گفتوگو با پریسا و پوریا پیرزاده به دلیلِ انتشار آلبوم وکالیز
پریسا پیرزاده: موسیقی کلاسیک اولین و مهمترین دغدغهی من است
موسیقی ما- پریسا پیرزاده و پوریا پیرزاده، چندی قبل آلبوم «وکالیز» را منتشر کردند. این آلبوم منتخبی از آثار کلاسیک موسیقی دنیا و شامل نه قطعه از آهنگسازانی چون ویوالدی، راخمانینوف و شوبرت است. در این مجموعه نوازندگی ویولن و ویولا برعهده پریسا پیرزاده بوده و نوازندگی پیانو را پوریا پیرزاده به عهده داشته است. این دو هنرمند در حالی این اثر را منتشر کردهاند که در این سالها آثار موسیقی کلاسیک با غربتِ زیادی هم در اقبالِ مخاطب عام و هم رسانهها برخوردار است؛ اما این مساله برای این دو هنرمند جوان اهمیتی نداشته است؛ آنها میگویند که عشق به موسیقی کلاسیک، آنها را وادار به ادامهی فعالیت در این زمینه میکند؛ ضمن آنکه انگار انتشارِ این اثر، چون رسالتی برایشان بوده است. آنان میگویند تنها با کار زیاد و گسترش فعالیتهاست که میتوان شکافِ عمیقِ این نوع موسیقی با مخاطب را از بین برد. «پریسا پیرزاده» و «پوریا پیرزاده» با وجود جوانی با چهرههای مهمی در آهنگسازی و خوانندگی فعالیت داشتهاند و حالا امیدواریم که در کنارِ آن، آثارِ بیشتری از آنان را بشنویم:
پوریا پیرزاده: ببینید، در خارج از کشور، «سولیستی» یک رشتهی مجزاست که در دانشگاه تدریس میشود و تا مقاطع بالا نیز میتوان در آن تحصیل کرد. شما اگر نوازندهای با سطح توانایی بالا باشید، میتوانید به عنوانِ سولیست انتخاب شوید و در آن صورت هم باید سالهای با ارکسترهای کوچکتر و با درجات کیفی پایینتر بنوازید تا سرانجام به ارکسترهای مهم راه پیدا کنید. ما در ایران چنین رشتهای را نداریم و متاسفانه خلا آن را نیز مشاهده میکنیم؛ اما همانطور که «پریسا» به این نکته اشاره کرد؛ اصلا نمیتوان از هر نوازندهای انتظار داشت که قابلیتهای یک سولیست را داشته باشد؛ به اعتقادِ من بخشی از این ماجرا در ذاتِ یک هنرمند نهفته است. برای مثال شما به سازِ زندهیاد حسن کسایی توجه کنید؛ ایشان وقتی نی میزد و بداههنوازی میکرد، تمام احساسات شما را درگیر میکرد. بعد از ایشان، صدها و صدها نی نواز ظهور کردند که خیلیهایشان تحصیلاتِ بیشتر و سواد بالاتری داشتند؛ اما شما تنها چند چهره میتوانید نام ببرید که این توانایی را داشته باشند. در غرب نیز نوازندگان و حتی سولیستهای بسیار خوبی وجود داشتهاند؛ اما تنها تعداد محدودی از آنها هستند که حس و حال مخصوص به خود یا امضای خودش را داشته باشد.
پوریا پیرزاده: من هم از این مساله متاسفم.
پریسا پیرزاده: من مدتی در هنرستان تدریس میکردم و 7-6 شاگرد داشتم؛ دو نفرشان استعداد بسیار زیادی داشتند؛ اما اکثریت آنها برای این ساز مناسب نبودند؛ من مدتی تلاشم را کردم که آنها را به سطح قابل قبولی برسانم؛ اما با اینکه آنها سالها در هنرستان بودند؛ هنوز در بدیهیات اشکال داشتند؛ به همین خاطر هم خودم دیگر تمایلی نداشتم که به کارم در آنجا ادامه دهم. نمیدانم، دوست داشتم همه خوب باشند. شاید هم کمی ایدهآلگرایانه فکر میکنم.
