![](https://mail.musicema.com/sites/default/files/styles/300/public/Alireza%20Ghorbani%20-%20Forough%20Concert%2096-04%20%284%29.jpg?itok=e4TggAyb)
تور اجراهای آلبوم جدید این خواننده به آهنگسازی سامان صمیمی از تهران آغاز شد
سهتار نوازی علیرضا قربانی در کنسرت «فروغ»
موسیقی ما - خوانندهی نامدار و موقرِ ایران، شبِ گذشته آخرین شب از کنسرتهایش را برگزار کرد؛ اینبار او بعد از مدتها در صحنه «سهتار» به دست گرفت و همزمان با نواختنِ این ساز خواند. برای اولین بار دوقلوهایش – حافظ و آواز- را روی صحنه آورد. این اما تمامِ اتفاقاتِ این دوره از کنسرتهایش نبود. کنسرتِ شب اول را به «پرویز مشکاتیان» - سنتور نوازِ فقید- تقدیم کرد. «رضا صالحی امیری» مهمانِ یکی از کنسرتهایش بود و از گروه موسیقی تشکر کرد و در آخرین شب هم «حسن قاضیزاده هاشمی» چون دیگر مخاطبان بلیت خریده و مهمانِ کنسرت بود و قربانی از حضور ویژهاش تشکر کرد و از او خواست تا سلامش را به آقای روحانی برسانند.
او در این کنسرتها قطعاتی تازه از آلبومِ «فروغ» که با آهنگسازی «سامان صمیمی» به تازگی منتشر شده است، اجرا کرد. همان شاعری که «علیرضا قربانی» دربارهاش در آلبومش نوشت: «آنچه فروغ فرخزاد را همانند نامش درخشان میسازد، پیوند مناسبی است که بین ادبیات کهن و شعر معاصر برقرار کرده. بیان احساساتش به ما نزدیکتر است؛ اما اصالت و هویت خود را حفظ کرده. چیزی که شاید این روزها ما نیز در موسیقی درحال تجربه آن هستیم، رسیدن به زبانی تازه با حفظ مفاهیم غنی موسیقی ایرانی برای روایت داستانی که هر زمان، دغدغه مشترک بشر بوده.»
«علیرضا قربانی» در این دوره از کنسرتهایش هم مثلِ همیشه طرحهایی ویژه برای طراحی صحنهاش داشت تا بارِ دیگر نشان دهد که تا چه اندازه برای مخاطبش احترام قایل است. در بازی رنگها و نورها، او قطعه «خرقه رقصان» را با شعری از مولانا به اجرا کرد و خواند: «عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن / تا چهها در می دمد این عشق در سرنای تنو». بعد از آن «مستانه میگریزی» را خواند و نوازندگانش با مهارت او را همراهی کردند. شعر این قطعه را «مسعود کلانتری» گفته است: «چون آهوی خرامان مستانه می گریزی/ از ما کشیده دامان ، مستانه می گریزی/ ای چهره ات چو خورشید سرخ از صفای مستی/ از ما شکسته جامان مستانه می گریزی.» این کنسرتها قرار بود پیش از این برگزار شود؛ اما به علت حادثهی تروریستی تهران به این روزها موکول شد. «قربانی» در این باره هم برای مخاطبانش توضیح داد: «فرا رسیدن عید بسیار سعید فطر را به شما تبریک میگویم و آرزوی قبولی طاعاتتان را دارم. بعد از حادثه تروریستی اخیر در تهران و بنابر خواسته خودمان به احترام داغداران و شهدای این حادثه، تاریخ کنسرت «فروغ» را جا به جا کردیم، در حالی که تمام مسوولان به ما اظهار کردند که هیچ مشکلی برای اجرای برنامه نیست؛ اما ما خودمان تصمیم گرفتیم تا کنسرت را به تاریخ دیگری موکول کنیم. حالا همزمان با آخرین شبِ اجرای این کنسرت، آرزو میکنم و لحظهشماری تا بارِ دیگر کنسرت را برگزار کنیم.»
