«علی رهبری» و «آرین بهاری» در گفتوگوی اختصاصی با سایت «موسیقی ما»:
موفقیت «پازلبند» خواست خدا بود
موسیقی ما – بهمن بابازاده: «پازلبند» در ذهن مخاطب موسیقی پاپ، بیشتر با تنظیمها و ملودیهایی که برای دیگران ساخته بود، شناخته میشد. اما همانطور که پیشبینی میشد، آنها در همان جایگاه نماندند و خودشان وارد فضای خواندن ترانههایشان شدند. انتشار آلبوم «قایق کاغذی» شروعی بود برای حضور رسمی این گروه در بازار موسیقی. چند کنسرت آنها با استقبال روبهرو و بازی جدی شد.
این گفتگو به این فرایند و این یک سال و نیم نگاهی متفاوت و ریز داشته با یک سوال ویژه: در دورهای که موسیقی پاپ در ایران تاریخ مصرفی کمتر از یک سال دارد، چطور میشود شرایط ماندگاری را تجربه کرد و عمر هنری یک هنرمند را بیشتر و بیشتر کرد؟ اعضای پازل بند (علی رهبری، آرین بهاری) و محمد ناصری (مدیر اجرایی شرکت آوازی نو) جوابهای متفاوتی به این موضوعات دادهاند...
ناصری: بلیتفروشی برای 1300 نفر انجام شد ولی چون برنامه یک سانس بود و تمدید هم نشد، نزدیک به 2000 نفر آمده بودند.
آرین: آن زمان اگر یک کاری تولید میشد باید میدیدیم که یک سال دیگر چه جوابی میدهد ولی اکنون اگر کاری میدهی باید ببینی که هفته بعد این کار جواب میدهد یا نه.
علی: اکنون با فضاهای مجازی و اینستاگرام شما کار را همان لحظه میتوانی به گوش مردم برسانی.
مثلاً یک نفر که به تازگی کاری را تولید کرده و پیج اینستاگرام قوی ندارد اگر بخواهد کار را منتشر کند و در اینستاگرامش بگذارد شاید دیده نشود ولی اگر کار خوبی باشد با تبلیغات اندک به سرعت بین مردم جای میگیرد.
اینکه میگویید موسیقی یک فاصلهای میگیرد و آرتیستها 6-7 ماه بالا هستند و سپس سقوط میکنند طبیعی است و مترادف با همین کم شدن فاصله تولید کار تا رسیدن به دست مخاطب است. فاصله رسیدن تولیداتت به دست مردم خیلی کم شده است. در گذشته تا محصول جدیدی میآمد و مردم میشنیدند که خوب است زمان زیادی طول میکشید ولی امروزه مردم به سرعت کارهای جدید را میشنوند و میگویند فلان کار هم خوب است.
آرین: الان در تلگرام مردم خیلی سریع کارها را گوش میدهند و خوب نباشد به سراغ کار بعدی میروند.
علی: دیشب یکی از دوستانم که اهل موسیقی است به من گفت بین این همه خواننده، پسری هست که کارش را دانلود کردم و گوش دادم و خوشم آمد. او از «فرزاد فرخ»، آرتیست جدید شرکت آوازینو، نام برد. مردم ما باهوش شدهاند و فرق کار خوب با بد را میفهمند. در قسمت اصلی سوال شما و اینکه بعد از آن باید چه کار کنیم باید بگویم که موسیقی چند مرحله است. یک مرحله احساس است. خیلی از خوانندهها بودند که احساس خیلی خوبی دارند و میآیند و به خاطر احساس و صدای خوبی که دارند و ملودیهای خوبی که میتوانند بسازند کارشان در یک برهه زمانی به خوبی میگیرد. از یک جایی به بعد برای آرتیست چیزهای دیگری مهم است. اینکه من چگونه لباس بپوشم، سبک موسیقیام این پتانسیل را دارد که پیشرفت کند یا نه. مثلاً آرین قبلاً کارهای هاوس را خیلی خوب تولید میکرد و بعد سبک دیپ هاوس مد شد و اینگونه نبود که بگوییم سبک دیپ هاوس مد شده و 4 نفر دیپهاوس غیر اورجینال زدهاند. برخی افراد که نام نمیبرند در این بخش کار میکردند و من گفتم کار آرین سخت است. به او گفتم با توجه به اینکه تو آرین بهاری، تنظیمکننده پازلبند هستی که برند شده و مردم هم در حوزه تنظیم آن را میشناسند باید کاری را انجام بدهی که آنها نکردهاند و بهتر از آنها هم باشی.
