موسیقی ما - هامر مدل H3 در بزرگراه میتاخت. عقربه کیلومترشمار از 160 گذشته بود. ترانهای راک از سیدی پلیر اتومبیل پخش میشد. به راننده گفتم: با موسیقی راک چقدر آشنا هستید؟ به انگلیسی اما با تهلهجه عربی گفت: زیاد!
رانندگی با موسیقی راک برایش یک تفریح بود. میگفت با بزرگان موسیقی راک آشناست. عاقبت به ابوظبی رسیدیم و مستقیم رفتیم سراغ یکی از دو ستاره باقیمانده گروه «بیتلها» یعنی پل مک کارتنی. مککارتنی لاغراندام و گیاهخوار، در حد امکان به سئوالهای ما جواب داد.
خیلیها، شما را به عنوان «عضو سابق گروه بیتلها» میشناسند. این طرز تلقی تا چه حد برایتان قابل قبول است؟
این تصور تا حدی نزدیک به واقعیت است، اما به تنهایی بازگوکننده تمامی حقیقت نیست. بخشی از حیات هنری من- و نه همه آن- در کنار جان لنون، رینگو استار و جورج هریسون گذشت. عضویت در گروه بیتلها یک دوره 10 ساله از فعالیت موسیقی من را دربرگرفت .
چرا گروه بیتلها را ترک کردید؟
همیشه خودم را در جادهای تصور کردهام که انتهایی ندارد. داستان جداییام از بیتلها را قبلا هم چندبار در مصاحبهها گفتهام. این مسئله، مربوط به قبل از سال 1970 است، یعنی زمانی که مدیر هنری گروه ما، برایان اپستاین درگذشت. مرگ برایان، مخاطرات مالی فراوانی برایمان به وجود آورد.
گویا اول از همه رینگو استار و جورج هریسون از گروه منشعب شدند؟
از اوایل دهه 70 هرکدام از ما راه خودمان را رفتیم. آن زمان شرایط به گونهای رقم خورد که عملا همکاری گروهی غیرممکن بود. فرقی نمیکند که چه کسی از گروه زودتر خارج شد. مهم این بود که در اوایل دهه 70 ادامه همکاری فایدهای نداشت.
سلیقه خاص شما در بیتلها بر چه محوری بود یا چه نوع موسیقیای را توصیه میکرد؟
توصیهای در کار نبود! من تنها متکی به گرایش پاپ در موسیقیام بودم.
مصاحبه جنجالی لنون در سال 1966 که بیتلها را از مسیح محبوبتر دانسته بود، تاثیر منفی روی کار گروه نداشت؟
شما در پی یافتن سرنخهایی از جدایی بیتلها از یکدیگر و فروپاشی این گروه هستید. ولی محال است به نتیجه مشخصی برسید!
جان لنون چند ماه قبل از مرگش، در مصاحبهای گفته بود شخصی به نام لورن مایکل پیشنهاد پرداخت سههزار دلار به شما برای همکاری مجددتان را با او، هریسون و استار داده بود. آیا این موضوع صحت دارد؟ در صورت مثبت بودن جواب، چرا این همکاری را پی نگرفتید؟
این داستان مربوط به سال 1976 است. مایکل تهیهکننده یک برنامه زنده تلویزیونی با نام «شبهای شنبه» بود. او میخواست ما در برنامهاش حاضر شویم. اتفاقا این پیشنهاد را قبول کردیم و یادم هست من و جان، قصد داشتیم به استودیوی مایکل برویم، اما آن شب خیلی خسته بودیم. خلاصه تماس گرفتیم و این برنامه را لغو کردیم اما صحبتی راجع به روی صحنه رفتن و همکاری مجدد نبود.
من اینجا باید یادآوری کنم که با وجود جداییام از بیتلها در سال 1970، در سالهای بعد روابط خوبی با اعضای گروه داشتم. پایان همکاری به معنای پایان دوستی نبود. ما 10 سال از بهترین سالهای زندگیمان را در گروه بیتلها سپری کردیم. با اینکه بعد از بیتلها آلبومهای زیادی منتشر کردم، اما هنوز ترانه «دیروز» را که آن را برای بیتلها ساختم، جزو بهترین کارهایم میدانم.
قتل جان لنون را چطور ارزیابی میکنید؟
یکی از روزهای ماه دسامبر بود. آن زمان در لندن بودم. لنون زمانی که به خانهاش در نیویورک بازمیگشت، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. قتل او یک اقدام کاملا حساب شده سیاسی بود. اعتراضهای سیاسی وی در این اقدام وحشیانه بیتاثیر نبود. حتما میدانید که قاتلش را همان زمان دستگیر کردند. مرگ جان لنون من را بسیار متاثر کرد.
متاسفانه قتل جورج هریسون در سال 2001 از دیگر رویدادهای ناگوار زندگیام بوده است. نمیدانم چرا با بیتلها چنین معاملهای شد! تصور کنید ظرف دو دهه، دو نفر از چهار عضو این گروه به قتل رسیدند. با بیتلها معامله خوبی نشد. این یک گروه صلحطلب و طرفدار آرامش بود، قبول دارم که اشتباهاتی از ما سر زد اما «بیتلها» مستحق ترور و قتل نبودند، من و رینگو استار تنها بازماندگان «بیتلها» هستیم.
چه شد تصمیم به برپایی کنسرت در ابوظبی گرفتید؟
حتما میدانید که این کنسرت، در حاشیه «جایزه بزرگ فرمول یک» این شهر برپا خواهد شد. این مسابقه سومین سال خود را جشن میگیرد و امسال از من و بریتنی اسپیرز دعوت کردند که به صورت زنده روی صحنه برویم. البته چند گروه راک انگلیسی و آمریکایی دیگر هم قرار است در این برنامه روی صحنه بروند.
این اولین حضور شما در خاورمیانه است؟
من پیش از این در کشورهای دیگری از این منطقه هم کنسرت برپا کردهام. این اولین حضور در کشور امارات متحده عربی است. حضور در این فستیوال و اجرای برنامه زنده، بخشی از یک تور بزرگ موسیقی است که از ابوظبی شروع میشود. من بعد از اجرا در ابوظبی قرار است در کشورهای ایتالیا، فرانسه و آلمان به اجرای برنامه بپردازم و پنجم دسامبر به بریتانیا برمیگردم. بعد از آن هم در سوئد، فنلاند و روسیه به اجرای برنامه خواهم پرداخت. 19 دسامبر هم در منچستر و لیورپول روی صحنه میروم.
با این وصف روزهای پرکاری را در دو ماه آخر سال 2011 خواهید داشت؟
همیشه اجرای زنده یکی از لذتهای زندگیام است. مخاطبان من هر سال بیشتر و بیشتر میشوند. سطح تفکر موسیقی آنها هم مدام بالاتر میرود. این برای من مایه شعف است.
منبع: شرق
افزودن یک دیدگاه جدید