اثری از:
خواننده:
تصویر:
هادی پوراحمدی، مصطفی گرمان
تدوین:
بهار احمدی
گفت و گو:
موسیقی ما - اپرای حلاج تاکنون نزدیکِ 85 هزار نفر مخاطب داشته است. «پرواز همای» برای اولین بار این پروژه را سالِ گذشته در تالار ایوان عطار کاخ سعدآباد روی صحنه برد که همان زمان گفتوگویی در این باره انجام دادیم. او از ابتدای مرداد ماه این اثر را با تغییراتی در بخش اجرا و فرم و حرکات سماع و نمایشی روی صحنه برده است.
«حلاج» سالهاست که در تلاش است تا موسیقی ایرانی را با شیوهای جدید عرضه کند و حالا پس از قرنها داستان پیدایش، مبارزه، به سلاخى كشیدن و بردارآویختنِ «حسین منصور حلاج» -شاعر و عارف سدهی سوم ه.ق- را با همراهى گروه بزرگ بازیگران، نوازندگان و سماعگران روی صحنه ببرد و به همین منظور از اشعارِ مولانا، عطار نیشابورى و حافظ که برای این عارفِ بزرگ نوشته شده؛ بهره برده و در کنارش خود نیز قطعاتی را سروده است. او جز سرودنِ اشعار، کارگردانی و تهیهکنندگی این پروژه را نیز برعهده دارد و چون همیشه گروه «مستان» همراهیاش خواهند کرد.
«حلاج» سالهاست که در تلاش است تا موسیقی ایرانی را با شیوهای جدید عرضه کند و حالا پس از قرنها داستان پیدایش، مبارزه، به سلاخى كشیدن و بردارآویختنِ «حسین منصور حلاج» -شاعر و عارف سدهی سوم ه.ق- را با همراهى گروه بزرگ بازیگران، نوازندگان و سماعگران روی صحنه ببرد و به همین منظور از اشعارِ مولانا، عطار نیشابورى و حافظ که برای این عارفِ بزرگ نوشته شده؛ بهره برده و در کنارش خود نیز قطعاتی را سروده است. او جز سرودنِ اشعار، کارگردانی و تهیهکنندگی این پروژه را نیز برعهده دارد و چون همیشه گروه «مستان» همراهیاش خواهند کرد.
- آغاز راه
«ملاقات با دوزخیان» اولین آلبوم من بود که در آن زمان بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. آن اثر را در دورانِ سختِ زندگیام ساختم و فکر میکنم تمام آن مسایلی که آن روزها من و جامعه درگیرش بودیم، در آن اثر آمده است. در واقع تلاش کردم در «ملاقات با دوزخیان» هر آنچه را که در جامعه میبینم، بازتاب دهم و یکباره پس از خلقش چشمانم را باز کردم و دیدم بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. این اتفاق در شرایطی رخ داد که کسی چندان در این شیوه کاری انجام نمیداد، مثلا همه از سعدی، مولانا و خیام میخواندند و کسی روی اشعارِ «خیام» موسیقی نمیگذاشت؛ اما من هم از او میخواندم و هم ترانههایی مینوشتم که در سبکِ این شاعر بزرگ بود. البته در روزگارِ انتشارِ آن اثر، شورای شعر دفتر موسیقی، مجوزها را آسانتر میداد و من برای شعرهایی مجوز گرفتم که گمان نمیکنم امروز بتواند این اتفاق برایش رخ دهد.
- داستانِ خواندنِ بیمجوز
در کنسرتهایی که از آلبوم «ملاقات با دوزخیان» روی صحنه بردم، چند آواز را بدون آنکه مجوزی داشته باشند، خواندم که میتوانم بگویم تحت تاثیر لحظه این کار را انجام دادم (البته بسیاری از خوانندگان این کار را میکنند) اما حالا فکر میکنم که ای کاش آن کار را نمیکردم؛ چون اجرای شعری مثلِ «به تو چه؟» چون چندان تناسبی با سبک و سیاقِ یک خوانندهی کلاسیک ندارد.