بعد از آهنگ «نگم برات» گفتم دقیقاً همین را میخواستم. وقتی تریبال مد است و مردم آن را قبول میکنند و دوستش دارند و نمیخواهند دقیقاً همان را بشنوند، میخواهند فضای جدیدتری را بشنوند. از یک جایی به بعد افکار و نوع برنامهریزی و شناخت بازار و انجام دادن آن کار مهم میشود. بعضی اوقات در تنظیم ایدههایی میدهی ولی نمیتوان آن را اجرا کرد و این خیلی مهم است.
علی: از یک جایی به بعد به خودشان هم ثابت شد. مردم ایران یک چیز بینالمللی را دنبال میکنند که در همه جای دنیا مرسوم است. در همه جای دنیا چیزی به نام بهروز شدن وجود دارد و همه دوست دارند پیشرفت کنند. مردمی هم که در ایران موسیقی پاپ گوش میدهند دوست دارند پیشرفت کنند. اولین چیزی که برای من مهم است این بود که وقتی یک خواننده میخواهد کاری را پخش کند باید از لحاظ اِلِمانهای موسیقی حداقل استانداردها را داشته باشد و حداقل آن یک میکس مناسب، آکوردهای مناسب است. بله حس درست است و من خودم همیشه میگویم اولین چیزی که مهم است احساس موسیقی مخصوصاً شرقی است. همیشه به نظر من یک آرتیست باید استانداردها را رعایت کند و این دقیقاً همان جملهای است که گفتم از یک جایی به بعد چیزهای دیگری مهم میشود. بعضی از آرتیستها از این قضیه غافل هستند و فکر میکنند الان که اینگونه است 4 ماه بعد هم به همین صورت است. قبلاً میگفتیم یک آرتیست یک کار هیت تولید میکرد و دو سال با آن کنسرت برگزار میکرد ولی امروزه مثلا آهنگ «جاده» را پخش کردیم و من خودم خیلی مواقع آن را میشنیدم و هیت شده بود. ولی الان به فکر این هستم که دیگر آن را در کنسرت نخوانیم و حذف کنیم و کار جدیدی را جایگزین آن کنیم. برای کنسرت 10 دی به خاطر دارم که تا گفتم «جاده» مردم خودشان میخواندند و من کاملاً خواندن را رها کرده بودم. یا آهنگ «اصلا دلم خواست» هم به همین صورت بود و من اصلاً نمیخواندم و مردم خودشان میخواندند. تا به کنسرت مردادماه ما رسید و دیدم که بله، قضیه به کلی فرق کرده است. یعنی دقیقاً همین است و بعد از محرم و صفر هم باید کاری تولید شود که جدید باشد.
آرین: ما بعضی مواقع 15 تا 20 قطعه تولید میکنیم که 7-8 بار تنظیم میشود تا یک کار از داخل آن دربیاید.
علی: در آخرین روزی که آهنگ «کار دادی دستم» را میخواستیم پخش کنیم من خودم به آقای ناصری گفتم شاید بخشهایی از آن در حد «دلارام» نگیرد. در یک جاهایی خیلی خوب بود مثلاً ملودی خوبی داشت.
آرین: مثلاً شما 10 گزینه دارید و باید ببینید که کدام گزینه بهتر است تا آن را پخش کنید و بیشتر جواب بگیرید. کار ما به گونهای نیست که یک گزینه داشته باشیم و دستمان بسته باشد و بگوییم باید همین را پخش کنیم.