او میگوید قرار است «فروغ» در شهرستانها هم روی صحنه رود. در ادامهی برنامه قطعاتِ «رنگارنگ» و «فروغ» اجرا شدند. قطعهی فروغ پایانِ بخش اول کنسرت بود و در ادامه «میخانه درافتاده» آغاز شد؛ در این قطعه قربانی،به تنهایی روی صحنه آمد و به صورت ایستاده قطعات را اجرا کرد: «روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده / دستار گرو کرده بیزار ز سجاده/ من مست و حریفم مست زلف خوش او در دست / احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده.»
اجرای قطعات «شهره شهر» و «سجده عقل» و «بیقرار» از دیگر قطعاتی بودند که در این کنسرت اجرا شد. بود که هنگام اجرای آن، قربانی ساز سهتار هم نواخت و نوازندگان هم در کنار او همخوانی میکردند. دو قطعه «بیداد» و «عاشقانه» پایانبخش این کنسرت بود. پویا سرایی نوازنده سنتور، میلاد محمدی نوازنده تار و شورانگیز، نیلوفر محبی نوازنده ویولن،محسن عبادی نوازنده ویولن، پریسا پیرزاده نوازنده ویولا، ماکان خویی نژاد نوازنده ویولنسل، فرشید پاتینیان نوازنده کنترباس، زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبه ای، بهتاش ابوالقاسم نوازنده سازهای کوبهای و سامان صمیمی اهنگساز و نوازنده کمانچه و سه تار در این کنسرت در کنارِ قربانی حضور داشتند.
او در کنسرتش آواز خواند به بهترین شکلِ ممکن. تصنیفهایش را اجرا کرد، با مهارتِ بسیار و البته یادش ماند که از خیلی چیزها به مخاطبانش بگوید. مثلا در دومین شب کنسرتش آرزو کند که رییسجمهور منتخب در کنسرتهایش ببیند. او در شبِ آخرِ کنسرتهایش هم از مخاطبانش تشکر کرد؛ از اینکه در این آشفته بازارِ هنر، از هنر جدی حمایت میکنند: «خوشحال هستم که در این آشفته بازار هنر، از هنر جدی حمایت میکنید، چون پیمودن مسیر در هنر جدی کار دشواری است.»
رضا موسوی، کارگردان کنسرت فروغ، درباره جزئیات این پروژه و خصوصاً نحوه طراحی دکور و نورپردازی به خبرنگار «موسیقی ما» گفت:«ما همیشه برای طراحی صحنه و شکل اجرا چند نکته را مدنظر قرار میدهیم. یکی از مهمترین موضوعاتی که من دنبال میکنم این است که هم از تکرار و هم از نوعی نگرش محافظهکارانه بپرهیزیم. این مسائل باعث میشود به سمت اتفاقاتی برویم که تجربهگرایانه است. درست است که شما تخیل و تصوری از کاری که میخواهید انجام بدهید دارید اما آنچه که رخ میدهد ممکن است با آنچه که شما تصور میکنید متفاوت باشد. یکی از این موارد شامل ابزار و ادواتی است که گاهی اوقات شرایط استفاده از آنها و نتیجهاش با آنچه تصور میکردید تفاوت خواهد داشت. همچنین وقتی قرار است که کار گروهی انجام دهید باید همه اعضای گروه، همدل باشند. من در زمینه موسیقی با افراد زیادی همکاری کردهام اما آقای علیرضا قربانی با وجود اینکه خواننده موسیقی کلاسیک و سنتی هستند اما خیلی همراه هستند و از تجربیات جدید استقبال می کنند. در برخورد با کلمه فروغ به معنی روشنی، من دیدم که همین موضوع کانسپت خوبی است و تصمیم گرفتیم مبنای کار خودمان را روی نور قرار دهیم. این موضوع با زمان کوتاه ما مصادف شد و نمیتوانستیم تولیدات زیادی داشته باشیم. از سوی دیگر در برخی کنسرتها این اتفاق رخ میدهد که غالب نوازندهها کمتر به چشم میآیند. اما در این کنسرت همه نوازندهها توانمند هستند و دیدیم که با بازی نور کار آنها بیشتر به چشم