یادی از درگذشتگان موسیقی در سال 1395
به سوگ من نشستهای ولی نمردهام هنوز
موسیقی ما - «قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را میراند. سبکبار شوید تا برسید. همانا آنان که رفتند، در انتظار رسیدن شمایند.»
مرگ، تقدیر است و سرنوشت محتوم هر بشری. میتوان از مرگ هراسید یا چون مولای متقیان که از شکوه جهان آخرت آگاه است، بیصبرانه انتظارش را کشید. او به مؤمنانش نیز توصیه میکند: «ای مردم! شما را به یادآوری مرگ سفارش میکنم. از مرگ کمتر غفلت کنید. چگونه مرگ را فراموش میکنید، در حالی که او شما را فراموش نمیکند؟ و چگونه طمع میورزید، در حالی که به شما مهلت نمیدهد؟»
سالی که گذشت اما موسیقی ایران چهرههای بسیاری را از دست داد. از بزرگان حوزهی موسیقی سنتی ایران گرفته تا فعالان موسیقی پاپ و کسانی که در زمینهی موسیقی تلفیقی فعالیت داشتند. بسیاری از چهرههای موسیقی در حالی رفتند که هیچ جانشینی برای آنان نیست؛ بسیاری نیز با رفتنشان، بخش عظیمی از گنجینهی موسیقی نواحی ایران را با خود برای همیشه بردند. مرگ، سرنوشت محتوم تمام آدمیزادگان است.
شریف خیلی زود در رادیو به عنوان تکنواز آواز، خوانندگان را همراهی میکرد. یکی از مهمترین و دلنشینترین سبکهای نوازندگی تار متعلق به او بوده است. او با ابداعاتی که در نحوه انگشتگذاری و مضرابزنی در نقاط مختلف سیمهای تار انجام داده، از تار صدایی کاملاً متفاوت به وجود آورده که بسیاری معتقدند زیباترین صدای تولیدشده از ساز تار است. او با قریحه بیمانندش ملودیهایی بسیار لطیف و زیبا ساخته است.
فرهنگ شریف از سوی مرکز حفظ میراث فرهنگی شرق در دانشگاه موزه هنر لندن برای برگزاری کنسرت پژوهشی و همچنین تشکیل کارگاه تخصصی ساز تار دعوت شد. او در ایران نیز کنسرتهای متعددی در تالارهای متعدد و جشنوارهها برگزار کرد و همچنین همراه با محمدرضا شجریان اجراهای زیادی در ایران و کشورهای مختلف اجرا کرده است.
«هوشنگ کامکار» بعد از درگذشت او نوشت: «موسیقی ایران اگر چیزی دارد، از افرادی مانند فرهنگ شریف است که سکوی پرش موسیقی بودهاند. افرادی مانند او، خورشید موسیقی ملی ما هستند. یکی از خصوصیات بارز فرهنگ شریف، صاحبسبک بودن او بود. ما نوازندهی تار زیاد داریم، اما سبک شریف مختص خودش بود. فعالیتهایی که او در زمینه موسیقی ملی ایرانی داشت، بر هیچ کسی پوشیده نیست. فرهنگ شریف در گوش و قلب تمام موزیسینهای ایرانی جا دارد. نام او تا ابد جاودانه خواهد ماند و هیچ چیزی نمیتواند ارزش آن را کم کند.»
تفاوت خواندن شریف زاده با سایر استادان موسیقی محلی خراسان در این بود که او علاوه بر اجرای حزنانگیز موسیقی این خطه، نغمههایی را به صورت حماسی اجرا کرده که پژوهشگران معتقدند در تاریخ موسیقی خراسان هیچکس به این صورت نمیخوانده است. او در زندگی هنری خود، آثاری چون «یار وفادار»، «یا غیاث المستغیثین»، «سرو خرامان»، «مناجات خوانی»، «دلبر رعنا» و «بهاره دخترعمو» را خلق کرده بود.
