گزارشی از مراسم آسيبشناسی ترانههای تيتراژهای تلويزيونی
انتهای سريالهای تلويزيون در ماه رمضان، تبديل به تورنمنت شده
«خدایار قاقانی» در نشست «آسیبشناسی ترانه تیتراژهای تلویزیونی» گفت: «ما ترانه نمیشنویم تا فیلم ببینیم و فیلم هم نمیبینیم كه ترانه بشنویم. برهمین اساس نباید این 2 را درمقولهی مورد بحث از یكدیگر جدا دانست و مستقلا مورد تحلیل و بررسی قرار داد.»
نشست «آسیبشناسی ترانه تیتراژهای سریالهای ماه رمضان» عصر روز پنجشنبه 26 شهریور، در فرهنگسرای هنر(ارسباران) برگزار شد.
مراسم با تلاوت آیاتی چند از كلامالله مجید و پخش سرود ملی آغاز شد، سپس سیدعباس سجادی مجری برنامه، به مدعوین خیر مقدم گفت و از عبدالجبار كاكایی دعوت كرد تا بهروی سن بیاید و او 2 قطعه از مولانا را برای حضار قرائت كرد.
در ادامهی مراسم مجری از اسماعیل امینی دعوت كرد تا روی سن بیاید. او در سخنان خود گفت: «در روزگاران قدیم از سالن سینما كه بیرون میآمدی، صدای موسیقی فیلم در شهر طنینانداز میشد و آن چیزی كه حرف نخست را در سینما میزد موسیقی بود؛ چرا كه روی مخاطب تأثیر مستقیم داشت و مخاطبان میتوانستند موسیقیهای ماندگار را روی صفحه خریداری كنند و با دل و جان به آنها گوش دهند. تلویزیون كه آمد، از رونق سینما كاسته شد؛ حالا چشمها، گوشها و حواسها همه معطوف به تلویزیون است و باید این را غنیمت شمرد. غنیمتی بزرگ كه نخستین سهم آن به بزرگان عرصهی موسیقی برمیگردد و سهم بعدی، به جوانانی زیادی كه امروز وارد این عرصه شدهاند و در كنار آن هنرمندان، جزو پرطرفدارترین اقشار قرار دارند، اما در این میان، موسیقی مثل گذشته روی خوش نمیبیند و در یك مرور اجمالی بر تاریخ موسیقی، میتوان این امر را به عینه مشاهده كرد؛ در بعضی مواقع موسیقی تأثیرات بد و مخرب هم به جای گذاشته است، اما موسیقی كه روی تیتراژ پایانی سریالها كار میشود؛ نوسان فراوانی دارد و باید به طور جدی آسیب شناسی شود.»
او ادامه داد: «در مجموع موسیقی خاصیت خود را دارد و تو میتوانی به آن گوش بدهی و به گوش همه برسانی. در تمام سریالها موسیقی با مردم سرو كار دارد و با یك موسیقی اصیل دل و جان مردم را میتوانید مال خود كنید. البته در زمینه ترانه تیتراژ، خط قرمزهایی هم موجود است و یكسری پریشانیها هم به وجود میآید. در همه ترانههای تیتراژ، شخصیت اصلی تو هستی كه همه چیز را در بر میگیری و اقبال مخاطبان به ترانه تیتراژ، باید اصحاب موسیقی را برانگیزاند و توفیق روز افزون برای شما آرزو دارم، چرا كه شما چون گوهرانی هستید كه میتوانید به اوج شهرت برسید و از تولید آثار مبتذل بپرهیزید. این مقدمه لازم بود، اما در این میان، پرسش اینجاست كه چه چیزی نمیگذارد چراغ موسیقی خاموش شود.»
در ادامهی مراسم دولتمند خاروف بهروی سن آمد و ترانهی سریال تلویزیونی «شكرانه» و قطعهی «حیلت رهاكن» را به آهنگسازی علی كهن دیری اجرا كرد.
