جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
پرونده‌ای برای آلبوم «رویا» با صدای «سینا حجازی» - 2
پویا نیکپور: سینا حجازی با همین سبک خودش دیگر نیاز به کار ارکسترال ندارد
 
[ پویا نیکپور - آهنگساز و تنظیم‌کننده ]

می توان گفت که آلبوم رویا از لحاظ ویژگی تقریبا به «رِگه» نزدیک است. منتهی این رِگه، ایرانی شده است. زیرا این سبک معمولا از آمریکای لاتین و جنوب آمریکا می‌آید و المان‌های موسیقی متفاوتی دارد. اما از لحاظ ریتم اگر در نظر بگیریم این آلبوم رگه است و خود ایشان وقتی در مورد این سبک چنین ادعایی به عنوان آهنگساز و تنظیم کننده آلبوم دارد همینطور است.

موزیک‌ها به نظر من جا افتاده و نقص ندارد. موزیک‌ها خوب تهیه و ضبط و میکس شده است. درباره میکس و مسترها نظرات متفاوت است و ما الان فقط در مورد این بخش صحبت نمی‌کنیم. به نوعی می‌توانیم بگوییم که این کار رگه است.

رنگ و بوی شرقی و ایرانی شده طبیعتا در ملودی‌های این کار هم وجود دارد. زیرا رگه آمریکایی و رگه جاماییکایی جذابیت چندانی برای مخاطب ایرانی ندارد. آخرین رگه‌ای که کار کردم برای «رضا یزدانی» بود و کلا این سبک ریتم‌ها ویژگی خاصی دارد. گیتار شرایط و ویژگی خاص دارد و سازهای بادی یک زمان وجود دارد و یک زمان هم نیست. نوع خواندن‌ها و ترجیع بند‌ها هم مختص خودش است. رگه سبکی است که برای خودش شاخ و برگ‌های زیادی دارد. در مورد آلبوم سینا حجازی نکته این است که رگه‌های او اکثرا ماژور است. رگه‌های ماژور زمانی ایرانی خواهد شد که وارد دستگاه ماهور یا همان ماژور شود.

من خیلی اعتقاد ندارم که این سبک وارد دستگاه‌های سنتی هم بشود چون یک نوع موسیقی پاپ است. در موارد زیادی خواننده به سمت موسیقی ای می‌رود که طعمی از موسیقی ایرانی در آن وجود دارد و همین که باعث می شود خیلی غربی نباشد، طرفداران بهتری هم پیدا می کند. اگر الگو خیلی غربی باشد، آن اتفاق خاص برای برخی کارها رخ نمی دهد. آقای حجازی در برخی کارها حتی تحریرهایی که زده دستگاه‌ها را هم رد کرده است.

طبیعتا زمانی که همه ملودی‌ها را یک نفر می‌سازد و خودش تنظیم می‌کند، شباهت پیش می‌آید. در این آلبوم ملودی ها همگی ماژور و به اصطلاح شاد هستند. این می تواند هم می‌تواند یک ویژگی مثبت و هم می‌تواند یک ویژگی منفی باشد. ما معمولا در انتقادات خود سعی می‌کنیم همیشه دوست داریم یک کعبه آمال تصور کنیم و ایراد بگیریم اما نقد من اینگونه نیست. آلبوم اول هرکسی که بخواهیم مورد انتقاد قرار دهیم اولا از لحاظ ساز، موسیقی و ماژوربودن اینقدر جزئیات ندارد.

چیزی که در تکست آلبوم دیدم این بود که همه را به خندیدن دعوت می کند. اساسا موسیقی او بیشتر ذائقه شما را بیشتر به سمت شاد و مثبت بودن می‌برد تا اینکه بخواهد به سمت ناله و گریه کردن و بغض و نوحه خوانی ببرد. شخصا در این فیلد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر کار کرده‌ام و این نوع موسیقی برای خودم ملموس‌تر و جالب‌تر و پرانگیزه‌تر است. به هرحال اگر شباهت ملودی را هم در نظر بگیریم برای هر آلبوم اولی که خودش تمامی کارها را انجام می دهد رخ خواهد داد. ملودی ها از کره ماه نمی آیند و به هرحال زاییده ذهن و فکر آدم است. تکست یا شعر و تنظیم ها باعث می شود که این ملودی ها متفاوت تر شوند.

