گفتوگو با آهنگساز سرشناس موسیقی پاپ از جشنواره موسیقی فجر تا حواشی مربوط به سالار عقیلی و آلبوم محسن چاوشی
بهروز صفاریان: خوانندههای ما فقط از مخاطبان خود پول میگیرند تا ماشین و خانه خود را عوض کنند!
موسیقی ما - حمیدرضا منبتی/ فرزان صوفی: بهروز صفاريان آهنگساز برجسته موسيقي پاپ همواره منتقد صريحي بوده است. سالها پيش كه روابط بسيار خوبي با تلويزيون داشت، در يكي از برنامههاي رضا رشيدپور انتقادات جامعه موسيقي به نوع مواجهه صدا و سيما با موسيقي را روي آنتن زنده مطرح كرد و البته بعد از آن، مدتي هم از تلويزيون دور ماند. صفاريان اين بار هم در قامت يك آهنگساز كاربلد و مقبول جامعه هنري و مخاطبان موسيقي، نظرات صريحي درباره داستان حضور سالار عقيلي در آن شبكه ماهوارهاي مطرح ميكند. به عنوان داور بخش پاپ جشنواره موسيقي فجر هم آن را نقد ميكند و هم به انتقادات ما پاسخ ميگويد و در نهايت، به عنوان همكار نزديك محسن چاوشي در آلبوم «امير بيگزند» و قطعات سريال «شهرزاد» از وضعيت آلبوم و نوع همكارياش با اين چهره متفاوت و پرطرفدار موسيقي پاپ سخن ميگويد. صراحت صفاريان از اولين پاسخاش در اين گفتوگو تا آخرين كلاماش درباره انسانهاي اشتباهي همچنان برقرار است.
اتفاق بعدی این است که افرادی شبیه به «تتلو» شکل میگیرند و در ازای آنها یک تعداد از آقایان فرصتطلب با قلاب ماهیگیری نشستهاند تا اگر توجیهی برای فلان آدم وجود داشته باشد و بتوانند برایش مجوز بگیرند، آنها را شکار کنند و از او پول درآورند. حالا تحلیل من درباره اتفاقات مربوط به سالار عقیلی هم این است که شاید فکر کرده نسبت به افرادی مثل «پرواز همای» عقب افتاده یا نسبت به «همایون شجریان» که به راحتی ویدئو میسازد، با هومن خلعتبری کنسرت برگزار میکند و اینجا هم به راحتی کنسرتهایش برگزار میشود و حواشی خوب هم برای او شکل میگیرد. فکر میکنید چرا؟ چون در مملکت ما، آدمهایی که بیشتر با سیستم مخالفت کنند، قهرمان میشوند.
از نظر من سالار عقیلی رفت تا برای خودش تبلیغات خوب و مارکتینگ کند؛ وگرنه فردی با این تجربه، قاعدتاً میداند که اگر عکسی بگیرد یا گفتوگویی انجام دهد، برایش بهطور حتم دردسرساز میشود؛ آن هم با رسانهای که معاند نظام است. اما میبینید که کنسرتهای آقای «همای» -علیرغم اینکه از نظر اغلب موزیسینهای سنتی خواننده نیست- در اینجا خیلی موفق میشود. او به خوبی برای خودش تبلیغات کرده و چون مخالفخوانی میکند و از ممنوعهها حرف زده، قهرمان هم شده است. احتمالاً سالار عقیلی هم فکر کرده به این طریق میتواند برای خودش تبلیغات کند. اتفاقاً آدمهایی که به آقای عقیلی معترضاند باید از او حمایت کنند و برای حضورش به او کمک کنند؛ چرا که همه ما باید بتوانیم این کار را انجام دهیم. من از این کار استقبال میکنم به شرطی که برای همه یکسان باشد.
درباره بخش رقابتی هم باید بگویم در مراسمی که مقایسه و داوری هست، همیشه حواشی و موافق و مخالف زیادی وجود دارد که همه هم به آن واقف هستیم. لغو کنسرتها و این اتفاقها هم چیز عجیبی نیست و تا جایی که اطلاع دارم، همیشه در جشنوارهها و مراسم اینچنینی وجود داشته است. اما اگر بخواهم به بخش مثبت آن نگاه کنم، به سهم خودم که در بازار پاپ فعالیت میکنم، این موضوع را که یک جشنواره دولتی بخش پاپ را به رسمیت شناخته و برای آن جایزه در نظر گرفته است، یک قدم مثبت برای موزیسنهای پاپ میدانم. جشنواره فجر معمولاً بخش مالی خود را از کنسرت هنرمندان معروف که هیچ کمک خاصی هم به آنها نکرده، تأمین میکند و آن را خرج جایزه به موسیقیهای نواحی و سنتی و بقیه ژانرها میکند. راستش برای من عجیب بود که چرا اینهمه آدم حرفهای که همیشه میتوانند در طول سال کنسرت برگزار کنند، در جشنواره حضور پیدا میکنند که متوجه شدم هزینه جشنواره باید از راه آنها تأمین شود. به هر حال نظر من این است که خوشحالم موسیقی پاپ از دید جمهوری اسلامی ایران جدی گرفته شده است.
