به بهانه انتشار نسخه ویدئویی جشن موسیقی ما؛
جشنی که باید حمایت شود
[ امیر بهاری - روزنامهنگار ]
«تو نمی تونی 500 میلیون رفاقت ساخته باشی بدون اینکه چند تایی هم برای خودت دشمن تراشیده باشی» این شعار تبلیغاتی فیلم «شبکه اجتماعی» ِ دیوید فینچر بود. هرچند در این عبارت کلمه «دشمن» دوست داشتنی نیست ولی در ابعادی دیگر این محتوا درباره «جشن موسیقی ما» صحت دارد. شاید بهتر است به جای کلمه دشمن از «منتقد» استفاده کرد و بیش از این ماجرا را پلیسی نکرد. جشن موسیقی ما بازخوردها و حاشیههای متفاوتی به همراه داشت که از زمان برگزاری تا زمان انتشار آن ادامه پیدا کرد. به زعم نگارنده در حاشیه انتشار نسخه ویدئویی این جشن میتوان به چند نکته کلیدی اشاره کرد و درباره اهمیت دوست بودن با این جشن سخن گفت.
یک: برخی از اهالی نظر میگویند ما در بخش کارشناسی شرکت نکردیم. درست است ولی دوستانم در موسیقی ما از روزنامهنگاران نه چندان صاحب نظر گرفته تا هنرمندان و پژوهشگران مطرح موسیقی، فهرستی تهیه کردند و با آنها تماسهایی متوالی گرفتند تا نظراتشان را بازتاب دهند اینکه کسانی شرکت نکردند، خواسته محترم خودشان بوده است. اگر نقد و نظری به انتخابهای بخش کارشناسی دارند میتوان گفت بهتر بود شرکت میکردید تا این اتفاق رخ ندهد. بله درست است به زعم برخی از جمله نگارنده، جوایزه بخش کارشناسی هم میتوانست سرنوشت دیگری داشته باشد. این بضاعت کارشناسان و اهالی موسیقی ایران است که به رغم اهمیت و تاثیرگذاری اثری همچون «حریق خزان» ِ مهیار علیزاده به خوانندگی موفق علیرضا قربانی، همایون شجریان برای تجربه ناموفق « سیمرغ» که نوازندگانش هم به سختی آن را دوبار گوش کردند، جوایز بخش کارشناسی را درو کند. در اینکه همایون شجریان خواننده بسیار توانمندی است، شکی وجود ندارد ولی تجربه های قابل تاملتری هم در سال 1391 وجود داشتند که متاسفانه نادیده گرفته شدند. اما این رای هزار کارشناس موسیقی ایران بوده است. و در این هزار اسم هنرمندان بسیاری بودند که در اغلب بخشها تنها به آثار خودشان رای دادند. هنرمندانی که اغلب آثار موسیقی سنتی را نشنیده بودند ولی به همایون شجریان و حتی آلبوم بیکلام حسین علیزاده رای دادند، چون این اسامی را بیشتر از بقیه نامزدها شنیده بودند. آیا این مشکل برگزارکننده است و یا اگر هم بحثی وجود دارد مربوط به فرهنگ غالب موسیقی ایران می شود؟ اتفاقا من تحسین میکنم عملکرد دوستانم را که با جسارت به آرا دست نزدند و صادقانه روای آرای هنرمندان و کارشناسان موسیقی بودند. نقد و نظر به آرای بخش مردمی که شوخی است و محلی برای مناقشه ندارد. مردم اینگونه رای دادند و بازتاب این رای در استقبال آنها از اثار موسیقایی هم مشخص است.
دو: بیاید تاریخ موسیقی 35 سال گذشته را مرور کنیم. موسیقی تعطیل است. بعد موسیقی سنتی مجالی برای نفس کشیدن پیدا میکند. موسیقی پاپ تقریبا 10، 12سال پس از موسیقی سنتی وارد عرصه میشود. بقیه انواع موسیقی هم که مهم نیستند! پاپ آرام آرام جان میگیرد و فارغ از کیفیت میان دار مخاطب موسیقی میشود. سنتیها به لحاظ درصد مخاطب (نه به لحاظ تعداد) از موسیقی پاپ عقب میافتند. این دیدگاه عمومی وجود دارد که موسیقی سنتی برتر است و موسیقی پاپ دون مایهتر. بازهم موسیقی جریانهای دیگر در حاشیه است. خود اهالی موسیقی سنتی هم بدشان نمیآید از بالا به پایین به موسیقی پاپ نگاه کنند. اهالی پاپ هم چنان سنگ تمامی در تکرار و کلیشهسازی میگذارند که مجال برای تشدیدشدن این نگاه را به وجود میآورند. در این میان جشنواره موسیقی فجر به پاپ بیتوجه است و یا برای بالا بردن میزان مخاطبانش در حاشیه و در جایی بسیار دورتر از تالار وحدت، ستارههای پاپ را روی صحنه میفرستد. علاقهای هم به رقابتی کردن موسیقی پاپ ندارد و .... یک جشن مستقل و خصوصی همایون شجریان و فرزاد فرزین را زیر یک سقف میآورد و همانگونه که از یکی تجلیل میکند، به دیگری هم احترام میگذارد. آنها خودشان هم به چشم همکار و رفیق با هم مواجه میشوند. با همه نقدی که همچنان به موسیقی پاپ ایران و به فرهنگ نادرست موسیقی سنتی وارد است، آیا این دستاورد کوچکی است؟ آیا این اتفاق هنرمندان را دعوت به فهم این مهم نمیکند که ارزش موسیقی را ژانر آن تعیین نمیکند و این زیبایشناسی هر سبک است که مبنای ارزشگذاری میشود؟ مگر نه این است که بسیاری از نوازندگان موسیقی سنتی به واسطه اینکه وقت گذاشته و ردیف میرزا عبدالله را نواختهاند خودشان را برتر از یک خواننده پاپ میدانند؟ نمیخواهم جانبداری موسیقی پاپ را بکنم. آن هم زمانی که تعداد آهنگ های موسیقی پاپ ایرانی که در طی سال گوش میکنم و از شنیدن آن پشیمان نمیشوم، به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد. ولی درست این است که همه هنرمندان به واسطه هنرمند بودن، یکدیگر را برابر ببینند. زیباییشناسی، نقد و تحلیل مرحله بعدی است.