در سال ۱۳۳۰ كه دوره عالی آهنگسازی در هنرستان عالی افتتاح شد، پورتراب نزد استادان برجستهای همچون گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیكاصلانیان و فریدون فرزانه، پیانو، سلفژ و هارمونی، فرم و دشیفراژ را فرا گرفت. او نزدیک نیمقرن در هنرستانهای عالی و ملی و دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول تدریس بود. از او چندین اثر تصنیفشده با عنوانهای «آواز بیگفتار» سرودهای وحدت و انقلاب، قطعات سوئیت هفتپیكر نظامی برای اركستر سمفونیك، چند قطعه ایرانی برای اركستر زهی، چند قطعه برای گروه كر آكاپلا، برگرفته از چند رباعی خیام و چندین اثر دیگر باقی مانده است.
از این خواننده، چهار آلبوم به نامهای «پشیمون»، «یار منی»، «شطرنج» و «دوسم داری» به یادگار مانده است. پیغان همچنین در قطعه «هموطن» با رضا صادقی، فرزاد فرزین و تنی چند از خوانندگان مطرح پاپ حضور داشت.
او در سال ۱۳۳۲ به سرپرستی ارکستر بزرگ رادیو انتخاب شد و تا سال ۱۳۳۵ در این سمت ارکستر را هدایت کرد. زندهیاد جواد لشگری جلد اول آثار خود را با شعر شعرای تراز اول به نام «صد آهنگ» به چاپ رسانیده و جلد دوم آن نغمههای «دلانگیز» نام دارد.
نحوه دعوت پیرنیا از او چنین بود که روزی نجاحی در منزل عبدالعلی وزیری مهمان بود و در منزل او سنتور میزده که پیرنیا بلافاصله برای اجرای برنامه دعوتاش میکند و پس از امتحانی که توسط چند استاد از او گرفته میشود، در گلهای شماره ۲۰ به اتفاق عبدالعلی وزیری شرکت و این برنامه در دستگاه «همایون» بود. پس از این برنامه بود که در گلهای گوناگون، پیرنیا همراه با خوانندگانی چون حسین قوامی، اکبر گلپایگانی، محمدرضا شجریان، محمود خوانساری، ایرج، عبدالوهاب شهیدی و بسیاری از خوانندگان گلها شرکت مستمر داشت. نجاحی در برنامههای دیگر رادیو نیز فعالیت داشته؛ از جمله تکنوازی سنتور و برنامه تکنوازان و چند سالی هم به اتفاق مهندس همایون خرم، برنامه موسیقی اصیل ایرانی را از برنامه دوم رادیو اف.ام اجرا میکرد.
او برای شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران -بهخصوص سنتور که یک ساز ملی است- مسافرتهای فراوانی به کشورهای مختلف كرده است. نجاحی بعد از انقلاب عمدتاً به تدریس پرداخت و کمتر اجرای صحنهای داشت. او بامداد صبح پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ درگذشت.
حسین تهرانی او را با زندهیاد روحالله خالقی آشنا کرد و بخشی از برنامههای کنسرتهای انجمن موسیقی ملی را به همنوازی سنتور طلیعه کامران و ضرب حسین تهرانی اختصاص یافت. خالقی بعدها محتوای برنامه همایون اجرای طلیعه کامران را ضبط کرد و بهعنوان نمونه هنر بانوان موسیقیدان ایران، طی بازدید خود از روسیه، به آن کشور برد. بنا به توصیه روحالله خالقی به طلیعه کامران، او در اواخر دهه ۲۰ به آموختن خط نت نزد روحالله خالقی و تکمیل آن نزد ابوالحسن صبا پرداخت.
«طلیعه کامران» همچنین نقاشی پرسابقه بود. اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۴۷ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرد. او ۱۱ نمایشگاه انفرادی داشت و در ۴۲ نمایشگاه گروهی در ایران و خارج از ایران شرکت کرد. کتاب «بخشهایی از ردیف حبیب سماعی به روایت طلیعه کامران» (منتشرشده توسط موسیقی عارف به سال ۱۳۸۸) و سیدی «یادگار حبیب» (حاوی بخشهایی از ردیف حبیب سماعی)، «سنتور طلیعه کامران، تنبک و آواز استاد حسین تهرانی» (منتشرشده در سال ۱۳۹۰) بخشی از فعالیتهای این هنرمند است.