علی: کلاً ما آدمهای آزمون و خطا هستیم. یعنی در هر کاری تا جایی که بتوانیم ریسک را به حداقل میرسانیم. پیرو سوالی که پرسیدی باید بگویم آرتیستها چند دسته هستند. یک دسته از آنها به یک باره اتفاقی میافتد که بالا میآیند. یک دسته از آرتیستها ذره ذره و به مرور زمان با اتاق فکر مناسب و با تفکر مناسب میآیند و به جایگاهی که دوست دارند میرسند. من همیشه از اتفاقهای عجلهای بدم میآید. یک زمانی تنظیمهای احساسی مد بود و من میتوانستم خودم ملودیهای احساسی کار کنم ولی این کار را به تنهایی نکردم. در نهایت باید بگویم هرچقدر در موسیقی صبوری در کنار فکر و آنالیز جامعه باشد موفقیت بیشتری به دست میآید. از طرفی آرتیست باید صدای خودش را بشناسد. صدای علی رهبری، آرتیست پازلبند، صدای خاصی نیست. مثلا صدای محسن چاوشی، شهرام شکوهی، بنیامین بهادری، رضا صادقی خاص است. ولی صدای علی رهبری و خیلی خوانندههای دیگر که اتفاقاً خوانندههای خوبی هم هستند خاص نیست.
محمد ناصری: معمولا برای هر تراک آرین یک آلبوم تنظیم میکند! آرین: مثلا شما 10 گزینه دارید و باید ببینید که کدام گزینه بهتر است تا آن را پخش کنید و بیشتر جواب بگیرید. کار ما به گونهای نیست که یک گزینه داشته باشیم و دستمان بسته باشد و بگوییم باید همین را پخش کنیم.
آرین: بیشتر رابطه دوستی داریم تا کاری. محسن از آدمهایی است که در دوره سختی وارد موسیقی شد و واقعاً هم سختی و زجر زیادی تحمل کرده و خودش را ثابت کرده است. کمتر آرتیستی داشتیم که سه آلبوم پشت سر هم بدهد و در همه آنها کار مگاهیت داشته باشد.
آرین: «بهت قول میدم» هم که دیگر فوقالعاده بود.
آرین: یک آلبوم بوده که من خیلی دوستش داشتم و با آن ارتباط زیادی برقرار کردم. آلبوم محسن چاوشی که کوشان حداد برایش تنظیم کرده بود را خیلی دوست داشتم.
علی: و جالب اینجا است که باز هم گرفت.
آرین: اولین بار با فیلم سنتوری کارش گرفت که من خیلی دوست داشتم و به حدی سیاست و استراتژی محسن چاوشی برای کار خوب است که به نظر من هرکاری بکند میگیرد و این همه سال در مارکت و بازار موسیقی هست و این امر بی دلیل نیست.
علی: من خیلی دوست داشتم کار محسن چاوشی را انجام دهم و مثل او بخوانم ولی صدایم پتانسیل و قابلیت آن را نداشته و واقعا صدای خاصی هم دارد. همچنین به چیزهایی که خیلی در صدای محسن چاوشی دقت میکنم روز به روز قویتر هم میشود. بعد از قطعه «کجایی» که خیلی کار موفقی بود یک اثر دیگر هم از محسن پخش شد و من دیدم که چقدر وکال بهتری دارد و کاملا مشخص است که این آدم برای کارش ارزش قائل است و این خیلی ارزشمند است. آرین هم همینگونه است و برای کارش وقت میگذارد. من و آرین شاید 24 ساعت شبانه روز با هم باشیم و خیلی کم بتوانیم به خانه سر بزنیم ولی آرین همیشه 80 الی 90 درصد وقتش را پای کار میگذارد. او همیشه میبیند که امروز چه سبکی آمده، موسیقی گوش میدهد و موسیقی را آنالیز میکند. روی ساز زدنش کار میکند. من هم همیشه سعی میکنم موسیقی گوش بدهم و آنالیز کنم. به استراتژیها فکر میکنم و سعی میکنم سازهای جدید یاد بگیرم. الان 4-5 ماه است که به گیتار علاقه پیدا کردهام و اتفاقاً در کنسرت جدید هم این ساز را زدم. نکتهای که در موسیقی پاپ خیلی مهم است این است که همانگونه که از اسمش پیداست موسیقی پاپ، موسیقی مردمی است. از دیدگاه من یک آرتیست باید در نظر بگیرد که برای مردم کار میکند و این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند انتهای قضیه چه میشود. بعضی اوقات من توهمهایی در بعضی خوانندهها و آرتیستها میبینم. همیشه حدسهایی که درمورد بعضی آرتیستها زدهام و اتفاقاتی افتاده که حس کردم طرف در توهم است اولین حرفی که به آرین زده ام این است که او تمام میشود. به خاطر اینکه به جایی رسیده که فکر میکند نهایت همه چیز است و این در صورتی است که انتهایی وجود ندارد.