درباره تنظیم باید بگویم آن اثری که آقای «بهنام ابطحی» تنظیم کرده بودند را دوست داشتم و سازهای بادی خوبی به کار گرفته و سبک بلوز در آن به خوبی انجام شده بود.

کاملا موسیقی ایشان شاد و هپی است اما تکست کاملا انتزاعی دارد و از مسائلی انتقاد می کند. این سبک انتزاعی است. یعنی موسیقی کاملا به یک نحو شادی را به شما القاء می‌کند اما تکست آن یک افسوس و اندوهی را دارد. اگر بخواهم ژنریکی از این آلبوم مثال بزنم می توانم از همکار و دوستم آقای «بهروز صفاریان» در آلبوم «اسکناس» شاهکار بینش پژوه نام ببرم. یا آلبوم «شبح» که برای «بهنام صفاریان» ساخته شد. این موسیقی ها جزئیات زیادی داشتند ولی خواننده‌های آنها نخواستند اینگونه شاد بخوانند اما در لیریک یا متن آنها هم انتقاد و هم یک افسوسی داشتند. این اتفاقا به نظر من خیلی قشنگ تر و تاثیرگذارتر است.

مثلا در آلبوم سینا حجازی درددل های یک فرزند با مادر را در قالب یک متن با افسوس به همراه موسیقی شاد می شنویم. این تضاد بین لیریک و موسیقی است و برقراری این تضاد معمولا هنر هر کسی نیست. در اغلب کارهایی که به دنبال بیان یک موضوع انتقادی یا ناراحت کننده بوده‌اند، می بینیم که موسیقی هم به سمت حزن می‌رود. اما اینجا در قالب یک پکیج خوشگل و پرزرق و برق، مشکلی را عنوان می کند که من شنونده بیشتر به دلم می چسبد تا اینکه احساس کنم الان آخر زمان است و باید روی بالشتم گریه کنم!

اگر درباره قطعه «قهرمان» بخواهم بگویم، در سواد و قدرت و توان «امیر عظیمی» هیچ بحثی نیست. او کسی است که ارکستر را می شناسد و موسیقی را به خوبی درک می کند. اما نتوانستم درک کنم که این تکست و کلام چرا باید به صورت ارکسترال ارائه شود؟ صرفا به دلیل اینکه اسم قطعه قهرمان است باید ارکسترال اجرا شود؟ کلیت این قطعه با آلبوم همخوانی نداشت ولی این سلیقه آهنگساز است و من هم در آلبوم «خارج از تصور» خودم چنین حرکتی را انجام داده‌ام. این یک تغییر ذائقه و سلیقه است ولی اینکه چقدر موسیقی و تکست و ملودی چقدر همخوانی داشت باید بگویم آن هارمونی که باید را هنوز بین ملودی و ارکستر دریافت نکرده‌ام. احساس می کنم از سایر کارها جدا بود و جا داشت که یک مقدار پخته تر شود. کسی که در جایگاه آهنگسازی و شعر و تنظیم و میکس و مسترینگ می نشیند، اجازه دارد هرکاری که می خواهد را انجام دهد.

فکر می کنم این نوع موسیقی برای امثال من خیلی جالب باشد اما برای مردم جذابیت چندانی نداشته باشد. فکر می کنم سینا حجازی با همین سبک خودش دیگر نیاز به کار ارکسترال ندارد. او با همین سبک رگه و گیتار آکوستیک و شادی و کلا مینیمال می تواند حرکت کند. ما به این سبک، مینیمال می گوییم که با کمترین اینسترومنت بیشترین هدف را می زند. به هرحال برای خود من هنوز این قطعه قهرمان جا نیفتاده است اما باز هم تاکید می کنم که هم ایشان خوب اجرا کرده و هم آقای عظیمی به خوبی تنظیم کرده است.