در ادامه، ابراهیم اسماعیلی، ترانهسرا و محقق بهروی سن آمد و گفت: «قاعدتا بعد از اجرای خوب دولتمند خاروف سخن گفتن كمی دشوار است؛ اما من ترانه را به عنوان یكی از نمونههای برجسته موسیقی نام میبرم، چرا كه در روزگار قدیم در این قالب ریخته شده و آن را زمزمه كردهاند و در كنار آن، مخاطبان هم با این ترانه رابطهی ذهنی و عاطفی برقرار كردند، چه در شكست و پیروزی.»
او در ادامه صحبتهايش گفت: «فارغ از دغدغههای شخصی، ترانهها بعد بیشتری گرفتند و لالاییهای در برگیرنده عواطف و بخشی از آئینهای ما هستند كه متأسفانه امروزه دچار تطور شدهاند كه بیشتر در سوگها مورد استفاده قرار میگیرند.»
اسماعیلی گفت: «مناسبتهای ملی و مذهبی هم وجود دارد كه در كلام جای خود را دارد و با حضور رسانههای فراگیر باید به بررسی جدی این زمینه پرداخت كه دارند به یك دستهبندی كمرنگ و پررنگ تبدیل میشوند و آئین رمضان به موسیقی فرازمینی هم تبدیل شدهاند كه نه تنها نوستالژی ندارند، علایق دینی مردم را هم برآورده نمیسازند چرا كه این دو در دل، روح و روان مردم سرو كار دارند و یك پیوند دیالكتیك روانی به وجود میآورند كه باید به نظر من، به این وجه توجه بیشتری كرد.»
در ادامه افشین یدالهی ترانهسرا، كه در این نشست به عنوان فعالترین ترانهسرا نیز معرفی شد؛ طی سخنانی گفت: «ما در این سالها هر چقدر كه كار كردیم، كسب تجربه و انجام كاری سخت بود؛ چرا كه فضا اشباع شده بود و در این میان، نمیشد خیلی مسائل دراماتیك را مثل: خط قرمزها، سلایق و ... رعایت كرد.»
او در ادامه افزود: «موسیقی امروز دارای فراز و فرود بسیار است؛ در این میان فضای انتهای فیلمها در ماه مبارك رمضان تبدیل به یك تورنمنت شد و در این جا بود كه موسیقی پاپ توانست نفسی بكشد و راه نفسی پیدا كند و به نظر من نقطه عطف موسیقی با كلام در تیتراژ پایانی سریالهای رمضان رخ داد.»
در ادامه سعید كریمی ترانهسرا گفت: «ما امسال در ماه مبارك رمضان، یك موسیقی شنیدیم آنهم از علیرضا افتخاری با موسیقی پیروز ارجمند؛ اما سوال اینجاست كه این موسیقی چه كارایی دارد؟ در متن این سریال پیامهای مستقیم فراوانی موجود است و در آخر با موسیقی مثل یك كلاس درس نكات مهم بازگو میشود و متأسفانه این ترانه چنین كاربردی دارد در صورتی كه در گذشته ما نمونههای موسیقیهای فوقالعادهای مثل: «رضا موتوری» و «شب دهم» را داشتهایم.»
او با اشاره به این كه در مجموعههای ماه مبارك رمضان در این چند سال اخیر، نوعی شتابزدگی دیده میشود، به حضور خوانندهها در سریالهای رمضانی اشاره كرد و گفت: مجید اخشابی در خواندن ترانه سریالهای رمضان ركورددار است و نشان میدهد كه او به مرز پختگی رسیده است، محسن یگانه خود را این طور معرفی كرد و مشهور هم شد. در این میان كم حاشیهترین خوانندهها امیرحسین مدرس است كه به نظر من خوب در این سالها فعالیت كرده است. این را هم باید گفت كه بعضی ملاحظات را هم نمیتوان به حساب خواننده گذاشت و یا به شاعر خرده گرفت كه چرا این طور شد.
