برای جادوی همنوازان حصار؛
یک انقلاب، هزاران اتفاق
موسیقی ما - رضا خانکی: تجربه نشان داده همه چیز در حافظه تاریخ ثبت می شود، ولی در اذهان مردم، فقط اتفاق های مهم است که ماندگار می شود. به تاریخ چندهزار ساله ایران که نگاهی بیاندازیم، لحظه به لحظه اش ثبت شده، از منشور کوروش تا بزل و بخشش های قاجار، از فتوحات و از شکست ها همه چیز نکته به نکته و مو به مو در حافظه تاریخی این سرزمین ثبت شده است، ولی از مردم که سوال بپرسید، شاید ندانند بعد از سلجوقیان کدام سلسله بر ایران حکم رانی کرد، اما همه از مشروطه می دانند، همه لحظه به لحظه انقلاب سال ۵۷ را می دانند، همه از منشور کوروش می دانند، این نشان می دهد تنها اتفاقات مهم است که در اذهان مردم حک می شود. گروه های زیادی هر شب در تهران بروی صحنه می روند تا برای مخاطبانشان برنامه اجرا کنند، از کنسرت های بی شمار پاپ گرفته، تا معدود کنسرت های موسیقی سنتی.
اگر مقایسه ای انجام دهیم میان کنسرت های در حال برگزاری و تاریخ ایران، این کنسرت ها را می توان مانند یک روز عادی از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینی با چندهزارسال قدمت دانست، کنسرت هایی که با اهداف جداگانه برگزار می شوند و هیچ اتفاقی را رقم نمی زنند، ذهن مخاطب-شان را به چالش نمی کشند، حتی برای مخاطب شان یک شب خاطره انگیز ثبت نمی کنند.
در میان این همه کنسرت کم اثر و بی اثر، "همنوازان حصار" یک اتفاق را در موسیقی ایرانی رقم زدند. با توجه به تبلیغات کم و ضعیف این کنسرت، مخاطب نمی دانست چه نوع موسیقی ای قرار است بشنود، چندهزار نفری که در این چند شب بر صندلی های تالار وحدت تکیه زدند فقط به اعتبار نام "همنوازان حصار" بلیط هایشان را خریدند، آن ها نمی دانستند که قرار است موسیقی سنتی صرف بشنوند یا تلفیقی بکر. مخاطبی که در هم زمانی کنسرت ارکستر ملی، کنسرت آقای لطفی و کنسرت همنوازان حصار، به کنسرت همنوازان حصار می رود، انتظار دارد موسیقی متفاوتی بشنوند، که اگر اینطور نبود به کنسرت آقای لطفی یا ارکستر ملی می رفت.
مخاطب همنوازان حصار، از تکرار خسته است، علی قمصری سطح انتظارات این مخاطبان را تا جایی بالا برده است که آنها با کنسرت های دیگران ارضا نمی شوند. آخرین کنسرت همنوازان حصار ترکیبی بود از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی تلفیقی، پارت اول این کنسرت ساز و آواز بداهه ای بود بر روی اشعاری که با ظرافتی خاص از سوی آهنگساز انتخاب شده بودند، در شروع پارت دوم اما رنگ بندی جدید سازها را می شد یک هنجارشکنی دانست. هر انقلاب، تبعات خاص خود را بهمراه دارد، انتقادها و بحث ها پیرامون آن بسیار زیاد خواهد بود، کنسرت همنوازان حصار را می توان انقلابی در موسیقی ایرانی دانست، این کنسرت را نمی توان یک موفقیت مطلق ارزیابی کرد اما بدون شک می توان آن را آغازگر مسیری نو در موسیقی ایرانی دانست، مسیری که پرچمدار آن علی قمصری است.
اگر مقایسه ای انجام دهیم میان کنسرت های در حال برگزاری و تاریخ ایران، این کنسرت ها را می توان مانند یک روز عادی از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینی با چندهزارسال قدمت دانست، کنسرت هایی که با اهداف جداگانه برگزار می شوند و هیچ اتفاقی را رقم نمی زنند، ذهن مخاطب-شان را به چالش نمی کشند، حتی برای مخاطب شان یک شب خاطره انگیز ثبت نمی کنند.
در میان این همه کنسرت کم اثر و بی اثر، "همنوازان حصار" یک اتفاق را در موسیقی ایرانی رقم زدند. با توجه به تبلیغات کم و ضعیف این کنسرت، مخاطب نمی دانست چه نوع موسیقی ای قرار است بشنود، چندهزار نفری که در این چند شب بر صندلی های تالار وحدت تکیه زدند فقط به اعتبار نام "همنوازان حصار" بلیط هایشان را خریدند، آن ها نمی دانستند که قرار است موسیقی سنتی صرف بشنوند یا تلفیقی بکر. مخاطبی که در هم زمانی کنسرت ارکستر ملی، کنسرت آقای لطفی و کنسرت همنوازان حصار، به کنسرت همنوازان حصار می رود، انتظار دارد موسیقی متفاوتی بشنوند، که اگر اینطور نبود به کنسرت آقای لطفی یا ارکستر ملی می رفت.