البته گاهی اوقات سبک خواندن آقای حجازی در این آلبوم تغییر کرده است. یعنی در مواردی همان سبک فانتزی و لبخندزنان خودش است و گاهی هم آدم را یاد خواننده‌های دیگر می انداخت. این یکی از ویژگی‌هایی است که باید این خواننده با استعداد بررسی کند و نگاه خواندن خودش را به یک سبک سوق دهد تا اینکه با سه صدا و سه تُن بخواند. یعنی ایشان کاملا با سه تُن مختلف می خواند. یک تن در همان ترک های اول است. زمانی که موسیقی راک می شود صدای او به یک شخص دیگر شباهت پیدا می کند. در یک جای دیگر هم چند آهنگ مینور داشت و من را به سمت دیگری برد. حقیقتا زمانی که آلبوم را شنیدم حس کردم که گویی سه خواننده کارها را اجرا کرده‌اند.

اما اینکه بگوییم ایشان یک پدیده سوپر اورجینال و تافته جدا بافته است، نیست. ما در طول تاریخ موسیقی پاپ پس از انقلاب، نه به این مدونی، اما جسته و گریخته از این قبیل موسیقی ها داشتیم. من فکر می کنم سوژه‌هایی که سینا حجازی انتخاب می کند قطعا مهمترین مساله است. چون نوع موسیقی قابل هضم و ساده و راحت است و پیچیده نیست که شنونده خیلی جدی درگیر موسیقی شود. اینطور که من می بینم شنونده بیشتر درگیر تکست می شود. یعنی زمانی که خودم شنیدم، موسیقی برای من آنچنان پیچیدگی پیدا نکرد به جز اینکه یک هارمونی شیرینی را ایجاد می کند تا خوب گوش کنم که تکست چه می گوید.

مثلا نوع موسیقی «چارتار» هم چندان پیچیده نیست ولی تکست‌های آن برای ما جذاب است و اشعاری که «احسان حائری» انتخاب کند سرنوشت آثار بعدی آنها را معین خواهد کرد. یعنی اگر او بخواهد با همان قلم در آلبوم دوم بنویسد، تکراری خواهد شد. من فکر می کنم چنین سبک هایی زمانی به دیوار می خورد که صرفا همان سوژه های قبل را با همان موسیقی گذشته ارائه کنند. یکی از هنرجوهای قدیمی من آلبومی منتشر کرد که در آن، «پشه» یک سوژه بود که این پشه چگونه می آید و مالاریا را از همسایه می گیرد و به من منتقل می کند. به نظر من تا زمانی که کلام و اشعار به سمت جذابیت و در عین حال فان بودن برود شکست نخواهد خورد. ببینید مثلا دو برادر را در لس آنجلس داریم که با سوژه های متفاوت و جذاب می خوانند و کارهای آنها را خانم «مریم حیدرزاده» می نویسد. بالغ بر ده سال است که می خوانند و هنوز برای مردم تکراری نشده اند. به نظر من ترانه سرا با علم به اینکه آنها نباید کارهای خیلی غمگین بخوانند و نباید رنگ بابا کرم بزنند، اثری با تفکر می نویسد.

نهایتا نظر خودم را درباره این کار مثبت می دانم. طرح جلد این کار که اثر دوست خوبم آقای «بزرگمهر حسین پور» بود را پسندیدم. همین طرح و عکس یعنی که من تغییر رویه داده ام. در آنجا که می گوید همه فکر باران و من فکر گنجشک‌ها هستم نشان دهنده نگاه کاملا احساساتی و ظریف است که به شکل متفاوت بیان می شود. سینا حجازی را از نزدیک نمی شناسم اما برای خودش و موسیقی که تولید می کند احترام قائل هستم. موسیقی او برای من خیلی غریب و دور از ذهن نبوده زیرا در پرونده موسیقی ایران، آثاری را داشتیم که با طنز مشکلات جامعه را بیان کردند. اما اینکه چقدر ادامه پیدا کرده باید بگویم که همگی مثل یک تئاتر در وهله اول دیده و بعد تمام شدند.

