چند پرده از اولین کنسرت میلاد درخشانی در سالن اریکه ایرانیان
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
موسیقی ما - میلاد درخشانی در روز تولد 31 سالگی خود، اولین کنسرتاش در مقام یک خواننده را روی صحنه برد. این البته اولین حضور او روی صحنه نیست و او سالها تجربه نوازندگی در کنسرتهای مختلف را به همراه دارد. از آن روزی که در پاییز 79 با گروه «رومی» به سرپرستی پدرام (برادرش) و با خوانندگی مهرداد هویدا، حامد نیکپی و پدرام در فرهنگسرای سرو روی صحنه رفت و چند ماه بعد در تالار «حرکت» آن زمان و تالار «ایوان شمس» فعلی خوش درخشید (پیشتر از آن را نمیدانم که روی صحنه اجرا کرده یا نه)، تا امروز بارها در قامت یک نوازنده فوقالعاده، گروههای زیادی را همراهی کرده است.
در سالهای میانی دهه 80 «میلاد» شروع به ضبط پروژههای شخصی خود کرد و ماحصل آن در آلبوم «افشارستان» منتشر شد؛ نامی که بعداً روی او و گروهاش ماند و او دراین سالها با آن چندین کنسرت هم برگزار کرد و مورد توجه علاقهمندان موسیقی تلفیقی قرار گرفت. در این مدت او تکنیک و تواناییهای نوازندگی خود را در آلبوم و کنسرت به نمایش گذاشت و به جرأت میتوان گقت یکی از نوازندگان جوان شاخص در سازهای تار، سهتار، عود و... بود.
در سال 89 و پیش از کنسرت «رومی»، میلاد شروع به نوازندگی گیتار کرد و در تمرینات گروه به وضوح مبتدی به نظر میرسید. اما پشتکار و استعداد او در نوازندگی، بار دیگر از او یک نوازنده خوب ساخت که البته در گیتار هنوز به اندازه تار و سهتار و عود یک نوازنده فوقالعاده نیست. همزمان با این اتفاقات، به یکباره قطعه «کنار مهتاب» حاصل همکاری او و برادران خسروی با صدای میلاد و زانیار منتشر و برای اولین بار از «میلادِ» خواننده پاپ رونمایی شد. این همکاریها به شکل دیگری ادامه یافت که حضور میلاد درخشانی در کنسرتهای سیروان به عنوان نوازنده تار و عود بود. بیگمان سری اول کنسرتهای سیروان با حضور نوازندگان فوقالعادهای از قبیل رضا تاجبخش، آرش مقدم، امید حاجیلی، مسعود همایونی، نیما رمضان، میلاد درخشانی، آرش سعیدی، امیرمیلاد نیکزاد و... در زمره بهترین کنسرتهای تمام سالهای موسیقی پاپ پس از انقلاب است و هواداران سیروان تا همیشه خاطره اجرای چهار نفره «تکرار» (با سیروان، میلاد، امید و امیرمیلاد) را از ذهن نخواهند برد.
پس از پایان همکاری این بَند قوی با سیروان، از آن گروه تنها نیما رمضان و میلاد درخشانی با سیروان ماندند، اما هرگز کنسرتهای سیروان به کیفیت سابق نرسید تا اینکه چند ماه قبل پرونده همکاری تیم دوم (که بر پایه گروه کامنت بنا شده بود) هم با سیروان بسته شد. به پشتوانه همین حضور، میلاد درخشانی برای علاقهمندان سیروان تبدیل به یک استار شد و راهی را که خوانندگانِ تازهکارِ دیگر در چند ماه و شاید حتی سال باید طی کنند، او ابتدا به ساکن طی کرده بود. وگرنه کدام خواننده تازهکاری را میشناسید که برای مراسم رونمایی و امضای آلبوم اولش مردم ساعتها در صف انتظار بایستند؟
اینها اما ربطی به محتوای آلبوم او ندارد. «اشارات نظر» فینفسه آنقدر آلبوم خوبی بود که از استانداردهای موسیقی پاپ ایران یک سر و گردن بالاتر باشد. میلاد در انتخاب اشعار، راه برادرش را رفته و جمعی از بهترین اشعار شعرای کلاسیک و معاصر را در یک مجموعه گرد هم آورده بود. از فصیحالزمان شیرازی و شفیعی کدکنی و ه.الف.سایه گرفته تا مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخزاد. در موسیقی هم رد پای تمام این سالهای «پدرام» (از آویژه تا رومی) و «میلاد» (از رومی تا افشارستان) به چشم میخورد و با این ویژگی مهم که «میلاد» به امضای شخصی خودش رسیده بود.
