شما چه جور دکتر موسیقی هستید که پیش در آمد و چهار مضراب و....را "ژانر" به حساب می آورید ؟
از متن :
....ژانرهای اجرایی نیز همان ژانرهای پنجگانه پیش درآمد، آواز، چهارمضراب، تصنیف و رنگ هستند....!!!!!
یا این قلنبه پراکنی بی معنی یعنی چه؟ :
ژانرهای این گونههای موسیقایی لزوما همان ژانرهای سنتی و متعارف نیستند. ملودیها، ریتمها، تمچوها، حالات، آرتیکولاسیونها، نوانسها، همه و همه اعوجاجی !! سوبژکتیو !! دارند. نه آنگونه که در موسیقیِ سنتی ابژهی محض عرضه میشوند.!!!!
اعوجاج سوبژکتیو یعنی چه ؟
ابژه ی غیر محض چه جور ابژه ای ست آقای دکتر ؟
و در نهایت استاد مکرم لطفا برای ادعای بخش اول این جمله تان مثال بیاوریدو ومنظورتان از آلتراسیون های درویش خان روشنتر بیان بفرمائید :
والسهای ِ علی اکبر شهنازی ! یا آلتراسیونهای آثار درویشخان !!! استثناهای این گونه موسیقایی هستند.
و دیگر اینکه اگر جمله پائین را صحیح فرض کنیم که بنیان کل ساختمان توضیحی -استدلالی حضرتتان ، مثل یک خانه پوشالی فرو می ریزد !!!
از طرف دیگر مکاتب متفاوتی در موسیقی دستگاهی است که شاید تماما چه از حیث محتوا و چه صورت مغایراتی با موارد مطروحهی فوق الذکر داشته باشد.
...............................
بزحمت 10 سطر نخستین این یادداشت را خواندم و بقیه را تنها تا نیمه تحمل کردم و ....دیگر ادامه ندادم و رها کردم.
شنیده بودم در عرصه موسیقی نویسی کار به بد جاهائی کشیده است و سطح مطالب فاجعه بار است اما تا قبل مطالعه این "دکتر نوشته" مغشوش و کم مایه به نمونه ای بر نخورده بودم...
پیشنهاد می کنم پیش از نشر هر "چیز"ی که قلم تنداز مرتکب می شوید ، یکی دوبار آن "چیز" را بخوانید...شاید از این راه مختصری به "عقوبتی" که خواننده بینوا را دچار می سازید ، نزدیک شوید.
شما چه جور دکتر موسیقی هستید که پیش در آمد و چهار مضراب و....را "ژانر" به حساب می آورید ؟
از متن :
....ژانرهای اجرایی نیز همان ژانرهای پنجگانه پیش درآمد، آواز، چهارمضراب، تصنیف و رنگ هستند....!!!!!
یا این قلنبه پراکنی بی معنی یعنی چه؟ :
ژانرهای این گونههای موسیقایی لزوما همان ژانرهای سنتی و متعارف نیستند. ملودیها، ریتمها، تمچوها، حالات، آرتیکولاسیونها، نوانسها، همه و همه اعوجاجی !! سوبژکتیو !! دارند. نه آنگونه که در موسیقیِ سنتی ابژهی محض عرضه میشوند.!!!!
اعوجاج سوبژکتیو یعنی چه ؟
ابژه ی غیر محض چه جور ابژه ای ست آقای دکتر ؟
و در نهایت استاد مکرم لطفا برای ادعای بخش اول این جمله تان مثال بیاوریدو ومنظورتان از آلتراسیون های درویش خان روشنتر بیان بفرمائید :
والسهای ِ علی اکبر شهنازی ! یا آلتراسیونهای آثار درویشخان !!! استثناهای این گونه موسیقایی هستند.
و دیگر اینکه اگر جمله پائین را صحیح فرض کنیم که بنیان کل ساختمان توضیحی -استدلالی حضرتتان ، مثل یک خانه پوشالی فرو می ریزد !!!
از طرف دیگر مکاتب متفاوتی در موسیقی دستگاهی است که شاید تماما چه از حیث محتوا و چه صورت مغایراتی با موارد مطروحهی فوق الذکر داشته باشد.
...............................
بزحمت 10 سطر نخستین این یادداشت را خواندم و بقیه را تنها تا نیمه تحمل کردم و ....دیگر ادامه ندادم و رها کردم.
شنیده بودم در عرصه موسیقی نویسی کار به بد جاهائی کشیده است و سطح مطالب فاجعه بار است اما تا قبل مطالعه این "دکتر نوشته" مغشوش و کم مایه به نمونه ای بر نخورده بودم...
پیشنهاد می کنم پیش از نشر هر "چیز"ی که قلم تنداز مرتکب می شوید ، یکی دوبار آن "چیز" را بخوانید...شاید از این راه مختصری به "عقوبتی" که خواننده بینوا را دچار می سازید ، نزدیک شوید.