برنامه یاد بعضی نفرات
 
چهارشنبه 16 مهر 1393 - 16:15

لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب
فردا نشده بیدار شدم بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومد
دستامو گرفت با هم دوباره رفتیم یه قاب

ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون تو یه قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست

حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی‌خوابی من تغییر کنه

بارون می امد پس داد زدم من پشت درم
خمیازه باد آهسته گذشت از پشت سرم
در وا نشده بیدار شدم بارون می اومد
گفتم نگنه فردا شده و من بی خبرم

بارون میومد پس داد زدم کی پشت دره؟
بیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبره
سیل از توی قاب اومد تو اتاق در وا شده بود
ما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود

حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی‌خوابی من تغییر کنه

با این آهنگ توهم زدم ، هنگ کردم ، یه دونه به مولا محسن جون

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



افزودن یک دیدگاه جدید | موسیقی ما