- ترانهها
فکر میکنم نقطهی قوت کارهای من ترانهها و معانی و مفاهیمی است که در آن مستتر است. همواره تلاش داشتهام تا سوژهی ترانههایم مناسبِ شرایط روز جامعه بوده و تکراری نباشد؛ ما مدام میبینیم که آهنگسازان و خوانندگانِ مختلف، اشعاری از حافظ و سعدی را میسازند و خوانندگان میخوانند. حتی خوانندهای را میشناسم که «با من صنما» را در سه دورهی مختلف به سه شکلِ متفاوت خوانده است. من اما از همان ابتدای کار تصمیم گرفتم تا از شعرهایی استفاده کنم که تکراری نباشد؛ خودم هم به شیوهی «چامه» شعر میگویم و به همان شیوهای که کسانی چون شیدا، امیرجاهد و عارف قزوینی انجام میدادند. اتفاقی که این روزها در موسیقی سنتی ایران کمتر رخ میدهد. من اما خودم ترانههایم را مینویسم که خوشبختانه نتیجه هم داده است و بنابراین همین راه را ادامه میدهم.
نمیدانم که چرا با وجود این تعداد شاعر و آهنگسازِ خوب، خوانندگان موسیقی ایران تا این اندازه از شعرهای تکراری استفاده میکنند؟
من تقریبا تمام تولیداتِ موسیقی کشور را گوش میدهم و فکر میکنم بسیاری از آنان خوب هستند؛ من اگر بخواهم از خوانندگانِ خوب مثال بیاورم، میتوانم اسمِ آغاسی و جواد یساری را هم ذکر کنم. بهتر است دیگران نیز به جای انتقاد در حدِ وسعِ خود در این زمینه تلاشهایی را انجام دهند و به این نکته توجه داشته باشند که ذهنِ کودکان و نوجوانان قابلیت هضم شعرهای ثقیل را ندارد و به گروهها و خوانندگانِ پاپ هم نیاز است. بهتر است جامعهی منتقد ما سکوت کند. موزیسینهای سنتی که همواره موسیقیدانان پاپ و بهخصوص ترانههایشان را زیر سوال میبرند، بهتراست به این سوال پاسخ دهند که مگر خودشان شعرهای خوبی میخوانند؟ یک شعر را 15 خوانندهی متفاوت خواندهاند. من خوانندهای میشناسم که «با من صنما» را سه بار خوانده است. مگر شاعر خوب کم داریم؟
نمیدانم که چرا با وجود این تعداد شاعر و آهنگسازِ خوب، خوانندگان موسیقی ایران تا این اندازه از شعرهای تکراری استفاده میکنند؟
من تقریبا تمام تولیداتِ موسیقی کشور را گوش میدهم و فکر میکنم بسیاری از آنان خوب هستند؛ من اگر بخواهم از خوانندگانِ خوب مثال بیاورم، میتوانم اسمِ آغاسی و جواد یساری را هم ذکر کنم. بهتر است دیگران نیز به جای انتقاد در حدِ وسعِ خود در این زمینه تلاشهایی را انجام دهند و به این نکته توجه داشته باشند که ذهنِ کودکان و نوجوانان قابلیت هضم شعرهای ثقیل را ندارد و به گروهها و خوانندگانِ پاپ هم نیاز است. بهتر است جامعهی منتقد ما سکوت کند. موزیسینهای سنتی که همواره موسیقیدانان پاپ و بهخصوص ترانههایشان را زیر سوال میبرند، بهتراست به این سوال پاسخ دهند که مگر خودشان شعرهای خوبی میخوانند؟ یک شعر را 15 خوانندهی متفاوت خواندهاند. من خوانندهای میشناسم که «با من صنما» را سه بار خوانده است. مگر شاعر خوب کم داریم؟
- مخاطب خاص و عام