مخاطب همنوازان حصار، از تکرار خسته است، علی قمصری سطح انتظارات این مخاطبان را تا جایی بالا برده است که آنها با کنسرت های دیگران ارضا نمی شوند. آخرین کنسرت همنوازان حصار ترکیبی بود از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی تلفیقی، پارت اول این کنسرت ساز و آواز بداهه ای بود بر روی اشعاری که با ظرافتی خاص از سوی آهنگساز انتخاب شده بودند، در شروع پارت دوم اما رنگ بندی جدید سازها را می شد یک هنجارشکنی دانست. هر انقلاب، تبعات خاص خود را بهمراه دارد، انتقادها و بحث ها پیرامون آن بسیار زیاد خواهد بود، کنسرت همنوازان حصار را می توان انقلابی در موسیقی ایرانی دانست، این کنسرت را نمی توان یک موفقیت مطلق ارزیابی کرد اما بدون شک می توان آن را آغازگر مسیری نو در موسیقی ایرانی دانست، مسیری که پرچمدار آن علی قمصری است.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 10 آذر 1390 - 00:00
دیدگاهها
به نظر من شما بی انصافی کردید که اسمی از همایون عزیز نیاوردید
اما کلا با شما در مورد علی قمصری و سبک تلفیقی زیباش هم عقیده ام
علی قمصری جوان محجوب و سرشار از ذوق هنر و دانش و استعدادی است که داره راه جدیدی رو تو موسیقی اصیل ایرانی می ره اما بزرگترین شانس و اقبالش در این راه نه استعداد و ذوق و دانشش بلکه همراهی و هم اندیشی همایون شجریان با اوست
با قاطعیت میگم که اگر هر کس دیگری غیر از همایون قرار بود در کنار علی قمصری باشد ، این مسیر سراسر تجربه و نوگرایی به بن بست می خورد.
همایون با صدای رسا و فوق العاده اش و تکنیک و هنر و همراهیش با علی توانسته این مسیر نو و دشوار رو تا اینجا به خوبی هدایت کنه
البته از حق نگذریم محمد معتمدی در "برف خوانی" هم نشان داد می تونه در کنار قمصری به اون کمک کنه اما همایون شجریان بی بدیل و فوق العاده اس.
کنسرت جدیدش رو هم با همنوازان حصار تو تالار وحدت رفتم و دیدم و لذت بردم
خدا حفظ کنه همه ی هنرمندان این مرز و بوم رو که دارن برای اعتلای هنر ایرانی تلاش میکنند و خدا سلامت نگه بدارد استاد آواز ایران " محمدرضا شجریان" را. انشاالله
علاقه شما به علی قمصری قابل تامل است. می دانید که به هر حال همایون شجریان اجازه نمیدهد کس دیگری شعر آوازش را انتخاب کند. اما نوشتید که اشعار آواز را هم قمصری انتخاب کرده بود.
ضمنا بند نخست نوشته شما دارای تناقض مضحکی است. لطفا دوباره این بند را بخوانید.
علی قمصری پدیده ای ست تکرارنشدنی!
من خودم شخصی هستم که تمام کنسرت های موسیقی سنتی و کلاسیک ایران رو میرم . از ارکستر ملی و مهرنوازان تا گروه شیدا و گروه شمس و ....
بی تعارف دارم میگم این کنسرت ضعیف ترین و بیخود ترین کنسرتی بود که این چند ساله رفته بودم .
تلفییق های زورکی در موسیقی ایرانی . واقعاٌ نمی دونم چرا ؟؟!
تمام شیرینی موسیقی ایرانی به شعر آن است . در این کنسرت (در پارت دوم ) متاسفانه هیچ کدام از اشعار تصنیف ها به طرز صحیحی به گوش شنونده نمی رسید .
نظرات اقای خانکی قابل تعمل است اما در این میان باید گفت که اگر اسم همایون شجریان نبود هیچ کس این کنسرت را نمی رفت. وقتی اسم همایون شجریان به میان می اد دیگر نیازی به تبلیغ نیست. البته برای علی قمصری که جوانه نیاز به تبلغ هست اما فرزند استاد اواز ایران نیاز به تبلغ نداره. این متن سرشار شیفتگی نویسنده را به قمصری می رسونه در غیر اینصورت به همایون شجریان هم اشاره می شد.
من هم در ابن کنسرت بودم علی قمصری از نام همایون استفاده می کند برای اجرای کار های که ارزشی از نظر موسیقی ندارد و ان هم به خاطر اینکه اثری روی مخاطب و جامعه ندارد تاسف از این همه تقدیرهاب بی موضوع
imn اگر دوران خواننده سالاری تمام شده چرا اقای قمصری به سراغ خواننده مشهوری همچون اقای شجریان می ره که می تونه همه رو به سالن بکشه. اگر توی این کار شجریان نبود یک روز هم سالن پر نمی شد
این نقد نیست این تعریف نامه علی قمصری است
خانم زارعی دوران خواننده سالاری دیگه تموم شد. موسیقیمون نیاز داره از این حالت خارج بشه ...
و داره به این سمت میره.
افزودن یک دیدگاه جدید