برنامه یاد بعضی نفرات
 
نوروز موسيقي مي‌خواهد
گفتگوي نوروزي با كامبيز روشن‌روان
نوروز موسيقي مي‌خواهد
كامبيز روشن‌روان از موسيقيدانان نام آشنايي است كه در زمينه‌هاي مختلف اركسترال، موسيقي فيلم، سريال و موسيقي‌هاي متنوع با كلام و بي‌كلام آثار درخشاني ساخته است؛ روشن‌روان علاوه بر فعاليت در حوزه آهنگسازي،پس از تاسيس خانه موسيقي فعاليت‌هايي نيز در زمينه اجرايي داشته است و در 3 سال اخير دبيري جشنواره پرچالش موسيقي فجر را نيز به عهده داشته است. اين آهنگساز پركار از 3 سال پيش به اتفاق خانواده‌اش به كانادا مهاجرت كرد، اما اين هجرت چندان خللي به كارهاي هنري و فعاليت اجتماعي او در ايران وارد نساخته است؛ يك هفته قبل از تحويل سال و قبل از اين‌كه روشن روان براي پيوستن به خانواده‌اش به كانادا برود در وقت كوتاه و پرشتابي با او درباره نوروز و برخي نكات مرتبط با آن به گفتگو نشستيم:

شما چند سالي است كه به اتفاق خانواده در كانادا اقامت گزيده‌ايد؛ ابتدا بفرماييد اوقاتتان در كانادا به چه اموري مي‌گذرد؟

بيشتر به تاليف كتاب مي‌پردازم و خوشبختانه در 3‌‌سال گذشته 3 جلد كتاب «هارموني كاربردي» را نوشتم كه بعد از 2 جلد اول و دوم، جلد سوم آن بزودي منتشر مي‌شود. كتاب ديگري را در دست نوشتن دارم به نام «فرم و آناليز موسيقي» كه كتاب گسترده‌اي است و فكر مي‌كنم حداقل 2 جلد مي‌شود، ضمن اين‌كه در كنار تكميل كتاب‌ها آثار و آهنگ‌هايي را هم مي سازم كه به دنبال زمينه اجرايش در ايران يا همان جا هستم علاوه بر اينها هم به طور محدود تدريس موسيقي دارم ولي چون به طور مرتب در حال رفت و آمد هستم سعي مي‌كنم درگير تدريس موظف نباشم؛ به هر حال كل فعاليت‌هاي من در آنجا همين‌هاست و بيشتر به كارهايي مي‌رسم كه در ايران به دليل گرفتاري‌هاي مختلف نمي‌توانم انجام دهم؛ در آنجا با آرامش خاطر بيشتري مي‌شود از اين كارها كرد.

آيا در اين مدت برگزاري مراسم نوروزي براي اعضاي خانواده‌تان كمرنگ نشده است؟

به هيچ وجه؛ هميشه مراسم را به طور كامل داشته‌ايم؛ بايد بگويم كه اساسا ايراني‌ها در هر كجاي دنيا كه باشند به مراسم ملي خودشان علي‌الخصوص نوروز خيلي اهميت مي‌دهند و آنها را تمام و كمال برگزار مي‌كنند؛ ما هم كه 3‌‌سالي است در كانادا هستيم ايام عيد و سفره هفت‌سين و عيدي دادن و عيدي گرفتن و ديد‌و‌بازديد‌ها را تمام و كمال داشته‌ايم. در اين ايام ايراني‌ها جمع مي‌شوند و همبستگي خوب و زيبايي را به نمايش مي‌گذارند؛ اما نكته جالب اين است كه 2‌‌سال پيش بود كه دولت كانادا اين روز را تعطيل رسمي اعلام كرد؛ اين خبر خيلي خوشي بود براي ايرانيان مقيم كانادا كه روز اول فروردين، به عنوان يك روز ملي ايرانيان در اين كشور به رسميت شناخته شد. در اين روز مقامات كشور كانادا به ايرانيان تبريك مي‌گويند و... به نظر من اين موضوع سال به سال جا مي‌افتد و چه بسا در آينده نوروز به عنوان يك روز جهاني در بيشتر كشورها معرفي بشود.

اولين عيدي كه گرفتيد چي بود؟

درست يادم نيست اما معمولا ما عيد نوروز اسكناس نو مي‌گرفتيم و اسكناس زمان ما نمي‌دانم يك توماني بود يا دو توماني ولي يادم است بلافاصله پس از تحويل سال صورت بابا را مي‌بوسيديم و يك اسكناس نو مي‌گرفتيم.

و اينك بعد از چند دهه شما به بچه‌هايتان چه عيدي مي‌دهيد؟

من هم سعي مي‌كنم اسكناس نو بدهم.