میآید و به همین دلیل نورهای موضعی را مناسبتر دیدیم. البته شرایط، اجازه استفاده از نورهای خیلی موضعی در نقاط خاص را نمیداد ولی با این وجود در این کنسرت هر نوازنده چهار نور موضعی داشت. در واقع از کلمه فروغ و روشنایی الهام گرفتیم و خواستیم همه چیز در معرض دید و نمایش باشد. به همین دلیل تمام پایههای نورها روی صحنه است و شما با انبوهی از پایهها و سه پایهها روی صحنه مواجه هستید و یک حالت استودیو را شاهد هستید. به عبارت دیگر ما یک استودیو عکاسی مجهز روی صحنه تالار وحدت داشتیم که در آن حدود 60 شاخه نور متمرکز و 10 شاخه نور غیرمتمرکز وجود داشت. همچنین هر تصویری که از نوازنده میبینید یک اکت نوری هم همراه آن ایجاد میشود. سعی کردیم در طول رپرتوار تنوع نورپردازی هم داشته باشیم و به فراخور هر بخش از نورهای جلو یا بکلایت یا نورهای چپ و راست استفاده کنیم و نورهای رنگی سالن را هم داشتیم. در صحنهای که با آن رو به رو بودید گروهی را داشتیم که قطعات سنتی را برپایه ساز و آواز اجرا میکردند ولی طراحی صحنه، مدرن بود. حس کردیم این پارادوکس میتواند در این اجرا مناسب باشد.»
این کارگردان تئاتر و کنسرت در پاسخ به این سوال که آیا شرایط استفاده از امکانات سالن وجود نداشت گفت:«شرایط استفاده از امکانات سالن وجود داشت. با وجود محدودیت زمان باز هم میتوانستیم از آن امکانات استفاده کنیم. مثلاً در اجرای اسفندماه آنقدر زمان کم داشتیم که نتوانستیم صد در صد توان خودمان را اجرایی کنیم ولی به هرحال طراحی صحنه و مسائل دیگر را داشتیم. آقای قربانی در آن برنامه گفتند که اگر فکر میکنید برای اجرای اول نمیتوانیم بخشهای مختلف را آماده کنید، از شب دوم با این طراحیها روی صحنه برویم و شب اول ساده باشد. اما به هرحال توانستیم و از همان شب اول انجام دادیم. در کنسرت فروغ هم مینیمالیستی مدنظرمان بود که بتوانیم به سادگی حرفمان را بیان کنیم. تمام حرف ما روی نور و اکت نوازندهها بود و هر ویدئو و هر بخشی اگر اضافه میکردیم، به هدف اصلی که داشتیم لطمه وارد میکرد. نکته مهم این بود که میخواستیم مخاطبان در آرامش و تمرکز کامل اجرا را ببینند.»
موسوی در ادامه پیرامون نحوه استقرار نوازندههای گروه روی صحنه هم این توضیحات را بیان کرد:«قرار بود طرح دکور ما مجموعهای از صندلیها و نشیمنها باشد و ساخته شوند. اگر میدانستیم کنسرت خردادماه لغو میشود و زمان بیشتری داریم به سمت ساخت این سازهها می رفتیم ولی آن موقع گفتیم وقت نیست و پس از لغو برنامه اول به دلیل حادثه تروریستی تهران هم دوباره با کمبود زمان برای اجرای جدید مواجه شدیم. اما با استفاده از امکانات سالن، چیدمان نوازندهها را درست کردیم. البته شکل نشستن اعضای ارکستر به نظر سرپرست گروه و آهنگساز بر میگردد و شکل نشستن اعضای گروه که روی صحنه دیدید براساس پیشنهاد آقای سامان صمیمی بود. تنها کاری که من کردم جداکردن جای نوازنده چلو و کنترباس بود تا به لحاظ کمپوزیسیون صحنه، ترکیببندی مناسبتری داشته باشیم. نوازندههای سازهای زهی هم به طبع باید پشت نوازندههای سنتی ردیف اول قرار میگرفتند و به همین دلیل باید کمی بالا میآمدند تا بیشتر دیده شوند و محوریت ما هم روی نورپردازی و بیشتر دیدهشدن نوازندهها بود. به همین دلیل 40 سانتی متر بالاتر از سایر اعضای گروه بودند.»