من به چیزی به عنوان مخاطب عام و خاص اعتقاد ندارم؛ نمیتوانیم بگوییم اگر کسی که موسیقی پاپ گوش میکند، حال مخاطبِ موسیقی دیگری شده است، آن موسیقی هم الزاما پاپ است. اصلا چیزی به اسم «مخاطب پاپ» نداریم. مخاطب، مخاطب است و در عین حال باید توجه کنیم که هر کاری که اثرگذارتر است، پاپیولارتر میشود. مثلا کارهای معروف بسیاری از خوانندگانِ بزرگ و اثرگذار، همه گیر شدهاند و اگر بخواهیم از نگاهِ منتقدان امروز به آن آثار نگاه کنیم، باید بگوییم که ارزشِ کافی ندارند (که هرگز اینطور نیست) امروز بسیاری گمان میکنند هر قطعهای که مردم دوست ندارند و آن را گوش نمیکنند، موسییقی به اصطلاح «خاص» است. بسیاری از آهنگسازان تنها به ذایقهی شخصی خودشان فکر میکنند و چون عمومِ مردم را در نظر نمیگیرند، کارهایشان با هیچ استقبالی مواجه نمیشود؛ اما مگر بزرگتر از استاد شجریان کسی را داریم که تا این اندازه پاپیولار باشد؟ شما در کوچه و خیابان هر کسی را که ببینید، یکی از آثار ایشان را اجرا کرده است؟
از آن طرف چرا فکر میکنید سطح سلیقهی مخاطب نزول کرد است؟ چرا جوامع رسانهها به این علاقه دارند که به دیگران بقبولانند که سطحِ سلیقهی مردم پایین آمده است؟ مخاطبان موسیقی سنتی امروز دهها برابر موسیقی پاپ است. من از موسیقی پاپ حمایت نمیکنم؛ اما آن را رد هم نمیکنم. درست است که پیش از این، موسیقی پاپ رنگ و بوی دیگری داشت اما نمیتوانیم فراموش کنیم که افشین یداللهی هم یکی از شاعرانی است که در همین دوران آثار بسیار باشکوهی خلق کرد.
از آن طرف چرا فکر میکنید سطح سلیقهی مخاطب نزول کرد است؟ چرا جوامع رسانهها به این علاقه دارند که به دیگران بقبولانند که سطحِ سلیقهی مردم پایین آمده است؟ مخاطبان موسیقی سنتی امروز دهها برابر موسیقی پاپ است. من از موسیقی پاپ حمایت نمیکنم؛ اما آن را رد هم نمیکنم. درست است که پیش از این، موسیقی پاپ رنگ و بوی دیگری داشت اما نمیتوانیم فراموش کنیم که افشین یداللهی هم یکی از شاعرانی است که در همین دوران آثار بسیار باشکوهی خلق کرد.
- گروههای موسیقی پاپ
بسیاری این مساله را عنوان میکنند که اشعار موسیقی پاپ در این روزها ضعیف است؛ اما موسیقی فقط شعر نیست، به چیزهایی نیاز دارد که گروههای موفقِ امروزی آنها را دارا هستند. اما سوال من اینجاست که اگر خوانندگانی هستند که این شعرها را میخوانند و به نظر شما سطح ذایقهی مخاطب را پایین میآورند؛ چرا مدام در سایت موسیقی ما تبلیغ میشوند؟ اگر پول بدهند خوب هستند؟ چرا شما سایتتان را از شعرهای قوی پر نمیکنید؟ مگر نهاینکه رسانهها نقش مهمی در سطح بالا رفتن و پایین آمدن ذایقهی مردم دارند؟
- موسیقی ایرانی
شما اگر کنسرتِ «ملاقات با دوزخیانِ» من را در سال 2006 با کارهای کنونیام مقایسه کنید، خواهید دید که هیچکدام از نوازندهها و سازهای من عوض نشدهاند و با وجودی که من در اروپا «موسیقی باروک» خواندم و روی اپرا و موسیقی کلاسیک کار کردهام؛ اما اپرایی که در ایران مینویسم، کاملا با سازهای ایرانی است.