آرین: مثال دقیق آن آقای چاوشی است که هرروز به جلو میرود و هیچ انتهایی ندارد.
علی: اسم این موسیقی روی آن است و مردمی بوده و همین مردم مثل ما هستند که فقط خدا به من استعدادی داده که میتوانیم بخوانیم و برای آهنگسازی تمرین کردهایم.
آرین: اول از همه خواست خدا است و بعد هدف و اینکه هرسال و هر ماه چه هدف و سیاست و استراتژی به کار ببریم که باقی بمانیم. اگر خواست خدا باشد، هستیم و اگر خواست خدا نباشد، نیستیم.
این گفتگو به این فرایند و این یک سال و نیم نگاهی متفاوت و ریز داشته با یک سوال ویژه: در دورهای که موسیقی پاپ در ایران تاریخ مصرفی کمتر از یک سال دارد، چطور میشود شرایط ماندگاری را تجربه کرد و عمر هنری یک هنرمند را بیشتر و بیشتر کرد؟ اعضای پازل بند (علی رهبری، آرین بهاری) و محمد ناصری (مدیر اجرایی شرکت آوازی نو) جوابهای متفاوتی به این موضوعات دادهاند...
- * از کنسرت تهران و استقبال خوب از «پازلبند» شد شروع کنیم که چندین بار هم تمدید شد. کمی درمورد این کنسرت و اتفاقات بصری و نوری و پرفورمنس این کنسرت بگوئید. این اتفاقات و برنامهریزیها برای کنسرتهایتان از کجا و چطور شروع میشود؟ اگر بخواهید مقایسه کنید نسبت به کنسرتهای قبلی، از آن راضی بودید؟
- * نظر علی درمورد کنسرت تهران و فضای باز برج میلاد چیست؟
- * باید ببینیم مردم چه حسی داشتند و فضای باز یا بسته را دوست دارند. نظر مردم هم مهم است.
ناصری: بلیتفروشی برای 1300 نفر انجام شد ولی چون برنامه یک سانس بود و تمدید هم نشد، نزدیک به 2000 نفر آمده بودند.
- * در جریان هستید که در ارومیه به دلیل عدم استقبال از بلیتفروشی، سه کنسرت قبل از شما لغو شده بود؟ و در آن شرایط از کنسرت پازل آن استقبال شد؟ این نکته مهمی است و به نظرم نشاندهنده این است که نسل جدید موسیقی پاپ خیلی زود توانسته خودش را بالا بکشد و در رقابت با نسلهای قبلی که سالهای زیادی در این حوزه حکمفرمایی میکردند خودش را نشان بدهد. نظرتان در این باره چیست؟
- * بیش از یک سال از انتشار آلبوم قایق کاغذی میگذرد و الان بهتر میتوانید درمورد فضای مخاطب و بازار موسیقی اظهارنظر کنید. این روزها میبینیم موسیقی پاپ تاریخ مصرف کوتاهی پیدا کرده و خوانندهها در کمتر از چند ماه اوج میگیرند و بلافاصله هم سقوط میکنند. شما برای ماندگاری چه فکری کردهاید؟
آرین: آن زمان اگر یک کاری تولید میشد باید میدیدیم که یک سال دیگر چه جوابی میدهد ولی اکنون اگر کاری میدهی باید ببینی که هفته بعد این کار جواب میدهد یا نه.
علی: اکنون با فضاهای مجازی و اینستاگرام شما کار را همان لحظه میتوانی به گوش مردم برسانی.
- * این اتفاق خوب است یا خطرناک ؟
مثلاً یک نفر که به تازگی کاری را تولید کرده و پیج اینستاگرام قوی ندارد اگر بخواهد کار را منتشر کند و در اینستاگرامش بگذارد شاید دیده نشود ولی اگر کار خوبی باشد با تبلیغات اندک به سرعت بین مردم جای میگیرد.
