستر دیوان مینوازم که سازی اصیل ایرانی است و شاید کمتر نامش را شنیده باشید و کمتر هم استفاده میشود.»
او در این سالها موسیقی بسیاری از فیلمها و تئاترها را ساخت که یکی از شاخصترین آثارش موسیقی نمایش «شمس پرنده» به کارگردانی «پری صابری» بود. موسیقی «شمس پرنده»، بخش مهمی از درام را جلو میبُرد و از آنجا که نمایشنامه بر اساسِ اشعاری از مولانا ساخته شده بود، متن و موسیقی پیام چون دو اهرم کار را جلو میبُردند. اثباتی در این نمایش براساس وزن و آهنگ موسیقی كلاسیک ایرانی و مقامی کار کرد و اوجِ موسیقی این نمایش را میشد در صحنهای که بازگوکنندهی حملهی مغولها به ایران است، مشاهده کرد و نوای ساز دودوک که روی احساس مخاطب بسیار تاثیرگذار بود.
«ابراهیم اثباتی» کار حرفهای خود در موسیقی را با «پری صابری» شروع کرد و راهنماییهای این کارگردانِ بزرگ بود که به او آموخت تا موسیقی را بهعنوان یک کاراکتر ببیند و موسیقی دراماتیک خلق کند و به آسانی بتواند تمام فراز و نشیبهایی که یک اثر تصویری را با موسیقی نشان دهد. کارگردان برجسته بارها به ستایشِ او پرداخت و گفت: «موسیقی کار نمیشود قبلا ساخته شده و بعد روی کار سوار شود. عضلهبندی موسیقی مثل یک بازیگر است. بازیگر میتواند خیلی کارها کند؛ اما در چنین اثری باید سیر خاصی را طی کند؛ موسیقی کار هم همینطور است. موسیقی این کار را نمیتوانید بیرون بسازید و بعد روی اثر سوار کنید. قبول نمیکند، لگد میزند، پرتش میکند. این موسیقی باید با این کار ساخته شود. البته کار مشکلی هم هست؛ من با ابراهیم اثباتی سالهاست که کار میکنم اما از اول کار میگویم باید در کار حضور داشته باشی. حالا او قبول میکند چون اصلا در این کار ساخته شده؛ اما بعضیها میگویند نه ما کار را میسازیم و میآوریم؛ در حالیکه نمیشود. با ابراهیم اثباتی سالهاست که همینطور کار میکنیم و فعلا که خسته نشده است! این کار ویژگیها و سرشاریهای خاص خودش را دارد که آهنگسازی مانند ابراهیم اثباتی را نگه داشته است.»
اثباتی نیز دربارهی موسیقی این نمایش گفته است: «ساختار موسیقیایی شمس پرنده به گونهای است که به جرات میتوانم بگویم از گامها و دستگاههای ایرانی تنها یکی دو مورد بوده که در اثر حضور نداشته است. استفاده از دستگاههای مختلف به دلیل پیش بردن درام و قصه و بار احساسی بود؛ چون در دستگاههای موسیقی ایرانی هم این اتفاق میافتد؛ یکجا حزن و جای دیگر شادی داریم، یک جا غلیان احساس را داریم و... موسیقیای که در «شمس پرنده» میشنوید روی این قضیه پایه شده است و شاید به همین دلیل هم خیلی سرخوشانه است. یعنی هرکس درگیرش میشود بیاراده از نظر احساسی و عاطفی سمتش میرود.»
«باغ دلگشا» دیگر همکاری این هنرمند فقید با پری صابری بود و اثباتی موفق شده بود نغمههایی خلق کند که بار اصلی درام را بر دوش میکشید. فضاسازی به وسیلهی موسیقی یکی از مهمترین نقاط قوتِ آن نمایش بود.
«مشروطه بانو» نیز یکی دیگر از تحربیاتِ تئاتری موفق «اثباتی» بود و در آن تلاش داشت از سازها و نواهایی بهره گیرد که تداعی کننده حال و هوای آن دوران باشد.