الان در کنسرتهای پاپ هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و هر بار همان کارهای سابق تکرار میشوند. طبیعتاً منِ نوعی در چنین شرایطی ترجیح میدهم کنسرتهای گروه «پالت»، «چارتار» یا همین «کاکوبند» را ببینم. البته حق این گروهها هم هست، چون فعلاً کارهای متفاوت انجام میدهند. کدام خواننده است که یک درصد از پولی که از مردم میسازد را به شعور خود مردم برگرداند؟ همه آن پولها تبدیل به سیمان و آهن میشوند! اما مثلاً در آمریکا یکی از دلایلی که روی استیج اتفاقهای خوبی میافتد، این است که هنرمند فکر میکند و تصمیم میگیرد دفعه بعد برای مخاطبش سرمایهگذاری کند. خوانندههای اینجا فقط از مخاطبان خود پول میگیرند تا ماشین و خانه خود را عوض کنند. شما به من بگویید کدام خواننده است که کمی به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و بخواهد از پولی که از آنها میگیرد، درصدی را با کارهایش به آنها بازگرداند؟ همه دنبال این هستند که اجراهایشان ارزانتر تمام شود تا پول بیشتری برایشان بماند. در این شرایط چرا نباید کنسرتها افت کنند؟
- * ظاهراً انتشار آلبوم جدید محسن چاوشی به بعد موکول شد. از «امیر بیگزند» چه خبر؟
- * یعنی لزوماً تمام آلبوم زبان کلاسیک یا زبان محاورهای نداشته باشد؟
- * در حال حاضر چند قطعه برای آلبوم ساخته شده؟
- * سریال «شهرزاد» و موفقیت ترانههای آن، چهقدر در روند تولید آلبوم تأثیر داشت؟ یعنی انتخاب قطعات آلبوم بعد از این موفقیت تغییر کرد؟
- * ماجرای همکاری محسن چاوشی و سینا سرلک برای سریال «شهرزاد» چه بود؟ چون به هر حال ترکیب چندان مأنوسی به نظر نمیرسید.
- * هیچوقت ساخت موسیقی متن این سریال به شما پیشنهاد نشد؟
- * فردین خلعتبری در چهار قسمت اول سریال حضور داشت که با تصنیفی از علیرضا قربانی پخش میشد و تغییر آهنگساز حواشی زیادی را ایجاد کرد.
- * حرف از علیرضا قربانی و موسیقی ایرانی شد. بد نیست گریزی هم بزنیم به اتفاقی که چند وقت پیش خیلی سر و صدا کرد؛ ماجرای حضور سالار عقیلی در شبکه «من و تو» و اتفاقات بعد از آن که فکر میکنم همه به آن واقف باشند. کلاً درباره این موضوع چه نظری دارید؟
اتفاق بعدی این است که افرادی شبیه به «تتلو» شکل میگیرند و در ازای آنها یک تعداد از آقایان فرصتطلب با قلاب ماهیگیری نشستهاند تا اگر توجیهی برای فلان آدم وجود داشته باشد و بتوانند برایش مجوز بگیرند، آنها را شکار کنند و از او پول درآورند. حالا تحلیل من درباره اتفاقات مربوط به سالار عقیلی هم این است که شاید فکر کرده نسبت به افرادی مثل «پرواز همای» عقب افتاده یا نسبت به «همایون شجریان» که به راحتی ویدئو میسازد، با هومن خلعتبری کنسرت برگزار میکند و اینجا هم به راحتی کنسرتهایش برگزار میشود و حواشی خوب هم برای او شکل میگیرد. فکر میکنید چرا؟ چون در مملکت ما، آدمهایی که بیشتر با سیستم مخالفت کنند، قهرمان میشوند.