سه: سردبیر سایت موسیقی ما در مطلبی که درباره انتشار ویدئوی این جشن نوشته، دو مرتبه تاکید کرده که این جشن حاصل تلاش چند جوان دهه شصتی است. تا جایی که من شنیدهام میانگین سنی منتقدان این جشن بالای 50 سال است. من از دوستانم در موسیقی ما خواهش میکنم تمام امکانت این رسانه را در اختیار این بزرگواران بگذارد و از آنها بخواهند جشن مشابهای برگزار کنند. آنها بپذیرند با همین میزان سرمایه جشنی فراگیر مثل جشن سال گذشته موسیقی ما برگزار کنند، بپذیرند که هم از استاد عبدالوهاب شهیدی، شهرام ناظری و کیخسرو تجلیل کنند و هم ستارههای پاپ را دعوت کنند تا در کنار این عزیران حضور داشته باشند، دردسرهای پیدا کردن و ثبت کردن نظر هنرمندان و کارشناسان را بپذیرند و ... نه دوستان عزیز، اگر قرار بود کسانی بستانند و بهتر بزنند؛ تاکنون ستانده بودند و زده بودند.
جشن موسیقی ما به عنوان اولین جشن خصوصی موسیقی ایران، با همه نقدهایی که به آن وارد است، رویداد بسیار مهمی است که به جای انکار و سنگاندازی، بهتر است آن را حمایت کرد و کمک کرد تا روند رو به رشدی داشته باشد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 فروردین 1393 - 00:07
دیدگاهها
سلام
خواستم بگم فیلم این جشن که منتشر شده تو فروشگاههای بندرعباس توزیع نشده ظاهرا.
میشه اعلام کنید از کجا می تونم این فیلمو تهیه کنم؟
با سپاس
من از نگارنده یک پرسش دارم و آن هم این که آیا سیمرغ اثری ناموفق بود ؟!!!!! نوازندگانش هم آن را به سختی گوش کردند ؟؟؟؟؟!! سیمرغ با استقبال گسترده در ایران و در انتشار آمریکایش مواجه شد ! این که جناب نگارنده دوست نداشتند دلیلی بد ضعف اثر نیست
باز هم سپاس
* سنتیها به لحاظ درصد مخاطب (نه به لحاظ تعداد) از موسیقی پاپ عقب میافتند *
اینجاشو متوجه نشدم یعنی چی؟
باسلام و خسته نباشید خدمت زحمت کشان موسیقی ما
خواستم یه تشکر و یه قدردانی ویژه و یه انتقاد در مورد جشن بکنم.
تشکرم بابت به وجود آوردن چنین جشن باشکوهیه که واقعا خسته نباشید داره.
قدردانی ویژه: باتمام وجود ازتون متشکرم که آرا رو جابجا نکردید و قصد همچین کار دور از شان و مرتبتون هم ندارید که این امانت داریتون واقعا واستون یه مدال افتخاره که باید قدرشو بدونید.
اما انتقادم از این بابته: من فیلم جشن رو هرطوری بود پیدا کردمو دیدم، همه چیز عالی بود به جز اینکه تو اعلام بخش مردمی احساس کردم یه مطلب بی اهمیت ازطرف مجری داره اعلام میشه، بهتر بود برای رای مردمم به اندازه کارشناسا ارزش قائل میشدید و خیلی شیک و باکلاس انتخاب مردم به وسیله یکی از بزرگان موسیقی از پاکت بیرون میومد و با شور و هیجان اعلام میشد، نه اینکه مجری خیلی سریع بخونه و ازش رد بشه.
و مهمتر از همه تندیس بخش مردمی که تا اونجایی که من دیدم تو بعضی از بخشا یا احتمالا همه بخش ها به انتخاب کارشناسی تندیس دادین و به انتخاب مردم فقط دیپلم دادین.
بهنظر من نظر عموم مردم خ خ مهمتر از نظر کارشناسانه، چون خواننده ها و نوازنده ها برای مردم میخونند و مینوازند.
درکل خیلی خوب بود
باتشکر
سلام
ما با کلی دردسر فیلم رو گیر اوردیم ولی هیچ کدوم از اجراهای آقای قربانی و جهانبخش نبود حتی موسیقی ما هم توضیحی نداده بود میخواستم بدونم چرا فیلم ناقص بود؟؟؟؟
موسیقی ما لطفا جواب بدین
افزودن یک دیدگاه جدید