نغمههای جاودان فجر - 4
سرود «برخیزید ای شهیدانِ راه خدا» حس حماسهپروری را شکل میدهد
[ رضا مهدوی ]
انقلاب همراه شد با ده - یازده سالگی نسلِ ما و در کنار تمام تغییراتِ شگفتانگیزی که داشت، عادتِ موسیقایی ما را به شکلِ کلی تغییر داد. ما که به موسیقیهای تغزلی و گلهایی عادت داشتیم، یکباره با آثاری انقلابی مواجه شدیم که از چیزی جز عشق میگفت. از حماسه و از انقلاب. در آن زمان «چاووش» وجود داشت و بزرگانی چون شجریان و لطفی و مشکاتیان، کاری کردند کارستان و در کنارِ آن هنرمندانِ موسیقی پاپ که این هنر را به اصطلاح «وطنیزه» کرده بودند، هنرِ خویش را در راستای اهدافِ انقلابی آن زمان به کار بردند. این برای ما هیجان داشت و مواجههای جدید با موسیقی بود....اما یکی از نمونههای واقعی سرودهای انقلابی «برخیزید ای شهیدانِ راه خدا» با آهنگسازی «حمید شاهنگیان» است، قطعهای که ایشان فارغ از تکنیکهای آهنگسازی و علم موسیقی، بر اساسِ قلیانِ احساساتِ وجودیشان در حادثهی شگرفی چون انقلاب آن را خلق کرده و به همین خاطر میتوان چون دیگر آثارِ انقلابی، این اثر را به شکلِ کامل اثری جوششی قلمداد کرد.
«سرود»ها اصولا چنین ویژگیهایی دارند و معمولا در حوادثی اینچنینی، علاوه بر موزیسینها، توسط افرادِ غیرِ موزیسین نیز خلق میشود و بر همین اساس است که سرودهای انقلابی را معمولا یک ژانر تلقی نمیکنند، بلکه آنها را آثاری میدانند که انسانها به مناسبتِ منقلبشدنشان آن را میآفرینند.
برخی به اشتباه فکر میکنند موسیقی انقلاب یک «نوع» است درحالی که با حوادث و جریانات انقلابی هر کشوری به وجود میآید و سپس کنار گذاشته میشود و دیگر با آن حماسه، شور، هیجان و انقلابیگری مواجه نمیشویم و طبیعتا موسیقیدانی هم پیدا نمیشود که دوباره آن حس به او دست بدهد.
«برخیزید...» هم نمونهای از همین آثار است؛ قطعهای که در عینِ سادگی و روانی به عنوان یک فرمِ موفق عمل کرده و موزیکالیتهای که در آن وجود دارد، حس حماسهپروری را شکل میدهد و تمام این خصوصیات است که میتواند آن را به عنوان یک اثرِ ملی قلمداد کند؛ «برخیزید... » به عنوان یکی از ماندگارترین سرودهای انقلابی، میتواند به عنوان یک الگو و شاخص تلفی شود که این اختیار را به موزیسینهای دیگر میدهد تا از آن کپیهای «جانانه» کنند و آن را کاور کنند؛ اتفاقی که در این سالها رخ داده و تنظیماتِ متعددی از آن انجام شده است؛ هرچند که من این مساله را نمیپذیرم و اعتقاد دارم به خاطرِ روحِ نوستالژیکی که در این آثار وجود دارد، بهتر است با همان ماهیتِ ابتدایی خویش که خلق شدهاند، به گوشِ نسلِ جوان برسد، تنظیمهای جدید و غیرِ کارشناسی این آثار سبب شده است تا انگیزههای شنیداری آن به شکل کامل از بین برود و علاوه بر آن به عنوان یک لحن آهنگین در بازههای زمانی انقلاب به عنوان یک سرفصل درسی تدریس شود. این اثر را باید با همان حس و حال نگاه داشت و در عین حال توجه کرد که به اثری موزهای تبدیل نشود و مدام به گوشِ شنوندگان برسد.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 16 بهمن 1396 - 13:30
افزودن یک دیدگاه جدید