از نظر من سالار عقیلی رفت تا برای خودش تبلیغات خوب و مارکتینگ کند؛ وگرنه فردی با این تجربه، قاعدتاً میداند که اگر عکسی بگیرد یا گفتوگویی انجام دهد، برایش بهطور حتم دردسرساز میشود؛ آن هم با رسانهای که معاند نظام است. اما میبینید که کنسرتهای آقای «همای» -علیرغم اینکه از نظر اغلب موزیسینهای سنتی خواننده نیست- در اینجا خیلی موفق میشود. او به خوبی برای خودش تبلیغات کرده و چون مخالفخوانی میکند و از ممنوعهها حرف زده، قهرمان هم شده است. احتمالاً سالار عقیلی هم فکر کرده به این طریق میتواند برای خودش تبلیغات کند. اتفاقاً آدمهایی که به آقای عقیلی معترضاند باید از او حمایت کنند و برای حضورش به او کمک کنند؛ چرا که همه ما باید بتوانیم این کار را انجام دهیم. من از این کار استقبال میکنم به شرطی که برای همه یکسان باشد.
- * نظر دیگر خوانندگان هم این بود که چرا اتفاقی برای سالار عقیلی نیفتاد اما ما برای شائبه همکاری با رادیو جوان، باید ممنوعالفعالیت شویم.
- * البته فرق بهروز صفاریان با سالار عقیلی این است که عقیلی کارهایی مثل تیتراژ سریال «معمای شاه» را خوانده است.
- * فکر نمیکنید این یکجور نشان دادن نقشه راه به آدمها است تا تعدادی از این قطعات بسازند و بعد تبدیل به افراد قابل قبول از طرف ارشاد شوند؟
- * شما زمانی که کارهایی مثل «گل یاس» و «بوی سیب» را ساختید، به همین دلیل بود یا واقعاً دلی این کار را انجام دادید؟
- * اینکه گفته شده سالار عقیلی با دیگران متفاوت است را قبول دارید؟
- * گفتی این حق را برای سیستم قائلی، اما آدم به این فکر میکند که کاش شرایطی مهیا بود که اگر مثلاً کاوه یغمایی تصمیم به برگشتن میگیرد، بتواند به راحتی این کار را انجام دهد. یا اگر پسفردا شادمهر عقیلی هم شرایطش فراهم شود، بتواند دوباره به اینجا برگردد.
- * البته برخی معتقدند عنوان کردن این موضوع که سالار عقیلی با بقیه متفاوت است، به این معناست که ما یک خواننده دستنشانده داریم. برخی هم معتقد بودند این حواشی به وجود آمد که تور اروپا و آمریکای سالار عقیلی بفروشد.
- * در این صورت دوباره صدای خوانندههای داخلی بلند میشود که چرا باید شادمهر به ایران برگردد؟
- * پس اعتراضی را که خوانندهها درباره سالار مطرح کردهاند، وارد نمیدانید؟
- * اتفاق نامناسبی که افتاد، این بود که خوانندهها بازی را وارد رقابت پاپ-سنتی کردند و گفتند این تبعیض بین خوانندههای پاپ و سنتی وجود دارد. در صورتی که خیلی از خوانندههای سنتی هم مشکل دارند و ممنوعالفعالیت هستند.
- * جشنواره موسیقی فجر با ساختاری متفاوت پیش رفت. چهقدر با این سیستم موافقید و چه انتقاداتی به آن دارید؟
درباره بخش رقابتی هم باید بگویم در مراسمی که مقایسه و داوری هست، همیشه حواشی و موافق و مخالف زیادی وجود دارد که همه هم به آن واقف هستیم. لغو کنسرتها و این اتفاقها هم چیز عجیبی نیست و تا جایی که اطلاع دارم، همیشه در جشنوارهها و مراسم اینچنینی وجود داشته است. اما اگر بخواهم به بخش مثبت آن نگاه کنم، به سهم خودم که در بازار پاپ فعالیت میکنم، این موضوع را که یک جشنواره دولتی بخش پاپ را به رسمیت شناخته و برای آن جایزه در نظر گرفته است، یک قدم مثبت برای موزیسنهای پاپ میدانم. جشنواره فجر معمولاً بخش مالی خود را از کنسرت هنرمندان معروف که هیچ کمک خاصی هم به آنها نکرده، تأمین میکند و آن را خرج جایزه به موسیقیهای نواحی و سنتی و بقیه ژانرها میکند. راستش برای من عجیب بود که چرا اینهمه آدم حرفهای که همیشه میتوانند در طول سال کنسرت برگزار کنند، در جشنواره حضور پیدا میکنند که متوجه شدم هزینه جشنواره باید از راه آنها تأمین شود. به هر حال نظر من این است که خوشحالم موسیقی پاپ از دید جمهوری اسلامی ایران جدی گرفته شده است.