- طلایهدار آوازِ نسلِ سوم خوانندگان ایرانی
هیچکس به تنهایی طلایهدارِ آواز در این نسل نیست؛ حتی استاد شجریان نیز به تنهایی طلایهدار آوازِ نسلِ خودشان نبودند؛ ایشان البته قلهی موسیقی است؛ اما نمیتوان کتمان کرد که تکاملیافتهی ایرج، گلپا، بنان، جمال وفایی و .. است؛ اما چون بعد از انقلاب تنها کسی بودند که امکانِ فعالیت داشتند، بسیاری گمان میکنند که ایشان تنها کسی هستند که در این زمینه فعالیت داشتهاند. البته اگر شما اهالی «موسیقی ما» علاقه دارید تا من اعتراف کنم «همایون شجریان» طلایهدارِ آواز این نسل است، من همچنان بر این اعتقادم که او در کنارِ دیگران همگی در این سالها تلاش کردهاند.
- اپرای حلاج
اپرای «حلاج» سال گذشته اجرا و اثری موفق شد و بنابراین ما تصمیم گرفتیم تا آن را در سالِ جدید ادامه دهیم که البته تغییراتِ بسیاری نسبت به سالِ گذشته کرده است. من فکر میکنم روی صحنه رفتن آثاری از این دست سبب خواهد شد که ذایقهی مردم تحت تاثیر قرار گیرد.
- حرکت موسیقی سنتی به سمت پاپ شدن
بسیاری از خوانندگان، کار خود را موسیقی دستگاهی شروع و بهتدریج مسیرشان را عوض کردند و به موسیقی تلفیقی روی آوردند. این مساله اشکالی ندارد، اشکال اینجاست که این افراد مدعیان موسیقی دستگاهی بودند و بارها من را زیر سوال بردند؛ اما هماکنون از گیتار و سازهای زهی استفاده میکنند. یادم میآید که استاد شجریان در مصاحبهای به این نکته اشاره کردند که سردمداران موسیقی، «همایون» و «سینا سرلک» هستند.
من شبِ گذشته، کنسرت «زند وکیلی» بودم و از آن لذت بردم؛ اما او از روز اول کار خودش را اینطوری شروع کرد و مدعی هم نبود؛ اما سوال من اینجاست چرا کسانی که مدعی موسیقی ایرانی بودند و من را زیر سوال میبردند حالا همهشان شدهاند خوانندهی پاپ؟ چرا از موسقی سنتی فاصله گرفتهاند؟ شما که شاگرد ستاد شجریان بودی و اگر کسی اسم شجریان را میآورد با هزاران انتقاد او را زیر سوال میبردی چرا خوانندهی پاپ شدی؟ کجا رفتند پیروان استاد شجریان؟ من آرزو داشتم شاگرد استاد شجریان باشم؛ اما همین افراد نمیگذاشتند. هیچوقت این سعادت را نداشتم تا در محضرِ ایشان باشم. مشکل موسیقی امروز ما این است که خوانندگان موسیقی سنتی پاپخوان شدهاند؛ خوانندگان پاپ که دارند کار خودشان را انجام میدهند.
مخاطب برای خوانندگان خیلی شیرین شده است همه فکر میکنند نباید کم بیاورند. خوانندههایی که خوانندهی پاپ میشوند فکر میکنند دارد عقب میمانند. به نظر من این وضعیت غمانگیز است.