با تمام این احوال «اشارات نظر» مثل هر محصول انسانی دیگری، ضعفهایی هم داشت که قابل چشمپوشی نیستند؛ از جمله وکال آن که شنونده را با یک خواننده تمامعیار و حرفهای مواجه نمیکند. یا یکنواختی و «مونوتُن» بودن که بعضاً شنونده را خسته میکند؛ یا در یک مورد خوانش اشتباه شعر به این ترتیب که در بند «من تو را میجویم، من تو را میخوانم/ به تو سوگند که جز تو نبود یار مرا» واژه «نبُوَد» به شکل «نبوُد» ادا میشود. «اشارات نظر» اما در مجموع یک آلبوم قابلتوجه و مثالزدنی در موسیقی امروز ایران است.
در کنسرت 25 دیماه، میلاد درخشانی حاصل سالها تجربه در زمینه نوازندگی در استودیو و استیج را با خود روی صحنه آورد. با نوازندگانی که بیشترشان جزو نامداران این عرصه هستند؛ همایون نصیری (پرکاشن، کاخن و کوزه)، آرش پژند مقدم (درامز)، نیما رمضان (گیتار آکوستیک و الکتریک)، آرش سعیدی (گیتار باس)، اشکان آبرون (کیبورد)، سهیل پیغمبری (کلارینت)، مهرداد عالمی (ویلنسل) و پدرام درخشانی (سنتور) میلاد را همراهی میکردند که خود، گیتار کلاسیک و الکتریک و عود مینواخت.
او کنسرت را با کمی استرس و لرزش صدا شروع کرد و در 2-3 آهنگ اول آنی نبود که باید باشد. او در میانههای خواندن سعی میکرد با فریادهایش استرس خود را تخلیه کند و از میانههای کنسرت تقریباً بهطور کامل خود را بازیافت و توانست با تسلط به اجرای قطعاتش بپردازد و رفتهرفته این تسلط بیشتر شد تا در هنگام اجرای قطعه پرانرژی «قفس» به اوج خود برسد. این برای خوانندهای که اولین سانس اجرای زنده خود را طی میکند، قطعاً در بازار موسیقی ایران نکته چندان منفی نیست. مگر کم دیدهایم خوانندگان باتجربهتر و حرفهایتر که علیرغم ماهها و سالها اجرای کنسرت هنوز از توانایی خواندن صحیح عاجزند؟! شاید استفاده از یک همخوان که در بکوکال با میلاد همراهی کند، میتوانست عیوب اولین اجرای زنده او را تا حد زیادی بپوشاند.
این یادداشت/گزارش بدون اشاره به نوازندگان توانای این اجرا به ویژه همایون نصیری، آرش مقدم، آرش سعیدی و اشکان آبرون چیزی کم دارد. هنرمندانی که میتوانند لذت یک کنسرت خوب را دوچندان کنند یا یک کنسرت ضعیف را نجات دهند. و البته از همه مهمتر پدرام درخشانی که در این اجرا هم برای برادرش قوت قلب بود و هم یک نوازنده درخشان مثل همیشه با آن قطعه «از سبوی سنتور» که ساخته بود و در هم آمیختن ریتمها به ویژگی بارز آثار درخشان او تبدیل شده است.
در سالهای میانی دهه 80 «میلاد» شروع به ضبط پروژههای شخصی خود کرد و ماحصل آن در آلبوم «افشارستان» منتشر شد؛ نامی که بعداً روی او و گروهاش ماند و او دراین سالها با آن چندین کنسرت هم برگزار کرد و مورد توجه علاقهمندان موسیقی تلفیقی قرار گرفت. در این مدت او تکنیک و تواناییهای نوازندگی خود را در آلبوم و کنسرت به نمایش گذاشت و به جرأت میتوان گقت یکی از نوازندگان جوان شاخص در سازهای تار، سهتار، عود و... بود.