افشین یداللهی بامداد چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ در مسیر بازگشت از هشتگرد به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش درگذشت. از دکتر افشین یداللهی پنج مجموعه شعر به نامهای «روزشمار یک عشق»، «امشب کنار غزلهای من بخواب»، «جنون منطقی»، «حرفهایی که باید میگفتم و تو باید میشنیدی» و «مشتری میکدهای بسته» به جا مانده است.
پورمیامین در آلبومهای «این حال من بیتوست» (علیرضا عصار)، «فاصله»، «نون و دلقک» و... (محمد اصفهانی)، «غریبه» (فریدون آسرایی)، «پاروی بیقایق»، «من خود آن سیزدهام» (محسن چاوشی)، «شلیک» (فرزاد فرزین)، «نفسهای بیهدف» (محسن یگانه)، «ناجی»، «با مردم بیگانه» و... (فرمان فتحعلیان) به نواختن گیتار پرداخته و صدها بار با خوانندگانی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، فرمان فتحعلیان و... روی صحنه رفت.
مرگ، تقدیر است و سرنوشت محتوم هر بشری. میتوان از مرگ هراسید یا چون مولای متقیان که از شکوه جهان آخرت آگاه است، بیصبرانه انتظارش را کشید. او به مؤمنانش نیز توصیه میکند: «ای مردم! شما را به یادآوری مرگ سفارش میکنم. از مرگ کمتر غفلت کنید. چگونه مرگ را فراموش میکنید، در حالی که او شما را فراموش نمیکند؟ و چگونه طمع میورزید، در حالی که به شما مهلت نمیدهد؟»
سالی که گذشت اما موسیقی ایران چهرههای بسیاری را از دست داد. از بزرگان حوزهی موسیقی سنتی ایران گرفته تا فعالان موسیقی پاپ و کسانی که در زمینهی موسیقی تلفیقی فعالیت داشتند. بسیاری از چهرههای موسیقی در حالی رفتند که هیچ جانشینی برای آنان نیست؛ بسیاری نیز با رفتنشان، بخش عظیمی از گنجینهی موسیقی نواحی ایران را با خود برای همیشه بردند. مرگ، سرنوشت محتوم تمام آدمیزادگان است.
- * فرهنگ شریف
شریف خیلی زود در رادیو به عنوان تکنواز آواز، خوانندگان را همراهی میکرد. یکی از مهمترین و دلنشینترین سبکهای نوازندگی تار متعلق به او بوده است. او با ابداعاتی که در نحوه انگشتگذاری و مضرابزنی در نقاط مختلف سیمهای تار انجام داده، از تار صدایی کاملاً متفاوت به وجود آورده که بسیاری معتقدند زیباترین صدای تولیدشده از ساز تار است. او با قریحه بیمانندش ملودیهایی بسیار لطیف و زیبا ساخته است.
فرهنگ شریف از سوی مرکز حفظ میراث فرهنگی شرق در دانشگاه موزه هنر لندن برای برگزاری کنسرت پژوهشی و همچنین تشکیل کارگاه تخصصی ساز تار دعوت شد. او در ایران نیز کنسرتهای متعددی در تالارهای متعدد و جشنوارهها برگزار کرد و همچنین همراه با محمدرضا شجریان اجراهای زیادی در ایران و کشورهای مختلف اجرا کرده است.
«هوشنگ کامکار» بعد از درگذشت او نوشت: «موسیقی ایران اگر چیزی دارد، از افرادی مانند فرهنگ شریف است که سکوی پرش موسیقی بودهاند. افرادی مانند او، خورشید موسیقی ملی ما هستند. یکی از خصوصیات بارز فرهنگ شریف، صاحبسبک بودن او بود. ما نوازندهی تار زیاد داریم، اما سبک شریف مختص خودش بود. فعالیتهایی که او در زمینه موسیقی ملی ایرانی داشت، بر هیچ کسی پوشیده نیست. فرهنگ شریف در گوش و قلب تمام موزیسینهای ایرانی جا دارد. نام او تا ابد جاودانه خواهد ماند و هیچ چیزی نمیتواند ارزش آن را کم کند.»