پوریا پیرزاده: ضمن اینکه تدریس یک کار تخصصی است. هر نوازندهی خوبی نمیتواند مدرس خوبی باشد؛ هر چند که بسیاری این توانایی را دارند؛ به هر حال حوصلهی زیادی میخواهد.
پریسا پیرزاده: بله؛ بحث استعدادهای خاصی که توانایی مالی ندارند؛ جداست؛ اما از آن طرف نباید فراموش کرد که وقتی حقوق یک استاد از لحاظ معنوی و مادی رعایت نشود، او انگیزهای برای درس دادن ندارد. باید پرداختی مناسبی باشد تا او به جای نواختن در استودیو یا کنسرت یا هر کارِ دیگری به تدریس بپردازد. ضمن اینکه وظیفهی تشخیص اینکه آیا یک هنرجو استعداد دارد یا نه؛ بر عهدهی معلم نیست. باید مرحلهی استعدادیابی در جای دیگری انجام شود و نظارتِ دقیقی در این میان شکل گیرد.
پریسا پیرزاده: با بسیاری از این قطعات نوستالژی داشتم و علایق شخصیام بود؛ مثلا از چهارفصل ویوالدی، «بهار» و «تابستان» را نواختم. وقتی این دو قطعه را در هنرستان میزدم استادم خیلی دوست داشت؛ اما بعد از این همه سال فکر کردم که چقدر با پختگی بیشتری آنها را مینوازم.
پوریا پیرزاده: شاید با تریو یا کوارتت اجرا میشود.
پوریا پیرزاده: من یک سال و نیم است که در ارکستر آقای «صادقی» حضور دارم و کنسرتهای متعددی را همراه با ایشان در تهران و شهرستانها انجام دادهایم. در ضبطهای استودیویی، نیز با همراهی آقای اورکی مشغول آهنگسازی چند فیلم سینمایی و سریال هستیم که احتمالا یک یا دو کار از آن در جشنوارهی فیلم سال جاری نمایش داده خواهد شد؛. علاوه بر آن آهنگسازی دو فیلم با کارگردانی آقای«کمال مقدم» را انجام دادم که قرار است در گروه هنر و تجربه اکران شود.
پوریا پیرزاده: البته نوازندهای چون «روبن اشتاین» تا وقتی زنده بود، پیانو مینواخت.
پوریا پیرزاده: در تمام دنیا این شکاف است؛ اما در ایران بسیار عمیقتر است. فکر میکنم رسانهها – به خصوص سایتی مثل شما- میتواند کمک خوبی در برداشتنِ این شکاف باشد. امیدوارم روزی را ببینیم که موسیقی کلاسیک ما چنان رشد کند که دیگر هیچکس برای انجام فعالیت نیازمند مهاجرت نباشد.
- اگر موافق باشید، صحبت را از اینجا شروع کنیم که به نظر میرسد خوشبختانه هماکنون تعداد نوازندگانِ سازهای مختلف، بسیار زیاد شده است؛ این در حالی است که چه در سازهای کلاسیک و چه در سازهای سنتی، تعداد سولیستها بسیار اندک است. ما این روزها نوازندگانِ جوانِ بسیاری میبینیم؛ اما همچنان در ارکسترها، نوازندگان سولیست از نسلِ قبلتر هستند. چرا؟
پوریا پیرزاده: ببینید، در خارج از کشور، «سولیستی» یک رشتهی مجزاست که در دانشگاه تدریس میشود و تا مقاطع بالا نیز میتوان در آن تحصیل کرد. شما اگر نوازندهای با سطح توانایی بالا باشید، میتوانید به عنوانِ سولیست انتخاب شوید و در آن صورت هم باید سالهای با ارکسترهای کوچکتر و با درجات کیفی پایینتر بنوازید تا سرانجام به ارکسترهای مهم راه پیدا کنید. ما در ایران چنین رشتهای را نداریم و متاسفانه خلا آن را نیز مشاهده میکنیم؛ اما همانطور که «پریسا» به این نکته اشاره کرد؛ اصلا نمیتوان از هر نوازندهای انتظار داشت که قابلیتهای یک سولیست را داشته باشد؛ به اعتقادِ من بخشی از این ماجرا در ذاتِ یک هنرمند نهفته است. برای مثال شما به سازِ زندهیاد حسن کسایی توجه کنید؛ ایشان وقتی نی میزد و بداههنوازی میکرد، تمام احساسات شما را درگیر میکرد. بعد از ایشان، صدها و صدها نی نواز ظهور کردند که خیلیهایشان تحصیلاتِ بیشتر و سواد بالاتری داشتند؛ اما شما تنها چند چهره میتوانید نام ببرید که این توانایی را داشته باشند. در غرب نیز نوازندگان و حتی سولیستهای بسیار خوبی وجود داشتهاند؛ اما تنها تعداد محدودی از آنها هستند که حس و حال مخصوص به خود یا امضای خودش را داشته باشد.