خودش آغاز فعالیتهای حرفهای برای موسیقی تئاتر را از سالِ 73 میدانست و میگفت برای حدود 70 نمایش و فیلم موسیقی نوشته است. «اثباتی» البته سرپرستِ گروهی با نامِ «وصل یار» نیز بود که با آن اجراهای متفاوتی انجام داد. درواقع ارایهی موسیقی برای آثار نمایشی و تصویری متعدد سبب شد تا او گروهی تشکیل دهد که در آن موسیقی با تلفیقی از تئاتر و سینما همراه باشد و البته نمایش، حرکت، سایه، جلوههای ویژه و... نیز در اجراهای زنده نقشی اساسی داشته باشد.
او مدتی قبل در یکی از گفتوگوهایش (روزنامه اعتماد) دربارهی گروهِ «وصل یار» توضیح داده بود: «شالودهی اصلی گروه از ابتدای شکل گیریاش تلفیق موسیقی سنتی و کلاسیک ایرانی با حال و هوای موسیقی کلاسیک غربی بوده و در این سالها تلاش کردیم با تلفیق شعر و موسیقی، فهم و درک درستی از مفاهیم معنوی و انسانسازی که عرفا و شاعران بزرگ ما در اشعارشان به آنها توجه و تاکید دارند، ارایه دهیم.»
او میگفت موسیقی اجرا میکند تا به مخاطبان خود یادآور شود در وجود تمامی انسانها بخشی از ذات الهی نهفته است. به همین خاطر از اشعاری در اجراهایش بهره میبرد که بیانگرِ این مساله باشد.
سبقهی تئاتری او سبب میشد تا در آثارش (آلبومها و کنسرتها) از هنرهایی چون نمایش، سینما و... بهره برد تا عطمتِ موسیقی را بیشتر نشان دهد و در حالی که بیشتر این هنر در اختیار سینما و فیلم قرار داشته، سعی او بر این بود تا او از این هنرها برای موسیقی بهره گیرد. نمونهای از این ماجرا را میتوان در اثر «مستقیم آزادی» مشاهده کرد. این آلبوم بر اساسِ سرودهای از «فهیم برزنونی» با صدای بازیگران صاحب نام سینما، تئاتر و تلویزیون چون جمشید مشایخی، ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، فرخ نعمتی، شهره سلطانی، کامران تفتی و علی اوسیوند منتشر شد.
او سالها بود که بیشتر در زمینهی موسیقی تلفیقی فعالیت میکرد و از اصالت همانند ستونی بهره میبرد که بنایی روی آن ساخته میشود. از نظرِ او نوآوری هیچ محدودیتی ندارد و در تمام این سالها در آثارِ مختلف (حتی اجرا شده توسط بزرگان) همنوازی سازهای مختلف، مرکب نوازی، ارتباط گامها و دستگاههای مختلف موسیقایی وجود داشته است. او میگفت: «موسیقی سنتی به قدری قابلیت دارد که هر اندازه روی آن تلفیق و نوعآوری صورت گیرد، به هیچ عنوان تمام نخواهد شد. اگر ما تلفیق انجام می دهیم بخاطر تکراری بودن این موسیقی یا بیان ضعف های آن نیست بلکه می خواهیم نسخه جدیدی از موسیقی سنتی را ارایه دهیم.»
گروه «وصل یار» آلبومی نیز با همین نام و با هشت قطعه با نامهای «نیستان»، «پروانه»، «طبال پیر»، «تکنوازی قانون»، «پرواز»، «می»، «رقص خورشید» و «ایران» منتشر کرد. این اثر براساس تلفیق موسیقی سنتی و مقامی ایرانی با موسیقی دیگر ملل شکل گرفته بود. آهنگساز در این اثر با استفاده از سازهای سنتی ایرانی، کوبه ای، قبیلهای و کلاسیک و ترکیبی از خوانندگان، گروه کر، هنرهای بصری و ادبیات غنی پارسی تلاش کرده بود تا فضایی متفاوت در عرصه موسیقی ارائه دهد.
منبع:
سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : شنبه 4 بهمن 1399 - 10:38
افزودن یک دیدگاه جدید