در ادامه مراسم اهورا ایمان مسوول امور ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری و مدیر اجرایی مراسم به روی صحنه آمد و گفت: «از تمام حضار در سالن تشكر میكنم كه دعوت ما را قبول كردند. ما به خاطر بعضی ناملایمات در موسیقی گردهم جمع شدهایم. من به سهم خود، دست تكتك شما را به گرمی میفشارم»، در ادامه با ذكر خاطرهای از ایرج بسطامی آوازهخوان اهل بم كه در زلزله این شهر جان خود را از دست داد، از ایرج (حسین خواجه امیری) به عنوان خوانندهای كه برای بیش از 100 فیلم تصنیف و ترانه خوانده است، دعوت كرد تا قطعهای را برای حضار بخواند كه او با تشویق آنها روی صحنه حاضر شد و قطعهای را اجرا كرد.
بعد از اجرای این خواننده محمد علی شیرازی ترانهسرا به روی صحنه آمد و ترانه تیتراژ سریال «زیر آسمون این شهر» را كه از سرودههای او است، اجرا کرد.
در ادامه خدایار قاقانی محقق و پژوهشگر موسیقی به روی سن آمد. و با اشاره به اینكه به دلیل كمبود وقت سرفصلهای مقاله ارایه شده خود را خواهد خواند، گفت: در نشستی از مجموعه همین نشستها كه به ارتباط «موسیقی و رسانه» میپرداخت، گفتم كه احزای ترانه در محموع بخش واحدی را تشكیل میدهند و اجزای مستقلی نیستند؛ وقتی اترانه با رسانه دیگری چون تصویر (سینما و تلویزیون) آمیخته میشود در آن موقع تصویر هم یكی از اجزای آن ترانه خواهد بود كه در جذب و توجه مخاطب تاثیر گذار است.
او ضمن تاكید بر ارتباط ترانه با عرصه نمایش از زمان به وجود آمدن اپرا در قرن هفدهم،افزود: نخستین ارتباط ترانه و موسیقی به صورت كامل و مستقیم نمایشهای موزیكال دهه 1920 در آمریكاست كه بعدها با ورود صدا به سینما در فیلم «خوانندهی جاز» (1927) با بازی و صدای ال جانسن است و در ایران هم در سال 1300 نیز در نمایشی كه اركستر مجلسی وقت آن را همراهی میكرده این اتفاق رخ میدهد كه بعدها در سینمای ایران در فیلم «طوفان زندگی» (1327) بهعنوان نخستین اثر كاملا ایرانی تاریخ سینمای ایران با استفاده از تصنیفهایی از درویش خان علینقی وزیری و روحالله خالقی عرضه میشود كه به دلیل عدم ارتباط مستقیم تصنیفها با اثر چندان هم مورد استقبال قرار نمیگیرد.
قاقانی در ادامه با تقسیمبندی شكل استفاده از ترانهها در هنرهای تصویری تاكید كرد: طی سالیان گذشته سینما،تلویزیون. و ترانه مسیر خود را دراین حوزه رفتهاند، اما در این مسیر به علت گسست رابطه تصاویر و ترانه،اتفاقهای مهم رخ نداده و اگر هم بوده استثناهایی بوده و بیشتر ترانهها برای تكرار عادتهای همیشگی در سریالها مورد استفاده قرار میگیرند.
او در پایان تصریح كرد: «ما ترانه نمیشنویم تا فیلم بینیم و فیلم هم نمیبینیم كه ترانه بشنویم؛ بر همین اساس نباید این دو را در مقوله مورد بحث از یكدیگر جدا دانست و مستقل مورد تحلیل و بررسی قرار داد.»
در ادامه برنامه، روزبه بمانی قطعهای را برای حاضران خواند و اكبر آزاد نیز ترانه سریال «ولایت عشق» را كه توسط مرحوم بابك بیات ساخته شده بود، برای حضار خواند.
مراسم نیم ساعت بعد از افطار به اتمام رسید.
از مهمانان حاضر در این برنامه میتوان به محمد علی شیرازی، علیرضا كهن دیری، دكتر محمدرضا چراغعلی، دكتر شهاب، امید كرامتی، امیر تركاشوند،غلامعباس فاضلی، رضا درستكار، فرزاد غزنوی، امیر بكان، آرش نصیری، امیر گلشن، مجید اخشابی، بابك زرین، بهروز فرهادی، حسین فرحی، حامد مقدم، نیما حسنینسب، حمید برزویی، افشین یدالهی، آرزو چیتساز و جواد یحیوی اشاره كرد.