اکثر کسانی که این تم را داشتند متاسفانه به سمت سوژه های اجتماعی بودار روآورده اند و ترک وطن کرده اند. امیدوارم به این هنرمند با این سبک و سیاق بها داده شود تا مجبور شوند، سوژه‌هایی را بیان کنند که در عین حال به گوش مسئولین برای تصحیح برسد و مثل سریال «در حاشیه» مهران مدیری پز دفاعی برندارند. متاسفانه به محض اینکه با یک سوژه شوخی می شود همه پز دفاعی می گیرند. باید فضای این سبک‌ها را باز بگذارند زیرا خصوصا جوانان و نوجوانان به شادی نیاز زیادی دارد. چه بهتر است که این شادی را بتوانند با موسیقی وطن خودمان کسب کنند. از سوی دیگر گروهی که ایشان برای کنسرت‌های خود انتخاب کرده همگی حرفه‌ای هستند. برای او بهترین‌ها را آرزو دارم و فکر می کنم راه درستی را در پیش گرفته است. راه اشتباه نیست که بخواهیم ایراد بگیریم و فقط باید با آگاهی بیشتر ادامه پیدا کند.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 مرداد 1394 - 11:24

دیدگاه‌ها

پنجشنبه 1 مرداد 1394 - 14:56

کارای سینا حجازی بیشتر تو سبک کارای فانه

پنجشنبه 1 مرداد 1394 - 18:02

واقعا به نظرتون هنوز هم مردم کامران و هومن گوش می کنند و هنوز برای مردم تکراری نشده اند؟
اقای نیکپور شما ساکن ایران هستید؟

پنجشنبه 1 مرداد 1394 - 23:44

کار سینا حجازی واقعا عالیست
سبک رگی واقعا زیباست و به نظرم آرامش خاصی داره نه خیلی غمه
نه خیلی شاد

زیبا و همگی پسند

جمعه 2 مرداد 1394 - 01:49

پرچم سینا حجازی بالاست. با قدرت برو جلو و ناامید نشو مرد.

جمعه 2 مرداد 1394 - 11:01

آقای نیک پور خود سینا حجازی در اینستاگرام از هوادارهاش پرسید بهترین ترک آلبوم رویا کدومه و اگر شما کامنت مردم رو بخونید 90% مردم به ترک قهرمان رای دادند و این ترک رو خیلی دوست داشتند پس هیچ انتقادی به این ترک وارد نیست

شنبه 3 مرداد 1394 - 00:44

آلبوم خوبی بود ، اما منی که کارهای سینا حجازی رو 2ساله دنبال میکنم میتونم بگم خیلی قطعات سینگل اون از بعضی قطعات آلبومش بهتر بودن ... گرچه سبک اجتماعی هست اما اگه یه خورده بیشتر تم عاشقانه هم به اون میدادن بیشتر تو دل مردمم جا باز میکرد.

دوشنبه 5 مرداد 1394 - 03:46

#رگه سبکی است که برای خودش شاخ و برگ‌های زیادی دارد. در مورد آلبوم سینا حجازی نکته این است که رگه‌های او اکثرا ماژور است. رگه‌های ماژور زمانی ایرانی خواهد شد که وارد دستگاه ماهور یا همان ماژور شود.

من خیلی اعتقاد ندارم که این سبک وارد دستگاه‌های سنتی هم بشود چون یک نوع موسیقی پاپ است. در موارد زیادی خواننده به سمت موسیقی ای می‌رود که طعمی از موسیقی ایرانی در آن وجود دارد و همین که باعث می شود خیلی غربی نباشد، طرفداران بهتری هم پیدا می کند!#
1-اقای نیکپور حالا اخر ایرانی هست یا نیست؟و اگر اینجور شده ارتباط برقرار میکند یا نه؟!!!!
2-این پز دفاعی دیگه چه صیغه ایه؟!!
3-پز اونی هست که ایشون با ژست روشن فکری و بحث از روانشناسی و غیره به کاراش میده وی توش هیچ چیز نیست؟!
4-این کار فقط ریتم رگه داره و نه مفهوم و بیان رگه که خودش مثنوی 72 من کاغذ میشه بخایم بحث کنیم!!!
5-چه لزومی داره اگر به بحثی اشراف نداریم تازه نقد هم بکنیم اون هم از این نوع پر تناقضش!!
6-جدا جای تاسف داره از شمایی که نوازنده و موزیسین خوبی هستید درباره این کار نقد بنویسید دوست عزیز!!

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود پویا نیکپور: سینا حجازی با همین سبک خودش دیگر نیاز به کار ارکسترال ندارد | موسیقی ما