اینکه میگویید موسیقی یک فاصلهای میگیرد و آرتیستها 6-7 ماه بالا هستند و سپس سقوط میکنند طبیعی است و مترادف با همین کم شدن فاصله تولید کار تا رسیدن به دست مخاطب است. فاصله رسیدن تولیداتت به دست مردم خیلی کم شده است. در گذشته تا محصول جدیدی میآمد و مردم میشنیدند که خوب است زمان زیادی طول میکشید ولی امروزه مردم به سرعت کارهای جدید را میشنوند و میگویند فلان کار هم خوب است.
آرین: الان در تلگرام مردم خیلی سریع کارها را گوش میدهند و خوب نباشد به سراغ کار بعدی میروند.
علی: دیشب یکی از دوستانم که اهل موسیقی است به من گفت بین این همه خواننده، پسری هست که کارش را دانلود کردم و گوش دادم و خوشم آمد. او از «فرزاد فرخ»، آرتیست جدید شرکت آوازینو، نام برد. مردم ما باهوش شدهاند و فرق کار خوب با بد را میفهمند. در قسمت اصلی سوال شما و اینکه بعد از آن باید چه کار کنیم باید بگویم که موسیقی چند مرحله است. یک مرحله احساس است. خیلی از خوانندهها بودند که احساس خیلی خوبی دارند و میآیند و به خاطر احساس و صدای خوبی که دارند و ملودیهای خوبی که میتوانند بسازند کارشان در یک برهه زمانی به خوبی میگیرد. از یک جایی به بعد برای آرتیست چیزهای دیگری مهم است. اینکه من چگونه لباس بپوشم، سبک موسیقیام این پتانسیل را دارد که پیشرفت کند یا نه. مثلاً آرین قبلاً کارهای هاوس را خیلی خوب تولید میکرد و بعد سبک دیپ هاوس مد شد و اینگونه نبود که بگوییم سبک دیپ هاوس مد شده و 4 نفر دیپهاوس غیر اورجینال زدهاند. برخی افراد که نام نمیبرند در این بخش کار میکردند و من گفتم کار آرین سخت است. به او گفتم با توجه به اینکه تو آرین بهاری، تنظیمکننده پازلبند هستی که برند شده و مردم هم در حوزه تنظیم آن را میشناسند باید کاری را انجام بدهی که آنها نکردهاند و بهتر از آنها هم باشی.
بعد از آهنگ «نگم برات» گفتم دقیقاً همین را میخواستم. وقتی تریبال مد است و مردم آن را قبول میکنند و دوستش دارند و نمیخواهند دقیقاً همان را بشنوند، میخواهند فضای جدیدتری را بشنوند. از یک جایی به بعد افکار و نوع برنامهریزی و شناخت بازار و انجام دادن آن کار مهم میشود. بعضی اوقات در تنظیم ایدههایی میدهی ولی نمیتوان آن را اجرا کرد و این خیلی مهم است.
- * علی لهراسبی همیشه میگفت هر وقت میخواهی بدانی موسیقی پاپ در چه فضایی است، به بام تهران برو و به موسیقی ماشینها دقت کن. چون قشر مرفه به دنبال چیزهای جدید و لاکچری هستند.