نشست «آسیبشناسی ترانه تیتراژهای سریالهای ماه رمضان» عصر روز پنجشنبه 26 شهریور، در فرهنگسرای هنر(ارسباران) برگزار شد.
مراسم با تلاوت آیاتی چند از كلامالله مجید و پخش سرود ملی آغاز شد، سپس سیدعباس سجادی مجری برنامه، به مدعوین خیر مقدم گفت و از عبدالجبار كاكایی دعوت كرد تا بهروی سن بیاید و او 2 قطعه از مولانا را برای حضار قرائت كرد.
در ادامهی مراسم مجری از اسماعیل امینی دعوت كرد تا روی سن بیاید. او در سخنان خود گفت: «در روزگاران قدیم از سالن سینما كه بیرون میآمدی، صدای موسیقی فیلم در شهر طنینانداز میشد و آن چیزی كه حرف نخست را در سینما میزد موسیقی بود؛ چرا كه روی مخاطب تأثیر مستقیم داشت و مخاطبان میتوانستند موسیقیهای ماندگار را روی صفحه خریداری كنند و با دل و جان به آنها گوش دهند. تلویزیون كه آمد، از رونق سینما كاسته شد؛ حالا چشمها، گوشها و حواسها همه معطوف به تلویزیون است و باید این را غنیمت شمرد. غنیمتی بزرگ كه نخستین سهم آن به بزرگان عرصهی موسیقی برمیگردد و سهم بعدی، به جوانانی زیادی كه امروز وارد این عرصه شدهاند و در كنار آن هنرمندان، جزو پرطرفدارترین اقشار قرار دارند، اما در این میان، موسیقی مثل گذشته روی خوش نمیبیند و در یك مرور اجمالی بر تاریخ موسیقی، میتوان این امر را به عینه مشاهده كرد؛ در بعضی مواقع موسیقی تأثیرات بد و مخرب هم به جای گذاشته است، اما موسیقی كه روی تیتراژ پایانی سریالها كار میشود؛ نوسان فراوانی دارد و باید به طور جدی آسیب شناسی شود.»
او ادامه داد: «در مجموع موسیقی خاصیت خود را دارد و تو میتوانی به آن گوش بدهی و به گوش همه برسانی. در تمام سریالها موسیقی با مردم سرو كار دارد و با یك موسیقی اصیل دل و جان مردم را میتوانید مال خود كنید. البته در زمینه ترانه تیتراژ، خط قرمزهایی هم موجود است و یكسری پریشانیها هم به وجود میآید. در همه ترانههای تیتراژ، شخصیت اصلی تو هستی كه همه چیز را در بر میگیری و اقبال مخاطبان به ترانه تیتراژ، باید اصحاب موسیقی را برانگیزاند و توفیق روز افزون برای شما آرزو دارم، چرا كه شما چون گوهرانی هستید كه میتوانید به اوج شهرت برسید و از تولید آثار مبتذل بپرهیزید. این مقدمه لازم بود، اما در این میان، پرسش اینجاست كه چه چیزی نمیگذارد چراغ موسیقی خاموش شود.»
در ادامهی مراسم دولتمند خاروف بهروی سن آمد و ترانهی سریال تلویزیونی «شكرانه» و قطعهی «حیلت رهاكن» را به آهنگسازی علی كهن دیری اجرا كرد.
در ادامه، ابراهیم اسماعیلی، ترانهسرا و محقق بهروی سن آمد و گفت: «قاعدتا بعد از اجرای خوب دولتمند خاروف سخن گفتن كمی دشوار است؛ اما من ترانه را به عنوان یكی از نمونههای برجسته موسیقی نام میبرم، چرا كه در روزگار قدیم در این قالب ریخته شده و آن را زمزمه كردهاند و در كنار آن، مخاطبان هم با این ترانه رابطهی ذهنی و عاطفی برقرار كردند، چه در شكست و پیروزی.»