در سال 89 و پیش از کنسرت «رومی»، میلاد شروع به نوازندگی گیتار کرد و در تمرینات گروه به وضوح مبتدی به نظر میرسید. اما پشتکار و استعداد او در نوازندگی، بار دیگر از او یک نوازنده خوب ساخت که البته در گیتار هنوز به اندازه تار و سهتار و عود یک نوازنده فوقالعاده نیست. همزمان با این اتفاقات، به یکباره قطعه «کنار مهتاب» حاصل همکاری او و برادران خسروی با صدای میلاد و زانیار منتشر و برای اولین بار از «میلادِ» خواننده پاپ رونمایی شد. این همکاریها به شکل دیگری ادامه یافت که حضور میلاد درخشانی در کنسرتهای سیروان به عنوان نوازنده تار و عود بود. بیگمان سری اول کنسرتهای سیروان با حضور نوازندگان فوقالعادهای از قبیل رضا تاجبخش، آرش مقدم، امید حاجیلی، مسعود همایونی، نیما رمضان، میلاد درخشانی، آرش سعیدی، امیرمیلاد نیکزاد و... در زمره بهترین کنسرتهای تمام سالهای موسیقی پاپ پس از انقلاب است و هواداران سیروان تا همیشه خاطره اجرای چهار نفره «تکرار» (با سیروان، میلاد، امید و امیرمیلاد) را از ذهن نخواهند برد.
پس از پایان همکاری این بَند قوی با سیروان، از آن گروه تنها نیما رمضان و میلاد درخشانی با سیروان ماندند، اما هرگز کنسرتهای سیروان به کیفیت سابق نرسید تا اینکه چند ماه قبل پرونده همکاری تیم دوم (که بر پایه گروه کامنت بنا شده بود) هم با سیروان بسته شد. به پشتوانه همین حضور، میلاد درخشانی برای علاقهمندان سیروان تبدیل به یک استار شد و راهی را که خوانندگانِ تازهکارِ دیگر در چند ماه و شاید حتی سال باید طی کنند، او ابتدا به ساکن طی کرده بود. وگرنه کدام خواننده تازهکاری را میشناسید که برای مراسم رونمایی و امضای آلبوم اولش مردم ساعتها در صف انتظار بایستند؟
اینها اما ربطی به محتوای آلبوم او ندارد. «اشارات نظر» فینفسه آنقدر آلبوم خوبی بود که از استانداردهای موسیقی پاپ ایران یک سر و گردن بالاتر باشد. میلاد در انتخاب اشعار، راه برادرش را رفته و جمعی از بهترین اشعار شعرای کلاسیک و معاصر را در یک مجموعه گرد هم آورده بود. از فصیحالزمان شیرازی و شفیعی کدکنی و ه.الف.سایه گرفته تا مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخزاد. در موسیقی هم رد پای تمام این سالهای «پدرام» (از آویژه تا رومی) و «میلاد» (از رومی تا افشارستان) به چشم میخورد و با این ویژگی مهم که «میلاد» به امضای شخصی خودش رسیده بود.
با تمام این احوال «اشارات نظر» مثل هر محصول انسانی دیگری، ضعفهایی هم داشت که قابل چشمپوشی نیستند؛ از جمله وکال آن که شنونده را با یک خواننده تمامعیار و حرفهای مواجه نمیکند. یا یکنواختی و «مونوتُن» بودن که بعضاً شنونده را خسته میکند؛ یا در یک مورد خوانش اشتباه شعر به این ترتیب که در بند «من تو را میجویم، من تو را میخوانم/ به تو سوگند که جز تو نبود یار مرا» واژه «نبُوَد» به شکل «نبوُد» ادا میشود. «اشارات نظر» اما در مجموع یک آلبوم قابلتوجه و مثالزدنی در موسیقی امروز ایران است.
در کنسرت 25 دیماه، میلاد درخشانی حاصل سالها تجربه در زمینه نوازندگی در استودیو و استیج را با خود روی صحنه آورد. با نوازندگانی که بیشترشان جزو نامداران این عرصه هستند؛ همایون نصیری (پرکاشن، کاخن و کوزه)، آرش پژند مقدم (درامز)، نیما رمضان (گیتار آکوستیک و الکتریک)، آرش سعیدی (گیتار باس)، اشکان آبرون (کیبورد)، سهیل پیغمبری (کلارینت)، مهرداد عالمی (ویلنسل) و پدرام درخشانی (سنتور) میلاد را همراهی میکردند که خود، گیتار کلاسیک و الکتریک و عود مینواخت.
او کنسرت را با کمی استرس و لرزش صدا شروع کرد و در 2-3 آهنگ اول آنی نبود که باید باشد. او در میانههای خواندن سعی میکرد با فریادهایش استرس خود را تخلیه کند و از میانههای کنسرت تقریباً بهطور کامل خود را بازیافت و توانست با تسلط به اجرای قطعاتش بپردازد و رفتهرفته این تسلط بیشتر شد تا در هنگام اجرای قطعه پرانرژی «قفس» به اوج خود برسد. این برای خوانندهای که اولین سانس اجرای زنده خود را طی میکند، قطعاً در بازار موسیقی ایران نکته چندان منفی نیست. مگر کم دیدهایم خوانندگان باتجربهتر و حرفهایتر که علیرغم ماهها و سالها اجرای کنسرت هنوز از توانایی خواندن صحیح عاجزند؟! شاید استفاده از یک همخوان که در بکوکال با میلاد همراهی کند، میتوانست عیوب اولین اجرای زنده او را تا حد زیادی بپوشاند.