رضا موسوی در پایان گفت:«همیشه ما توقع نداریم مخاطبان جزئیات کاری که سخت یا آسان انجام شده و روی صحنه میرود را به دست بیاورند. به همین دلیل شاید اغلب تماشاگران متوجه نشوند که این نورهای به ظاهر ساده چه تعداد ترانس و سیم و مسائل دیگر دارند و ممکن است روی صدای سالن نویز ایجاد کنند. اما پروژه طراحی و کارگردانی کنسرت فروغ یکی از مشکلترین کارهایی بوده که انجام دادیم. علیرغم حجم کم تولیدات روی صحنه، به شدت سخت و غیرقابل کنترل بود. یکی از مشکلات خیلی جدی ماجرا این است که نورهایی که استفاده کردیم باید هرکدام «دینه» داشته باشند و تولید نویز میکنند. ما برای این نورها مسیری طراحی کردیم که به چشم نمیآیند ولی در این مسیر کابلهای نور و صدا را از همدیگر تفکیک کردیم. با این حال در یکی از شبهای اجرا، آقای بهتاش ابوالقاسم گفت که یک نویز وحشتناک در هدفونش دارد و صداها را نمیشنود. با اتاق صدا تماس گرفتیم و گفتند که مشکلی در مدارها وجود ندارد. من احساس کردم که ممکن است مشکل نویز از تجهیزات نورپردازی باشد و در همان شرایط تاریک و حین اجرا یکی از بچههای گروه را سینهخیز وارد دکور کردیم و متوجه شد که سیم هدفون چون طولانی بوده روی یک ترانس برق افتاده است. با وجود کمحجم بودن کار، این پیچیدگیها را داشتیم و به دلیل تخصص و تجربه تمامی اعضای گروه توانستیم بدون مشکل 4 شب کنسرت را به پایان برسانیم. من تخیل چنین اجرایی را از سالها قبل داشتم و خوشحالم که در کنسرت آقای علیرضا قربانی توانستیم آن را اجرایی کنیم و با همکاری همه دوستان، این پروژه عملی شد.»
او در این کنسرتها قطعاتی تازه از آلبومِ «فروغ» که با آهنگسازی «سامان صمیمی» به تازگی منتشر شده است، اجرا کرد. همان شاعری که «علیرضا قربانی» دربارهاش در آلبومش نوشت: «آنچه فروغ فرخزاد را همانند نامش درخشان میسازد، پیوند مناسبی است که بین ادبیات کهن و شعر معاصر برقرار کرده. بیان احساساتش به ما نزدیکتر است؛ اما اصالت و هویت خود را حفظ کرده. چیزی که شاید این روزها ما نیز در موسیقی درحال تجربه آن هستیم، رسیدن به زبانی تازه با حفظ مفاهیم غنی موسیقی ایرانی برای روایت داستانی که هر زمان، دغدغه مشترک بشر بوده.»