او در ادامه صحبتهايش گفت: «فارغ از دغدغههای شخصی، ترانهها بعد بیشتری گرفتند و لالاییهای در برگیرنده عواطف و بخشی از آئینهای ما هستند كه متأسفانه امروزه دچار تطور شدهاند كه بیشتر در سوگها مورد استفاده قرار میگیرند.»
اسماعیلی گفت: «مناسبتهای ملی و مذهبی هم وجود دارد كه در كلام جای خود را دارد و با حضور رسانههای فراگیر باید به بررسی جدی این زمینه پرداخت كه دارند به یك دستهبندی كمرنگ و پررنگ تبدیل میشوند و آئین رمضان به موسیقی فرازمینی هم تبدیل شدهاند كه نه تنها نوستالژی ندارند، علایق دینی مردم را هم برآورده نمیسازند چرا كه این دو در دل، روح و روان مردم سرو كار دارند و یك پیوند دیالكتیك روانی به وجود میآورند كه باید به نظر من، به این وجه توجه بیشتری كرد.»
در ادامه افشین یدالهی ترانهسرا، كه در این نشست به عنوان فعالترین ترانهسرا نیز معرفی شد؛ طی سخنانی گفت: «ما در این سالها هر چقدر كه كار كردیم، كسب تجربه و انجام كاری سخت بود؛ چرا كه فضا اشباع شده بود و در این میان، نمیشد خیلی مسائل دراماتیك را مثل: خط قرمزها، سلایق و ... رعایت كرد.»
او در ادامه افزود: «موسیقی امروز دارای فراز و فرود بسیار است؛ در این میان فضای انتهای فیلمها در ماه مبارك رمضان تبدیل به یك تورنمنت شد و در این جا بود كه موسیقی پاپ توانست نفسی بكشد و راه نفسی پیدا كند و به نظر من نقطه عطف موسیقی با كلام در تیتراژ پایانی سریالهای رمضان رخ داد.»
در ادامه سعید كریمی ترانهسرا گفت: «ما امسال در ماه مبارك رمضان، یك موسیقی شنیدیم آنهم از علیرضا افتخاری با موسیقی پیروز ارجمند؛ اما سوال اینجاست كه این موسیقی چه كارایی دارد؟ در متن این سریال پیامهای مستقیم فراوانی موجود است و در آخر با موسیقی مثل یك كلاس درس نكات مهم بازگو میشود و متأسفانه این ترانه چنین كاربردی دارد در صورتی كه در گذشته ما نمونههای موسیقیهای فوقالعادهای مثل: «رضا موتوری» و «شب دهم» را داشتهایم.»
او با اشاره به این كه در مجموعههای ماه مبارك رمضان در این چند سال اخیر، نوعی شتابزدگی دیده میشود، به حضور خوانندهها در سریالهای رمضانی اشاره كرد و گفت: مجید اخشابی در خواندن ترانه سریالهای رمضان ركورددار است و نشان میدهد كه او به مرز پختگی رسیده است، محسن یگانه خود را این طور معرفی كرد و مشهور هم شد. در این میان كم حاشیهترین خوانندهها امیرحسین مدرس است كه به نظر من خوب در این سالها فعالیت كرده است. این را هم باید گفت كه بعضی ملاحظات را هم نمیتوان به حساب خواننده گذاشت و یا به شاعر خرده گرفت كه چرا این طور شد.
در ادامه مراسم اهورا ایمان مسوول امور ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری و مدیر اجرایی مراسم به روی صحنه آمد و گفت: «از تمام حضار در سالن تشكر میكنم كه دعوت ما را قبول كردند. ما به خاطر بعضی ناملایمات در موسیقی گردهم جمع شدهایم. من به سهم خود، دست تكتك شما را به گرمی میفشارم»، در ادامه با ذكر خاطرهای از ایرج بسطامی آوازهخوان اهل بم كه در زلزله این شهر جان خود را از دست داد، از ایرج (حسین خواجه امیری) به عنوان خوانندهای كه برای بیش از 100 فیلم تصنیف و ترانه خوانده است، دعوت كرد تا قطعهای را برای حضار بخواند كه او با تشویق آنها روی صحنه حاضر شد و قطعهای را اجرا كرد.