چند فرزند داريد؟ كجا هستند و چكار مي‌كنند؟

2 دختر و 2 پسر دارم كه همه موسيقي كار مي‌كنند ولي نه به عنوان رشته اصلي بلكه در كنار زندگي‌شان به موسيقي هم مي‌پردازند؛ بچه‌ها همه در كانادا مشغول به تحصيل هستند؛ اولين فرزندم 27 سال دارد و رشته الكترونيك را دارد تمام مي‌كند، دخترم رشته نقاشي است و سومين فرزندم رشته ژنتيك مي‌خواند و آخري هم مشغول تحصيل در رشته مديريت بازرگاني است.

اگر موافق باشيد كمي از موسيقي نوروزي صحبت كنيم؛ آيا شما موسيقي خاصي در ايام نوروز يا زمان سال تحويل گوش مي‌كنيد؟

چندان تفاوتي نمي‌كند؛ اما آن نوع موسيقي خاصي كه همه ما از زمان بچگي شنيده‌ايم و ويژه سال تحويل و نوروز است همان سرنا و دهل است كه براي ما تداعي‌كننده بهار است و همه منتظرند تا خبر تحويل سال و آغاز سال نو را با همنوازي اين دو ساز بشنوند و اگر نباشد گويي يك چيزي كم است.

همانطور كه مي‌دانيد از قديم‌الايام در موسيقي نواحي و موسيقي ملي ما نغمه‌ها، ترانه‌ها و آهنگ‌هايي ويژه نوروز و سال تحويل وجود داشته است و راويان و نوروزخواناني هم اين ترانه‌ها را با سازهايي چون سرنا، دايره و... اجرا مي‌كردند اما در چند دهه اخير اين نوع موسيقي‌ها كمرنگ و كمرنگ‌تر شده است. به نظر شما بايد به فكر نوعي جايگزين براي اين موسيقي‌ها با اين شكل و فرم باشيم و يا بايد جلوي اضمحلال آن را به هر قيمت بگيريم؟

به هرحال حفظ سنت‌ها و فرهنگ بومي ضروري است و به نظر من اگر آن دسته از سنت‌ها و آواها و نواهايي كه در شرف از بين رفتن است بايد به هر طريق ثبت و ضبط بشود و تا آنجا كه ممكن است بايد با حمايت از اين هنر ملي به نوعي از ميراث فرهنگي مملكت حفظ و صيانت بشود؛ اما جداي از اين نوع آثار كه با سازهايي نظير سرنا و دهل و ديگر سازهاي محلي توليد مي‌شود و بسيار هم ارزشمند است، من فكر مي‌كنم ما به انواع شاخه‌هاي موسيقي در فرم‌هاي مختلف كه ويژه نوروز باشد نياز داريم؛ همان‌گونه كه در دنيا براي سال نو مسيحي و كريسمس براي مقاطع مختلف سني، پيش‌دبستاني، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان انواع موسيقي‌ها توليد مي‌شود و بعضي از اين آثار براي آنها مثل يك سنت شده و در اين ايام همه از حفظ اين قطعات را مي‌خوانند ما هم بايد براي اين موضوع فكر بكنيم؛ متاسفانه ما آثار ويژه نوروزي نداريم و مسووليت اين نقصان به عهده آهنگسازان است تا آن نوع آثار را بسازند و بخش بيشترمسووليت به صدا و سيما، وزارت ارشاد و حوزه هنري بازمي‌گردد كه بايد اين‌گونه آثار را سفارش بدهند و درصدد توليد آثار نوروزي باشند و آن هم نه فقط در يك فرم خاص و براي يك مقطع سني بلكه بايد بسيار متنوع و گوناگون باشد و البته با توجه به اين نكته مهم بايد در اين آثار ويژگي‌هاي نوروز با تمام لطافت، طراوت، سرخوشي بهار و... لحاظ شده باشد.

از آثار ويژه سال نو در غرب صحبت كرديد؛ آيا در اين كشورها هر سال آثار و قطعات نو و جديدي براي تحويل سال ساخته مي‌شود يا همان آثار كلاسيك گذشته مورد استفاده قرار مي‌گيرد؟

موسيقي خاصي كه از‌زمان بچگي ويژه سال تحويل و نوروز شنيده‌ايم همان سرنا و دهل است كه براي ما تداعي‌ كننده بهار است

اولا كه هر سال در هر كشور و حتي هر شهر بزرگي تعدادي آثار جديد توليد و اجرا مي‌شود؛ به طور كلي ميزان توليدها در اين زمينه بسيار بالاست اما يك سري از آثار هست كه اجراي آنها به صورت سنت درآمده و نزد مردم شناخته شده است و هر ساله تكرار مي‌شود و جاي خودش را پيدا كرده است ونت و كلام (اگر با كلام باشد) آنها هم به صورت كتاب چاپ شده و در دسترس همه هست.

شما به عنوان آهنگساز آيا اثر يا آثاري در زمينه نوروز ساخته‌ايد؟

نه متاسفانه؛ هنوز اين توفيق را پيدا نكردم. البته در بين آثاري كه تاكنون ساخته‌ام برخي از آنها مانند اثر آينه در آينه حال و هواي بهاري دارد و مي‌تواند با نوروز ارتباطي داشته باشد اما اين‌كه اثري ويژه نوروز ساخته باشم خير.