- خودِ نوازنده تا چه اندازه در رسیدن به چنین جایگاهی موثر است؟ مثلا آموزشی که میبیند یا تمرینی که میکند؟
- شما در روز چند ساعت تمرین میکنید؟
- اگر «آموزش» را یکی از ارکانِ این ماجرا بدانیم؛ به نظر میرسد که هنرستان موسیقی در زمانی، خروجیهای بسیار درخشانی داشت و نوازندگان مهمی از آن بیرون آمدند.
- شما هیچوقت در پارسیان نواختید؟
- آقای پیرزاده هنرستان پسران هم چنین وضعیتی داشت؟
- در حوزهی موسیقی کلاسیک؛ اما به نظر میرسد هنرستان دختران چهرههای بیشتری را به موسیقی معرفی کرده است.
- شما خودتان هم در هنرستان تدریس داشتهاید؛ وضعیت کنونی آن را چطور ارزیابی میکنید؟
پوریا پیرزاده: من هم از این مساله متاسفم.
پریسا پیرزاده: من مدتی در هنرستان تدریس میکردم و 7-6 شاگرد داشتم؛ دو نفرشان استعداد بسیار زیادی داشتند؛ اما اکثریت آنها برای این ساز مناسب نبودند؛ من مدتی تلاشم را کردم که آنها را به سطح قابل قبولی برسانم؛ اما با اینکه آنها سالها در هنرستان بودند؛ هنوز در بدیهیات اشکال داشتند؛ به همین خاطر هم خودم دیگر تمایلی نداشتم که به کارم در آنجا ادامه دهم. نمیدانم، دوست داشتم همه خوب باشند. شاید هم کمی ایدهآلگرایانه فکر میکنم.
پوریا پیرزاده: ضمن اینکه تدریس یک کار تخصصی است. هر نوازندهی خوبی نمیتواند مدرس خوبی باشد؛ هر چند که بسیاری این توانایی را دارند؛ به هر حال حوصلهی زیادی میخواهد.
- به نظر میرسد که بحث آموزش موسیقی یکی از مهمترین چالشهای این روزهای موسیقی است. آقای پیرزاده شما هیچ سابقهی تدریس داشتهاید؟
- شما به افت کیفی آموزش در هنرستان اشاره دارید؛ اما به نظر میرسد که این مساله را میتوان در آموزشگاهها و حتی دانشگاه هم مشاهده کرد. منشا این ماجرا چیست؟
پریسا پیرزاده: بله؛ بحث استعدادهای خاصی که توانایی مالی ندارند؛ جداست؛ اما از آن طرف نباید فراموش کرد که وقتی حقوق یک استاد از لحاظ معنوی و مادی رعایت نشود، او انگیزهای برای درس دادن ندارد. باید پرداختی مناسبی باشد تا او به جای نواختن در استودیو یا کنسرت یا هر کارِ دیگری به تدریس بپردازد. ضمن اینکه وظیفهی تشخیص اینکه آیا یک هنرجو استعداد دارد یا نه؛ بر عهدهی معلم نیست. باید مرحلهی استعدادیابی در جای دیگری انجام شود و نظارتِ دقیقی در این میان شکل گیرد.