- * اولین باری که در ذهن مردم اسم «پازلبند» نقش بست، کاری بود که با محسن یگانه انجام دادید. چند سالی از آن زمان گذشته. چهقدر برای جایگاه امروزتان تلاش و برنامهریزی کردید و تا چه حد به اهدافتان رسیدید؟
- * یعنی میگفتند که کار گروهی نتیجه نمیدهد؟
علی: از یک جایی به بعد به خودشان هم ثابت شد. مردم ایران یک چیز بینالمللی را دنبال میکنند که در همه جای دنیا مرسوم است. در همه جای دنیا چیزی به نام بهروز شدن وجود دارد و همه دوست دارند پیشرفت کنند. مردمی هم که در ایران موسیقی پاپ گوش میدهند دوست دارند پیشرفت کنند. اولین چیزی که برای من مهم است این بود که وقتی یک خواننده میخواهد کاری را پخش کند باید از لحاظ اِلِمانهای موسیقی حداقل استانداردها را داشته باشد و حداقل آن یک میکس مناسب، آکوردهای مناسب است. بله حس درست است و من خودم همیشه میگویم اولین چیزی که مهم است احساس موسیقی مخصوصاً شرقی است. همیشه به نظر من یک آرتیست باید استانداردها را رعایت کند و این دقیقاً همان جملهای است که گفتم از یک جایی به بعد چیزهای دیگری مهم میشود. بعضی از آرتیستها از این قضیه غافل هستند و فکر میکنند الان که اینگونه است 4 ماه بعد هم به همین صورت است. قبلاً میگفتیم یک آرتیست یک کار هیت تولید میکرد و دو سال با آن کنسرت برگزار میکرد ولی امروزه مثلا آهنگ «جاده» را پخش کردیم و من خودم خیلی مواقع آن را میشنیدم و هیت شده بود. ولی الان به فکر این هستم که دیگر آن را در کنسرت نخوانیم و حذف کنیم و کار جدیدی را جایگزین آن کنیم. برای کنسرت 10 دی به خاطر دارم که تا گفتم «جاده» مردم خودشان میخواندند و من کاملاً خواندن را رها کرده بودم. یا آهنگ «اصلا دلم خواست» هم به همین صورت بود و من اصلاً نمیخواندم و مردم خودشان میخواندند. تا به کنسرت مردادماه ما رسید و دیدم که بله، قضیه به کلی فرق کرده است. یعنی دقیقاً همین است و بعد از محرم و صفر هم باید کاری تولید شود که جدید باشد.
آرین: ما بعضی مواقع 15 تا 20 قطعه تولید میکنیم که 7-8 بار تنظیم میشود تا یک کار از داخل آن دربیاید.
علی: در آخرین روزی که آهنگ «کار دادی دستم» را میخواستیم پخش کنیم من خودم به آقای ناصری گفتم شاید بخشهایی از آن در حد «دلارام» نگیرد. در یک جاهایی خیلی خوب بود مثلاً ملودی خوبی داشت.
- * وقتی یک اثر توسط پازلبند تولید میشود، تا زمان انتشار چه مکانیسمی را طی میکند و چهقدر زمان میبرد؟
- * یعنی یک تیم فکری دارید؟
آرین: مثلاً شما 10 گزینه دارید و باید ببینید که کدام گزینه بهتر است تا آن را پخش کنید و بیشتر جواب بگیرید. کار ما به گونهای نیست که یک گزینه داشته باشیم و دستمان بسته باشد و بگوییم باید همین را پخش کنیم.
علی: کلاً ما آدمهای آزمون و خطا هستیم. یعنی در هر کاری تا جایی که بتوانیم ریسک را به حداقل میرسانیم. پیرو سوالی که پرسیدی باید بگویم آرتیستها چند دسته هستند. یک دسته از آنها به یک باره اتفاقی میافتد که بالا میآیند. یک دسته از آرتیستها ذره ذره و به مرور زمان با اتاق فکر مناسب و با تفکر مناسب میآیند و به جایگاهی که دوست دارند میرسند. من همیشه از اتفاقهای عجلهای بدم میآید. یک زمانی تنظیمهای احساسی مد بود و من میتوانستم خودم ملودیهای احساسی کار کنم ولی این کار را به تنهایی نکردم. در نهایت باید بگویم هرچقدر در موسیقی صبوری در کنار فکر و آنالیز جامعه باشد موفقیت بیشتری به دست میآید. از طرفی آرتیست باید صدای خودش را بشناسد. صدای علی رهبری، آرتیست پازلبند، صدای خاصی نیست. مثلا صدای محسن چاوشی، شهرام شکوهی، بنیامین بهادری، رضا صادقی خاص است. ولی صدای علی رهبری و خیلی خوانندههای دیگر که اتفاقاً خوانندههای خوبی هم هستند خاص نیست.
محمد ناصری: معمولا برای هر تراک آرین یک آلبوم تنظیم میکند! آرین: مثلا شما 10 گزینه دارید و باید ببینید که کدام گزینه بهتر است تا آن را پخش کنید و بیشتر جواب بگیرید. کار ما به گونهای نیست که یک گزینه داشته باشیم و دستمان بسته باشد و بگوییم باید همین را پخش کنیم.
- * من فکر میکنم پکیج پازل است که باعث شده مخاطب از آن استقبال کند.