- * ابراهیم شریفزاده
تفاوت خواندن شریف زاده با سایر استادان موسیقی محلی خراسان در این بود که او علاوه بر اجرای حزنانگیز موسیقی این خطه، نغمههایی را به صورت حماسی اجرا کرده که پژوهشگران معتقدند در تاریخ موسیقی خراسان هیچکس به این صورت نمیخوانده است. او در زندگی هنری خود، آثاری چون «یار وفادار»، «یا غیاث المستغیثین»، «سرو خرامان»، «مناجات خوانی»، «دلبر رعنا» و «بهاره دخترعمو» را خلق کرده بود.
- * مصطفی کمالپورتراب
در سال ۱۳۳۰ كه دوره عالی آهنگسازی در هنرستان عالی افتتاح شد، پورتراب نزد استادان برجستهای همچون گیتی امیرخسروی، امانوئل ملیكاصلانیان و فریدون فرزانه، پیانو، سلفژ و هارمونی، فرم و دشیفراژ را فرا گرفت. او نزدیک نیمقرن در هنرستانهای عالی و ملی و دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول تدریس بود. از او چندین اثر تصنیفشده با عنوانهای «آواز بیگفتار» سرودهای وحدت و انقلاب، قطعات سوئیت هفتپیكر نظامی برای اركستر سمفونیك، چند قطعه ایرانی برای اركستر زهی، چند قطعه برای گروه كر آكاپلا، برگرفته از چند رباعی خیام و چندین اثر دیگر باقی مانده است.
- * علیمحمد بلوچ
- * حسن پیغان
از این خواننده، چهار آلبوم به نامهای «پشیمون»، «یار منی»، «شطرنج» و «دوسم داری» به یادگار مانده است. پیغان همچنین در قطعه «هموطن» با رضا صادقی، فرزاد فرزین و تنی چند از خوانندگان مطرح پاپ حضور داشت.
- * جواد لشگری
او در سال ۱۳۳۲ به سرپرستی ارکستر بزرگ رادیو انتخاب شد و تا سال ۱۳۳۵ در این سمت ارکستر را هدایت کرد. زندهیاد جواد لشگری جلد اول آثار خود را با شعر شعرای تراز اول به نام «صد آهنگ» به چاپ رسانیده و جلد دوم آن نغمههای «دلانگیز» نام دارد.
- * حسین طیبی
- * مجید نجاحی
نحوه دعوت پیرنیا از او چنین بود که روزی نجاحی در منزل عبدالعلی وزیری مهمان بود و در منزل او سنتور میزده که پیرنیا بلافاصله برای اجرای برنامه دعوتاش میکند و پس از امتحانی که توسط چند استاد از او گرفته میشود، در گلهای شماره ۲۰ به اتفاق عبدالعلی وزیری شرکت و این برنامه در دستگاه «همایون» بود. پس از این برنامه بود که در گلهای گوناگون، پیرنیا همراه با خوانندگانی چون حسین قوامی، اکبر گلپایگانی، محمدرضا شجریان، محمود خوانساری، ایرج، عبدالوهاب شهیدی و بسیاری از خوانندگان گلها شرکت مستمر داشت. نجاحی در برنامههای دیگر رادیو نیز فعالیت داشته؛ از جمله تکنوازی سنتور و برنامه تکنوازان و چند سالی هم به اتفاق مهندس همایون خرم، برنامه موسیقی اصیل ایرانی را از برنامه دوم رادیو اف.ام اجرا میکرد.
او برای شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران -بهخصوص سنتور که یک ساز ملی است- مسافرتهای فراوانی به کشورهای مختلف كرده است. نجاحی بعد از انقلاب عمدتاً به تدریس پرداخت و کمتر اجرای صحنهای داشت. او بامداد صبح پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۵ درگذشت.