بعد از اجرای این خواننده محمد علی شیرازی ترانهسرا به روی صحنه آمد و ترانه تیتراژ سریال «زیر آسمون این شهر» را كه از سرودههای او است، اجرا کرد.
در ادامه خدایار قاقانی محقق و پژوهشگر موسیقی به روی سن آمد. و با اشاره به اینكه به دلیل كمبود وقت سرفصلهای مقاله ارایه شده خود را خواهد خواند، گفت: در نشستی از مجموعه همین نشستها كه به ارتباط «موسیقی و رسانه» میپرداخت، گفتم كه احزای ترانه در محموع بخش واحدی را تشكیل میدهند و اجزای مستقلی نیستند؛ وقتی اترانه با رسانه دیگری چون تصویر (سینما و تلویزیون) آمیخته میشود در آن موقع تصویر هم یكی از اجزای آن ترانه خواهد بود كه در جذب و توجه مخاطب تاثیر گذار است.
او ضمن تاكید بر ارتباط ترانه با عرصه نمایش از زمان به وجود آمدن اپرا در قرن هفدهم،افزود: نخستین ارتباط ترانه و موسیقی به صورت كامل و مستقیم نمایشهای موزیكال دهه 1920 در آمریكاست كه بعدها با ورود صدا به سینما در فیلم «خوانندهی جاز» (1927) با بازی و صدای ال جانسن است و در ایران هم در سال 1300 نیز در نمایشی كه اركستر مجلسی وقت آن را همراهی میكرده این اتفاق رخ میدهد كه بعدها در سینمای ایران در فیلم «طوفان زندگی» (1327) بهعنوان نخستین اثر كاملا ایرانی تاریخ سینمای ایران با استفاده از تصنیفهایی از درویش خان علینقی وزیری و روحالله خالقی عرضه میشود كه به دلیل عدم ارتباط مستقیم تصنیفها با اثر چندان هم مورد استقبال قرار نمیگیرد.
قاقانی در ادامه با تقسیمبندی شكل استفاده از ترانهها در هنرهای تصویری تاكید كرد: طی سالیان گذشته سینما،تلویزیون. و ترانه مسیر خود را دراین حوزه رفتهاند، اما در این مسیر به علت گسست رابطه تصاویر و ترانه،اتفاقهای مهم رخ نداده و اگر هم بوده استثناهایی بوده و بیشتر ترانهها برای تكرار عادتهای همیشگی در سریالها مورد استفاده قرار میگیرند.
او در پایان تصریح كرد: «ما ترانه نمیشنویم تا فیلم بینیم و فیلم هم نمیبینیم كه ترانه بشنویم؛ بر همین اساس نباید این دو را در مقوله مورد بحث از یكدیگر جدا دانست و مستقل مورد تحلیل و بررسی قرار داد.»
در ادامه برنامه، روزبه بمانی قطعهای را برای حاضران خواند و اكبر آزاد نیز ترانه سریال «ولایت عشق» را كه توسط مرحوم بابك بیات ساخته شده بود، برای حضار خواند.
مراسم نیم ساعت بعد از افطار به اتمام رسید.
از مهمانان حاضر در این برنامه میتوان به محمد علی شیرازی، علیرضا كهن دیری، دكتر محمدرضا چراغعلی، دكتر شهاب، امید كرامتی، امیر تركاشوند،غلامعباس فاضلی، رضا درستكار، فرزاد غزنوی، امیر بكان، آرش نصیری، امیر گلشن، مجید اخشابی، بابك زرین، بهروز فرهادی، حسین فرحی، حامد مقدم، نیما حسنینسب، حمید برزویی، افشین یدالهی، آرزو چیتساز و جواد یحیوی اشاره كرد.
منبع:
فارس
تاریخ انتشار : شنبه 28 شهریور 1388 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید