گفتم بین این همه تعریف و تحجیدها و تخریب ها یه کامنت در مورد کاور هم بزارم...البته برداشت خودم از کاور ک شایدم غلط باشه. اگه کسی نظری داره که میتونه کمک کننده باشه با جون و دل میشنوم.
با نگاه به کاور یه سری تیغ گل سرخ میبینیم !! درسته؟ چرا تیغ ؟ و چرا گل سرخ؟! و ربطش به امیر بی گزند (ذات مقدس خداوند) چیه؟
قبل از انتشار آلبوم بخشی از ترک متصل پخش شده بود که یه عده ای داشتند با لباس هایی شبیه به لباس زنانه میرقصیدند(میچرخیدند)! اسم این رقصو از دوستم پرسیدم گفت بهش میگن سماع! رفتم تو نت گشتم به یه چیزایی رسیدم. جالب بود برام خواستم شما هم بدونید و اگه تونستین کمکم کنید پی ببرم راز این کاور چیه. ممنون
سماع....منبع===ویکی پدیا و سایت های متفرقه
سَماع در لغت به معنی شنیدن، شنوایی و آوای گوشنواز است.در اصطلاح "صوفیان" سماع به معنی خواندن آواز و یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان (گاه همراه با نغمه ساز) و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس «ذکر جلی» است. از آنجا که این به وجدآمدن گاه به رقص و دست افشانی میانجامد، تقلیبا به مجموعه قوالی، نغمه ساز، به وجد آمدن و رقص، سماع گفته میشود.
سماع در اصطلاح صوفیه گوش دل فروداشتن به اشعار و الحان و نغمهها و آهنگهای موزون است، در حال جذبه و بی خودی. سماع را دعوت حق خوانند، و حقیقت سماع را بیداری دل دانند و توجه آن را به سوی حق انگارند.
به درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد، با این حال میدانیم که سماع سابقهٔ مذهبی غیر اسلامی داشته و در زمانهای دور در پرستش گاه های مذهبی به کار میرفتهاست.
در مجلس صوفیان، هرکس خود را بیند، لایق سماع نیست و سماع جز کاملان را نشاید.
حتی خود صوفیان نیز در خصوص سماع نظر واحدی ندارند. برخی از صوفیه همچون مولانا سماع را سبب جمعیت حال سالکان، آرام دل عاشقان، سرور سینه صادقان، غذای جان سایران و دوای درد سالکان میدانند و معتقدند در سماع خداوند بیشتر بر جان مردان خدا تجلی میکند.
از مناقب العارفین افلاکی چنین بر میآید که یک صدای خوش کافی بود که مولانا به سماع بپردازد. در این اثر از ۲ نوع سماع سخن رفتهاست: ۱) سماعی که مولانا به تنهایی میپرداخت. ۲) سماعی که به طور دسته جمعی اجرا میشد. مولانا سماع را غذای روح میدانست .و معتقد بود در حین سماع در هر چیز خداوند را میبیند و گاهی نیز اتفاق میافتاد که تا بیش از یک هفته در حال سماع باقی میماند.
رمزشناسی حرکات سماع
در سماع مولانا، دستی که به سوی آسمان است نماد دریافت فیض مبدأ هستی و دستی که به سوی زمین است نماد بخشش به کل موجودات است و انسان در این میان به عنوان واسطه مطرح است. لباس نیز در سماع حائز اهمیت است؛ لباسی سفید با دامن بلند که نمادی از روح یا جهان روحانی است که فرشتگان را به ذهن میآورد.
در تحلیل سماع باید گفت که هر حرکتی در سماع اشارت به نکتهای است. چرخ زدن، اشاره به توحید که مقام عارفان است، جهیدن و پا کوفتن، اشارت به اینکه سالک نفس خود را مسخر کرده و دست افشاندن اشارت به شادی حصول شرف وصال و پیروزی بر سپاه نفس اماره، است. مولویان در اجرای سماع، پیوسته، حرکات سماوات و دور که از ارکان تصوف است را به صورت دایرهای از هستی مطلق تا انسان مادی و دوباره از انسان تا هستی مطلق مد نظر قرار دادند و حتی قسمتی از سماع خانه را دایره وار ساختند.
آها یادم رفت، یکی از سازهایی که تو سماع نواخته میشه ساز "دف" که در آهنگ متصل ما این ساز رو داریم.
خب فک کنم یه چیزی گیرم اومد... اینکه با اون لباس بلند بچرخی (عبادت صوفیای اون زمان، ویه سری ذکرم میگفتن) یکی نگات کنه شبیه تیغ گل سرخ به نظر میای دیگه....در واقع اون چیزی که ما تو کاور میبینیم تیغ گل سرخ نیست اونها انسانهایی هستند که با لیاس های بلندشون در حال سماع (عبادت) هستند.
ارتباط تیغ گل سرخ رو با سماع و ترک متصل فهمیدم، ولی با امیر بی گزند چیه نمیدونم؟
ممنون میشم نظرتون رو بدونم....
یکی از جذابیت های آلبوم های چاوشی پیدا کردن رموز داخلشه....
گفتم بین این همه تعریف و تحجیدها و تخریب ها یه کامنت در مورد کاور هم بزارم...البته برداشت خودم از کاور ک شایدم غلط باشه. اگه کسی نظری داره که میتونه کمک کننده باشه با جون و دل میشنوم.
با نگاه به کاور یه سری تیغ گل سرخ میبینیم !! درسته؟ چرا تیغ ؟ و چرا گل سرخ؟! و ربطش به امیر بی گزند (ذات مقدس خداوند) چیه؟
قبل از انتشار آلبوم بخشی از ترک متصل پخش شده بود که یه عده ای داشتند با لباس هایی شبیه به لباس زنانه میرقصیدند(میچرخیدند)! اسم این رقصو از دوستم پرسیدم گفت بهش میگن سماع! رفتم تو نت گشتم به یه چیزایی رسیدم. جالب بود برام خواستم شما هم بدونید و اگه تونستین کمکم کنید پی ببرم راز این کاور چیه. ممنون
سماع....منبع===ویکی پدیا و سایت های متفرقه
سَماع در لغت به معنی شنیدن، شنوایی و آوای گوشنواز است.در اصطلاح "صوفیان" سماع به معنی خواندن آواز و یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان (گاه همراه با نغمه ساز) و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس «ذکر جلی» است. از آنجا که این به وجدآمدن گاه به رقص و دست افشانی میانجامد، تقلیبا به مجموعه قوالی، نغمه ساز، به وجد آمدن و رقص، سماع گفته میشود.
سماع در اصطلاح صوفیه گوش دل فروداشتن به اشعار و الحان و نغمهها و آهنگهای موزون است، در حال جذبه و بی خودی. سماع را دعوت حق خوانند، و حقیقت سماع را بیداری دل دانند و توجه آن را به سوی حق انگارند.
به درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد، با این حال میدانیم که سماع سابقهٔ مذهبی غیر اسلامی داشته و در زمانهای دور در پرستش گاه های مذهبی به کار میرفتهاست.
در مجلس صوفیان، هرکس خود را بیند، لایق سماع نیست و سماع جز کاملان را نشاید.
حتی خود صوفیان نیز در خصوص سماع نظر واحدی ندارند. برخی از صوفیه همچون مولانا سماع را سبب جمعیت حال سالکان، آرام دل عاشقان، سرور سینه صادقان، غذای جان سایران و دوای درد سالکان میدانند و معتقدند در سماع خداوند بیشتر بر جان مردان خدا تجلی میکند.
از مناقب العارفین افلاکی چنین بر میآید که یک صدای خوش کافی بود که مولانا به سماع بپردازد. در این اثر از ۲ نوع سماع سخن رفتهاست: ۱) سماعی که مولانا به تنهایی میپرداخت. ۲) سماعی که به طور دسته جمعی اجرا میشد. مولانا سماع را غذای روح میدانست .و معتقد بود در حین سماع در هر چیز خداوند را میبیند و گاهی نیز اتفاق میافتاد که تا بیش از یک هفته در حال سماع باقی میماند.
رمزشناسی حرکات سماع
در سماع مولانا، دستی که به سوی آسمان است نماد دریافت فیض مبدأ هستی و دستی که به سوی زمین است نماد بخشش به کل موجودات است و انسان در این میان به عنوان واسطه مطرح است. لباس نیز در سماع حائز اهمیت است؛ لباسی سفید با دامن بلند که نمادی از روح یا جهان روحانی است که فرشتگان را به ذهن میآورد.
در تحلیل سماع باید گفت که هر حرکتی در سماع اشارت به نکتهای است. چرخ زدن، اشاره به توحید که مقام عارفان است، جهیدن و پا کوفتن، اشارت به اینکه سالک نفس خود را مسخر کرده و دست افشاندن اشارت به شادی حصول شرف وصال و پیروزی بر سپاه نفس اماره، است. مولویان در اجرای سماع، پیوسته، حرکات سماوات و دور که از ارکان تصوف است را به صورت دایرهای از هستی مطلق تا انسان مادی و دوباره از انسان تا هستی مطلق مد نظر قرار دادند و حتی قسمتی از سماع خانه را دایره وار ساختند.
آها یادم رفت، یکی از سازهایی که تو سماع نواخته میشه ساز "دف" که در آهنگ متصل ما این ساز رو داریم.
خب فک کنم یه چیزی گیرم اومد... اینکه با اون لباس بلند بچرخی (عبادت صوفیای اون زمان، ویه سری ذکرم میگفتن) یکی نگات کنه شبیه تیغ گل سرخ به نظر میای دیگه....در واقع اون چیزی که ما تو کاور میبینیم تیغ گل سرخ نیست اونها انسانهایی هستند که با لیاس های بلندشون در حال سماع (عبادت) هستند.
ارتباط تیغ گل سرخ رو با سماع و ترک متصل فهمیدم، ولی با امیر بی گزند چیه نمیدونم؟
ممنون میشم نظرتون رو بدونم....
یکی از جذابیت های آلبوم های چاوشی پیدا کردن رموز داخلشه....