اثري از شما به نام هفت سين منتشر شده است، درباره آن چه نظري داريد و چرا اين نام را گذاشتيد؟ مضمون و محتواي اثر ربطي به نوروز ندارد؟

خير؛ هفت سين بر اساس موسيقي محلي خراسان بزرگ ساخته شده است؛ نام آن را هم آقاي چاوشي (تهيه‌كننده) گذاشت و شايد نكاتي مدنظرشان بوده كه اين اسم را انتخاب كرده است.

از بين آثاري كه براي نوروز و بهار در فرم‌هاي مختلف موسيقي نوشته شده است از زمان قبل از انقلاب تاكنون كدامين را واجد ظرايف هنري و به‌طور كلي بهاري‌تر و نوروزي‌تر مي‌دانيد؟

حقيقتش من آثار چنداني را در ذهن ندارم و نمي‌دانم كه واقعا كداميك از آنها براي اين مناسبت خاص طراحي و اجرا شده است اما اتفاقي كه در اين چند سال شاهدش بودم اين است كه بسياري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي خارج از كشور هر ساله براي نوروز برنامه‌هاي مفصلي را تدارك مي‌بينند و به توليد آثار ويژه نوروز و بهار پرداخته‌اند و اين نشان مي‌دهد كه نياز اين‌گونه آثار احساس شده است.

براي اين‌كه در ايران هم توليدات نوروزي و موسيقي‌هاي بهاري رشدي داشته باشد، چه پيشنهادي داريد؟

پيشنهادم اين است كه در وهله نخست صدا و سيما ابتدا شعرها و ترانه‌هاي مناسب را براي اين ايام تهيه بكند و در زمينه‌هاي مختلفي كه به آنها اشاره كردم سفارش‌هاي لازم را به آهنگسازان بدهد تا موسيقي ويژه نوروزساخته بشود؛ طبيعتا اگر ميزان اين‌گونه آثار زياد باشد خود به خود برخي از آنها در خاطره و حافظه مردم مي‌ماند و در آينده جزو سنت‌هاي مردم در مي‌آيد.

آيا براي اين موضوع نوع خاصي از موسيقي را ترجيح مي‌دهيد مثلا موسيقي سنتي يا موسيقي با اجراي اركستر بزرگ يا محلي و...؟

به عقيده من تفاوتي نمي‌كند؛ در اينجا موسيقي مهم است و معمولا براي مناسبت‌هاي اينچنيني هم موسيقي مي‌تواند تنظيم‌هاي متفاوتي براي آنسامبل (گروه)هاي مختلفي داشته باشد. حتي ممكن است موسيقي ساخته شده براي گروه كودك و نوجوان تنظيم خاص خودش را داشته باشد و براي بزرگسالان تنظيم ديگري شود.

شما به عنوان يكي از بنيانگذاران خانه موسيقي كه مدتي هم مديرعامل اين نهاد بوده‌ايد در روند شكل‌گيري آن نقش موثري داشته‌ايد؛ اينك درباره اين خانه چه نظري داريد؟

به نظر من خانه موسيقي يكي از مهم‌ترين تشكيلات هنر موسيقي در ايران است كه ساليان سال ضرورت تشكيل آن حس مي‌شد و بالاخره به همت تعدادي از موسيقيدانان پيشكسوت پا گرفت و مي‌تواند مركز و محل خوبي براي اتكاي هنرمندان باشد؛ طبيعتا اگر مورد حمايت بيشتر هنرمندان و مسوولان فرهنگي قرار بگيرد مي‌تواند قدم‌هاي بسيار بزرگي را براي رفع كمبودهاي موسيقي كشور بردارد و سر و ساماني به وضعيت بي‌سامان زندگي اجتماعي و هنري بسياري از اهالي موسيقي بدهد؛ به هرحال من فكر مي‌كنم در دهمين سال تاسيس، خانه موسيقي يكي از مهم‌ترين ارگان‌ها و نهادهاي خصوصي مملكت است و چقدر خوب است كه اين ارگان مورد مشورت و مورد اعتماد موسسات، وزارتخانه‌ها و ديگر نهادهاي فرهنگي قرار بگيرد و جامعه از توان و تخصص اين نهاد هنري و هنرمندان آن بيشترين استفاده را ببرد.

آينده آن را چگونه مي بينيد؟

به آينده آن بسيار اميدوارم چرا كه خوشبختانه ضرورت حضور و فعاليت آن دارد براي هنرمندان و مسوولان بيش از پيش روشن‌تر مي‌شود ولي آينده روشن و موفقيت روزافزون آن بستگي به ميزان همدلي و همراهي همه هنرمندان دارد و بايد همه تلاش بكنند قدمي هر چند كوچك براي اعتلاي هنر موسيقي و تنها نهاد مدني آن (خانه موسيقي) بردارند.

منبع: 
جام جم
تاریخ انتشار : یکشنبه 2 فروردین 1388 - 22:00

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود نوروز موسيقي مي‌خواهد | موسیقی ما