«علیرضا قربانی» در این دوره از کنسرتهایش هم مثلِ همیشه طرحهایی ویژه برای طراحی صحنهاش داشت تا بارِ دیگر نشان دهد که تا چه اندازه برای مخاطبش احترام قایل است. در بازی رنگها و نورها، او قطعه «خرقه رقصان» را با شعری از مولانا به اجرا کرد و خواند: «عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن / تا چهها در می دمد این عشق در سرنای تنو». بعد از آن «مستانه میگریزی» را خواند و نوازندگانش با مهارت او را همراهی کردند. شعر این قطعه را «مسعود کلانتری» گفته است: «چون آهوی خرامان مستانه می گریزی/ از ما کشیده دامان ، مستانه می گریزی/ ای چهره ات چو خورشید سرخ از صفای مستی/ از ما شکسته جامان مستانه می گریزی.» این کنسرتها قرار بود پیش از این برگزار شود؛ اما به علت حادثهی تروریستی تهران به این روزها موکول شد. «قربانی» در این باره هم برای مخاطبانش توضیح داد: «فرا رسیدن عید بسیار سعید فطر را به شما تبریک میگویم و آرزوی قبولی طاعاتتان را دارم. بعد از حادثه تروریستی اخیر در تهران و بنابر خواسته خودمان به احترام داغداران و شهدای این حادثه، تاریخ کنسرت «فروغ» را جا به جا کردیم، در حالی که تمام مسوولان به ما اظهار کردند که هیچ مشکلی برای اجرای برنامه نیست؛ اما ما خودمان تصمیم گرفتیم تا کنسرت را به تاریخ دیگری موکول کنیم. حالا همزمان با آخرین شبِ اجرای این کنسرت، آرزو میکنم و لحظهشماری تا بارِ دیگر کنسرت را برگزار کنیم.»
او میگوید قرار است «فروغ» در شهرستانها هم روی صحنه رود. در ادامهی برنامه قطعاتِ «رنگارنگ» و «فروغ» اجرا شدند. قطعهی فروغ پایانِ بخش اول کنسرت بود و در ادامه «میخانه درافتاده» آغاز شد؛ در این قطعه قربانی،به تنهایی روی صحنه آمد و به صورت ایستاده قطعات را اجرا کرد: «روزی تو مرا بینی میخانه درافتاده / دستار گرو کرده بیزار ز سجاده/ من مست و حریفم مست زلف خوش او در دست / احسنت زهی شاهد شاباش زهی باده.»
اجرای قطعات «شهره شهر» و «سجده عقل» و «بیقرار» از دیگر قطعاتی بودند که در این کنسرت اجرا شد. بود که هنگام اجرای آن، قربانی ساز سهتار هم نواخت و نوازندگان هم در کنار او همخوانی میکردند. دو قطعه «بیداد» و «عاشقانه» پایانبخش این کنسرت بود. پویا سرایی نوازنده سنتور، میلاد محمدی نوازنده تار و شورانگیز، نیلوفر محبی نوازنده ویولن،محسن عبادی نوازنده ویولن، پریسا پیرزاده نوازنده ویولا، ماکان خویی نژاد نوازنده ویولنسل، فرشید پاتینیان نوازنده کنترباس، زکریا یوسفی نوازنده سازهای کوبه ای، بهتاش ابوالقاسم نوازنده سازهای کوبهای و سامان صمیمی اهنگساز و نوازنده کمانچه و سه تار در این کنسرت در کنارِ قربانی حضور داشتند.
او در کنسرتش آواز خواند به بهترین شکلِ ممکن. تصنیفهایش را اجرا کرد، با مهارتِ بسیار و البته یادش ماند که از خیلی چیزها به مخاطبانش بگوید. مثلا در دومین شب کنسرتش آرزو کند که رییسجمهور منتخب در کنسرتهایش ببیند. او در شبِ آخرِ کنسرتهایش هم از مخاطبانش تشکر کرد؛ از اینکه در این آشفته بازارِ هنر، از هنر جدی حمایت میکنند: «خوشحال هستم که در این آشفته بازار هنر، از هنر جدی حمایت میکنید، چون پیمودن مسیر در هنر جدی کار دشواری است.»