- * اصلاً وجود جایزه را برای چنین جشنوارهای لازم میدانید؟
- * یک مشکل این است که ورود دولت در چنین مواردی، باعث میشود جوایز سمتوسو پیدا کند و ممکن است کار را خراب کند.
- * در بخش خصوصی مثلاً در «جشن موسیقی ما» هم چنین حرکتی صورت میگیرد. شما تفاوت این دو را در چه میبینید؟
- * انتقادی که نسبت به جایزه «باربد» وجود داشت این بود که چرا باید بخش زیادی از جوایز به مسئولان برگزاری و داوران جشنواره تعلق بگیرد و این سوال مطرح شده بود که چرا باید کسی که قرار است اثرش مورد بررسی قرار بگیرد، خودش هم به عنوان داور حضور داشته باشد.
- * نه. بودند هنرمندان دیگری که در بخش داوری حضور داشتند و آثارشان به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.
- * یعنی نام عوامل آلبوم عنوان نمیشد؟
- * پس داوران روی آلبوم خودشان حق رای نداشتند؟
- * این جزو قوانین داوری بود یا فقط شخص شما چنین کاری کردید؟
- * موضوع دیگر دستهبندی آثار بود که به نظر میرسید جامع و کامل نیست. مثلاً نوازندگان به عدم حضورشان در این بخش انتقاد داشتند یا بخش تلفیقی که معتقدند بودند چرا نباید جایزه بهترین خواننده در این قسمت وجود داشته باشد یا بخش بهترین تنظیمکننده و مسائلی از این قبیل.
- * موضوع دیگر بررسی آثار در دو سال اخیر بود. اینکه اگر قرار است این جایزه سالانه برگزار شود، دلیلی وجود ندارد که در دوره اول، آثار دو سال گذشته بررسی شود. با این کار شایعاتی به وجود آمد که سیاستی پشت کار است تا به این ترتیب برخی از آلبومها هم که برای دو سال پیش هستند، شامل این جایزه شوند.
- * شما در جشنواره فیلم فجر هم یک قطعه برای فیلم «نفس» (ساخته نرگس آبیار) با صدای حجت اشرفزاده داشتید. کمی راجع به این همکاری توضیح دهید.
- * در قطعهای که برای فیلم «نفس» ساخته شده، نسبت به آلبوم حجت اشرفزاده، با جنس دیگری از صدای این خواننده روبهرو شده بودیم. امکان اینکه بخواهید با چنین خواننده و چنین جنس صدایی کار کنید هم وجود دارد یا فقط در حد همین تکآهنگها خواهد ماند؟
- * کارهای بیکلام در چه سبک و سیاقی؟
- * سال گذشته در این جنس از موسیقی بیکلام که میگویی، آلبوم گروه «کاکوبند» منتشر شد. نظرت راجع به آن چه بود؟
الان در کنسرتهای پاپ هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و هر بار همان کارهای سابق تکرار میشوند. طبیعتاً منِ نوعی در چنین شرایطی ترجیح میدهم کنسرتهای گروه «پالت»، «چارتار» یا همین «کاکوبند» را ببینم. البته حق این گروهها هم هست، چون فعلاً کارهای متفاوت انجام میدهند. کدام خواننده است که یک درصد از پولی که از مردم میسازد را به شعور خود مردم برگرداند؟ همه آن پولها تبدیل به سیمان و آهن میشوند! اما مثلاً در آمریکا یکی از دلایلی که روی استیج اتفاقهای خوبی میافتد، این است که هنرمند فکر میکند و تصمیم میگیرد دفعه بعد برای مخاطبش سرمایهگذاری کند. خوانندههای اینجا فقط از مخاطبان خود پول میگیرند تا ماشین و خانه خود را عوض کنند. شما به من بگویید کدام خواننده است که کمی به شعور مخاطب خود احترام بگذارد و بخواهد از پولی که از آنها میگیرد، درصدی را با کارهایش به آنها بازگرداند؟ همه دنبال این هستند که اجراهایشان ارزانتر تمام شود تا پول بیشتری برایشان بماند. در این شرایط چرا نباید کنسرتها افت کنند؟
- * البته حمایت تهیهکننده هم خیلی مؤثر است؛ چرا که کم پیش میآید یک تهیهکننده ریسک کند و روی کار متفاوتی سرمایه بگذارد.
منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
تاریخ انتشار : جمعه 20 بهمن 1396 - 18:27