- * طلیعه کامران
حسین تهرانی او را با زندهیاد روحالله خالقی آشنا کرد و بخشی از برنامههای کنسرتهای انجمن موسیقی ملی را به همنوازی سنتور طلیعه کامران و ضرب حسین تهرانی اختصاص یافت. خالقی بعدها محتوای برنامه همایون اجرای طلیعه کامران را ضبط کرد و بهعنوان نمونه هنر بانوان موسیقیدان ایران، طی بازدید خود از روسیه، به آن کشور برد. بنا به توصیه روحالله خالقی به طلیعه کامران، او در اواخر دهه ۲۰ به آموختن خط نت نزد روحالله خالقی و تکمیل آن نزد ابوالحسن صبا پرداخت.
«طلیعه کامران» همچنین نقاشی پرسابقه بود. اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۴۷ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار کرد. او ۱۱ نمایشگاه انفرادی داشت و در ۴۲ نمایشگاه گروهی در ایران و خارج از ایران شرکت کرد. کتاب «بخشهایی از ردیف حبیب سماعی به روایت طلیعه کامران» (منتشرشده توسط موسیقی عارف به سال ۱۳۸۸) و سیدی «یادگار حبیب» (حاوی بخشهایی از ردیف حبیب سماعی)، «سنتور طلیعه کامران، تنبک و آواز استاد حسین تهرانی» (منتشرشده در سال ۱۳۹۰) بخشی از فعالیتهای این هنرمند است.
- * افشین یداللهی
افشین یداللهی بامداد چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ در مسیر بازگشت از هشتگرد به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش درگذشت. از دکتر افشین یداللهی پنج مجموعه شعر به نامهای «روزشمار یک عشق»، «امشب کنار غزلهای من بخواب»، «جنون منطقی»، «حرفهایی که باید میگفتم و تو باید میشنیدی» و «مشتری میکدهای بسته» به جا مانده است.
- * حبیب محبیان
- * هادی پاکزاد
- * شاهرخ پورمیامین
پورمیامین در آلبومهای «این حال من بیتوست» (علیرضا عصار)، «فاصله»، «نون و دلقک» و... (محمد اصفهانی)، «غریبه» (فریدون آسرایی)، «پاروی بیقایق»، «من خود آن سیزدهام» (محسن چاوشی)، «شلیک» (فرزاد فرزین)، «نفسهای بیهدف» (محسن یگانه)، «ناجی»، «با مردم بیگانه» و... (فرمان فتحعلیان) به نواختن گیتار پرداخته و صدها بار با خوانندگانی چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، فرمان فتحعلیان و... روی صحنه رفت.
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 27 اسفند 1395 - 13:55
دیدگاهها
خدا همه رو بیامرزه
مهمترین و خاطره سازترین چهره ای که فوت کردند " استاد محمد حیدری" بودند که متاسفانه توی هیچ خبر و گزارشی ازشون اسم نبردید و اسم خودتونم گذاشتید رسانه موسیقی مستقل!!!!!!!!!
ادمین با تشکر
و البته استاد بزرگ و گرانقدر زنده یاد سلیم موذن زاده ، صدایی به وسعت آسمان ...
استاد محمد حيدرى جزو اهالى موسيقى نبود!؟
روحشان شاد یادشان گرامی
چه غمی میشینه رو دل آدم وقتی این تصاویرو میبینه
روح همگی شاد
با اینکه افشین یداللهی یکی از هزاران نفری هست که در سال و در جاده ها می میرن اما غم بزرگی ب دل همه گذاشت ... حیف. همه با هم غمگینیم ❤...نوبت ماهم خواهد رسید
روح همشون شاد
روحشون شاد
افشین یدالهی چه غیر منتظره هست فوتش اصلا نمیشه باور کرد
خیلی برای افشین یداللهی گریه کردم
روحشان شاد و یادشان گرامی باد
روحشون شاد
روحشان شاد
افزودن یک دیدگاه جدید