رضا موسوی، کارگردان کنسرت فروغ، درباره جزئیات این پروژه و خصوصاً نحوه طراحی دکور و نورپردازی به خبرنگار «موسیقی ما» گفت:«ما همیشه برای طراحی صحنه و شکل اجرا چند نکته را مدنظر قرار میدهیم. یکی از مهمترین موضوعاتی که من دنبال میکنم این است که هم از تکرار و هم از نوعی نگرش محافظهکارانه بپرهیزیم. این مسائل باعث میشود به سمت اتفاقاتی برویم که تجربهگرایانه است. درست است که شما تخیل و تصوری از کاری که میخواهید انجام بدهید دارید اما آنچه که رخ میدهد ممکن است با آنچه که شما تصور میکنید متفاوت باشد. یکی از این موارد شامل ابزار و ادواتی است که گاهی اوقات شرایط استفاده از آنها و نتیجهاش با آنچه تصور میکردید تفاوت خواهد داشت. همچنین وقتی قرار است که کار گروهی انجام دهید باید همه اعضای گروه، همدل باشند. من در زمینه موسیقی با افراد زیادی همکاری کردهام اما آقای علیرضا قربانی با وجود اینکه خواننده موسیقی کلاسیک و سنتی هستند اما خیلی همراه هستند و از تجربیات جدید استقبال می کنند. در برخورد با کلمه فروغ به معنی روشنی، من دیدم که همین موضوع کانسپت خوبی است و تصمیم گرفتیم مبنای کار خودمان را روی نور قرار دهیم. این موضوع با زمان کوتاه ما مصادف شد و نمیتوانستیم تولیدات زیادی داشته باشیم. از سوی دیگر در برخی کنسرتها این اتفاق رخ میدهد که غالب نوازندهها کمتر به چشم میآیند. اما در این کنسرت همه نوازندهها توانمند هستند و دیدیم که با بازی نور کار آنها بیشتر به چشم میآید و به همین دلیل نورهای موضعی را مناسبتر دیدیم. البته شرایط، اجازه استفاده از نورهای خیلی موضعی در نقاط خاص را نمیداد ولی با این وجود در این کنسرت هر نوازنده چهار نور موضعی داشت. در واقع از کلمه فروغ و روشنایی الهام گرفتیم و خواستیم همه چیز در معرض دید و نمایش باشد. به همین دلیل تمام پایههای نورها روی صحنه است و شما با انبوهی از پایهها و سه پایهها روی صحنه مواجه هستید و یک حالت استودیو را شاهد هستید. به عبارت دیگر ما یک استودیو عکاسی مجهز روی صحنه تالار وحدت داشتیم که در آن حدود 60 شاخه نور متمرکز و 10 شاخه نور غیرمتمرکز وجود داشت. همچنین هر تصویری که از نوازنده میبینید یک اکت نوری هم همراه آن ایجاد میشود. سعی کردیم در طول رپرتوار تنوع نورپردازی هم داشته باشیم و به فراخور هر بخش از نورهای جلو یا بکلایت یا نورهای چپ و راست استفاده کنیم و نورهای رنگی سالن را هم داشتیم. در صحنهای که با آن رو به رو بودید گروهی را داشتیم که قطعات سنتی را برپایه ساز و آواز اجرا میکردند ولی طراحی صحنه، مدرن بود. حس کردیم این پارادوکس میتواند در این اجرا مناسب باشد.»
این کارگردان تئاتر و کنسرت در پاسخ به این سوال که آیا شرایط استفاده از امکانات سالن وجود نداشت گفت:«شرایط استفاده از امکانات سالن وجود داشت. با وجود محدودیت زمان باز هم میتوانستیم از آن امکانات استفاده کنیم. مثلاً در اجرای اسفندماه آنقدر زمان کم داشتیم که نتوانستیم صد در صد توان خودمان را اجرایی کنیم ولی به هرحال طراحی صحنه و مسائل دیگر را داشتیم. آقای قربانی در آن برنامه گفتند که اگر فکر میکنید برای اجرای اول نمیتوانیم بخشهای مختلف را آماده کنید، از شب دوم با این طراحیها روی صحنه برویم و شب اول ساده باشد. اما به هرحال توانستیم و از همان شب اول انجام دادیم. در کنسرت فروغ هم مینیمالیستی مدنظرمان بود که بتوانیم به سادگی حرفمان را بیان کنیم. تمام حرف ما روی نور و اکت نوازندهها بود و هر ویدئو و هر بخشی اگر اضافه میکردیم، به هدف اصلی که داشتیم لطمه وارد میکرد. نکته مهم این بود که میخواستیم مخاطبان در آرامش و تمرکز کامل اجرا را ببینند.»