این یادداشت/گزارش بدون اشاره به نوازندگان توانای این اجرا به ویژه همایون نصیری، آرش مقدم، آرش سعیدی و اشکان آبرون چیزی کم دارد. هنرمندانی که میتوانند لذت یک کنسرت خوب را دوچندان کنند یا یک کنسرت ضعیف را نجات دهند. و البته از همه مهمتر پدرام درخشانی که در این اجرا هم برای برادرش قوت قلب بود و هم یک نوازنده درخشان مثل همیشه با آن قطعه «از سبوی سنتور» که ساخته بود و در هم آمیختن ریتمها به ویژگی بارز آثار درخشان او تبدیل شده است.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 28 دی 1393 - 11:30
دیدگاهها
نشود فاش کسی انچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
راستش اول قرار نبود چیزی درباره ی این کنسرت بنویسم اما بعد از اجرای اولین قطعه یعنی ارزو تصمیمم عوض شد
اولین بار میلاد درخشانی رو با قطعه فوق العاده یاروم یاروم و البوم بی کلام هیچم خبر از هیچ شناختم
واقعا با شنیدن همون قطعه که سرشار از لطافت نت ها و نوای گرم صدای ایشون بود تصمیم گرفتم کارهای ایشون رو دنبال کنم
تا فهمیدم قراره البومی به نام اشارات نظر منتشر شود از ان لحظه انتظار برای انتشار البوم شروع شد البومی که بعد ها برای من
همدم روزهای غمگین و شادم شد مطمئنن وجود موزیسین های کاربلدی مثل درخشانی بزرگ (پدرام) .نیما رمضان. ارش پژند مقدم.
اشکان ابرون و... و رضا تاجبخش به عنوان تنظیم کننده بیشتر مصمم کرد ... گروهی که خیلی وقت بود میشناختمشون و کارهاشون
حتی بدون کلام هم شنیده بودم با وجود سن کم اما تجربه هایی به شدت بی نظیر داشتن ....
اما شنیدن قطعه چرا نگرید چشم که برای دومین بار توسط ایشون خونده شد لطف دیگری داشت
هیچ وقت فکر نمیکردم که موزیسین هاو بعضا تنظیم کننده های مثل ارون حسینی .ارش پاکزاد .یاشار و ایلیار خسروی و.... در این کنسرت به عنوان مهمان
حضور پیدا کنند و این حاصل دقت و وسواس برای انتشار البوم و احترام به گوش مخاطب بوده شاید که نه حتما وجود همچین گروه
و از این قبیل کنسرت ها به شدت در موسیقی ایران کم بوده... و به همین دلیل اکثر مردم ما به شنیدن از این قبیل البوم ها عادت ندارن.
اما بعد از حضور در سالن و دیدن جمعیت واقعا خوشحال شدم ....
قطعه بی کلام زنان سرزمین من واقعا منو متحیر کرد که چگونه
سازهایی مثل سنتور و گیتار بیس و کیبورد و درام در کنار هم میتوانند یک موسیقی حیرت انگیزی رو بسازن سازهایی که هرکدوم
در ژانر های مختلف هستند و این همون خلاقیتی است که ایشون رو از سایر خوانندگان ژانر موسیقی تلفیقی متمایز میکند.
واقعا خوشجالم که کنسرت به این خوبی رو از دست ندادم و ممنونم از تمام گروه خصوصا اشکان ابرون که با اجرای قطعه ای کوتاه
از اهنگ تولد جو کنسرت رو عوض کردنو همه رو خوشحال :)
در انتها سی و یکمین سالگرد درخشیدنت را خجسته میداریم
و ارزو میکنیم که تا همیشه درخشان ترین ستاره در موسیقی بمانی ...
البته میدانیم که هستی
پروزه همکاری نیما رمضان و میلاد درخشانی و اشکان آبرون با سیروان فقط به خاطر غرورشون تموم شد و فراموش کردن اگر سیروان نبود هیچ وقت به جایگاهی که الان دارن نمیرسیدن
افزودن یک دیدگاه جدید