- خب این مشکل در دانشگاههای موسیقی هم وجود دارد.
- چه باید کرد؟
- حتما.
- ممنونم؛ اما با تمامی این مسایلی که شما مطرح کردید، به نظر میرسد که در حال حاضر تعداد نوازندگان سازهای کلاسیک بسیار بیش از قبل شده است.
- خب از این بحث اگر بگذریم، این روزها مشغول انجام چه فعالیتی هستید؟
- اصلا انگیزهتان از انتشار «وکالیز» با توجه به اینکه اصولا آثاری از این دست معمولا با اقبال مخاطب روبهرو نمیشود؛چه بود؟
- به بازگشت مالی فکر نمیکردید؟
- انتخاب قطعات به چه صورت بود؟
پریسا پیرزاده: با بسیاری از این قطعات نوستالژی داشتم و علایق شخصیام بود؛ مثلا از چهارفصل ویوالدی، «بهار» و «تابستان» را نواختم. وقتی این دو قطعه را در هنرستان میزدم استادم خیلی دوست داشت؛ اما بعد از این همه سال فکر کردم که چقدر با پختگی بیشتری آنها را مینوازم.
- وکالیز ادامه پیدا میکند؟
پوریا پیرزاده: شاید با تریو یا کوارتت اجرا میشود.
- و کارهای دیگر؟
- پروژهی «کافهها» همراه با آقای خلعتبری به کجا انجامید؟
پوریا پیرزاده: من یک سال و نیم است که در ارکستر آقای «صادقی» حضور دارم و کنسرتهای متعددی را همراه با ایشان در تهران و شهرستانها انجام دادهایم. در ضبطهای استودیویی، نیز با همراهی آقای اورکی مشغول آهنگسازی چند فیلم سینمایی و سریال هستیم که احتمالا یک یا دو کار از آن در جشنوارهی فیلم سال جاری نمایش داده خواهد شد؛. علاوه بر آن آهنگسازی دو فیلم با کارگردانی آقای«کمال مقدم» را انجام دادم که قرار است در گروه هنر و تجربه اکران شود.
- چه عجیب که هم به عنوان نوازندهای کلاسیک فعالیت دارید و هم نوازندهی ارکستر خوانندهای چون آقای صادقی هستید.
- اما خیلی از فعالان موسیقی کلاسیک به موسیقی پاپ موضع دارند.
- فعالیتهایتان بیشتر در حوزهی نوازندگی است یا آهنگسازی؟
- خانم پیرزاده شما هم آهنگسازی میکنید؟
- چرا؟
- به نظر میرسد در همهی این سالها هر دو با وجود جوانی، پرکار بودهاید و با آهنگسازان و خوانندگانِ متفاوتی همکار بودهاید. این همه فعالیت به چه شکل انجام میشود؟
- و بالاخره اینکه به نظر میرسد که نوازندگی شغلِ بیرحمی است و معمولا نوازندگان بعد از مدتی دچار آسیبهای جسمی میشوند و حتی قدرت نوازندگی را از دست میدهند.
پوریا پیرزاده: البته نوازندهای چون «روبن اشتاین» تا وقتی زنده بود، پیانو مینواخت.
- و بالاخره فکر میکنید برای افزایش مخاطبان موسیقی کلاسیک باید چه کاری انجام داد؟
پوریا پیرزاده: در تمام دنیا این شکاف است؛ اما در ایران بسیار عمیقتر است. فکر میکنم رسانهها – به خصوص سایتی مثل شما- میتواند کمک خوبی در برداشتنِ این شکاف باشد. امیدوارم روزی را ببینیم که موسیقی کلاسیک ما چنان رشد کند که دیگر هیچکس برای انجام فعالیت نیازمند مهاجرت نباشد.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 دی 1396 - 20:25
دیدگاهها
زنده باد بر اين دوهنرمند
بهترینها ❤️?❤️
عالي هستن اين خواهر و برادر عزيز
لایک یادتون نره خبرهای خوش از موسیقی براتون دارم
افزودن یک دیدگاه جدید