- * خودتان فکر میکردید قطعه «دلارام» با این حجم از استقبال مواجه شود؟ من فکر میکنم خودتان تصمیمگیرنده نهایی همکاری با حمید هیراد بودید. چهقدر سیاستهای شرکت و چهقدر استراتژی خود گروه پازل در این همکاری تأثیر داشت؟
- * سوال بعدی من از آرین است. نسل جدید تنظیمکنندهها و آهنگسازها وارد مارکت موسیقی ایران شده و نبض مخاطب را در دست گرفتهاند و پیش میروند. چهرههایی مثل مسعود جهانی، حامد برادران، گروه پازل و دیگران. نظرت در مورد این نسل چیست؟
- * علی کدام یک از چهرههای بازار موسیقی را رقیب گروه پازل میبینی. آیا آرتیست یا صدا یا خواننده یا موزیکی بوده که همیشه آنها را رصد کنی؟
- * اگر بخواهیم از همین زاویه از همکاریتان با محسن یگانه حرف بزنیم چه جملهای میگویی؟
- * شما زدید یا مهران زد؟
- * آن موضوع داستانی شد اصلاً.
- * روابط کنونیتان چگونه است؟
آرین: بیشتر رابطه دوستی داریم تا کاری. محسن از آدمهایی است که در دوره سختی وارد موسیقی شد و واقعاً هم سختی و زجر زیادی تحمل کرده و خودش را ثابت کرده است. کمتر آرتیستی داشتیم که سه آلبوم پشت سر هم بدهد و در همه آنها کار مگاهیت داشته باشد.
آرین: «بهت قول میدم» هم که دیگر فوقالعاده بود.
- * بله برگشت خوبی داشت. در تمام این سالها، تنهاییهای تو با چه موسیقیهایی پر میشده و تحت تأثیر چه کسانی بودهای؟
- * آلبومی بوده که آن را دوست داشته باشید؟ چه از لحاظ موسیقی و محتوا و شعر و چه ترانه و از همه مهمتر استراتژی و جریان فکری که در آن آلبوم بوده، روی تو تاثیر گذاشته باشد و به گونهای به آن نگاه کنی که یک پکیج کامل است؟
آرین: یک آلبوم بوده که من خیلی دوستش داشتم و با آن ارتباط زیادی برقرار کردم. آلبوم محسن چاوشی که کوشان حداد برایش تنظیم کرده بود را خیلی دوست داشتم.
- * جالب شد. درمورد محسن چاوشی هم صحبت کنیم. نظرت در مورد کارها و استراتژی محسن چیست؟
علی: و جالب اینجا است که باز هم گرفت.
آرین: اولین بار با فیلم سنتوری کارش گرفت که من خیلی دوست داشتم و به حدی سیاست و استراتژی محسن چاوشی برای کار خوب است که به نظر من هرکاری بکند میگیرد و این همه سال در مارکت و بازار موسیقی هست و این امر بی دلیل نیست.
علی: من خیلی دوست داشتم کار محسن چاوشی را انجام دهم و مثل او بخوانم ولی صدایم پتانسیل و قابلیت آن را نداشته و واقعا صدای خاصی هم دارد. همچنین به چیزهایی که خیلی در صدای محسن چاوشی دقت میکنم روز به روز قویتر هم میشود. بعد از قطعه «کجایی» که خیلی کار موفقی بود یک اثر دیگر هم از محسن پخش شد و من دیدم که چقدر وکال بهتری دارد و کاملا مشخص است که این آدم برای کارش ارزش قائل است و این خیلی ارزشمند است. آرین هم همینگونه است و برای کارش وقت میگذارد. من و آرین شاید 24 ساعت شبانه روز با هم باشیم و خیلی کم بتوانیم به خانه سر بزنیم ولی آرین همیشه 80 الی 90 درصد وقتش را پای کار میگذارد. او همیشه میبیند که امروز چه سبکی آمده، موسیقی گوش میدهد و موسیقی را آنالیز میکند. روی ساز زدنش کار میکند. من هم همیشه سعی میکنم موسیقی گوش بدهم و آنالیز کنم. به استراتژیها فکر میکنم و سعی میکنم سازهای جدید یاد بگیرم. الان 4-5 ماه است که به گیتار علاقه پیدا کردهام و اتفاقاً در کنسرت جدید هم این ساز را زدم. نکتهای که در موسیقی پاپ خیلی مهم است این است که همانگونه که از اسمش پیداست موسیقی پاپ، موسیقی مردمی است. از دیدگاه من یک آرتیست باید در نظر بگیرد که برای مردم کار میکند و این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند انتهای قضیه چه میشود. بعضی اوقات من توهمهایی در بعضی خوانندهها و آرتیستها میبینم. همیشه حدسهایی که درمورد بعضی آرتیستها زدهام و اتفاقاتی افتاده که حس کردم طرف در توهم است اولین حرفی که به آرین زده ام این است که او تمام میشود. به خاطر اینکه به جایی رسیده که فکر میکند نهایت همه چیز است و این در صورتی است که انتهایی وجود ندارد.