موسوی در ادامه پیرامون نحوه استقرار نوازندههای گروه روی صحنه هم این توضیحات را بیان کرد:«قرار بود طرح دکور ما مجموعهای از صندلیها و نشیمنها باشد و ساخته شوند. اگر میدانستیم کنسرت خردادماه لغو میشود و زمان بیشتری داریم به سمت ساخت این سازهها می رفتیم ولی آن موقع گفتیم وقت نیست و پس از لغو برنامه اول به دلیل حادثه تروریستی تهران هم دوباره با کمبود زمان برای اجرای جدید مواجه شدیم. اما با استفاده از امکانات سالن، چیدمان نوازندهها را درست کردیم. البته شکل نشستن اعضای ارکستر به نظر سرپرست گروه و آهنگساز بر میگردد و شکل نشستن اعضای گروه که روی صحنه دیدید براساس پیشنهاد آقای سامان صمیمی بود. تنها کاری که من کردم جداکردن جای نوازنده چلو و کنترباس بود تا به لحاظ کمپوزیسیون صحنه، ترکیببندی مناسبتری داشته باشیم. نوازندههای سازهای زهی هم به طبع باید پشت نوازندههای سنتی ردیف اول قرار میگرفتند و به همین دلیل باید کمی بالا میآمدند تا بیشتر دیده شوند و محوریت ما هم روی نورپردازی و بیشتر دیدهشدن نوازندهها بود. به همین دلیل 40 سانتی متر بالاتر از سایر اعضای گروه بودند.»
رضا موسوی در پایان گفت:«همیشه ما توقع نداریم مخاطبان جزئیات کاری که سخت یا آسان انجام شده و روی صحنه میرود را به دست بیاورند. به همین دلیل شاید اغلب تماشاگران متوجه نشوند که این نورهای به ظاهر ساده چه تعداد ترانس و سیم و مسائل دیگر دارند و ممکن است روی صدای سالن نویز ایجاد کنند. اما پروژه طراحی و کارگردانی کنسرت فروغ یکی از مشکلترین کارهایی بوده که انجام دادیم. علیرغم حجم کم تولیدات روی صحنه، به شدت سخت و غیرقابل کنترل بود. یکی از مشکلات خیلی جدی ماجرا این است که نورهایی که استفاده کردیم باید هرکدام «دینه» داشته باشند و تولید نویز میکنند. ما برای این نورها مسیری طراحی کردیم که به چشم نمیآیند ولی در این مسیر کابلهای نور و صدا را از همدیگر تفکیک کردیم. با این حال در یکی از شبهای اجرا، آقای بهتاش ابوالقاسم گفت که یک نویز وحشتناک در هدفونش دارد و صداها را نمیشنود. با اتاق صدا تماس گرفتیم و گفتند که مشکلی در مدارها وجود ندارد. من احساس کردم که ممکن است مشکل نویز از تجهیزات نورپردازی باشد و در همان شرایط تاریک و حین اجرا یکی از بچههای گروه را سینهخیز وارد دکور کردیم و متوجه شد که سیم هدفون چون طولانی بوده روی یک ترانس برق افتاده است. با وجود کمحجم بودن کار، این پیچیدگیها را داشتیم و به دلیل تخصص و تجربه تمامی اعضای گروه توانستیم بدون مشکل 4 شب کنسرت را به پایان برسانیم. من تخیل چنین اجرایی را از سالها قبل داشتم و خوشحالم که در کنسرت آقای علیرضا قربانی توانستیم آن را اجرایی کنیم و با همکاری همه دوستان، این پروژه عملی شد.»
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 7 تیر 1396 - 14:07
دیدگاهها
واقعا درجه یکید آقای قربانی عزیز
علیرضا قربانی??????
افزودن یک دیدگاه جدید