من شبِ گذشته، کنسرت «زند وکیلی» بودم و از آن لذت بردم؛ اما او از روز اول کار خودش را اینطوری شروع کرد و مدعی هم نبود؛ اما سوال من اینجاست چرا کسانی که مدعی موسیقی ایرانی بودند و من را زیر سوال میبردند حالا همهشان شدهاند خوانندهی پاپ؟ چرا از موسقی سنتی فاصله گرفتهاند؟ شما که شاگرد ستاد شجریان بودی و اگر کسی اسم شجریان را میآورد با هزاران انتقاد او را زیر سوال میبردی چرا خوانندهی پاپ شدی؟ کجا رفتند پیروان استاد شجریان؟ من آرزو داشتم شاگرد استاد شجریان باشم؛ اما همین افراد نمیگذاشتند. هیچوقت این سعادت را نداشتم تا در محضرِ ایشان باشم. مشکل موسیقی امروز ما این است که خوانندگان موسیقی سنتی پاپخوان شدهاند؛ خوانندگان پاپ که دارند کار خودشان را انجام میدهند.
مخاطب برای خوانندگان خیلی شیرین شده است همه فکر میکنند نباید کم بیاورند. خوانندههایی که خوانندهی پاپ میشوند فکر میکنند دارد عقب میمانند. به نظر من این وضعیت غمانگیز است.
- علیرضا افتخاری
استاد افتخاری اصلا مناسب اجرا با ارکستر موسیقی ملی نیستند و این ویدیوها هم اصلا در شان ایشان نیست. ایشان سکوت هم کنند خیلی بهتر است. این مصاحبهی شما نیز سواستفادهای بود که از او انجام میدادید. صدای او زیباترین صدایی است که در موسیقی ایران وجود دارد. من صدای ایشان را از بچگی دوست داشتم اما وقتی ایشان از ردیف حرف میزنند، بهتر است خودشان بروند و آثار گذشتهشان چون راز سر به مهر و سرو سیمین را گوش دهند و ببینند خودشان چقدر از آن کارها فاصله گرفتهاند.
- عالیم قاسماف
این همکاری بسیار رضایتبخش بود و به زودی بارِ دیگر تمدید میشود.
-
آرین قیطاسی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
عالیم قاسم اف , سایت موسیقی ما
-
پدرام امینی ابیانه , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , ابوالفضل صادقی نژاد , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , سامان احتشامی , سایت موسیقی ما
-
فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
حیدو هدایتی , سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , سایت موسیقی ما
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
پژمان طاهری , سایت موسیقی ما
-
همایون شجریان , فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
مجید رضوی , سایت موسیقی ما
-
رضا موسوی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , پویا نیکپور , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , علیرضا پور استاد
-
سایت موسیقی ما , مهدی بوستانی
-
گروه چارتار , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , آزاده امیری , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , فردین خلعتبری , علی اکبر قربانی , مانی جعفرزاده
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , علی اکبر قربانی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , ماکان بند
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
علیرضا میرآقا , سایت موسیقی ما , سازنگار
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , سهراب پورناظری , علی قمصری
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , محمد بحرانی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , منوچهر صهبایی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آیدین الفت
دیدگاهها
اخه تو چی میدونی از استاد شجریان که نظر میدی؟میخوای خودتو قاطی بقیه کنی اینجور نظر میدی... فعلا که موسیقی پاپ داره حرف اولو تو کشور میزنه .میسوووووووووووووزید؟؟؟؟؟؟
جناب همای در جایگاه خود بنگرید ، توهین به استاد بزرگ موسیقی استاد افتخاری شما را با سر به زمین خواهد زد
اگر تا الان صدای شما را گوش میدادم از امروز دیگر صدای فرد هتاک به استاد افتخاری عزیز را نخواهم شنفت
صائب به پای خویش میزند تبر/آن بی ادب که خنده به استاد میزند
مقام استاد افتخاری بالاتر از آنست که امثال شما نظر بدید
امیدوارم آنگاه که اسمش را بردید با وضو بوده باشید ورنه ملاقاتتان با دوزخیان است
گاهی صدایت را می شنیدم حالا تو بشنو
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
که شایسته تر آنست تخلص را از همای به مگس تغییر دهی
شما هر وقت تونستی فقط یک بیت مثل جناب افتخاری ، حتی در حد الان که شصت و یک سالش شده بخونی بیا در موردش نظر بده ...
امکان نداره شنونده دو تصنیف پشت سر هم با صدای گوشخراش شما بشنوه و سر درد نگیره ...