آرین: مثال دقیق آن آقای چاوشی است که هرروز به جلو میرود و هیچ انتهایی ندارد.
علی: اسم این موسیقی روی آن است و مردمی بوده و همین مردم مثل ما هستند که فقط خدا به من استعدادی داده که میتوانیم بخوانیم و برای آهنگسازی تمرین کردهایم.
- * برای سوال درمورد 5 سال آینده حرف بزنیم. 5 سال دیگر پازل کجا است؟ با توجه به موج زودگذر محبوبیت آرتیستها در ایران، پازل میتواند خودش را حفظ کند؟
آرین: اول از همه خواست خدا است و بعد هدف و اینکه هرسال و هر ماه چه هدف و سیاست و استراتژی به کار ببریم که باقی بمانیم. اگر خواست خدا باشد، هستیم و اگر خواست خدا نباشد، نیستیم.
- * گروه پازل، تنظیم و ملودی، و کاریزمای گروه که از بیرون به خوبی نمایان است باعث این موفقیت شده است. من چند سوال هم از آقای ناصری بپرسم. شرکت «آوازی نو» در دوره یک سالهای که گذرانده، با سرعت جلو آمده و دست روی 3-4 نفر گذاشت که همه آن ها با هم پرزنت و معرفی شدند و گل کردند. این استراتژی و انتخابها بر اساس چه معیاری است؟ پازل بند، حمید هیراد، ماکان بند و جدیدا هم فرزاد فرخ.
- * درمورد برنامههای بلندمدت ریزتر بشویم. درمورد برنامههای بلندمدت برای پازل، حمید هیراد، ماکان بند چه ایدههایی دارید و چه برنامه ریزیهایی کردهاید و آیا همه آنها در جشنواره هستند یا نه؟
- * من احساس می کنم مخاطب شناسی شما فرق دارد. مثلا برای حمید هیراد یک قشر مخاطب خاصی را در نظر میگیرید.
- * این تعدد آرتیست ها به کیفیت و محتوای کارتان ضربه نمیزند؟ یا فکر میکنید بهتر است؟
- * برای کنسرت ها برنامه ریزی کرده اید. تا آخر سال اتفاق جدیدی به جز گروه پازل قرار است بیفتد؟
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 3 آبان 1396 - 10:16
دیدگاهها
محسن چاوشي مثل ندارد ! نه تكرار ميشه نه تكراري❤️
دیگه محسن و هنرش برای همه اثبات شدست....بی انتهاست ؛ چون تکرار و درجا زدنی نداره تو کاراش....
دمت گرم چاوشی همیشه بی انتهاست
هیچکس به اندازه ی یگانه کار هیت نداره واقعا
خوندم خیلی خوبن بهترینن از نظر من
دوستشون داشتم. با نظرشون در مورد چاوشی بیشتر خوشم اومد ازشون
همه آهنگهاتون و با اشتیاق گوش میدم همیشه زیبا ودلچسب میخونید..موفق باشید
دوست داشتنی و هنرمندن
❤️❤️❤️
❤️
محسن چاوشی اسطوره ی تکرار نشدنیست
دوبار گفته محسن چاووشی انتها نداره یا دوبار نوشتید؟?
مطلبتون خوب بود .. اینکه چاوشی همتا نداره .. واقعیته
سلام چرا مطلبی از فرزاد فرزین نمیزارید . ؟؟؟؟
افزودن یک دیدگاه جدید