نگاهی به آلبوم «همهمه کاشیها» اثر پیمان خازنی
او با زبان تازهاش، فرهنگ موسیقی ایرانی را فربهتر کرده است
نادر مشایخی
[ آهنگساز و رهبر ارکستر ]
«صدا» دو جنبه دارد؛ اخباری و عاطفی. در صداهای اخباری، نشانهها و پیامهای مستقیمی از سوی مولّد صدا وجود دارد که شنوندهها آن را در یک حالت عمومی درمییابند. اما در جنبه عاطفی صدا، الزاماً پیام مستقیمی از سوی مولد صدا صادر نمیشود و هر کس به فراخور داشتهها و اندوختههایش، دریافتهایی دارد. در این جنبه صدا، «منِ» مخاطب است که پیام نهفته در صدا را کشف میکند که این برداشت، دریافت شخصی است، نه اجتماعی. به عنوان مثال صدای ویلن فلان نوازنده شهیر دنیا در ذهن من متبادرکننده پیامی است که برای شخص دیگر، معناهای دیگری را در ذهن او تولید میکند. ترکیب جنبههای عاطفی صدا، یعنی آهنگسازی. در واقع کار آهنگساز، به وجود آوردن جنبههای عاطفی جدید از صداها است.
هر موسیقیای که وابسته به یک اقلیم یا فرهنگ خاص است، عادات شنیداری مخصوص خودش را دارد. مثلاً موسیقی ایرانی دو ستون دارد که تمام ماهیت آن روی این دو استوار است: بداههنوازی و صمیمیت.
در موسیقی اروپا، از قرن هجدهم به بعد، این دو جنبه به ندرت یافت میشود و اجراهای فرعی این موسیقی هستند. برعکسِ موسیقی ایرانی که در جمعهای کوچک بهتر شنیده میشود، موسیقی اروپایی نیاز به اجتماع و صحنه دارد و اساس آن بر نگرش گروهی است و بداههنوازی در آن چندان معنایی ندارد. اصل موسیقی ایرانی برای کنسرت طراحی نشده است. آسیبی که میکروفون به موسیقی ایرانی زده، بهمراتب بیشتر از محاسن آن بوده و صرفاً توانسته موجب تقویت جنبههای تجاری آن شود. البته هنرمندانی نظیر حسین علیزاده و کیهان کلهر از چنین ابزاری بهره برده و تکنیکهایی ابداع کردهاند که با میکروفون بهتر شنیده میشود.
یکی از جنبههای عاطفی صدا، درک مفهوم «زمان» است. اصوات، یک جنبه زمانی هم دارند که صرفاً در آن زمان، معنای درستی دارند. هر آهنگسازی به نسبت دانش و معرفتاش زمان را درک میکند و برای کشف جنبههای عاطفی جدید، دریچههایی میسازد تا بهواسطه آنها، شنونده را نیز همراه خود کند.
در آلبوم «همهمه کاشیها»، وقتی شنونده به خواندن شعر، توأم با شنیدن موسیقی دعوت میشود، یک «میانکنشِ» شخصی اتفاق میافتد؛ یک رویداد عاطفی-ذهنی که میتواند دریچهای جدید به سوی شنوندهای باشد که خود، یکی از اضلاع خلق این اثر است. در واقع، وجه سمانتیک و فونتیک صدا در هم آمیخته میشود.
اتفاقی که در کار «پیمان خازنی» افتاده، به وجود آوردن عادات شنیداری جدید است. او زمان را تعریف تازهای کرده و به واسطه زبان تازهاش، فرهنگ موسیقی ایرانی را فربهتر کرده است. او با در اختیار قرار دادن خوانش شعر در لحظاتی که موسیقی پخش میشود، به کشف جنبههای عاطفی تازهای دست میزند و موسیقی ایرانی را در زمان خویش، معناهای تازه میبخشد. حالا دیگر شنونده میماند و دنیایی تازه که خودش تصمیم میگیرد چگونه آن را بسازد.
مهم تجربه است و نو شدن.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 28 خرداد 1396 - 10:07
افزودن یک دیدگاه جدید