چقدر با غرور صحبت میکنند. این طرز صحبت در مورد استاد افتخاری درست هست؟
در این که سایت موسیقی ما جهت دار دنبال قرار دادن نام همه بزرگان موسیقی زیر سایه و حاشیه شجریانه شکی نیست. با نظرت درباره اینکه هیچ کدام از شجریانها طلایه دار آواز در نسل خودشان نیست هم موافقم ولی چرا نسبت به علیرضا افتخاری این قدر بی ادبانه حرف زدی؟ آیا هر کس که تواضع دارد و خاکیست باید باهاش اینجوری برخورد کرد؟ تفرعن امثال شجریان گواراتان
کاش کمی هم نگاه انتقادی داشتید به این قبیل خواننده ها
اگر یه موزیسین قدر و بانامی در مورد استاد افتخاری و استاد شجریان نظر و یا انتقادی داشت میشد قبول کرد
اما ایشان اصلا در این حد نیستند
البته نظر ایشون اگه این باشه چون شخصییه خرده بهش نمیشه گرفت خب نظر شخصیش است که اعتباری برای طرفداران اساتید افتخاری و شجریان نداره. و لازم هم نیست خودمون رو ناراحت کنیم.
اخرین کاری که از این ادم شنیدم اولین کارش بود. کاشکی اونم نمیشنیدم
در بی سوادی و متوهمی این آقای به اصطلاح خواننده، نوازنده، آهنگساز، بازیگر و خصوصا شاعر همین بس که در کنسرت کرمان مصرع دوم شعر معروف" هرچند که از روی کریمان خجلیم غم نیست که پرورده ی این آب و گلیم" را به این صورت خواندند " غم نیست که در پرده ی این آب و گلیم"...هر کسی که کمتری آشنایی با ادبیات فارسی داشته باشد می فهمد که در پرده ی آب و گل بودن بی معنی و بی مفهوم است. کسی که ادعای شاعری می کند تا این حد بی سواد. به خودش هم زحمت نمی دهد که بررسی کند. لینک هم به عنوان سند.
https://www.aparat.com/v/cqH7z/%DA%A9%D9%86%D8%B3%D8%B1%D8%AA_%D9%BE%D8%...
این ها همه بماند که قبلا هم دیگرانی در بی هنری این آقا نوشته اند. اما بی ادبی صفت دیگری ست که باید بی ویژگی های این شخص افزود. که اگر غیر این بود به خود اجازه نمی داد به انسانی بزرگتر از خود - هم از لحاظ سنی و هم هنری - با آن طرز بی ادبانه توهین کند و بخواهد که دهانش را ببندد ( با اشاره دست). واقعا که شرم بر تو باد.
موسيقى مائيان،
چطور هنوز درس اول تهيه ى رپرتاژ آگهى و جا زدن آن با مصاحبه جهت فروش بيشتر بليط و جلب مشترى را نياموخته ايد ؟
درس اول : كشيدن لگام مصاحبه شونده به هنگام شكر پراكنى و گنده پراكنى و خود شتر بينى ست !
وگرنه كه مثل همين مورد كار تبليغاتى تان به ضد خودش تبديل مى شود و…
از قضا سركنگبين صفرا مى افزايد.
به اين جوان متوهم هم كنى آرامبخش بدهيد ميل كند تا شايد از اون المپ دروغينش پايين بيايد تا باهم بريم
طفل معصوم بدجور قاط زده و حمايت سيستم را با توان و قدرت هنرى و كمبودبرنامه را با استانداذد بالا و استقبال مردمى اشتباه گرفته
دست آخر اين كه :
سمابابائىبنظرم بهتر است نيرويش را صرف باز كردن يك آژانس تبليغاتى و موسسه ى كرايه ى باديگارد بفرمايد
و دست از آبرو و حيثيت ژورناليست ها و ژورناليسم بردارد
صفحهها
افزودن یک دیدگاه جدید